بخشی که در این برنامه به معرفی آن میپردازیم، در حکم منبعی غنی و ورودیای مناسب برای ساختن باورهای توحیدی است.
این بخش برای من، نمونهی بهترین کتابی است که میتوانسته درباره «الگوهای باور ساز درباره هدایت» نوشته شود.
الگوهایی که مطالعه داستانهایشان، «مفهوم هدایت» را بهتر و عمیقتر به من یاد میدهد؛
مفهوم «حساب کردن روی نیرو و برکتی که موجود هست»، اما هنوز آن را نمیبینم چون اولین قدم را برنداشتهام؛
و یاد میگیرم تا:
هرگز امکان پذیری خواستههایم را، با امکانات و شرایط کنونیام نسنجم، چون وقتی ایمانم را نشان میدهم و قدمها را برمیدارم، هدایت میشوم و آن شرایط به نفع من، تغییر میکند.
یاد میگیرم تا درباره تحقق اهدافم، هرگز درگیر «چگونگی» نشوم، حساب و کتاب نکنم و فقط اولین قدم را با سرعت بردارم، چون قرار است به «چگونگی» هدایت شوم.
چون خداوندی که «إِنَّ عَلَینا لَلهُدی» را وظیفهی خودش دانسته است، همیشه سمت خودش را انجام میدهد…
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- فایل تصویری معرفی بخش «داستان هدایت من»47MB10 دقیقه
سلام به استاد عزیزم و دوستای گلمممم .
امروز هدایت شدم به این فایل
امروز روز سوم مهاجرتمه و استاد رفتم دنبال کار بگردم و داشتم دنبال کاری میرفتم که از علاقم دوره برای اینکه هزینه هامو تامین کنم بعد به خودم گفتم
این اقدام امروزت یعنی باور نداری که میتونی از علاقت پول در بیاری
به خودم گفتم برو توی زمینه علاقت کار بعد در ابتدا در حد رفع نیاز و کم کم باورهات قوی بشه در حد میلیاردی درامد کسب میکنی
بعد گفتم تو این همه راه از شهرت پا شدی امدی اینجا که فقط بری برای مردم کار کنی رفع نیاز کنی یا امدی توی کارت توی عشقت حرکت کنی و پیشرفت کنی
انشالله خود خدا بهم کمک کنه فعلا هیچ ایدیایی ندارم که چجوری پول در بیارم از علاقم
ولی تصمیم گرفتم به همین ایده هایی تا الان بهم گفته شده عمل کنم تا خداوند منو هدایت کنه به مراحل بالاتر
خدایا خودش کریمه
این جهان پر از فراوانیه
پول در اوردن راحت ترین کار دنیاست
من از علاقم که بازیگری میتونم میلیارد ها میلیارد ثروت خلق کنم چون خداوند این پتانسیل رو دردن من قرار داده
خدا منو هدایت میکنه و فقط کافیه بهش اعتماد داشته باشم
تو این حرفه میترکونم من ستاره سینمای هالیودد میشم
من میدرخشم توی این کار
من عاشق کارمم همه زندگیم خلاصه میشه توی رسالتم توی عشقم بازیگری
وقتی بازی میکنم و توی صحنه انگار معنوی ترین کارو میکنم انگار درونم لبخند میزنه انگار درونم شاده
من لیاقت اینو دارم که خیلی موفق بشم چون رسالت خدا برام برگزیده و من میتونم توی رسالت ام میتونم با عششق پیش برم و موفق بشم
شاید بشه توی شغل های دیگه کار کنی موفق بشی یا حتی ثروت خلق کنی
ولی قلبت راضی نیست
ولی تو افسانه شخصی تو دنبال نکردی
ولی تو رسالتت رو انتخاب نکردی
ولی تو داری بر خلاف درونت حرکت میکنی
پیشنهادم به خودم اینه که خودمو باور کنم
باور کنم که میتونیم موفق بشم باور کنم که میتونم توی علاقم با مهارت ادمارو مسخر خودم کنم
که وقتی بقیه ادما میان برای تماشای نمایش من حیران بشن که یا انسان چقدر میتونه چقدر توی علاقش پیش بره
تحت تاثیر اجرام قرار بگیره و موهای تنش سیخ بشه از نگاه کردن نمایش من
از خوشحالی گریه شون بگیره که اجرای باشکوه منو میبینند
میخام تمام جهان میخکوب هنر من بشن
هنر مقدسه و ارزشمنده
هنر برای من حکم عشقو داره
من ساخته نشدم برای کارای مثل فروشندگی و …
با درون من سازگار نیست
درون من عشقمو میخاد برم روی صحنه اجرا کنم
میخام داستان توی ذهن نویسنده
توی صحنه با نمایشم خلق کنم
میخام خودم رها کنم و بزار اون نقش و اون شخصیت خودشو در قالب من اجرا کنه
الان میفهمم چقدر عاشق اینم که استعدادمو شکوفا کنم یعنی برام انقدر این رویا مهم بود که بخاطرش از خانوادم و دوستام و شهر کوچیک رویاییم گذر کردم امدم توی دل ناشناخته ها
چون رسیدن به این رویاهام شده تنها هدفم
تنها کارم
و تنها فکرم
و اینگار خدا داره بهم میگه عشقم تو برو و من پشتتم پاسخ ایمانتو میدم پاسخ شجاعتتو میدم یه جایی سوپرایزت میکنن و فقط از رحمت درگاه من ناامید نشو به تضاد بر میخوری اشکال نداره این برای مسیرت لازم بوده
فردا قراره با ایمان و با اعتماد به نفس و قوی برم سمت رویاهام کسی جلو دار من نیست
من خدایی پشتمه که بهم وعده داده منو موفق میکنه خدایی پشتمه که وعده داده منو به عرش میرسونه و کلی پروژه های بزرگ میگیرم و کار میکنمم
من همون دختریم که از شهرستان بدون هیچ امکانات خاصی و فقط با یه ایمان پا میشه میاد شهرستان و کلی موفق میشه
شاید لازم نباشه انقدر خود افشایی کنم ولی حسم بهم میگه و کامنت نوشتن منو اروم میکنه وبهم حس خوبی میده