پس کِی به خواسته ام می رسم؟! - صفحه 117

3059 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    لطیفه هستم گفته:
    مدت عضویت: 600 روز

    سلام خدمت استاد عباس منش بی نظیر و مهربان بانوی گل. خانم شایسته و تک تک مسافران کشتی سفر به بهشت.که عزیز من هستن.

    استاد جان اینجا سوال فرمودین ما چه راهی رو پیشنهاد میکنیم برای کنترل ورودی های ذهنمون.

    حقیقتش من زمان زیادی نیست اینجام تازه با استاد و سایت فوق العاده شون اشنا شدم.اما ده ساله روی خودم کار میکنم.خیلی دوره ها و راه ها برای تغییر خودم و مسیرم رفتم.اما به جد میگم اینجا.این سایت و این استاد بی نظیر.این هم فرکانسی های نازنین. اولین و بهترین آگاهی های زندگیم بود که پروردگار در مسیرم قرار داد.

    راهی ک من برای کنترل ورودی های ذهنم پیشنهاد میدم و برای خودم خیلی خیلی مفید بوده شاید بقیه دوستان هم این مسیر رو رفتن ولی چون من تازه اینجام وقت نکردم کامنتای این قسمت رو بخونم.

    بنابراین پیشنهاد خودمو اینجا مینویسم امید دارم مفید باشه.من ابتدا اینکه. فایلهای استاد رو برای خودم شخصی سازی کردم. ینی اون قسمتهایی ک من درخودم اولویتمه تغییرش بدم .نکته ب نکته یادداشت کردم و همه رو دکلمه وار بصورت تاکید.یاداوری.هشدار.خواهش از خودم.تلنگر. یادآوری.در آوردم و در گروه تلگرامی ک درست کردم و فقط خودم هستم و اون دکلمه رو با صدای خودم خوندم میفرستم و از اونجایی ک گوشیم حالت ریپیت نداره.هر دکلمه رو ده بار میفرستم اون گروه و ایرپات میزارم گوشم و هنگام کارای منزل همینطور توو گوشمه و داره ریپیت میشه.

    قشنگ مرحله ب مرحله چیزهایی ک بهش نیاز دارم رو گنجوندم.و توی این ویس مثل یک دوست همراه و هم گام خودم هستم‌.

    و این کار رو برای خیلی چیزا استفاد کردم.

    ینی فایل کنترل ذهن رو جدا درست کردم.ووووو…….

    بقیه ی چیزهایی ک به تاکید نیاز دارم دقیقا

    همین جوری جملات عالی استاد و نکته های کلیدی کامنتها رو ک برای من خیلی نیاز بود رو همینطور دکلمه وار نوشتم و مرتب به خودم گوشزد کردم و همینو با صدای خودم خوندم و ضبط کردمو توی همون گروه تلگرامی خودم فرستادم و بنا بر نیازم هر کدوم از صداهامو ک ب تمرین نیاز داشتم میزارم و گوش میدم.مثلا هنگام ناراحتی فایل انگیزشی کنترل نگرانی دکلمه کردم.

    هنگام خشم فایلی واسه کنترل خشم خودم.دکلمه کردم.

    هنگام نیاز به عزت نفس فایل انگیزشی اونو دکلمه کردم.اما همشون با گفته های معجزه آسای استاد و کامنت های مفید این سایت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    محمدرضا گفته:
    مدت عضویت: 1810 روز

    بنام خدا

    باعرض سلام ب استاد عزیزو همه دوستان

    ما وقتی داریم از قانون استفاده میکنیم کی ب خواستمون میرسیم؟؟

    وقتی ک شما میاید از قوانین حاکم بر هستی استفاده میکنید ینی وقتی ک سعی میکنید

    _ورودی های ذهنتون بشکلی کنترل میکنید ک ب احساس بهتر برسید

    -وقتی ک تمرکز میکنید بر نکات مثبت زندگیتون

    _وقتی سعی میکنید سپاسگزار باشید واسه داشته هاتون

    _وقتی ک تمرکزتون بروی زیبایی ها داشته ها ی زندگیتونه نه بر نداشته ها و نا زیبایی ها

    _وقتی ک باورهاتونو درمورد ثروت سلامای روابط خداوند تغییر میدید

    اتفاقی ک میوفته اینکه از همون لحطه چرخ دنده های زندگیتون روغن کاری میشه خیلی راحتتر زندگی میکنید خیلی راحتر اتفاقات خوب براتون میوفته خیلی راحتر در مسیر درست قرار میگیرید و از همون اول نشانه هاشو میبینید.

    وقتی باور میکنیم تمریناتو اتفاقات رخ میده

    زمانی ب خواسته هاتون میرسید ک خواستتون براتون بزرگ نباشه براتون دور از دسترس نباشه

    زمانی ک باهاش راحت باشید زمانی ک باور کنید ب راحتی میتونه اتفاق بیفته

    زمانی ک نگرانش نباشید

    زمانی ک هی منتظر رخ دادنش نباشید

    وقتی شما منتظر یک اتفاق خوب هستید وهی میاید میگید پس کی میرسم بخواستم و اینا شما دارید از خواستتون دور میشید

    افکار خوب و باورهای خوب باورهایی هستند ک ب شما احساس ارامش میده احساس اطمینان قلبی میده احساس خوبی میده.

    خواسته های ما زمانی رخ میده ک واسه ما منطقی باشه و بزرگ نباشه

    یکی از مواردی ک میتونه ب ما کمک کنی ک در مسیر درست قرار بگیریم و باورهامونو راحتتر تغییر بدیم کنترل ورودی ذهنی ینی اون چیزایی ک میبینید میشنوید صحبت میکنید

    اون خاطراتی ک مرور میکنید اونچیزایی ک از اینده تجسم میکنید وقتی اینارو کنترل میکنید

    وقتی شما ب چیزای خوب توجه میکنید با افراد مناسب وقتتونو میگذرونید برنامه های خوبی رو میبینید اینا باعث میشه باورهاتون بهتر میشه.

    برای اینکه باورهای ی شخصی رو بفهمی باید ب عملکردش توجه کنی ن صحبتاش چون باورها هستند ک رفتارهای مارو بوجود میارن

    سلامت و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  3. -
    ماکان الیکایی گفته:
    مدت عضویت: 506 روز

    سلام و درود فراوان به همراهان همیشگی و پراز نور و روشنایی واستاد سیدحسین عباس منش گرامی،برای رسیدن به خواسته هیچ عجله ای نداشته باشیم همچنین باید مسیرکنترل ورودی ذهن را طی کنیم،بقول استاد فقط حرف زدن کافی نیست باید عملگراباشیم زندگی اطرافیان وعملکردهاشون نظاره گرباشیم،تا پی ببریم موفق هستن یانه؟؟برای رسیدن به خواسته باید از مسیرتکامل گذر کرد،آیا به تکامل رسیدی؟یا من اگه الان به اون خواسته برسم جنبه شو دارم زندگیمو کنترل کنم ؟؟همه ی ما تو دور اطرافیان فامیلهای ثروتمند و سرمایه دار سراغ داریم،همین الان کافیه باهاشون تماس بگیرید درخواست مالی کنید ببینید اسن جواب تلفن تون میدن آیا حاضرن براتون وقت بگذارن،سعی کنیم با بزرگان حیطه زندگی در تمام عرصه ها بلاخص اقتصادی ارتباط برقرار کنیم نشست و برخواست کنیم،تا اونا مارو به زندگیشون وتوانمندیاشون دعوت کنن،برای کنترل ورودی ذهن باید سعی کنیم روزه کنترل ورودی بگیریم باید ملکه ذهنمون بشه غیبت نکنیم حرف های منفی نزنیم وبه این فکر کنیم اگه حرفهای با مدار منفی بزنیم اونو وارد افکارمون کنیم در حقیقت اونو خودمون دعوت کردیم به زندگیمون و روز ه مون باطل میشه،دعوتنامه دولوکس برای افکار مثبت ایده های نو وپولساز وجنبه های مثبت هر چیزی رو خودمان صادر میکنیم وازشون بهره میجوییم ،ممنونم از بیانات بسیار آموزنده استاد عزیز،انشاله چراغ راهی باشه تا به سرمنزل مقصود برسیم،

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    زیبا قاسمی گفته:
    مدت عضویت: 603 روز

    به نام افریننده ی جهان زیبایم

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته گرامی و دوستان توحیدی ام

    استاد وقتی حرف از ورودی ها ی ذهن میشه من میگم اولین و مهمترین ورودی نامناسب افکار منفی هستش که با اولین فکر نامناسب مدام بیشتر و بیشتر میشه

    و مهمترین عامل خودمون هستیم و توسط خودمون انجام میشه و مدام رشد میکنه یه مثال از خودم میزنم:

    استاد یه زمانی همسرم به من خیانت میکرد که البته اونم باعثش خودم بودم

    برای مثال وقتی پیامی براش می اومد ، یه فکر کوچولو می اومد به ذهنم که نکنه اون خانمه باشه وای خدای من

    همین فکر کوچولو رشد میکرد توسط ذهن خودم بعد یکم بزرگتر میشد ، حتما امروز باهم بودن ، حالا بزرگتر چقدر بهشون خوش گذشته ، یکم دیگه بزرگتر حتما یه جای خوبی رفتن و ….. بزرگتر و بزرگتر

    یعنی دیگه کامل اونو دوست داره و قراره به زودی منو ول کنه و …..

    بابا اصلا شاید پیامه از اون نبوده

    میبینید خودم با یه فکر چه بلایی سر خودم می اوردم

    این افکار فقط یک مورد از افکاری بود که در روز داشتم

    حالا فکرشو بکنید بمباران افکار نامناسب از همه طرف که خودم رشدشون میدادم

    حالا بماند افکاری که از دیگران و از سمت تلویزیون و چیزهای دیگه بود

    من هر روز حالم بدتر میشد و طوری که تمام بدنم درد میگرفت سر درد شدید و اعصاب خراب و …

    استاد به لطف شما الان دیگه اجازه نمیدم اون فکر کوچولو بزرگ بشه تا میاد به ذهنم جلوشو میگیرم و اجازه نمیدم رشد کنه و این میتونه تو خیلی زمینه ها باشه و اگه به موقع جلوشو نگیری نابودت میکنه

    یکی دیگه از ورودی های نامناسب به نظر من دوست صمیمی یا کسی که مدام با هم درد دل میکنیم و خیلی بهش نزدیکیم خیلی خیلی تاثیر گذاره

    در مورد من خواهرم بود

    که ناخوداگاه دست خودم نیست و سخته که باهاش حرف بزنم و غیبت نکنم یا به غیبتش گوش ندم و من صحبت تلفنی و از هر روز به ماهی یک بار تغییر دادم

    و اون ماهی یکبار هم فقط از چیزهای مثبت صحبت میکنم و اجازه نمیدم بحث عوض بشه

    من و همسرم از اول هم خیلی با کسی رفت و امد نداشتیم و این به نظر من امتیاز مثبته تا راحت تر بتونم روی خودم کار کنم

    خیلی از ورودی ها رو هم خدا خودش باعث حذفشون شد و به من خیر بزرگی رسوند مثل اینستاگرام و دوستای نامناسب

    ولی اگر بخوام کلی پاسخ سوالتون و بگم دوست دارم بگم عامل اصلی و مهمترین ورودی نامناسب از طرف خودمون و ذهن و افکار خودمون هستش

    همه چی از خودمونه

    چیزی که باعث شد من ماهی یکبار با خواهرم حرف بزنم اونم فقط مثبت باعثش خودم بودم

    اینکه درسته اینستای من حذف شد و من دوباره به سمتش نرفتم خودم بودم

    خالق تمام اتفاقات و شرایط خودم هستم

    حالا چطور به خودم یاد بدم که کنترل ذهن داشته باشه

    با قدر دانی کردن با سپاسگزاری کردن

    با دیدن داشته ها

    و لذت بردن از کوچکترین چیزها

    من وقتی تو خونه ام از چیزهای اطرافم شروع میکنم به قدر دانی

    مثل پسرم که چقدر قشنگ بازی میکنه و لذت میبرم از دیدنش و خدا رو شکر میکنم که در سلامت کامله

    وسایل خونم که با عشق خریدمشون و خدا رو شکر میکنم

    یخچالمون که بزرگه و هر چقدر دلم بخواد میتونم توش وسیله بزارم ( اخه سالها از یخچال کوچیک استفاده کردم)

    از اینترنتی که در اختیارمه

    از ارامشی که دارم ، از برقی که داریم و میتونم از لباسشویی و وسایل دیگه استفاده کنم و …..

    وقتی میرم بیرون از پیشرفت خیابونا و پارکها از خدا تشکر میکنم

    به ساختمونای خوشگل نگاه میکنم که قراره یه روزی منم با درامد خودم یکیشونو بخرم از خدا تشکر میکنم

    به ماشینای مدل بالا توجه میکنم و شکر میکنم که تعدادشون این قدر زیاد شده که مدام میبینمشون

    از اقایی که خیابونا رو تمیز و جارو میکنه که ما شهر تمیزی داشته باشیم تشکر میکنم

    و …..

    این قدر دانی حالم و خوب میکنه و بهم کمک میکنه به افکارم شکل بدم و اجازه ندم شکل زشتی پیدا کنن و اخر شب میبینم که اونقدر قدر دانی کردم وقتی برای

    افکار نامناسب نبوده

    حتی وقتی کسی ناخواسته از چیزی که دوست ندارم بگه

    انگار من نمیشنوم چون قد دانی حواسم و پرت میکنه

    خدایا شکرت برای نوشتن کامنتی دیگه

    خدایا شکرت برای داشتن این سایت و اگاهی های نابش

    استاد بسیار سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    فاطمه بهرامیان گفته:
    مدت عضویت: 762 روز

    به نام خدایی که به تنهایی کافیست.

    سلام به استاد وبه همه خانواده دوست داشتنیم.

    کلید:باورهایی برای امکان پذیر بودن خواسته.

    فایل:پس کی به خواسته ام می رسم.

    خدارا هزران بار شکر برای شنیدن این آگاهیها.

    جواب این سوال که کی به خواسته ام می رسم این است که از زمانی که شروع به کار کردن روی خودت می کنی(کنترل ذهن وتوجه به زیبایی ها دیدن داشته هایت وتوجه به آنها وپرهیز از توجه به انچه نداری و سپاسگزاری )

    از همان زمان تغییرات در زندگیت رخ می دهد وتو باید همین اتفاقات کوچک وتغییرات را ببینی تحسین وشکرگزاری کنی تا در همین روند کم کم آن خواسته ها وداشتنش برای ذهنت عادی شود وتا زمانی که رویایت در ذهنت بزرگ ودست نیافتنی است تو نمی توانی به آن رویا برسی چون هر چقدر هم آن خواسته رابخواهی چون برای ذهن بزرگ وغیر قابل دسترسی است به آن نمی رسی.

    ویک شبه نمی توان به خواسته ها رسید باید جریان تکامل طی شود و با دریافت خواسته های کوچکتر کم کم به خواسته بزرگ هم برسی.

    اما سوال

    تجربه ات در مورد کنترل ورودیهای ذهنت؟

    من هر وقت متعهد شدم وذهنم را کنترل کردم به خوبی وخیلی زود نتایج آشکار شد درامد بیشتر شد زندگی عاشقانه تر شد بدنمان سالمتر شد وهر بار سست شدم وکنترل ذهن را فراموش کردم اتفاقات بد یکی یکی وارد زندگیم شدند زندگی من نسبت به قبل از آمدن به سایت بسیار زیباتر شده وخدارا شکر گزارم.

    راهکار برای تمرکز بیشتر و کنترل ذهن؟

    فکر می کنم برای هر کسی راهی جواب دهد شاید یکی گوش دادن وخواندن مطالب سایت شاید کس دیگر رفتن به بیرون ودیدن زیبایی ها وثروت اما برای من به این نتیجه رسیدم که تنها راهکار دور ماندن از نزدیکان ودوستان است چون هر چقدر روی خودم کار می کنم وبه خودم قول می دهم از آنجا که خیلی خوش صحبت هستم و وقتی شروع می کنم تمام کردنش با کرام الکاتبین است کافی است به خواهران یا دوستان زنگ بزنم یا آنها زنگ بزنن یا بیرون ببینمشان یا در مغازه شوهرم به مشتری آشنا برخورم به خودم که می آیم انقدر از همه دری صحبت کردم که کلا آموزه ها را فراموش کردم البته گاهی اوقات سعی در کنترل دارم ولی بیشتر اوقات فریب ذهن را می خورم وبه این نتیجه رسیدم که تمرین سکوت وتنهایی می تواند به من کمک کند ووقتی آخر شب کارهای فردا را لیست می کنم که انجام دهم سکوت و تنهایی را هم می نویسم وباید بیشتر از همه روی سکوت کردن کار کنم.

    از خداوند می خواهم در این مسیر با موفقیت گام بردارم وهر روز زندگیم زیباتر از قبل شود.

    خدایا شکرت.

    استاد متشکرم.

    در پناه خدا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    محدثه سادات موسوی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 591 روز

    سلاممم سلااممممممم بهترین استاد سلام زبان خدا سلام استاد عزیزم این نشانهههه امروزمن بودکه خیلی بهش نیاز داشتم خیلی ممنونم ازتون بابت فایل عالیتون وای استاد من هرروز بیشتر دارم خودمو میشناسم بیشتر دارم روی خودم کار میکنم بیشتر دارم زیبایی هارو میبینم استاد من خانوادع عالی دارم بهترین پدر بهترین مادر بهترین همسر و فرزند استاد من این فایلو گوش دادم یادم گذشتم افتادم که مدام به پدرم ب مادرم میگفتم شما منو بدبخت کردین ک زود منو عروس کردین شما باعث بدبختی من شدین چرا پول نیست استاد عزیزم من باخودم فکر کردم چرااااا ماها میتونیم این حرفهای زشتو به زبان بیاریم ولی اینکه ب پدر و مادرمون بگیم بهتون افتخار میکنیم سختههههه استاد وایییی خیلی برام سخت بود ولی گوشیو ورداشتم برای بابام برای مامانم وای استاد هنوز گریه میکنم براشون نوشتم دوستون دارم بهتون افتخار میکنم و ارسال کردم استاااااددد انقد حالم خوب وو عجیب بود انقققدددددد سست شدم داشتم سبزی پاک میکردم اومدم پاشم رو پام نمیتونستم واستم استاد بزور رفتم اشپزخونه اب خوردم چقدرررر الان سبک شدم چقدر حس خوبی دارم وای وای ممنونم خدا ممنونم خدا وای خدا من همون محدثه گذشتم؟؟؟ همون که همه رو مقصرمیدونست استاداشکام میریزع

    همون محدثه ک یک پسرگوگولی داره ولی مدام خودکشی میکرد و بستری میشد الکی الکیییی حالش بد بود و همش دنبال دعا نویس بودم میگفتم من طلسم شدم من جنی شدممم

    من محدثه خدا استاد عباس منشو سر راهم قرار داد من ارزوی مرگ همسرم و فرزندمو داشتم الان دیوانه واررررردوسشون دارم همه رودوست دارم من سرشار از کینه بودم الان عاشق همه انسان هام من ک به همسرم متعهد نبود الان فقط چشام همسرمو میبینه استاااددد من شروع کردم نوشتن خوبی های همسرم نوشتن خوبی های فرزندم پدرم مادرم

    یهو دیدم همه عوض شدن همه منو دوست دارن استاااددد نگو من عوض شدم همون دختر ک دستاش پر خط تیغ بود الان کل وجودش شده اسم الله خدایا ممنونتم منو نجات دادی استاد ممنونتم راهو بهم نشون دادی استاد من تصمیمات بزرگی گرفتم من من افسردگیم خوب شد مدام پیش روانپزشک بودم دعا نویس از همه کمک خاستم بغیر اصل کاری بغیر خداااا

    خسته شدم از همه بریدم ب تهش رسیدم واونجا گفتم خدایااااا ففط تو میتونی منو نجات بدی استاد من تازه متولد شدم. استاد خاستم ازتون تشکر کنم شما جون منو نجات دادی شما زندگی منو نجات دادی وای خدا چقدر مهربونه با این همه گناه ک من کردم شمارو سر راهم قرار داد و من روز بروز بهترو بهتر میشم استاد عزیز دوستون دارم و از خدا ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
    • -
      مژگان ز گفته:
      مدت عضویت: 1322 روز

      درود برمحدثه زیبا روی زیبا خوچقدر حال امروزت عالیه دختر،چقدر خوشحال شدم متن شما رو در ششمین روز از اولین ماه بهار1403خوندم ولذت بردم،فرشته ناز،مادرگل وهمسردلبر،ته ته همه چیز خودت وحال خودته،خداروصدهزار مرتبه شکر برای رشد ودرخشندگی امروزتون،موفق،خوشبخت،پاک پرازآرامش وافکار زیبا وخوب باشید،خیلی دوست دارم امسال کامنتهای زیباتون رو بخونم عزیزم،سال نو حال نو،زیبا بدرخشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    مینا صادقی گفته:
    مدت عضویت: 1166 روز

    سلام به استادان عزیزم.

    همیشه تصور میکنم یک روز شناخته میشم و آدمای زیادی از ارزش هایی که من ایجاد میکنم استفاده میکنند و من اون روز با افتخار میگم من شاگرد استاد حسین عباسمنش هستم. هر چند ایشون تا بحال من رو از نزدیک ندیده و خودش هم خبر نداره اما من شاگرد ایشونم. من هر روز متعجب تر میشم از مسیری که شما طی کردید. هر روز به خودم میگم این مرد بزرگ چیزهایی رو فهمیده که تا بحال هیچ کس بجز خوده خدا نه گفته و نه شنیده.

    کنترل ورودی های ذهن.! چیزی که افکار مکرر ما و سپس باورهای ما و در نهایت زندگی ما رو میسازه.

    چطور متوجه شدید پی و ریشه ی تمام اتفاقات زندگی ما ورودی هامونه؟!

    شما فوقالعاده اید استاد. الان حدود سه سال هست که دارم روی باورهام، نه… بهتره بگم روی آموزشای شما کار میکنم. حالا بعد از سه سال مفهوم کنترل ورودی های ذهن رو متوجه شدم. تا حدی مفهوم این جمله رو متوجه شدم که بخاطرش رابطه عاطفی ای رو که در تمام ابعاد خیلی خوب بود اما در مورد باورهای مالی ضعف بزرگی توش بود رو با احترام کنار گذاشتم. و این جرات رو زمانی پیدا کردم که فایل قربانی کردن و بها دادن برای رسیدن به خواسته هامون رو گوش کردم. ( درمورد روز عید قربان و قربانی کردن اسماعیل توسط ابراهیم)

    استاد گفتید اگر ابراهیم اینقدر ایمان داشت که چاقو رو گذاشت زیر گلوی پسرش خدا هم اون همه جلال بهش داد.

    خب من به خودم گفتم مینا تو برای رسیدن به یک زندگی بی نقص باید چیزهای زیادی رو قربانی کنی. عشقی که ابراهیم به فرزندش داشت بالاتر از عشق تو به رابطه ی عاطفی ای که الان داری بوده. تو میدونی شریک عاطفیت باورهای مالی ضعیفی داره و حتی از زمانی که وارد این رابطه شدی ورودی مالیت کمتر و کمتر شد و در نهایت صفر شد. اما اون شخص در کنار تو ورودی های مالیش بیشتر و بیشتر شد و الان خوشحال و راضیه. چون تو همنشین او بودی و بهش جرات میدادی. اما او با حرفها و باورهاش (ورودی هایی که به تو میداد) جرات های تو رو ازت میگرفت.

    پس اقدام کن و این رابطه رو قربانی کن تا خداوند تو رو در فرکانس و مدار افراد ثروتمند قرار بده. روی خودت کار کن، به ایده هات عمل کن و اجازه بده که مدارت بالا و بالاتر بره.

    استادجانم، به نظر شخصی من مهم ترین راه کنترل ورودی همنشینی نکردن با افراد نادرست و با باورهای غلط هست. و مهمترین راه خوراک ذهنی درست دادن همنشینی با افرادی با باورهای درست است. و این درباره ی تمام خواسته ها صدق میکنه.

    من جرات و جسارت بالایی دارم و هر کسی با من هم نشین میشه جسارت پیدا میکنه.

    پس من میفهمم که وقتی تمرین میدید که برید با افراد ثروتمند صحبت کنید دقیقا به چه دلیل و به چه معناست.

    استاد عزیزم راه کنترل ورودی های ذهن، گوش، چشم و زبانه. اگر این سه تا رو در محیطی درست قرار بدیم اتفاقات فوقالعاده ای میافته.

    استاد جانم بعد از سه سال امروز به آگاهی واقعی رسیدم.

    امروز از زندان ناآگاهی بیرون اومدم. ایمان بوجود آمده، ایمانی که به عمل منتهی شده.

    از عملم میگم:

    1. دیروز از رابطه عاطفی نادرست بیرون آمدم، 2 دقیقه گریه کردم و بعدش رقص و شادمانی و سپاسگزاری بخاطر این آگاهی و توان انجام این عمل درست.

    2. امروز دارم میرم تمرین آگهی تبلیغاتی رو در مترو انجام بدم.همین الان لباس پوشیدم و آماده ی رفتنم، اما چون موقع آماده شدنم داشتم فایل رو گوش میدادم عاشقانه دوست داشتم کامنت بذارم بعد برم.

    3. سه روز پیش به خودم این تعهد رو دادم و نوشتم که مینا با تمام توانت ورودی هات رو، کنترل میکنی. خب من عملا ورودی هام از طریق تلوزیون و ماهواره و کوچه و خیابون و آدمای دری وری نیست چون قویا کنترلش کردم، بلکه از طریق همنشین هامه. پس هر کسی کمترین موج منفی بده دنبال نمیکنم، و خودم هم کمترین حرف منفی نمیزنم. و نگاهم رو کنترل میکنم.

    در آخر استاد جانم الان قدر تمرین هایی که میدید رو میدونم و از امروز تصمیم دارم تک به تک تمریناتتون رو با تمام توان و با تمام وجود عمل کنم.

    به قول شماااا، ایمااااانی که عمل نیااااورد حررررف مفت اسسسست… نقطه سر خط.

    من پاشم برم تمرین آگهی تبلیغاتیم رو انجام بدم.

    از خدا براتون عمر طوووووولانی میخوام. برای خودمم میخام که شاگرد خوب و فوقالعاده ای باشم براتون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  8. -
    محمود کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 961 روز

    به نام خداوند وهاب وهدایت گر هممون

    امشب میخوام کاریو انجام بدم که قبلا شاید یکی از دورو دراز ترین مسیر هایی بود که باید می رفتم تا بتونم همچین کاریو انجام بدم یا توی موقعیتش حتی ببینم خودمو واحساسش بکنم

    و اون همین کامنت نوشتن از نتایجم از اجرای قوانین توی زندگیم بود که جوااب داد. واقعا جواب داد و همینه مسیرش

    یادمه اون اوایل که منم لیاقت بودن در این جمع عزیز وآگاه رو خدا بهم داد وعضو این خوانواده شدم

    بعضی موقعه ها که یه فایلی حسابی به دلم مینشستو حال میکردم باهاش وخیلی اتفاقی مثلا یه کامنتی ازیکی بچه ها می اومد جلو چشمم ومی خوندمش ومیدیم که اتفاقعا توی اون کامنته نوشته میخواد از نتایجش بگه

    خیلی ذوق میکردم و میگفتم دمشون گرم واقعا دارن نتیجه میگیرن وچه حالی میکنه العان که داره خودش زندگیشو رهبری میکنه

    ومیگفتم چه حالی بکنم من اگر منم یه روزی بیامو از نتیجه دادن مسیری که رفتم بگم وبگم برای منم شد

    تا بقیه هم پرقدرت وبا ایمان حرکت بکنن وبه خواسته هاشون برسن

    وامشب خدارو بی نهایت سپاسگذارم که می تونم این حرفو بزنم وبگم شده و خوبم شده خوبم جواب داده این مسیر

    حالا اول یه چیزو از آخر بگم که حتی همین فایلو دیدنو کامنت گذاشتن براشم کاملا هدایتی بود وهمین دو سه دقیقه پیش فهمیدم که عه العان منم توی اون جایگاهی هستم که از نتیجه گرفتنام بگم

    خدارو شکر واقعا سپاسگذارشم

    حالا یه کوچولو بگم از کجا به کجا رسیدم توی این مسیر

    منی که باورهام راجب ثروت کلی مشکل داشت العان خیلیااش حل شده چون نتیجه تو دستمه وپولو ثروت العان بیشتراز هر زمان دیگه ای توی کل زندگیم بیشتر شده وداره بیشترو بیشترم میشه از بی نهایت طریق وهنوز بی نهایت طریق دیگه

    روابطم که کلا با آدمای نا هماهنگ با زیبایی قطع شده بطوری که واقعا به طور معجزه آسا تموم اون آدمای پراز حسرتو کینه او دردو فحش به اینو اون کلا رفتن وخبریم ندارم اصلا ازشون واوناهم کاری به من ندارن

    از لحاظ معنویتم منی که توی کل زندگیم چهارتا آیه از قرآنو نخونده بودم العان برای دفعه سوممه که دارم قرآنو از اول میخونم وپیش میرم وخوندنمم با دیدن رد پای قانون مندی خداست توی کل صحبتاش

    واصلا تازه آشنا شدم با این خدای بی نهایت مهربانی که فقط کارش کیف حال دادن به بنده هاشه

    از لحاظ آرامش که دیگه اصلا یادم نمی یاد من دیگه در به ظاهر بدترین موقعیت هام بیشتر از چند دقیقه ناراحت شده باشم ونتونم ذهنمو کنترلشو دستم بگیرم وتوجهمو تغیر بدم

    واصلا دیگه خیلی خیلی کمم شده واقعا موقعیتی پیش بیاد که بخوام همون یه ذره رو هم ناراحت بشم

    وکلا دیدم الخیر فی ما وقع شده در اکثر موارد

    ودر مورد رسیدن به خواسته هاهم دیگه خیلی وقته عجلعه ای به اون شکل که اوایل داشتم داشته باشم وحرص بخورم بدو بدو بخوام بکنم یا تقلاای بیش از حدی بخوام بکنم ندارم .هرچند همون اوایلم همچین اوضاع خرابیم نداشتم برای بدو بدو کردن ولی العان بازم خیلی بهتر شده وعجله دیگه نمی خوام بکنم میخوام بزارم مسیر زندگیو تجربه بکنم ‌

    ودوره های ثروت 1 و12 قدم رو تهیه کردم والعان قدم 6 رو تازه تهیه کردم وجلسه اولشو امشب دیدم وموضوع این جلسه هم راجب هدایت بود

    والعان تازه دارم میفهمم که همین کامنت گذاشتنمم کلا هدایتی بود تا یه روزی دوباره هدایتی باشه برای برگشت ومرور کردن کامنت های خودم برای خودم وهم برای دوستای بی نظیرم که بعدا این کامنتو بخونن

    وحتی برای همین العان خودم که ببینم این ظرف وجودم چطور با تکامل ولذت بخش بزرگو بزرگتر شد وآماده در یافت همه اینا توی زندگیم شد والهام بگیرم از این روند خودم وبا امید وایمان بیشتر به این هدایت پیش برم مسیرو ولذت ببرم از تک تک لحظات زندگیم بدون عجله

    خدایا شکرت شکرت امشب اصلا خیلی شب زیبایی بود

    چون یه ذره بیشتر از قبل خودم این مسیرو درک کردم

    ومثال بدنسازی استادو بیشتر فهمیدم

    واین یعنی خودش پیشرفت وحرکت

    شکرت رب العامینم

    پس فقط باید ادامه داد این مسیرو حالا توی هر جایگاه وهر شرایطی که هستیم هیچ وقت عاالی عالی نیست هیچ وقتم داغونه داغون نیست همیشه میشه بهترش کرد

    پس روی باورهامون کار کنیم واجازه بدیم این مسیر هدایتی هدایتمون بکنه وخودش کارارو میش ببره برامون وبسپریم دست خودش

    وفقط ایمانمون رو نگه داریم وبگیم ما از تو می خوایم که تو نزدیکی واجابت کننده در خواست کننده

    وحالشو ببریم ولذت ببریم چونکه خود خدا گفته اونایی که منو قبول داشته باشن نه ترسی دارن نه غمی تازه نه فقط این دنیا اون دنیاهم خیالشون راحت که تازه اونجا اصل پاداشها هست براشون

    واقعا خدارو سپاسگذارم برای این فرصت بی نظیری که بهم داده تا در مسیر قدم بردارم که کلی دوست بی نظیر دارم که همشون طالب خود خدان

    امید وارم هممون عاقبت بخیر وسعادتمند هم در این دنیا وهم اون دنیا باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    سیده ملیحه موسوی گفته:
    مدت عضویت: 2623 روز

    سلام بر خداوند هدایتگر مهربان

    سلام بر استاد عزیزم و مریم جان

    با توکل بر خدا امروز بعد از چند هفته دوباره کامنت میذارم. خداوندخیلی عالی همه ما را هدایت می‌کند من که بسیار نشانه ها دیدم. هنوز به خواسته مالی که الان اولویت زندگی من هست نرسیدم اما با توجه به مدارم نشانه ها بسیار است خیلی هدایتی از دوره عزت نفس شروع کردم اما باتوجه به اینکه من هیچ درکی از قانون تکامل نداشتم و کمال‌گرا بودن هر کاری که شروع میکردم میخواستم خیلی زود نتیجه بگیرم برای همین زود ناامید میشدم و اون کار کلا کنار گذاشته میشد تا اینکه بعد ازیکماه که روی دوره عزت نفس کار میکردم به دوره قانون سلامتی هدایت شدم خیلی معجزه وار توانستم این دوره را بخرم و همون اول میخواستم کامل همه آنچه که در طول این 40 سال زندگی ام میخوردم را بذارم کنار که خیلی اذیت شدم و تصمیم گرفتم تکاملی همه چی را کم کنم و خیلی عالی در طول مسیر با قانون تکامل آشنا شدم و دقیقا بعد از یکماه به تضادهایی برخوردم که اصلا نمیدونستم تضاد چی هست و چقدر ارزشمنده… که اونجا بود که خواسته رسیدن به ثروت بی نهایت و استقلال مالی در من شکل گرفت و دقیقا از همان روزی که تصمیم گفتم روی خودم کار کنم که به استقلال مالی برسم خداوند من را به بهترین شکل هدایت کرد و به فایل های رایگان توحید در عمل هدایت شدم و دارم روی این فایل ها کار میکنم خیلی به ارزش تضاد پی بردم که الان اگر هم اتفاق به ظاهر نادلخواه رخ بده ناراحت و نگران نمی‌شوم و میگم این اتفاق پله ترقی من خواهد بود و به باورهای جدیدی میرسم. هر اتفاقی که در زندگی من رخ می‌دهد خیر است. این نگاه من به اتفاقات و کنترل ورودی های ذهن و توجه به نکات مثبت هست که در این مسیر من به خواسته هایم میرسم. امروز با تمرکز بیشتر و امید و انگیزه بیشتر صبحم را شروع کردم و به همین فایل هدایت شدم در حین ورزش گوش کردم و خودم را مجبور کردم که امروز بعد از مدتها کامنت بذارم و انگیزه و امیدی بشه تا در این مسیر زیبای زندگی در این سایت، مصمم تر قدم بردارم. همینکه خداوند من را به استاد و این دوستان بی نظیر هدایت کرد بالاترین معجزه ای بود که در زندگی من اتفاق افتاد و به دنیای جدیدی قدم گذاشتم که هر آنچه که بخواهم در آن هست از اینجا به بعد به تلاش من بستگی دارد به تمرکز ذهن و کنترل ورودی های ذهن همان ایمان و توکل و قدم برداشتن و عمل کردن به آنچه که هدایت میشوم. خدا را هر روز صبح سپاسگذاری میکنم و در دفترم ثبت میکنم آنچه را که می‌خواهم اتفاق بیفتد و چرخ های زندگی من روان‌تر می‌چرخد وقتی که به آنچه خداوند هر لحظه هدایت می‌کند عمل میکنم. دیگه وقتی که از خواب بیدار میشوم بلاتکلیف نیستم برنامه صبحم مشخص است و تا آخر شب هم مدام دارم فایل گوش میدهم و هر فرصتی که دست بده مینویسم و نکته برداری میکنم. خدا را شکر

    از شما استاد عزیز و مریم جان و همه دوستانی که کامنت های بسیار عالی می‌گذارید ممنونم.

    آرزوی لحظات سرشار از شادی برای همه دوستانم دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    اشرف پورعینی گفته:
    مدت عضویت: 804 روز

    سلام استاد نازنین من امروز زدمنشانه ی امروزم این فایل آمد برام یعنی خداوند خیلی واضح بهم گفت چی کارکنم یعنی بازبان ارزشمند شما به من گفت میخواستم بدونم که خداوند جواب سوال منو که فروش باغمان در روستا هستش چیه جوابم رو شما قبل ازسوال خودتون دادین مشکل منوحل کردین ممنونم من این فرموده ی شمارو قبلاً از شما بارها وبارها شنیده بودم ولی به قول خودتون اونقدر مارودر کودکی له کردند به خصوص منوکه کشتند وقتی بچه بودم حالا هم در دوره کشف قوانین زندگی شما همه چیزو درباره ش معنا میکنیدو تاکید میکنیدا ولی من دست بردار نبودم خداوند عزت شما رو از این هم بالا بالاها ببرد ممنون استاد بزرگوار دیگه راحت شدم داشتم دیوونه میشدم ودرمورد سوال شما استاد گرامی که فرمودید چگونه کنترل کنیم ذهنمونرو چه چیزهایی رو ببینیم چه چیزهایی رو نبینیم استاد عزیز ودوستان گرامی من انگار پدر مرحومم اخبارچی بود یاچی بگم براتون یعنی من اونقدر اخبارو نگاه میکردم از صبح زود که بیدار میشدم فقط اخبار اخبار ررررررر از وقتی که وارد سایت شدم خدا یا سایت عباس منش دات کام منو دیگه اخبار تعطیل شد خیلی چیزهارو تعطیل کردم مثلا قرص اعصاب می‌خوردم از سال 90 خدارو هزاران مرتبه شکر گذاشتم کنار دیگه خودم قرص خودم شدم وسایتم یعنی می‌خوام به شما هم فرکان سیهای عزیزم بگم پس کنترل یعنی همون وارد سایت شدن وبا ایمان کامل گوش‌دادن به فایل ها ودرسهاست من هم باایمان کامل توی این فضا دارم یاد میگیرم ولی پاشنه اشیلم این نداریهاییهست که مجبور م می‌کنه خواسته هام رو هی تکرار کنم خدا رو هزاران مرتبه شکر که خیلی از کارام درست شده درسهامو خیلی عالی میخونم به تلویزیون نگاه نمیکنم اینستارو قطع کردم همش مسبت به همه چیزهایی که در دورو ورمون هست نگاه نمیکنم فقط زیباییها و میبینم وبا نوه ی عزیزم دارم زندگی میکنم چون اون رو نگه میدارم مامانش از صبح تا شب کار می‌کنه ومن شدم دایه نوه ام خدارو شکر که نواه هم خییییییلی زیباست متشکرم میبخشید وقتتون رو گرفتم ولی میخواستم بیشتر بنویسم بعدا مینویسم خداحافظ ونگهدارهممون،

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: