پس کِی به خواسته ام می رسم؟! - صفحه 6

3059 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    1 گفته:
    مدت عضویت: 3223 روز

    سلام به همه ی رفیقای گلم تو سایت استاد عباسمنش

    و سلام خدمت استاد عزیزم و تیم فوق العادشون

    قبل از هرچیز خدارو شکر میکنم،به خاطر اینکه این هفته یکی از برندگان خوش شانس کد تخفیف 40% تهیه محصولات ،من هستم.خدایا شکرت.

    و اما سوال مسابقه…

    1٫تجربه شما درباره کنترل ورودی های ذهنت چیست؟

    2٫چه راهکاری برای تمرکز بهتر و بیشتر بر نکات مثبت اطرافت ات داری به گونه ای که به مدت زمان بیشتری در احساس خوب بمانی، کمتر نگران شده یا بترسی یا حتی بتوانی نکات مثبت را از دل هر وضعیت به ظاهر نادلخواهی نیز شناسایی و بر آن متمرکز شوی؟

    تجربیات شخصی:

    من از وقتی در مورد قوانین آگاهی پیدا کردم و متوجه شدم باید ورودی های ذهنمون رو کنترل کنیم،تلوزیون رو از زندگیم حذف کردم. بعد از اون متوجه شدم که علاوه بر تلوزیون رسانه ها و ورودی های دیگری هم هستند که باور های نادرست دارند و تمرکزشون بر روی نکات منفیه .و همشون رو حذف کردم.

    تمامی کانال های تلگرام،اینستاگرام،فیلم های سینمایی و سریال ها (هم ایرانی و هم خارجی) (این مورد واقعا سختم بود ،چون من به شدت فیلمباز بودم و تقریبا هر روز یه فیلم میدیدم و براش نقد مینوشتم و تحلیلش می کردم) و انواع سایت های خبری و ……..

    من دوستانی داشتم که بسیار به هم نزدیک بودیم و هر روز حداقل 5 ساعت باهاشون وقت میگذروندم. اون ها افرادی بودن که عالم و آدم رو مقصر شرایط زندگیشون میدونستن،همیشه تمرکزشون بر روی نکات منفی زندگی بود،همیشه متفکر بودن و در مورد سیاست و فلسفه و …. صحبت می کردن،در صورتی که به هیچ موفقیت قابل توجهی نرسیده بودن و همیشه حسرت چیزای خوب روداشتن. و 1001 ویژگی نامناسب . که قاعدتا منم کم کم شبیه به اونا شده بودم.

    تا اینکه با قوانین آشنا شدم و با تمام وجودم پذیرفتم که روی خودم و باور هام کار کنم .از فایل های رایگان شروع کردم و اوایل نتایج خوبی هم گرفتم ولی خب هرچقدر روی خودم کار میکردم و فرکانس هام رو تغییر میدادم بعد از دیدن دوستام و ارتباط با اونها ،اونقدر تاثیر منفی رو من میزاشتن که شرایط مثل قبل میشد. تا اینکه تصمیم گرفتم ارتباطم رو به کلی با دوستام قطع کنم و این کارو کردم(با اینکه دل کندن ازشون واقعا برام سخت بود)

    و برای این مواردی که گفتم جایگزین هم تعیین کردم :

    1٫مطالعه کتاب “رویاهایی که رویا نیستند” و انجام تمرین هاش

    2٫دیدن تمامی فایل های رایگان استاد و قانون آفرینش و انجام تمرین ها( یکی از بهترین ورودی ها برای منه)

    3٫مطالعه کامنت های دوستان عزیز که از موفقیت هاشون می نویسن،مخصوصا صغحه ی ” یک کتاب مرجع از الگوهای موفق”

    4٫فعالیت در بخش عقل کل: مطرح کردن سوال و پاسخ به سوالات دوستان

    5٫دیدن انواع مستند ها ( مستند هایی در مورد عطمت کیهان و هستی،مستند زندگی افراد مشهور و موفق و …)

    6٫انجام تمرینات 28 روزه شکرگزاری ،خانم راندا برن

    من خودم هر موقع برنامه ی روزانم رو از موارد بالا پر کردم و در کل روز تمرکزم روی نکات مثبت بوده و احساس شکرگزاری داشتم ،بلافاصله بعد از چند روز اتفاقاتی تو زندگیم پیش اومده که واقعا مو به تنم سیخ شده و اشک شوق ریختم.( فقط حیف که ادامه ندادم )

    به نظر من مهم اینه که آدم 3،4 ماه یه خلوت برای خودش درست کنه و فارغ از هر دغدغه ای فقط و فقط شکرگزاری کنه و روی باورهاش کار کنه و فرکانس مثبت ارسال کنه،اونموقع مهارتش در کنترل کردن ورودی ها بیشتر شده و میتونه در طول روز و در کنار کارهای روزانش ،ورودی هاش رو هم کنترل کنه.

    ولی اون 3،4 ماه اول خیلی مهمه و آدم باید کمترین ارتباط را با بقیه داشته و تمام وقت فقط رو خودش کار کنه.

    خیلی ممنونم که وقت گزاشتین و کامنت من رو خوندید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 35 رای:
  2. -
    سیدعلی توفیقیان گفته:
    مدت عضویت: 2899 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    با سلام و احترام خدمت استاد بزرگوارم جناب آقای عباس منش عزیز

    الهی حققنی بحقائق اهل القرب و اسلک بی مسلک اهل الجذب

    خداوندا مرا به حقایق اهل قرب محقق کن وبه راه و روش اهل جذب ببر

    این فرازی از انتهای دعای شریف عرفه حضرت امام حسین علیه السلام است که مهر تاییدی بر بیانات حضرت استاد است

    الان کمتر از یک سال است که فایلهای رایگان رو به کرات گوش میدم و حتی بعضی از آنها رو به صورت نوشتاری در اورده ام و نوشته ها رو هم تکرار میکنم و مطالعه میکنم

    جناب استادبا راهنمایی حضرت عالی به این نتیجه رسیده ام که پچ پچ ها و نجواهایی که در فکر مااست اگر من را به سمت ناامیدی و یاس و احساس ناخوش آیند ببرد این همان نجواهای شیطانی است که انما انجوی من الشیطان

    لذا وقتی که این احساس در وجودم ایجاد میشود با بیان این آیه شریفه میدانم که الان این خبیث پلید در حال نجوی کردن در ذهن و فکرم است و با پناه بردن به خداوند رحمن از شر این نجواها به خداوند رحمن پناه میبرم

    الان به لطف خداوند تبارک و تعالی میدانم که الشیطان یعدکم الفقر و یامرکم بالفحشاء

    لذا با نوشتن گفتگوهای منفی ذهنی نجواهای شیطان را یادداشت میکنم و با یادداشت کردن جملات مثبت و متضاد نجوی های شیطانی بر شیطان ذهن فائق میشوم البته که این کار کار ساده ای نیست ولی با توکل برخداوند و عمل به توصیه های استاد عزیزم میدانم که میتوانم به ان عمل کنم

    جناب استاد! همانطور که میدانید ما در جامعه ای زندگی میکنیم که سرتاسر امواج منفی است این امواج در ناخوداگاه مان تاثیرات منفی خود را میگذارد البته با دستگیری که خداوند از بنده کرده است به این نتیجه رسیده ام که فقط وفقط با شکر گذاری بواسطه داشته هایی که خداوند رزاق به من داشته است وارد فرکانس خداوند رحمن شده و از تاثیرات شیاطین ایمن میشویم

    من اخیرا به این نتیجه رسیده ام لحظه به لحظه باید شاکر خداوند باشیم و این شکر را همین زبان ساده خدا رو شکر بیان کنیم و از صمیم قلب سپاسگذار خداوند باشیم اخیرا با همین شکر گذاری ساده من که معمولا خریدار خوب و فروشنده ضعیفی بودم در حال تبدیل به فروشنده ای قابل میشوم این معجزه شکرگذاری است

    دوستان عزیز نمیدانم با چه زبانی از این نعمتهای فراوانی که خداند عالم در اطراف ما قرار داده سپاسگذار باشم اما میدانم خود وجود استاد عباس منش که بر سر راه من قرار گرفتند خود نیز از معجزات شکر گذاری بود

    الحمدالله الحمدالله الحمدالله….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
    • -
      صادق صادقی گفته:
      مدت عضویت: 2823 روز

      سلام دوست عزیز عالی بود .

      فقط یک نکته طلایی رو یادتون نره محض یادآوری میگم ، دنیای ما دنیای باور هاست دنیای هست که سرتاسرش از انرژی ساخته شده و منبع آن خداست . هر چیزی رو باور کنید واسه شما شکل میگیره چون خودتون در هر لحظه از زندگی دارید با فکر و باور و احساستون به این انرژی شکل میدین ، پس اگه بگین هوای مثلا تهران خیلی آلوده است یا آدمای منفی زیاد داره و فقط برای شما اتفاق میفته نه کسی دیگه . یادتون نره این دنیا از بی نهایت دنیای موازی شکل گرفته که بی نهایت سیدعلی توفیقیان وجود دارد شما کدوم سیدعلی توفیقیان رو میخواین در دنیای حال خود به وجود بیاورید و خلق کنید ؟ همونو که دوست داری خلق کن ، اگه میبینید استاد عزیز جناب عباس منش الا تو آمریکا تو بهترین ایالتش با بهترین آب و هوای داره زندگی میکنه چیزی عجیبی نیست فکر نکنید آمریکا یا هر کشور دیگه یک جای خاصی نه استاد از زمان دورانش در بندر عباس عباس منشی که تو آمریکا زندگی میکرده رو تصور کرده و خلقش کرد و بعد از چند سال انونو تو زندگیش خلق کرد .

      قوانین ساده تر از اون چیزی هست که فکرشو میکنیم .

      قسمت سختش تقویت ایمان بب قید و شرط به خداست و خوب نگه داشته احساس در طول روز و تمرین های مستمر .

      موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    shahnaz hossein nia گفته:
    مدت عضویت: 3603 روز

    سلام خدمت استاد بزرگوارم جناب آقای عباسمنش

    من اولین باری هست که نظر می نویسم تجربه شخصیم درمورد چگونه ورودی های بد ذهن را کنترل کنم وبه احساس خوب برسم دوستان اولین کاری که میکنم این است به محض ورودی احساس بد ناخودآگاه لبخند می زنم وبه شکرگزاری از سلامتی تک تک اعضای بدنم می پردازم شاید بعضی از اعضا هم سالم نباشن

    دومین کار به سپاسگزاری از دیگر نعمت هایی که اطرافم هست مثلا همسر و فرزندان و ماشین و خونه و …..

    سومین کار از عبارات تاکیدی مثبت آرام بخش استفاده میکنم درصورت امکان گوش میدم

    کار بعدی از تنفس عمیق بدنی استفاده میکنم

    و درصورت امکان با کار فیزیکی خودم را مشغول میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  4. -
    حسین کاکی گفته:
    مدت عضویت: 3994 روز

    سلام تعین دقیق زمان رسیدن به خواسته،از چند جهت درجهت عکس رسیدن به خواسته عمل مى کند،کسى که اون تاریخ رو به دغدغه اصلى برا خودش تبدیل مى کنه،ویه وسواس فکرى براش مى شه وبراساس ارتعاش هاى غلط گذشته اش دراون وقت به خواسته اش نمى رسه،نسبت به قانونمندى هاى کائنات دلسرد و محصول این روند شک وتردیدى است که باعث ضعیف شدن ایمان مى شود،در صورتى که ما براى رسیدن به خواسته هایمان ایمان قوى واحساس خوب نیاز داریم،وتاکیدا باید شاد باشیم،در بستر شادى واحساس خوب است که بذر ثروت رشد مى کند،وبا ایمان و عمل به قوانین به بارمى نشیند راهکار؛با توجه به این قانون که کائنات در بهترین زمان ممکن من رو به خواسته ام مى رسونه،از دام دلسردى ازاینکه نکنه به خواسته ام نرسم رها شده وبراساس قانون توجه،تمرکز به سمت لذت بردن از زمان حال،لذت بردن از داشته ها،ودر نتیجه بر اساس قانون گسترش،به هرآنچه توجه کنى در دنیاى تو گسترش پیدا مى کنه،ومى دونیم که کائنات پشتیبانى مى کنه ازاین قانون قدرتمند و تغییر ناپذیرش،و باتوجه به این موارد مدت رسیدن به خواسته سریعتروکمتر،لذت اززندگى و طى مسیر بیشتر،شکرگذارى از منبع بالاتر،وراهى معنوى تر براى رسیدن به خواسته خواهیم داشت با تشکر از استاد عزیز وهمه دوستان و همراهان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
    • -
      مریم یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2918 روز

      سلام اقای کاکی

      منم با نظر شما ک تعیین وقت برای رسیدن ب خواسته است ک اگه نشد باعث دلسردی میشه موافقم.البته شاید برای بعضی از خواسته ها خوب باشه نه برای همه خولسته ها. خودم بارها برای رسیدن ب خواسته ایی وقت تعیین کردم ک نشد و بعدش بخودم گفتم ب زمانبندی خدا اعتماد کن چون خودش همیشه در بهترین مکان و زمان ممکن اتفاقات و رقم میزنه.بنابراین زیاد رو زمان رسیدن ب خواسته پافشاری نمیکنم چون احتمال میدم ک من هنوز امادگیش و نداشتم و همیشه در اینجور مواقع فک میکنم در بهترین موقعیت ممکن هستم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        حسین کاکی گفته:
        مدت عضویت: 3994 روز

        سلام خانم یوسفی،تشکر از توجه تون،برخلاف بیشتر کتابهای موفقیت،وسمینارها که زمانبندی دقیق رو تاکید می کنند،خیلی ها بعد از گذشت ده سال و بیشتر دستاوردی ندارند،چون همین مسئله زمانبندی،ونرسیدن در زمان مشخص به خواسته باعث ایجاد شک و تردید به عملکرد سیستم،ودر نتیجه بر اساس قانون جذب،جذب بیشتر ناخواسته ها و تمرکز بروی نکات منفی میشه،شما صادقانه اشاره کردید با وجود تعیین زمان مشخص برای رسیدن به خواسته تون،به نتیجه دلخواه در اون وقت نرسیدید،و با اعتماد به زمانبندی،که منبع براتون داشته به مسیرتون ادامه دادید،من فکر می کنم این روش عالیه و جواب می ده،و پاسخ خلایه که در بسیارى از این کتاب ها و سمینارها گفته مى شه،افراد به دهه شصت مى رسند ولى هیچ دستاوردقابل توجه اى کسب نمى کنند(براساس مقاله راز ارل ناینتینگل)باز هم از توجه شما و همه دوستان تشکر مى کتم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    سهیلا گفته:
    مدت عضویت: 3501 روز

    سلام من از نظر خودم میگم. وقتی به ارزوهامون می رسیمکه رسیدن به ارزو ها برامون بدیهی باشه یعنی رسیدن به اون خواسته ها برامون بزرگ وغیر ممکن باشه و چونکه این خواسته ها با تغیر باورها کمکم وارد زندگی ما می شوند نه بصورت معجزه بعضی وقت ها انقدر ارام ارام وارد زندگی ما می شوند که وقتی به گذشته یا دفتر خواسته ها مونو نگا ه می کنیم می بینیم ما به خیلی خواسته ها مون رسیدیمالبته از کوچیک شرو شده چرا چون رسیدن به خواسته های کوچیک برامون باور پذیر تره با کنتر ورودی ها مثلثل فکر کردن به نداشته ها کمبود ها غمگین بودن احساس کناه به خاطر گذشته ها و عدم احساس لیاقت داشتن اون خواسته ها. که با کار کردن روی ورودی ها و اعتماد به نفس خود وتغیر باور ها ارام ارام در مسیره اهدا فمون می رسیم مثل اون اقایی که در فیلم راز می گفت من در خونه ارزوهام یک سال زندگی می کنم خبر نداشتم که پسرش میاید ومگه تو این کارتون چی واون می گه جعبه ارزو هامه بعد باز می کنه ومیببینهاین خونه جزوخواسته های اون بوده. شاد سالم ثروتمند در دنیا واخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  6. -
    داود زارعی گفته:
    مدت عضویت: 4003 روز

    سلام

    در جواب به پاسخ این سوال به نظر من بهترین راه برای رسیدن به احساس خوب توجه کردن به خواسته هاست…

    به عنوان مثال اگر موضوعی باعث نگرانی یا ترس ما شده با تغییر نگرش خودمون به اون موضوع احساسمون رو بهتر کنیم و با توجه کردن به تضاد اون اتفاق احساسمون بهتر بشه که این موضوع دقیقا وضوح از طریق تضاد هست..

    اما در بعضی شرایط شدت یک موضوع به ظاهر ناراحت کننده به حدی بالاست که افراد نمیتونن در اون شرایط با تغییر نگرش خودشون به احساس بهتری برسند که در این شرایط بهترین کار اینه که به موضوعات دیگه ای توجه کنیم مثل: ریبایی درختان، هوای خوب، کسانی که دوستشان داریم، و از این زیباییها با دیگران صحبت کنیم اینجوری ورودیهای مناسبی به ذهن خود میدیم و به خواسته های خود توجه کردیم و هم با توجه کردن به مسائل دیگه از قانون رهایی استفاده کردیم و من به جرات میگم قانون رهایی عالی جواب میده و به دوستان توصیه میکنم در این شرایط همیشه لیستی از علاقه ها و آرزوهای دوست داشتنی خودشون رو به همراه داشتند که با نگاه کردن به اونها توجهشون به خواسته ها میره و به احساس بهتری میرسند اونوقت بطور معجزه آسایی شرایط برمیگرده بدون اینکه ما کار خاصی بکنیم فقط با کنترل کانون توجه و رسیدن به سطح احساسی خوب می رسیم.

    با تشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  7. -
    امیر عزیززاده گفته:
    مدت عضویت: 2892 روز

    با سلام تجربه بنده بشخصه در مورد کنترل ورودی های ذهن به موارد زیر تقسیم بندی میگردد..

    ابتدا باید بگوییم ما به چیزی که مدام به آن احساس خود راتنظیم میکنیم تبدیل میشویم…

    راه بهتر کردن ورودی ها وتمرکز روی خوبی ها بنده:

    1-تمرکز میکنم روی مواردی که دوست دارم…

    2-نظم داشتن در کارهای روزانه وروتین بودن منظم کارها خیلی تاثیر دارد که ناخاسته موارد حاشیه وبی ربط وارد ذهن نشود..

    3-مقایسه نکردن وضعیت خودم با دیگرا چون هنگامی که این مقایسه صورت بگیرد خود به خود احساس بد و عدم اعتماد به نفس صورت میگیرد…

    و همچنین در کارهای روزانه موارد زیر خیلی تاثیر گزار بودند برای بنده:

    توجه نکردن به اخبار ناخوشایند تلوزیون…قتل وتجاوز…ندیدن فیلم های ترسناک..دوری کردن از دوستان منفی گرا…توجه نکردن به اخبار و شایعات شبکه مجازی..توجه نکردن به محتوا های نا امید کننده….

    و برعکس:

    مطالعه کتاب های الهام بخش….مطالب آموزشی مثبت..گوش کردن به سمینارهای امیدوارکننده…موزیک ارامش بخش…آهنگ شاد…و فیلم های انگیزشی…رفتن وقدم زدن به مکان های زیبا و دیدنی…ورزش کردن مورد علاقه ودوستی با ادم های مثبت با انگیزه تاثیر گزار

    این ها مواردیست که بنده برای کنترل ورودی ذهن انجام میدهم..و همواره نتایج خوبی از این موارد گرفته ام…

    و زندگی ام بهتر شده خدارو هم شاکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  8. -
    رحیم رستگاری گفته:
    مدت عضویت: 3165 روز

    من یه تشکر ویژه از همین جا از استاد میکنم ایشون با فایل های رایگان تاثیر خوبی روی من میگذارن.فایهای ایشون رو من خودم هر روز گوش میکنم مخصوصا هر وقت که نا امید میشم.بقول خود استاد همچنان که ایشون تونستن من هم میتونم.

    برای ایشون نهایت سعادت و خوشبختی رو آرزو مندم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    معصومه 🌹🌹🌹 گفته:
    مدت عضویت: 3016 روز

    سلام به استاد عباس منش عزیز ودوستان گلم..من میخوام از تجربه ای که داشتم براتون بگم حدود 4 الی5 سال پیش موقعی که هنوز از قانون دنیا خبر نداشتم و کوهی از غم به همراهم بود همون موقع که از همه چیز و همه کس دل بریدم یعنی درواقع همه چیز رو رها کردم به قول استاد دنیا منو مجبور کرد که از همه رها بشم یه روز از ته دلم خدا رو صدا زدم گفتم خدایا دیگه بسه خسته شدم منم میخوام شاد زندگی کنم ..به خدا باورتون نمیشه از اون روز به بعد هر چی از ذهنم میگذشت به یک ساعت نمیرسید برام مهیا میشد من که تا اون موقع که 26 سالم بود تو هیچ قرعه کشی برنده نمیشدم تو چند تا قرعه کشی ها برنده شدم از اون روز به بعد کلی جایزه هدیه به دستم میرسید جوری شده بود که یه خاسته شاید برا یک صدم ثانیه از ذهنم میگذشت فورا براورده میشد ..دیگه میترسیدم به چیزی فکر کنم چون از هیچ چیز خبر نداشتم که…وقتی فایلهای استاد رو شنیدم تازه فهمیدم چه خبره …به نظر من تنها راه رسیدن به خواسته هامون رها شدن از همه چیز هست فقط خدا رو دیدن و در زمان حال زندگی کردن لذت بردن فقط کافیه خاستتو بگی و رها کنی و دوره تکامل فرکانسیتو طی کنی عجول نباشید همه چیز به وقت خودش اتفاق میوفته

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
    • -
      لیلا طهماسبی گفته:
      مدت عضویت: 3186 روز

      سلام معصومه جان .. کاملا درسته رها شدن از وابستگی به خواسته خیلی خیلی مهمه.. بیاییم به تجربه هامون نگاه کنیم ..ما تو بعضی جنبه ها خیلی عالی میتونیم خواسته مونو رها کنیم و کاملا اعتماد می کنیم به اینکه جهان براحتی اونو برام میاره.. مثلا من براحتی میتونم از عالیترین لباسهام دست بکشم و ببخشمشون چون به فراوانی تو این جنبه باور دارم و میگم بهترش برام میرسه و درونا و حقیقتا رهاش میکنم در حالیکه با لذت زیباترین لباسهارو تجسم میکنم و میخوام.. خلاصه به این خواسته نمیچسبم…و خب نتیجه اینه که همه از همیشه از قشنگی لباسای من تعریف میکنن.. این رها شدنه همه چیزه واقعا… شما هم مطمئنا یه جاهایی خیلی عالی این کارو انجام میدین و نتایج دلخواهتونو براحتی میگیرین.. از خودتون سوال کنید کجاها؟..چرا از خواسته های بزرگترمون رها نشیم با اعتماد به فراوونی جهان هستی؟؟ چرا الگو نگیریم از اتفاقات مثبت کوچیک برای تجربه لذتهای دیگه ای که میخوایم تجربه کنیم؟.. لذتهایی که فقط چون بهش گیر دادیم که نه من همییین الاااان میخوامش و نگران رسیدن یا نرسیدن بهش بودیم و با احساس عالی نخواستیمش تا حالا از تجربه کردنش باز موندیم..اگر ما خواسته هامونو رها کنیم و در عین رهایی مثبت هم باشیم در موردش همونطور که در مورد خیلی چیزا این کارو میکنیم..خب حتما راه رو برای ورودش به زندگیمون باز میکنیم.

      زندگی ای سرشار از برکت داشته باشین . سپاسگزارم از همتون.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    فاطمه خردمند گفته:
    مدت عضویت: 3110 روز

    به نام خدا

    فاطمه خردمندهستم.

    شعری ازمولاناتقدیم دوستای عباسمنشی عزیزمیکنم.

    درفلکی مردمکی میبینم*هرمردمکش رافلکی میبینم

    ای احول اگریکی دومیبینی تو*برعکس تومن دورایکی میبینم.

    این شعراشاره داره ب کل نگری ووحدت.ک ماازهستی هستیم وهستی ازما.هرجزدرون ما کل رادربرمیگیره.

    باورها.افکارمنفی ک درناخودآگاه ماازکودکی شکل گرفته.حالاازطرق مختلف.خانواده .دوستان اطرافیان و…ک این افکارمابهشون میگیم شیطان یامن نفسانی.اراده ی انسان دربرابرش قدرتی نداره وتنهانیرویی ک میتونه غلبه کنه افکارمثبت یامیگیم خدایامن الهی.واین افکاریک شبه صورت نگرفته ک من بگم دیگه مثبت فکرمیکنم همه چیزوهمه اطرافیانم بایدمثبت باشن وتغییرکرده باشن.باازریشه این افکارراازبین برداونموقع هست ک تمرکزعالی برنکات مثبت اطراف داریم وجایی برای شیطان نیست وقدرت افکارمثبت ماب هزارمیرسه.

    حالااین سوال میشه خانم خردمندچگونه؟؟؟

    من نظرم اینه باپاکسازی درون.درون هرفردی ک پاک بشه .متونه برروی هرفرددیگری تاثیربذاره.وازنظرکوانتوم فیزیک میگیم درهم تنیده شدن باافرادبافقرشون.باناراحتی بیماریشون.چون من بابشریت باکل یکی هستم.یک جهش مثبت ک درهستی اتفاق بیوفته اون عاملی باعث همه ی این مواردشده راازبین میبریم.اینگونه هست باپاکسازی وتغییردرخوددردیگران اثرمیگذاریم همه حالشون خوب میشه اینموقع هست ورودیهای ذهنمون مثبت هست وتمرکزعالی براین ورودی هاداریم.واتقاقات عالی برایمان میوفته.اینگونه میشودحال خوبی داشت.چون من باکل یکی هستم.برای همتون آرزوی ثروت .سلامتی .خوشبختی.سعادت دردنیاوآخرت دارم.درپناه الله یکتا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای: