سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 12 - صفحه 18

سلام بر همه عزیزان سلام بر سید عزیز . میدانی سید جان . نمیخواهم تظاهر کنم که عالی هستم اما میخواهم به شما این نوید واین بوی نسیم روح نواز را مژده وهدیه بدهم که در یک فایلی گفتید من وقتی ببینم یکی از شماها وحتی یک نفر از شما حالش خوب است وتغییر کرده است من انگیزه میگیرم که بیشتر تلاش کنم

میدونی سید برار باشما آنچنان خدای خویش را پیدا کردم که تا پایان عمرم سوگند یاد کرده ام که همیشه همراه این خانواده واین خدای خوبم باشم . من غرق در خدا ونور وشعاعهای او هستم وآنچنان در شادی وسلامتی بسر میبرم که وقتی اولین کامنت این خانواده دوست داشتنی را میخوانم . اشکهای خدا بر گونه هایم جاری میشود اون لحظه ومثل این لحظه احساس میکنم در بغل خود خدا هستم وبه من ودر گوشم میگوید چطوری همنام من …. من هم میگم منمون تو هستم که جواب مرا دادی واین حقیر را قابل دانستی به یک باره اینجا خدا سخنم را قطع میکند ومیگوید نگو رحیم من . من عاشق تمام بنده هایم هستم ولی کسی که به یاد من باشد من هم همیشه به یاد او هستم

دل خوش دار برادر جان که وقت دیدار رسیده است وقت عشق بازی وخوشی با خدای همه خوبی ؛ رسیده است

میدانی سید جان وقتی در خوابم در کمال احساس الهی اومدی به خودم وبه خدای عزیزم قول دادم که روزی ؛ نه چندان دور ؛ پیش خانم شایسته عزیز . اشکهایم وبغض های خداییم را باز کنم وبر گونه های برادران وخواهرانم در این خانواده ؛ درهای الهی جاری کنم

خدای عزیزم ؛ من سپاسگزار کدام نعمت تو باشم ؛ زبانم قاصر وکلمات کوتاه وناچیزند در برابرعظمت وبزرگی وزیبایی وهمراهی تو وبا تو زندگی کردن . آره سید جان ؛ این خدا که شما میگویی خوب خدایی است وقلبم لبریز شده است از آن وچنان مستم من امشب که نگو …..

برادر عزیزم ؛ میدانم که با ابرار وصالحان محشور خواهی شد . سخن شما مثل دم عیسای مریم است که در بیابان هر جانی ؛ هزاران چشمه جاری میکند همانند عصای موسی که بر سنگ میزد وچشمه ی آب گوارا جاری میگرد . شما دریچه های نور وامید وخدای خوب وعزیز را در بین ما به جولان به میدان آوردی که چنان ایمانی در ما ایجاد شد که از رفتن به داخل آتش مثل آن خلیل ؛ باکی نداریم

برادر عزیزم ؛ تو به من شرابی نوشاندی که من غروب قیامت از آن به هوش می آیم ومبرک بادا این شراب ازلی وابدی وروحانی

به معراج برآیید که از آل رسولید

رخ ماه ببوسید که بر بام بلندییییییییییییییییییییییییییییییم

برادر جان ؛ تو به جان ها ؛ آتش الهی وخاموش نشدنی زدی .فدات رحیم