پس کِی به خواسته ام می رسم؟! - صفحه 10

3059 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    آرش بیدختی گفته:
    مدت عضویت: 4003 روز

    با سلام خدمت استاد عزیزم و گروه تحقیقاتی عباسمنش و همه خانواده صمیمی

    یادمه که سال 93 که با استاد عزیز توسط یکی از دستان خداوند آشنا شدم و وقتی فایلهای رایگان استاد رو دیدم و شنیدم به خدا گفتم این مرد همون فردیه که تو برام فرستادی تا منو هدایت کنی و خیلییی حرفای استاد به دلم نشست و تصمیم گرفتم که بسته قانون آفرینش رو تهیه کنم . یادمه اون زمان من به خاطر ورودی های بسیااار منفی و ذهن بیمارگونه که داشتم دچار جابجایی کشکک پام شده بودم و با جلسات زیاد فیزیوتوراپی و با هزینه های زیاد و آب درمانی تنونسته بودم به خوبی درمان بشم . تا اینکه بسته قانون آفرینش رو خریدم و تمام زمانم رو فقط گوش کردم و تمریناتشو انجام دادم . باورم نمیشد که آروم آروم نه تنها بیماریم کاملا خوب شد بلکه به احساس آرامش عمیقی رسیدم و عاشقانه خودمو و ذره ذره جهان رو دوست داشتم و سعی کردم با انجام تمرینات قانون آفرینش و تمرکز روی نکات مثبت و زیبایی های زندگیم مراقب ورودی هام باشم . من عاشق فیلم و سریال بودم و قبل از این مسیر تمام زمانمو پای فیلم و سریالای هالیوودی میذاشتم ولی وقتی تو این مسیر زیبا قرار گرفتم کلا تلویزیون و ماهواره و تمام فیلم و سریالارو تعطیل کردم حتی صفحه فیسبوکم رو هم بستم و از صبح تا شب فقط جملات تاکیدی قانون آفرینش تو گوشم بود و کتاب 4 اثر و بنویس تا برات اتفاق بیافتد رو میخوندم تا تمام زمان شبانه روزم فقط ورودی های مثبت باشه و نتیجه همه اون کارا این بود که علاوه بر سلامتی کامل و آرامش عمیق و ارتباط عالی با الله تونستم بسته روانشناسی ثروت رو بخرم . از اون زمان 3 سال میگذره و از اون موقع تا 5 ماه قبل به علت اینکه ثبات تمرینات و ورودی هامو رعایت نمیکردم نتونستم نتایج قابل توجهی بگیرم ولی باید بگم که با این وجود اتفاقات بسیااااار زیاد و از خوب تا عالی برام افتاد .

    اما همه اینارو گفتم تا به اینجا برسم که من الان حدود 5 ماه هست که به طور مرتب روی باورهام و ورودیهام کار میکنم به این صورت که از صبح که بیدار میشم فانوس دریایی رو انجام میدم که فوق العاده است . بعدش 1 صفحه قرآن میخونم و لذت میبرم و بعدش با کلامم از خداوند سپاسگزاری میکنم و موقع خوردن صبحانه جملات تاکیدی گوش میکنم و زمانی که توی خونه هستم چملات تاکیدی روانشناسی ثروت 1 رو میخونم و هر زمان که فرصت بشه مثل ناهار و شام جملات تاکیدی رو گوش میکنم و زمانهایی که خیلی محدود هست و نمیشه گوش کرد این جمله رو یا توی ذهنم و یا زمزمه تکرار میکنم که الله به من قول داده که به من بینهایت ثروت میده و شب موقع خواب هم جملات تاکیدی رو گوش میکنم . چنتا عکس هم از خونه های مورد علاقه ام دانلود کردم که اونارو میبینم و کلا توی شبکه های اجتماعی فقط تلگرام رو دارم که بخاطر عباسمنش هست و کلا هیچ شبکه اجتماعی ندارم و کلا تلویزیون و ماهواره و ازین جور برنامه ها رو هم نمیبینم .یکی از کارهایی که به نظرم تاثیر فوق العاده ای توی ثروت و برکت و نعمت فراوان توی زندگیم گذاشته که بخصوص توی این 5 ماه به وضوح خودشو توی زندگیم نشون داده شکرگذاریه از الله . تمیدونید که چه غوغا میکنه این شکرگزاری به خاطر داشته ها . چون بالاترین فرکانس نزدیکی به الله سپاسگزاریه .و جالبیش اینجاست که از وقتی که شکل شکرگزاریمو کمی تغییر دادم به طور فوق العاده ای ورود نعمت و فراوانی و برکت الله به زندگیم چندین برابر شده . بهتون میگم که این تغییر چی هست .من قبلا وقتی که صبحانه و ناهار و شام میخوردم از خداوند با یک جمله تشکر میکردم ولی دو سه ماهی هست که قبل از خوردن صبحانه و ناهار و شام و هر میان وعده ای وقت میذارم و با ذکر ویژگیهای زیبای الله از اینکه این نعمتها رو برام فراهم کرده که بتونم بخورم و لذت ببرم شکرگزاری میکنم و بعد از خوردن هم باز هم به همون شکل وقت میذارم و باز هم سپاسگزاری میکنم از اینکه نعمتای به این خوشمزه ای رو برام فراهم کرده . باورتون نمیشه بعضی وقتا اینقدر داخل یخچالم پر میشه که از جاهای دیگه ام برام وسایل میاد نمیتونم داخل یخچال بذارم از بس یخچال پر میشه و جا نیست .و تمام سعی ام رو میکنم که برای هر چیزی در زندگیم شکرگذاری کنم وتمرکزم رو روی داشته هام بذارم . تمام روز و شبم رو این کارها رو انجام میدم تا ورودی هام با خواسته هام هماهنگ باشه و یه کار دیگه ای هم که میکنم اینه که هر روز نیم ساعت برای خودم وقت میذارم و در مورد اهدافم با الله صحبت میکنم . تمام دوستان و افرادی که با اهدافم ناهماهنگ هستند رو از زندگیم حذف کردم و از تنهاییم لذت میبرم .در پناه الله یکتا باشید .

    تک تک لحظه هاتون پر از اتفاقای قشنگ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 28 رای:
  2. -
    مریم غدیری گفته:
    مدت عضویت: 3775 روز

    به نام فرمانروای هستی

    امروز در اتوبوس بودم که یک خانم با صدای خیلی بلند از مشکلاتش داشت برای دوستش میگفت.اومدم هدفون بزنم و به فایلهای استاد گوش بدهم دیدم هدفون همراهم نیست.گفتم خب بیا به فراوانی ها توجه کن. شروع کردم با علاقه توجه کردن: به به چقدر لباسهای خوشگل، چقدر موبایل،‌چقدر تلویزیون، چقدر دستفروش، و… تا به مقصد رسیدم. نتیجه : چون نمیتونستم اون لحظه قسمت شنیداری رو کنترل کنم شیفت دادم به قسمت دیداری.

    جایی رفتم که داشتند درباره اتفاقات منفی 40 سال پیش حرف میزدند. تمرکز کردم روی قسمتهای مثبت و از توی حرفهای منفی چندین مثبت پیدا کردم که جزء افتخارات کشورمان محسوب میشه. اونا داشتن از نابودی حرف میزدن ،‌من داشتم تک تک چیزهایی که مانده اند را به خودم یادآوری میکردم و بابتش شکرگذاری …یه فیلم از ساخت اسکناس 50 یورویی نشان دادند و گفتند پول در کشور ما ارزش نداره و باز حرفهای منفی…من داشتم از تکنولوژی ساخت 50 یورویی لذت میبردم و به این فکر میکردم چطور برای شاگردهام اونو مطرح کنم که ارزش خوب نگهداری کردن از اسکناس را متوجه شوند. نتیجه : در هر شرایطی میتونیم از دل نکات به ظاهر منفی کلی چیزهای مثبت بیابیم. امیدوارم سودمند باشه برای دوستان.

    در پناه الله یکتا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
    • -
      غزل بانو گفته:
      مدت عضویت: 3099 روز

      سلام دوست خوبم

      کامنت شما عالی بود

      تبریک میگم که کنترل خیلی قوی روی عوض کردن دیدگاهتون نسبت به مسائل مختلف و به ظاهر منفی دارید

      امیدوارم همه دوستان به این توانایی فوق العاده در نگاه کردن به مسائل برسن

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      محمد گلزار گفته:
      مدت عضویت: 3806 روز

      به به

      به به

      واقعا آدم لذت می بره از خوندن این کامنت های زیبا

      خانم غدیری عزیز بهتون تبریک میگم

      شما هنر کیمیاگری رو یاد گرفتید و بهش مسلط شدید.

      واقعا از خوندن کامنتتون لذت بردم.

      موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    سلیمانی خونسرد گفته:
    مدت عضویت: 3747 روز

    سلام خدمت همه ی دوستان عزیز و گرامی ????

    سپاس خدای بخشنده و مهربان را ، بابت این استاد عزیز و این فضای دوست داشتنی و همه شما دوستان گرامی???????????

    سوال مسابقه : با توجه به این که می دانیم کنترل ورودی های ذهنمان تاثیر زیادی در خلق تجربیات زندگیمان دارند ، تجربه شما در مورد کنترل ورودی هایتان و تمرکز کردن بر روی زیبایی ها و خوبی ها را بیان کنید .

    دوستان گرامی به نظر من اگر ما بتوانیم قوانین حاکم بر جهان هستی (همان قوانینی که استاد در دوره های مختلف توضیح دادند) را درست ، درک کنیم تاکید می کنم اگر ان ها را درست درک کنیم بهتر می توانیم بر روی نکات زیبا و مثبت و در کل چیزهایی که به ما احساس خوبی می دهد توجه کنیم و کانون توجه خودمان را کنترل کنیم .

    به طور مثال :

    1٫ اگر من بدانم که یکی از قوانین حاکم بر جهان هستی قانون تنوع و تضاد است و بدانم که اساس زندگی ما در این جهان آزادی است و دلیل این قانون را هم درست درک کنم:

    مثلا بدانیم که این تنوع و تضاد باعث عدم سکون و فاسد شدن جهان می شود چون باعث گسترش جهان می شود.

    این تنوع و تضاد باید رخ دهد تا خواسته های من مشخص شود و بهتر بتوانم به جهان اعلام کنم که چه چیزی می خواهم.

    این تنوع و تضاد باید باشد که افرادی که می خواهند به سمت بدی یا همان شرایط ناخواسته بروند اختیار داشته باشند ، چون اگر همه چیز خوب بود دیگر اختیار انسان معنی پیدا نمی کرد و میزان ایمان افراد مشخص نمی شد چون همه ناچار به یک سمت می رفتند . ولی وقتی خواسته و ناخواسته وجود داشته باشد اختیار معنی پیدا می کند و مشخص می شود که افرد چه خواسته ایی دارند .

    در این صورت است که :

    بهتر می توانم شرایط مختلف و به ظاهر بد ( مثل رفتار های به ظاهر بد مثل فقر ، بیماری و …..) را بپذیرم و نسبت به ان واکنشی عمل نکنم و در صلح باشم و در ادامه فقط روی نکات مثبت و و زیبا و چیزهایی که به من احساس خوبی می دهد تمرکز کنم.

    2٫ اگر من بدانم که هدف من از ورود به این جهان لذت است بهتر می توانم روی چیزهای زیبا و نکات مثبت و چیزهایی که به من احساس خوبی می دهد توجه کنم.

    3٫ اگر من بدانم که این جهان از انرژی تشکیل شده است و این انرژی بی شکل است و این انرژی فقط وفقط به واسطه کانون توجه و باورهای ما است که شکل می گیرد و هیچ چیز دیگری کوچکترین تاثیری در زندگی من ندارد بهتر می توانم خودم را مقید کنم که فقط به نکات مثبت و زیبا توجه کنم و در کل کانون توجه ام را کنترل کنم.

    4٫ اگر ما قانون فراوانی را درک کنیم یعنی بدانینم که نکات مثبت و زیبا در هر جنبه از زندگی ما همیشه در اکثریت است همانطور که خداوند در قران می فرماید اگر تمام درختان قلم شوند و تمان اقیانوس ها مرکب شوند نمی توانید نعمت های من به شما را بشمارید. بهتر می توانیم نکات مثبت و زیبا را در جنبه های مختلف زندگیمان جست وجو کنیم.

    دوستان این نظر من بود که اگر ما هر روز این قوانین را به خودمان یاداوری کنیم وبا مرور ان و یاداوری ان نسبت به خود ان را بهتر و بهتر درک کنیم و به جایی برسیم که با این قوانین در صلح باشیم در ادامه بهتر می توانیم کانون توجه خودمان را کنترل کنیم و بیشتر به زیبایی ها و نکات مثبت توجه کنیم .

    با سپاس از همه شما دوستان و استاد عزیز که نظر من را مطالعه کردین.????????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
  4. -
    پویا غربی گفته:
    مدت عضویت: 3941 روز

    با عرض سلام خدمت خانواده بزرگ عباسمنش و بزرگ خانواده استاد عزیزم

    برای کنترل ورودی های ذهن باید روی دروازه های ذهن کنترل داشته باشیم. گوش، چشم و زبان دروازه های ذهن ما هستند. گوش دادن به اون چیزی که حالمون رو خوب میکنه مثل فایل های صوتی در زمینه موفقیت، آهنگ هایی که دوستشون داریم و با هاشون به قول خودمون حال میکنیم کنترل کننده خوبی واسه دروازه ی گوش هستن. نگاه کردن و توجه به زیبایی ها مثل مناظرطبیعی زیبا ، کوههای بلند، آسمون آبی، گلها و درختان زیبا، افراد سالم و پرانرژی، ساختمونای قشنگ، ماشینای شیک مدل بالاو … و تحسین اونها می تونه بهترین کنترل کننده چشمهای ما باشه. حتی می تونیم تصویر خودمون رو که در کنار ویلای ارزوهامون یا ماشین دلخواهمون با لبخندی که نشان از شادی و رضایت درونی داره با فتوشاپ قرار داده و از نگاه کردن به اون لذت ببریم و سپاسگذار خداوند باشیم. برای کنترل دروازه سوم، بایستی همیشه نکات مثبت و تحسین برانگیز رو به زبون بیاریم. فقط از خواسته هامون حرف بزنیم. جای نمی تونم را با من می تونم عوض کنیم. همیشه از مثبت ترین و پرانرژی ترین جمله ها استفاده کنیم. جوری حرف بزنیم که هم حال خودمون خوب بشه و هم حال مخاطبمون. موفقیت های خودمون و دیگران رو تحسین بکنیم، در مورد اونا حرف بنیم. وقتی به اتفاق خوب رو تجربه می کنیم در مورد اون بنویسیم، با همون حس و حال شادی خودمون رو بیان بکنیم، صدامون رو ضبط کنیم و بعد با گوش دادن به اونها خدا رو بخاطر تجربه این همه اتفاقات خوب سپاسگزار باشیم. و بدونیم خالق ما، کسی که به ما گفته “بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را” خیلی خیلی قدرتمند هستش، فقط همین بس که بدونیم خالق ما 2 تریلیون کهکشان رو خلق کرده … پس با این حال و داشتن همچین خدایی فقط یه کار میمونه و اون خواستن خواسته ها از خالق بی همتاست.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  5. -
    کاربر سایت گفته:
    مدت عضویت: 3609 روز

    ?سلام خدمت دوستای بسیار خوبم ?من از لحاظ مالی هنوز کاری نکردم چون فعلا 18 سالمه و وارد دانشگاه و بحث شغل… نشدم ,ولی دختر شادی هستم و اغلب رو ارتعاش بسیار مثبتی قرار دارم ,بنابراین کارهایی خودم انجام میدم رو توضیح میدم ,مطمئنم ک شما رو هم شادتر و با ایمان تر میکنه?

    ?من طرفدار آهنگ های شاد دهه هشتاد هستم,اصلا ارتباط خوبی با آهنگ های غمگین و فاز عاشق شکست خورده ندارم!آهنگ هایی ک گوش میدم اغلب نه سر دارن نه ته?ولی حس مثبت زیادی رو در سلول ب سلول من ب وجود میارن,البته موسیقی بی کلام شاد و آرامش بخش بهترین نوع موسیقی هستن چون هیچ دیدگاهی رو ب شنونده نمیدن

    ?چیزهای کوچیک مثبت رو جدی میگیرم و براشون خیلی ذوق میکنم,مثلا ردپای کبوترا روی برف رو میبینم ذوق میکنم,یا ی میوه خوش رنگ زرد و قرمز و نارنجی,هوای گرم,هوای سرد,نوزادی ک بهم لبخند میزنه,همه و همه برام بسیار جذاب می نمایند?

    ?بادوستانی هستم ک مثبت هستن دید قشنگی ب دنیا دارن,سخت نمیگیرن,البته نه اینک دید همه دوستان و خانواده من مثبت باشن ,ولی من توجه اونارم هدایت میکنم ب سمت مثبت مثلا دوستم ک ناراحته و من رگ خوابش دستمه?از زیباییش تعریف میکنم و اون میخنده و شاد میشه یا از موفقیت درسی ک داشته و بهترین نمره کلاس رو گرفته یا شجاعتی ک ب خرج داده و زیر بار حرف زور نرفته… .این کار خیلی تاثیر گذاره و سطح انرژی خود آدم و اطرافیانش رو به شدت مثبت میکنه ,فقط تعریف ها واقعی باشن ک حس واقعی در دوست یا مادر … ایجاد کنن

    ?من ب شدت آرزو مند هستم?هدف های مالی زیادی دارم,هدف های عاطفی,معنوی… همه این ها رو در یک دفتر نوشتم و هر روز ایده های جدیدی ب ذهنم برای دست پیدا کردن ب این اهداف می رسه طوری ک 5 برگ شده 100 و چند برگ ایده و هدف و من هر بار ک این دفتر رو میخونم سطح ارتعاشیم خیلی مثبت میشه و انرژی مثبت خیلی خیلی زیادی رو حس میکنم و ی چیز جالب اینک من شروع اهداف مالیم از سال بعد هست برای همین در طی این چند سال ک کاری نمی کردم ایده هام تکامل پیدا کردن و من ی سری ایده کاملا منطقی برای کسب درآمد ماهانه2 میلیارد تومن دارم(البته 2 سال تکاملش زمان می بره )در کل این نوشتن خیلی مفید هست و این دفتر از مقدس ترین چیزهایی ک در زندگیم دارم

    ?محبت کنید و عشق بورزیدمن خیلی احساسات مثبتم رو بروز میدم,هر روز چند بار مادرمو بغل میکنم می بوسم,ب دوستام میگم ک چقدر دوسشون دارم,کمک میکنم تو کارهای ساده حتی و باور کنید انقدر حال آدم خوب میشه ک حد و مرز نداره,لازم نیست کارای خیلی بزرگ بکنیم,هر چند دم دستی ولی عاشقانه?

    ?اصلا و اصلا بارمنفی خاطرات رو با خودتون یدک نکشید ,همه آدما روزای سختی داشتن ,من ی زمانی خیلی گله و شکایت میکردم,ولی الان ک حس مظلوم نماییم فعال میشه? ب خودم میگم فکر نکن ک تو خیلی خاصی و مثلا خیلی مظلوم واقع شدی! برا همه هست همه و همه و با این احساس مسخرت فقط بلا سر خودت میاری,ک چی دیگران دلش برات بسوزه? باور کن نمی سوزه?همه درگیر خودشونن بابا,ب قول ی جمله معروف ب سردرد خودشون بیشتر از مرگ من و شما اهمیت میدن پس خودت خودت رو دریاب??

    ? اصلا چیزی رو ب دل نگیرید 2 حالت داره,یا سوتفاهمه ک ناراحتی نداره,یا هم ازتون خوششون نمیاد ,ک در این صورت خیر پیش,اون مدتی هم ک باهم بودیم خوش گذشت?

    ?آدما رو ببخشید,من ک این کارو میکنم چون اصلا حس میکنم نیازی ب بخشیدن من وجود نداره! اصلا چیزی برای بخشیدن وجود نداره,ی آدم طبق شرایطی ک بزرگ شده,طرز فکری ک داره,احساسی ک داره ی رفتاری رو نشون میده! این اصلا ربطی ب من نداره ,فقط این آگاهی رو ب من میده ک من ی باوری داشتم ک این فرد رو تو.واقعیت زندگیم تجربه میکنم پس میرم سراغ تغییر باوره اصلا کاری ب بقیه ندارم!ک حالا ببخشم یا نبخشم!

    ?ب هیچ وجه تقریبا احساس گناه ندارم احساس پشیمانی هم کلا برام تعریف نشدست,اصلا درک نمیکنم پشیمانی رو! من در یک زمان و مکان و احساس و شرایط عقایدی و باوری… ی کاری رو انجام دادم 5000 بارم برگردم بازم همون کارو انجام میدم! حسرت رو اصلا درک نمیکنم کلا! از این ب بعد رو سعی میکنم ک خودم رو در ارتعاش مثبت حفظ کنم و کارهایی انجام بدم ک بیشتر ب نفعمه?در مورد احساس گناه هم این باور رو دارم خدا بیشتر از من ب من آگاهه و میدونه ک هیچ انسانی هیچ انسانی قصد نداره ب خودش آسیب برسونه و تمام اشتباه های ما نا اگآهانه و ب نوعی از سر جهل هست ,پس تنها کاری ک باید انجام بدم افزایش آگاهیم هست ب همین راحتی?

    ?خودمو درگیر باید و نباید ها نمیکنم,ب خودم اجازه میدم ک روشن فکر باشم و در مورد چیزهایی ک نمیدونم هم میگم ک فعلا در موردش مطالعه و تحقیق نکردم,در کل ب خودم آسون میگیرم?

    ?من حدود5 ساله ک تی وی نمیبینم,ولی ب شدت انیمیشن ها و فیلم ها و کتاب های مثبت رو دنبال میکنم,مثلا هری پاتر خیلی دوس دارم چون بهم این ایمان رو القا میکنه ک در نهایت عشق پیروزه,اصلا لازم نیست ک نگران راه ها,اطلاعاتی ک نداریم,مهارت ها… باشیم ,در مسیر ی ک راهنماش قلب باشه آنچه ک لازمه بهمون نشون داده میشه ,من فیلم هر,رمان هاو انیمیشن هایی رو ک چنین مضمونی دارند رو ب شدت توصیه میکنم,مثل موآنا,سریال روزی روزگاری…?همچنین از طرفدار های بسیار پرو پا قرص فایل های توجه ب نکات مثبت استاد هستم مخصوصا دیزنی لند

    ?بحث نمیکنم,اگ دارن در مورد بد بودن بازار کار… صحبت میکنن من احساساتی نمیشم هیچی نمیگم ,حتی لازم باشه باهاشون همدردی کوتاهی هم میکنم?ب جایی بر می خوره? نه,فقط ته دلم ب حرفای خودمم می خندم و توی ذهنم مرور میکنم ک این حرفا فقط ناشی از باورهای نادرست آین افراد هست ک این واقعیت هارو رقم زده,و ته دلم براشون آرزو میکنم ک حال زندگیشون بهتر بشه و ب مسیر های قشنگ هدایت بشن

    ?اصلا و اصلا و اصلا سعی در ایجاد تغییر در دیگران ندارم,اصلا نمیتونم این کارو انجام بدم,حسرت اینک کاش این افراد هدایت میشدن ی بار منفی رو در من ایجاد میکنه و ارتعاش منو از حالت مثبت دور میکنه ب هیچ وجه این کار رو انجام نمیدم,من ایمان دارم خدا خیلی بیشتر از من تمایل ب پیشرفت بنده هاش داره و خودش حواسش ب همه چیز هست و ریسمان های هدایت رو ب سمتشون دراز میکنه من چی کارم اصلا?

    ?هر وقت اتفاق ناخواسته و ب ظاهر بدی می افته من منتظر میمونم ک ببینم خدا با چه راهکار خلاقانه ای میخواد آخر ماجرا رو ختم ب خیر کنه,و همیشه و همیشه همه چیز ب خیر و خوشی منتهی میشه,اصلا نگران نمیشم بلکه تحت ی چالش شیرین قرار میگیرم ک خب چجوری ی راه حل قشنگ رو امتحان کنم?

    ?اهداف و آرزو هامو ب کسی نمیگم ,ب قول سیندرلا آدم اگ آرزوهاشو بگه اتفاق نمی افته ,ب خاطر اینک اکثرا ذهن های محدود اطراف آماده هستن تا آرزو خوشرنگ ما رو از بین ببرن,برا همین من اصلا چیزی رو نمیگم کاریم ندارم ک بقیه چی فکر میکنن,زندگی خودمه و ارزشش رو داره ک واسه آرزو هایی ک از نظر خودم طبیعی هستن اقدام کنم,بقیه هم زندگی دارن و می تونن نخوان ک ب آرزو های من برسن!?

    ?سعی میکنم نگران چیزایی ک اتفاق نیافتادن نباشم,ب نظر من سختی اونقدر سخت نیس ک ترس از سختی سخته! هر وقت میخوام بترسم میگم خب ک چی?!فوقش دعوام میکنه,فوقش قبول نمیشم…تا فوقش می میرم ???اصلا نگران نباشید ,هر سختی قطب مقابلش با خودش میاره ک تضاد رو حل کنید و ب آرامش و شادی بیشتری برسید?

    در مورد نگرانی اینم بگم گ من این جوری ب قضیه نگاه میکنم ک همه چی دنیا تحت فرمان ایمپریو خدا هستن!ایمپریو ورد فرمان تو فیلم هری پاتر هست ک خواه ناخواه فردی ک جادو میشه تحت فرمان قرار میگیره,من هر جا نگرانم با خودم میگم همه تحت فرمان ایمپریو خدا هستن پس خیالت راحت باشه???

    ?تو خیابون تو مدرسه تو مهمونی…جوری راه میرم ک انگار موفق ترین و ثروتمند ترین و بهترین و مهربون ترین دختر روی زمینم و این سطح ارتعاشی من رو خیلی بالا میبره,انگار ک ب همه خواسته هام رسیدم و از احساس خیلی خیلی زیاد لذت می برم

    ?و ب عنوان مورد آخر بگم ک من خیلی ایمان دارم ب اینک همه چیز قشنگه و خیلی قشنگ تر خواهد شد,ب این ک همه ایده ها و آرزو هام واقعیت51020 سال بعد من هستن,وقتی هم اوضاع سخت بشه فک میکننم ک کل دنیا ی بازی و ی شوخیه برای شاد بودن پس بلند میشم و از کوچک ترین چیزها لذت می برم و ایمان دارم ک خدا دنیا را برای شاد بودن آفرید????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 38 رای:
    • -
      سمیرا نظری گفته:
      مدت عضویت: 3071 روز

      سلام عالی بود دوست خوبم با اینکه کامنتتون و تند خوندم بقدری در کلام قشنگتون آرامش بود ناخودآگاه از درون به آرامش خاصی رسیدم و کامنت زیباتون و کپی کردم که همیشه بخونم واقعا عالی سپاسگزارم آرزو میکنم به تمام خواستهات برسی دوست خوبم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      غزل بانو گفته:
      مدت عضویت: 3099 روز

      سلام و دورد دوست عزیزم

      چقدر انرژی مثبت فراوانی در کامنت شما موج میزد خیلی حس خوبی گرفتم از خوندنش

      بهت تبریک میگم که انقدر قوی و مثبت هستی مطمئنا با این راهی که برای زندگی در پیش گرفتی خیلی راحت به تک تک خواسته هات میرسی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      محمد گلزار گفته:
      مدت عضویت: 3806 روز

      کاربر سایت عزیز، من باورم نمیشه که تو 18 سالته!

      مطالبی رو نوشتی که نشون میده تو به اندازه بزرکان، عالِمی!

      و عالمی که به علمشم عمل می کنه.

      خیلی لذت بردم دختر. تو فوقالعاده ای. از خدا یک دختری مثل تو میخوام برای ادامه مسیر!

      واقعا دمت گرم. خیلی حال کردم.

      آقای عباس منش شما چطوری میخوای برنده رو انتخاب کنی؟ یکی از یکی بهتر. همه دوستان فوق العادن واقعا

      خدایا شکرت به خاطر این همه دوستان فوق العاده و بی نظیر

      عاشق همتونم به خدا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      بهار 😊 گفته:
      مدت عضویت: 2405 روز

      سلام به تو دختر خوب

      سلام به استاد عباسمنش عزیز

      سلام به خانم شایسته مهربان

      و سلام به همه دوستان ️️

      دختر خوب نمیدونم الان چندسالته و به چه موفقیت هایی رسیدی ولی واقعا از دیدگاهت لذت بردم. اینکه یه دختر 18 ساله این شکلی فکر کنه خیلی عجیب و تحیر آفرینه️واقعا بهت تبریک میگم و امیدوارم که همیشه به این چیزایی که گفتی متعهد بمونی و وارد شدن به جامعه نتونه ذره ای در دیدگاهت خللی وارد کنه.

      اینجاشو جهت یادآوری به خودم مینویسم:

      من با آموزه های استاد عزیز به خیلی دستاوردهای زیادی رسیدم به طور خیلی خلاصه بخوام بگم از درامد 500 هزارتومن که اونم سود پولی بود که بانک بهم میداد رسبدم به درامد ماهی پنجاه میلیون و همیشه این گوشه ذهنم بود که استاد میگه درامد شما باید هر روز رو به افزایش باشه وگرنه شما داری سقوط میکنی و خبردار نیستی و من همیشه با وجود همکاران بازاری که خوب خیلی اوقات ناله و شکایت میکردن همیشه به خودم میگفتم اوضاع برای تو فرق داره و همیشه هم فرق داشت. تا اینکه خیلی خیلی نامحسوس درگیر مشکلات خواهرم شدم که چون به من نزدیک شده بود از لحاظ مکانی خیلی بیشتر با من حرف میزد و من خوب برای خواهرم ناراحت میشدم حرص میخوردم و کم کم انگار جهان هم اتفاقاتی از همون دست رو که احساس نگرانی و حرص خودن بیشتری رو در من به وجود بیاره سر راهم قرار میداد و من غافل بودم از اینکه اینا رو خودم دارم به وجود میارم. انقد درامدم بالا رفته بود که کم شدن دو یه نیلیونیه درآمد در ماه اصلا دیده نمیشد تا اینکه بعداز دوسال درامد من به بیست میلیون کاهش پیدا کرد و انگار همون موقع جهان با یه پتک محکم کوبید به سرم که بیدار شو. کی میخوای به خودت بیای. اصلا برام قابل باور نبود!!! همه ش به دنبال دلیلش میگشتم. همه ش توی سایت سرچ میکردم. فایل گوش میدادم. به گزینه های مختلف تو باورهام فکر کردمو درموردشون نوشتم. تا اینکه بالاخره جهان عادل بازم به دادم رسید️️بازم خدای مهربون دستمو گرفت و گفت زیادی خودتو درگیر مشکلات دیگران کردی، چقد خواستی کمک کنی، چقد فایل معرفی کردی بهش ولی وقتی خودش نمیخواد و تو اصرار میورزی نتیجه ش میشه اینکه تو رو هم تو منجلاب خودش میکشونه! خلاصه اینکه خداروشکر میکنم که با اولین ضربه فهمیدم و دوباره در عرض 14 روز من به اندازه درامد دوماه قبلم تونستم درآمد کسب کنم اونم تو زمانی که بعداز تعطیلات عید بود و فقط 14 روز از فروردین مونده بود و همه معمولا میگن فروردین درامد نیس چون مردم تو عید پولاشونو خرج کردن ولی من با تغییر دیدگاهم تونستم به اندازه دوماه درامد کسب کنم ️

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    غزل بانو گفته:
    مدت عضویت: 3099 روز

    هزاران سلام و درود بر دوستان خوبم در خانواده گرم و صمیمی عباسمنش و استاد بزرگوار و عزیزم

    خیلی ازتون ممنونم که باز هم با یک مسابقه فوق العاده عالی فرصتی ایجاد کردید که بتونیم خودمون رو محک بزنیم و از تجربه ها و صحبت ها و دانش دیگران استفاده کنیم. در مسابقه قبلی من خیلی چیزا بهم یاداوری شد و نکات زیادی یاد گرفتم امیدوارم این بار هم بتونم از این فضای مثبت بهترین استفاده رو داشته باشم. از همه دوستانی که شرکت میکنند و با پاسخ های خوبشون باورهای مارو قوی تر و مثبت تر میکنند واقعا ممنونم.

    من وقتی از قانون جذب اگاه شدم در اولین قدم سعی کردم ورودی های ذهنم رو کنترل کنم و هر چیزی که باعث میشد احساس بدی داشته باشم از زندگیم حذف کنم. نکاتی که خودم در این مدت سعی کردم رعایت کنم و خیلی زیاد بهم کمک کرد تا احساسم و باورهام در جهت خواسته هام باشه در لیست زیر نوشتم:

    1٫ حذف کردن اهنگ های منفی: من خیلی اهل موسیقی و اهنگ هستم. در گذشته جدیدترین اهنگ های خواننده های مورد علاقه ام رو دانلود میکردم و بارها گوش میدادم. ولی الان اکثر انهارو کنار گذاشتم چون وقتی به متن و پیامی که خواننده میخواست انتقال بده دقت میکردم میدیدم چقدر منفی و بده و فهمیدم یکی از دلایلی که باعث اتفاقات منفی در گذشته من شده همین اهنگ هاست چون مدام درمورد غم و غصه و جدایی و تنهایی و … حرف میزد.

    خوشبختانه الان سعی میکنم فقط موزیک های بی کلام ارامش بخش یا اهنگ هایی با شعر مثبت و انرژی دهنده گوش کنم. البته زیادم دیگه برای اهنگ گوش کردن وقت ندارم چون بیشتر اوقات فایل های صوتی مفیدی گوش میدم که خیلی بیشتر از اون اهنگ ها برام نتایج خوب به همراه داره.

    نکته ای که در مورد اهنگ ها باید بهش دقت کرد اینه که این نوع ورودی کاملا روی ضمیر ناخوداگاه ما تاثیر داره. حتی وقتی درحال انجام کاری هستی و یک موزیک داره در فضا پخش میشه و بهش دقت نمیکنی ولی اون چیزی که میشنوی مستقیم وارد ناخوداگاهت میشه و در دراز مدت باورهات رو میسازه. هم چنین باید حواسمون به متن موزیک باشه که اون خواننده چی میگه نه اینکه ریتم شاد یا ارومی داره. خیلی از اهنگ ها ریتم شادی داره ولی خواننده داره درمورد بسیاری از اتفاقات منفی و ناخواسته میگه.

    2٫ حذف کردن تلویزیون: وقتی در دوره ها از زبان استاد عباسمنش شنیدم که چقدر فیلم ها و سریال های تلویزیونی سعی داره باورهای مارو منفی کنه یکم به فیلم هایی که میدیدم دقت کردم. واقعا در همشون این مورد به چشم میخورد بخصوص درمورد باورهای فقرآفرین و روابط بد و خیانت. محتوای همه این فیلم ها سعی میکرد نشون بده هرچی فقیرتر باشی، ادم مهربون تر و مومن تر و پاک تری هستی. بنابراین همه اونهارو حذف کردم. الان هیچ برنامه تلویزیونی رو نمیبینم مگر اینکه مصاحبه با افراد موفق و کارافرین یا یک مسابقه ورزشی باشه.

    در ابتدا برام سخت بود که تاثیر تلویزیون رو قبول کنم چون خیلی وقتها سرگرمی من فیلم دیدن بود ولی بعد از مدتی که بطور منطقی درموردش فکر کردم و خودم به بررسی فیلم هایی که دیده بودم پرداختم فهمیدم کاملا این مورد درسته. بعد خیلی راحت تونستم همشون رو کنار بگذارم.

    3٫ حذف کردن اخبار، مجلات و روزنامه های بدردنخور: یکی از عادت های من در گذشته خودن روزنامه بخصوص صفحه حوادث و دیدن اخبار بود. حتما هرشب اخبار میدیدم تا از جدیدترین اتفاقات روز خبردار بشم و تو جمع یه حرفی واسه گفتن داشته باشم. بعدا به این فکر کردم که من اگر بفهمم تحریم شده یا فلان جنگ شروع شده و … چه کمکی به زندگیم میکنه؟ ایا باعث میشه من حالم بهتر شه؟ ایا من اگر اینارو بدونم میتونم کمکی کنم؟ ایا تغییر مثبتی در زندگی من ایجاد میکنه؟ وقتی دیدم جواب تمام این سوالات “خیر” هست با کمال میل همشون رو حذف کردم.

    در حال حاضر جایگزین اینها در زندگی من کتابهای خوبی هست که بهم کلی ایده و راهکار میده و ذهنم رو بازتر و باورهام رو مثبت میکنه. سعی میکنم قرآن، نهج البلاغه، کتاب های استاد عباسمنش، استرهیکس، جول اوستین و … رو بارها و بارها بخونم و در زندگیم بهشون عمل کنم.

    خیلی وقتها افراد برای اینکه در مقابل دیگران ادم اگاه و به روزی به نظر بیان، میرن سراغ اخبار و حوادث و مطالب جدید که بقیه نگن فلانی اصن تو باغ نیس از هیچی خبر نداره. این اتفاق بخاطر کمبود عزت نفس و اعتماد به نفسه. یعنی میخوای اینجوری مورد قبول دیگران باشی و به چشم انها ادم خوب و باحالی باشی. در صورتی که اگر عزت نفست بالا باشه سبک زندگی شخصی خودت رو داری و برات مهم نیس بقیه میخوان چه فکری درموردت داشته باشن و چی بگن.

    4٫ کنترل فضای مجازی: یکی از مواردی که الان همه گرفتارش شدن تلگرام و اینستاگرام و … است. انقدر غرق در این فضای مجازی میشن که وقت برای هیچی ندارن. یه جمله جالب خوندم میگفت نمیدونم چرا هیچ کاری نمیکنم و باز خسته میشم!!! خب جواب مشخصه چون کار کردن فقط فیزیکی نیس وقتی صبح تا شب تو کلی پیج ها و کانال ها و گروه های مختلف چرت و پرت وارد ذهنت میکنی ازت انرژی میگیره و حالت رو بد میکنه واسه همین اخر روز میبینی کار خاصی نکردی ولی انرژی هم نداری.

    بنابراین من هرچی کانال و پیج داشتم که درمورد خبرهای بد بود یا متن های فاز غم و تنهایی و بدبختی منتشر میکرد پاک کردم. حتی از گروه های فامیلی هم لفت دادم چون فقط درمورد اتفاقات بد چت میکردن و خبر میزاشتن.

    5٫ محدود کردن روابط: همه میدونن که انسان یک موجود اجتماعیه دوست داره با دیگران در ارتباط باشه. ولی از نظر من بهتره تنها باشی تا اینکه وقتت رو با افرادی بگذرونی که هیچی به تو اضافه نمیکنن. من دوستانی داشتم ک مدام غر میزدن و ناله و شکایت میکردن یا همش درد و دل میکردن. تقریبا رابطه ام رو با همشون قطع کردم و خیلی کم میبینمشون. همچنین در مهمونی ها هم کمتر شرکت میکنم چون در این جمع ها معمولا حرف مفیدی زده نمیشه.

    یکی از مواردی که اخیرا رخ داد و همه جا اخبرش پیچید زلزله ها بود. همه اطرافیانم درموردش صحبت میکردن خانوادم فامیل و اشناها دوستام و … من در این مدت تا حد ممکن باهاشون کمتر صحبت میکردم و در جمعشون نمیرفتم. بیشتر مشغول کارهای خودم بودم چون نمیخواستم توجه و تمرکزم روی ناخواسته هام باشه.

    نباید برات فرقی کنه افراد چه نسبتی باهات دارن. اگر باعث میشن احساس بدی داشته باشی، درمورد ضعف ها و شکست هات صحبت میکنن، تحقیرت میکنن یا اهل درد و دل و حرفای الکی هستن باید کنارشون بگذاری.

    البته صله رحم خیلی خوبه خیلی سفارش شده اما در حدی که واقعا نیازه نه اینکه انقد مشغول دیگران و حرف هاشون و رفت و امد باشی که از خودت غافل بشی.

    یکی از نکات اینه که ممکنه بهتون برچسب بزنن که خودتو میگیری محل نمیدی گوشه گیر شدی و … یا از سر نگرانی بخوان هی سر از کار شما دربیارن ولی بعد از مدتی به این روند شما عادت میکنن. اگر ببینن قاطع هستید و برنامه خودتون رو دارید و بهش پایبند هستین دیگه کاری باهاتون ندارن.

    6٫ بحث کردن ممنوع: همه ما افرادی رو دیدیم که سرشون درد میکنه واسه بحث کردن معطلن یه بهونه و حرفی پیش بیاد شروع کنن ساعتها راجع بهش بحث کردن و اثبات حرف خودشون. بنابراین اصلا درمورد این اگاهی هاتون با کسی حرف نزنید و اگر احیانا چیزی فهمیدن و هی خواستن بهتون ثابت کنند اشتباه میکنید بهترین کار اینه که جوابی ندید. چون اگر شما هم بخواهید مثل طرف مقابل ثابت کنید حرفتون درسته واقعا یک فاجعه میشه چون اون فرد کلا در مدارش نیست و درک نمیکنه شما چی میگی فقط از دیدگاه خودش همه چی رو میبینه و میخواد شما هم از چشم اون و باورهای خودش همه مسائل رو ببینی. من هر وقت بحثی درمورد خدا و دین و … پیش میومد شرکت میکردم نظر میدادم بعضی اوقات اعصابم خرد میشد ناراحت میشدم اما الان هیچ کاری با کسی ندارم. به قول استر هیکس «من انطور که دوست دارم هستم و اجازه میدهم دیگران انطور که میخواهند باشند.» یعنی کاری به کسی نداشته باش، دنبال قانع کردن دیگران و اثبات خودت به انها هم نرو که پایانی نداره.

    بارها برام پیش اومده که نزدیک ترین افراد زندگیم ازم میپرسن ساعتها تو اتاق چیکار میکنی چی میبینی این فایلها درمورد چیه و … خیلی بهشون توضیح نمیدم چون حس میکنم در فرکانسش نیستن و اگر بخوام بگم بحث راه میفته بنابراین خیلی جواب سطحی میدم یا فایل رایگان میدم گوش کنن که اگر خودشون خواستن ادامه بدن. همونطور که خدا در قرآن گفته: «لا اکراه فی الدین یعنی هیچ اجباری در دین نیست» منم کسی رو مجبور نمیکنم وارد این مسیر بشه.

    این رو هم بگم که همه چیز عادته. انسان به یک برنامه زندگی عادت میکنه و هر روز انجامش میده حتی اگر براش نتیجه ای نداشته باشه. ولی چون عادتش شده و حریم امنشه نمیتونه تغییرش بده. من عادت کرده بودم وقت با ارزش خودم رو پای این فیلم های بیخود تلف کنم اهنگ غمگین گوش بدم اخبار ببینم و … وقتی از تاثیر همه این موارد اگاه شدم و فهمیدم خودم دارم با این ورودی ها و باورهایی که میسازم زندگیم رو خلق میکنم، این خواسته در وجودم شکل گرفت که تغییر کنم بنابراین کاملا سیستم زندگیم عوض شد. خودم اگاهانه و با شور و اشتیاق تمام این موارد منفی رو حذف کردم تا به خواسته هام برسم و حالم رو خوب نگه دارم.

    و اما درمورد تمرکز بهتر و بیشتر روی نکات مثبت و نگه داشتن احساس خوب بدون ترس و نگرانی

    واقعا تا وقتی ایمان نداشته باشی حالت خوب نیس. تا وقتی به خدای خودت اعتماد نکنی ترست از بین نمیره. تا وقتی به خدای خودت توکل نکنی به ارامش نمیرسی.

    مهم نیست چه مذهبی داری اگر خدا رو بعنوان بزرگترین و قدرتمندترین نیروی جهان باور نکنی کافری و نمیتونی ارامش رو در وجودت حس کنی.

    در گذشته من ادم مقیدی بودم اهل نماز و روزه و … ولی ایمان نداشتم. خدارو باور نکرده بودم. به همین دلیل همیشه ترس و نگرانی همراه من بود.اما الان چنان اطمینانی به خدا دارم که براورده شدن خواسته هام رو قطعی میکنم. ایمان دارم خدا به گفته خودش عمل میکنه و به من که ثروت و خوشبختی میخوام بی حساب روزی میده.

    در هر اتفاقی فقط میگم «الخیر فی ما وقع» چون با چشم خودم دیدم که گاهی اوقات نگران بعضی اتفاقات به ظاهر بد بودم ولی اخرش به نفع من شده. اگر در کارم مشکلی پیش اومده، اگر چیزی طبق برنامه ریزی من پیش نرفته و … همگی در انتها باعث رسیدن خیر و برکت به من شده. پس دیگه نگران نیستم و هرچی میشه میدونم که برای بهتر و راحت تر رسیدن من به هدفمه.

    سعی میکنم اگر مشکلی پیش اومد، کاری خوب جلو نرفت و در کل هر اتفاقی افتاد که خوب نبود ارامش خودم رو حفط کنم و بهش به عنوان یک تضاد نگاه کنم که میخواد خواسته من رو بهم بگه یا نشون بده من چه باور منفی دارم که باعث ایجاد این مشکل شده و باید اون باور رو اصلاح کنم.

    مثلا وقتی با مخالفت خانوادم در کارم روبرو شدم فهمیدم من از خانوادم در ذهنم یک مانع ساختم. انها رو افرادی میبینم که میتونن جلوی منو بگیرن پس باید این باور تغییر بدم. باید باور کنم شرایط بیرونی تاثیرگذار نیست و فقط باورهای من موثره.

    وقتی در کارم فروش محصول کم بود و نگران شدن فهمیدم هنوز باور فراوانی و باور ارزمندی کار و محصولاتم در من قوی نیست پس باید بیشتر روی اینها وقت بگذارم.

    هم چنین سعی میکنم به نکات مثبت اون قضیه نگاه کنم و چیزی پیدا کنم که شکرگزارش باشم. مثلا وقتی برادرم باهام دعوا میکنه میگم خدایا شکرت که خانواده دارم برادر دارم در یک خونه خوب و با امکانات عالی درکنارهم زندگی میکنیم. یا اگر مشکلی بود میگم خدایا شکرت که بهم ذهن خلاق و سالمی دادی تا بتونم فکر کنم راه حل رو پیدا کنم، خدایا شکرت که منو به سمت راه حل درست این مساله هدایت میکنی.

    امیدوارم تونسته باشم بخوبی پاسخ بدم و تجربه های خودم رو بگم.

    برای همه شما دوستان عزیز و گروه تحقیقاتی عباسمنش آرزوی ثروت، سلامتی، خوشبختی، شادی و موفقیت در تک تک لحظات زندگیتون دارم. ??????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 31 رای:
  7. -
    حامد گلمرادی گفته:
    مدت عضویت: 4025 روز

    اول از همه از استاد عباس منش سپاسگزار هستم که قوانین را به ما یاد آوری میکنند و همیشه خودشون گفتن هدفشون یاد آوری میباشد و قوانین همینه.

    شخص بنده از وقتی دور روانشناسی ثروت 3 را تهیه کردم و ایمان را نسبت به خداوند قویتر کردم در جلسه (2و3) استاد بسیار زیبا توضیح میدهند. در تمام ابعاد زندگی ام کارهای جالبی بهم الهام میشه و در اکثر مواقع سعی میکنم عمل کنم مگر در بعضی از الهامات که ایمانم ضعیفه و کمتر یا دیرتر بهش عمل میکنم. و باید خیلی روی این ایمان به خداوند کار کنم. و یکی از اون الهامات این بود برای تمرکز بیشتر بر روی نکات مثبت اینکه باورها را در برگه های کوچک نوشتم نام دیگرش (جی برگ)و سعی میکنم هر لحضه با خواندن این جی برگ ها که نوشته شده از باورهای متفاوت از دوره های متفاوت از استاد عباس منش حالم و تمرکزم را خوب نگه دارم و چون رنگی هستند به راحتی میتونم تشخیص بدم این باور برای چه دورهای یا وقتی میخواهم در مورد موضوع مالی، عزت نفس، تمرین کنم کل اون جی برگ ها به رنگ مشخص را جدا میکنم و به مدت یک هفته تمام باورهای مالی را تکرار میکنم البته استاد در دوره قانون افرینش در جلسه 4 در مورد این موضوع توضیح دادند. و سعی میکنم با کلامم با خود صحبت کردن منظورم (باورها) افکارم را به چیزی که میخواهم متمرکز نگه دارم و واقعا معجزه میکنم البته نسبت به انجام این کار (هر چقدر بیشتر تکرار بشه) حتی ملکه ذهن میشه وقتی در حمام هستم این باورها (اینقدر تکرار کردم از بر شدم) با خودم تکرار میکنم تقریبا در هر شرایطی در هر موقعیتی با خودم مدام تکرار میکنم این باورها را. البته این کار را زنان خوب انجام میدن وقتی که در خانه تنها هستند با خودشون صحبت میکنند در مورد موضوعات مختلف و چقدر خوبه از این قدرت کلام استفاده بشه در جهت تمرکز ذهن بر روی خواسته هایمان.

    نکته دوم: به نظرم جمع کردن وسایلی که تمرکز ما را بهم میزنه خیلی تاثیر داره در دسترس نباشه مثل تلویزیون، هر چیزی که تمرکز شما را از بین میبره برید بزارید در انباری اولش سخته ذهن مقاومت میکنه شاید ایمانتان سست بشه و برید بیارید آن وسیله را ولی باید خوتون را نشون بدید دوباره اون وسیله را برگردونید به انباری کمکم ذهنت نجوایش آب میشه و میبینی کار آسونی بود.

    نکته سوم : خودم هدفونی دارم که صدای محیط را میگیره و در اکثر مواقع هم فایل صوتی را گوش میدم(چه سخنان استاد چه صدای ضبط شده خودم) زمانی هم که اطافیان در حل تماشای تلویزیون یا اخبار هستند به راحتی تمرکز را از اون اخبار یا اون ناخواسته بر میدارم البته محیطم را عوض میکنم و به اتاق شخصی خودم میروم.

    نکته چهارم: نوشتن صحبت استاد در یک دفتر خیلی فوق العاده میباشد همین چند روز پیش دور راهنمایی عملی دستیابی به رویاها را مرور میکردم فکر میکنم در جلسه 4 یا 5 دور در مورد قدرت تمرکز استاد توضیحاتی دادند و مرور این مطالب میتونه به شما تمرکز بیشتری بده مخصوصا اگه برداشت های خودتان و تمرینات را در این دفتر نوشته باشید وبعدا که مرور میکنید چقدر از برداشت و دیدگاه خودتان لذت میبرید این دفتر به نظر خود بند مثل یک نور افکن میباشد که با هر بار روجوع کردن و مرور مطالب درک بهتر از گفته استاد دارید و در مورد اون موضوع متمرکز تر میشوید معجزه میکنه حتما تصمیم بگیرید تمام دوره های استاد را وارد دفتر کنید از برداشت خودتان گرفته تا صحبت استاد تا تمرینات معجزه میکنه نقاط قوت و ضعفتان را راحتتر میتوانید شناسایی کنید مثل یک جراح افکارتان را در دفتر بررسی میکنید و بعد اون میکروب (باورها) را جراحی میکنید و از بین میبریش و چقدر لذت بخشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  8. -
    سید گفته:
    مدت عضویت: 3812 روز

    با سلام خدمت خانواده محترم گروه .تجربه ای که در این مورد من به دست آوردم این بوده که قبل از هر چیز بایستی در مورد کلیات این قضیه به باور قلبی برسیم حالا می خواد با مطالعه باشه ویا هر روش دیگه . چون بدون باور قوی کنترل افکار به هیچ وجه امکان پذیر نخواهد بود مثال بخواهم بزنم مثل این می ماند که شما چند فقره چک از اشخاص مختلف در دست داشته باشید که یکی از اونها متعلق به فردی معتبر و دیگری بالعکس باشد.اینجاست که شما اولی را به عنوان وجه نقد روش حساب میکنید و حتی خواستید به جایی یا خریدی برید همراهتون به عنوان یه پشتوانه نگه میدارید ولی دومی را در گوشه صندوق انداخته و باری به هرجهت و زیاد روش حساب نمی کنید ،حالا ببینیم چطور می شود ،نشد هم زیاد سختتون نمیشه.در هر حال به هر طریقی که به این اطمینان قلبی رسیدیم به نظر من و تجربه ای که کردم همان روشی که استاد گرامی نیز در یکی از فایلهاشون اشاره کردند به سازمانی که در مورد ترک اعتیاد بود (اسمش خاطرم نیست) که شعار جالبی داشتند که… برای امروز زندگی کن…می تواند و برای من توانسته،کمکی جدی باشد در کنترل ورودی هایمان ،کفری نشویم که ای بابا تا کی می خوام خودم را بپام و …من خودم با تمام تلاشی که می کردم باز مثلا به وقت رفتن به فضا های مجازی به خصوص اینستا ودیدن ناگزیر مطالب منفی و محدود کننده باریکه هایی وارد باور هایم میشد و زحماتم را به باد میداد و یا عدم تواناییم در خاموش کردن تلوزیون و گذشتن از برنامه هاش،که دلیل اصلی هر دو تاشون هم اوقات بیکاری بود،که در آخر فکری کردم و گوشی موبایلمو تبدیل کردم به یک دوست،حافظه اش را پر کردم از تمام فایلهای صوتی استاد،و نیز چند فیلم در همین زمینه ها و نیز یه برنامه آموزش زبان که خیلی علاقه دارم و یک برنامه قرآن به همراه یک دیکشنری عربی به فارسی و مثل استاد آیه به آیه اش را می خوانم و قوانین حاکم بر جهان را جستجو می کنم و با این طریق ایمانم را هم به قوانین وهم به خدا بیشتر می کنم.در ضمن وقت بیکاری هم ندارم که بخواهم در فضاهای مجازی یا پشت تلوزیون حدر بدهم .در آخر بهترین روش برای جلوگیری از ورودیهای منفی ، جذب و فراهم کردن ورودیهای مثبت است که در اینحال جایی برای منفیها نخواهد ماند ، ببخشید در ضمن جستجو کردن در میان اتفاقات خوب روزانه و مرتبط کردن آنها با قوانین نیز در بالا بردن یقین قلبی کمک زیادی به من کرده.با عذرخواهی از اینکه نتوانستم کوتاهتر بنویسم و آرزوی موفقیت برای همه شما عزیزان وتشکر از استاد عزیز .پولدار و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  9. -
    ابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 3279 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به استاد عزیزم و همراهان گرامی

    زندگی ما بازتابی از باورهای ماست ، همین و بس …

    ایجاد باورهای قدرتمند کننده و کنترل و حذف باورهای ناصحیح رابطه مستقیمی با ورودی های ذهنی ما دارد که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در ذهن ناخودآگاه ما اثر میگذارد و هرنتیجه ای که در زندگی بدست می آوریم حاصل همین باورهاست

    از زمانی که با این سایت و آموزه های آن آشنا شدم با روش های زیر سعی کردم تمرکزم را روی اصلاح باورهای محدود کننده ام بگذارم و تا کنون نتایج بسیار خوب و قابل توجهی گرفتم که مواردی را که انجام دادم حضور شما اعلام میکنم :

    ———————————————————————————————————-

    1- اولین کاری که کردم این بود که تلویزیون را که به اندازه طول عمرم از آن استفاده کرده بودم به راحتی و در یک تصمیم از زندگی حذف کردم و خلاص ( این تصمیم را با همسر و فرزندم گرفتیم )

    2- قبلا هر فیلمی که اکثریت اطرافیانم آن را تحسین و تائید می کردند میدیدم ولی الان با وسواس خاصی فیلم میبینم ، فیلم هایی که می بینم فقط باید به باورهای قدرتمند کننده من کمک کنند و هر فیلم دیگری محکوم به ندیدن است

    3- قبلا هرکتابی که دیگران معرفی می کردند میخواندم یا حداقل قصد خواندنش را میکردم ولی الان فقط و فقط کتابهایی که به نوعی مورد تائید استاد باشد را در لیست کتابهای قابل مطالعه ام قرار می دهم

    4- قبلا وقتی وارد اینترنت میشدم فضای اینترنت من را به هر سمتی که میخواست میکشاند ولی الان فقط و فقط از این سایت و در مواردی هم سایت هایی که نیازهای کاری ام را برطرف میکند استفاده میکنم

    5- قبلا از اینستاگرام و تلگرام به صورت بی هدف استفاده میکردم ولی بعد از درک قوانین متوجه شدم که باید آنها را هم محدود کنم و از تمامی گروه ها و کانالهایی که من را از هدفم باز میداشت و باورهای محدود کننده را گسترش می داد خروج کردم و تمام تمرکزم را روی محتوای اطلاعاتی گذاشتم که در مسیر رشد باورهای قدرتمند کننده ام باشد

    6- تمامی افرادی را که قبلا به علت های مختلف با آنها ارتباط داشتم را از فیلتر کنترلی رد کردم و به ارتباط با آنهایی ادامه دادم که باورهای قدرتمند کننده دارند و هرشخص دیگری که در مسیر رشد باورهای صحیحم نبود را یا حذف کردم یا ارتباطم را بسیار محدود کردم

    7- قبلا در هرکلاس آموزشی که شرکت میکردم تمامی باورهای آموزش دهنده را سعی میکردم الگو برداری کنم ولی الان اگر هم در کلاس آموزشی حضور پیدا کنم فقط افکاری از آموزش دهنده را می پذیرم که همسو و هم جهت با باورهای قدرتمند کننده ام باشد

    8- سعی می کنم اطرافیانم را از افراد موفق و ثروتمند انتخاب کنم و ارتباطاتم را با این افراد گسترش می دهم.

    9- در ملاقات با افراد موفق و ثروتمندان جهت الگو برداری از آنها فقط و فقط باورهای صحیح آنها را میپذیرم زیرا میدانم که همه باورهای آنها نیز صحیح و درست نیست و فقط از نکات مثبت و باورهای قدرتمند کننده شان الگو برداری می کنم

    10- از بحث و جدل و مشاجره با دیگران جهت اثبات باورهای صحیحم به شدت پرهیز میکنم چون این موضوع برایم اثبات شده هست که بحث و جدل نه تنها فایده ای نداره بلکه به ضرر خودم هم هست .

    11- در مواجهه با روزمرگی های زندگیم و حتی در دل طبیعت ، مدام به دنبال الگوها و نمونه هایی هستم که باورهای صحیحی را که جدیدا یاد گرفتم به خودم و در درون خودم آنها را اثبات کنم و به خودم ثابت کنم که جهان قوانین ثابت و پایداری دارد.

    12- به شدت مراقب گفتگوهای درونی ام هستم که مبادا من را به بیراهه بکشاند و با القای باورهای غلط قبلی ام من را از هدفم دورکند ، به محض ورود گفتگوهای درونی نگران کننده و ترس آور و ناامید کننده به سرعت جلوی پیشروی آنها را میگیرم و سعی میکنم احساس خودم را خوب نگه دارم زیرا احساس خوب مساوی است با اتفاقات خوب .

    13- به جای اینکه به نقد دیگران و غیبت کردن و توجه به نکات منفی دیگران بپردازم مدام سعی میکنم خودم را رشد دهم و تمام توجهم را روی اصلاح خودم و باورهایم میگذارم .

    14- با عبارت های تاکیدی در هرفرصتی خودم را بمباران میکنم و بسیار از آنها استفاده می کنم .

    15- بصورت مداوم در برنامه ام هست که از فایلهای سایت و استاد و بسته هایی که خرید کردم استفاده کنم و فایل صوتی آنها را در گوشی ام ریختم و با یک هندزفری روزانه زمان خاصی را به گوش دادن فایل های صوتی می پردازم .

    16- مدام سعی میکنم به تحسین آدمهای موفق و ثروتمند بپردازم و به هیچ وجه از آنها انتقاد نکنم.

    17- خانواده ام ( همسر و دختر 9 ساله ام ) در این مسیرهمراهم هستند و مدام با آنها از رویاهایمان و خواسته هایمان و نکات مثبت و موارد تائید قانون آفرینش صحبت میکنیم و جمع سه نفره ما تبدیل به کارگاه عملی استفاده از قوانین آفرینش شده است و تاثیر این موضوع را به شدت در زندگی مان درک میکنیم .

    18- گاهی به شخم زدن باورهای غلط مذهبی ام می پردازم و تمامی آنهایی را که با قانون همراستا نیست را سعی در حذف یا اصلاحش دارم .

    19- از هرمنبعی که اخبار را روایت میکند روی گردان هستم چون میدانم که پیگیری اخبار من را از اهداف و خواسته هایم دور میکند .

    20- باورهای خرافی را که قبلا داشتم را حذف کرده ام و دیگر به آنها هیچ اعتقادی ندارم .

    21- هرموضوعی که شانس و اقبال در آن دخیل باشد را از ذهنم حذف کردم و باورسازی میکنم که شانس و اقبال وجود ندارد و کنترل زندگی من فقط و فقط در دستان خودم هست.

    22- مطالعه روزانه ترجمه قرآن را به روش صحیح حداقل روزی یک صفحه با توجه و کنجکاوی و نتیجه گیری ضمن تائید آن با قوانین آفرینش دنبال می کنم .

    23- هرجایی که سخن از این میشنوم که عوامل بیرونی نظیر سرمایه اولیه ، سن و جنسیت و هوش و استعداد و … در موفقیت افراد تاثیر داشته آن را در ذهنم تکذیب می کنم و اجازه ورود چنین افکاری را به ذهنم نمیدهم .

    24- حتی در خواب ، خودم را با عبارت های تاکیدی که با صدای خودم ضبط کرده ام بمباران میکنم .

    25- در هنگام رانندگی که بخشی از زمان روزانه ام را به خود اختصاص داده با گوشی موبایلم فایل های صوتی را از خودم ضبط میکنم و به تائید قوانین ثابت آفرینش می پردازم و مدام از هر موضوعی گفتگوهایی را با خودم در موبایلم ضبط میکنم و در فرصت مناسب دوباره آنها را گوش می کنم و این موضوع بسیار تاثیر گذار بوده چون قدرت کلام بی نظیر است.

    26- از هرفرصتی حتی درهنگام انجام کارهای روزمره ، با هندزفری فایل های صوتی گوش می کنم.

    27- برنامه هفتگی را برای پیاده روی دارم و در موقع پیاده روی مدام به باورهای قدرتمند کننده ام توجه میکنم و با خودم صحبت میکنم.

    28- برنامه ای را برای شکرگزاری دارم و سعی میکنم ضمن استفاده از کتاب معجزه سپاسگزاری ، تمرین های آن را روزانه انجام دهم و به این ترتیب توجهم را روی نعمت هایی که دارم بگذارم و احساسم همیشه خوب باشد .

    29- برنامه ای را بصورت مداوم دارم که فیلم راز را حداقل هفته ای یکبار ببینم .

    30- قبلا شاید کمی اهل سیاست و صحبت های سیاسی بودم ولی الان به هیچ وجه خودم را وارد بحث ها و تحلیل های سیاسی نمی کنم و کاملا از این موضوع دوری میکنم .

    31- سعی میکنم پای درد دل آدمهایی که از گرفتاری ها و مشکلاتشان می گویند ننشینم ، قبلا فکر میکردم این دلسوزی و سنگ صبور دیگران بودن یعنی انسانیت و معرفت و الان میدانم که با این کار نه تنها به آنها کمکی نمیکنم بلکه خودم را هم از خوشبختی دور میکنم .

    32- خودروی خودم رو تبدیل کردم به ماشین آموزش و روی فلش مموری فایل های سایت و کتاب های صوتی دارم و در مسیر ترددم آنها را بارها گوش میکنم .

    33- سعی میکنم نشانه ها و نتایج را هرچند کوچک جدی بگیرم و آنها را تحسین کنم و این تحسین ها را در گفتگوهای درونی ام تائید کنم و حتی در مورد آنها فایل ضبط میکنم .

    34 – در هنگام خرج کردن پول سعی میکنم مدام احساس فراوانی داشته باشم و نگرانی و ترس از هزینه هایم نداشته باشم و برای این کار همسرم ایده ای داد که با هم قلکی رو درست کردیم که فیش هایی را که کارت میکشیم و قبلا آن را دور می انداختیم ، همه آنها را جمع میکنیم و در بالای آن فیش ها ده برابر مبلغ خرج شده را مینویسیم و خدارا شکر میکنیم و با احساس خوب باور میکنیم که ده برابر این هزینه وارد حسابمان شده و آن فیش ها را داخل قلک می اندازیم .

    —————————————————————————————————————————

    موارد بالا را از زمانی که به صورت جدی با آموزه های سایت همراه شدم ( از 4 ماه قبل تاکنون ) دنبال می کنم و تاحالا به نتایج خوبی هم رسیدم و با پررنگ تر شدن نتایج ، حتما آنها را با همراهان سایت به اشتراک خواهم گذاشت .

    با آرزوی موفقیت بیشتر و آرامش و خوشبختی برای همراهان گرامی و استاد عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای:
    • -
      ماری جون گفته:
      مدت عضویت: 3301 روز

      سلام

      بابت این تمرینتون که قلک و فیش کارتهاست از اون روزی که کامنتتون رو دیدم شروع کردم به انجامش،یه شیشه بزرگ گذاشتم کنار و با شوق و اشتیاق دنبال فیشهایی میگردم که حتی همسرم خرج کرده و بالاش مینویسم خدایا شکرت که …(همون مبلغ رو مینویسم ولی به تومان) وارد زندگیم کردی،باورتون نمیشه یخچالم پره پره ،طوری که دیگه جا نداره وسایلا یی رو که زمان انقضاشون مدت دار هست رو پله ها گذاشتم،مثله ترشیجات و میوه ها و خرماو. . . این تمرین برا من خیلی مفید بود.سپاسگزارم.

      با آرزوی موفقیت برا همه عزیزان

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        ابراهیم گفته:
        مدت عضویت: 3279 روز

        سلام و وقت به خیر

        خیلی خوشحالم که از این تمرین شما هم جواب گرفتید

        برای خودمون هم خیلی مفید و اثربخش بوده

        انگیزه ای شد تا بهتر و بیشتر از قبل انجامش بدیم و با احساس بهتر

        با آرزوی موفقیت و ثروت بیش از پیش

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      ندا ترکان گفته:
      مدت عضویت: 3618 روز

      سلام دوست عزیز

      عااااالی بود

      ممنونم که کامل و با جزییات برامون نوشتید .

      منم تمام فیشها رو توی کیف پولم نگه میدارم و ماه که تمام میشه , یکی یکی بهشون نگاه میکنم و از خداوند بخاطر خریدشون و اینکه پول داشتم , بسیار بسیار سپاسگزاری میکنم و حال دلم خوب میشه ( البته موقع خرید هم سپاسگزاری انجام میدم ) .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      غزل بانو گفته:
      مدت عضویت: 3099 روز

      سلام و درود دوست عزیز

      خیلی از خوندن دیدگاه شما لذت بردم بخصوص مورد 17 که آرمان منه چنین خانواده هماهنگ و هم فرکانسی داشته باشم. با خوندن نظر شما این اطمینان بهم داده شد که چنین هدفی حتما قابل دستیابی هست. بهتون تبریک میگم که با جدیت این مسیر موفقیت و خودسازی رو ادامه میدید.

      خیلی ممنون بابت اگاهی های خوبی که ارائه دادید. موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    اکرم زینلو گفته:
    مدت عضویت: 3093 روز

    سلام ودرود فراوان به استاد آقای عباسمنش

    به اعتقاد من یکی ازقوی ترین راهکارها یادآوری لحظه به لحظه ی موفقیتهای قبلی حتی کوچکترین خوش شانسی ها وماندن دراون خاطره ها هر چی بیشتر تمرکز میکنیم به موفقیتهای قبلیمون به ذهنمون القا میشه که من بازم میتونم ومثل سوخت عمل میکنه برای هواپیمایی که اوج گرفته تا بلندشه

    شاید بعضیا بگن ما که موفقیتی نداشتیم اما محاله از کوچکترین پیروزیها شروع کنید بعد هدایت میشید به موفقیتهای بزرگتر از به موقع بیدار شدن صبحی که گوشیتونو گذاشتید رو زنگ اما موبایلتون خاموش شده ویا به هردلیل زنگ نمیخوره وشما رو خوش شانسی خودتون سرساعت ناخودآگاه بیدار میشید تاکارهایی که انجام دادید ومنجر شده به موفق شدن …….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای: