پس کِی به خواسته ام می رسم؟! - صفحه 114

3059 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    الیناز گفته:
    مدت عضویت: 894 روز

    سلامم

    نمیدونید چقدر با خوشحالی فراوون دارم این کامنت رو تایپ میکنم

    همین الان به یکی از خواسته هام رسیدم

    من دانشگاه دولتی قبول شدم ولی پدرم اجازه نمیداد که اون دانشگاه برم و میگفت نمیخواد بری و مخالفت خیلی شدید میکرد

    ولی من خیلی دوست داشتم برم دانشگاه و تجربه دانشگاهو داشته باشم

    خلاصه که بابام لج و لجبازی و داد و بیداد که نمیزارم بری منم اولش باهاش بحث میکردم ولی بعدش دیگه هیچی نمیگفتم و با خودم میگفتم تو روی باورهات کار کن خودش میاد میگه برو دانشگاه

    این وسطا خیلی ذهنم میرفت رو ناخواسته ها که اگه نشه چی میشه و من مطمئنم بابام نمیزاره

    ولی من همش ذهنمو کنترل میکردم و جملات تاکیدی میگفتم

    جملات تاکیدی که همش میگفتم:

    پدر من هیچ‌ قدرتی نداره و تنها قدرت این جهان رب هست

    +تنها قدرت جهان رب هست و اگه با خدا یکی باشم هیچ چیزی حتی پدرم در زندگی من تاثیری نداره

    یا میگفتم این موضوع که بابام اجازه نمیده برم دانشگاه رو باور نکن

    حالا این وسطا کلی همش نجوا میومد که ناامیدم کنه ولی من هی جملاتو تاکید میکردم و خیلی به ارامش میرسیدم( خلاصه خیلی هم اسون نبود کنترل ذهن ولی به قول استاد وقتی کنترل ذهن رو به هر قیمتی انجام میدی اتفاقات خوب میفته)

    خلاصه امشب بابام به یکی از دوستاش که استاد دانشگاه بود زنگ زد و در مورد رشته و دانشگاهی که قبول شدم پرسید و اون فرد هم خیلی خوب گفت طوریکه پدرم راضی شد و اجازه داد برم دانشگاه

    و مطینم این فرد دستی ازدستان خداوند بوده برای اینکه زمینه رو فراهم کنه که بابام راضی شه برم دانشگاه

    و میدونید این اتفاقات در چند روز اتفاق افتاد؟!جمعه نتایج اومد و پدرم فهمید و خیلی مخالفت شدید داشت و نمیذاشت و امروز دوشنبه هست و پدرم راضی شد یعنی یک هفته هم طول نکشید تا با این کنترل ذهن به این خواسته ام رسیدم

    خیلی خوشحالم

    من تازه قوانین رو دارم درک میکنم و این اغاز راهمه و خوشحالم که در این مرحله تونستم‌ از پس استقلالم برای رفتن به دانشگاه و رفتن به یک شهر دیگه بر بیام

    قوانین جواب میده دوستان باور کنید

    کنترل ذهن مهمترین موضوعه

    خدا پناهتون باشه

    1402/9/17

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
    • -
      رضا زارعی گفته:
      مدت عضویت: 1034 روز

      سلام دوست خوبم

      مرسی بابت تجربه ای که باهامون به اشتراک گذاشتی و باعث تقویت ایمانمون شدی

      تحسینت میکنم بابت توانایی کنترل ذهنت و این توانایی می‌تونه هزاران بار و بی انتها بهتر و بهتر بشه و این نکته که هیچ‌کس هیچ قدرتی در زندگی من نداره به غیر از فرکانسام و باورهای خودم و این یعنی توحید واقعی و کل داستان همینه و سپاس گزارم بابت اینکه نوشتی و یادآور شدی .الهی

      لحظاتت سرشار از آرامش باشه و کلی تجربه های فوق العاده شیرین داشته باشی در ورود به مسیر ناشناخته ها .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      معصومه گفته:
      مدت عضویت: 1043 روز

      سلام عزیزم تبریک میگم عزیزم

      بابت قبولی دانشگاه و رسیدن به هدفت و از همه مهمتر بهت تبریک میگم که چقدر زیبا تونستی کنترل ذهن انجام بدی و به نتایج دلخواه که همون خواسته قلبیت بوده برسی

      دختر خوب لذت بردم از نحوه کنترل ذهنت مرسی که این اتفاق را با ما به اشتراک گذاشتی

      امیدوارم همیشه در همه حال موفق و پیروز باشی و در پناه خدای مهربان

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    گلاله خسروی گفته:
    مدت عضویت: 879 روز

    به نام خدا

    سلام خدمت تمامی عباسمنشی های عزیز و از استاد و شریک عالی زندگیش و دیگر دوستان عباسمنشی تشکر میکنم

    خدایا شکرت به خاطر قرار گرفتن در این مسیر ،

    من وقتی حرفایی رو که ترس و فقر و کمبود و بیماری، ترس و استرس باشه و نمی‌خوام بشنوم معمولا خودم رو از اون جمع ها دور میکنم یعنی بوده در گردش خانوادگی بودیم حرفاشون رو دوست نداشتم همراه با خواهر هم فرکانسی به بهانه دیدن جاهای زیبا ی دیگه پاشدیم رفتیم.

    ویا در جمع خانم های فامیل همسر خیلی آشکار حرفاشون رو قطع کردم و به بهانه دنبال پسرم بودن رفتم تو حیاط نشستم یعنی اعراض کردم

    تو جمع خانوادگی پدر تلویزیون رو گذاشتن رو اخبار منفی در هنگام شستن ظرفها ایت الکرسی رو می‌خوندم به محض تموم شدن ظرفها پاشدم رفتم تو اتاق دیگری نشستن البته وقتی در این مسیر قرار میگیری خداوند خودش مسیر و هموار می‌کنه من در خانه خودم اصلا تلویزیون رو اخبار و سریال یا موارد دیگر نمیزارن فقط رو کارتون و به طرزشگفت انگیز همسر موافق این هست و خداوند مدار اون رو در رابطه با اخبار و موارد دیگر با من همراه کرده با این که در گروه عباسمنش نیست ،کلا خیلی دنبال حرف زدن نیستم و کوچکترین وقت بی کاری که گیر میارم میرم در سایت عباسمنش که بهترین کمک برای کنترل ذهن وپرورش اونه خدا ازشون راضی باشه.شادوسالم وثروتمند باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  3. -
    مینا رحیمی گفته:
    مدت عضویت: 767 روز

    سلام استاد امید وارم حالتون همیشه خوب باشه

    استاد من توی قانون رهایی خیلی مشکل داشتم راستش خوب من اولین فایلی که از شما گوش کردم در مورد فرکانس بود و خیلی خوب روش کار کردم من بعضی موقه ها یه چیزی میخواستم مثلا سعی می‌کردم فرکانسی مثل اون رو بفرستم ولی چون رهاش نکرده بودم بهش نمی‌رسیدم و همیشه برام سوال بود

    ولی با گوش دادن به این فایل خوبتون من فهمیدم که چه همه چیز انقد واگیر نباشیم

    استاد ازتون ممنونم که انقدر فایل های خوبی در مورد قانون جهان هستی با ما به اشتراک میگذارین

    سپاس گذار خداوندم که شما رو سر راه من قرار داد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  4. -
    مهران سرگزی گفته:
    مدت عضویت: 914 روز

    سلام استاد عباس منش عزیز امیدوارم همیشه کنار عشقت روزو شبای عالی رو سپری کنی و زندگیتون سرشار از عشق و ثروت و عزت و سلامتی و شادی باشه

    .

    .

    الانی که دارم براتون این متنو میفرستم اوایل 30 سالگیمه و تو یک باشگاه بدنسازی نظافتچیم

    اما حالم خوبه به خاطر مطالعه ی هر روز ه ی سایت شما هر روز حالم خوبه

    کارم تو باشگاه شستن توالتو حمامو تمیز کردن دستگاه ها و اینه و شیشست اما حالم خوبه

    دارم تو خونه ای که زندگی میکنم یکی از اتاقارو تبدیل به دفتر شرکت خودم میکنم

    خدارو شکر حالم خوبه

    تا چند ماه دیگه با امیدو ایمان توکل، نیرو میفرستم سرکار و خودم دیگه کار نظافت انجام نمیدم

    اما همین حالا حالم خوبه

    دارم تکامل خودمو طی میکنم هر روز دارم از درون و بیرون کمی رشد میکنم و حالم خوبه

    خدارو صد هزار مرتبه شکر تمام زندگیم داره به گونه ای پیش میره که حتی میلیاردر شدنمو همین حالا دارم میبینم و دارم هر لحظه بخاطرش جشن میگیرم خدارو صد هزار مرتبه شکر حالم خیلی خوبه تاحالا هیچوقت تو زندگیم اینقدر حالم خوب نبوده

    سپاس بابت وجودتون بابت سایتتون بابت کلیپاتون بابت این همه عزیزو هم فرکانسی کخ توی این سایت فعالا و با خوندن کامنتاشون حالم خوب میشه

    خدانگهدارتون و حالتون همیشه خوب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای:
  5. -
    الهه عسگری گفته:
    مدت عضویت: 967 روز

    سلام و عرض ادب خدمت دوستان هم فرکانسی عزیز .وقتی این فایل رو گوش دادم استرس و اضطرابم ناشی از رسیدن به رویاهام کمتر شد و باید بارها گوش بدم .تصمیم گرفتم که در این مسیر رسیدن به اهدافم هرروز در لحظه زندگی کنم فایل هامو گوش بدم و سپاسگزار هر نعمت و اتفاق قشنگ هر روزه م باشم ،دیگ نگران مقصد و اینکه کی به خواسته هام برسم باشم .چون همین الان هم با خودم در صلحم ،روی عزت نفسم کار میکنم هر لحظه قدردان داشته هام هستم و تمرکزم روی زیبایی ها و نعمت هاست .همین لحظه آرامش دارم و رابطه عمیقی با خدا برقرار کردم ،نمیخوام نگران روز نیامده باشم و در ذهنم برنامه ریزی دقیق برای افتادن اهدافم بکنم و مضطرب بشم .می‌خوام تکاملمو طی کنم لذت ببرم و هرروز بهتر از قبل باشم و منتظر این نباشم که به اهداف بزرگتر برسم .هر روز پیشرفت هامو جشن میگیرم و خوشحالم .

    در مورد راهکار های کنترل ذهن خودم اول حذف تی وی و اخبار هست ،حذف روابط سمی و آزار دهنده و کم کردن فضای مجازی .نوشتن شکرگزاری های هر روزه برای نعمت ها و اتفاقات مثبت زندگیم و ارزشگذاری اون ها.تمرکز روی خودم و رشد هرروزه م.تجسم آینده و خواسته هام ،پیداکردن نکات مثبت و خوش بینی در هر اتفاقی .حذف آهنگ های منفی و غمگین و ناامیدانه.

    ما باید در لحظه زندگی کنیم و جوری که در هر لحظه از خودمون راضی باشیم و خوشحال .امیدوارم تک تکتون بااحساس آرامش و رضایت قلبی لحظات زندگیتونو سپری کنیم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  6. -
    علیرضا ادیب پژوه گفته:
    مدت عضویت: 842 روز

    بنام خداوند خالق قادر بسیار بخشنده مهربان

    ضمن سلام و درود و سپاس فراوان از شما استاد عباسمنش عزیزم ، من قریب به یکسال هست که با آموزه‌های انسان ساز و آگاهی دهنده و زندگی ساز شما آشنا شدم و در این مدت از فایلهای عمومی شما در این سایت وزین و پر خیر و برکت استفاده میکنم ، اوایل من هم خیلی خیلی عجله داشتم که یک شبه راه صد بلکه هزار ساله را طی کنم ولی با بیشتر گوش دادن و بررسی بیشتر بر آموزه‌های شما و فایلهای بسیار عالی شما به این آگاهی مهم رسیدم که ؛ (( تو خود پای در راه بنه خود راه بگویدت که چون باید کرد…)) لذا سعی در فهم بیشتر و حتی بارها گوش‌دادن و توجه کردن بیشتر نمودم ،

    و البته در همون زمان هم شیطان و وسوسه‌های شیطان و نفس و ذهن ، من را رها نکردند ولی باز با کمک گرفتن از فایلهای صوتی و برنامه‌های شما خودم را در مسیر محکم‌تر حفظ کردم و شاید بتوانم با مثال اینطوری بگم که چه تندبادها و طوفانهای مخربی رو پشت سر گذاشتم تا به این علیرضا بی که الان هستم برسم و خداروشکر واقعاً خداروشکر خدارو بینهایت سپاسگزارم که به این نقطه امروز و نسخه امروز خودم رسیدم و به عقب و اول مسیر حرکتی خودم که نگاه میکنم ، بسیار بسیار تغییر و تحولات خوبی را الان میبینم که همه از الطاف و عنایات الهی الله ربّ العالمین و لطف و محبت و آموزه‌های بسیار بسیار عالی شما … که بارها و بارها با چشمان اشکبار از ذوق و شوق خدا را شکر کردم از اینهمه لطف و توجه و عنایت های عالی خدای مهربان و بسیار بسیار بخشنده…. استاد خیلی خیلی خیلی ممنون و سپاسگزارم ازت همانطور که خداوند متعال فرموده (( لم یشکر المخلوق و لم یشکر الخالق ، تشکر از مخلوق همان سپاس و تشکر از خالق است …)) با آرزوی موفقیت و شادکامی و عافیت و بهترینها و عالیترینها برای همه عزیزان خانواده خوب و صمیمی نورانی سایت عباسمنش و این راه ادامه دارد….

    علیرضا ادیب ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  7. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1174 روز

    سلام استاد عزیز

    سلام دوستان خوب خودم

    من کی به خواسته خودم می رسم

    خیلی و بارهای بار این سوال را از خودم پرسیده ام

    نکته زیبا اینجا است که من از زمانی که شروع کردم به کار کردن روی خودم حس و حالم خوب شد

    جهان هستی هم کمک کرد به من برای بهتر شدن خودم و بهتر کار کردن روی خودم

    جوری شرایط و موقعیت ها را برای من آماده و مهیا کرد تا من براحتی بتوانم روی خودم کار کنم و بهترین شرایط را برای خودم بسازم

    وقتی که من در ذهن خودم در مورد یک خواسته ترس داشته باشم و یک جورایی خودم را و دست یافتن به آن را از خودم دور بدانم بی شک من از آن خواسته دور و دورتر می شوم

    اما زمانی که حالم خوب است و در مسیر درست هستم بی شک من موفق و موفق تر خواهم بود و این حال خوب فاصله من را تا رسیدن به خواسته ام کوتاه و کوتاه تر می کند

    یک نکته دیگر را باید در نظر بگیرم که همیشه باید به دنبال حال خوبی ها و زیبایی ها باشم

    هر چه بیشتر من نگاه زیباتری به جهان پیرامون خودم داشته باشم به همان نسبت بیشتر و بیشتر خوبی ها و زیبایی ها و حال خوبی ها نصیب من می شود و حال من را خوب و خوب تر می کند

    ممنونم استاد عزیز

    سپاس از خدای خوب خودم

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      فریبا گفته:
      مدت عضویت: 1269 روز

      ممنون دوست عزیزم به خاطر پاسخ خوبی که نوشتی. یه سری مطالب برام یادآوری شد.

      من چه زمانی به خواستم میرسم؟ زمانی که خواسته ی من برای من بدیهی و طبیعی باشه.

      حالا چه زمانی خواسته ام برام بدیهی و طبیعی میشه؟ زمانی که به زیباییها و فراوانی ها توجه کنم، درکم از زیباییها و فراوانیها بیشتر میشه.

      یعنی زیبایی و ثروتی که اطرافم هست رو ببینم تا بتونم ثروت و فراوانی و زیباییهای بیشتر رو درک کنم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    الیناز گفته:
    مدت عضویت: 894 روز

    سلام و درود خدا به دوستانی که در راه شناخت این قوانین و خداوند قدم برداشتن.

    درسته که نتایجی که گرفتم زیادی بزرگ نیست ولی همین نتایج کوچیک ایمانمون رو تقویت میکنه.

    اگه بخوام از نتایجم بگم:

    من گوشیم خراب شده بود و هیچ گوشی نداشتم برای اینکه درسام رو بخونم و خیلی گوشی نیاز داشتم و اصلا نمیدونستم چیکار کنم و یک هفته بدون گوشی بودم و شب و روز گریه میکردم تا اینکه با خدا صحبت کردم و گفتم خدایا کمکم کن یک چیزی بگو اروم بشم و بهم گفت آروم باش از جایی که فکرشو نکنی بهت میرسونم و شب و روز همین جمله رو تکرار میکردم و دو روز نشده بود داییم فهمیده بود که من گوشی ندارم و چون خودش یک گوشی جدید خریده بود گوشی قبلیش رو به من داد و من اونجا تاثیر کنترل ذهن رو دیدم

    یک نتیجه دیگه اینکه پدر و مادرم فهمیدن که من دوست پسر دارم و گوشیمو ازم گرفتن ولی من خیلی وابسته به گوشی بودم و این جمله رو تکزاز میکردم که اروم باش درست میشه اروم باش درست میشه و تا شب نشده بود یعنی یک روز کامل هم نشد که گوشیمو پس دادن چون دفعه های قبل این عمل یکماه هم طول میکشید

    و اینکه من یکبار میخواستم برم دوست پسرم رو در جای دیگه یعنی در شهر بزرگ ببینم و چون خودمون تو شهرستان بودیم این عمل برام خیلی سخت بود ولی من این جمله رو همش تکرار میکردم که من براحتی میتونم برم پیشش و تونستم براحتی و تنها برم پیشش و همو ببینیم

    اینم بگم مواقعی که توی رابطه عاطفیم مشکلی پیش میومد من سریع ذهنم رو کنترل میکردم و همون رابطه که به مشکل بر خورده بود خیلی عالی برطرف میشد

    جالبه که این نتایج رو گرفتیم ولی بازم بعضی اوقات اینارو یادمون میره و اشفته میشیم و این کامنت کذاشتن ها فرصت خوبی برای یاداوری این مطالب هست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
    • -
      مهدی رجبی گفته:
      مدت عضویت: 3853 روز

      سلام و درود فراوان به الناز خانم عربی عزیز

      خیلی خیلی پسندیدم و کیف کردم و بسیار خوشحال شدم که اولا با صداقت و صراحت نتایجتونو نوشتید و حس کردم همون چیزی که واقعاً هست رو بیان میکنید و هم اینکه کاملا ملموس و کاربردی و دقیق هم نوع تمرین و عبارت تأکیدی که بکار بردید و نوع نتیجه و مسأله رو همه رو شفاف اشاره کردید.

      خیلی نتایج جالب و باحالی بود.

      و حتی دوستانی که در بخش عقل کل خیلی دوست دارند و نیاز دارند نتایج ملموس رو بخونن، یکیش نتایج شماست.

      نمی‌دونم چند سال دارید ولی حس میکنم خیلی جوان باشید ولی این کنترل ذهن و این فرکانسه ایمان به غیب کار خودشو براتون انجام داد.

      آفرین. لذت بردم و به ذوق اومدم که در جواب براتون بنویسم.

      موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    فائزه رحیمی انگار گفته:
    مدت عضویت: 1264 روز

    سلام استاد عزیزم و مریم جان

    من میخوام اینکه چطوری روی نکات مثبت تمرکز میکنم براتون بگم

    من و خواهرم دوتایی وارد سایت شما شدیم و داریم از فایل ها استفاده می‌کنیم و ما یک گروه دونفره توی تلگرام زدیم که هر شب حداقل ده تا از نعمت های خوبمون و اتفاقات خوبی که اون روز برامون رخ داده رو میگیم که ایده همین رو هم از کامنت دوستان عزیزم توی دوره عزت نفس گرفتم و اینکه توی اون گروه اصلا حق حرف زدن درباره چیزهای ناجالب رو نداریم و فقط از نتایج خوبمون از عمل به آگاهی ها و تمرین ها ،الگو برداری هامون و در کل چیزهای خوب رد و بدل میشه

    اینم باعث شده که هرکاری که میکنم ،هرجایی که میرم دنبال یه زیبایی و قشنگی باشم که برای خواهرم تعریفش کنم و یا عکسشو فیلمشو بگیرم توی گروه بفرستم و اینکه چون من به غیر از خواهرم دیگه تغریبا با کس دیگه ای خیلی حرف نمیزنم توی فضای مجازی که خیلی کنترل کردن ذهنم رو راحت کرده برام

    و به خودم تعهد دادم که آگاهانه حواسم باشه اگرم توی جمعی بودم هرگز اتفاقات ناجالبو تعریف نکنم و اگه خواستم چیزی بگم دهنمو ببندم

    بعضی جاها هم که این نجوا ها شروع میکنه به حرف زدن یه روشی پیدا کردم تا صداشو نشنوم تا اون میاد چرت و پرت بگه ،منم شروع میکنم به حرف زدن منم دقیقا برعکس اونو میگم ،حتی توی چیزهای ساده ،یک مثال براتون میزنم یکبار مغازه ای که توش کار میکنم به من گفتن که یک ساعت زودتر در مغازه رو ببندم و برم و نجوا ها شروع کرد که وای یعنی چی شده ،برای چی گفت 1 ساعت زودتر برو ،یعنی دیگه منو نمی‌خوان، دیدم خیلی داره حرف میزنه منم شروع کردم ،گفتم اگه به خاطر این باشه که یه اتفاق خوب میخواد برای من بیوفته چی ،اگه یه فرصتیه که برم یکم بیشتر استراحت کنم چی ،اگه قراره یک خبره خوب بشنوم چی و با شروع کردن به حرف زدن خودم راجب چیز های مثبت صدای اونو کم میکنم

    و یکی از چیزهایی که اصلی ترینشه گوش کردن به فایل های سایت و خوندن کامنت ها که خیلی خیلی خیلی تاثیر گزاره مخصوصا اینکه میبینی خیلی ها هستن که دارن این راه رو میرن ،تجربه هاشونو میخونیم واقعا فوق‌العادست، ممنونم بخاطر فراهم کردن این فضا

    و من قبلا خیلی زیاد فیلم و سریال نگاه میکردم الان خیلی خیلی کمش کردم و در طول روز همش دارم فایل های شما رو گوش می‌کنم یا از زیبایی های بیرون لذت میبرم یا زندگی در بهشت نگاه میکنم که خیلی حس خوبی داره و اصلا انگیزه و انرژی بهم میده برای ادامه دادن

    و اینکه سعی میکنم فاصله بگیرم از فضای مجازی ،مخصوصا اینستاگرام که بدترین سمه ،هرچقدرم که من فقط پیج کسایی رو دنبال کردم که آدم های موفق و خوبی هستن و یا پیج هایی رو دارم که از زیبایی ها عکس و فیلم میزارن بازم دارم میبینم که واقعا نمیشه کامل کنترلش کرد و درکل نری توش خیلی بهتره

    و من آدمی بودم که اصلا تا جایی که یادمه از بچگیم‌هم از اخبار بدم میومد یا اینکه بدونم کجا کیو کشتن کجا نمیدونم چه بدبختی بود ،همیشه فکر میکردم که آخه به من چه اینا و یک موقع توی مهمونی ای چیزی اگر دارن درباره اینجور چیزا حرف میزنن من هندزفری میزارم گوشم که نشنوم

    از خداوند ممنون بخاطر هدایت کردن من به این مسیر و از شما هم خیلی سپاس گذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  10. -
    مجید بختیارپور عمران گفته:
    مدت عضویت: 965 روز

    سلام و درود بر استاد عشق استاد جانان استاد توحیدی رفیق جانان هر شب و روزم که وقتم با تو میگذره دوستت دارم

    یه مشکلی دارم دوستان راه حل میخوام من تو عمل به یسری ورودی ها که صبوری میخواد ضعف دارم مثلا مشکلی پیش میاد زود از کوره در میرم اعصبانی میشم بعضا دادوفریاد میکنم بعد در عرض سیم ثانیه پشیمون میشم تازه راه حل میاد به ذهنم ای وای خیلی راحت میتونستم اینکارو بکنم یا این حرف بزنم این چه کاری بود کردم یخورده کم از خودم اعصبانی میشم و سریع توبه میکتم و استغفار میکنم یا ذکر هواوپونوپونو رو میگم آروم میشم چیکار کنم قبل از اعصبانیت اول فکر کنم بعد تصمیم بگیرم یعنی تو اون تاریکی شروع به درودیوار نخورم یا بعد اعصبانیت حالم خوب میشه اون احساس منفی ارتعاش منفی برام نداره بعداااااا؟؟؟؟ مشکل اساسی من اینه اینو در خودم حل کنم در برابر ناملایمات رفتار یا گفتار اطرافیانم زود عکس العمل منفی نشون ندم سریع پشیمون نشم خدایاااااا کمکم چیکار کنم راه حل چیعل خداااااااااااا?????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      مهدی زیرک گفته:
      مدت عضویت: 690 روز

      با سلام و درود خدمت شما جناب آقای بختیارپور عزیز.

      من داشتم همینطوری کامنت هارو میخوندم که با کامنت شما مواجه شدم و اون رو هم خوندم و خواستم تجربه ای که دارم و کاری که خودم در اون مواقع انجام میدم رو بگم شاید براتون مفید باشه.

      همیشه سعی میکنم از اون کالبد جسمانی به قضیه و موضوعات نگاه نکنم،چون با دید جسم بخوابم نگاه کنیم تا نوک دماغمون رو بیشتر نمی‌تونیم ببینیم،پس سعی میکنم در اون مواقع از یه زاویه دیگه به قضیه نگاه کنم اینکه آقا اصلا هر اتفاقی که هست،بهترین کاری که در حال حاظر میتونم انجام بدم چیه؟ از خودم میپرسم،ایا این موضوعی که پیش اومده 6 ماه دیگه ام برام واقعا مهمه؟ با خودم صحبت میکنم میگم آقا مسئله ایه که پیش اومده الان با ناراحتی و دعوا و سرزنش خودم و دیگران چیزیو درست میکنه؟ آیا انسان حق اشتباه کردن نداره؟

      این سوالات و صحبت های این چنینی رو با خودم مرور میکنم و تاثیر عالی ای داره.

      از وقتی تو این مسیر پا گذاشتم بیشتر دارم سعی میکنم شنونده باشم و عکس العملی نشون ندم،حالا هر اتفاقی میخواد بیوفته هرکی هرچیزی میخواد بگه به خودم یاد دادم برام مهم نباشه هیچ چیزی جز حال خوب خودم.

      هر روز جدیدی که میاد سعی میکنم بیشتر حواسم به توجهم و ذهنم باشه،ببینم الان داره به چی فکر میکنه؟ داره چی میگه،درباره فلان ادمو اتفاقی که افتاده چه برداشتی داره ذهن من؟ خیلی قشنگ میفهمم بعضی اوقات که ذهنم داره چیکار می‌کنه و هرجایی که داره از مسیر دور میشه سریع مخالفشو بلند تو ذهنم میگم و کارمو انجام میدم.

      ذهن ما ادما دقیقا بهترین مثالش مثال تربیت کردن بچه ای هست که بدنیا اومده و حالا خونوادش می‌خوان شروع کنن به تربیت کردنش،دقیقا همونه،هرچی به بچه بگی هرچی یاد بدی هرجوری باهاش رفتار کنه بزرگ بشه همونی میشه که پدر مادر از بچگی تربیتش کردن.

      پس جوری باید حواسمون به ذهنمون باشه که مثل اون بچه هرجا می‌ره مادر یا پدر هستن باهاش مراقبشن و حواسشون هست که بچشون اشتباه نکنه یا اگرم کرد به درستی بهش یاد بدن.

      و در نهایت سپاسگزارم از شما برای کامنت زیباتون و سوالی که مطرح کردید چون برای خودم هم خیلی واجب بود.

      هرکجای این جهان فوق العاده که هستید سرشار از انرژی و عشق بی حدو مرز خداوند باشید همانطور که ابراهیم نبی بود.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
      • -
        مجید بختیارپور عمران گفته:
        مدت عضویت: 965 روز

        سلام داش مهدی گل

        داداش دمتگرررررم بابت جواب قشنگی که به کامنت من و مشکل من دادی حتما ازین بعد همینکارو انجام میدم و خداروشکر ازاون موقع تا الان یخورده بهتر شدم ولی هنوز کامل برطرف نشد و شما از طرف خدا مامور شدی تا بهم یاد بدی دراین وقتا چیکار کنم خیلی ازت ممنونم که برام وقت گذاشتی و جواب زیبا بهم دادی با راه حل خوب و عالی متشکر ررررررم ازت داداشم موفق باشی همیشه

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: