پس کِی به خواسته ام می رسم؟! - صفحه 17

3059 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهدی محمدیان گفته:
    مدت عضویت: 3603 روز

    عرض سلام دارم خدمت استاد بزرگوار و هم فرکانسی های عزیز

    به نظر بنده موثرین روش برای داشتن احساس و ارتعاش عالی شکرگزاری هست هر چند اگه این سپاسگزاری بابت مسایل کوچک و پیش پا افتاده باشه مانند خواب خوب شب قبل، کفش ها و لباسهامون، داشتن سقفی برای زندگی، بابت سلامتی خودمون و عزیزامون و صدها مورد دیگه که وقتی از دستشون بدیم متوجه میشیم چه نعمتهایی در اختیارمون بوده و چقد شگفت انگیز عمل میکنه این روش وقتیکه مکتوب میشه.

    از این روش اعجاب انگیز که بگذریم و علاوه بر مواردی که استاد بارها فرمودن مانند حذف تلویزیون و حذف اطرافیان با باورهای منفی و … تغییر احساس در افراد مختلف متفاوته و خودمون باید روشی که حالمونو خوب میکنه پیدا کنیم مثلا در مورد خودم قدم زدن، نگاه کردن به منظره زیبا، مطالعه ی کتاب خوب و بیشتر از اینا همبازی شدن با بچه هام حالمو خیلی خوب میکنه.

    و البته باید به این موضوع توجه کنیم که به یکباره نمیتونیم زمانیکه احساس بدی داریم احساسمونو خیلی خوب کنیم. در ابتدا باید سعی کنیم از شدت اون احساس بد کم کنیم و بعدش میتونیم قدمهای بعدی رو برداریم تا احساسی عالی و زیبا داشته باشیم.

    آرزوی موفقیت دارم برای همه دوستان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    مهدی قاسمی گفته:
    مدت عضویت: 3537 روز

    باسلام ودرووود فراوان خدمت همه دوستان و استاد عزیز

    آدمی در کنترل ذهن و ورودی های ذهنی خودش باید رند باشه.بایستی بتونه انسانی متعالی باشه.که انسان متعالی شدن یعنی ورودی های منفی و مثبت رو تبدیل به ورودی های مثبت کنه.یعنی مثله خورشید باشه که فقط نور و گرما رو به همه جا پخش میکنه وهیچکی نمیتونه به سمتش تاریکی وظلمت پرتاب کنه .اون بازتاب انرژی و نورو گرماست پس درنتیجه همیشه درخشنده وبزرگه .

    ماهم باید مثله خورشید باشیم مثله انسان متعالی رند باشیم.ورودی های مثبت ومنفی همیشه وهمه جا به نسبت هست ولی این ماییم که باید مثبتهارو وخوبی هارو برداریم وتمرکز و فکرمون رو رویه اهداف مثبت و چیزایی که میخایم بزاریم.

    شاد سالم پیروز وثروتمند درپناه خداباشید.

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    فرهاد کریمی اصل گفته:
    مدت عضویت: 2972 روز

    سلام وسپاس گذارم از خداوند مهربان که موجودی خلق کرد بنام حضرت عشق استاد عباس منش من الان بواسطه آشنایی با سایت استاد یاد گرفتم که ورودی های ذهنم رو کنترل کنم بعنوان مثال هر وقت فکر منفی برام میاد میفهمم که میخواد منو از هدفم دور کنه سریع خودکار و کاغذ بر میدارم چون همیشه همراهم هست و شروع به نوشتن چیزهایی که دارم میکنم از سلامتی از این که در کنار خانواده هستم حسم خیلی خوب میشه ودر پایان سپاس گذاری دوستان عزیز وقتی از ته قلبت شکر گذاری میکنی انگار تمام کهکشان به تو کرنش میکنن واقعا حسش قابل وصف نیست راه بعدی استفاده از کلمات وعبارات جادویی که با صدای خودم ظبط کردم و گوش دادن به اون که به من عزت نفس میده اینکه الان چقدر خودم دوست دارم من ثروت مندم چون در کنار هم فرکانسی های عزیزم هستم حالم همیشه خوبه و راه بعدی استفاده از کلام است همان که عصای معجزه گر توست با حرف زدن در مورد اتفاقات خوب همون روز ذهنم آروم میشه بخودم میگم پسر تو فوق العاده ای تو بهترینی امیدوارم توانسته باشم کمکی هر چند ناچیز به دوستان عزیزم کرده باشم در پایان هم عزیزان را به خدای مهربانی میسپارم حق نگهدارتان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    ابراهیم صالحی گفته:
    مدت عضویت: 3979 روز

    سلام خدمت همه دوستان:

    اگر شما یاد بگیرید چگونه تمام زمان بیداریتان را در حالت مراقبه باشید /ورودی های شما خودکار الهی میشوند و نیاز به تلاش خاصی نیست.یعنی ذهن را کنار بگذارید و فقط باشید و مشاهده گر محیط باشید و قضاوت نکنید.

    هماهنگ باشی و موفق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    حمید قالیجاری گفته:
    مدت عضویت: 3597 روز

    با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی و دوستان عزیز سایت

    تجربه ای که به شخصه در مورد کنترل ورودی های ذهن داشتم این بود که فقط نباید تمرکزمون رو رو فایل های صوتی گذاشت و فایل های ویدئو یی بسیار بسیار تاثیر گذاره..من چندی وقتی میگشتم تو اینترنت و یا از ماهواره فایل های تصویری نقاط دیدنی جهان و خانه های میلیون دلاری رو ضبط میکردم و هر روز صبح ها و قبل از خواب این فایل های تصویری رو نگاه میکردو و با احساس خوب این روند رو ادامه دادم..باورتون نمیشه تو همون سال من به چندین ورکشاپ دعوت شدم و در هتل های شیک با غذاهای آنچنانی چندین روز تهران ساکن بودم جالب اینجا بود که من حتی یک ریال هم هزینه نکردم و خود اسپانسر اون ورکشاپ ها هزینه ها رو متقبل شدن در حالی که از این برنامه ها تا قبل از اینکه من این وروردیها رو آگاهانه کنترل کنم خبری نبود..ومن به عینه موارد بیشتری رو تجربه کردم که اگه بخوام همه رو بگم واقعا زمان بره..در کل کنترل ورودیها بسیار تاثیر گذاره ..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    علیرضا هادی گفته:
    مدت عضویت: 3156 روز

    به نام خدا سلام

    همان طورکه میدانید فایل های صوتی تصویری اثرات زیادی برروی ضمیر ناخوداگاه می گذارند پس بایدانهارادرزندگیمان کاهش دهیم وسخنرانی هاوصحبت های انسان های موفق روجایگزین ان کنیم راه دیگر تقویت ورودی های ذهن قطع رابطه باافرادی هست که افکار وصحبت های منفی دارند.

    شایدنتوانیدبابعضی از این افراد قطع رابطه کنید.

    من هم موافق هستم امایدتان باشدکه باکسی که باید3دقیقه رابطه داشته باشید(مثل همسایه تان )،مدت بیشتری باان شخص رابطه نداشته باشید وباکسی که باید3ساعت رابطه داشته باشید (مثل یک دوست)باان شخص به یک مسافرت سه روزه نروید

    ممکن است ماهیچ وقت استاد عباس منش رانبینیم امابااستفاده ازفایل های صوتی از استاد عباس منش یاکتاب های صوتی می توانیدبسیارعالی ورودی های ذهنتان راتقویت کنید

    یادتان باشد رفتار وزندگی هرشخص میانگین رفتار وزندگی پنج نفراز انسان های اطرافش هست پس درکنترل ورودی های ذهن کوشاباشید

    یادتان باشد ازکسی که حاضرنیستید جایگاهتان رابااوعوض کنید هرگز نخواهید که نصیحتتان کند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    داود لقمان گفته:
    مدت عضویت: 3503 روز

    با سلام خدمت استاد و همه دوستان

    من هر روز این تمرینات و برای اینکه احساس خوبی داشته باشم انجام میدم نوشتن سناریو، تجسم کردن ، شکرگزاری کردن ، گوش دادن به جملات تاکیدی. گوش دادن به فایلهای استاد ،ورزش کردن، فیلم از آرزوهام دارم هرزوز صبح میبینمش وشکرگزار چیزایی میشم که از خدا میخوام.موقع پیاده روی با خودم در مورد خواسته هام صحبت میکنم .هر روز یوقتی اختصاص میدم برای قسمت عقل کل سایت .هرروز سعی میکنم قران مطالعه کنم و روش تمرکز کنم همه اینا واقعا برای تغییر باور و توجه مثبت عالیه اما اون چیزی که خیلی افکار منو مثبت میکنه خیلی فکر منو راحت میکنه بحث توحیده بحث اطمینان به خداست یعنی اگه بتونیم اینو درک کنیم دیگه خیالمون راحته .

    من وقتی نگران میشم یا تضادی پیش میاد با خیال راحت با خدا صحبت میکنم خیلی خودمونی وقت خلوت وقتی که اکثر آدما خوابند بهش میگم همه کاره من تویی من کارامو به تو میسپارم من هیچ وقت نمیتونم هیچ کاری رو مثل تو به موقع و بی نقص انجام بدم خودت به بهترین شکل انجامش بده اونوقته که آروم میشم خوشحال میشم چون میدونم قدرتی هست بالاتر از همه که هواسش هر لحظه با منه میدونم اصل همه چیز اونه بقیه همه وسیله اند هر کاریم هر کسی برام انجام بده تو دلم میگم خدایا تو انجامش دادی این وسیله بود اگر هم این شخص انجام نده خودت از جایی دیگه به بهترین شکل انجامش میدی واقعا اگه بتونیم این تفکرو در درون خودمون پیاده کنیم دیگه همیشه شادیم چون خدا جز شادی برای ما نمیخواد

    هر چه گفتیم بجز حکایت دوست در همه عمر از آن پشیمانیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    مریم سادات حسینی امامی گفته:
    مدت عضویت: 2751 روز

    به نظر من باید فقط تمرکز مان را روی نکات مثبت زندگی مان بگذاریم و دائما شکرگزاری داشته باشیم . و بابت کوچکترین دانسته هامون چه ذهنی چه قلبی و کلامی سپاس گزار باشیم . این بهترین روش برای جلوگیری از ورود افکار منفی به ذهن مان می باشد . و اینکه حتی سریال و اخبارهای منفی و حتی آهنگ های منفی رو گوش ندهیم . اولین قدم کسب آگاهی است یعنی قبل از هر چیز ما باید افکار منفی رو بشناسیم و سعی کنیم آنها را به افکار مثبت تغییر بدیم .

    تاییدات مثبت رو از یاد نبریم .

    همچنین باید به فکر های مثبت بال و پر بدهیم .

    و اراده کنیم که انسان های منفی رو از زندگی مون حذف کنیم و در رابطه با خواسته ها و آرزوهایمان با آنها اصلا حرفی نزنیم چون آنها با ما هم فرکانس نیستند و بدتر انرژی و فرکانس منفی بیشتری وارد ذهن و زندگی ما می کنند و حتی می توانند باورهای ما را تغیر بدهند .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  9. -
    شهاب گفته:
    مدت عضویت: 4040 روز

    با سلام خدمت تمامی افراد خانواده صمیمی عباسمنش

    اگر از من به عنوان فردی که چند سال است به طور مستمر و پراکنده از آموزه های استاد عزیز آقای عباسمنش استفاده میکند و البته به تازگی به نتایج دست یافته بپرسید که مهمترین عامل و کاتالیزر رسیدن به خواسته و دوری از ناخواسته ها چیست باید بگویم کنترل ورودی های ذهن…

    بگذارید تعریف کنم که چگونه به عمق این مطلب دست یافتم:

    6 ماه پیش فردی خسته از گوش کردن بیش از حد دوره های آقای عباسمنش دیگر کاملا پی برده بودم ایشان هم تنها مانند اکثریت اساتید موفقیت تنها حرف های زیبایی را ارائه میکنند البته که الان متوجه میشوم چرا در آن زمان هر فردی را میدیدم همین حرف را درباره آموزه های ایشان میزد

    وضعیت مالی آنقدر برخلاف خواسته هایم بود که تمام فکرم معطوف پرداخت هزینه اینترنت سیم کارت و منزل شده بود…

    خانواده من به مسافرتی یکماهه رفتند و من تنها در منزل بودم.و از آنجا که حال روحی آن دوران بسیار بد بود حوصله هیچکس و البته پول هیچ چیز را نداشتم چاره ای نبود جز در خانه ماندن و البته از آنجایی که دوره های استاد بر من تاثیر دیازپام را داشت و آرامی لحظه ای را ایجاد میکرد ترجیه دادم در آن دوره به جای برنامه های تلویزیون دوره قانون آفرینش و روانشناسی ثروت راببینم و گوش کنم در آن ماه توانستم از طریق فروشگاه اینترنتیم 1میلیون تومان (دقیقا کمی بیش از هدف گذاری آن روزها) خلق کنم

    خوب مسلما نتیجه عالی بود اما بعد از بازگشت خانواده عزیزم از سفر اوضاع دقیقا همانند قبل شد کمی تعجب آور بود انگار کلید گنج را به شما بدهند و بعد از مدتی بگویند ((شرمنده اشتباه شد))

    البته من آن زمان متوجه این موضوع نشدم و دوباره داشتم کلافه میشدم که چرا خداوند به من پشت کرده دریغ از اینکه کسی که به نعمات خداوند پشت کرده بود من بودم

    بعد از چند ماه موقعیتی فراهم شد که باید هرروز به کتابخانه میرفتم تا درس بخوانم از آنجا که شکرگزاری همواره آرامش خاصی به من میداد تصمیم گرفتم هرروز ساعت 8 ((قبل از بیداری والدین و سایر اعضا)) به کتابخانه رفته و ساعت 7 بعد از ظهر ((هنگامی که باز هیچکس در خانه نبود)) به خانه بازگردم

    خوب اندکی زجرآور بود اما من بر طبق عادت و مطالبی که از طریق دوره ها به دست آورده بودم تصمیم گرفتم اوضاع را برای خودم شیرین کنم

    صبح ها وقتی به کتابخانه میرفتم شکرگزاری به جا می آوردم و البته بعد از چند روز به این مسیر هدایت شدم که شکرگزاری ام را هدفمند کنم آن موقع برای خودم هدف خیلی پایینی را قراردادم صرفا جهت اینکه ایمانم را با رسیدن به آن تقویت کنم(( ماهیانه 500 هزارتومان درآمد )) یک کانال تلگرام خصوصی برای خودم افتتاح کردم و اسمش را گذاشتم تنها من و خدایم و هرروز اتفاقات بی نظیر زندگیم را (که البته شاید مسخره ترین چیزها از نظر دیگران باشد) یادداشت میکردم و خدارا شکر میکردم بابت آن شیر کاکائو حوشمزه که خوردم یا بادام زمینی خوش مزه کلاغ های سیاه پارک که با صدای زیبایشان هرروز فضای پارک را جان میدهند

    یا شکل زیبای ماه که هر شب در اسمان پدید می آید

    در این دوره زمانی آنقدر سرگرم کارهایم بودم که دوستانم را فراموش کردم و خداروشکر آنها هم مرا (من ظرف آب را محیا کردم و کائنات آب را) با هیچکس ارتباطی نداشتم حتی به منزل فامیل هم نمیرفتم و زمانی هم که میرفتم هندزفری ام را در گوشم میگذاشتم و در خلوتی فایل صوتی گوش میدادم

    آهنگ ها دیگر از لحاظ روحی ارضا ام نمیکرد و کم کم داشتم به سلامتی عقلی افرادی که این آهنگ های بی محتوا را گوش میدادند شک میکردم اوضاع به حدی جالب برای من و اسف بار برای خانواده بود که من را به اصحاب کهف تشبیه میکردند و مادر بزرگم میگفتند (پسرکم انقدر درس میخواند افسرده شده هردفعه بعد از این جمله یاد حرف استاد درباره صحبت های مادرشان در راهنمای عملی دستیابی به رویاها می افتادم و خنده ام میگرفت)

    تلویزیون هم که به طور کلی چند سالی هست که به نظرم مناسب پیر پاتال های سر کوچه مان هست نه یک متحول کننده صنعت مد وکانسپت

    حقیقتا در آن دوران شبکه های مجازی و افراد کسل کننده آن را کنار گذاشتم و به جای آن چندین صفحه حیوانات و اجناس لوکس و برنده های بزرگ لوکس مثل منصوری و بیژن و … را دنبال میکردم

    حدس میزنید آخر ماه که ورودی هایم را جمع می بستم به چه مبلغی رسیدم؟

    4 میلیون تومان ورودی این ماه که حدودن با کناد گذاشتن بخشش و تمرین ها و سایر دخل و خرج نزدیک به نصفش خالص آن بود البته من تمام کاری که کردم این بود به کتابخانه بروم فایل گوش بدهم از فضا لذت ببرم و اگر هم حوصله داشتم درس بخوانم کل این درآمد با حدود 15 تماس تلفنی یک یا دو دقیقه ای بود …

    البته این مبلغ فقط پول ورودی به حسابم بود و نباید از هزینه جمعا ماهیانه نزدیک به 400 هزارتومان برای رفت و آمد که به صورت شگفت انگیزی آن را مهمان خداوند بزرگ بودم و چندین و چند اتفاق هیجان انگیز و جالب که برایم اتفاق افتاد چشم پوشی کرد

    چند روزی بود که دوباره داشتم حس میکردم دارم از مسیر دور میشوم و این فایل مرا هدایت کرد و به یادم آورد باید دوباره هر روز به کتابخانه بروم برای کسب علم و شاید هم روزی D:

    دقیقا مثل رفتن به باشگاه بدنسازی هست وقتی میخواهید هم عضله سازی کنید و هم از شر چربی های اضافی تان که جلو زیبایی سلامتی و سرعت شمارا گرفته بگیرید

    ابتدا باید از خوردن قند و نمک و چربی(رسانه و شبکه مجازی و گفتگو های روزمره با سایر افراد ناموفق تلویزیون و ) پرهیز کنید و سپس به ورزش هایی برای تقویت عضلاتتان بپردازید(ساخت باور ها،شکر گذاری،تقویت باورهای قوی) تا زیبایی را برایتان به همراه سلامتی به ارمغان آورد

    وقتی شما از شر چربی ها خلاص شدید میوانید روبروی آینه می ایستید و میبیند کدام عضله تان ضعیف تر است(کدام باور اشتباه بوده یا کدام باور قوی باید تقویت شود) و بعد به مربی که سالیان سال به صورت تخصصی این حرفه را کار کرده(آقای عباسمنش) مراجعه میکنید و تمرین مورد نیاز را میگیرید و سعی میکنید به آنها عمل کرده و بر سختی های تمرین استوار شوید و عادت جدیدی برای خود بسازید(مقاومت باور های قدیمی) شما باید به زیبایی اندام دقت کنید و لذت آن را در مقابل زجر چاقی قرار دهید(اهمیت هدف گذاری و اهرم رنج و لذت برای سوق به هدف) و البته مگر میشود از ارزش تغذیه مناسب و خوردن غذاهای مقوی غافل شد(باورهای صحیح،لذت بردن از زندگی و…)

    اگر تمام این مراحل را به کار گیرید و همواره مانند یک بدنساز این روند را طی کنید شما خیلی زود به هیکلی زیبا( به مسیر دلخواه) هدایت میشوید و این تمام ماجراست

    درآخر از جناب آقای عباسمنش این مرد دوست داشتنی و البته خداوند بزرگ که یکی از دستانش آقای عباسمنش هستند سپاسگزارم خدایاشکرت

    به امید اینکه همه ما از قدرتی که خداوند بخشنده در اختیارمان قرار داده به نحو احسن استفاده کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  10. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 3254 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز و خانواده صمیمی

    در مورد روش کنترول ورودی ذهن باید بگم که خودم سعی میکنم به اطراف خودم یا حتی به تلوزیون که نگاه میکنم به نکات مثبت زیبا هیجان انگیز توجه کنم وحتی صحبت های که میشه هم همینطور به و حتی اگر صحبت ها خوب و یا ناخوب باشه توجه ام به صحبتهای که مواق قوانین موفقیت هستش و همینطور حرف های رو که میزنم سعی میکنم قبلش فکر کنم که چطور صحبتم رو به روش خوب به روشی که احساس بهتری بهم میده بگم و همینطور گفتگوهای ذهنیم هم تلاش میکنم گفتگوهای باشه که بهم انگیزه بده احساس بهتری بده شادی بیشتر بهم بده انتخاب میکنم و وبا دوستام همسعی میکنم صحبت هامون امیدوار کننده روحیه بخش حرف های که حال آدم بهتر کنه داشته باشم و سعی میکنم اگر حرف یا رفتار نا خوب وامثال اینها باشه جو عوض کنم و یا با توضیح های مختصر و مفید و با روش خوب و ملایم جو رو عوض کنم ٬و برنامه های و فیلم های رو ببینم که باز مفید باشه و اگر توی اون فیلم و یا برنامه قسمت های نا مفید داشته باشه به اونها به عنواه چیزهای که به درد نخور هستند و یا خلاف قوانین هستنداونها رو شناسای کنم و و تو ذهنم افکار و باورهای درستش بیارم و یا پیدا کنم

    شاد و موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: