پس کِی به خواسته ام می رسم؟! - صفحه 56
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/01/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-01-23 10:37:532024-02-28 11:44:40پس کِی به خواسته ام می رسم؟!شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
با عرض سلام و شب بخیر خدمت دوستان عزیز و استاد گرانقدر که همیشه لطف دارند
چند روزی بود که درمورد ورودی های نامناسب داشتم فکر میکردم تا طبق قانون به یک نتیجه فوق الاده رسیدم الان که به ذهنم این ایده رسید خیلی هیجان زده شدم طوری که ساعت سه و نیم شب تصمیم گرفتم تفکرم رو با شما درمیون بذارم.
چند روزی بود که در مورد رسانه های صوتی تصویری داشتم به این فکر میکردم که بچه که بودم مردم و اطرافیان ذهن آروم تری داشتن آرامش و وضعیت مناسبی از نظر عواطف و روابط و اقتصادی داشتند
پیش خودم گفتم چرا کم کم روابط و اذهان مردم متشنج شده چرا کم حوصله تر شدن چرا عصبی شدن چرا بعضی خانواده ها روابط مناسبی ندارند
و واقعا بهم الهام شد که بگم از نظر قانون جهان هستی شاید بخاطر این وضعیت انسان ها به این شکل شده چون چندین سال پیش رسانه ها محدود بودند.شاید فقط 2 3 شبکه تلویزیونی وجود داشت فیلم ها بسیار کم بودند .شبکه های ماهواره ای کم بود و ماهواره ها کم بود .شبکه های اجتماعی نبود .خواننده ها محدود بودند مثل الان نبود هر کس با هر کسی قهر کنه فوری از بدبختیاش بخونه و کلیپ بسازه
فیلم های ترکی که همش خیانت درش وجود داره نبود
یادمه حدود 4 سال پیش که جمهوری اسلامی با آمریکا توافق هسته ای کرد مردم خوشحال بودند و بخاطر کاهش تحریم ها حس و حال خوبی داشتند و سپاسگذار خداوند بودند دقیقا فصل تابستان باران پر برکت و خوبی بارید مردم میگفتند تحریم رو ابرها هم تاثیر گذاشته و الان ابرها بارور شدند و بارون اومده
الان از نظر قانون این اتفاق بخاطر سپاسگذاری میبینم
ممنونم از همه عزیزانم
احسنت من هم فکر میکنم اون حال و فرکانس خوب مردم بودش که رحمت الهی رو نازل کرد
ولیکن الان که مردم متاسفانه با قدرت دادن به تحریمها از حال و فرکانسشون غافل شدن و همه دجار بداحوالی و بدفرکانسی هستن این رحمت الهی هم نازل نمیشه
دوست عزیزم لذت بردم.
درست فرمودید باران پارسال به خاطر سپاس گزاری و حال خوب مردم بود. یکی از اقواممون هفتاد میلیون انار فروخت. از همان زمینی که قبلا دو میلیون هم نمیفروخت.
ممنون از همه عزیزانی که وقت گذاشتن و دیدگاه بنده رو مطالعه کردند
کار دیگری که من برای کنترل ورودیهای ذهنم همیشه انجام میدهم این است که مطالب و ویدئوهایی که در شبکه های اجتماعی و شاید بهترم بگم شبکه اجتماعی چون من بیشتر انها را ندارم و همانی که دارم هم برایم ارسال میشه ، اگر مطلب وناخوشایندی باشد من بلافاصله انرا پاک می کنم و برای کسی هم ارسال نمیکنم تا جایی که بین دوستان و آشنایان معروف شده ام که می گویند مطالبی که تو میفرستی همه مفید و آموزنده و امید بخش هستند و تشکر می کنند .
دوستان عزیز وقتی ما ورودیهای ذهنمان را کنترل می کنیم ، به مرور جهان از همانها را برایم می آورد و کم کم متوجه میشویم بیشتر چیزهایی که میبینیم و میشنویم از همان دست چیزهایی ست که به دنبالش هستیم.
من فکر میکنم مهمترین چیز این است که گاهی هم جهان ما را در شرایطی قرار میدهد که خودمان را امتحان کنیم که در شرایط خاص چطور از آموخته هایمان و ورودیهایی که به ذهنمان داده ایم استفاده می کنیم . مثلا چطور در شرایط خاص خونسردی خود را حفظ می کنیم و یا می توانیم عصبانیت خود را کنترل کنیم .
و استفاده از آموخته ها در عمل مهم است که گاهی اوقات بوده که خودم نتوانسته ام کنترل کنم و یا با کمال تعجب کسانی را دیدم که سالهاست روی خودشان و افکارشان کار می کنند اما در شرایطی رفتاری غیر قابل باور از خود نشان می دهند که امید دارم همگی با لطف خدای خود بتوانیم به باورهایمان عمل کنیم .
ادامه دارد…
دوست عزیز منم با نظر شما کاملا موافقم و این رو دستی از دستان خدا میدونم که کمکم میکنه تا تسلط واگاهین برخودم زیاد بشه????
سپاس مرضیه عزیز از اینکه مطلبم را خواندید . با امید اینکه دستان پروردگار همیشه یارمان باشند.
درووود فراوان به همه خصوصا استاد عزیز که الان داشتم صداشونو از فایل صوتی اخیر میشنیدم.
تغییر یک سری افکار آسان نیست. خصوصا اگه سالها از آن گذشته باشه. اما شدنیه. وقتیکه کنترل ورودی هایم را به دست میگیرم و آگاهانه نمیگذارم اطلاعات چه شنیداری چه دیداری وارد ذهنم بشه، تقریبا میتونم بگم کارهایم به آسانی انجام میشه و اتفاقات خوبی میفته. از اینها مهمتر نجواهای درونیه ذهنمه که دائم داره حرف میزنه و دیده ها و شنیده هامو تکرار میکنه و داره باور میسازه. من آگاهانه سعی میکنم تمرکزمو بزارم روی نجواهای خوب و قویترش میکنم و تکرارش میکنم و ازونطرف نجواهای ناخوشایند رو که میدونم نتیجش در بیرون از ذهنم اتفاقات ناخوشانده و در دوحالت تجربش کردم رو به روشهای مختلف مثل گوش دادن به آهنگ و همخوانی کردن با خواننده، قدم زدن توی پارک و گذاشتن فایلهای صوتی استاد در گوشم و یا زنگ زدن و یا رفتن پیش یکی از دوستانم که اونم در مسیر تغییره از این نجواها خودمو دور کنم. با این کارها تونستم هر زمانی که حالم خوب نباشه و نجواهای ذهنی ناخوشایند به سراغم بیاد اونو کنترل کنم. و جالب اینکه با این تمرینات هر روز قدرت نجواهای درونی بدم کمتر و کمتر میشه و کنترل آن برام راحتتر شده و اینجوری سریع از فاز اون موضوع به ظاهر بد میام بیرون. یاد گرفتم به اتفاقاتی که برام میفته چه خوب و چه به ظاهر بد فکر کنم که علتش از کجا آب میخوره و ارتباطشو پیدا میکنم. با اینکارا تونستم تا حدودی منشأ اونا رو پیدا کنم. و وقتی توی ذهنم حلش کردم آروم میشم. اوایل زمان میبرد اما الان خیلی زود شاید کمتر از یکساعت از اون حالت خارج میشم و اینجوری برمیگردم به حالت عادی و حال خوب.
در کنار این تمرین ذهنی مراقب صحبتهایی که میشنوم و میگم و چیزهایی که میبینم هستم و بقولا تمرکزم روی دیدن نیمه پر لیوانه. شاد و موفق باشید.
بنام خالق زیبایی ها
کنترل افکار و ورودی ها خودش یه مهارته
طی مدتی که افتخار همراهی استاد و دوستانو دارم راهکار های که استفاده کردمو میگم
1٫شکرگذاری هر روز صبحم و نوشتن چیزایی که اون روز از دنیا میخوام و از خدا و انجام دادن کارایی که منو به خواستم نزدیک میکنه اینکار باعث میشه که ذهنم درگیر قدم های کوچکم باشه
2٫پادکست های رو ساختم برای خودم و گروه و اونارو گوش میدم همراه فایل ثروت استاد روزی حداقل یک ساعت
3٫خوندن قرآن با تمرکز که باعث میشه چند ساعت دنبال اون آیه در زندگیم و نشانه هاش باشم
4٫طبقه بندی دوستانم و باز کردن جا برای دوستان جدید
5٫من و دوستم. تقریبا هر روز در مورد خواسته هامون توی تلگرام باهم صحبت میکنیم
6٫گوش دادن موسیقی و خوندن و شادی کردن
7٫وقتی یک مورد یا فکر بد سراغم میاد موفقیت هامو توی ذهنم مرور یا می نویسم و یا آوری میکنم
8٫حذف تلویزیون
9٫ساختن زمین بازی خودم برای راحت بودنم که من اومدم با تغییر در خودم و باورها و شخصیتم زمین بازی رو ساختم که کسی میخواد با من بازی کنه با قانون های من بازی میکنه حتی خانواده خیلی آسونه فقط کافیه این حس رو دریافت کنن اونوقت خوشحال میشن کنارت توی زمین باشن
10٫ شکرگذاری اخر شب و فکر کردن و تصویر سازی
11٫مطالعه کردن و گوش دادن به فایل های صوتی
ممنونم که هستین چون به قول استاد 20 سال دیگه میتونیم یه جای زیبایی رو بسازیم
دوستتون دارم استاد خودتو یکمی بیشتر
حامد عزیز سلام
افرین به شما که شکر گذاری میکنید و با و قران را با تمرکز میخونید
دیدگاه شما عالی بود//ممونم
سعید جان ممنون از تو وقت گذاشتی و نطر دادی عزیز دل امیدوارم روزی همگی جمع شیم دور هم
باسلام خدمت استاد عزیز و همه دوستان و همراهان گرامى اول مایلم از استاد بخاطر طرح این سوال تشکر کنم چون واقعاً یکى از مهمترین سوالات ذهن من و خیلى هاى دیگه مثل من رو مطرح کردن.
من براى کنترل ورودیهاى ذهنم سعى کردم که از حضور جلوى تلویزیون ، حضور در مجالس غیبت و چرند گوئى ، بحث و جدل در مورد اوضاع سیاسى و مملکت ، محافلى که دائماً از خرابى اوضاع کاسبى صحبت میشه و همینطور شنیدن موسقى هائى که انرژى منفى میدن خود دارى کنم ، و در عوض فایلهاى استاد عباسمنش رو گوش میکنم ، کتاب مى خونم و سعى میکنم که روى خودم و باورهام کار کنم، و با اجازه استاد و عذر خواهى از دوستانى که این متن رو میخونند میخوام یه تجربه کوچک از ورودیهاى غلط و حس بد رو خدمتتوم عرض کنمً. حدود ده روز پیش داشتم یه مسیرى رو با ماشین طى میکردم و اتفاقاتى افتاده بود که من اصلا تو حس خوبى نبودم و فرکانسهاى خوبى رو به جهان ارسال نمیکردم، از این رو تمام چراقهاى اون خیابون که فکر کنم خیابان ازادى بود و پر چراغ ، از دم تمام چواغها قرمز بودن من دیگه داشتم عصبى میشدم اخه بعضى ا چراغها با اینکه سبز بود اما تا من میخواستم رد بشم یهوئى ده ثانیه مییپرید پائین و قرمز میشد دیگه واقعاً داشتم خیلى عصبى میشدمکه متوجه شدم اینا بخاطر این حس بدیه که دارم و فرکانسهائى که دارم ارسال میکنم ، چند روز بعد باز مسیرم خورد به خیابان طالقانى که اتفاقاً همه میدونید که اون هم پر ازتقاطع و چراغ قرمز هست، اما اینبار احساس خوب داشتم و فرکانسهاى مناسبى رو ارسال میکردم و باورتون نمیشه تقریباً تمام طول خیابان طالقانى رو طى کردم بدون اینکه حتى پشت یک چراغ بایستمو باور کنید بعضى ازچراغها که داشت قرمز میشد اینبار در حالت سبز مثلاً روى ٣ ثانیه استپ میکرد تا من رد میشدم و بعد قرمز میشد. همونجا بود که به خودم گفتم چه میکند این فرکانس مناسب و از خداوند تشکر کردم که مناسبترین دستانش را براى من فرستاده است ( استاد ممنونم ) یا حق
سلام به دوستان واستادسعادتمندم.قبل ازهرچیزبایدازتک تک شما دوستانم بخاطر کامنت های بینظیرتون سپاسگزاری کنم که واقعاهرکدوم برای خودش یک کتاب هست که بایدخوب مطالعه بشه .
من باحذف تلویزیون واخباروکانال های مجازی که افکارمحدودکننده روبهم القامیکرد وهمچنین دوستانی که بهم انگیزه نمیدادن ودرفرکانس نبودن وباخواندن کتاب های موفقیت وگوش دادن به کتابهای صوتی انگیزشی وفایلهای رایگان استاد به صورت روتین درمنزل وماشین که خودش مثل یک دانشگاه شده و درطی روز فقط نکات مثبت خودم واطرافیانم رو میبینم وتمرکزم روی خواسته هام هست ,غیبت نمیکنم ودرمکانی که غیبت بشه هم یااون مکان رو ترک میکنم یا خودم رو مشغول خواندم کتاب های پی دی اف که درگوشی ذخیره کردم میکنم .نسبت به ناخواسته ها اعراض میکنم وتوجه نمیکنم .این مسأله باعث شده بعضی اطرافیان ناراحت بشن وازاونجایی که من قبلا به فکراین بودم که مبادا کسی ازدست من رنجیده بشه وخیلی ازخواسته هاوعلایقم رونادیده میگرفتم مخصوصا وجودخودم الان خدارو شکردیگه اینجورنیست اول خودم وخواسته هام بعد دیگران .من این باور رو درخودم ایجادکردم که همه خوب هستند مهم نیست چه دین ونژادی دارن وعاشقانه همه انسانها رو دوست دارم وازدیدنشون لذت میبرم.من باورهای محدودکننده خودم رونوشتم وباورهای قدرتمندکننده روجایگزینشون کردم وباصدای خودم ضبط کردم وهمیشه گوش میدم .دستاوردهایی که داشتم پیداکردن ودوست داشتن خودم,اعتمادبه نفس بالا ,فهمیدن اینکه هرکدوم ازما بیهوده به این دنیانیومدیم تاعمری بگذره وزندگی روزمره ومعمولی داشته باشیم مااومدیم که طبق قولی که قبل ازبه دنیا اومدن به خدادادیم شاد زندگی کنیم ورسالت خودمون رو پیدا کنیم وقدمی درمسیررشد کاینات برداریم .دراین راه ازاینکه خدای واقعی روشناختم شکر میکنم نه اون خدایی که قبلا بهم گفته بودن ومن واقعا ازش میترسیدم وهمه رو مدیون شما استاد عزیزم هستم .ببخشید من چندبار دیگه هم کامنت نوشتم ولی نمیدونم چراقبل ازفرستادن پاک میشه .سعادتمند باشید.
و میخواهم بگویم که بسیار جالب است که واقعا همینطور است و بارها برای من اتفاق افتاده است. اگر خبری لازم بوده از طریقی به من رسیده و اگر مطلبی را از روزنامه ای باید میخواندم به طور جالبی پیش رویم قرار گرفته است که مثالش را برایتان می گویم.
حدود پنج سال پیش زمانی که من کنکور کارشناسی ارشد شرکت کرده بودم ، معمولا زمان اعلام نتایج را در اخبار و یا روزنامه اعلام می کنند که من خبر از هیچکدام نداشتم . روزی کاری با یکی از دوستانم داشتم و با شرکت او تماس گرفتم که باید پشت خط منتظر می ماندم تا داخلی وصل شود و جالب این بود که در این فاصله خبر پخش میشد و جالبتر اینکه در همان لحظه دقیقا اعلام نمود که نتایج کنکور ارشد در تاریخ فلان اعلام خواهد شد و این به من وابت شد که خبری که باید برسد از طریقی میرسد. و چند وقت پیش هم که ماشینم را برای سرویس دوره ای برده بودم باید نیم ساعتی در اتاق انتظار می نشستم تا ماشین آماده شود و وقتی قهوه ای برداشتم و نشستم تا انرا در این فاصله بنوشم ، مجله ای کنارم روی میز بود که برداشتم و وقتی باز کردم عنوان مقاله ای نظرم را جلب کرد که ان realizing personal power
در خصوص قدرت شخصی و قدرت خلق کردن نوشته بود که مشغول خواندن ان شدم و ان نیم ساعت واقعا لذت بردم و مطلبی آموختم. و یک چنین مجله ای در یک کمپانی سرویس خودرو برایم جالب بود.
دوستان عزیز همانطور که حتما شما هم تجربه کرده اید ، وقتی روی خودمان و ورودیهای ذهنمان کار می کنیم بعد از مدت زمانی دیگر ذهنمان تربیت میشود که اینگونه بیندیشد و کم کم اینطور فکر کردن و اینطور زندگی کردن برایمان روال همیشگی می شود و وقتی به خودمان می آییم و می بینیم ذهنمان بدون اینکه بخواهیم زوری بزنیم و تلاشی کنیم همانطور که میخواهیم عمل می کند و این واقعا شگفت انگیز است.
ادامه دارد…..
سلام
کاملا درست می فرماییدبایدمغزمان را آن طوری که می خواهیم تربیت کنیم مغز جزئی از ماست و ما هر چه را که بگوییم بایدانجام دهد و میدهد
سپاس آینا عزیز که مطلبم را خواندید. دقیقا همینطوره
به نام خدا
سلام خدمت دوستان عزیزم و بهترین الگوی زندگیم استاد عباس منش
به نظر من اولین قدم پذیرش است پذیرش این که ما کاملا قبول کنیم واقعا فرکانس ها هستن که دارن اتفاقات اصلی و اساسی زندگی ما رو میسازند و ما این موضوع رو جدی بگیریم .دوستانی که تازه با این مباحث آشنا میشند معمولا مثل اکثر خود ما ذهنشون در ابتدا مقاومت زیادی داره اما رفته رفته این مقاومت برای کسانی که واقعا دنبال رشد و تغییر هستند کمتر میشه اما عامل اصلی ای که باعث میشه ما از پیمودن ادامه ی مسیر تغییر و رشد خود (اجرای قوانین و نکات مثبت ) خارج بشیم فراموشی ماست میشه گفت انسان ذاتا فراموش کاره و حالا کاری که ما باید انجام بدیم اینه که با گذاشتن نشانه هایی برای خود،خودمون رو شرطی کنیم که همیشه در عمل به قوانین مثبت خود هشیار باشیم، یکی از راه ها اینه که مثلا یک کش ببندیم دور دست خود و هر موقع که خواستیم توجه منفی داشته باشیم یا توجه منفی کردیم اون کش رو رها کنیم تا دردی کوچیک روی دست خود احساس کنیم یا یک پشت دستی بزنیم روی دست خودمون و به خودمون هشدار بدیم که داریم از مسیر درست خارج میشیم یا خودمون رو جریمه نقدی کنیم و به خودمون یادآور بشیم که اگر در مسیر درست نباشیم باید هزاران هزاران برابر بدتر از این دردها و سختی های کوچک را بکشیم و تاوانشون رو پس بدیم یا بیایم برای خودمون جدا از نتایج عالی ای که بدست میاریم بیایم جایزه تعیین کنیم مثلا من اگر امروز توجه مثبت داشته باشم میتونم فلان بازی مورد علاقه ام رو انجام بدم یا فلان خوراکی رو بخورم و بالعکس اگر توجه منفی داشته باشم از فلان بازی یا غذا یا تفریح محرومم .این شرط و شروط ها و یادآوری های مدام روزانه ما رو بیشتر در فرکانس مثبت نگه میداره و خیلی میتونه مفید باشه .
سلام دوست عزیز
ایده بستن کش به دست و کشیدن و محکم خوردن به دست در موقع تفکر منفی ایده جالبی هستش که من خودم قبلا یه مدت انجامش دادم و واقعا لذتبخشه همون درد یه کوچولوشم و کنترل آگاهانه ذهن. از این روش
سپاسگزارم که مجدد بهم یادآوری کردین این روش جالب رو❤
سلامی پر از عشق به استاد عزیزم آقای عباسمنش عزیز و هم فرکانسی های گرامی بنده مدت زیادی نیست وارد خانواده بزرگ عباسمنش شدم ولی در همین مدت کم تاثیرات مثبت زیادی رو در خودم میبینم واز خدای بزرگم خیلی متشکرم که بنده رو در این مسیر پر از عشق و مودت دوستی که جناب عباسمنش پدیدآورنده و خالق آن بودن قرار داد و چه بس اتفاق خوبی که دوستان عزیزی هستند که تجربیات زیبای خود را برای دیگران می نویسند که همه بتوانند از این تجربیات بهره لازم را در زندگی خود ببرند.
در مورد سوال مسابقه که:
اکنون دیگر می دانیم، تغییر باور از کنترل ورودی های ذهن شروع می شود. همانگونه که ورودی های نامناسب قبلی، باورهای محدود کننده قبلی را در ناخودآگاه مان ساخته، لازم است با ورودی های مناسب به ذهن، باورهای قدرتمند کننده را بسازیم.
هرچه توانایی ما در کنترل ورودی های ذهن بیشتر شود، باورهای مناسب تری می سازیم.
تجربه شما درباره کنترل ورودی های ذهنت چیست؟
چه راهکاری برای تمرکز بهتر و بیشتر بر نکات مثبت اطرافت ات داری به گونه ای که به مدت زمان بیشتری در احساس خوب بمانی، کمتر نگران شده یا بترسی یا حتی بتوانی نکات مثبت را از دل هر وضعیت به ظاهر نادلخواهی نیز شناسایی و بر آن متمرکز شوی؟
تجربه بنده : در مورد تجربه شخصی بنده باید بگم که من از رهایی از بند افکار منفی که خودآگاه یا ناخودآگاه به ذهنم خطور میکند از بشکن* استفاده میکنم شاید با خودتان بگوئید یعنی چی؟؟؟ خدمتتون عارضم که من برای رهایی از بند افکار منفی بلافاصله زمانی که متوجه نجواهای – (منفی)ذهنم میشوم مثلا اینکه برو به فلانی رو بزن تا این کارو برات ردیف کنه یا برو به فلانی بگو که سفارشت رو پیش فلان رئیس بانک بکنه تا بهت وام بدن واز این دست افکار …
دستم را نزدیکه گوشم آورده و یک یا چند بشکن دم گوشم میزنم تا زنجیره افکار منفی ذهنم در همان لحظه پاره شود و اولین چیزی که به ذهنم میرسد این است که خدایی بسیار مهربان،دلسوز،رحمان ورحیم هست که جهان به این عظمت و تو انسان رو خلق کرده و دوست بسیار مهربان و مونس بسیار امینی است که بسیار هم بخشنده است و تو به هیچ کس دیگری احتیاجی نیست و تمام خواسته های تو را اجابت میکند فقط کافیه ازش بخوای…*
سلام دوست عزیز
ایده ی بشکن زدن کنار گوش برای اینکه آگاهانه ذهن خودمون رو به میسر درست ببریم و مچ ذهنمون رو بگیریم که داری فرکانس ناخواسته میفرستی و بیا توی جاده آسفالته زیبای رسیدن به خواسته جالب و آسان وکارمده بنظرم
سپاسگزارم که این ایده جالب رو نوشتین ❤
عرض سلام واحترام دارم خدمت استاد عزیز ودوستان خوب وبزرگوار وخوشبخت .عرض تبریک دارم خدمت جناب اقاى عباس منش عزیز به جهت توفیق وبهره مندى از لطف الهى براى قرار گرفتن در مسیر شناخت وتکامل ورسیدن به جایگاه رفیع وعالى در این مسیر وتبریک مجدد به جهت اینکه کمک به شناخت ورشد وتعالى دیگران رارسالت خودشان مى دانند ودر این زمینه تلاش مجدانه دارند واین بسیار بسیار جاى تقدیر وتحسین وتبریک دارد.وتبریک به همه دوستان وهمراهان عزیز ودوست داشتنى که اراده کرده انددر مسیر خوشبختى ورسیدن به جایگاه والاى انسانى وعشق وشادى و ثروت قرار بگیرند وچه سعادتى بالاتر ازاین؟ واما تجربه من در ارتباط با موضوع مورد بحث ،باتوجه به اینکه از دوجهت تحت فشار ونفوذ هستیم ،ازیک جهت ورودیهاى منفى قبلى که تبدیل به باورهاى منفى وغلط شده اندواز جهت دیگرورودیهاى منفى جارى که بطور لحظه اى وروزانه از محیط بیرون توسط افراد وشرایط خارجى سرازیر میشود لذا تلاش بایدبسیار جدى وهمه جانبه با شیوه ها وابزار هاى متعدد از قبیل مراقبه صبح وشب،تمرکز وتاکید بر ارامش وشادى ،جملات تاکیدى وتنفس عمیق ونیایش صبح وشب،مطالعه وسایر مواردیکه دوستان اشاره کردندباشد تا تاثیر ونفوذ ورودیهاى منفى کنترل وباورهاى مفید ومثبت وموثر جدیدجایگزین وتقویت وتثبیت شوند که این مبارزه در ابتداى کار دشوار ولى شیرین ودلپذیر است وباتثبیت عادتهاى جدید وباورهاى قوى بتدریج مسیر هموار مى شود بشرط اینکه باایمان فوق العاده قوى وامید فراوان وتلاش خستگى ناپذیر وبى وقفه مسیر راطى کنیم تا گنج بینهایت درون را کشف واز نور وانرژى بینهایت ان بهره مند وتمام اهداف وخواسته هارا در دنیاى درون به وضوح ببینیم تا در دنیاى بیرون متجلى شوند،وتمام لحظات این مراحل را با چاشنى شادى عمیق درونى وسپاسگزارى عاشقانه مستمر طى کنیم. .امید که همواره در احاطه شادى وعشق وثروت باشید.