نقش هدف و انگیزه در «سلامتی جسم» - صفحه 6 (به ترتیب امتیاز)

703 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهدی حیاتی گفته:
    مدت عضویت: 2346 روز

    به نام رب العالمین

    به نام ربی که من راه به سمت انسانی که میخواستم هدایت نمود . سید جان ، معلم عزیزم دوستت دارم . برای من امسال بهترین سال عمر زندگی من بوده و میدانم برای من سال بعد بهتر از امسال میباشد، سیدجان مطالبی را که الله تعالی به وسیله تو به من انتقال داد بعد از طی مراحل مختلف در زندگی ، با جان و دل پذیرا شدم و اصلا و ابدا نظر دیگران (همسر ، فرزند ، پدر ، مادر ، دوست و ….) که چه نظری دارند ، کاری ندارم .به صورت الهامی ، از سال ۹۳ تلویزیون را از منزلمان حذف نمودیم ، در ۴ سال خام گیاه خواری که در آن بودم به صورت الهامی به این نتیجه رسیدم که حقیقت برخلاف چیزی است که عموم پیرو آن هستند . هم اکنون (بدون توجه به رفتار عمومی حال حاضر) هم در این چند روز تعطیل شده تمرکزم را بر روی فایلهای مفیدی (همراه با موسیقی بی کلام با صدایی کم) که دارم قرار داده ام و همچنین رقص و شادی ، و همچنین زمان بیشتری را در طول روز و شب به مطالعه ی قرآن با جهان بینی متفاوت قرار داده ام (هم اکنون سوره ی ۱۳۶ طه هستم) که مهمترین گناهی که خداوند تاکید نموده ، شرک و کفر بوده . سایر گناهان به مشیت الهی قابل بخشش از جانب خداوند میباشد .در آیات مختلف خداوند تاکید نموده که بندگانم در این دنیا و آخرت در نعمت میباشند و شیطان هم به آنها دسترسی ندارد و خداوند برای آنها کافی است و به قول خودت خداوند برای ما بیش از کافی است و همچنین نیازی به واسطه برای ارتباط با خداوند رحمان و رحیم ندارم. سید جان بسیار بسیار خوب روی خودت کار نمودی ، از صمیم قلب به تو تبریک میگویم و میدانم که در سطح جهانی هم با پیشرفت بهتری مواجه میشوی . ما بندگان هر فکر ، نگرش و دینی را پیروی نماییم ولی مسلمان باشیم ، مسیحی مسلمان باشیم ، یهودی مسلمان باشیم و در آخر ستاره پرست مسلمان باشیم . بله ، تسلیم قوانین رب العالمین باشیم . اعراض را در قرآن بهتر فهمیدم و با لذت و فهم بهتری انجام میدهم ، صلاتم را در طول روز سعی مینمایم بهتر کنترل نمایم . من تقریبا از ۱۹سالگی ام بیشتر خارج از شهرم (خوزستان،سمنان،بندرعباس)بودم و از ۲۵ سالگی ، بعد از ازدواج دیگه کاملا خارج از شهرم بودم .بدون هیچ پشتوانه ایی از شمال به شهر زیبای یزد آمدم که در اوایل آن سالها به رشد مالی بینظیری رسیدم که در ادامه به خاطر باورهای غیر مفید و افکار و کردار شرک آلود به مسیر سقوط در تمام زمینه ها افتادم ولی دائم این موضوع در ذهن من بود که چطور در آن زمان این همه رشد و پیشرفت داشتم ؟ به لطف الله تعالی سال بعد میخواهم به صورت توحیدی به تهران مهاجرت نمایم و به دنبال کاری که به آن عشق دارم بروم ، آنهم کاری که در آن ابتدای آن هستم ، سید جان با یادگیری از خودت بهتر خودم هستم و کاری به قضاوت دیگران ندارم حتی در همین سایت زیبایت که شاید نظرم را حذف نمایی ، مهم نیست ، زیرا خودم میخواهم لذت ببرم .آخ خ خ سید جان ، توحیدی زندگی نمودن چقدر لذت بخش است . خداوندم را شاکرم که این فایل زیبا را دیدم ، ضمنا از فایل مزرعه ی توت فرنگی هم بسیار بسیار لذت بردم ، هر چند زودتر دوست داشتم سپاس گذاری نمایم . سید عزیزم ، معلم عزیزم ، خانم شایسته ی گرامی ، عزیزان زیبابین حاضر در این سایت زیبا ، از خالق یکتای خودم برای شما خوبان آرزوی سلامتی ، ثروت ، آرامش ، شادی و تمام نعمتها را آرزومند هستم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    علیرضا مظلومی گفته:
    مدت عضویت: 2133 روز

    با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز و خانوم شایسته که زحمت میکشن تو سایت و دوستان هم فرکانسی هایم :-)

    خدا را سپاسگزارم که کسی مثل شما رو سر راه من قرار داد تا زندگی خودم رو انگونه که می خاهم خلق کنم…

    دیروز تو لپ تاپم داشتم دنبال فایلی میگشتم که یه دفعه به پوشه عکس ها و فایل ها و حرف های که قبل از اشنا شدن با استاد عباس منش داشتم برخورد

    کردم و واقع میخاستم از خوشحالی گریه کنم که خدارو شکر زندکیم 360 درجه کلن عوض شده باورهام کلن عوض شده با کمک خدا و فایلهای استاد عباس منش

    استاد جان واقعن عشقی – از ته دلم ازت سپاسگزارم- هر روز که از خاب بیدار میشم صبحانمو حاضر میکنم و میارم پیش کامپیوترم و میام سایت شما و فایلهای خوبتون رو تماشا میکنم و باورهامو قوی و نیرومند میکنم. و اخیر در مورد سلامتی هر چی فایل دارید صبحا تماشا میکنم و اون لایو 11 هم که فوق العاده بود.. من که باور هام تغییر یافته به پدر و مادرم که با انها زندگی میکنم به انها هم حرفهای شما رو میزنم و امید به زندگیشون زیاد و زیاد میشه..

    استاد مثل شما تصمیم گرفتم تو ایران اونقد پیشرفت کنم تا یک روزی خداوند مرا به امریکا هدایت کنهو بقیه زندگیمو در انجا زندگی کنم..

    استاد به وسیله حرفا و باورهای قوی که ساختم خیلی نتایج فوق العادی در زندگیم رخ داده است ازتون واقعن سپاسگزارم..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    زینت چهارپاشلو گفته:
    مدت عضویت: 2740 روز

    سلام استاد عزیز و بزرگوار و بچه های خوب سایت

    استاد این حرفهاتون خیلی برام تاثیر گذار بود و تصمیماتی که قبلا گرفته بودم و الان کمرنگ شده بود با صحبت های شما دوباره پررنگ شد و برام یادآوری شد که من هم قبلا تصمیم گرفته بودم مثل همه مردم جامعه فکر نکنم ببینم چه نوع زندگی را میخواهم چه سبکی از زندگی را دوست دارم و بعد الگوهای مناسب را پیدا کنم و خودم را از بدنه جامعه جدا کنم و دنبال زندگی دلخواه خودم برم . وقتی من برای خودم هدفی داشته باشم دیگه فرصتی برای کارهای بیهوده ندارم و تمام تمرکزم را بر روی هدفم می گذارم تا نتایج متفاوت با اکثریت جامعه داشته باشم. همین الان که دارم کامنت مینویسم لحظه ای از تفکرات من در سالهای قبل از آشنایی شما را به یادم آمد اون زمان من به جایی رسیده بودم که زندگی را یک روزمرگی تکرار ی و بیهوده میدونستم و با خودم میگفتم که چیه هی بلند شو کارهای خونه را برس، غذا درست کن برو، سر کار، بیا خونه، همش تکرار همش تکرار و تازه یه سری چیزهایی راه میخوام با بدبختی و به زور به دست میارم و تازه اینم اونی نیست که دلم میخواد و کلی از این افکار که خدایا یعنی تو منو به خاطر همین کارها خلق کردی و….. الان که داشتم به فایل استاد نگاه میکردم و قیقا به چهره استاد نگاه میکردم یهویی به خودم گفتم این همون جواب افکاری بود که داشتم و اصلا هدایت من به سایت استاد به خاطر همین افکار بود . خدا را شکر میکنم که دیگه اون نگاه قبلی را ندارم و خیلی بهتر شدم نسبت به قبل و هر روز وقتی برای خوندن قرآن میزارم وقتی برای خوندن کامنت ها و دیدن فایلهای سایت میزارم و کلی انگیزه میگیرم برنامه ریزی میکنم برای اون روز زندگیم که چه جوری بگذرونم و چه تغییراتی در وجودم ایجاد شده و چقد ارتباطم با اطرافیانم خوب تر شده و تاثیرات اشنا شدن با سایت را دارم کم کم میبینم و مطمئن هستم اگر مانند استاد ذره بینی تر و متمرکزتر عمل کنم نتایج بیشتر و با کیفیت تر خواهم گرفت . همین الان هم یه خبر خوب از همسرم شنیدم و کلی خوش حال شدم و شنیدن این خبر تمرین ستاره قطبی من بوده بزارید بگم داستان چیه …… ما یک زمین داشتیم فروختیم برای اینکه بقیه پول خونه ای را گرفتیم پرداخت کنیم تا سند به نام خودمون بزنیم. برای اینکه سند زمین را به نام خریدار بزنیم باید یه سری استعلام هایی از شهرداری و مالیات و.. باید بگیریم روال اداری که همتون میدونین. شهرداری به ما گفته که زمین شما تغییر کاربری نداده شده و مزروعی برای این تغییر به مسکونی باید سه میلیون و پونصد هزینه بدین حالا این در شرایطی بود که ما هیچی نداشتیم و تنها عیدی همسرم بود که خرجی خونمون بود همسرم همش فکر میکرد که چکار کنه با این هزینه و کلا خالی میشه و مردها هم که میدونین اگه جیبشون پول نباشه به چه حال و روزی میفتن . خلاصه من اصلا بد به دلم راه ندادم و از خداوند کمک خواستم و به حرف هیچ کس گوش ندادم کارمند شهرداری گفت قانونشه بخوای نخوای باید این پول را بدین ولی من گوشم را به این حرفها بستم و گفتم خداوند خودش آگاهی کل هست و بهم میگه چکار کنم اخه زمین مسکونی بود و لی تو سند قید نشده بود. بعد هدایت شدیم پیشه معاون شهردار که مرد بسیار مهربونی بود ما را راهنمایی کرد و گفت برید اداره اسناد اونجا هم پرونده را در آوردن و دیدن مسکونی و نامه به شهرداری زدند و خلاصه کارمون حل شد و با هزینه چهل هزار تومن. و این برام خیلی درس بزرگی داشت که وقتی خداوند را «خیر الرازقین» بدونی همه جا دستت را میگیره و هدایتت میکنه در اینجا هدایت شدن ما به سمت معاون شهردار خیلی قشنگ بود همسرم همیشه می رفت با کارمندا صحبت میکرد یه روز که میخواست بخوابه یه چیزی تو ذهنش بهش گفت برو پیشه رئیسشون که رفت طبقه بالا و دید در اتاق معاون شهردار بازه و ایشون راهنماییش کرد خدایا شکرت چقد قشنگ و آرام هدایت میکنی بنده هات را

    بهم کمک کن تابیشتر یاد بگیرم که فقط روی خودت حساب باز کنم و فقط از تو کمک بگیرم

    استاد خیلی خیلی ازت ممنونم که بهم یاد میدی چه جوری با خالقم ارتباط برقرار کنم و ازش کمک بگیرم عاشقتم استاد دمت گرم هر موقع عشقت کشید بیا جلوی دروبین من سرپا عاشق شنیدن سخن های گوهر وار شما هستم

    همگی شاد و تندرست باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    سعیده ع گفته:
    مدت عضویت: 1158 روز

    سلام به دوستان عزیزم😍

    استاد عزیز و با تجربه،ممنون از فایل های رایگان شما🙏

    انشالا با خودم قرار گذاشتم با فایل های رایگانتون رشد کنم

    هر روز شکرگذاری شبانه و صبحگاهی رو با شادی انجام میدم و یاد داشت میکنم روزی یک ساعت کنار گل های خوشگ خونم میشینم، با لذت روی باورهام کار میکنم حملات تاکیدی مناسب خودم رو پیدا کردم، مطمئنم با رشد سریع میتونم فابل ثروت ۱ رو بخرم انشالا🙏

    من ۵ ساله کار و کاسبی خودم رو شروع کردم، با ۴۰۰هزارتومان و پارکینگ خونم شروع کردم، رشد گردم، مغازه پایین شهر گرفتم، مغازه بالای شهر رفتم، همه چی رو تجربه کردم ولی هیچ وقت بیشتر از خرج مغازه چیزی گیرم نیومد تو این ۵سال، بعد از جمع کردن مغازم با استاد آشنا شدن، یه ماهه روی خودم کار میکنم ، اشتباهات خودم رو با تین فایلهای رایگان پیدا کردم، من مغازه بالاشهر بودم، مغازه پایین سهر هم بودم ولی همیشه فروش جوری تنظیم میشد که هزینه اجاره و تبلیغاتش تامین بشه، چیزی گیر من نیاد!!!!

    با همون فایل های اولیه استاد فهمیدم من که کارمو دویت دارم عاشقانه کار میکنم، همت بالایی دارم و با بچه کوچک من دو شیفت دارن کار میکنم، با اینکه شوهرم وضع مالی خوبی داره و همیشه تامین من اولویت زندگیشه، خدا رو شاکرم🙏

    پس کجای کارم میلنگید؟ استاد گفتن ۳ دلیل داره عدم موفقیت و سومیش باور های نادرست در مورد ثروت بود،من فهمیدم مشکل از کجاست، انشالا یه روز میام میگم من بلند شدم، رشد کردم، از ورشکستگی به استقلال مالی بالا رسیدم💪🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    Sos گفته:
    مدت عضویت: 2347 روز

    به نام خداوند هدایتگرم

    سلام استاد بزرگوارم

    روز 82 ام تحول زندگیم

    در حال شنیدنه موزیک بی کلامی هستم روحم را بسوی کهکشان ها به تماشایی زیباها عالم هدایت کرده این روزها من متصل به منبع ابدیت هستم همزمانی های بی نظیری در هر رخ دادند توی زندگیم هستند از موفقیت هایم از رشدهای که در تمام ابعاد وجودیم دارم به وجود میارم من ایمانم هزاران برابر شده جالبه

    توی همین تولد دوباره ام در کامنت های قبل نوشته بودم میخوام تاثیر گذار باشم ، میخوام الهام بخش باشم من با تمرکز کردند و کار کردند روی باورهام این اتفاق افتاد این تازه شروع برای منه من اهداف بزرگی دارم که از کوچیک ترین ها شروع کردم پله به پله در مسیر درستی قرار دارم واقعن لذت میبرم از وجود خودم ، استاد وجود شما منو هدایت کرد سمت خدا  زندگیم شده کار با تمام عشقم انجامش میدم شناخت واقعیت جهان هستی، پیشرفت‌های کردم توی افزایش درآمدم  ….

    خدایا شکرت بخاطر بارش بارون در همین لحظه که من داشتم کامنت می‌نوشتم روزهای فوق‌العاده ای را دارم تجربه میکنم انگیزه ام هزاران برابر شده برا موفقیت ها بزرک کمتر میخوابم من دارم بهای رسیدن به اهدافم را با تمام وجودم میپردازم از زمان بیشترین استفاده را میبرم من با همین گوشی که دستمه درامد بی نظیری برای خودم خلق کردم لذت میبرم ….

    با خدا باش پادشاهی کن …

    میلاد پسری از نور

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1193 روز

    سلام بر استاد عزیز

    سلام بر دوستان خوب خودم

    خدا را شکر که در حال دیدن اسن فایل از هشتاد و دومین روزشمار از تحول زندگی خودم است

    چه درس زیبایی استاد در این فایل به من یاد دادند

    دنبال نکردن اکثریت و باقی رفتارهای مردم این جامعه است

    دلیلی ندارد که هر چیزی که دیگران می گویند

    دلیلی ندارد که هر کاری که دیگران انجام می دهند

    من هم انجام می دهم

    پس می توانم من مانند آن اقلیت رفتار کنم که زندگی خوب و خوشبختانه و مال و ثروت و فراوانی و روزی دارند

    و دس زیبای دیگر برای من این بود که هدف داشته باشم

    تمرکز خودم را روی هدف خودم بگذارم و آن را به پایان برسانم و سریع هدف بعدی را برای خودم انتخاب کنم

    این بزرگترین درس زندگی من است

    هر چه بیشتر من مشغول باشم

    هر چه بیشتر من بتوانم ذهن خودم را درگیر اهداف خودم کنم دیگر نه دنبال کارهای بیهوده هستم و نه وقتم و انرژی ام هدر می رود

    بلکه دنبال آن اهداف خودم می روم و این بزرگترین سرمایه برای من خواهد بود

    یاد بگیرم که خودم را لایق زیبایی ها بدانم و خودم را لایق حال خوبی ها و نعمت های خوب بدانم

    در این میان اولین قدم این است که من باید هدف برای خودم انتخاب کنم و باورهای خودم را درست کنم و حال خودم را خوب کنم

    هر چه باورهایی درست و خوب داشته باشم بی شک من موفق تر خواهم بود و راحت تر به اهداف خودم برسم

    یک نکته جالب دیگر

    تا زمانیکه من هدف دارم و در حال تلاش کردن هستم هرگز مریض نمی شوم و حالم همیشه خوب است

    دیگر وقتی برای مریض شدن و حال بدی ندارم

    بلکه همیشه حالم خوب است و همیشه در حال تلاش هستم دیگر این ذهن من جایی برای فکر کردن به مریضی و ناراحتی ندارد

    همه اینها را من در سایه آموزش های استاد یاد گرفتم

    هر چه بیشتر در این سایت وقت می گذارم بیشتر درس یاد می گیرم و بیشتر حالم خوب می شود

    این حال خوبی برای من این را به ارمغان دارد که ارامش پیدا می کنم

    و براحتی به اهداف و خواسته های خودم می رسم

    سپاس از خدای خوبی ها

    سپاس از خدای فراوانی ها

    سپاس از خدای زیبایی ها

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    سارا رحیم زاده گفته:
    مدت عضویت: 2035 روز

    سلام به استاد عزیز و همه دوستان.

    این فایل عالی بود،خیلی عالی بود ،

    داشتن هدف در زندگی،که باعث میشه خیلی از کارهای بیهوده ای ک اکثریت مردم درگیر آن هستند رو انجام ندیم.

    متفاوت فکر کردن وعمل کردن واقدام برای آن.

    زمانی ک آدمی متمرکز بر روی هدفش باشع و سرگرم کار بر روی اهداف باشه ،هیچوقت دچار بیماری نمیشود،و اصلا بیماری در وجودش نمیاد،کاملا سالم وسلامت میماند.

    پس باید سعی کنیم روی هدفمون هر چیزی که هست متمرکز باشیم و انگیزه داشته باشیم و خودمون رو درگیر مسایل حاشیه‌ای نکنیم و متفاوت فکر کنیم.

    ممنون از شما استاد عزیز.در پناه خدا باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    سحر مهدویفر گفته:
    مدت عضویت: 3143 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان

    مائده ۱۰۵

    یا ایّها الّذینَ امَنوا عَلَیکُم اَنفُسَکُم لا یَضُرُّکُم مَن ضَلَّ اِذا اهتَدَیتُم اِلی اللّهِ مَرجِعُکُم جَمیعًا فَیُنبِئُکُم بِما کُنتُم تَعمَلون

    ترجمه: ای اهل ایمان شما (ایمان) خود را محکم نگاه دارید که اگر همه عالم گمراه شوند و شما به راه هدایت باشید زیانی از آنها به شما نرسد باز گشت همه شما به سوی خداست و همه شما را به آنچه کردید اگاه می سازد

    🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    عاطفه مردانی گفته:
    مدت عضویت: 2733 روز

    سلام استاد عزیزم.مثل همیشه عاشقتونم❤

    استاد چیزی که تو این فایل مطرح کردینو دقیقا با همه وجودم تو مسیر زندگی و هدفم درکش کردم برای همین یه توضیحی میدم تا هم برای خودم تو این روزا یاداوری بشه و هم برای دوستان عزیزم یه تجربه باشه.

    من رشته تحصیلیم نقاشی بوده.به جرات میتونم بگم در زمینه کاری خودم جز بهترین های دانشگاه و بعد بازار کار بودم.تا اینکه بعد از پایان تحصیلم وارد بازار کار شدم.اون موقع باورام به شدت در مورد کارم و اینکه نمیشه راحت از این کار پول دراورد خراب بود و از همه مهمتر اینکه همسو شدنم با تفکر عموم جامعه در مورد این موضوع باورهای غلط منو بیشترو بیشتر تقویت میکرد.این مساله تا جایی ادامه پیدا کرد که تلاشم برای اموزش دادن هم بی نتیجه موند و حتی مجبور به جمع کردن اموزشگاه شدم.این موضوع ادامه داشت تا اینکه به فکر استفاده از هنرم در زمینه ای شدم که برای مردم قابل لمس تر باشه و حاضر باشن به خاطرش هزینه کنن.این شد که به سمت نقاشی روی سفال کشیده شدم.

    اوایل این کار لذت بخشی بود برام و از اینکه داشتم هنر جدیدیو تجربه میکردم لذت میبردم و از همه مهمتر برام این بود که داشتم باهاش کسب درامد میکردم.(خدای من الان که بهش فکر میکنم میبینم که چطور نداشتن عزت نفس و عدم لیاقت باعث میشد که در ازای چنین کاری که سختیهای خودشو هم به همراه داره چنین دستمزد کمی بگیرم و تازه اینقدر هم راضی باشم😐)

    این وضعیت به همین شکل ادامه داشت تا پنج سال گذشت و من به کار کردن برای دیگران در ازای دریافتی بسیار کمتر از ارزش کارم بسنده کرده بودم.البته این ظاهر امر بود و باطن قضیه چیز دیگه ای.از درون خالی شده بودم،احساس پوچ بودن میکردم،اینکه میدیدم پنج سال مداد و قلمو دست نگرفتم و به جاش دارم کاریو انجام میدم که حتی به من اجازه دخل و تصرف در طرح و ایدش هم داده نمیشه،اینکه همه توانایی و استعدادمو پشت یه مشت سری کاری خاک کرده بودم،هر لحظه از شبانه روز در حال ازار خودم بودم.😟

    از طرفی بدلیل همه باور های غلطی که داشتم،جسارت جدا شدن از کارم و از دست دادن دریافتی ماهیانه(باور کمبود) ،و اینکه همین کارو با توجه به تجربه ایی که این سالها درش بدست اوردم و خلاقیت و ایده هایی که براش داشتم و این همه علاقه ایی که نسبت بهش پیدا کرده بودم،به شکل مستقل برای خودمو نداشتم.(ترس از کمبود،ترس از زیاد شدن دست تو بازار،ترس از نبودن مشتری،نبودن پول تو جامعه که بخوان برای خرید یه اثر هنری بدن،ترس از نداشتن سرمایه کافی برای شروع کردن کارم،ترس از موفق نشدن و هزاران ترس دیگه که جواب همشونو تو روانشناسی ثروت گرفتم)اجازه شروع چنین کاریو بهم نمیداد.هروز از طرق مختلف از همکلاسیها و دوستانم و روند کاریشون مطلع میشدم.پیشرفتشونو میدیدم و ذوق میکردم که چقدر در حال جلو رفتنن و حتی گاهی حسودیم میشد و از طرف دیگه هر لحظه به عذابی که از درون به خودم میدادم اضافه میشد.که چطور تونستی اینجوری روی تواناییها و علاقت سرپوش بزاری و هیچ کاری واسه خودت نکنی.این بود که روز به روز افسرده تر،عصبی،نا امید و بی انگیزه نسبت به همه جنبه های زندگی میشدم.تو خودم فرو میرفتم از همه کناره میگرفتم و حتی تو زندگی مشترکم هم بدلیل نداشتن روحیه مناسب روز به روز به یه مساله ناراحت کننده تر برمیخوردم.تا اینکه دو سال پیش به بیماری افسردگی و استرس مبتلا شدم.نمیخوام در موردش حرف بزنم ولی همینقدر میگم که تا همین چند ماه پیش هنوزم دارو مصرف میکردم.شاید برای بعضیا درک این مساله سخت باشه که ادم کارش یا هنرش اینقدر براش مهم باشه که خودش و زندگیشو اینطوری تحت شعاع قرار بده ولی این ثابت میکنه که برای هر کسی تو زندگی یه هدفی وجود داره که اگر نادیده نگیرتش و زندگیشو حول اون برنامه ریزی کنه ناخوداگاه زندگیش از بقیه ادما جدا میشه و راهیو میره که توی اون راه همراه شدن با عموم جامعه دیگه خیلی نمیتونه مطرح باشه.و برای من هنرم و کارم خیلی اهمیت داره.تا اینکه کم کم با کمکهای الهی استاد و فایل های بینظیری که میلیون هامیلیون ارزش داره تونستم خودمو جمعو جور کنم.از اون موقع بود که اموزش هامو شروع کردم و این اواخر با دوره روانشناسی ثروت یک بود که تونستم خیلی از باورهای اشتباهمو شناسایی کنم و تمرکزمو روی تغییرشون بگذارم.من هنوز این دوره را به پایان نرسوندم و تازه به نیمه رسیدم ولی این دوره فوق العاده تا همین جا هم منو به شدت حرکت داده.تونستم جسارت به خرج بدمو هدف ارزشمند زندگیمو و کاریو که سالها دوست داشتم انجامش بدمو انجام دادم.کار کردن برای خودم به شکل مستقل و اجرای تمامی ایده های خودم با خلاقیتی که این همه مدت دست نخورده مونده بود و الان دیگه وقتش بود که عمای بشن.

    خدا میدونه که با تصمیم گرفتنم چطور همه چیز برای من مهیا میشد که خودش داستانی مفصل داره.😢😢ولی بهتر از همه اینا روحیه ای بود که دوباره بدست اوردم.شش ماه دوم امسال برام با سرعتی گذشت که قابل توصیف نیست چراکه غرق در کار بودمو یادگیری.اونم با لذت.همه زمانم صرف اموزش بیشتر در زمینه کارم،ایده پردازی،مطالعه،اشنایی با هنرمندان موفق در این زمینه،ازمون خطا کردن ایده های جدیدم و و و ….(دقیقا همه مواردی که استاد تو این فایل توضیح دادن)که من حقیقتا اینارو لمس کردم.قرصها کنار رفتن اصلا فراموش میکردم که قرصی برای خوردن داشتم.

    من هنوز تو کارم به نقطه ایی که میخوام نرسیدم چراکه اول راهم و تازه شروع کردم ولی با این روحیه عالی،با این همه انگیزه،با این نگاه روشن،مهمتر از همه با این سلامت عاااااااااااااالی که در روح و جسم من جریان داره(خدایا هزاااااااران بار شکرت)وقطعا با توکل به خدای رحمان به بیش از اونچه که بخوام میرسم.ارتباط عالی با افرادی که هر کدوم به نوعی محرک منند و ازشون برای پیشرفت کارم کمک میگیرم،ارامش درونی که الان تو زندگیم به شکل عالی جریان داره و ارتباطمو با عشق زندگیم عالی و عالیتر کرده،ارتباطم با خدای درونم ،با رب یکتا که هرروز با حال خوب درونم ،پرنگ ترو قوی تر میشه،جدا شدنم از جماعت بی هدف و باری به هر جهت که به قول استاد با جریان باد حرکت میکنن و روزگار میگذرونن،و دور شدن از دغدغه هایی که تمام ادمای دوروبرم باهاش درگیرن…..به خدا اولین و کمترین نشانه ها و دستاوردای من بعد از هدفمند شدنمه که واسم داشته.استاد کاملا درست میگن،حرفای استاد قابل تجربس اونم برای همه،چرا که خودشون تک تک اونچه که به ما اموزش میدنو تجربه کردن(اینه رازه تفاوت استاد با هر کسی که در این زمینه فعالیت میکنه).

    بعد از اتفاقات اخیری که افتاده،تو کامنت قبلی هم گفتم،با وجود تلاشم برای کنترل ورودی ها ولی قرار گرفتن در جامعه و سخت شدن دور بودن از این همه اخباری که بین مردم در حال ردو بدل شدنه،باعث میشد کم کم نگرانی همه وجودمو پر کنه جوری که میتونم بگم یه جاهایی از مسیر کاملا منحرف شدمو داشتم کم کم تسلیم نجواهای شیطان میشدم.حال بدی داشتم. یه جنگ بزرگ بین خودم و اونچه که به قول استاد واقعیت بیرونمه بپا بود.حتی گاهی به خودم میگفتم یعنی هنوزم فرصت دارم که دنبال خواسته هام باشم؟😟(شیطان کارشو خوب بلده)تا اینکه خداوند با دست الهی خودش مثل همیشه دستمو گرفت و استاد اون لایو با ارزشو گذاشتنو به منو امثال من یاداوری کردن هر اونچه را که تو ذهنمون کمرنگ شده بود.

    میدونین بچه ها،مگه نه اینه که زندگی ما بعد از مرگ هم بازم ادامه داره و مگه نه اینه که کیفیت زندگی بعد از مرگ مارا، زندگی تو همین دنیا تعیین میکنه و مگر غیر از اینه که زندگی پس از مرگ ادامه همین زندگیمونه؟؟؟؟

    پس اگر حتی یک روز هم فقط یه روز دیگه فرصت زندگی داشته باشیم،بهتره این یه روزو اونقدر عالی زندگی کنیم اینقدر زیبا بسازیمش،اینقدر خودمونو متجلی کنیم که زندگی پس از مرگمون ادامه همین یه روز عمرمون باشه نه قبل از اون.👍👍

    خدارو بی نهایت سپاسگزارم برای هدایتش” برای دست هدایتگرش و برای وجود شما اعضای بی نظیر خانواده ام.❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    ندابشارتی گفته:
    مدت عضویت: 1405 روز

    باسلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته ی زیبا

    روز 82ام و تعهد من!

    اصلا دلم نمیخواد برای جذب شاگرد و مشتری،مثل اکثریت جامعه شروع کنم به تبلیغات با محتواهای بی معنی یا شو اف در اینستا

    دوس دارم همه ی فکرو وقتمو بزارم روی باورام،روی طرزفکری ک بهم احساس ارامش بده

    هروز با حال خوب برم سرکار

    جوری که با ایمان کامل ک قراره شاگردو نعمتو‌ثروت بیاد

    نه با زحمتو نگرانی

    هدفم ،احساس ارامش خاطر در همه ی ابعاد کاری

    این روزها صدای استاد در فایل های ارامش در پرتو اگاهی،بجای موزیک در زمان های تنهاییم در باشگاهه قشنگم پخش میشه

    شاگردام میگن باشگاه اوونقدر بهمون احساس صمیمیتو ارامش میده ک انگار اومدیم خونه ی تو و بعدش میریم

    انگار اومدیم مهمونی

    این احساسا بهم خیلییی قوت قلب میده

    هروز یکیشون با غذا ،با کادو،با قهوه میان توی باشگاه

    من تکاملم باید طی بشه

    این جهان یک قانون ثابت داره به اسم تکامل

    و منم این قانونو میشناسم و بهش عمل میکنم

    مهم نیست الان چندتا شاگرد دارم

    مهم اینه که قراره پر از نعمتو ثروت بشه

    مهم اینه به انسانهای هم فرکانسم خدمت کنم

    به شدت تلاش میکنم هر لحظه احساسم عالی باشه

    ادمها خودشون منو پیدا میکنن

    لازم نیس من تلاش کنم تا جلب توجه کنم

    من فقط باید اون چیزی که برای خودم جذابو شگفت انگیزه، انجام بدم

    من فقط باید تجهیزاتی ک خودم برای تمرین خودم لازم دارم،تهییه کنم

    این باشگاه یه خونه ایه که دورتارش،وسایل ورزشی برای خودم چیدم

    دیواراشو از سر ذوق،هر طرح بامزه ای کشیدم که دوس دارم نگاشون کنمو لبخند بزنم

    یه دیوار کامل رنگ سبزی ک مورد علاقمه

    گوشه ی باشگاه پر از گل

    یه پافر نرمو راحت کنج باشگاه ک میشینم روش و به شاگردام نگاه میکنم

    وقتی اونجا هستم،حتی زمانی ک شاگردم ندارم ،به هیچ چیز جز قانون های سیستم فکر نمیکنم

    چون اونجا کاملا نتیجه ی باورامه

    اونجا نجواها ساکتن

    چون یه مثال منطقیو واقعی برای ساکت کردنشونه

    چون دیگ وجود داره و نمیتونن تلاش کنن ک بگن نه دنیا جور دیگست

    و به وجود اومدنش ،سخته

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: