سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 12 - صفحه 1
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/11/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-11-23 10:48:132024-07-17 16:21:33سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 12شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
یکی از دوستان نوشته بود از ۱۰۷ هدف که داشته به بیش از ۸۰ تا رسیده است ، خب من اگر بودم با جزئیات همه را می نوشتم و با آب و تاب همه اشان را می نوشتم . این قدر خلاصه نمی گفتم .
خدایا ازت ممنون به خاطر این هوای پاکیزه به خاطر باران و بادی که می وزد ، امسال واقعا در تهران هوای تمیزی را تجربه می کنیم.
نکات خوب که بهش توجه می کنم:
از اتاقم شروع می کنم . رنگ تازه و سفید دیوارهایش را دوست دارم . کف سرامیک زیبایش را .
سقف بلندش را و پنجره دو جداره pvc با توری کشویی را که باز می کنم و هوای تازه وارد اتاقم می شود.
کتابخانه و کمد بزرگ سفید رنگ که جای زیادی دارند هر چند اتاقم نسبتا کوچک است.
تخت خواب که خیلی نو نیست اما زیرش کمد دارد و من کفش هایم را آنجا می گذارم .
هر چند باز هم جا کم می آورم و مجبورم کفش هایم را در کمد و جاهای دیگر بگذارم.
میز کامپیوتر و کامپیوترم که نو نیست اما مرغوب و زیباست . آینه تمام قد که خودم را می بینم . درب چوبی اتاقم که زیباست.
حباب زیبا و فرش روشن کف اتاقم همه اشان را دوست دارم .
پرده بنفش اتاقم که رنگش را دوست دارم رو تختی نارنجی و پتوی بنفش که رنگشان را دوست دارم.
خودم تمام پتو ها را با پارچه بنفش و تازه درست کردم و آنها را دوختم.
بقیه برای بعد…
خدا ازت ممنونم که خاله شدم و خواهر زاده های خوبی دارم . اخر هفته اکثرا می بینمشون . حالا این بار یکیشون به من گیر داده بود خاله تو چند سالته ؟ ول هم نمی کرد . من هم نمی دونستم چی بگم . دروغ که نمی خواستم بگم . واقعیت هم که می گفتم فکر می کردند عجب هیولایی گنده یی هستم . خودشون 4 ساله و 5 ساله هستند و به من می گفتند حتما 6 سالت است.
بالاخره باید سپاس گذاری را تمرین کنیم و ان قدر به نکات خوب توججه کنیم تا یاد بگیرم . از کلام هم آغاز می شود .وقتی تمرکز می کنیم متوجه نعمت ها ه م می شویم.
خدا را شکر به خاطر این بارانی که می بارد و هوای شهر را تازه و تمیز می کند.
خداوند را سپاس گذارم به خاطر آرامش و هدایتی که به من می دهد.
به خاطر زندگی آرامی که دارم.به خاطر کاری که دارم.
به خاطر خواب آرام شبانه که مرا فرا می گیرد . به خاطر آگاهی روحم و احساس خوبم.
به خاطر قوانین زیبایش به خاطر خودش این که من هم جزئی از او هستم.
به خاطر این تکرار شدنها به خاطر این زمانها .مکان ها به خاطر همه چیز .
به خاطر این که در سایه حمایت او احساس قدرت می کنم .
3/9/97
خدا را سپاس گذارم که سالم هستم جسمم سالم است.
چشمانم سالم است گوشها و تمام حواسم به درستی کار می کند .
خدا را شکر که زیبا جوان متناسب و هماهنگ هستم .
به خاطر رزق و روزی و آرامش و هدایت که از خداوند دریافت می کنم سپاس گذارم
به خاطر امنیت آسایش حمایت همه فراوانی و چیزهایی که دارم نعمت ها و هرچه اسباب راحتی و آسایشم است.
به خاطر این که زنده هستم نفس می کشم تمام واکنش های ارادی و غیر ارادی بدنم از خدا ممنونم.
2/9/97
امروز عمویم که سالها بیمار بود و در آسایشگاه سالمندان بود فوت کرد.
بیماری سختی داشت و زندگی سختی از زنش طلاق گرفته و دو فرزند داشت که زنش به معنای واقعی ظالم بود و خودش مظلوم . دار و ندارش حتی حقوق بازنشستگی اش را گرفته بود و این بنده خدا توسط برادرهایش به آسایشگاه سپرده شده بود که به شدت بیمار بود .
می خواهم از عمویم تشکر کنم . از دوران خورد سالی چند ماهگی تا یکی دو سالگی عکس های رنگی و قشنگی از من و خواهرم گرفته است که هنوز انها را داریم و یادگاری خوبی از دوران بچگی که آن زمان ها معمول نبود و اکثرا ندارند داریم بنده خدا آن موقع ها حوصله و توان داشت . می دونم الان راحت شده است و من واقعا خوشحالم که این یادگاری ها را داریم.
یکی از نشانه ها این است که من تونستم کسی را که مدتها ازش نفرت و کینه داشتم یا بهش قدرت می دادم را ببخشم چون بالخره فهمیدم با این قدرت دادن خودم را از راه درست دور می کنم.