پس کِی به خواسته ام می رسم؟! - صفحه 1
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/01/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-01-23 10:37:532024-02-28 11:44:40پس کِی به خواسته ام می رسم؟!شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد عزیزم ، خانم شایسته و فرهادی و مدیر فنی سایت عزیز و تمام دوستان خانواده صمیمی عباسمنش پرانرژی
من واقعا وقتی این همه نظرات بسیار بسیار ارزشمند و فوق العاده رو میبینم ، نظراتی که واقعا همشون گوهر هستن بسیار بسیار بسیار لذت بردم و فقط با دیدن فعلا تا الان 1521 دیدگاه چنان انرژی فوق العاده ایی گرفتم ، چنان احساس عالی پیدا کردم که موهای بدنم سیخ شدن ، تازه هنوز همه نظرات نخوندم ولی چند صفحه ایی که خوندم به یه عاالمه آگاهی و ایده رسیدم .
استاد وقتی فایل صوتی توی کانال قرار دادین ( منظورم وُیس توی کانال ) و گفتین 10 و 20 سال آینده ایران و جهان چقدر زیباتر و ثروتمند تر و باشکوه تر هست خییییییییییییلللللللللللی احساس عالی پیدا کردم ، چون وقتی بهش عمیق فکر کردم واقعا انگار دیدم که چقدر 10 سال آینده و 20 سال آینده جهان که هرکسی داره روی باورها کار میکنه و هدف داره و جهان جای بهتری برای زندگی میکنه واقعا چه همه افراد ثروتمند و مثبت و زیبا اندیش بیشتر بیشتر میشه و از اونجا که وقتی تمرکز اکثریت روی هرچی باشه اون چیز قدرت میگیره ، چقدر خوبی و خوشی و ثروت و خوشبختی و نکات مثبت و احساسات عالی و… قدرتش بیشتر از نکات غیر از اینا شده و چه جهان زیباتری داریم واقعا الان اینقدر حسم فوق العاده ست که میخوام از درون منفجر بشم ، پر از انرژی و احساس عالی هستم و واقعا ممنونم از شما استاد عزیز ، ممنونم یعنی بسیار بسیار سپاسگزارم و از خداوند ، از پرودگارم که به مسیری هدایتم کرد و انسانی رو برایم قرار داد که یکی از طلایی ترین دستهاش بوده و دوستانی طلایی دارم که این وحدت چند هزار نفری توی سایت همه ی انرظزی ها جمع میشه و یک انرژی واحد فوق العاده قوی ایجاد میکنه و میفرسته به جهان هستی و جواب فوق االعده ایی هم جهان هستی میده ، این وحدت و این تمرکز و زوم شدن باور کنید انرژی فوق العاده ایی به تک تک انسان های روی کره زمین و این وحدت ایجاد شده تحویل میده که نمیدونم چطور توصیفش کنم که چه نعمت هایی سرازیر میشه و چقدر خوبی و نکات مثبت این جهان تشکیل میده.
استاد از این جمله تون هم که توی کانال قرار داده بودین ( توصیه می کنیم مشغول هر کاری که برای داشتن خواسته ات هستی، رهایش کن و به عنوان تمرینی عملی درباره خواسته ات، این فایل را گوش بده. تک تک نظرات و راهکارهای دوستانت در صفحه این فایل را بخوان و به رسم تشکر از آنها، به نظرات شان امتیاز بده.
به محض ورود به این صفحه، با حجمی از راهکارها و ایده هایی احاطه می شوی که مدتها به دنبالش بوده ای و انجام آنها، به معنای واقعی کلمه، مستقیما تو را به سمت خواسته ات می برد.
خواندن آنهمه راهکار برای رسیدن به احساس خوب، جایی برای نگرانی درباره چیزی، باقی نمی گذارد. همین آرامش، چند ده پله تو را در مسیرت خواسته هایت رشد می دهد و این هزاران برابر ارزشمند تر از برنده شدن در این مسابقه است.)
من چندین نظر از نظرات خوندم و یه عالمه ایده و آگاهی کسب کردم جوری که قرار بود یه کتابی شروع کنم ولی گفتم باید تمام نظرات این فایل بخونم بعدش چون خودِ شخص من روی این قسمت ورودی ها بسیار نیاز داشتم به ایده های بیشتر و الان با یه سرچشمه از ایده رو به رو شدم که میتونم بهترین ایده هارو بگیرم واقعا از تک تک دوستانی که ایده هاشون و نظراتشون قرار دادن و شما استاد عزیز که این بَستر آماده کردید و این منشا و منبع قرار دادین و از خداوند که این وحدت یکپارچه رو ایجاد کرده و کمک میکنه بهتر و عالیتر و باکیفیت تر و کمیت تر بشه بینهایت و بسیار سپاسگزارم ، اینقدر احساسم عالیه نمیدونم چجوری تشکر کنم و توصیف کنم
واقعا از همتون ممنونم ، همتون دوست دارمممممممممممممم یه عالمه
آزاد شو از بند خویش، زنجیر را باور نکن
اکنون زمان زندگیست، تاخیر را باور نکن
حرف از هیاهو کم بزن، از آشتی ها دم بزن
از دشمنی پرهیز کـن، شمشیر را باور نکـن
خود را ضعیف و کم ندان، تنها در این عالم ندان
تو شـــاهکـار خلــقتی، تحــــقیر را بــاور نکـــن
بر روی بوم زندگی، هر چیز می خواهی بکش
زیبا و زشتش پای توست، تقــدیر را باور نکــن
تصویر اگر زیبا نبود، نقاش خوبی نیستی
از نو دوباره رســم کن، تصویر را باور نکن
خالق تو را شاد آفرید، آزاد آزاد آفرید
پرواز کـــن تا آرزو، زنجیر را باور نکن
مهدی جوینی
سلام به دوست عزیزم خانم سارا موحد
همین الان نظرت توی کانال خوندم و بسیار انرژی و انگیزه گرفتم . لحظات ناب و خالصانه ایی در سحرگاه تجربه کردی که وقتی داشتم میخوندمش تمام وجود من هم فرا گرفت ( بعدش موقع نماز شب روی سجاده ام یه حالی شدم که اصلن نمی تونم بگم چطور بودم و الان اشک توی چشام جمع شد از ذوق اون حالت خوووووووووووووب. استاد توی فایلشون گفتن که خدا هیچ وقت مستقیم باهات حرف نمی زنه اما من میتونم بگم که خدا اون شب با من خودش حرف زد و حال من عاااااااااالی شد.)
چقدرررررررررر زیباست که به آرامش و شادی و عشق و لذت رسیدی
چقدر زیباست که قوانین بسیار دقیق و فوق العاده جواب میدن اگه باورشون کنیم و عملیشون کنیم
خیلی لذت بردم از نظرت خیلیییییییی
یکی از بیشترین ثمراتی که خوندن نظرات داره (البته از نظر من ) دائما قوانین با نتایج بچه ها که توی سایت قرار میدن تایید و تصدیق میشه و همین تکرار و تایید ها خودش باعث انگیزه و یقین و ایمان بیشتر و بیشتر میشه و در ضمن من وقتی داشتم نظرات بچه هارو میوندم دیدم که یکی از دوستان از بدهی 500 میلیونیش گفته بود و بچه ها چقدر زیبا به دوست عزیزم راهکارها و راه حل های عالی طبق قوانین بهشون گفتن یعنی این سایت واقعا فوق العاده ست ، این خانواده فوق العاده ست ، بچه ها فوق العاده هستن ، بچه های فنی سایت فوق العاده هستن و استاااااااااد عزیز که فوق العاده هست ، استاد همچون سرچشمه ایی ست که میوه هایش یکی پس از دیگری به اصلشون میرسه که همه این منشاء ها برمیگرده به خدای کریم و غفور و رحمان و رحیم ، رب جهانیان که که همه چیز از اوست و همیشه فقیر و محتاج و نیازمند مطلقیم به او.
اینها همه شون تقدیم به شما و همه عزیزان
آزاد شو از بند خویش، زنجیر را باور نکن
اکنون زمان زندگیست، تاخیر را باور نکن
حرف از هیاهو کم بزن، از آشتی ها دم بزن
از دشمنی پرهیز کـن، شمشیر را باور نکـن
خود را ضعیف و کم ندان، تنها در این عالم ندان
تو شـــاهکـار خلــقتی، تحــــقیر را بــاور نکـــن
بر روی بوم زندگی، هر چیز می خواهی بکش
زیبا و زشتش پای توست، تقــدیر را باور نکــن
تصویر اگر زیبا نبود، نقاش خوبی نیستی
از نو دوباره رســم کن، تصویر را باور نکن
خالق تو را شاد آفرید، آزاد آزاد آفرید
پرواز کـــن تا آرزو، زنجیر را باور نکن
مهدی جوینی
تو از آب بهتری.
تو از ابر بهتری.
تو به سپیده دم خواهی رسید. مبادا بلغزی…
من دوست توام و دست تو را می گیرم…
روان باش که پرندگان چنین اند و گیاهان چنین اند.
چون به درخت رسیدی به تماشا بمان.
تماشا تو را به آسمان خواهد برد.
( هنوز در سفرم ، شعرها و یادداشتهای منتشر نشده از سهراب سپهری به کوشش پریدخت سپهری )
زلف تو مرا بند دل و غارت جان کرد
عشق تو مرا زنده دل هر دو جهان کرد
وقت سحر باد در آمد زپس و پیش
چون برد دلم آمد و آهنگ بجان کرد
” دیوان فرید الدین عطار نیشابوری ”
همیشه شاد و خنداااااااااااااااااااااان و پر انرژی و سلامت و سعادتمند و ثروتمند باشید
واقعا زندگی فوق العاده ست بهترین زندگی که داریم
خداجونممممممممممممممم شکرررررررررت
سلام به دوست عزیزم روزگار عالی
متشکرم از اینکه وقت گذاشتی و خوندیشون
واقعا لذت بخش هستن
تقدیم به شما و همه دوستان
شااااااااااااااااااااااااد و خندان و ثروتمند و سعادتمند و سلام همراه با آرامش باشی
سلام به دوست مهربانم خانم مریم ایزانلو
خیلی خیلی ممنونم
از این جمله لذت بردم و حس عالی گرفتم ( با آرزوی ثروتمندی در مکان و زمان )
منم سپاسگزارم
همییشه بهترین باشید و ثروتمند و سلامت و شاد و خنداااااااااااان
واقعا الان درک میکنم زمانی که استاد میگن دارم نظراتتون میخونم کلی انرژی میگیرم ، واقعا منم کلی توی این چند روز که تصمیم گرفتم نظرات بخونم و دارم میخونم چقدر انرژی و ایده و انگیزه گرفتم ، اصلا ذهنم متفاوت شده ، دقیقا حس میکنم که باورهام قدرتمند تر شدن و همه اینا لطف و محبت و مهربانی خداوند کریم هست.
من دوباره انرژی گرفتم از این پیامتون
ممنونم .
ثروتمند و سلامت و خندان و شاد در عشق خداوند باشید
سلام به دوست عزیزم خانم مریم درویشی ???
خیلی خوشحال هستم که دوستانی با تواضع همچون شما دارم که اینطور خالصانه در طلب آگاهی بیشتر هستن.
بله من خیلی مشتاقم به تمام انسانهایی که خواهان آگاهی بیشتر هستن کمک کنم .
سوالی که فعلا دارم اینه که شما کدوم نظرات بنده رو در هدفگذاری خوندین تا من دقیق بتونم راهنمایی کنم ؟؟؟؟؟؟
ادامه پیام قبلی
سخت یعنی دوستان رها کرن ، یعنی تلویزیون خاموش کردن ، یعنی یک سری علائقی که وقت تلف میکنه رو رها کردن ، یعنی شب تا صبح بیدار موندن یعنی صبح تا شب کار کردن یعنی قید اون حقوق و کار و درآمد زدن و تمرکز کردن روی کاری که میخوای ، مثلا وارد یک کاری میشم میگی میام حالا کار کنم و یک آدمی بشم مثل هزاران آدم دیگه ایی که دارن کار میکنند ، کم و بیش یک کارایی میکنند میگم نه من میخوام نفر اول جهان باشم توی اون حوزه ، اگر میخواستم نفر اول جهان باشم باید مثل یک نفر اول جهان برخورد کنم با این موضوع ، باید مثل نفر اول جهان متمرکز بشم .
پس موضوع کمبود زمان نیست ، کسی که میگه وقت ندارم به این معناست که الویت هاش مشخص نیست وگرنه ما همیشه برای الویتهامون وقت داریم ولی وقتی الویتهامون همه چیز با همه خب معلومه وقت نمیاریم ، چطور رئیس جمهورهای دنیا و رهبران دنیا وقت کم نمیارن یا دانشمندان بزرگ دارن کاراشون انجام میدن و نمیگن ما وقت کم آوردیم. الویت هات باید مشخص باشه ، خواسته هات باید مشخص باشن ، باید بهای رسیدن به اهدافت بپردازی ، به نسیت هر هدف هر خواسته باید بها بدی براش ، اگر هدف بزرگیه باید بهای متناسب با همون بزرگ بپردازی و یکی از اونا بهاش همین تمرکزه
مثلا میخوای مرغداری بزنی ، تو تمام وجودت بذار روی یادگیری مرغداری بخدا توی 3 ماه به اندازه کسی که 20 سال داره کار میکنه چیزی یاد میگیری و میفهمیش و درکش میکنی و میتونی موفق باشی توش ، 3 ماه در مورد تمام موارد مطالعه کن از 100 ها کتاب تا سایتها و صدتا مرغداری برو صحبت کن ، مصاحبه کن ، بررسی کن ، فکر کن ، ببین چه ایده هایی بهت الهام میشه ، ببین دستان خدا چجوری کارهارو برات انجام میده وقتی تو اینجوری متعهد میشی و اینجوری کارهارو انجام میدی.
قانون تمرکز یکی از قوانین جهان هستش.
مثلا توی حوزه نقاشی اگر قراره با عشق واردش بشم تمرکزش میشه شب تا صبح و صبح تا شب داشتم توش کار میکردم. تمام ایده هارو کار میکردم ، به هر تصویری که نگاه میکردم داشتم نقاشیش میکردم که آقا الان این سایه رو کجا بزنم ، نور از کجا بهش بدم ، این قسمت با چی بکشم ، این رنگ چجوری انتخاب کنم که بشینه جاش ، تست میکردم ، هزارن هزار نقاشی میکشیدم و پاره میکردم و از اول و از اول و از اول دباره و دوباره تا طراحی یاد بگیرم تا رنگ روغن یاد گیرم تا دستم سفت بشه
داستان اینه آدما اون تمرکز لازم نمیذارن ، چرا نمیذارن ؟؟؟ چون باور ندارند که جواب بدهد یا چون یاد نگرفته اند که ذهنشون کنترل کنند ، یاد نگرفتند آشغالهارو بریزن از تو ذهنشون بیرون ، جرئتش ندارن یک سری چیزهارو بریزن بیرون ، جرئتش ندارن که یک سری کارهارو انجام بدن جرئت میخواد ، اگر واقعا میبینی درس بدردت نمیخوره و میری دانشگاه و خودت میدونی داری وقت تلف میکنی و میدونی اون درس فقط برای مدرک میخوای و اون مدرک بدرد کار دولتی میخوره و تو هم نمیخوای بری کار دولتی لحظه ایی درنگ نکن که کنسلش کنی.
هرکجا توزندگی ، هرکجا به این نتیجه رسیدم که آقا مسیری که دارم میرم وقتمو داره تلف میکنه ، تاثیری برام نداره و به این یقین رسیدم همونجا و همون لحظه کاتش کردم حتی هرچقدر هم جلو رفته باشم اگر حتی 99/99 درصد کامل شده بود همونجا کاتش میکردم و میگفتم نه دیگه یک دهم درصد وقت گذاشتن برای این من از هدفم اصلیم دور میکنه . اگر روی کارت تمرکز نداری یک مسیری که میشه توی یک ماه رفت توی ده ها سال باید بری ، خیلی از افراد دیدم مثلا توی خوانندگی میگه من 20 یا 30 سال دارم کار میکنم ولی میبینی هیچ نتیجه خاصی نگرفته حالا یک نفر دیگه میاد یکسال خوانندگی کار میکنه میشه یک خواننده خیلی خیلی مطرح یا از طرف میپرسی چند سال این کار انجام میدی ، میگه من 20 سال سابقه کار دارم ولی به اندازه یک آدمی که 6 ماه با تمرکز یا 3 ماه با تمرکز کار کرده چیزی یاد نگرفته و پیشرفت نکرده.
یک مصاحبه بود با مایکل جردن که پرسیدن چطور شدی مایکل جردن گفت خب من عاشق این کار بودم و من با توپ بسکتبال میخوابم ، با توپ میرم دستشویی ، با توپ میرم حمتم ، با توپ میرم مدرسه من تمام زندگیم با توپ بسکتبال یا یک مصاحبه با دیوید بکام بود که چجوری اینقدر ایستگاهی های عالی و حرفه ایی میزنی گفت من از سنین خیلی کم یک دروازه با آشغالها درست کردم و یک لاستیک تایر کوچیک گذاشته بودم بالای دروازه و به مدت چند سال من هر روز از صبح تا شب تمرین میکردم ، توپ یک جور میزدم که از اون سوراخ لاستیک تایر رد بشه ، این باعث شد که من بشم دیوید بکام.
اینارو باید بدونی ، این الگوهارو باید بری پیدا کنی توی هر حوزه ایی ، اگرمیبینی هر بزرگی توی حوزه خودش به موفقیتهایی جهانی و ثروت و پول رسیده اون در طی سالیان با تمام وجود کار کرده توی اون حوزه و به شهود رسیده توی کار خودش به موفقیت های کوانتومی رسیده تو هم باید همین کار بکنی تو هم باید عشقت پیدا کنی ، مسیرت مشخص کنی و تمام وجودت بذاری توی اون کار و به شکوفایی برسی حالااگر خواستی اون عشق ، عشق واقعیه ، دیدی هوس نیست واقعا هدف خب ادامه اش بده ولی اگر دیدی نه اون چیزی نیست که میخواستی خب عوضش کن و از تجربیات رسیدن به این هدف و موفقیتت واز همین فرمول استفاده کن برای رسیدن به خواسته ایی که میخوای ، تمام وجودت بذار توی چندماه توی چند سال به اندازه یک آدم 80 ساله پیشرفت کن توی اون حوزه ، تمام وجودت باید بذاری با تمام قدرت اگر میخوای زود به نتیجه برسی با احساس خوب ، با باورهای خوب ، با ایمان به این که به موفقیت میرسی ، لحظه ایی نباید تردید داشته باشی که به هدفت میرسی و به همین دلیل با تمام وجودت انجامش میدی .
اصلا چجور میشه آدم با تمام وجود روی یک نقطه خاص متمرکز بشه ؟؟؟ وقتی عاشق باشه ، وقتی ایمان داشته باشه که جواب میده ، وقتی کاری باشه که دوستش داره ، اونوقت دیگه با تمام وجود متمرکز میشه.
اگر میخوای به هدفت برسی ، اگر واقعا میخوای توی یک زمان کوتاه مسیرهای طولانی طی کنی باید بهاش بپردازی ،و بهاش هم فقط تمرکز ، تمرکز هم با عشق وایمان به وجود میاد ؛ برای اینکار باید خیلی از حواشی زندگی دور بریزی ، حواشی زندگیتون بریز دور ، حواشی بذارید کنار بخدا نابود میکنه زندگی رو ، حواشی یعنی هرچیزی که تورو از هدفت دور میکنه ، به تو احساس بدی میده ، هرچیزی که بیهوده هستش ، هرچیزی که ثمر خوبی نداره ، در راستای خواسته هات نیست ، در راستای اهدافت نیست به اینا میگن حواشی برای خیلی ها شاید قابل پذیرش نباشه که تلویزیون و ماهواره و دوستان و شبکه های اجتماعی مثل تلگرام و فیسبوک و اینستا و… بذارم کنار ، یک سری رفیق هارو کامل بذارم کنار و اصلا کاری بهشون نداشته باشم ، اصلا قابل قبول نیست براشون که بخوان همچنین کاری بکنید ولی رازش همینه باید تمرکز داشته باشی ، باید تمام وجودت روی یک نقطه خاص باشه ، باید بشی مایکل جردن اگه میخوای ، باید بشی ادیسون اگه میخوای ، باید بشی بنتهوون اگه میخوای ، اون وقت به همه چی میرسی.
عشق و علاقه رو پیدا کن ، با تمام وجود رووش متمرکزشو ببین چه رکوردهایی میزنی ، ببین چه پاداشی جهان بهت میده ببین چه پیشرفتهایی میکنی ، جهان بهت ایده های فوق العاده میده ، آدمهای فوق العاده توی مسیرت میذاره که بهت کمک میکنن ، اصلا بهت خط و ربت هایی میده فوق العاده شگفت انگیز و عالی و بی نظیر ، الهام بهت میشه ، کشف میکنی ، خلق میکنی ، مثل فیل نایت بنیان گذار شرکت نایک ( کتابش دارم فقط باید بخونی تا ببینی این کفشی که داری خیلی هاش از اید هها و خلق هایی هستش که این آدم و افرادش کردن و الان این کفشهارو ما داریم اون از هیچی شروع کرده بود و توی بدترین زمان اقتصاد آمریکا ) وقتی تمام وجودت بذاری روی یک نقطه خاص حالا میخواد مکانیکی باشه ، ساختمان سازی باشه ، فلسفه باشه ، معلمی باشه ، تعمیر رادیو و تلویزیون باشه ، ریاضی باشه ( مثل مریم میرزاخانی ) برنامه نویسی فیلم سازی و هرچی و….. هرکاری باشه ، تمام وجودت بذار براش ، باورهای درست هم داشته باش ببین به کجا میرسی ، پاداشهای بزرگ میگیری ، حواشی دور کن ، جرئت داشته باش و بهاش بپرداز
من الان اینا به ذهنم امد ولی خیلی چیزهای دیگه هست که بیشتر باید سوال و پرسش بشه و توی سوال و پرسش بهتر میشه به هدف و جواب رسید آیدی تلگرام من اَتساین مهرداد مرادی نظیف پشت سر هم اما در کل
( احساس خوب داشتن در هر لحظه + داشتن باورهای درست + تمرکز بر روی خواسته ها)
آها چیزی که الان یادم امد این بود که باید در مسیر هدفتون فقط فقط فقط حالتون خوب باشه ، یکیش اینه که ورودی هاتون کنترل کنید و تمرکز کنید روی زیبایی هر چیز دور و برتون
یک چیزدیگه که الان توی متنتون دیدم اینبود که گفته بودین کمال گرا هستید ، کمال گرایی آفت اهداف هست . خیلی ها میخوان توی یک روز اندازه یکسال پیشرفت کنند و چون پیشرفت نمیکنند ، ناراحت میشن . باور کنید هیچکس در جهان به این شکل پیشرفت نکرده ، اگر یک فرد کمالگرایی باشی که بگی اولین باری که میخوام کتاب بنویسم باید بهترین کتاب دنیا بنویسم هرگززززز کتاب نمی نویسی یا مثلا بگی اگر من اولین شنایی که میکنم اولین شنای دنیا باید باشه هرگزز شناگر نمیشی اگر بگی اولین باری که میخوام رانندگی کنم باید بهترین کارای خاص با ماشین انجام بدم هرگز راننده خوبی نمیشی یعنی توی زندگی یاد بگیر و منم یاد گرفتم که ما آرام آرام پیشرفت میکنیم ، ما باید تکاملمون طی کنیم ، ما باید قدمهارو برداریم ، ما باید پله هارو یکی یکی طی کنیم نه اینکه جهش کنیم یهویی بپریم بریم بالا ، هیچ چیزی در جهان جهشی بوجود نیامده ، کمالگرایی آفت بسیار بسیار بزرگی برای افرادی که خیلی خیلی توقع بی جا از خودشون دارن یعنی من پذیرفتم که یک سری کارهارو خوب انجام نمیدم اما تمرین میکنم و بعدا بهتر و بهتر میشم مثل همین برنامه ها یعنی من وقتی برنامه های سال گذشته ام نگاه میکنم خب خجالت میکشم ازبرنامه هام یعنی میگم یک جاهایی خیلی ضعیف عمل کردم یعنی من همه محصولات سال 87 جمع کردم و دیگه نمیذارم به فروش برسه میگم چقدر اون موقع ضعف در صحبت داشتم داشتم یا قدرت کلامم پایین بوده یا آگاهی هام یک جاهایی ایراد داشته ، یا باورهام ایراد داشته حتی در مورد کتاب خودم ” رویاهایی که رویا نیستن ” میبینم خجالت میکشم که چرا همچین چیزایی نوشتم مخصوصا در حوزه مالی اما اگر اون مراحل طی نمیشد ، اما اگر اون اتفاقات بوجود نمیومد ، اما اگر اون حرکت انجام نمیشد آیا اصلا به اینجاها میرسید که من به این آگاهی های الان برسم ، به موفقیت هابرسم ؟؟؟؟؟ پس باید بپذیریم که ما توی اولین سخنرانیمون ، بهترین سخنرانی انجام نمیدیم ، ما توی اولین تعمیرمون اولین تعمیر انجام نمیدیم ما توی اولین تدریسمون ،اولین تدریس انجام نمیدیم ، ما توی اولین مدیریتمون اولین مدیریت انجام نمیدیم ، اما تلاشمون اینه که هر روزمون بهتر از روز قبلمون باشه ، هر روزمون پیشرفت کنیم پس تاکید میکنم از خودتون انتظار بی جا نداشته باشین ، قدمهارو طی کنید ، مراحل طی کنید ، قانون تکامل یاد بگیرید ، جهان داره با تکامل کار میکنه ، خورشید یک لحظه نورش به زمین نمی تابان ، آروم آروم حرکت میکنه اول یک ذره فضا روشن میشه بعد روشن تر و روشن تر و روشن تر بعد خورشید میاد توی آسمون و غروبش هم به همین شکل یک دفعه نور خورشید از بین نمیره آرام ارام غروب میکنه در تمام جهان مادی ما این قانون تکامل وجود داره ( سخنان بینظیر استاد در جلسه چهارم هدفگذاری در مورد آفتی به نام کمالگرایی )
نکته دیگه اینه که باید رسیدن به خواسته ات برات کاملا طبیعی باشه . یعنی دانشگاه شریف براتون بزرگ نباشه ، برای خودتون ازش یک بت درست نکنید ، دائما روی احساس لیاقت خودتون کار کنید که خیلی فراتر از دانشگه شریف هستید و با باورسازی رسیدن به هر دانشگاهی برای خودتون طبیعی کنید ، یعنی تا وقتیکه هدفتون براتون طبیعی نباشه نمیتونین بهش برسین استاد هم توی فکر کنم فایل رایگان چه زمانی به خواسته ام می رسم؟ یا پاسخ مسابقه بهترین شیوه کنترل ورودی های ذهن این نکته رو توضیح میدن که البته در راهنمای عملی به رویاها بسیار ظریف و عالی توضیح داده شده که براتون اینقدر رسیدن به اهداف طبیعی شده باشه که انگار همین الان داریشون یعنی برای مثال شما اینجوری که شما الان در دانشگاه شریف هستید ، یعنی برای ذهنتون باید کاملا منطقی و پذیرفته شده باشه و جوری که دیگه احتیاجی به دانشگاه شریف ندارین ، مثلا دیدین وقتی گوشی میخرین بعد چند روز چنان طبیعی میشه که انگار نه انگار تا چند روز پیش دنبال گوشی بودین باید به اون حس برسید که البته برای ذهنتون باید منطقی بشه که همین الان توی دانشگاه شریف هستی که با باورسازی به این مرحله میرسید .
و نکته دیگه اینکه شما گفتید :
“” بشم یه مهندس که با اختراعاتش با پروژه هاش تنها ما میتوانیم صرف کنه “”” خب در مورد اینکه هدفتون مشخص بشه صحبت کردم ، و نکته دیگه هم گفتم که مثلا برای مهندس شدن هزاران مسیر هست و نه فقط یک مسیر به نام دانشگاه که البته این نکته به شخص خودتون برمیگرده و هدفتون بشریت باشه یا اینجوری بهتره ، جهانی باشه ، این باشه که بخواین خودتون خوب زندگی کنید وجهان جای بهتری برای زندگی بکنید حالا هرکجای جهان چون شما قرار کارِ جهان ساده تر ، بهتر ، ارزون تر ، سریع تر ، راحت تر بکنید و این شامل تمام مردم جهان میشه ،شما بستر این هدفتون ایجاد کنید هرکسی دوست داشته باشه استفاده میکنه چون به زور نمیشه ما میتوانیم برای کسانی که نمیخوان ایجاد کرد شما کارخودتون بکنید همه چیز درست میشه
فعلا تا اینجا چیزهایی بود که به ذهنم گفته شد و منم برای شما گفتم
البته میگم اگر با سوال و پرسش صحبت کنیم خیلی بهتر و ظریفتر و دقیقتر میشه به نتیجه برسیم
شاد و سلامت و موفق و سعادتمند و ثروتمند باشید
سوالی بود پرسید ، اگربدونم که پاسخ میدم و اگه ندونم میگم نمیدونم و درضمن الان یادم امد حتما از خانم شایسته هم در مورد موضوعتون سوال بپرسید ، ایمیل به سایت استاد بزنید خانم شایسته جواب های وفوق العاده ایی میدن.
سلام مجدد ، روزتون خوش
خب من توضیحات با زندگی خودم شروع میکنم
من توی یک خانواده ایی هستم که چه طرف مادری و چه طرف پدری موضوع دانشگاه خیلی مهمه و مخصوصا طرف مادری ، یعنی اینکه من در خانواده ایی بزرگ شدم که اکثریت راه رسیدن به موفقیت در درس و دانشگاه میدیدند و میبینن ، مثلا پدر من توی خونه همیشه من پروفسور صدا میزد ، من که بچه بودم نمیدونستم پروفسور چیه ولی بزرگتر که شدم فهمیدم ربط داره به درس و بعد الان فهمیدم معنای واقعیش هیچ ربطی به درس نداره ، خب من بزرگ شدم و وارد بسکتبال شدم ، تو عرض کمتر از یکسال من ازصفر تا 100 بسکتبال گذروندم ، یعنی افتاده بودم روی غلطک و پیشرفت پشت پیشرفت و رشد پشت رشد اونم در بهترین حالتش و با کمترین رنج و سختی، واقعا همه چیز به نفع من بود تا قبل از مرحله تیم ملی ،یعنی هر وقت اسمم برای تیم ملی در میومد من رو جایگزین میکردن یا همون پارتی که همه اش از باورهای خودم بود ، هر سال از چهارم ابتدایی تا اول دبیرستان اینجوری بود که دیگه من کم کم بسکتبال گذاشتم کنار ، عوامل خیلی زیادی نقش داشتن ولی مهمترین دلیلش این بود که ازبچگی ذهن من ساخته شده بود که باید پروفسور بشی و چیزی هم که من دیده بودم و برام مثال زده میشد در حوزه درس بود ، خب من بسکتبال گذاشتم کنار تا درس بخونم ، خب پایه ضعیفی داشتم و نتایج خوبی نمیگرفتم تا اینکه رسیدم به دانشگاه و اون زمان سر در گم و هیچ هدفی نداشتم تا یک هدفی انتخاب کردم و وارد فیزیک شدم و میخواستم خیلیکارها توی فیزیک بکنم و برم دانشگاه های مطرح جهان و … خب گذشت و گذشت تا ترمهای آخر من با استاد آشنا شده بودم و روی خودمم کار میکردم ولی بالا و پایین داشت ، توی درس و دانشگاه خیلی به تضاد میخوردم و همینطور که جلوتر میرفتم میدیدم من که اصلا نه علاقه ایی دارم ونه هیچی و در ضمن تقلب هم زیاد کرده بودم که میگفتم برفرض من مدرک بگیرم این مدرک هیچ ارزشی نداره ، بحث علاقه خیلی برام سوال شده بود ، چون من توی بسکتبال در عرض کمتر از یکسال در چهارم ابتدایی از0 تا 100 مراحل رفته بودم پس چطور توی فیزیک اینطور نشده ، چون شما اگه برید زندگینامه های افراد موفق بخونید به این درک میرسید که وقتی علاقه مند به موضوعی میشد و عشقی سوزان پیدا میکنید به اون عمل ، جوری پیشرفت میکنید که همه متحیر میمونند مخصوصا اگر باورهای سالم و قدرتمند داشته باشید و با اعتماد به نفس بوده باشید . وقتی فر کردم و با سوال هایی که آیا من به این دنیا امدم که اینجوری زندگی کنم ؟؟؟ آیا زندگی همینه که درس بخونی همه بهت آفرین بگن و ازدواج کنی وبچه دار بشی و بخوری وبخوابی و تموم …. وبا این پرسش ها خودم وارد چالش کردم که در آخر منجر به این شد که در ترم 7 انصراف از دانشگاه دولتی روزانه صنعتی شاهرود بدم البته با این باور انصراف دادم که برای خودم یه عالمه باور ساختم که مهم اینه که من هدف معلوم و اضح کنم ، راه رسیدنش بهم گفته میشه ، مگر فقط همین یک راه هست که میشه حتما به موفقیت رسید ( منظورم دانشگاه هست ) و … که فهمیدم همه این مسائل بخاطر باورهای خانواده و محیط جامعه بوده که برام بوجود امده و خب من کسی بودم که واقعا دلم میخواست برم دانشگاههای بزرگ دنیا و … ولی وقتی رفتم الگو پیدا کردم کسانی که بدون تحصیلات به موفقیت جهانی و ثروتای جهانی رسیدن و وقتی اینارو دیدم که مثلا بیل گیتس مارک زاکربرگ یا استیو جابز از دانشگاههای بزرگی همچون هاروارد و استنفورد انصراف دادن و رفتن دنبال واقعیت و اون چیزی که میخواست خب گفتم اگه اونا تونستن منم میتونم به این شرط که مثل اونا فکر کنم و مثل اونا عمل کنم که خدارو هزاران مرتبه شکر با استاد عزیز آشنا بودم و محصولاتش تهیه کردم و عید 96 به صورت جدی و متعهدانه دارم کار میکنم و بسیار نتایج عالی گرفتم . البته داستان من خیلی بیشتر ازاین حرفاست ولی به طور خلاصه گفتم .
حالا حرف اصلی :
اول اینکه باید هدفت برای خودت روشن کنی ،یعنی دقیقا بگی میخوای چیکار کنی ؟؟؟ مثلا من داشتم در مورد مارک زاکربرگ میخوندم ، میگفت من هدفم فیسبوک یا شرکت زدن و … نبود ، هدف من این بود که مردم جهان به هم نزدیک تر کنم ، ارتباطهارو به هم ساده تر کنم و بعدش گفت : خب من به این مسیر هدایت شدم و در حرفهاش میگه که دنبال شرکت زدن یا… نباشید فقط هدفتون مشخص کنید جهان شمارو هدایت میکنه حالا از بینهایت راهی که وجود داره ، راه هایی که بهت الهام میشه اززبان کسی یا از کتابی یا از هرچیزی که میتونید فکرش بکنید یا نکنید اما نه راه هایی که دیگران بهت دیکته میکنن و میگن باید بکنی و ….
نکته بعدی باورهاست
جهان به این شکل طراحی شده که فرکانس های ما را دریافت و آنها را به شکل
اتفاقات، شرایط، ایده، تجربه و … تبدیل کرده و وارد زندگی ما می کند.
وقتی تنها تعیین کننده، فرکانس های ما هستند، پس نباید بخواهیم که دیگران
دقیقاً به ما بگویند که ایده مان درست است یانه؟
کارمان درست است یا نه؟
این کار جواب می دهد یا نه؟
زیرا فرکانس شما این نتجه را تعیین می کند و نه نظرات دیگران
هر فردی هم که ایده ای برای شما داشته باشد، این ایده با توجه به افکار،
باورها و علائق خودش است.
و حالا اگر فردی باورهایش در آن زمینه محدود کننده باشد یا اصلا اعتقادی به
آن کار نداشته باشد و نظرش را بگوید، حتی اگر این کار قرار بوده که جواب
بدهد، اگر شما نظر این فرد را باور کنید، دیگر یا اقدامی نمی کنید یا اگر
هم اقدام کنید اصلا برایتان جواب نمی دهد
برای همین است که استاد همواره قوانین را می گوید، راه تغییر باورها را هم
می گوید اما هیچوقت به افراد نمی گوید که دقیقاً این کار مشخص را اگر انجام
دهند موفق می شوند
هیچگاه نمی گوید که اگر سراغ این شغل بروی یا این ایده را اجرا کنی، یا
معلم یا مهندس یا بازرگان یا … شوی به موفقیت می رسی
بلکه می گوید، اگر این باور را ایجاد کنی، این نتیجه مشخص برایت اتفاق می
افتد زیرا این قانون جهان است
حتی خداوند هم نمی داند که چه کاری برای شما جواب می دهد و چه کاری جواب
نمی دهد بلکه خداوند قوانینی دارد که می گوید اگر بر اساس این قوانین عمل
کنی، قطعا این نتیجه مشخص را میگیری
اگر این فرکانس مشخص را ارسال کنی، این نتیجه مشخص را می گیری. حال می
خواهی پیامبر خدا باشی یا یک فرد معمولی. در هر صورت قانون برای همه یکی است.
اگر به قرآن هم مراجعه کنید، بارها این موضوع را خواهید دید
بارها هر جا که سخن از عذاب آمده است، مثلا عذاب قوم نوح، لوط و… دقیقا
مشخص کرده که این فرکانس مشخص (کفرو…) نتیجه اش عذاب است
یا به مادر موسی و پیامیر تأکید می کند “لاتحزن” زیرا می داند که نتیجه این
فرکانس (غم) قطعاً اتفاقات بد است.
و در مورد وفور نعمت یا بهشت نیز تاکید کرده که نتیجه این فرکانس مشخص است.
بنابراین تنها چیزی که تعیین کننده نتایج شماست، فرکانس های شماست و تنها
کاری که باید انجام دهید، این است که فرکانس های مناسب با خواسته هایتان را
ارسال نمایید و راهش این است که باورهای قدرتمند کننده را ایجاد کنید تا آن
فرکانس ها ارسال شوند. که در این حوزه یا با محصولات استاد شروع کنید یا فعلا اگه نمیتونید با فایلهای رایگان استاد که واقعا من خودم به این نتیجه رسیدم که فایلهای رایگان استاد فوق العاده هستن شاید از نظر من از بعضی از محصولات خیلی خیلی بهتر که واقعا جایشکر داره که استاد رایگان قرار میده.
کتابهای الکترونیکی استاد هم بینظیر هستن که اونا رو هم حتما مطالعه کنید
نکته بعدی اینه که :
هدفتون که مشخص کردید و واضح کردید بعدش رهاش کنید ، بهش نچسبید ، وابسته بهش نباشید چون به هرچیزی جز خدا وابسته باشید ازتون دور میشه و هیچ وقت بهش نمیرسین ، یادمِ خود من موقع کنکور خیلی چسبیده بودم به دانشگاه های تهران و … اینقدر چسبیده بودم که واقعا ازش دور شدم ، شما به هرچیزی بچسبید ازتون دور میشه ، به هرچیزی که وابسته باشید
مثلا دانشگاه شریف خیلی خوبه و به عنوان هدف انتخابش کنید ولی رهاش کنید ، چون مگه تنها دانشگاه شریف که شمارو به موفقیتها میرسونه ، که شمارو به بهترین استاد ها میرسونه ، که برای شما بورس ایجاد میکنه ، یا دسترسی به بهترین امکانات برسونه نه باید بگید دانشگاه شریف از خداش هم باشه که من میخوام برم اونجا یا من لایق خیلی بهتر ازاینها هستم و … من دوستی دارم که پسرعموش رشته زیست شناسی و کارشناسی دانشگاه پیام نور مشهد خونده بود ، کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد مشهد و توی دوره ارشدش خیلی خوب کار کرد و هدایت شد به آزمایشگاههای حرفه ایی تهران اونجا با امکاناتش تحقیقش به پایان رسوند و کشفی کرد که تونست بورسیه دکترا بگیره برای ایتالیا و اونجا که داشت دکتراش میخوند از دانشگاه هاروارد باهاش در تماس بودند که بیاد دانشگاه هارواد ادامه دکتراش بخونه و بهش حتی گفته بودن کُرسی هم میدن و تدریس و … ببینید میخوام بگم ربطی نداره شما تو کدوم دانشگاه درس میخونید ، وقتی در مدار قدرتمند باشید و باورهای درست داشته باشید و عاشق کارتون باشید جهان در خدمت شماست و همه چیز به برای شماست ، به نفع شماست یعنی من اینقدر مثال پیدا کرده بودم که از چه دانشگاههای داغونی و با چه معدل های داغونی ولی چه دانشگاههای مطرح آمریکا رفته بودن که برای خودم دیگهباور پذیر شده بودن خیلی خیلی خیلی راحت رفتن به اونجا
یا یک مثال دیگه که خیلی دوست دارم برید ببینید از آقای جک ما جک ما (به انگلیسی: Jack Ma) (زاده 15 اکتبر 1964) کارآفرین، صنعتگر و مدیر ارشد اجرایی چینی است، که در سال 1999 گروه علیبابا را تأسیس نمود. وی در حال حاضر بهعنوان مدیر عامل و رئیس هیئت مدیره گروه علیبابا فعالیت مینماید.
توی گوگل سایت رویال مایند سرچ کنید ، وقتی وارد سایت شدید کمی به پایین سایت بروید و قسمت محتوای رایگان روی کلیپهای انگیزشی بزنید و در صفحه ایی که باز میشه ، صفحه دومش انتخاب کنید و ردیف چهارم نوشته کلیپ انگیزشی – شکست های ثروتمندترین مرد چین ببینید البته باورهای محدودی داشتن که اون اتفاقات افتاده ولی میخوام بگم آخرش دانشگاه هاروارد ازشدرخواست کرده اونجا تدریس کنه .
نکته دیگه تمرکز هست :
قدرت تمرکز
خب من از اصل مطلب شروع میکنم فقط تا آخر خونده بشه
ببین ما فقط یکبار به این دنیا میایم و اصلا هم نمیدونیم تا کِی زنده هستیم ، ممکنه همین یک دقیقه دیگه هم نباشیم و… خب حالا که ما اینقدر فرصت کوتاهی داریم باید به سبک خودمون زندگی کنیم و برای خودمون زندگی کنیم باید این فرصت بسیار مهم و کوتاه با معنی به سر ببریم ، هدفمند ، خلاقانه ، با اهمیت. متفاوت و من میگم میخوام که نشانه ایی از خودم در دنیا به جا بذارم که تا زمانی که بشریت وجود داره ازش استفاده کنه و الگو قرار بده. حالا این دنیا یک سری قوانین داره که من فقط میخوام از یکیش بگم.
اگر نمیخوای یه آدم معمولی باشی توی کار خودت و میخوای که بهترین باشی توی جهان ، باید برای بهترین بودن تمام وجودت بذاری روی اون کار ، تمام وجودت . باید همه چیز تعطیل کنی و فقط روی اون کارت تمرکز کنی اگر میخوای بشی استیون هاوکینگ ، اگر میخوای بشی آلبرت انیشتین ، اگه میخوای بشی رافائل نادال ، اگر میخوای بشی دیکاپریو ، اگر میخوای بشی مایکل جکسون ، اگر میخوای بشی مایکل جردن ، اگر میخوای هرکسی توی جهان بشی که آدم موفقی بوده باید بدونی رمز موفقیت ، ایجاد باورهای درست و تمام وجود روی یک حوزه خاص و تمام قدرت روی حوزه خاص کار کردنِ یعنی هیچ چیز دیگه ایی نیست ، باید تصمیم بگیری ، تصمیمات سخت بگیری ، تصمیمات
ادامه در پیام بعدی
????
سلام به دوست عزیزم و فعال دوره جهان بینی توحیدی 1
یعنی وقتی به این قسمت از متنت رسیدم که گفتی (تولدم هم وسط این دوره هست، کادو تولدم باید بدی حتماااااا، حالا میل خودته میخوای کیف پول شارژ کنی یا کادو فیزیکی بفرستی، اما خب بالاخره استادی باید هوای شاگردتو داشته باشی
البته قانون رو خوب بلدی، از اینجور کامنتا اعراز میکنی???? اما موضوع اینجاست که منم قانون درخواست رو خوب بلدم ؛ اونم در مواجهه با کسی که خودش این قانون رو یادم داده)
اینقدر خندیدم که نگو ، خیلی عالی بود مخصوصا قسمت اعراض کردن استاد ????????
و اما در مورد این سوالت
(( سید حسین تو جلسه 21 روانشناسی ثروت 1 ما رو تشویق کردید به ترین شدن، مخصوصا تو بحث کار، البته تکامل رو هم ذکر کردید که مثلا اول تو محله تو کسب و کارتون بهترین بشید، بعد تو شهر، بعد تو استان و…. ولی اصل موضوع ترین بودنه و با این فایل رایگان آخری یذره تضاد ایجاد کرده برام
اگر وقت کردی یه توضیحی بده قوربونت، دوستان گل خودم هم اگر توضیحی در این باره دارن بنویسن که ذهنم آروم بشه )))
منم خودم خیلی رفتم توی فکر اما با جواب خود گروه به سوالات یک از بچه ها که شبیه سوال تو بود به درک رسیدم و البته خودمم یه نظری گذاشتم در این باره که همینجا برات میذارم ، امیدوارم کمکت بکنه
این متن دوستمون هست
سلام و خداقوت به شما استاد عزیز و دوست داشتنی
الان این فایل رو دیدم بسیار عالی بسیار عالی بود. بسیار ممنونم. دیدگاه جدیدی بهم دادید. خیلی خوشحالم که به این دیدگاه جدید رسیدم. در دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها گفتید: “تمام تمرکزتو بگذار تا در هر زمینه ای که علاقه داری نفراول جهان بشی. “یکی از هدف هایی که دارم به همین صورت نوشتم که نفر اول جهان بشم. با اینکه این دوره رو خیلی زیاد گوش دادم (بالای 80 بار) ، به این موضوع پی نبرده بودم که اگر میخوام نفر اول جهان بشم نباید نیت رقابت داشته باشم. شاید برای دیگران هم این موضوع مبهم بوده. (نمیدونم شاید) .اما حالا به این موضوع پی بردم و الان میرم و در دفتر آرزوهام هدفم رو با تفکر صحیح مینویسم.
خیلی ممنونم استاد که هستی. دوستت دارم. خوش بگذره
حالا جواب سایت
دوست عزیز در جلسه سوم دوره جهان بینی توحیدی استاد توضیحات کامل را داده اند. اما در دوره عزت نفس یا راهنمای عملی در واقع استاد می خواستند باور محدود کننده ای که بسیاری از افراد دارند و فکر می کنند افرادی که به موفقیت های بزرگ رسیده اند دست نیافتنی هستند، را تغییر دهد. زیرا خیلی از افراد به خاطر کمبود عزت نفس هیچ وقت استانداردهای بالایی برای خود انتخاب نمی کنند و فکر می کنند که از افراد برتر رشته خود بسیار کمتر هستند و هرگز نباید به رسیدن به موفقیت های بزرگ فکر کنند.
موفق باشید
اینم لینک این گفتگو
abasmanesh.com
توی دوره جهان بینی هم همین توضیح به یکی از بچه ها داده بودن
حالا اون نکته ایی که من در مورد همین موضوع نوشتم
سلام به استاد عزیزم
استاد یه عالمه ازتون ممنونم که نکته ایی بسیار ظریف و مهمی گفتید که خودم فکر میکردم دارم در موردش درست عمل میکنم ولی تعریفش اشتباه شده بود برام
در مورد ” ترین ها ”
من نزدیک فکر کنم یک ماه پیش یا بیشتر بود که داشتم سخنرانی جان وود مربی مشهور بسکتبال میدیدم که توی سایت تِد دات کام بود
در این باره نکته ایی گفت که اون سری من تونستم درکش کنم ولی تعریفش دوباره تو ذهنم بهم ریخت و الان که شما گفتید دقیقا برام حل شد که البته نیاز به تکرارش دارم تا ثبت بشه تو ذهنم
ایشون خاطره ایی از پدرشون میگن که به ایشون میگفتن :
شما هیچوقت نباید تلاش کنید از کس دیگه ایی بهتر باشید ، هیچوقت سعی نکن از کس دیگه ایی بهتر باشی ، همیشه از بقیه یاد بگیر . هیچوقت دست برندار از تلاش برای اینکه بهترین کسی باشی که میتونی چون این تحت کنترل توئه ، اگر زیاد مجذوب و درگیر و دلواپس بشی ( منظور همون که تمرکزت بره روی ناخواسته ها و احساس بد داشته باشی ) در مورد چیزهایی که نمیتونی کنترلشون کنی ، این تاثیر منفی روی چیزهایی که میتونی کنترلشون کنی میذاره .
اینجا دقیقا داره همینو میگه که وقتی میخوای نفر اول باشی ، این نگاه ذهنت میبره روی رقابت با دیگران ، یعنی تو میخوای مثلا از مسی بهتر باشی و تمرکزت میره روی این موضوع که مسی داره چیکار میکنه ؛ مسی اونجا پسرفت کرد یا… که توی ناخودآگاهت به جای اینکه موفقیتش تحسین کنی آرزو داری که طرف اتفاق بدی هم براش بیفته تا پیشرفتش متوقف بشه ولی اینطور نمیشه و تو همش ذهنت درگیرِ ناخواسته هاتِ نه تمرکز روی خواسته ها و چون روی ناخواسته تمرکز کرده همش احساس بد براش ایحاد میشه و خب طبق قانون جهان احساس بد = اتفاقات بد و به قول جان وود چون تو نمیتونی اون طرف مقابلت ( که یاینجا من مسی رو مثال زدم ) تحت کنترل خودت داشته باشی و جوری که تو میخوای اون رفتار کنه پس خیلی ذهنت درگیر میشه خیلی بهم میریزی خیلی حس انتفام جویانه برات پیش میاد ، حس اینکه طرف زمین بزنی و چون باز نمیتونی همش احساست بد میشه و این احساس بد روی چیزهایی که میتونی کنترلشون کنی یعنی اهدافت ، یعنی خواسته هات ، یعنی باورهای درست و قدرتمند ، یعنی روی قوانین ، یعنی روی داشته هات روی چیزایی که احساست بهتر کنن تاثیر میذاره و از اونا هم دور میشی و کم کم باورهای محدود کننده برات ایجاد میشه ، باورهای کمبود و کلا از مسیر خارج میشی .
برای همین بود که بیل گیتس میگه من در رقابت با هیچکس جز خودم نیستم ، هدف من مغلوب نمودن آخرین کاریست که انجام داده ام . همینه یعنی مثلا امروز درآمدت 100 هزار تومن ، میای روی خودت کار میکنی و باور میسازی و اقدام هایی میکنی که این 100 هزار تومن بشه 500 هزار تومن و همینجور تا هرجا که خودت میخوای ولی در رقابت با بقیه نیستی که فلانی مثلا الان 1 میلیون من باید از اون بالاتر باش و نفر اول باشم یه همچین چیزایی نمیدونم چقدر مثالم باعث درک میشه .
و استاد الان که دارم به موفقیت های گذشتم توی بسکتبال نگاه میکنم میبینم دقیقا همینه ، من اون زمان که اونقدر پیشرفت کردم در سطح کشوری و باشگاهی و این پیشرفت هم زمانش سریع بود نسبتا ، دلیلش اینه که اصلا من اون موقع توی این فکر نبودم که از بقیه بچه ها بهتر باشم یا نفر اول باشم ، واقعا هدفم این بود که تمام تلاشم بکنم که از دیروزم و از قبلم بهتر باشم که بهترین خودم خلق کنم نه اینکه بهترین بازیکن باشم و جالب اینکه یه دوستی داشتم اون دقیقا در رقابت با من بود و میخواست که از من بهتر باشه در صورتی که من اصلا اون موقع معنی رقابت و بهترین نفر بودن نمیدونستم ولی همیشه بعد از مسابقات کشوری من به عنوان بهترین بازیکن از تیم خراسان انتخاب میشدم و الان که این نکته رو شما گفتید و حرف جان وود و بیل گیتس و خاطره خودم از موفقیتهام در بسکتبال واقعا یکی از دلایل عمده ش همین بوده
ممنون از کامنتات توی دوره جهان بینی توحیدی 1
شااااااااد و سلااااااااااامت و ثروتمنننننننند و خنداااان در آرامش خدا باشی
اینم کل سخنرانی مربی بسکتبال
سلام دوباره به همه دوستان
میخوام توی این پیام ، نکته های کاملی که از سخنرانی مربی مشهور بسکتبال آمریکایی جان وود از توی سایت تِد دات کام دیدم براتون بنویسم.
توی پیام قبلی نکته ایی که مربوط بود نوشتم اینبار میخوام تمام نکات بنویسم گرچه بازم بعضی از نکات به این فایل مربوط هست.
ایشون خاطره ایی از پدرشون میگن که به ایشون میگفتن :
شما هیچوقت نباید تلاش کنید از کس دیگه ایی بهتر باشید ، هیچوقت سعی نکن از کس دیگه ایی بهتر باشی ، همیشه از بقیه یاد بگیر . هیچوقت دست برندار از تلاش برای اینکه بهترین کسی باشی که میتونی چون این تحت کنترل توئه ، اگر زیاد مجذوب و درگیر و دلواپس بشی ( منظور همون که تمرکزت بره روی ناخواسته ها و احساس بد داشته باشی ) در مورد چیزهایی که نمیتونی کنترلشون کنی ، این تاثیر منفی روی چیزهایی که میتونی کنترلشون کنی میذاره .
شخصیت با آوازه با هم فرق میکند ، آوازه شما آن چیزی ست که شما کسب کرده اید ، شخصیت شما چیزی است که شما واقعا هستید . و شخصیت خیلی مهمتر از چیزاییست که شما کسب کرده اید
بعضی وقتها فک میکنم که تقدیر باید به ما بخنده وقتی که ما آن رو مقصر میدونیم و اصرار داریم تنها دلیلی که نمی توانیم برنده باشیم این هست که خودِ سرنوشت خطا کرده ( که میگن سرنوشت این بوده و… ) در حالیکه کسانی هستن که بر این باور زنده اند : ما در بین خودمان می بریم و می بازیم ، جایزه های درخشان در قفسه های ما هرگز نمیتوانند بازی فردا را ببرند.
پس تمام تلاش را صرف کردن ، آنچنان از خودِ پیروزی دور نیست و شاید خودِ پیروزیِ پس این تو و من هستیم که سرنوشت خود را میسازیم ، این ما هستیم که دروازه های رو به جلو یا پشت سر را میبندیم یا باز میکنیم ، همیشه پدرم سه جمله رو به من میگفت و این سه جمله ، سه جمله همیشگی پدرم بود ، اینکه ناله نکن ، شکایت نکن بهانه نیار برو توی میدان و هرکاری که داری میکنی با بهترین توانت انجامش بده و بدون که هیچکس بهتر از تو نمیتونه .
من و شما در ته دلمان میدانیم همیشه میشود که تاج از آن ما باشد ، اما وقتی که نمیتونیم بهترین کار انجام دهیم به زبان ساده به بان ساده بهای امتحان را نپرداخته ایم که همه چیز را ببخشیم و چیزی نگه نداریم تا زمانی که واقعا بازی رو برده باشیم .
جان وود مربی مشهور بسکتال آمریکا از سایت تِد دات کام