معرفی بخش «داستان هدایت من»

به نام خداوند وهاب و هدایتگر.

میخوام داستان هدایتم رو از اینجا شروع کنم که چند وقتی هست که هر روز نشانه روزانه رو دنبال میکنم و سعی میکنم هر پیامی که برام داشت رو در عمل اجرا کنم تا نتیجه بگیرم.خیلی خیلی جالب دقیقا به همون جوابی که میخوام میرسم.حالا چه از طریق کلام استاد چه از طریق توصیحات فایل یا از طریق کامنت دوستان.نشانه امروزم رو که زدم رسیدم یا بهتره بگم هدایت شدم به فایل {داستان هدایت من}.بعد از دیدن فایل و خواندن توصیحات و کامنت دوستان به این فکر فرو رفتم که من چطور آشنا شدم با این سایت و با استاد عزیزم.بعد که تمرکز کردم همینطور رفتم و رفتم تا رسیدم به سالهای بعد از اتمام دانشگاه و روزهایی که فقط برام روزمرگی بود و حسرت بود و با وجود داشتن پدری ثروتمند همش نگاهم به دوستان نزدیکم بود که تقریبا همشون حداقل از نظر مالی فرسنگ ها با هم فاصله داشتیم و همیشه یکجور حسادت وجودم رو گرفته بود.من هم ماشین خوب داشتم لباس خوب میپوشیدم اما بقولا پول بابا بود و اون لذتی که دوست داشتم بهم نمیداد.روزهام توی بلاتکلیفی میگذشت و یکنواختی.اما همیشه دلم میخواست و ته دلم یه حسی بهم میگفت تو فرق میکنی و تو موفق میشی و تو ثروتمند میشی ولی هیچ ایده ای براش نداشتم که چطور.همیشه یه صدا توی گوشم میپیچید که بالاخره یه روزی یه جایی یه کسی میاد و فرش قرمز برام پهن میکنه و من موفق میشم.اما نشد که نشد و همینطور گذشت تا شد 30 سالم.30 سال بدون هیچ نتیجه مالی که حتی خرجهای روزانه هم با کلی زور زدن جور میشد و هزینه هایی که از در و دیوار برام میومد و اصلا نمیفهمیدم چرا.همش هم میگفتم من که اینهمه کتاب موفقیت خوندم پس کو!!! و همینطور نیش و کنایه شنیدن از این و اون.اما هنوز اون ته دلم و اون صدا که من بالاخره موفق میشم و به آرامش میرسم.بعد از کلی بالا و پایین شدن ها توی زندگیم و لجبازی ها بالاخره یک شب به خودم گفتم یه لحظه وایسا ببینم اصلا قضیه چیه؟!!! چرا نتیجه نمیگیرم؟! چرا حتی نمیتونم هزینه های خودم رو جور کنم؟! و به خودم گفتم اگر این روش جواب میداد باید تا الان جواب میگرفتم.و اونشب به خودم گفتم من باید تغییر کنم.بعد از مدتی یکی از دوستان فایلهای استاد رو بهم معرفی کردن و من گفتم که اصلا نمیتونم با این شخص ارتباط بگیرم.در واقع هنوز توی فرکانس استاد نبودم.اما کم کم توی اینستا فایلهای استاد رو 10 تا در میون گوش میدادم و اومدم توی سایت ثبت نام کردم.اما هنوز درست و حسابی به فایلهای استاد گوش نمیدادم و جسته و گریخته بود. انقدر توی گوگل در مورد موفقیت و ثروت سرچ کرده بودم که دیگه حالم از حرفهای صد من یه غاز بهم میخورد و اونچیزی نبود که بقولی از دل بیاد و بر دل بشینه و رفتم سراغ یوتیوب.توی یوتیوب اولین سرچی که زدم فایل سه برابر کردن درآمد استاد اومد و گفتم ببینم این بنده خدا چی میگه.و وقتی فایل رو گوش دادم متوجه شدم که انگار این شخص واقعا بنده خداست و کسی هست که بندگی کردن رو بلده و میتونم ازش یاد بگیرم و حرفهاش دقیقا مثل آب روی آتش بود.دیگه که شب و روزم شده بود فایلهای استاد.هندزفری میذاشتم توی گوشم و همه جا فقط و فقط صدای استاد بود.تا هدایت شدم به بسته ثروت 1 و به خودم قول دادم یا نتیجه میگیرم از نظر مالی یا میمیرم.تصمیم گرفتم تمرکزی روی بسته کار کنم و ایده هم این بود که برم روستا و خونه خواهرم که سکوت بود و سکوت بشینم و فقط فایل گوش بدم.شب با صدای استاد میخوابیدم و صدای استاد همینجور توی گوشم بود تا صبح که بیدار میشدم و شب که دوباره میخوابیدم.حتی حمام هم که میرفتم گوشی رو میذاشم تا نکنه لحظه ای رو هدر بدم برای این آگاهی ها.و الان تقریبا 3 سال از اون قضیه گذشته.و اصلا قابل تصور نیستم با الانم توی هیچ زمینه ای.به بهترین کشور اروپا با شرایط عالی مهاجرت کردم.کلی سفر کردم.جاهایی که همیشه توی کارت پستال ها میدیدم رو الان دارم تجربه میکنم.توی شغل دلخواهم فعالیت دارم.کلی ورودی مالی دارم.رولبط عالی و هرچی بگم کمه.خدارو هزاران بار شکر میکنم بخاطر وجود استاد عباسمنش و خانم شایسته مهربان که واقعا خیلی بهم کمک کردن تا به این شرایط برسم.خدارو هزاران بار سپاسگذارم بخاطر قوانین بدون تغییرش.