افراد زیادی، به محض تصمیم برای تغییر و ساختن باورها، مهم ترین سوالشان این است که:
کِی به آرزویم می رسم؟
کِی می توانم خانه رویایی ام را داشته باشم؟
کِی با عشق رویاهایم ازدواج کنم؟
کِی به آن ثروت عظیمی که همیشه می خواستم، می رسم؟
احتمالاً شما نیز درگیر این سوال که “کی به خواسته ام می رسم؟“ بوده ای.
برای پاسخ به این سوال، می خواهم به یادت بیاورم که:
از همان لحظه ای که آموزش ها را شروع و تمرینات را انجام می دهی،
از همان لحظه ای که با تلاش ذهنی فراوان، سعی در کنترل ورودی های ذهنت نموده و شروع به تحسین زیبایی ها و تمرکز بر نکات مثبت هر موضوعی می نمایی، به گونه ای که به احساس بهتری برسی، وقوع اتفاقات خوب، آغاز می شود.
از آنجا تمرکز اصلی آموزش های من در تمام دوره ها و فایلها، بر ایجاد مهارت برای کنترل ورودی های ذهن است. وقتی به روش آن آموزه ها رفتار و تمریناتش را انجام می دهی، گویی چرخ دنده زندگی ات روغن کاری شود، همه چیز در زندگی ات روان تر می شود.
برای همین اگر کمی تأمل کنی، به راحتی به یاد خواهی آورد که به محض شروع آموزش ها، نشانه ها یکی پس از دیگری در زندگی ات شروع شده:
هدیه ای از یک دوست دریافت نموده ای.
افزایش حقوق داشته ای.
شغل مناسب یافته ای.
پول یا یک شیئ با ارزش در خیابان یافته ای،
مادرت همان غذایی را درست کرده که آن روز دوست داشتی.
سرماخوردگی ات خیلی زود شده و همه با شما مهربان تر شده و برای کمک به تو بسیج شده اند!
و هزاران اتفاق دیگر که نشان می دهد همین حالا نیز به خواسته های بسیاری رسیده ای اما چون آنها را داری، موضوع را از یاد برده ای!
مشکل اینجاست که منظور شما از سوال “کی به خواسته ام می رسم؟ ” داشتن آن خواسته های رویایی و بزرگ است.
و پاسخ این است:
تا زمانی خواسته ای در نظر بزرگ، خاص و دور از دسترس باشد، یعنی نتوانی باور کنی که داشتن اش راحت و بدیهی است، فاصله فرکانسی زیادی با آن خواهی داشت.
آن خواسته زمانی در زندگی ات ظاهر می شود که دیگر برایت یک خواسته بزرگ نباشد. بلکه به اندازه دیدن غذای مورد علاقه ات یا سبز شدن چراغ در خیابان یا سلامت تر شدن برایت کوچک، بدیهی و باورپذیر بشود.
راه باورپذیر شدن، از مسیر تأیید همین نشانه های کوچک و ادامه انجام تمرینات برای کنترل ورودی های ذهن و ساختن باورهای قدرتمند کننده تر می گذرد. تا جاییکه باورهای قدرتمندکننده جدید آنقدر در ذهنت تثبیت شود و تبدیل به جزئی از شخصیت ات گردد که موجب شود آن خواسته ها در ذهنت دیگر برایت آنقدر بزرگ و دور از دسترس نباشد.
اینجا همان نقطه ای است که این نگرش شروع به ظاهر شدن در رفتارت می نماید. یعنی در قالب ایمانی در رفتارت ظاهر می شود که تو را دست به عمل می کند به گونه ای که می توانی فراتر از مرز محدودیت های ذهنی و ترسهایت بروی و قدم هایی عملی برای آن خواسته بر می داری چون دیگر داشتنش را بدیهی و ممکن می دانی.
یک تمرین بعنوان اولین قدم در کسب توانایی کنترل ذهن:
اکنون دیگر می دانیم، تغییر باور از کنترل ورودی های ذهن شروع می شود. همانگونه که ورودی های نامناسب قبلی، باورهای محدود کننده قبلی را در ناخودآگاه مان ساخته، لازم است با ورودی های مناسب به ذهن، باورهای قدرتمند کننده را بسازیم.
هرچه توانایی ما در کنترل ورودی های ذهن بیشتر شود، باورهایمان قدرتمندکننده تر می گردد و پشتیبان قوی تری برای غلبه بر ترسها و قدم برداشتن برای تحقق خواسته هایمان در وجودمان ساخته می شود.
بنابراین در بخش نظرات این فایل به این سوالات با جزئیات جواب بده و اولین قدم را برای «تبدیل شدن به خالقِ بهتری برای زندگی ات» بردار:
تجربه شما درباره کنترل ورودی های ذهنت چیست؟
چه راهکاری برای تمرکز بهتر و بیشتر بر نکات مثبت اطرافت ات داری به گونه ای که به مدت زمان بیشتری در احساس خوب بمانی، کمتر نگران شده یا بترسی یا حتی بتوانی نکات مثبت را از دل هر وضعیت به ظاهر نادلخواهی نیز شناسایی و بر آن متمرکز شوی؟
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری پس کِی به خواسته ام می رسم؟!799MB16 دقیقه
- فایل صوتی پس کِی به خواسته ام می رسم؟!13MB16 دقیقه
سلام به استاد عزیز و دوست داشتنی
این فایل نشانه امروز من بود و چقدر لذت بردم که توی این مسیر اینقدر پیشرفت کردم
من سالهاست که ورودی هام رو کنترل می کنم در حدی که یادم نیست چند ساله تلویزیون ندیدم و به معنای واقعی کلمه دنیای من متفاوت از اطرافیانمه که هنوز تلویزیون می بینن یا ساعتهای زیادی پای شبکه های اجتماعی هستن
چه بسا همین شبکه های اجتماعی حس اضطرار و عجله بیشتری به من می داد که همه رسیدن و من عقب موندم
اما بعدا که یاد گرفتم از لحظه لحظه زندگیم لذت ببرم می گفتم از چی عقب موندم؟ و هرجا که تقلا و عجله دارم این حرف شما استاد عزیزم توی گوشم زنگ میزنه: ما به دنبال خواسته هامون هستیم تا به حس بهتر برسیم و اگر الان همین احساس رو داشته باشیم انگار همین حالا به خواستهمون رسیدیم.
و جالبه هر بار که من تقلایی نداشتم و آروم بودم جهان مسیر رو چنان آسون کرده که من خودم متحیر موندم.
استاد این که میگید چرخ زندگی روان میشه رو من الان درک می کنم الان که سالهاست مریض نشدم حتی سرما نمی خورم. کارهام راحت و آسون انجام میشه، آدمها باهام خوبن، رفاه و راحتی دارم، آدمهایی که اطرافم هستن اگر هم فرکانس من نباشن یا باعث ناراحتی و اذیت من بشن به طریقی حذف میشن!
آدمها اینقدر سخت زندگی کردن که فکر می کنن عادیه ماشین خراب بشه، عادیه تصادف کنی، عادیه مریض بشی یا… ولی من در همون شهر و کشور، همون محل کار، همون خانواده هستم و اینقدر آسون زندگی می کنم!
و هر باری که این اصل رو فراموش کردم سریع نشانهها ظاهر میشن و من میدونم عادی نیست، یه جایی اشتباه شده و در لحظه زندگیم رو عوض میکنم!
این اون اصل کدنویسیه که شما در کشف قوانین زندگی بهم یاد دادین استاد خوبم.
چند وقت قبل که قرار بود ماشینم رو عوض کنم برنامه ریزی هام رو کرده بودم پول آماده کرده بودم ماشین قبلیم رو برای فروش گذاشته بودم و انگار من خودم سکان رو به دست گرفته بودم و به جهان می گفتم خودم همه کاره هستم
و هیچ کار من پیش نمی رفت تمام برنامه ریزی هام به هم ریخت تا حدی که من گفتم ولش کن اصلا نمیشه.
ماشینم رو تازه درست کرده بودم و گفتم تو می خواستی ماشین رو عوض کنی که ماشین بی دردسر و سالمی داشته باشی این که ایرادش رفع شد از همین لذت ببر!
من سوار همون ماشین قبلی می شدم و می گفتم چقدر تو ماشین خوبی هستی، چقدر خوب شدی، سالم شدی، چقدر باهات خوش گذروندم و به اندازه یه ماشین جدید ازش لذت می بردم.
پول هایی که در تقلا بودم یکمش هم خرج نشه مبادا پول کم بیاد رو برداشتم و رفتم بازار خرید کردم خدا شاهده همون جا توی بازار برادرم زنگ زد که یه ماشین پیدا شده میای ظهر بریم ببینیم
من گفتم این شرایطی که میگی به پول من نمی خوره ماشینم فروخته نشده این گرونتره اصلا نمیشه
گفت حالا بیا بریم ببینیم
ما ظهر ماشین رو دیدیم پولم جور نبود ولی بیعانه دادیم و اومدیم قرار شد دو روز دیگه بریم سند بزنیم
دو روز بعد هم ماشینم فروخته شده بود هم پول جور شد و هم ماشینی رو خریدم که سه مدل بالاتر از چیزی بود که میخواستم
البته بگم این باورها مال چند ماه قبله و الان من به این حرف استاد عزیزم باور پیدا کردم که میشه هرچیزی رو بدون اینکه لازم باشه چیز دیگه ای رو براش فروخت خرید و مسیر رو از این هم ساده تر طی کرد.
این یکی از مثال های زندگی منه
و واقعا هر بار که یه جا حس عجله، اضطرار یا تقلا داشتم کارم که پیش نرفته تازه دردسرهای عجیب و غریب هم اومده سر راهم ولی به محضی که گفتم ولش کن لذت ببر از همین لحظه، خدا بزرگه، هر وقت زمانش باشه بهترین ها رخ میده؛ همون لحظه جریان عوض شده و من به خواسته ام رسیدم.
تمام ما هر خواسته ای که داریم برای اینه که زندگی راحت تر و لذت بخش تری داشته باشیم چرا از خودم و از ذهنم شروع نکنم تا حال بهتر رو تجربه کنم. اگر خودم رو دوست دارم اگر دارم برای راحتی خودم تلاش می کنم خب چرا اولین نفر خودم نباشم که حال خوب و آرامش به خودم بدم؟!
من فهمیدم که فقط باید از زندگی لذت برد، هرجایی که هستم و با هر شرایطی که دارم.
بقیه کارها رو خدا درست می کنه از راه آسون مسیر رو نشونت میده قدم برمیداری و میرسی به خواسته بقیه از دور می بینن و میگن این که خیلی سخت بوده چطوری از پسش بر اومدی؟! ولی خدا میدونه که هر لحظه اش داشتی لذت می بردی.
ممنون استاد عزیزم برای تک تک آگاهی هایی که زندگی من رو به معنای واقعی آسان و لذت بخش کرده.
به نام خداوند مهربان
چقدر آدم می تونه تغیر بکنه وخودش متوجه این تغیرات نباشه
استاد عزیزم العانکه بعد از مدتها دارم این فایل رو میشنوم چقدر بهتر متوجه حرفاتون میشم وقانون مندی برام روشن تر از قبله
واین شگفتی دنیاست شگفتی ادامه دادن ومومنتوم
العانکه می خوام کامنت بزارم ونظرمو راجب تمرین این جلسه بگم فقط یک جمله کافیه برام واونم اینه که فقط توی سایت باشم حالا چه کامنت بزارم چه نتونم یا به هر دلیلی فقط باشم حضور داشته باشم خودمو درگیر فایلها ودوره ها بکنم از تمام زمانی که می تونم استفاده بکنم برای شنیدن دیدن تفکر کردن راجب قوانینی که اینجا هست وقانون خداونده
زندگیمو پربکنم از این باورها با بودنم توی دوره ها وسایت این بهترینو آسان ترینو سریع ترین روشه برای من چون هر بار هدایت میشم به یک فایل بیک دوره بیک کامنت وچرخ زندگیم روان داره میچرخه وچقدر باورپذیر تر شده خواسته هام همونجور که به خیلیاش رسیدم العان
واقعا بهترین راه کار وروش من برای موندن بیشتر توی احساس خوب و جهت دهی کانون توجهم بودن ودرگیر کردن خودم با سایت الهی عباس منش دات کامه چون پکیجی کامل از هرانچه نیاز دارم برای رشد وتغیر باورهای محدود کننده ام به باورهای فرآوانی وآسانی وفضل خداوند رو استاد به بی نهایت شکل توضیح دادن وهنوزم دارن این کارو می کنن وچقدر لذت بخش شده کار کردن روی خودم
خدایا شکرت که لایق دریافت وبودن باتو هستم وتو همیشه هدایتم میکنی شکرت
به نام خدای رزاق ،وهاب
سلام به دو استاد فوقالعاده عزیز و دانا
● از فایل نشانه هایم که قدمهایی عملی برای کنترل ورودی های ذهن بود را نگاه کردم بعدی اش آنقدر آرامش استاد جان و زیبایی چهره و پشت صحنه جذاب بود که آمدم چند بار دیدمش .
● پس کی من به خواسته ام می رسم؟
انگار برای الان من صحبت کرده اند .
تا مقداری حواس پرت شود بسیار ذره بینی و آرام منحرف شده ،وارد جاده خاکی می شوی
این چند روزه بسیار ذهنم مشغول بود که چرا به خواسته ام که خیلی هم بزرگ وعجیب نیست نمی رسم. و آنقدر در ذهنم پر رنگ می شد که این همه نعمت و رزق و اتفاقات عالی را که در این مدتی که وارد سایت الهی شده ام را زیر سوال می برد.
● نگرانی هایم و عدم کنترل ذهنم باعث کسالت جزئی شد و آلارم شد برایم که حواسم به جاده اصلی باشد.باور هایم را در مورد سلامتی بهتر کنم
وحواسم به تغذیه ام باشدواسترس را حذف کنم
با توکل به خدایی که خدای پدران ما هم بوده ،خداوندی که قبل من بوده و بعد من هم خواهد بود و جهان را عالی هدایت خواهد کرد .
● به زمانبندی خداوند اعتماد کنم .بدون اذن اش برگی از درخت نمی افتد .من خالق شرایط خودم هستم.خداوند برایم خیر مطلق می خواهد.
● چه مکان زیبا و فوقالعاده ای هستید خدا را شکر .با دیدن تصویرشان در این لوکیشن عالی بسیار تحسینشان کردم.به یاری حق به مکانهای عالی تر هدایت شوید و کلی لذت ببرید.
به نام خدای بخشنده مهربان
شکر برای یه ارتباط دیگه باهم ومرورقانون
چجوری باخودمون در صلح تر باشیم
من استاد یه کاری که میکنم یا میخام بکنم سریع خیلی نگران نتیجش میشم
اخ غذام اگه بد بشه میترسم
میخام هر کاری بکنم اگه خوب در نیای اگه نشه
اصلا فلان خواسته رو دارم زور میزنم التماس میکنم احساس کمبود میکنم چرا من ندارم باید همین الان داشته باشم
میخام دیگه وقتش اون رهایی بیاد کمکم
ومنو از خواسته هام رها کنه رها نه اینکه فراموش دیگه برام بی ارزشن علاقه ای بهشون ندارم چرا میخام ثروت کسبو کار روابط رویایی میخام ولی رها باشم نگرانی تقلا نداشته باشم
یادمه قبلا برای کنکورم میگفتن کنکور داری باید حالا زور بزنید تقلا کنید هر چی بیشتر بهتر جوری کارو توی زهنمون سخت میکردیم انجام نشدنی وبعد زور بزن مثل این ماشینا که میخان یه چیزه تکون نخوردنیو تکون بدن والکی زور میزنن
چرا باید الکی زور بزنم چرا رها نباشم چرا با عشق راحتی راهشو که پیدا کردم برم ودیگه به اونام میرسم
استاد میگه خیلی ماهمیشه ارزوهای باورنکردنی داریم که برامون با توجه به نعمتا وهدایت های رب وتقویت ایمانمون برامون باور کردنی شدن
من قبلا اینکه بگم ازدواج میکنم جدی باورنکردنی بود
ولی با ازدواج دوستام اطرافیانم اروم اروم باور کردم
وخداروشکر الان یه رابطه زیبا دارم با تجربه هام وهدایت هام
مثلا میگفتم فلانیو فلانی دارن چرا من نداشتع باشم من راحت لایقشم داشته باشم واتفاق میوفتاد و میدونم این هدایت واین رب مهربون که باورنکردنی هارو برام باور کردنی میکنه این سپاسگزاری وتوجه به نشونه ها و زیبایی های روند مثبت زندگی خیلی کمکم میکنه
الان من از دیروز خیلی نشونه خفن داشتم
مثلا دیروز دلم میخاست برم بیرون وبعد دلم کباب وبعد پارک ومنم اسوده همینجور میگفتم واجابت میشد واقعا لدت میبردم یه عشق خنده ایم روی لبم بود خیلی خوبه شیرینه زندگی با قانون
درخواست میکنی تجسم میکنی خواسته هارو برای خودت ساده باور کردنی میکنی والبته لذتم میبری سپاسگزارشونم هستی
شکررر
استاد میگه بهترین روش برای قرار گرفتن توی جاده ی زیبای زندگی چیه
کنترله وردی های زهنه
حالا چجور با
رابطه با افراد خوب ..مثلا با عباس منش توسایت فعال بودن
خوندن کتاب های خوب…دوره های استاد..اموزش تمرینای ساده اش
دیدن سریال خوب….مثل سفر به دور امریکا
ایده من دیدن سفرنامه هست
مثلا ببینی کامنت بنویسی از توش الماس در بیاری من خیلی مهارت ویژگی های خوب از خانم شایسته در اوردم روی خودم پیداه کنم
مهارت سپاسگزاری روزانش
مهارت در صلح بودنش وتحسین کنندس
مهارت درجه بالای صبر کنترل زهنش
مثلا تعهد بالاش
مثلا این رها بودنش وشاد بودنش واقعی بودنش اگاه از درونش خیلی چیزا دوس دارم پله پله این درونه خودمو یه جوری بچینم تا حالا اینجوری چیده نشده
چه جالب استاد میگفت
بقیه حرف میزنن باورهاشونو از رفتارشون بفهمید
خیلی جالبه بود برام میگفت بعضیا برخلاف باورهاشون حتی حرف میزنن
مثلا بارهاشده گفتم فلان کار خیلی خوبه باید انجامش بدم ولی در عمل خودم انجام نمیدادم
برنامه بزارم توش رفتارهام عادتهامو بنویسم دلیل های اصلیشونو پیدا کنم مثل هر روزی یه کار همینجور باورهامو خودمو ببرم زیر زره بین چکاب ویه زهرای ارزشمند تر در بیارم
اینکه ارزشمندم درست بی نهایت لیاقت الهی دارم ولی اگه واقعا باور دارم به این حرف باید تعهد به خودم رشدم برنامه هام داشته باشم وگرنه باور هنوز نیس حرفی مفته
پس واقعا میخام به جای توهم لیاقت وبا تعهدم نشونش بدم به خودم این تعهد ارزشمندی ثابت کنم
استاد میگه لیاقت ما بدون هیچ دلیل درست
همه ی جهان از انرژی ارزشمند الهی جدا از اینکه نیاز به اثبات داشته باشه پس
قابل احترام وعشقو سپاسگزاری هس
پس باید برای خودم عشقو احترام واراده ای برای بهبود وایده ها داشته باشم دیگه پسس باید روزهام روبه بهبود باشن
در پناه عشق الهی
سلام به دوستای خوبم و استاد گلم
قبلا با اینکه دوره ها گوش میدادم ولی کنترل ذهن تو عمل نمیکردم
تا اینکه قول جدی دادم باید عملیش کنم و اون مربوط به اتفاق یکماه اخیر میشد ،
من محل کارم به استان دوری افتاده بود و بعد که خدا برام معجزه کرد و انتقالیم جور شد به استان خودمون (که باید معجزه چجور اتفاق افتادن اینم بنویسم )
استان مبدا خیلی بدش اومد و قصد اذیت کردن داشت که من بخودم گفتم ببین سمیرا الان وقتشه حستو خوب کنی و کنترل ذهن کنی
هرکاری کردم اول که حسم به اون ادما خوب بشه نشد.گفتم پس بی توجهی کن ، انقدر بی توجهی کردم هروقت فکر میومد ، میرفتم خونه جارو میزدم ، سریع فایل میزاشتم ، بازی میکردم ، به یه دوست زنگ میزدم
استرس و فکرای منفی زیاد بهم حمله میاورد ، بخدا میگفتم من همیشه بخاطر این فکرا کارام سخت انجام میشده ولی الان میخوام با کنترل ذهن کارم راحت اوکی بشه و اینا اذیتم نکنند
من سمت خودم انجام میدم توام سمت خودتو انجام بده
بعد برای اینکه استرسم کنترل بشه ، گفتم سمیرا این انتقالی معجزه وار درست شد.جوری که تمام همکارام هنگ بودند و همه فکر میکردند من پارتی خفن دارم در صورتی که خفن ترین پارتی تویی و به کسی بگم باور نمیکنه .
گفتم سمیرا خدایی که جابجاییتو درست کرد ، هیچ کس قدرتی نداره ازت بگیرتش و دوم اگه هم نشه اونوقت یعنی یه درسی داشته که بعدش به اون درسم فکر میکنی
چون جابجاییم بسیار معجزه وار بود مطمن بودم یه چیزی هست .پس چه بشه چه نشه خیرمه
استرسم کم شد و با بی توجهی حواسم پرت کردم و کنترل ذهن کردم .
یکی از بهترین راه ها برام اینه یه بازی فکری نصب کردم و همزمان باهاش صدای استاد پلی میکنم ، دیگه ذهنم فرصت فکر کردن نداره .
انقدر اینکارو کردم ، که به طرز معجزه واری خود استان مبدا ناممو زدن و گفتند بسلامت و خیلی راحت و با برخورد خوبی اتفاق افتاد .
انقدر راحت و خوب که برام ایمانی ساخت که کنترل ذهن چقدر جوابه و بیشتر دارم تمرینش میکنم .
دوستتون دارم استاد ،عاشقتونم استاد که این درسهارو بهمون یاد میدید .
سلام استاد عزیزدلم
دوستتون دارم
چقدر زیبا توضیح دادید
استاد جان امروز اومدم توی سایت ، زدم روی دکمه نشانه امروز من
و این ویدئو خارق العاده برام اومد
اول از همه بگم چه جای زیبایی هستید و قشنگ معلومه چقدر لذت میبرید از جایی که هستید و زندگی خوبی که الان دارید ، از این کشور آزاد و ایالت سرسبز و خوش آب و هوا ، دریاچه و پارک سرسبز و مردم خوب و در صلح
خوشحالم من هم باهاتون همراه شدم
استاد عزیزم
دقیقا و شاید سوال منم همین باشه
چه طوری به خواسته هام برسم ؟
و دقیقا حرف های شما
جوابی بود ک میخواستم
گفتید
وقتی اون خواسته برات دور و دست نیافتنی نباشه اتفاق می افته
وقتی توی ذهنت ، بهش باور داشته باشی
ایمان داشته باشی که میشه
و بگی حتما باید اتفاق بیوفته و می افته
استاد جانم قطعا همین ذهنیت شما ، الان شما رو به این جا رسونده
پس قطعاااا منم ذهنیتم رو عوض کنم به خواسته هام میرسم
دقیقا باید کوچیک بشن برام
و دست یافتنی
ممنونم استاد عزیزم
جواب سوالم رو گرفتم
دوستتون دارم
به نام الله که رب العالمین = فرمانروای کل عالم است
سلام بر استاد بزرگوارم
فایل روز اول فصل سوم دوره ی روزشمار تحول زندگی من رو گوش دادم صحبت از این فایل شد پس کی به خواسته ام می رسم؟؟
استاد فرمودن کامنتهای این فایل رو بخونید و من مشتاقانه اومدم سراغ این فایل
اول از همه شکر برای حضورتون استادعزیزم اصلا انگار خبر دارین از ذهن ها چقدر خدا دقیق هدایت میکنه به فایلی که همون لحظه دغدغه ی ذهنی میشه برام
خدایا شکرت برای این صدای برخورد آرام آب با کناره ی ساحل
خدایاشکرت برای این منظره ی زیبا
چقدر دقیق که وقتی سعی میکنید تا از قوانین حاکم بر جهان استفاده کنید یعنی تمرکز میکنید بر نکات مثبت زندگیتان،ورودی های ذهن رو کنترل میکنید به نحوی که به احساس بهتری برسید،سپاس گزاری میکنید برای داشته هایتان ،تمرکز و توجه شما بر زیبایی ها وداشته هایتان هست نه کمبودها ،باورهایتان را درباره ثروت تقویت میکنید از همان لحظه نشانه ها رو میبینید ،نشانه های کوچک از همان روزهای اول که متعهدانه کار کردن روی خودتان راشروع میکنید پدیدار میشوند و دیدن و تایید این نشانه ها و نعمت های کوچک راه رسیدن به نعمت ها و خواسته های بزرگه
برای جواب این سوال
من شخصا برای کنترل ذهن از زمانی که اینستا و کلا فضای مجازی رو گذاشتم کنار یه تسلط کامل پیدا کردم به سکوت ذهنم یه آرامشی اومده سراغم البته من اهل گشت زدن الکی نبودم ولی پیج های آگاهی و این جور چیزها زیاد دنبال میکردم و یه جوری هربار میرفتم سراغشون حس میکردم من خیلی عقبم یا چقدر چیز هست که من نمیدونم یه جورایی دیگه از همون پیج های آگاهی حس خوب دریافت نمیکردم آخرش زورم به خودم رسیدحذفشون کردم و چقدر به آرامش رسیدم
یه راه دیگه وقتی افکار منفی میاد سراغم دوش آب سرد و پیاده روی عالیه حتما امتحان کنید
بعدهم فایل های سایت وای عجیب مثل یه مسکن برای درد عمل میکنن
کلا فضای سایت چون مثبت هست و انرژی الهی بالایی داره هرچی بگردی وساعتها بچرخی داخلش ضرر نداره که مدارت رو بالاتر میبره
فایل های سایت یه فیلتری قوی هستن برای جلوگیری از ورود فکرهای منفی به ذهن
اصلا من بارها امتحان کردم تو شرایط ناجالبی بودم اومدم سایت فقط با گوش کردن به یک فایل کلا اوضاعم تغییر کرده
مخصوصا فایل های دانلودی که یه اقیانوس بی انتهایی از آگاهی ها هستند
فایل های سفربه دورآمریکا و سریال تمرکز بر نکات مثبت ،سریال زندگی در بهشت تماشای یا دونه فایل از این سریال های باارزش واقعا کمک میکنه به جهت دهی ذهن به سمت باورهای خوب و مثبت
و نوشتن فایل ها معجزه میکنه برای تمرکز رو مطالب
من قبلا فقط فایل گوش میدادم اما از وقتی که مقدمه و متن فایل مینویسم اصلا یه تمرکز عجیبی پیدا کردم رو آگاهی فایل ها
تماشای لحظه ی طلوع خورشید،پیاده روی صبح زود که خلوته هنوز سروصدای ماشینا نیست و شنیدن صدای پرنده ها اول صبح، طراوات صبحگاهی عجیب شارژ میکنه روح و جسم رو
تو گالری گوشی یه فایل ایجاد کردم روش نوشتم زیبایی های طبیعت هر تصویر قشنگی که میبینم با گوشیم عکسش میگیرم تو اون فایل ذخیره میکنم گاهی وقتا میشینم نگاهشون میکنم بعضی ها مال سه سال قبل هستند چقدر بهم حس خوبی میدن
تو پیامک های گوشیم به خط دیگه ام پیام میدم یه جورایی با خودم حرف میزنم نکات مثبت ،شکرگزاری برای هرچیزی که میبینم ،زیبایی اطرافم همه رو همون لحظه به خودم پیامک میدم و هراز گاهی میخونمشون انگار یه دفتر دارم باخودم همیشه و چقدر حس فوق العاده ای داره
گاهی با ماشین میریمخیابونای گرون قیمت و آپارتمانای قشنگ و ماشین های خوشگل میبینم تا باور فراوانی رو تقویت کنم خیلی خیلی حس خوبیه
اسم کسانی مثل استاد عباسمنش و مریم خانم و چند نفری از اطرافیانم رو که رابطه ی عاطفی قشنگ و زندگی خوبی دارند با همدیگه رو نوشتم و همیشه نگاهش میکنم این لیست رو تا باور کنم رابطه عاطفی قشنگ رو و بپذیرم که منم میتونم داشته باشم این تجربه رو
و حرف زدن با خدا نقطه ی اوج این تمرکز کردن بر ذهن هستش برای من عاشقانه هایی که گفته میشه و اشکاهایی که جاری میشه یه حس ناب فوق العاده ست.
در کل تجربه ی من که برای من گوش دادن فایل ها موقع پیاده روی
دیدن فایل های سایت، سریال سفربه دور آمریکا عالی بوده برای تغییر باورهام و مخصوصا فایل سه قسمتی نحوه ی به حقیقت رساندن خواسته ها قسمت 1-2-3 که دانلود کردم تو گوشی وقتی فکرای منفی میاد سراغم میرم میبینمشون واقعا عالی هستند برای ایجاد باورهای مثبت و خوب برای درک فراوانی ثروت ونعمت جهان
الهی شکرت
ممنونم استاد دوست داشتنی من
سالم و تندرست باشید همیشه
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خدایی که اینقدر عاشقمون است که ما را با این قوانین آشنا کرده و این قدر دوستمون دارد که تو این مسیر کمکمون می کند.
خدایا کمکم کن من هم اون چیزی که درک کردم را بتونم خوب توضیح بدهم
استاد یک جایی تو این فایل می گویند اونی که در بچگی بیشتر سرخورده و نا امید شده نیاز دارد بیشتر رو خودش کار کند.
و در کل در همه فایل ها می گویند یک اصل و یک قانون کلی وجود دارد قانون احساس خوب مساوی اتفاقات خوب.
احساس خوب چطور بوجود می آید ؟ هر فکری تو ذهن ما می چرخد یک جنسی از احساس در ما ایجاد می کند در واقع احساسات ما همون افکار ما هستند که در لحظه در هر لحظه دارن تو ذهن ما می چرخند.
چون ما یا داریم با خودمون حرف میزنیم تو ذهنمون یا داریم به چیزی گوش می دهیم یا می بینیم که اون روی افکاری که دارد توی اون لحظه تو سرمون می چرخد تاثیر دارد یا داریم تجربه یا خاطره ای را مرور می کنیم که فکر کردن به اونها در ما ایجاد احساس میکند.
حالا بیاییم دو تا فرد را با هم مقایسه کنیم مورد اول در بچگی بهش احترام گذاشتند توانایی هاش را به عمل رسونده در کل احساس لیاقت واعتماد به نفس خوبی درونش دارد .
مورد دوم در کودکی بیشتر اوقات نادیده گرفته شده تو سرش زدن و با کلمات نامناسب باهاش صحبت کردن.
در کل بر اثر اون تجربیات، خودش را دست کم می گیرد، دوست ندارد و به اصطلاح با خودش در صلح نیست .
حالا این دو نفر اگر با یک اتفاق یکسان مواجه بشوند مثلا گم کردن یک شیئی، دو جور واگویه ذهنی متفاوت دارند اولی می گوید اشکال ندارد یا پیداش می کنم یا یکی دیگر می گیرم. دومی می گوید ای وای بدبخت شدم ،عرضه نداشتم یک چیزی را نگه دارم.پس دو جور احساس متفاوت دارند.
میدونی مثل چی می ماند ، مورد اول مثل دانه ای است که نزدیک نهر آب کاشته شده و ریشه هایش به آب دسترسی داشتن و الان هم ریشه هایش پُر احساس خوب است ولی مورد دوم همون جنس دانه است که دور از آب کاشته شده و ما باید خودمون دستی بهش آب بدهیم تا ریشه هاش آنقدر قوی بشود که خودش را به منبع آب برساند
برای همین استاد می گویند اونی که تو بچگی مورد سرزنش بوده بیشتر نیاز به کار کردن روی خودش دارد.
برای همین می گویند باید ورودی های خوب بدهیم، اخبار نبینیم با افراد منفی معاشرت نکنیم هر فیلم یا موزیکی نشنویم و دائم مراقب باشیم به چی فکر می کنیم . چون اگر افکارمون را رها کنیم ، خودبهخودی میرود سراغ اتفاقات ناخوشایند، ناتوانایی ها و ناخواسته ها .
در واقع با این کار خودمون را به منبع احساس خوب قابل دسترس می رسانیم.
در کل با دادن ورودی های خوب ، توجه به زیبایی ها ، دیدن موفقیت ها و پیشرفت ها و پیروزی ها ، احساس خوب در ما ایجاد میشود برای اینکه افکار توانستن و شدن، در مغز ما تکرار می شود.
خلاصه کلام باید بتونی هر لحظه ذهنت را روی افکار مثبت نگه داری تا به قول دوره جدید مومنتوم مثبت ایجاد بشود و ذهن را از هر فکر منفی به هر روشی که بلدی دور نگه داری تا مانع این مومنتوم مثبت نشود.
خدایا من را متصل به نور خودت نگه دار که هر لحظه محتاج هر خیری که از جانب تو بهم برسد هستم.