پس کِی به خواسته ام می رسم؟! - صفحه 1

3059 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «هادی زارع» در این صفحه: 14
  1. -
    هادی زارع گفته:
    مدت عضویت: 3762 روز

    به نام خدای عاشق و همیشه حاضر

    سلام خدمت استاد عزیزم و همه دوستان گلم که در این خانواده جمع شدیم و به رشد هم کمک میکنیم.

    جواب سوال اول:

    برای کنترل ورودی های ذهنم مدتی چند ماهه بعد از آشنایی ام با قوانین، استاد در فایل تغییر سخت گفتن که خودتون رو در محیط ایزوله قرار دهید. و من هم مطابق حرف ایشون، این کار را کردم. با تمام دوستان خودم کات کردم. با تمام اقوام و آشنا به طور کلی قطع رابطه کردم. تمام سال را با برادرم و دوست همفکری که داشتم سپری کردم. چون در زمان کنکور هم بود کسی زیاد تحویلم نمیگرفت و بهم زنگ نمیزد از اقوام و این خیلی به این روند کمک کرد. اصلا در هیچ مجلسی، چه عزا و چه عروسی شرکت نمیکردم و فقط روی خودم کار میکردم. این روند موجب شد که در اوایل بتونم خوب روی خودم کار کنم و در این مسیر بمانم..

    این روند یک سال دیگه هم ادامه دادم و حال که در سال سوم از آشنایی هم با استاد هستم روابطم کمی گسترش پیدا کرده و آن هم با دوستان همفکر…

    کسانی هم که با من همفکر نیستن خیلی کم پیش میاد حرف و باوری متضاد رو بگن و اغلب صحبت هاشون حول موادی هست که دوست دارم. اگر هم نباشه بحث را عوض میکنم با طرح یک سوال و محیط کلا منفی باشه، محیط را به راحتی ترک میکنم. همیشه، با هنسفری در حال گوش دادن به باورهای مثبت هستم و صدای اخبار را خیلی کم متوجه میشوم.

    فکر میکنم خیلی مدارم تغییر کرده چونکه زمانی که آهنگ منفی یا خبر منفی را میشنوم اصلا آنرا درک نمیکنم و به صورت هجاهایی میشنوم

    فکر میکنم باید هر کس، خودش را مدتی 1 ساله تا دوساله در محیطی ایزوله قراردهد و بشدت مراقب ورودی های خود باشد.

    بعد از آن هم در جامعه و هر جا در محیط هایی با باورهای اشتباه حضور نیابد و یا اگر به اجبار در محیطی منفی قرار میگیرد بحث را به موضوعی بهتر عوض کند.

    این تجربه ام از کنترل ورودی ها هست که فکر میکنم عالی عمل کرده ام.

    تکنیکم برای تغییر باورها و بودن در احساس خوب همیشگی :

    1_ رسیدن به احساس خوب بصورت پله کانی هنگام برخورد به تضاد

    2_بودن در لحظه حال

    3_ تکنیک 100 مرتبه ای فایلها

    1_ رسیدن به احساس خوب بصورت پله کانی هنگام برخورد به تضاد

    این تکنیک همیشه برام جواب مثبت داده.و تنها تکنیکی هست که همیشه از آن استفاده برده‌ام و میبرم. ایمان دارم، از طریق این تکنیک میشه، در دل جهنم احساس خوب را در خود ایجاد کنیم. احساس خوب دایمی و همیشگی.

    هر بار بابرخورد به تضاد کوچک و بزرگ در زندگی‌ام از این تکنیک چه به صورت ذهنی و چه بصورت نوشتاری استفاده میکنم.

    در مرحله اول جایگاه احساسی‌ام را مشخص میکنم. با پروراندن فکر مقاوت زایی که داشته ام.

    بعد در ذهنم به دنبال فکری کمی بهتر میگردم و با تمرکز بر آن کمی احساسم را خوبتر میکند.

    این روند را تا جایی پیش میبرم تا به احساس شکرگزاری برسم. در زمانی که به احساس و افکار مربوط به شکر گزاری میرسم بارش افکار مثبت و نعمتها به ذهنم خطور میکند. این در صورتی هست که قبل از آن انگار هیچ نعمتی در آن موقعیت وجود نداشت.

    زمانی که در احساسات خیلی بد باشیم مثل افسردگی و عصبانیت خیلی سخت هست که به یک بارگی به احساس شکرگزاری برسیم. در بیشتر مواقع جواب نمیدهد. ولی با این تکنیک میشه در هر احساسی احساس بهتر و بهتر را در خود ایجاد کرد. هر بار افکار مثبتی در سر می‌پرورانم، افکاری کمی بهتر و مثبت‌تر به ذهنم خطور میکند که احساسم را بهتر میکند.

    از زمانی که بااین تکنیک آشنا شدم، مدت زمانی که در احساس بد باشم اغلب کم تر از یک ساعت و به ندرت به یک روز میرسد.

    با این تکنیک من همیشه در احساس خوب هستم. حس میکنم که واقعا بنابه مفهوم خارپشتی، مثل یک خارپشت عمل کرده ام و این تکنیک را فوق العاده عالی انجام میدهم.

    از نتایج آنی آن میتونم به بهبودی ام روی تخت بیمارستان به صورت کاملا معجزه وار بگویم. و بهبود روابط عاطفی و گرفتن الهاماتی که بعد از رسیدن به احساس خوب بهم الهام شده و مدارم را به کلی تغییر داده است. اشاره کنم. و نتایج بلند مدت آن، احساس رشد همیشگی و پایداری که هر هفته و هر ماه احساس میکنم.

    2_ بودن در لحظه حال:

    با شکرگزاری در باره نعمت هایی که اکنون دارم هر روز احساس فوق العاده ای بدست می‌آورم.. هر روز حداقل یک ساعت نعمت هایم را مینویسم و به شکرگزاری اختصاص میدهم. و در بقیه روز نیز سعی میکنم بابت نعمت های قشنگ زندگی ام شکر گزار خداوند باشم. به صورت کلامی و ذهنی

    همچنین، سعی میکنم زمان هایی را در روز بگذارم برای اینکه به گذشته و آینده فکر نکنم. و حداقل نیم ساعت در مراقبه سر میکنم. گاها در هنگام مراقبه زمزمه ای از باورهایی که دوست دارم را در گوشم میگذارم و مراقبه میکنم که نتایج آن فوق العاده بوده هست.

    3_ ورودی های مناسب به ذهنم.

    با گوش دادن به فایل های رایگان و دوره ها، کتاب های صوتی تاثیر گزار هر روز ورودی های مناسبی به ذهنم میدهم و گاها مطالعه هم میکنم.

    به این طریق با تغییر باورهایم احساس خوب را در خودم ایجاد میکنم…

    اخیراً برای تغییر هر باور تمرکز میگذارم و صدبار به یک فایل گوش میدم.

    بطور مثال زمانی که میخواستم باورهای فایل چهارم عزت نفس را در خودم ایجاد کنم. بهم الهام شد که صدبار به این فایل گوش بدهم. سه هفته وقت گذاشتم هفته ای حدودا 30 بار به این فایل گوش دادم.. به 90 بار نرسید، نتایج آرام آرام وارد زندگی ام شد و روز به روز ملموس تر شد. کارهایی کردم که قبلا نمیکردم.

    قدم هایی برداشتم که قبلا میترسیدم.

    شروع به الگو برداری از افراد موفق کردم و به خودباوری بیشتری رسیدم..

    بعد دیدن نتایج،این شیوه تغییر باور، تصمیم گرفتم بعد از اینکه پاشنه آشیلم را پیدا کردم و باور مورد نیاز را پیدا کردم به همین طریق آنها را تغییر دهم. اکنون در حال کار کردن روی باورهای فایل شش هدف گزاری هستم و نتایج آن تا به حال فوق العاده بوده است. در این باره باید اضاف کنم که اغلب ضمیر ناخودآگاه خودم را درگیر فایل ها میکنم و توجه خودآگاهم روی فعالیت دیگه ای هست.

    تجسم و صحبت کردن در مورد اهداف نیز جزو موارد اصلی زندگی ام هست.. و از جملات تاکیدی مثبت، آن هم به صورت تمرکزی دارم نتایج خیلی بزرگی میگیرم.

    در ضمن بگویم من دوره های هدف گزاری و عزت نفس را با دریافت ایده ای الهامی تهیه کردم تا به حال صدها برابر هزینه ای که کردم برام سود داشته از همه جهات. به جرعت میگویم بیش از هزار ساعت به این دو دوره گوش داده ام. بعد از یک سال و خورده ای که دارم به آنها گوش می‌دهم باز هم چیزهای تازه ای از آنها متوجه میشوم.

    سپاس از اینکه وقت گذاشتید، و مطالعه کردید امیدوارم براتون مفید بوده باشه???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای: