معرفی «تمرین ستاره قطبی | دوره 12 قدم» - صفحه 4 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/06/5-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2019-11-09 07:41:542024-10-12 10:30:04معرفی «تمرین ستاره قطبی | دوره 12 قدم»شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام خانم شایسته مهربان و استاد بسیار دوست داشتنی ام
واقعیت من همیشه با یک حسی تحت فشار میام و مینویسم و به نظرم از زبان خدای خودم گفته میشود و من مینویسم
خیلی قبل که دوره ۱۲ قدم روی سایت آمد خیلی دوست داشتم که با بچه ها و استاد باشم و ایمان داشتم همون قوانین قبلی هست ولی با توضیحاتی جدید تر که من میتونم بسیار باور کنم و نتیجه بگیرم. راستش نشد من کلا پولی نداشتم برای این کار و یه جورهایی هم حرص میخوردم که ای کاش بودم تو این دوره .
خلاصه حسم به من گفت تو از دوره هایی که داری (راهنمای عملی وعزت نفس و قانون آفرینش و کامل کتابهای سایت) آیا نتیجه گرفتی ؟ آیا تونستی باورشون کنی ؟
خلاصه منم توضیح دادم که آره انصافا خیلی فایلهاشو گوش دادم توی مسیر رفت و برگشت اما انصافا یادم میره یعنی راهو بلد میشم ولی بعد انگار نه انگار و این حس گفت که بیا و برای خودت این فایلها رو بکن فرمولی که سوخت آماده باشه و هرموقع بخوای استفادش کنی و هر بار نتیجه بهتر بگیری منم پرسیدم چطور ؟
تا اینکه متوجه پاسخ سوالاتم شدم و فهمیدم که عجیب من قانون رو خوب درک میکنم وقتی با زبان خودم و اون کلماتی که استاد میگه و باور میسازد و یا راهکار میدهد و تمرین هست و یا …. را مینویسم قدرت بیشتری دارم توی اجرای آنها ، خلاصه گذشت و کاغذ ها رو گم میکردم یا اونقدر شلوغ میشد که پرت میشدن و نتیجه در حد نشانه بود ، و واقعی خواسته هام اتفاق نیفتاده بودند اما کلی نشانه بود که تحسین کردم و ادامه دادم تا اینکه فهمیدم من باید توی دفتر سر رسید زیبا این دوره های عالی را مرتب و قابل فهم برای خودم بنویسم و هرموقع خواستم سریع مرور کنم و در مسیر درست قرار بگیرم و این کار انجام شد خیلی عالی تا جمعه کشید و تمام شد و من هم توی دل خودم به خدا گفته بودم که خدایا میخواهم هم کار پایان نامه ام رو انجام بدم هم روی قانون تسلط بیشتری کسب کنم و هم دیگه سر کار نرم و درآمد داشته باشم و البته بگم که قبلا کاری بودم که فقط سر اونکار رفتن برایم محیطش فقط زجر و تمرکز بر نازیبایی ها را داشت اگر چه با زیبا ترین اعضای خانواده ام بودم و تنها نکته مثبت همین بود و من هم تمرکز میکردم روئ این نکته مثبت و به خودم آمدم دیدم که در طی این مدتی که خانه نشستم و دیگه قصد انجام کاری داشتم که روحم آنرا فریاد میزد و مرتبط با رشته ام بود روی قانون کار میکردم ، همه خواسته هایم برآورده شد و من سر جای خودم نشستم با عشق در صلح بودم با خودم و کارهایی که باید را انجام میدادم همون پولی که با زجر و خستگی بدست می آوردم را به راحتی با چند تماس بدست آوردم و این اولین درآمد خودمه استاد نمیدونید چه کیفی داره کلی ایده دیگه هست که در همین مسیر عشقم به راحتی و دیدن زیبایی ها پول بسازم و البته میدانم این نتایج از کجا آب میخورد و اولویت من بودن کنار قانون است واقعا خدایا سپاس
الان که این فیلم رو دیدم و عشقی که در درون شما خانم شایسته دیدم و متن های ستاره قطبی را خواندم و توی کانال هم ستاره قطبی را جستجو کردم تازه فهمیدم چقدر مغز من یخ زده بود در برابر آگاهی که از روز ازل بام بوده و متعهدانه دست بکار شدم که دوباره بهتر عمل کنم و بیشتر تمرینات رو درغالب ستاره قطبی که مسیر من را نشان میدهد انجام دهم
استاد خیلی حس خوبی داره که خودت پول داشته باشی واقعا قبلا اصلا روی اینو نداشتم کامنت بنویسم بخاطر اینکه منبع روزی رو توی ذهنم رفتن به همون مغازه بود و الان هم مبلغی که کار کردم خیلی کم هست ولی وقتی با قانون ، راحتی و عشق بدست آمده بینهایت مزه داره
ممنونم خانم شایسته بابت این همه محبتی که دارید بااین فیلم بیشتر با ستاره قطبی آشنا شدم با همون اصلی که در غالب هر تمرینی که باشه من را در احساس خوب قرار دهد و احساس خوب اولین اولویت من باشه . احساس خوب واقعی
و سریع بعد دیدن فایل اجرا کردم و در موقعیتی که هر روز هستم و حس بدی داره حرف زدن افراد با هم در آن فقط به اتفاقاتی که حالم رو قبلا خوب کرده بود و موفقیت های عظیمی که کسب کرده بودم در تمام زمینه ها و این پولی که جدیدا بدستم رسید با قانون فکر میکردم کاملا (خودم هم قبول دارم که قبلا نمیتونستم این کارو بکنم اما امروز خیلی خوب تونستم) و اصلا حرف اونها رو نشنیدم همین موقع بود که بنده خدایی مشتری زنگ زد و من رفتم و دقیقا زمانی برگشتم که بحث تمام شده بود و من پیشنهاد کاری را داشتم که حداقل ۵ میلیون در یک روز برام سود داشت.واقعا در حس خوب بودم و واقعا فکر میکنم که یخم از قوانین و نحوه استفاده از آنها شکسته و نتیجه مشخص میکنه
واقعا وقتی شنیدم که استاد میگفت که من دوست دارم با بچه هایی باشم که از لحاظ مالی نتیجه گرفتن اون موقع انگیزه ها در من شروع به کار کردند و قانون رو پیگیر تر دنبال کردم و نتیجه به وجود آمد و فهمیدم که نه تنها استاد بلکه تمام آدم های جهان می خواهند با آدم موفق باشند و عشق بدهند و دریافت کنند و تازه فکر میکنم که نیم درصد فهمیدم که چرا استاد میگه :
بهترین کار ، خدا پسندانه ترین کار، معنوی ترین کاری که میتونی انجام دهید اینه که ثروتمند باشید به استقلال مالی برسید به صد برابر بیشتر از حد نیازتون برسید که هم خوب زندگی کنید و هم دنیا رو جای خوبی برای زندگی کنید
استاد عزیزم این خبر به نظرم بهترین تشکری بود که من میتونستم براتون بفرستم
از خداوند میخواهم بیشتر به من کمک کند که بیشتر از قانون استفاده کنم که به راه کسانی که به آنها نعمت داده شده هدایت شوم و بشویم همگی
من دستان خداوندی را میبوسم و بر دیده میگذارم که بندگان صالحش را مثل گنج بینهایت در غالب سید حسین عباس منش و خانم مریم شایسته وارد زندگیم کرد
استاد ممنونم خانم شایسته ممنون بابت این همه عشق که دارید نسبت به من با این فایلهاتون واقعا هربار این اندازه خوشهالم میکنید اگر چه دیر به دیر کامنت مینویسم اما بابت هر بار فایلی که فرستادید با تمام قلبم سپاسگذارم از شما فرشتگان مهربان?
سلام به استاد عزیزم و مریم خانم عزیزم با این صدای دلنشین و گرمی که دارن. سلام به همه ی دوستان و خانواده صمیمی عباسمنشی ام. خداروشکر میکنم برای دیدن این فایل و مطالب این بخش که ستاره قطبی هست.
من چند هفته پیش راجع به تمرین ستاره قطبی تو سایت خوندمکه تمرینه خیلی خوبیه واسه رسیدن به هدفمون و خواسته هامون. اما با اینکه نمیدونستم چیه و چجوری باید انجامش بدیم و علیرغم اینکه عطش سوزانی دارم برای رسیدن به هدفم، تلاشی نکردم که بدونم چه جور تمرینیه و اصول انجامش چیه.
دیروز ظهر ساعت یک و خورده ای بود که یاد این تمرین افتادم و دلم خواست بدونم چجوریه و شیوه ی انجامش چیه. به همین دلیل سایت رو گشتم بلکه چیزی در این مورد پیدا کنم که کمکم کنه. اما خیلی شیوه ی کار با سایت رو
نمیدونم. یکی دو جا سرچ کردم ستاره قطبی ولی چیزی که دنبالش بودم پیدا نکردم و با خودم گفتم قطعا تو مدارش نیستم وگرنه نحوه ی انجام تمرین، خودش خود به خود میرسید دستم. و بعد از سایت خارج شدم. امروز ظهر نزدیکای ساعت دو بود که در زمینه ای خواستم خدا منو به نشانه ام هدایت کنه. و دکمه ی ” مرا به نشانه ام هدایت کن ” رو زدم. این فایل برام اومد ” تمرین ستاره ی قطبی “. اینقدر تعجب کرده بودم که از شوق اشک ریختم و خدارو شکر کردم که چقدر کاراش دقیق و حساب شده ست. من ۲۴ ساعت قبل میخواستم این تمرینو یاد بگیرم ولی نشد موردی پیدا کنم. و ۲۴ ساعت بعدش خدا همون تمرین و روش انجامش رو تو نشانه ام برام روشن کرد. من خیلی ذوق دارم که خدا این قدر مهربونه. و به قول استاد عزیزم خدا فقط واکنش نشون میده به فرکانسای من. خدا فقط میگه تو چی میخوای بگو من برات انجام میدم . هرچی بخوای من برات اتفاق میارم تو فقط بگو چی میخوای ولی با فرکانسات بگو نه با کلام چون من فرکانسای تورو دریافت میکنم نه کلامتو. حالا میفهمم استاد میگن ” اصن منو خدا یکی هستیم ” یعنی چی. وقتی میگن ” خدا درون قلب ماست و هر لحظه مارو هدایت میکنه و با ما حرف میزنه اونم با احساسات نه با کلام ” یعنی چی.
استاد عزیزم اول از همه از خدا متشکرو سپاسگزارم که منو از راه های مختلف با شما و سایت شما اشنا کرد و بعد از خدا از شما سپاسگزارم که منو با خدای خودم آشنا کردین. من از زمانیکه وارد سایت شدم خدارو تو لحظاتم بیشتر حس کردم و هر لحظه اینو بیشتر درک میکم که به قول استاد ” خدا بیشتر از ما میخواد که ما به خواسته هامون برسیم ”
استادِ جان، بی نهایت ازتون بابت اگاهی هایی که میدین به ما، متشکرم.
به نام خدا
سلام به مهدی نازنین
خداروشکر که نشانه امروز من همزمان با کارکرد قدم اول این فایل بود و کامنت فوقالعاده دوست نازنینم برادر بزرگوارم مهدی
توی ی برزخ خودم رو انداختم برای شروع قدم و چی میشه ولی این کامنت رو دیدم به خودم گفتم پسر شرایطط از مهدی که بدتر نیست و نبوده
میگم استاد عباسمنش میگه فایل ها مثل غذا خوردنه واقعا جدی میگه واقعا مثل غذا خوردنه این غذا همیشه باید توی محیط خوبی مثل یخچال باشه تا نگه داری بشه ازش
خدارو شکر میکنم که اینجام مهدی جان منم دارم سعی میکنم ذهنم رو کنترل کنم دارم تلاش میکنم که دریافت کنم الهامات رو دارم تلاش میکنم به ارامش برسم و چقدر کامنتت بهم انرزی داد
چقدر لذت بردم وقتی گفتی از کجا به کجا رسیدی خدایا صد هزار مرتبه شکرت
الان شرایط سخت نیست سلامتی رو دارم بچه های خوب و بازیگوش وشیطون و مهربان و سالم رو دارم کسب و کار خوبی رو دارم و داره این روند بهتر وبهتر میشه تازه همین امروز ی کارمند استخدام کردم برای گسترش کسب و کارم از زاویه دیگه چقدر میتونه بهش کمک بشه
اما تمرین فوقالعاده ستاره قطبی
چند باری که به صورت درست این تمرین رو انجام دادم باورم نمیشه همون غذا همون اتفاق همون حرف رو شنیدم اما چیزی که برام جالب بود اینه که برای من اتفاق افتاد مثلا من هر وقت در مورد غذا نوشتم و جز تمرین ستاره قطبی من بوده دقیقا همون غذا رو خوردم یا همسرم گفته فلان غذا رو میخواستم درست کنم وقتشو نداشتم یا ی همچین چیزی و نکتش اینه غذا رو واقعا مزشو احساس کردم یعنی این احساس اتفاق افتادنه کار رو انجام میده به همین دلیله استاد میگه چیز های منتطقی رو تجسم کنید به هر حال ما توی چند سال زندگی غذا های زیادی خوردیم و تجربه مزه اون ها رو داشتیم و وقتی این تمرین رو انجام میدیم به خاطر احساس کردن مزه اون غذا اون میوه حتما اتفاق میوفته
خیلی خوشحالم امروز خیلی انرزی دارم دارم پیاده روی مستمر رو انجام میدم کلی احساس خوب بهم دست داده کلی انرزی میگیرم کلی سبک شدم و کلی عضلات پاهام داره قوی میشه یعنی اینو احساس میکنم کاملا و خدارو شکر میکنم بابت این که میتونم پیاده روی کنم میتونم ببینم زیبایی های بیشتری که در مسیر پیاده روی میبینم
یعنی ی مسیر هست که پیاده رو اجین شده با درختان یاس و توت و چنار که از هر دو طرف سایه انداختن روی مسیر چقدر شکرگزاری میکنم بابت سایه ای که انداختن بابت بوی که توی اون فضا پیچیده و خدا میدونه چقدر زیبایی میتونم ببینم
از صمیم قلب برای عزیزان ارزوی سلامتی ثروت خوشبختی ارامش رو دارم
سلام به استاد عزیز
سلام به خانم شایسته خوش ذوق که با حال خوب برای ما فایل های ارزشمندی را روی سایت برای ما به اشتراک می گذارند
تمرین ستاره قطبی یک تمرین فوق العاده است که من با انجام دادن آن به حس و حال خوب دست پیدا می کنم
این تمرین را وقتی من انجام می دهم واقعا دلم باز می شود
حال خوبی به من دست می دهد
وقتی که در ذهن خودم و بعد در دفتر خودم شروع به سپاسگذاری می کنم
کارهایی را که می خواهم انجام بدهم
اتفاقاتی که باید برای من رخ بدهد
واقعا برای من خیلی لذت بخش است
آن روز خودم را من طوری طراحی می کنم که همان گونه برای من رخ بدهد که دوست دارم
واقعا از خدای خودم ممنون هستم که من را به این مسیر عالی و فوق العاده کرده است
هر چه بیشتر در این مسیر گام بردارم بیشتر و بیشتر می توانم به خواسته ها و اهداف خودم برسم
سپاس از خدای هدایتگر خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
همیشه چیز هایی توی زندگیمون هست که جزو ناخواسته هامون و من باید بجای بررسی این ناخواسته از زوایای مختلف و تصور آینده زندگیم براساس این ناخاسته و گریه و….انرژی اون لحظه رو بذارم روی سمت مخالفش
یعنی از خودم بپرسم الان چی میخوای
و این دقیقا سوالی که جهان هر لحظه ازم میپرسه
که الان چی میخوام
با توجه کردن به خواسته هام حرف زدن دربارشون و فکر کردن بهش و لبخند زدن به اینکه میخوام اینجوری باشه و با این شدت و کیفیت
باعث میشه من فرکانس خواسته ام بفرستم و به سمت رسیدن به اون خواسته پیش برم
با تمرین ستاره قطبی یاد میگیرم که هر لحظه درخواست کنم و جاری باشم وقتی صبح و شب انجامش بدم درخواست کردن میشه جزوی از وجودم
و اجیب الدعوه دعا اذا دعان
و هماهنگ میشم با قانون این آیه
?
و قسمت دوم تمرین یعنی مرور چیزهایی که بهشون رسیدم با این تمرین راهیه برای تمرکز بر داشته ها که طبق گفته استاد تمرکز بر داشته ها راه رسیدن به خواسته هاهستش
و این تمرکز کردن مثل روشن کردن چراغی تو مسیری هستش که باید طی بشه تا به خواسته ها برسیم هر چی چراغ های بیشتری روشن کنیم سریع تر و بهتر به خواسته میرسیم
و واقعا از کلام ما بر ما حکم میشود
صحبت کردن درباره هر چیزی جهت میده به فکرمون و امید و عشق و ایمان به قلبمون و یا نفرت و ترس بی ایمانی
پس کنترل کانون توجه اصلی که هر لحظه باید بهش عمل کنم و مراقبش باشم چون افکار من گفتار من میشن و گفتارم رفتارم و رفتارم سرنوشتم میشه
خداراشکر دقیقا وقتی به خدا گفتم تو چرا من میام سمتت دستم رها میکنی واذیت میشم وخدا هدایتم کرد به دیدن این فایل…ممنونم ازتون خانوم شایسته که دستی از دستان خداوند هستین ?
به نام خدایی که به تنهایی کافیست.
سلام به استاد ومریم جان وهمه دوستانم.
کلید:جهت دهی آگاهانه به کانون توجه.
فایل:معرفی ستاره قطبی .
خدارو شکر که هر لحظه که توی این سایت می گذرونم آگاهیها ی جدید بهم داده می شه وامید وایمانم برای رسیدن به خوشبختی بیشتر می شه.
داشتم کامنتهای دوستانم رو در مورد ستاره قطبی می خوندم چقدر خوشحالم که اینقدر نتیجه گرفتید وبهتون تبریک می گم وتحسینتون می کنم برای لیاقت خرید این دوره وعمل به این آموزه ها.
من هم مطمین هستم با کار کردن روی خودم به زودی می تونم صاحب دوره دوازده قدم و دوره های دیگه بشم وسرعت بدم به موفقیتهام.
همین الان هم زندگی من زمین تا آسمان فرق کرده چیزهایی وارد زندگیم شده که سالها دوست داشتم که داشته باشم ولی توی این چند ماه به سرعت جذبشون کردم امروز وقتی توی آشپزخانه ای که طی یکی دو روز گذشته کلی تغییرات دادم آشپزی می کردم ولذت می بردم خدارو شکر می کردم وبه خودم می گفتم که اینا نتیجه قانونه نتیجه عمل کردن تو به قانون نتیجه بودن در سایت وکنار استاد ومریم جان و دوستان وبه خودم تبریک گفتم خودم رو تحسین کردم وگفتم این می تونه خیلی بهتر هم بشه این خوشبختی وموفقیت تموم نشدنی هست تو باید یه بهشت بسازی.
من چیزهایی در مورد ستاره قطبی در عقل کل خوندم ومدتی هم انجام دادم و واقعا همینه هدف اینه که کانون توجه کنترل بشه وجهت داده بشه به سمت زیبایی ها واز اونجایی که ما خالقیم زندگیمون رو در طی روز خودمون بسازیم خودمون مشخص کنیم چه اتفاقی برامون بیفته وبعد از مدتی تو حس خوب قرار می گیریم ومی بینیم انچه نوشتیم اتفاق می افته و این ماهستیم که خلق کردیم.
دوباره دارم شروع می کنم با همین مقدار درکی که دارم به امید روزی که دوره رو بخرم وگوش بدم به ستاره قطبی وآگاهیهایی که استاد می دن.
داشتم فکر می کردم دو ماه دیگه تقریبا تا عید باقی مونده بهتر هست با تمرکز بیشتر وکار کردن حسابی روی خودم سال 403 رو با موفقیتهای بیشتر شروع کنم طوری که این دوماه رو اندازه چند ماه گذشته نتیجه بگیرم.
وراه حلش اینه که لذت ببرم از همینی که الان دارم از شرایطی که الان توش هستم
از برفی که داره الان می باره وهمه جا رو سفید پوش کرده.
از نگاه کردن پشت شیشه به آسمان وریختن برفها وگلوله های زیبایی که به هم برخورد نمی کنن.
از مشق نوشتن پسر گلم.
از دندون شیری که لق شده وداره می فته تا دندون جدید بیرون بیاد.
از کابینتهای جدیدم.
از درختهایی که انگار لباس عروس پوشیدن.
از بوی پرتقالی که شوهرم قاچ کرده .
از گرمای بخاری .
از نعمت گاز که چقدر راحت وتمیز داره بخاری کار می کنه.
از گل قشنگی که مادرم با گلدون بهم هدیه داده.
از نعمت پدر ومادر چقدر دوستشون دارم.
واز……………..
………………….
……….
خدایا شکرت اگه تا فردا هم بنویسم تموم نمی شه پس با نوشتن ستاره قطبی وخواسته هام هر روز صبح خودم تصمیم می گیرم بهترین اتفاقات رو در روزم رقم بزنم .
سپاسگذارم.
در پناه خدا.
به نام خدا و سلام.
امروز خیلی حالم خوب هست.
دیروز داشتم کامنت بچه ها رو میخوندم در مورد تمرین ستاره قطبی خانم سعیده نوشته بود که:
خدایا من امروز ازت واریزی میخوام، از کجا و چطوری رو من نمیدونم، تو خدا هستی و تو میدونی.
من خودم اعتراف میکنم که هر وقت این تمرین رو درست انجام دادم و چند روز ادامه دادم نتایج خوبی برام رخ داد.
و دیشب اومدم به خودم گفتم بذار منم امروز صبح از خدا این رو بخوام که:
خدایا من امروز ازت واریزی میخوام دیگه از کجا و چطوری رو من نمیدونم.
و الان که دارم این کامنت رو مینویسم ساعت 13:30 هست و دیدم که به گوشیم پیام واریزی اومد….باورم نمیشد..حالا نمیگم از کجا…ولی اگر نزدیکم کسی نبود بلند داد میزدم که خدایا شکرت.
مبلغ کمی بود ولی واقعا خوشحال شدم و خدارو شکر کردم بابت این پول که به حسابم اومد.
و الان هم بی صبرانه میخوام دوباره فردا با شوق و ذوق بیشتری از خواب بیدار بشم و خواسته های خودم رو بنویسم.
سلام من دوره ۱۲ قدم تهیه نکردم
خیلی دوست داشتم راجب این تمرین ستاره قطبی بیشتر بدونم
امروز با این فایل یچیزایی فهمیدم
با دقت گوش دادم یجاهایی نگه داشتم کل مطالب خوندم نظرات بچههایی که تهیه کردن
اون بارون و رنگین کمان و لایک استاد جای نشستن تو مترو خیلی خوب بود
اونجا که نوشته بود کل کارمون شده شب بخوابیم و صب بشه و خلق خواسته ها خوندن نظرات
شب با توجه به داشته ها و شکر گذاری بخوابیم
بهشت و تو همینجا دیدن
مثال این دوره ۱۲ قدم همون دانشگاه و کارگاه با هم هست
من این ۱۲ قدمو میخوامش…
میخوامش…
میخوامش…
میخوامش…
م
ی
خ
و
ا
م
ش
درود به همگی.
ستاره ی قطبی طوری که من انجام میدم:
اولا ما خالق صد در صد زندگیمون هستیم و هر قدمی که برمیداریم دلیلی داره و هر اتفاقی به خاطر فرکانسای خودمونه.
دنیای مادی و عوامل بیرونی قدرتی نداره و صرفا برده ی باورها و احساس ماست.
یه آینه است.
من هر روز این کارو میکنم:
۱. تجسم خواسته های واضحم که میخوام تو این روز اتفاق بیفته و کارایی که میخوام بکنم.
۲. تجسم اتفاقات عالی که به منزله ی امر ناشناخته تو زندگیم میفته(انتخاب های روح-خدا).
اول کارایی که میخوام انجام بدم و اتفاقاتی که میخوام امروز برام بیفته رو، تجسم میکنم که به عالی ترین شکل ممکن انجام شده و احساس فوق العاده ای دارم.
دوم تجسم میکنم که امروز اتفاقات ناشناخته بسیار فوق العاده ای برام افتاده و مثلا آگاهی های فوق العاده ای بهم الهام شده و من حالم بسیار بسیار عالیه و مدام بهتر و بهتر میشه تا وقتی که بخوابم.
(تمام این اتفاقات میفته برام چون منم که خلق میکنم زندگیمو اونجور که دوست دارم)
سوم قبل از خواب رسیدن به اهدافمو تجسم میکنم و این که بهترین خوابارو میبینم یا خواب هدایتگر در زمینه ای که میخوام و همچنین صبحو تجسم میکنم که با حالی عالی بیدار شدم و باز فردا بهتر از امروزه.
همین کار ها زندگی منو بهشت کرده و روز به روز زندگیم بهتر میشه به لطف یگانه فرمانروای جهانیان.
نکته مهم دیگه اینکه همیشه قبل از هرکاری،اول تو ذهنتون انجامش بدین.
چون،
دنیای مادی،
صرفا،
برده ی،
فرکانس شماست.
مورد بعدی اینکه کتاب «ماورای طبیعی شدن» رو حتما مطالعه کنید.
اینطوری هم حرفایی که الان زدمو بهتر درک میکنید هم حرفای استاد رو.
کتاب در مورد فیزیک کوانتومه که فصل سومش مخصوصا درک بالایی از ستاره ی قطبی و کلا قوانین میده.
به نام ربّ
سلام با بی نهایت عشق برای شما
رد پای روز 16 دی رو با عشق مینویسم
امروز
یک شنبه های خاص و دوست داشتنی که خدا بهم هدیه داده و من برای پیشرفتم در نقاشی با عشق این روز رو میرم تا تجریش که یاد بگیرم
و مهارت کسب کنم
وقتی صبح بیدار شدم و تمرین ستاره قطبیم رو نوشتم
نوشته بودم که یه هدیه بزرگ میخوام
یه بوم بزرگ هم میخوام
میخوام به داداشم بوم رو بدم
چون داداشم گفته بود اگر یه هفته بوم دادن ، بوم بزرگ بردار بیار من روش خطاطی کنم
صبح وقتی رفتم کلاس وقتی خط عوض میکردم به سمت تجریش، قطار وایساده بود و هی آدما با پاشون نگه میداشتن که سوار بشن، در قطار باز بود خواستم سوار بشم
هی گفتم تو هم بدو سوار شو
اما یاد اون روزی افتادم که به یک باره راننده مترو به یکی از مسافرا گفت ،که خانم وقت بقیه رو نگیر با گرفتن پات جلوی در کارت درست نیست
طبق درکی که اونروز داشتم و فهمیدم که وقتی در مدار سوار شدن به قطار باشم ، وقتی من میام ،همون لحظه قطار میاد و من در لحظه سوار میشم
و یاد تک تک رورایی که اینجوری میشد میفتادم تا میرسیدم و وایمیستادم قطار یا بی آر تی و یت اتوبوس میومد
حتی چند نفر مسافرم میگفتن تا تو اومدی ،اتوبوس اومد یا بی آر تی و …
اینارو به یادم آوردم و گفتم
نه اینکه بخوام عجله ای سوار بشم و یا بدوام که مثلا سریع تر برسم به تجریش
مثل این میمونه که برای طی کردن مدار های بالاتر عجله کنم و به نتیجه نرسم
درسته که این مثال شاید مثالی نباشه که با مدار بخوام مقایسه اش کنم
اما من یاد گرفتم
چند تا چیز رو
1 اینکه عجله نکنم
این موضوع صبر رو بهم یاد داد که نخوام با عجله به جایی که درمدارش نیستم برسم
چون یاد گرفتم که همه چی آسون بدست میاد و همه چی خود به خود و راحت رخ میده
نه اینکه بدویی و خودتو به قطاری برسونی که هی درش باز و بسته میشه و به خودت ارزش قائل نشی و این فرکانس رو ارسال کنی که بله طیبه
به جهان هستی ارسال میکنی که من بی ارزشم
وقتی ارزشی برای خودم و دیگران قائل نیستم نباید انتظار اینو داشته باشم که برای من ارزش بدن
اینا همه برای من درس داشت
من کل روز سعی میکنم حتی به ریز ترین چیزها هم توجه کنم
از وقتی توجه کردم بیشتر خدا بهم درساشو یاد میده و سعی میکنم عمل کنم
2 اینکه من وقتی در مدار دریافت باشم
مثل همیشه بیشتر وقتا که میرم یهویی اتوبوس و بی آرتی و قطار مترو ،همین که من میرسم ایستگاه میرسن و من سوار میشم و میرم
به همین راحتی .
پس وقتی میبینم رسیدم و اتوبوس رفت
تقلا نکنم
چون درمدار اون لحظه نبودم و باید درمدارش باشم
و باید آرامشمو حفظ کنم و از مسیرم لذت ببرم تا قطار یا اتوبوس بعدی برسه
حتی شده یه بی آرتی اومده اما جمعیت زیاد داشته ،من سوار نشدم یه وقتایی کفتم بعدی حتما خالی میاد
واییادم و یکی دو دقیقه دیگه یه اتوبوس اومده خالی بوده و من راحت سوار اتوبوس شدم
خیلی حس خوبیه وقتی خدا اینجوری درسارو یادم میده
بعد من سوار نشدم ، هم برای خودم ارزش قائل شدم
هم برای تمام انسان هایی که به مقصدی قصد حرکت داشتن
به جلسه دو عزت نفس گوش میدادم
بعد که قطار اومد داشتم فکر میکردم و دستمم پر بود و میخواستم بشینم رو صندلی
اما وقتی در باز شد مثل همیشه واینستادم که آدما پیاده بشن و بعد من سوار بشم
چون چشمم افتاد به یه جای خالی صندلی سریع رفتم داخل
نباید این کارو میکردم ،اما به اشتباهم پی بردم و گفتم اشکالی نداره این بار شد اما سعی کن سری بعد درست عمل کنی
حتی اگر ایستادی ،اینجوری سوار نشو
درست عمل کن
و سعی کردم خودمو همونجور که هستم دوست داشته باشم و میدونستم با این کار به خودم ظلم کردم ،اما از خدا خواستم کمکم کنه که راه درست رو انتخاب کنم
وقتی رسیدم تجریش و رفتم سر ورکشاپ
دیدم چند تا سماور بزرگ گذاشتن و چشمم افتاد به میز
وای من از ذوق داشتم فقط میگفتم خدایا شکرت
من اینو تو تمرین ستاره قطبیم نوشتم
من نوشتم که بوم بزرگ میخوام
وقتی که رفتم سه پایه بردارم چون دیروز استادم گفته بود رنگ روغن کار کنم
وسایلامو با خودم برده بودم
درسته سنگین میشد اما لذت بخشه یادگیری و پیشرفت
برای دوستم و خودم جا گرفتم و با هم شروع کردیم ، یهویی دیدم یکی از استادا اومد گفت سه پایه منو برداشتین ؟؟
و من گفتم از استادم گرفتم که گفت اسم من روش هست و برای من هست و هنرجو دارم اگه میشه برگردونین
منم بردم برگردونم دیدم کسی نداشت ،یه استاد بود کنارم کار میکرد بهم گفت یه سه پایه دارم
باهم رفتیم و از گالریش برداریم دیدم سه پایه دکوریشو که یه تابلو بزرگ بود برداشت و گفت ببر
خیلی حس خوبی داشتم خدا همه جوره هوامو داشت
وقتی رفتم بوم بزرگمو خواستم بردارم تا به استادم بدم نگه داره وقتی برگشتم باخودم ببرم خونه
اما نگهبان سالن نذاشت گفت نمیتونین با خودتون ببرین بیرون
وقتی برگشتم سالن یه حس گناهی داشتم میگفتم این کارات یعنی چی طیبه و حس دزدی کردن اومد سراغم
بارها گفتم نه من دزد نیستم
بعدشم اینجا یه استاد هست که ،دو هفته پیش گفت میتونی ببری بومت رو
و من بردم
پس هیچ گناهی نداره
بعد هی می گفتم من حس میکنم انگار دزدی کردم باید از صاحب اصلیش اجازه بگیرم
به خدا گفتم خودت کمکم کن من برم مدیریت پاساژ و بگم که من دو بار بوم برداشتم و الانم میخواستم بردارم نگهبان گفت برندار
تو دلم تا غروب این افکار رو داشتم
و گفتم نه من بعد ورکشاپ میرم به مدیریت پاساژ میگم که من بوم برداشتم که کارم درست باشه
وای یعنی انقدر خدا دقیق میچینه؟؟؟؟؟؟
من که اینو گفتم یکم بعدش یه آقایی اومد و همه بهش سلام میدادن و بلند میشدن ،وقتی به کار من رسید و سلام دادم و رفتن
از استادی پرسیدم که ایشون کی بودن
که گفت صاحب پاساژ هستن
اونموقع یه جرقه اومد به ذهنم
سریع حرفم یادم اومد
گفتم وای خدای من ،چند دقیقه پیش گفتم برم مدیریت پاساژ
مدیریت که هیچی
خدا صاحب پاساژ رو آورد اینجا تا من به خود صاحب اصلیش بگم که هزینه این بوما رو میده
که در اصل خود خدا صاحب همه ایناست وگرنه همه اینا هیچ کاره ان
خدا بخواد بچینه چقدر با شکوه میچینه
از خوشحالی نمیدونستم چیکار کنم
در عجب بودم
چون هیچ وقت ندیده بودم صاحب پاساژ بیاد ورکشاپ
انقدر خوشحال بودم
یه حسی بهم میگفت که آره الان وقتشه
الان برو بهش بگو
دیدم تنها وایساده رفتم بهش گفتم میتونم چند دقیقه وقتتونو بگیرم
اولش که گفتم من میتونم بوم بردارم ،من هنرجوام و دارم یاد میگیرم ،قلبم تند تند زد و باز حس دزدی کردنه اومد سراغم و ترسیدم وقتی داشتم صحبت میکردم
بعد قشنگ گوش داد به حرفم و گفت بریم کارتو ببینیم ، من یه قوری و لیوان کشیده بودم
گفت که کار هفته پیشت رو ببینم و کارمو که نشون دادم یه گلدون گل بود
همین که دید گفت من میسپرم به بچه ها که شما بوم رو برداری و ببری
وقتی رفت انقدر خوشحال بودم و میگفتم ببین خدا چیکار کرد
به هموار ترین شکل حتی من نرفتم مدیریت
صاحب اصلیشو آورد اینجا
که در اصل صاحب اصلی خودشه که به شکل های مختلف به من عطا میکنه فراوانیش رو
وقتی داشتم کار میکردم روی قوری یه عکس شاه بود شاه نمیدونم کدوم زمان بود
من چون نمیدیدم از دور یه عکس کشیدم و چشم و ابرو شبیه بچه ها کشیدم انقدر خندیدم
به دوستم نشون دادم اونم خندید و چند تا استاد هم خندیدن
خیلی حس خوبی داشتم بایه طرح کوچیک همه مون داشتیم میخندیدیم و به قدری دلم شاد بود که حس خوبی داشتم
وقتی ورکشاپ تموم شد و برگشتم کارمو به استادم نشون دادم استاد رنگ روغن و طراحی هم برای اون یه تیکه که کار کردم و برای خنده نگهش داشتم خندیدن
اما در کل طراحی کارم رو درست انجام داده بودم
خیلی حس خوبی داشتم بوم رو برداشتم و تو راه گفتم هدیه میدم به داداشم
چون داداشم گفته بود یه بار بوم برای من بگیر
وقتی رسیدم مترو
18:7
میرفتم پایین مترو گفتم خدایا نشونه بده که قلبمو آروم کنی و دلم آروم بشه
درسته که حالم خوبه
اما دلم میخواد حالمو بهتر تر کنی
نمیدونم چی ؟
خودت بگو
یهویی دیدم پایین دیوارای کنار پله ها نوشته
حس خوبی که میماند
وقتی پایین اومدم نوشته بود گیفت ،هدیه
گرفتم منظورش چیه از هدیه
اما یه حسی بهم میگفت باید از چیزایی که هنوز نتونستی بگذری رها بشی طیبه
اما خودمو به اون راه زدم ،میدونستم دارم مقاومت میکنم و ترس داشتم از برداشتن اون قدم
و توجه نکردم و رد شدم
انقدر حس خوبی داشتم تو مترو
خدایا شکرت
بعد توجه کردم وگفتم نشونه
بعد که رسیدم سمت نماز خونه مترو تجریش رفتم نمازمو بخونم گفتم خدا من وضو ندارم به جاش تیمم میکنم اشکالی که نداره
میخوام باهات صحبت کنم
سعی کردم با توجه نمازمو بخونم و بعد که اومدم خیلی حالم عالی بود و به فایل جلسه 3 دوره عشق و مودت گوش میدادم
از پله برقی سمت جلو قطار رفتم که سوار قطار به سمت کهریزک بشم
پله برقی میومد پایین سرمو بالا بردم و عمیقا خندیدم
و به خدا فکر میکردم که از بین شبکه هاش دیدم روی سقف دیوار داخل شبکه ها نوشته
فقط خدا
وای خیلی خوب بود
این همه میومدم مترو تو این سال ها اصلا نگاه نکرده بودم به داخل اون شبکه ها نگاه کنم
جاهای دیگه تو متروهای دیگه نگاه میکردما اما اینجا رو نگاه نکرده بودم
چه نشونه قشنگی بود
خیلی ذوق کردم مثل دیوونه ها داشتم میخندی
فقط خدا
این نشونه ای هم بود که مربوط میشد به همون تبلیغ مترو که گیفت نوشته بود
که حس کردم خدا بهم گفت فقط خدا و بس
باید بگذری از اون چیزی که بهت فهموندم
19:23 بود رسیدم ایستگاه بی آر تی
تو بی آر تی بودم انقدر خوشحال بودم به خاطر بوم بزرگی که خدا بهم هدیه داده
هی میگفتم شکرت
چشمامو بستم و گفتم تو هیچی نیستیا طیبه
این یادت باشه که ضعیف و ناتوانی و خداست که همه هست
و قدرت مند ترین ربّ
یهویی این بیت به زبونم جاری شد
همه هست آرزویم که تو باشی همه ام
با تو بودن ز همه دست کشیدن دارد
خیلی خوشحال بودم به خدا گفتم کمکم کن
شب یه پیامی از دوستان برای من اومد که تاکید بود بر اینکه طیبه رو باورات کار کن
دیگه کم کاری نکن
به سرعت پیش برو
همه چی باوره
من وقتی پیام رو دریافت کردم رفتم سایت و گفتم خدا واقعا هیچی نمیدونم تو به من یاد بده
که عمل کنم
همین که نشونه ام اومد قانون آفرینش بخش 6 تقسیم کار با خداوند بود
وقتی اینو دیدم به وضوح خدا داشت میگفت که طیبه مگه من بهت نگفتم روی باورات تمرکزی کار کن چرا به فکر خواسته هات هستی دوباره
یا اینکه میخوای یه چیز جدید بدونی
همه چی باوره
همه چی باوره
تا باوراتو قوی نکنی در همه جنبه ها
من نمیتونم کار خاصی برات انجام بدم
مگه بهت وعده ندادم و نگفتم باورات قوی بشه رخ میده
پس سرعت بده به تمرکزت
چرا بازم داری دور خودت میچرخی
تو باید رها بشی و بشینی تمرکزی روی باورا و روی کارای خودت برای پیشرفت خودت توجه کنی
این همه بهت گفتم چرا نمیگیری
میدونم دارم میبینم تلاشت رو داری با حال خوب ادامه میدی اما این کافی نیست تو باید تمرکز 100 در 100 گذاشتن روی موضوعی که داری در لحظه انجامش میدی رو یاد بگیری
تمرین کن
امید داشته باش
من کمکت میکنم مثل همیشه
وقتی رسیدم خونه با خنده بوم رو به داداشم دادم
گفتم این بوم رو برای تو گرفتم
خیلی خوشحال بودم
همیشه وقتی میخواستم یه چیزی رو ببخشم میگفتم خودم استفاده اش کنم
که این بار حس فوق العاده ای داشتم و با عشق بوم رو به داداشم دادم
امروز خیلی خیلی روز خاص و خوبی بود و من بی نهایت لذت بردم از مهربونیا و توجه های خدا
خدای من سپاسگزارم
و برای تک تکتون و استاد عباس منش عزیز و مریم جان و همکارانتون بی نهایت شادی و سلامتی و آرامش و عشق و ثروت از خدا میخوام
درود بر شما طیبه خانم
امیدوارم که همیشه شاد و تندرست باشید
کامنت شما تو احوال امروز من یک درس بزرگ بهم داد
یا بهتر بگم یک گوشزد جدی برای من بود که تو اینهمه فایل دنبال چی میگردی
و خداوند یک لحظه به من گوشزد کرد که چند روز پیش تو قدم اول روانشناسی ثروت ما بهت گفتیم که فقط روی باورهات کار کن
یعنی فقط متمرکز بر روی اصل باش و بدنبال موضوع جدیدی نباش
ممنونم از خداوند بابت هدایت های هر لحظه اش
ممنونم از شما بابت نوشتن این تجربه زیبا و جذاب