پس کِی به خواسته ام می رسم؟! - صفحه 100 (به ترتیب امتیاز)

3059 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حمیدرضا یوسفی گل افشانی گفته:
    مدت عضویت: 3847 روز

    با سلام و درود فراوان خدمت همه ی دوستان و همچنین استاد عزیزم اقای عباسمنش?

    در رابطه با کنترل ورودی ذهنمان ، می توان افعال زیر را انجام داد:

    1) جسارت در حذف کردن (حذف کردن انسان هایی با باور های مخربشون ، حذف کردن حتی یک موسیقی غمگین و منفی، حذف کردن تلویزیون و اغلب فضاهای مجازی و…)

    2)پرسیدن از خود در بیشتر مواقع ، که ایا این ورودی(رفتار ، کردار ،گفتار و ..) میتونه باوری مخرب داشته باشه یا نه؟ در صورت نداستن اینکه ایا باوری مخرب را القا میکند یا نه!؟ میتوان به ویدئو های استاد

    عباسمنش رجوع کرد

    3) بیان نکات مثبت (به عنوان مثال اتفاقاتی که برای شما رخ می دهد جز اینکه به شما نفعی برساند چیزی دیگری نیست و …)

    4)باور داشتن به صحبت های آقای عباسمنش (به نظرم خیلی مهم)یقین بدانیم که حرفهای اقای عباسمنش وحی منزل است و لاغیر.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    باران گفته:
    مدت عضویت: 2899 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز و خانواده بزرگ عباس منش

    سوال : تجربه ی شما در مورد کنترل ورودی های ذهنت چیست ؟

    دقیقا مدتی است که با گوش دادن بیشتر و زمان گذاشتن برای شنیدن فایلهای استاد روی ورودی های ذهن تمرین کنترل کردن را انجام میدهم. شاید همیشه تصورم این بود که فقط قرار است عواملی مانند : رسانه های جمعی و صحبت با افرادی که همیشه منفی نگر و باورهای محدود کننده دارند و به طور کلی تمامی عوامل بیرونی تاثیر گذار هستند. اما در این مدت متوجه شدم که از همه بیشتر افکار درونی خودم و باورهای قبلی و تصویر سازی های منفی قبلی و باورهای غلط مذهبی و بسیاری عادات ذهنی بیمار گونه بیشترین تاثیر را روی من داشته . یعنی متوجه شدم که اول از همه باور ها و تصورات ذهنی قبلی خودم رو کنترل کنم و بعد تمرکز بیشتر رو بتونم بزارم روی عوامل خارجی …..شاید برای بقیه ی دوستان این گونه نباشه اما برای من بود . چون من تقریبا دو سال هست که تماشای تلوزیون رو بطور کلی کنار گذاشتم یعنی مدتها قبل از اشنای با استاد … اهل خواندن روزنامه هم هیچ وقت نبودم فقط به مطالعه کتاب در زمینه ی تربیت فرزند علاقه داشتم . در واقع از این ورودی های تاثیر گذار کمی در امان بودم .

    اما متوجه بودم که تکرار افکار کهنه ی گذشته در ذهنم یکی از پاشنه های آشیل من است که ورودی جدید نبود و در درون ذهنم بود. پس باید از تکرار و مرور انها جلوگیری میکردم . و مدتی است که با پرت کردن حواسم به سمت افکار مثبت و تصویر سازی های زیبا از خانه ی رویایی اینده ام و……..سعی در کنترل بیشتر دارم . بمحض فارغ شدن از کارهای منزل به سمت گوش دادن فایلها میرم اغلب هنگام شستن ظرفها و اشپزی و جارو زدن هم حتی فایل گوش میدم طوری که کار خونه برام لذت بخش تر از همیشه میشه . اما وقتی از فایلها و تمرینات دور میشم با هجوم افکار منفی قبل رو به رو میشم …….ولی هر روز از این شدت کاسته میشه و من خوشحال تر از قبل ادامه میدم . من و همسرم و دو دخترم هم فرکانسی های شادی در خونه هستیم ولی گاهی با مقاومتهایی رو به رو میشیم که تنها راه مقاومت همون کنترل این افکار هست. یک تجربه که بنظرم شاید برای بقیه هم اتفاق افتاده باشه اینه که معمولا بخاطر باور کمبود و محدودیت و عدم فراوانی همیشه به دنبال مرکز خریدهای ارزان بودم و هم مداری های زیادی هم داشتم که دقیقا یک ورودی های منفی برای ذهن من بودند . ولی الان سعی میکنم قیمت جنس رو در نظر نگیرم و فقط به علاقه به جنس و کیفیت و کارایی جنس توجه کنم . بقول استاد مثل سیمان به ذهنم چسبیده بود ولی با تلاش دارم هر روز اونو به حداقل میرسونم .

    راهکار برای تمرکز بهتر

    دوری از افراد منفی نگر

    در صورت ارتباط و صحبت کردن با افراد منفی نگر باید موضوع بحث را ماهرانه عوض کنیم

    کنار گذاشتن حاشیه هایی مثل برنامه های تلوزیونی و فضای مجازی غیر مفید و در عوض جایگزین کردن تصاویر و ویدیو های انگیزشی و مطالعه کتاب های مفید

    خلوت کردن با خدای خود

    یادداشت کردن عواملی که بیشترین تاثیر مخرب را روی ذهن ما دارد و نوشتن جایگزین های مناسب برای هر کدام

    مراجعه به دفتر هدف . وقتی هدفها همیشه جلوی چشممون باشه اجازه نمیدیم ورودی منفی ما رو از هدفمون دور کنه .

    اگر ورودی مخرب مربوط به مسایل مالی بود به دسته چک جادویی خود دوباره نگاهی بیندازیم

    مطمینا موارد بسیار زیاد دیگری هست که دوستان دیگر به انها اشاره کردن .

    با امید موفقیت برای همه ی دوستان عزیز .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      سارا شکری گفته:
      مدت عضویت: 1242 روز

      سلام دوست عزیز

      گفته بودین که به دلیل باور های غلط گذشتتون همیشه دنبال مراکز خرید ارزون بودین ,پاشنه آشیل منم بوده قبلا ولی خدا رو هزار مرتبه شکر به خاطر بودن در این سایت و کنترل آگاهانه ورودی های ذهنم و کار کردن روی خودم ،شرایط زندگیم از همه لحاظ بهتر و بهتر شده

      و دیگه منم قیمت جنس برام مثل گذشته خیلی مهم نیست ،مهم کیفیت و کارایی و زیباییشه که بپسندم

      دیگه دنبال جاهای ارزون هم نیستم مثل قبل

      خداوند رو هزاران مرتبه شکر که میتونیم ،هر کسی میتونه،زندگیشو هر جور که دلش بخواد رقم بزنه

      امیدوارم هر روز نعمت و ثروت و سلامتی و خوشبختی بیشتری رو تجربه کنید❤

      منم مثل شما دو تا فرشته دارم با یه همسر عالی

      انشالله خداوند یه داداش کوچولو هم بده برای فرشته هامون🤭

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    آزی گفته:
    مدت عضویت: 3084 روز

    چرا دیدگاه 3 نفر اول مشخص نیست . البته فکر خوبی است چون مجبور می شویم دیدگاه همه را بخوانیم . هر چند من فکر می کنم برای خواندن این همه نظرات باید دوره تندخوانی را تهیه کنیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    مهدی شاه نظری گفته:
    مدت عضویت: 2746 روز

    سلام دوستان خیلی خوشحالم که اینجا هستم وبا استاد عزیز اقای عباس منش اشنا شدم .دوستان همه چی از خواستن شروع میشه و بعدش حرکت و اگه خواستن با حرکت همراه شد و حس خوبی تو مسیر داشتید دیگه همه چی رو خدا مرتب میکنه.خیلی خوشحالم که در کنار شما هستم و احساس خوبی دارم و از اینکه تنهاییمو با شما سپری میکنم حس ارزشمندی لحظات عمرم رو درک میکنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    شاهین حسن زاده گفته:
    مدت عضویت: 1410 روز

    سلام به همه ی دوستان گل واستاد عزیز

    امروز میخوام در مورد یک سری اتفاقات و نشانه ها که به تازگی در زندگیم رخ داده رو باهاتون در جریان بذارم

    با توجه به اینکه من تازگی عضو سایت شدم هرچند از قبل آشنایی داشتم با این مباحث وبسایت زیبای عباس منش اما تازگی تصمیم به یک جهاد اکبری گرفتم برای تغییر باورهام وشخصیتم

    الان نزدیک یک ماهه که به شدت روی خودم کار میکنم خب خیلی چیزها تغییر کرده خیلی نشونه ها میبینم مثلا یه بار یه پول غیر منتظره ای به دستم رسید که فکرشم نمیکردم

    یا چندین دفعه پول تو خیابان پیدا کردم از اونجایی که من اصلا قبلاً پول پیدا نمیکردم یا نمی‌دیدم اما الان یه طوری شده که هرروز پول میبینم تو خیابان هرروز واقعا برام جالبه

    چون به شدت خودم میخوام از لحاظ مالی رشد کنم از لحاظ ارتباطات بهتر شدم از لحاظ سلامتی بهتر شدم هرچند قبلاً تو این موارد به لطف خداوند مشکلی اصلا نداشتم

    اما هنوز به اون خواسته های که میخوام نرسیدم هرچند خواسته های کوچکی هستند و زیاد بزرگ نیستند ومن به صورت تکاملی خواسته هامو نوشتم ولی خب انتظار دارم که خیلی سریع تر بهشون برسم چون الان دوماهه که خواسته هامو نوشتم ولی هنوز بهشون نرسیدم ولی خب نشانه های که گفتم واقعه میبینم یعنی هرروز نشانه های راجب به ثروت میبینم به وضوح

    ولی خودم احساسم اینه که یکم به خواسته هام چسبیدم ومیخوام رهاشون کنم یعنی بهم الهام شده که رهاشون کنم اما هنوز یه مقاومت های دارم که مطمانم به زودی تواین یکی دوهفته بهشون میرسم با توکل به خدای بزرگ

    برای همتون آرزوی سعادتمندی میکنم از جمله استاد عزیز که واقعا سپاسگذارم هستم اول خدای استاد بعد خودشون که به این مسیر هدایت شدم

    شاد و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    مجید بختیارپور عمران گفته:
    مدت عضویت: 1001 روز

    سلام و درود بر استاد عشق استاد جانان استاد توحیدی رفیق جانان هر شب و روزم که وقتم با تو میگذره دوستت دارم

    یه مشکلی دارم دوستان راه حل میخوام من تو عمل به یسری ورودی ها که صبوری میخواد ضعف دارم مثلا مشکلی پیش میاد زود از کوره در میرم اعصبانی میشم بعضا دادوفریاد میکنم بعد در عرض سیم ثانیه پشیمون میشم تازه راه حل میاد به ذهنم ای وای خیلی راحت میتونستم اینکارو بکنم یا این حرف بزنم این چه کاری بود کردم یخورده کم از خودم اعصبانی میشم و سریع توبه میکتم و استغفار میکنم یا ذکر هواوپونوپونو رو میگم آروم میشم چیکار کنم قبل از اعصبانیت اول فکر کنم بعد تصمیم بگیرم یعنی تو اون تاریکی شروع به درودیوار نخورم یا بعد اعصبانیت حالم خوب میشه اون احساس منفی ارتعاش منفی برام نداره بعداااااا؟؟؟؟ مشکل اساسی من اینه اینو در خودم حل کنم در برابر ناملایمات رفتار یا گفتار اطرافیانم زود عکس العمل منفی نشون ندم سریع پشیمون نشم خدایاااااا کمکم چیکار کنم راه حل چیعل خداااااااااااا?????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      مهدی زیرک گفته:
      مدت عضویت: 726 روز

      با سلام و درود خدمت شما جناب آقای بختیارپور عزیز.

      من داشتم همینطوری کامنت هارو میخوندم که با کامنت شما مواجه شدم و اون رو هم خوندم و خواستم تجربه ای که دارم و کاری که خودم در اون مواقع انجام میدم رو بگم شاید براتون مفید باشه.

      همیشه سعی میکنم از اون کالبد جسمانی به قضیه و موضوعات نگاه نکنم،چون با دید جسم بخوابم نگاه کنیم تا نوک دماغمون رو بیشتر نمی‌تونیم ببینیم،پس سعی میکنم در اون مواقع از یه زاویه دیگه به قضیه نگاه کنم اینکه آقا اصلا هر اتفاقی که هست،بهترین کاری که در حال حاظر میتونم انجام بدم چیه؟ از خودم میپرسم،ایا این موضوعی که پیش اومده 6 ماه دیگه ام برام واقعا مهمه؟ با خودم صحبت میکنم میگم آقا مسئله ایه که پیش اومده الان با ناراحتی و دعوا و سرزنش خودم و دیگران چیزیو درست میکنه؟ آیا انسان حق اشتباه کردن نداره؟

      این سوالات و صحبت های این چنینی رو با خودم مرور میکنم و تاثیر عالی ای داره.

      از وقتی تو این مسیر پا گذاشتم بیشتر دارم سعی میکنم شنونده باشم و عکس العملی نشون ندم،حالا هر اتفاقی میخواد بیوفته هرکی هرچیزی میخواد بگه به خودم یاد دادم برام مهم نباشه هیچ چیزی جز حال خوب خودم.

      هر روز جدیدی که میاد سعی میکنم بیشتر حواسم به توجهم و ذهنم باشه،ببینم الان داره به چی فکر میکنه؟ داره چی میگه،درباره فلان ادمو اتفاقی که افتاده چه برداشتی داره ذهن من؟ خیلی قشنگ میفهمم بعضی اوقات که ذهنم داره چیکار می‌کنه و هرجایی که داره از مسیر دور میشه سریع مخالفشو بلند تو ذهنم میگم و کارمو انجام میدم.

      ذهن ما ادما دقیقا بهترین مثالش مثال تربیت کردن بچه ای هست که بدنیا اومده و حالا خونوادش می‌خوان شروع کنن به تربیت کردنش،دقیقا همونه،هرچی به بچه بگی هرچی یاد بدی هرجوری باهاش رفتار کنه بزرگ بشه همونی میشه که پدر مادر از بچگی تربیتش کردن.

      پس جوری باید حواسمون به ذهنمون باشه که مثل اون بچه هرجا می‌ره مادر یا پدر هستن باهاش مراقبشن و حواسشون هست که بچشون اشتباه نکنه یا اگرم کرد به درستی بهش یاد بدن.

      و در نهایت سپاسگزارم از شما برای کامنت زیباتون و سوالی که مطرح کردید چون برای خودم هم خیلی واجب بود.

      هرکجای این جهان فوق العاده که هستید سرشار از انرژی و عشق بی حدو مرز خداوند باشید همانطور که ابراهیم نبی بود.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
      • -
        مجید بختیارپور عمران گفته:
        مدت عضویت: 1001 روز

        سلام داش مهدی گل

        داداش دمتگرررررم بابت جواب قشنگی که به کامنت من و مشکل من دادی حتما ازین بعد همینکارو انجام میدم و خداروشکر ازاون موقع تا الان یخورده بهتر شدم ولی هنوز کامل برطرف نشد و شما از طرف خدا مامور شدی تا بهم یاد بدی دراین وقتا چیکار کنم خیلی ازت ممنونم که برام وقت گذاشتی و جواب زیبا بهم دادی با راه حل خوب و عالی متشکر ررررررم ازت داداشم موفق باشی همیشه

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    راضیه راضیه گفته:
    مدت عضویت: 3475 روز

    به نام خدای زیبایی ها

    با سلام به استاد عزیزم ، استاد عشق و همه اعضای صمیمی و بی نظیر خانواده عباس منش :

    اولین کاری که من وقتی حالم بد میشه و یا فکرهای منفی به سراغم میاد یا یک مسئله ای آزارم میده انجام میدم این که میام و تفکراتم و تمام اون احساسم رو روی کاغذ انتقال می دم و انقد می نویسم تا خالی بشم بعد خیلی احساس سبک بودن می کنم .و یک جورایی بار اون تفکرات از روی دوشم برداشته میشه و حس می کنم آزاد شدم و حس خوبی بهم میده ، اما یک وقت هایی هست که شاید اتفاق خاصی نیفتاده باشه ولی حس می کنم یکم فرکانسم پایین اومد در این مواقع معمولا کاری که می کنم این که سعی می کنم مکانم رو تغییر بدم مثلا از توی اتاقم بیرون میام اگه امکانش باشه میرم بیرون توی هوای آزاد که همین تغییر مکان در تغییر حالم خیلی بهم کمک می کنه ، اما اگر امکان بیرون رفتن برام وجود نداشته باشه معمولا خودم روم به یک غذای خوشمزه یا یک معجون خوشمزه دعوت می کنم تا حالم عوض شه و همیشه سعی می کنم طعم های جدید رو امتحان کنم و معمولا خیلی مواد مختلف رو با هم قاطی می کنم که هم لذت بخشه هم در واقع ذهنمو رو درگیر می کنه ( چون که من عاشق تنوعم و همیشه دوست دارم مزه های جدید رو امتحان می کنم که یک جورایی هیجان انگیزه، پیشنهاد می کنم این پیشنهاد خوشمزه رو حتما امتحان کنید ) …………

    و اما یک راهکار دیگه که خیلی برام جالب بود وقتی که یک اتفاق به ظاهر ناخوشایند می افته و منم ازش به نفع خودم استفاده می کنم ، بحث تضادهاست که استاد عزیزم بهمون یاد داده و کاری که من میکنم اینه که مثلا چند روز پیش هندزفریم خراب شده بود ، اول گفتم وای حالا چه جوری فایلام رو گوش بدم، بعد گفتم نه راضیه این یکی از اون تضادای با حاله که باید ازش به نفع خودت استفاده کنی و اومدم به خدا گفتم خدایا من یک هندزفری می خوام با این مشخصات ………… (خدا جون من هم سریع میگه اکی) و حالا اتفاقی که افتاد این بود که چند روز بعد داشتم توی کشوی داداشم دنبال یک وسیله ای می گشتم بعد دیدم ااااااا دو تا هندزفری داره !!!! بعد یکیش دقیقا همون چیزی بود که من می خواستم و سریع رفتم به داداشم گفتم چرا دو تا هنزفری داری ؟؟؟ گفت هندزفریم گم شده بود ، یکی دیگه خریدم ، مال خودمم هم پیدا شد ، و گفت ببرش اگه می خوایش و منمممم ذوق زده … خدارو شکر کردم …….

    و یک عادت دیگه که دارم که بهم کمک کرده تا ذهنم تا حدی کنترل کنم اینه که معمولا زیاد با خودم حرف می زنم مثلا وقتی میرم توی حیاط همش خودم رو به عنوان یک ادم موفق که دارن باهاش مصاحبه می کنن و دلایل موفقیتش رو می پرسن تصور می کنم و شروع می کنم به حرف زدن و گفتن دلایل موفقیت هاممم و خیلی هم توی حس میرم ..

    و در نهایت راهکاری که فکر می کنم توی بیشتر موقعیت ها میشه استفادش کرد شکرگزاریه ، شکرگزاری از همین چیزهایی به ظاهر ساده که برامون عادی شدن ولی اگه نباشن زندگیمون می تونه خیلی سخت بشه ، مثل همین برقی که هر روز داریم ازش استفاده می کنیم و اگه یک لحظه بره همه کارامون مختل میشه …… مثل آبی که هر روز داریم به طرق مختلف ازش استفاده می کنیم و خیلی چیزهای مختلف دیگه که در زندگی همه ما به وفور وجود داره……….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    لیلا رستمی گفته:
    مدت عضویت: 2754 روز

    سلام استاد عزیزم این فایل رو چند بار گوش کردم قانون رو مرور کردم به نظرم شدیدا اطرافمون رو کنترل کنیم با چه کسی رابطه برقرار میکنیم و ورودی هامون رو کنترل کنیم تا توجه به مثبت من خودم از وقتی با شما اشنا شدم تی ویمونو جمع کردم کانال اخبار رو حذف کردم الان ذهنم اروم شده از خدا میخواهم بهتر از این هم باشد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    نصرالله منوچهری گفته:
    مدت عضویت: 2918 روز

    اول خدای بخشنده و وهاب رو بینهایت سپاس گذارم که میتونم این مطلب رو به اشتراک بزارم و البته از تجربیات شما دوستان عزیز استفاده کنم . من به مدت هشت ماهه که با یکی از بهترین دوستانم و با راهنماییهای استاد عزیزم سید عباس منش بزرگوار روی فرکانسها و ذهنمون کار میکنیم خدا رو شاکرم نمیگم صد در صد بوده ولی کلا تغییر کردیم از نظر رفتاری و شخصیتی و حتی اتفاقات زندگیمون رنگ و بوی دیگه ای گرفته . به نظر من راههای زیادی وجود داره تا فرکانسهای منفی و ناخواسته رو از خودمون دور کنیم و به جاش به خواسته هامون فکر کنیم و در مسیر درست بمونیم و ادامه بدیم از جمله توجه 1 نکردن به ناخواسته هامون چون باعث احساسات بد میشن و این احساسات بد مسیرمون رو عوض میکنن و اتفاقات بد رو برامون رقم میزنه . 2 غیبت کردن . به دنبال غیبت کردن : قضاوت کردن ، تهمت زدن و خیلی اثرات منفی دیگه هست و این کار باعث میشه ما نکات منفی رو جلوه بدیم و در حقیقت خیلی راحت فرکانسهای منفی رو بهم دیگه و حتی به محیط منتقل کنیم و خیلی سریع از مسیر اصلی دور بشیم . 3 خواندن روزنامه در کل خوب نیست چون همیشه اخبار منفی رو داره و کلا هیچ راهکار مناسبی برای مشکلات نداره پس خوندنش جز ضرر چیزی درربر نداره و فقط فرکانسهای منفی رو تقویت میکنه باید روزنامه خوندن رو ترک کنیم حتی اگر بگیم روزنامه رو میخونیم فقط جاهای مثبتش باز هم اشتباهه چون خواه ناخواه به سمت اخبار دیگه اش هم میریم . 4 دیدن تلویزیون خوب نیست مخصوصا اخبار باعث تقویت افکار و فرکانسهای منفی میشه حتی سریالها که همشون از بدبختی میگن حتی نشستهای جمعی در تلویزیون همش از بدبختی و فقر و حوادث ناگوار میگن مسخره میکنن مردم میخندن ولی نگاه کردنش اشتباهه فرکانسهای نامناسب و منفی رو دعوت میکنیم به شاهراه فرکانسی مغزمون و همه چی رو خراب میکنیم . 5 استفاده نکردن از الفاظ منفی حتی وقتی با صمیمی ترین دوستمون هستیم اینکار کمک میکنه تمرین کنیم باهمه به درستی و نیکی رفتار کنیم که خودش باعث ایجاد فرکانسهای مثبت و عالی میشه و این عمل تقویت میکنه رفتار درست رو در وجود ما .6 هر روز با خداوند مهربان و وهاب صحبت کردن اینکار باعث میشه فقط از خواسته ها و داشته هامون حرف بزنیم و اون چیزهایی که در آینده ما رو راضی و خوشحال میکنه رو با خداوند در میان بزاریم . پس فقط به خواسته ها فکر کردیم از خداوند سپاسگذاری کردیم خداوند منبع انرژی و قدرت و فرکانسه و ما میتونیم با وصل شدن به این منبع افکار مثبتمون رو تقویت کنیم و ورودیهامون رو مثبت کنیم .7 دقت موشکافانه به انرژیهای دور و برمون مثلا حتی به جمله ها دقت کنیم گذرا رد نشیم یا وقت صحبت کردن با کسی دقت کنیم حرفهاش مناسب فرکانس ما هست یانه مطابق فرکانسها و ورودیهای مثبت هست یانه این کار اولش سخته ولی کم کم عادت میکنیم و میتونیم تقریبا مثبت اندیش بشیم و فقط به خواسته ها و فرکانسهای مثبت توجه کنیم با این کار تمرکزمون هم روی خواسته هامون بسیار بالا میره و ما خیلی سریع تر به خواسته هامون میرسیم . خود من قبلا پر حرف بودم الان بیشتر گوش میدم با دقت حرفهای منفی رو اصلا نمیپذیرم حتی به مسائلی که اصلا بمن مربوط نیست به هیچ عنوان وارد بحث نمیشم و به بیل برد ها نگاه میکنم به جمله ها تبلیغات نگاه میکنم خوب باشه لذت میبرم ایده میگیرم برای کارهای آینده ام . پیشرفت کردن در تمرکز رو خواسته هاست که مستلزم تغییر فرکانسها و ورودیهای منفی به مثبته . 8 یکی دیگه از راهکارهایی که فکر میکنم بسیار موثر هست اینکه ما هممون مشکلاتی داریم که شکی درش نیس اما باید سعی کنیم هنگام برخورد با مشکلات آرامشون رو حفظ کنیم و بعد با اون مشکل برخورد داشته باشیم اینجوری هم بهتر فکر میکنیم هم راه حلهای خلاقانه تری سمتمون میاد و اینکه بار انرژی و فرکانس و ورودیهای منفی ذهنمون بسیار پایین میاد و ما راحت کنترلشون میکنیم . در کل باید بگم که سید عزیزم شما هم دستی از بینهایت دست خداوندید بسیار ممنونم که بی دریغ تجربیاتتون رو در اختیار ما میزارید خدا حفظتون کنه . من نصرالله منوچهری یک چیز فهمیدم اینکه پیشرفت در تغییر باورهاست که مستلزم کار کردن رو فرکانسها و ورودیها و خیلی جزئیات دیگست و دیگری شکرگذاری صحیح از خداونده جوری که دلت بلرزه بعد از هر شکرگذاری و این کار هر روز برات تازگی داشته باشه و ادامه بدیم هر دوی اینها رو هم تغییر باورها هم شکر گذاری از خداوند وهاب و هستی بخش . من این کار رو انجام میدم و نتایج بزرگی گرفتم . به امید دنیایی پر از صلح و دوستی و اینکه هم دنیامون آباد باشه و هم آخرتمون . ممنون دوست دار همتونم . در پناه خداوند یکتا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    جواد سردشتی نهی گفته:
    مدت عضویت: 2937 روز

    سلام وعرض ادب خدمت استاد عزیزم و تمام اعضای خانواده صمیمی عباس منش… من اولین کاری که کردم روی شنیده ها و دیده هام کار کردم… دور شدن از فضای مسموم صدا سیما ک اکسیژن خالص نصیبم شد و از یک سری افراد که خود به خود دور شدم… و ضبط صدای خودم ک همیشه گوش میدم و تمرکز روی اهدافم ک البته احساس میکنم همه دوستان این تمرینات رو انجام دادن و در نهایت مقابله نکردن با شر چون هیچ شری وجود نداره مگه به واسطه افکار خودمون… سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: