عشق واقعی از دیدگاه استاد عباس ‌منش

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار  مرضیه عزیز به عنوان متن توضیحات این فایل:

خداوندا از شر نجواهای شیطان به تو پناه میبرم

به نام خدایی که منو خالق زندگیم آفریده

سلام سلام به همه ی اعضای خانواده ام

من باور دارم لیاقت روابط عالی رو دارم

استاد،استاد همین دیشب وقتی داشتم کامنتهای دوستان رو میخوندم،بیشترین توجه روی خانم شایسته بوده،حتی خود من فکر میکنم تووی کامنت قسمت ۵۹ نوشتم که حس میکنم فرکانس مریم جان تغییر کرده،اصلا ذوق کردنش برای هر چیزی متفاوت شده،فکر کردم دلیلش چی میتونه باشه،یهو اینهمه توجه و زوم کردن روی مریم جان هستش،یادم اومد که تووی قسمت ۵۸ مریم جان گفت داره روی دوره ی روابط کار میکنه‌،گفتم همینه،ایشون دارند روی روابط کار میکنند و اینجوری داره نتیجه میگیره،حالا امروز هم میبینم که فایل امروز مربوط به همین موضوع روابطه

خدای من چقدر فرکانسها دقیق دارند عمل میکنند،چقدر زیبا همه چیز به هم وصله،خدایا شکرت

استاد وقتی فایل امروز رو گوش دادم و نکاتشو نوشتم،متوجه شدم پایه ی این فایل آزادیه که از باور توحید میاد،خدایا خدایا چقدر دقیق داری پاسخ میدی،آزادی‌،آزادی،این روزها اونقدر همه ی اطرافیانم دارند بهم فشار میارند که احساس میکنم توو قفسی هستم که میله هاش دارند فشار میارند و جسممو خورد میکنند،یه تضادی که نقطه ی مقابلش برای من آزادیه،آزادی،فقط از خداوند هدایت خواستم و میخوام،کمکم کنه تا سربلند از این تضاد بیرون بیام

استاد،گفتی دوست نداری کسی نگرانت باشه،بخدا بخدا منم هیچوقت دوست نداشتم کسی نگرانم باشه،چون این نگرانی آزادی منو میگرفت‌،وقتی جایی میرفتم،به مادرم میگفتم بهم زنگ نزنه،چون احساس میکردم با زنگ زدنش،آزادی من گرفته میشه،اونموقعها فکر میکردم دختر سرکشی هستم،اما الان بیشتر دارم درک میکنم که ایمان داشتم خدا مواظبمه‌،وقتی کسی بهم زیاد توجه میکنه احساس خفگی بهم دست میده،الان دارم متوجه میشم چون درون من فقط فقط آزادی میخواد

خدایا من تشنه ی آزادی ام،هدایتم کن

استاد نمیدونی وقتی حرف از آزادی میشه من تموم وجودم به جنبش در میاد‌‌،عطشم بالا میره که من آزادی میخوام آزادی

خدای من وقتی به گذشته فکر میکنم،به هر تضادی که برخوردم،نقطه ی مقابلش آزادی بوده،حتی خانواده ام،پدرم،من پدری رو انتخاب کردم که آزادی منو گرفته،ایمان دارم انتخاب من برای لذت بردن از زندگیم پایه ش آزادی،آزادی،خدایا شکرت

هر تضادی که تا الان بهش برخوردم،یه قسمتی از آزادیمو به دست آوردمه،اما من اون از حد از آزادی رو میخوام که انسان میتونه در این دنیا تجربه کنه.خدایا هدایتم کن

خدای من ویوی پشت سر استاد بی نظیره،معرکه ست،چه پوستری،پوستری که نقاشش خداونده،محشره،خدایا شکرت

خدایا شکرت بابت این بهشت رویایی

خدایا شکرت بابت دستی از دستانت چون استاد عباسمنش و خانم مریم شایسته

خدایا شکرت بابت خودم که تصمیم گرفتم تغییر کنم

خدایا شکرت بابت خودت که منو به راه صراط مستقیم هدایت کردی

خدایا شکرت بابت این گنج بی نهایت سایت استاد عزیزم

خدایا شکرت بابت دوستان همفرکانسم در این گنج که خوندن کامنتهاشون منو سرشار از آگاهی جدید میکنه

خدایا شکرت،خدایا شکرت،خدایا شکرت

وقتی ما روی خودمون کار کنیم و باورهای مناسبی رو در جهت خواسته مون جایگزین باورهای محدود کنندمون کنیم لاجرم جهان ما رو هدایت میکنه به سمت خواسته مون،حالا خواسته ی ما روابط عالی باشه،ثروت باشه،سلامتی باشه،آزادی باشه

خدای من باز هم داری بهم یادآوری میکنی که فقط فقط خودم هستم که مسئول زندگیم هستم،داری بهم میگی که همه چیز از درون خودمه،من مسئول صددرصد اتفاقات زندگیم هستم،خدایا شکرت

خدایا شکرت بابت قانون تکرارت

خدایا شکرت بابت قانون فرکانست

خدایا شکرت بابت قانون تکاملت

خدایا شکرت،خدایا شکرت،خدایا شکرت

خدایا خدایا کلمه به کلمه ی این فایل وصف حال این روزهای منه،استاد همین دیشب یه یادداشت برای کارفرمام نوشتم،اینقدر بد پاسخ داد،که یه لحظه خواستم بهم بریزم،گفتم مرضیه تو خواستی اونو تغییر بدی در صورتی که مشکل از درونه خودت،این روزها فراری ام از همه ی آدمهای اطرافم،همش دنبال راهی ام برای در رفتن،اما نگو که اونها دارند یه وجه اشتباه از درون خودم رو بهم نشون میدن،خدایا چقدر دارم به آرامش میرسم،اینها همه از درون خودم هستند اونها فقط دستی از دستان خداوند هستند که دارند پاسخ فرکانسهای خودم رو میدن‌،خدایا شکررررررت

کسانی که در حال هدایتند،من روی خودم کار میکنم،خودم رو لایق یه آدمی با چنین ویژگی هایی میکنم،خداوند منو هدایت میکنه به سمت آدمهای مناسب با باورها و فرکانسهای من

مریم جانم با تموم وجودم تحسینت میکنم عزیزم،همیشه حرف شما تووی خونه ی ما هست،همیشه میگم چقدر مریم شایسته درونش اوکی بوده که کنار استاد عباسمنشه،با تموم وجودم تحسینت میکنم که همیشه از مرز محدودیت هات میگذری و بر ترسهات غلبه میکنی،الان یاد سفر به دور امریکا افتادم قسمت ۲۸،و پیام نیاگارا برای شما:فقط خودت باش،آزاد و رها باش از قید هر محدودیتی که آدمها درست کردن و راه خودت رو برو،راهی که بهش علاقه داری و بهت احساس زنده بودن میده

مریم جانم من دیوانه ی این قسمت از سفر به دور امریکا هستم،تقریبا هر روز نگاهش میکنم چون پایه ش آزادیه،آزادی،حرفهای استاد راجب شما،قشنگ داره عملکرد شما رو راجب پیام نیاگارا بیان میکنه،این یعنی شما حرف و عملتون یکیه،بخدا که من خوشبختترین دختر عالمم که عضو این سایت هستم و دارم قوانین خداوند رو عالی درک میکنم

مریم جانم میدونی چیه وقتی این حرفها رو میشنوم،وقتی عملکرد شماها رو میبینم،دوست دارم همین لحظه بدوم و تکاملمو طی کنم،اما باز جمله ایی از شما منو آروم میکنه که شما آروم آروم هدایت شدین به همچین جایی،خدایا شکرت

خدای من،من وقتی آدم توانمند،توحیدی،متوکل باشم،جهان لاجرم از همین جنس آدم رو سر راهم قرار میده،چون همه چیز براساس فرکانسها و باورهای خودمه،خدایا شکرت

انسان وقتی به خداوند توکل میکنه دیگه نگرانی نداره،استاد خدا میدونه از وقتی با شما هستم چقدر توحیدی تر شدمه،چقدر نگرانی هام کمتر شده،تا میخوام لحظه ایی بترسم،محکم به خودم یادآوری میکنم خدا مواظبمه،و اون کاری رو که دوست دارم انجام میدم،خدایا شکرت

توکل یعنی اینکه خداوند حواسس به همه چیز هست یعنی مرضیه آزاد و رها زندگی کن،از هیچ چیز نترس،و همه چیز رو به خدا بسپار که خدا حواسش به همه چیز هست‌

خدایا من خودم رو به تو سپردم،کمکم کن تووی عملم اینو بهت ثابت کنم

خدای من استاد وقتی بالاترین استانداردهای شما رو دارم میشنوم و میبینم،متوجه میشم من خیلی خیلی باید روی خودم کار کنم،قطعا شما هم روزهایی رو که ما داریم میگذرونیم،گذروندی،تکامل رو طی کردی‌، و هر بار در مدار استانداردهای بالاتری قرار گرفتی‌،این منو خوشحال میکنه مسیری که تهش آزادی مالی،زمانی،مکانی هست،تکامل طی کرده،تکامل با لذت نه با زور،این به من آرامش میده که شما تونستی،منم میتونم،خدایا شکرت

خدایا تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم

مراحل رسیدن به خواسته

اول شنیدن قانون خداوند

دوم درک کردن قانون

سوم عمل کردن به قوانین در زندگیمون====نتیجه

رابطه ایی که دو تا انسان موحد،توحیدی،متوکل دارند با هم لذت میبرند تا وقتی که با هم هستند،با هم هستند لذت میبرند،با هم نیستند هم لذت میبرند

خدای من همینه توحید و یکتاپرستی‌،من به هیچ چیز و هیچکس وابسته نباشم،تا وقتی با کسی ام لذت ببرم،وقتی رفت ایمان دارم خداوند بهترشو سر راهم قرار میده،تا وقتی دارم زیبایی رو میبینم ازش لذت ببرم و براحتی رهاش کنم برم چون ایمان دارم خداوند زیبایی های بیشتری رو برام در نظر گرفته،استاد تووی سفر به دور امریکا چون توحیدتون رو تووی عملکرد نشون دادی،هر جا میرفتی،با هر ادمی برخورد میکردی نهایت لذت رو میبردی بعد هم راحت رها میکردی و میرفتی و خداوند بهتر و بیشترشو سر راهت قرار میداد

بخدا دارم دیوانه میشم از اینهمه آگاهی،استاد واقعا یه وقتهایی یه درکهایی از فایلهای شما دارم که نمیتونم بنویسمشون،اونقدر همه ی قوانین بهم وصل هستند که با هر جمله ی شما من قانون تکرار،تکامل،هدایت،استمرار،توجه و…رو درک میکنم که واقعا نوشتن رو برای من سخت میکنه،چون اونموقع باید موشکافانه بنویسم در حال حاضر کمی برام سخته‌،امیدوارم در طی تکامل بتونم انجامش بدم،خدایا شکرت

یک رابطه خوب،سرشار از توانمندی‌،استقلال،احترام به عقاید همدیگه،ازادیه،خدایا شکرت

استاد:اونی که هستم،همونی ام که من هستم یعنی آزادی،آزادی

استاد چقدر با جملات شما چراغها داره تووی ذهنم روشن میشه،یکی از دلایلی که چندسالی میشه دوست نداشتم وارد رابطه ایی بشم،همیشه میگفتم اگه من خوبم،خودمم که خوبم،اگه بدم هستم باز خودمم،اینکه کسی بیاد توو رابطه با من بعد بگه چون من بالا سرت هستم تو خوبی وگرنه خودت باشی‌ خوب نیستی،این خط قرمز من بود،سریعا کات میکردم،چون نمیتونستم همچین چیزی رو تحمل کنم،اونموقع نمیدونستم چرا اینجوری ام اما الان با حرفهای شما متوجه میشم چون خواسته ی من آزادی بوده،خدایا شکرت

استاد حس دویدن دارم،بخدا احساس میکنم درونم داره میرقصه،هی دارم بیشتر درک میکنم چرا هدایت شدم به سمت شما،خدایا شکرت

وقتی ما تووی مسیر درست بریم،ادمهایی رو جذب میکنیم که با ویژگی های ما اوکی هستند،دقیقا،وقتی با کسی برخورد میکنم که به ظاهر داره کمکم میکنه اما از وجودش احساس بدی دارم،میگم شاید دستی از دستان خدا باشه ردش نکنم،بعد میگم چیزی یا کسی که از سمت خدا باشه،قطعا باید به من احساس خوب بده،این شخص به من احساس خوبی نمیده،برای همین تصمیم میگیرم و با جسارت ردش میکنم،همینم باعث شد خواسته ایی درون من شکل بگیره،تعامل و دوستی با ادمهای جدید که خداوند خواسته مو مستجاب کرد و هدایتم کرد به این گنج بی نهایت و تعامل و دوستی با ادمهای جدید،خدایا شکرت

خدایا شکرت که داری با این نشونه ها بهم میگی خبرهای خوب در راهه

قرار نیست نگاهمون به روابط،رابطه ایی باشه که تا ابد ادامه پیدا کنه=آزادی

ما انسان هستیم و تغییر میکنیم=آزادی

استاد کلمه به کلمه ی شما پایه ش آزادیه،آزادی بالاترین و بزرگترین خواسته ی منه،خدایا شکرت

زندگی فرصت کوتاهیه،استاد منم میخوام مثه شما از این فرصت استفاده کنم،من مثه استادم دختر با اراده و عملگرایی هستم.خدایا شکرت

قانون اینه که ما روی خودمون کار کنیم و جهان ادمهای مناسب رو وارد زندگیم میکنه

کار من:کار کردن روی خودم

کار جهان:چینش آدمهای اطراف من طبق فرکانسها و باورهای من

خدایا شکرت،خدایا شکرت،خدایا شکرت

خدایا شکرت که او وقتی مسیر درست رو نشونم دادی دیگه به شخصی وابسته نشدم

خدایا شکرت که رها از هر انسانی دارم زندگی میکنم

استاد من این جمله رو قبلا از شما شنیده بودم اما درکش نکردم،و الان در مدار درکش قرار گرفتم،خدایا شکرت

بعضی ها یک کویر دارند اما میخوان تووش برنج بکارن

کسی که ایمان به خداوند داره میگه من ثروت میخوام،و روی باورهاش کار میکنه خداوند هم از بی نهایت راه ثروت وارد زندگیش میکنه

کسی که ایمان به خداوند داره میگه من همسر خوب میخوام و روی باورهاش کار میکنه و خداوند هم دستی از دستانشو مطابق با فرکانسها و باورهاش به عنوان همسر وارد زندگیش میکنه

کسی که ایمان به خداوند داره که میگه من خوشبختی میخوام و روی باورهاش کار میکنه و خداوند هم از بی نهایت راه خوشبختی رو وارد زندگیش میکنه

و…

این یعنی محدود نکردن و دست خدا رو باز گذاشتن و ایمان داشتن و متوکل بودن به اینکه خداوند بهترینها رو وارد زندگیش میکنه

خدایا همینطور که داری کمکم میکنی قوانینت رو درک کنم،کمکم کن تووی زندگیم هم اجراشون کنم،تا در دنیا و آخرت سعادتمند بشم،الهی آمین

وقتی من دنبال یه آدمی هستم که با صداقت،درستکار،باایمان،وفادار و…باشه آیا خودم با صداقت،درستکار،باایمان،وفادار و…هستم؟؟؟

اگه هستم که جهان لاجرم اون شخص مناسب با خواسته ی من رو وارد زندگیم میکنه،اگه نیستم که باید روی خودم کار کنم و به طور واقعی نه ادا اونی بشم که میخوام لاجرم جهان اون شخص مناسب رو وارد زندگیم میکنه،خدایا شکرت

وقتی که قانون رو بدونم،و ایمان داشته باشم به درستی خداوند و ایمان داشته باشم که وقتی تغییر کنم جهان اطرافمو با ویژگی هایی که با تغییر من هماهنگه با فرکانسهای وجودی من هماهنگه میچینه بدون نقص،دیگه نگران دنیای بیرون از خودم نیستم،چون باور دارم جهان طبق فرکانسها و باورهای منه که آدمها رو وارد زندگیم میکنه،خدایا شکرت

خدایا شکرت بابت درکم از قوانینت

مریم جانم بی نهایت ازت سپاسگزارم که این فایلها رو داری برای ما میگیری و تدوین میکنی،با دیدن این فایلها خواسته های من فراتر از کهکشان راه شیری رفته،و ایمان به اینکه همه چیز در این دنیا ممکنه،حتی خواسته ایی که هیچ انسانی روی زمین انجام نداده باشه،اما من میتونم و میشود که اون اولین نفره باشم،خدایا شکرت

استاد با تموم وجودم زندگی شما رو تحسین میکنم،واقعا که با دیدن زندکی شما از خیلی از مرزهای محدودیت گذشتم،خدا میدونه که چه مزرهای بزرگتری رو باید بگذرم ازشون،باید تکاملم رو طی کنم،با یاری خداوند و هدایت خداوند که منم میتونم زندگی رو خلق کنم که از تموم جوانبش لذت ببرم،الهی امین

درس این فایل:فقط و فقط روی خودم کار کنم،و یک تغییر اساسی و واقعی کنم،هیچ محدودیتی وجود نداره،کافیه فقط بخوام،که میخوام.

خدایا شکرت که با دیدن این قسمت باگهایی در ذهنمو پیدا کردم

خدایا شکرت الان که دارم کامنتمو به پایان میرسونم سرشار از آرامش و شادی ام

خدایا شکرت‌،خدایا شکرت،خدایا شکرت

ممنونم استاد گرانقدرم

ممنونم مریم جانم

ممنونم از دوستانی که کامنت منو مطالعه میکنند و بهم لایک میدن

پروردگارم بگو از تو چجور سپاسگزاری کنم،تا دلم راضی باشه،بگم آخیش عالی سپاسگزاری کردم،که هر چه میگم خدایا شکرت باز حس میکنم کمه،کاش میشد احساسمو تووی کلمات مینوشتم.خدایا شکررررررررررررررررررررررررررت

راستی استاد دیشب خواب دیدم امریکا هستم

دوستون دارم

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    484MB
    32 دقیقه
  • فایل تصویری عشق واقعی از دیدگاه استاد عباس ‌منش
    143MB
    32 دقیقه
  • فایل صوتی عشق واقعی از دیدگاه استاد عباس ‌منش
    29MB
    32 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

709 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «زینب سلمان زاده» در این صفحه: 9
  1. -
    زینب سلمان زاده گفته:
    مدت عضویت: 2454 روز

    بنام خدایی که بشدت کافیست

    این فایل ایییییییینقدر بی نظیر بود که اینقدر تشنه اش بودم خییییلی بهم چسبید و کلی آگاهی های ناب ازش بدست اوردم و همون دیروز هم کامنت نوشتم ولی از جایی که من از وقتی آگاهانه کار کردن روی خودم رو یه سالی میشه با فقط در این سایت بودن شروع کردم و به الهامی که بهم شد اینکه تمام کانالهای ارتباطی ام با اساتید دیگه رو که بازم میگم سپاسگذار اونا هم هستم چون اینقدری که مدارم بره بالاتر که الان اینجا باشم و خیلی قشنگ تکاملم رو طی کنم، ازشون متشکرم

    مثل فایل های دیگه استاد وقتی گوش میدم و تمام میشه شروع میکنم با خودم فکر کردن که خب زینب الان اینو هم دیدی الان تو با توجه به این درس هایی که گرفتی کجا قرار گرفتی و همینطور شروع میکنم با خودم صحبت کردن مثل همین فایل که بعد اینکه کامنتم رو هم نوشتم بازم بهش فرک میکنم به چیزی که نوشتم به اینکه الان من تو بحث روابط کجا هستم؟ آیا این آگاهی ها رو دارم عمل میکنم یا صرفا گوش دادم و تمام، و این شد که مثال های بیشتری از خودم که با تغییر باورهام خلق کردم یادم افتاد

    یه آقای جوان دیگه ای که از نظر موقعیت اجتماعی خوبه و مستقل و پرتلاش که یکی دو بار هم کار من رو راه انداخته بود تو یکی از سازمان هایی که میرم ابراز علاقه کرد و دقیقا اونجا که استاد گفت اگر داستان گوشی چک کردنه پیش میومد اصلا ماجرا تموم میشد خیلی زود، یکی از خط قرمزهای منم هم که قبلا واقعا اصلا خط قرمز من نبود ولی از وقتی رو یخودم کار میکنم اینطور شده این که یکی بخواد من همیشه حالش رو بپرسم و چنین انتظاری داشته باشه تا اینکه این آقا هم بعد یه مدتی که من گفته بودم با خودم خب ببینم چطور آدمیه تا یه جا رسید و خیلی واضح به من گفته شد نه زینب این مناسب تو نیست ، زمانی که این آقا بهم میگفت چرا سراغ منو نمی گیری چرا همش من باید پیام بدم ، با اینکه طوری بود که تو خیلی فیلم های عاشقونه که قبلا از طریق مرحوم تلویزیون دنبال میکردم😂😂 ولی خب من خیلی ارزشمند شده بودم و هر روز دارم بیشتر هم میشم من گدای عشق که نیستم، من خود خود عشقم واسه همین خیلی راحت همون لحظه که اون آقا اون حرف رو زد من گفتم دیگه تمااااااااااااااااااام، به خودم گفتم من رابطه ای میخوام که نخوام دم به دقیقه پیام بدم نگران باشم و …

    یه بار دیگه هم که برای دوره داوری درجه دو فوتسالم رفته بودم اصفهان یکی از هم دوره ای هام باز ابراز علاقه کرد و همش پیام و تماس که من خییییلی ها رو جواب نمی دادم بهم میگفت چقدر سنگدلی 😂😂 منم خیلی محترمانه گفتم دوست عزیز شما دلیلی نداره من هر دقیقه بخوام پیام بدم ، زنگ بزنم، بهم گفت چقدر سنگدلی 😂😂 اون موقع تازه یه بارقه هایی از نور این آگاهی ها رو دیده بودم ولی الان که خیییلی بهتر شدم و عالی تر قانون رو می فهمم چقدر به خودم افتخار میکنم که هر روز دارم عاااااالی تر میشم 💫👏😍

    خدایا شکرررررررررت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    زینب سلمان زاده گفته:
    مدت عضویت: 2454 روز

    بنام خدایی که بشدت کافیست

    سلام به همه دوستان بی نظیرم

    سلام به استاد جونم

    سلام به مریم بانوی عزیزم

    خلاصه سلام به روی ماه همه تون 😍

    خدای من چه خوب شد امروز به استاد جونم گفتی درمورد این موضوع عاااالی که هر روزم دارم کلی آگاهی های ناب درموردش بدست میارم، صحبت کنه واسمون، من عاااااااااااااااشقتم😍

    استا جونم ممنونم از شما ، من عاشق شما هم هستم

    مریم جونم از شما هم سپاسگذارم بانوی شایسته ی بهترین ها عزیزم

    «اون جوری که من میخوام همین الان وجود داره، چه بخواد همسر باشه، ثروت باشه، کشوری با ویژگی های مدنظرم، آدم هایی با ویژگی های مدنظرم و …» فقط کافیه من تو اون مدار باشم، مگه میشه جیزی بخوام که من مثل اون نباشم و بهم داده بشه؟ و این یکی از بهترین درس ها باورهای من هست که همیشه هم تازه و نااابه چون انتهایی نداره و من باید هر روز خودم رو قوی تر و عالی تر کنم در اون چون ما هدایت میشیم به آنچه که می خوایم و همین الان هم وجود دارد نمی خواد ما تغییر بدیم چیزی رو ، چقدر عالیه خدای من چقدر من عاشق این جریان قانون بی نقص سیستمی بودن جهان هستم ، چقدر خوبه که فهمیدمش و دارم هر روز در اون قوی تر میشم، خدایا شکررررررررت؛ چیزی که من شروع کردم به خلق کردنش، مثلا تو دوستام ، کسانی که قبل این که من بشناسمون هم بودن و من هم بودم ولی زمانی با هم الان اشنا شدیم و الان دوست های فوق العاده ای هستیم، دوستی که الان واسه من یه الگویی هست اصلا، الگویی که من ببینم و باور کنم بله میشود همه چیز رو با هم داشت

    من چون دوست دارم این قوانینی که یاد گرفتم رو صرفا یه ایمان خشک و توخالی نباشه، واسه همین خیییلی عاشق مثال زدنم و خدا رو بی نهایت بار سپاسگذارم که هر روز مثال هایی که می تونم بزنم بیشتر و عالی تر میشه

    دو سه ماه پیش یه پسری برای ازدواج بهم پیشنهاد داد که محل زندگی اش یه شهر دیگه هست که تا این جای کار من مشکل نداشتم چون همیشه دوست داشتم و دارم که یه جای بهتر با امکانات بهتر و عالی تر ومهاجرت کنم، برخلاف مثلا خواهر بزرگم که وقتی ازدواج کرد اصلا شرطش این بود که خونه اش پیش ما باشه، حالا قسمت زیبای ماجرا اول بپردازیم به خود اون پسر که به طرز وحشتناکی همون فکر من رو داشت درمورد سیستمی بودن جهان و اینکه ما مسئول خودمون هستیم، چیزیکه الان استاد گفت من عمرا با این دقت می تونستم بخوام با این دقتی که خداوند فقط بخاطر تغییر باورها و مدارم خیییلی راحت مثل یه پازل واسم پید، خییییییلی کیف کردم چون تو روابط دوستی ام این چیز رو تو مسیر خلق کردنش افتاده بودم اما اولین بار بود برای رابطه ازدواج چنین چیزی رو خلق کردم و خییییلی کییف کردم و به خودم افتخار میکنم که قشنگ و اصولی دارم قدم برمی دارم ، چون با یانکه تو یه فرهنگی هستم که اصلا ازدواج زود و تا 24 سالگی مثلا یک ارزش و دستاورد مهمی برای یک دختر هست ول یمن حتی قبل از اینکه این قانون رو هوز نفهمیده بودم ولی بازم چنین چیزی تو وجودم بود و همیشه دوست داشتم تو رابطه ای قرار بیگرم که باعث رشد هم و جهان بشیم همیشه میگفتم خب چکاریه ببخشید اگر قضیه اون بحث جنسی اش وباشه که حیوونا هم هیمن کار رو میکنند من که خیر سرم اشرف مخلوقات خدا هستم باید به تفاوتی داشته باشم با حیوانات دیگه، واسه همین از قبل چنین چیزی تو خودم داشتم 😍 ولی خب نیم دونستم چیه فقط یه چیزی می دونستم و کلی هم مرود ترحم دیگران قرار میگرفتم آخی گناه داره 😂 البته اون موقع بخاطر ندونستن قانون یه احساس بدی بهم می داد مخصوصا وقتی این ترحم ها رو میدیدم ولی از وقتی شروع کردم آگاهانه روی خودم کار کردن اون احساس بد من رو به انقراضه 😂😂😂.

    درمورد تغییر طرف مقابل استاد گفتن اتفاقا تو همین موردی که پیش اومد واسم که انگار خداجونم میخوسات بگه ببین اینو فرستادم علی الحساب که بفهمی داری درست قدم برمی داری ولی به موقع اش بهتریییییییین رو واست می فرستم که تو یه رابطه الهی و عاشقونه و لذت بخشی که حال خوبتون فقط به با هم بودنت وصل نباشه روزایی باشه هر کدومتون تنهایی برید سفر و عشق کنید، خلاصه مادرم گفت حالا زینب زیاد هم سخت نگیر، تو میتونی عوضش کنی هر طور که باشه

    حالا من که چند ثانیه هنگ کرده بودم و چیزهایی که باوخودم بوده یه زمانی ولی الان که دیگه آگاهانه روی خودم کار کردن رو شروع کردم دقیقا یه خورده هنگ کردم، و اون روز ددقیقا من به مادرم گفتم مادر من مگه کارخونه هست که من عوض کنم؟ اصلا من کی باشم بخوام کسی رو عوض کنم؟

    «من نمی تونم و نمی خوام نگران باشم نگران هیچ کسی» یه ایمان خوبی به یان باور دارم ولی هنوز نسبت بهش مقاومت هایی دارم اما میخوام همونطور که تو جنبه های دیگه قدم به قدم رشد کردم تو این مورد هم رشد کنم و این ایمانم کامل و کامل تر بشه که می شود چون من میخوام، همونطور که تا الانش هم خییلی بهتر از قبل خودم مثلا همین دو سال پیش هستم، دیگه خییییییلی کمتر دلسوزی میکنم حتی به خواهرم که خیلی دوستش دارم و واسم عزیزه ولی دلسوزی نمی کنم جون باور کردم خدای من خدای اون هم هست، امکانات و خانواده ما یکیه و شرایط مختلف، پس نگرانی و دلسوزی معنایی ندارد.

    خدایا شکررررررت چه آگاهی نااااااابی امروز نوووووووووووووش جان کردم، چقدر به موقع بود، چقدر چسبید 😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  3. -
    زینب سلمان زاده گفته:
    مدت عضویت: 2454 روز

    بنام خدایی که بشدت کافیست

    سلام سارای نازنین، دوست ارزشمندم

    نوووووش وجودت این آگاهی های ناااابی که بدست اوردی، آگاهی هایی که کهنه نمیشن

    واقعا خیلی خوبه که ما فقط خودمون رو رشد بدیم و بزرگتر کنیم، خدا خودش یا چنان دقتی اون آدمها و نعمت ها و ثروت هایی که همین الانش هم همه شون هست ولی کافیه ما با کار کردن روی خودمون تو مدارشون قرار بگیریم

    دقیقا منم سارا جون، تقریبا ۶ماه پیش که یه دفعه دیدم تو یه گروه که همه دخترای دبیرستان با هم بودیم اضافه شدم، همون روز اول در حد سلام و چه خوب شد همدیگر زو پیدا کردیم بعد چند سال منم جواب پیام ها رو میدادم ولی هر روز که گذشت احساس کردم اصلا خیلی سنگینه واسم اون انرژی که فقط فعلا در حد یه گروه بود ولی دیگه بقول استاد وقتی قشنگ روی خودم کار میکنم دیگه اون آلارم هایی که بهت گفته میشه صداش واست واضح و می فهمی اش و این شد که بدون اینکه نیاز ببینم مثلا عذرخواهی کنم که ببخشید من خارج میشم از گروه خارج شدم، با اینکه این کار هم یه هفته ای با خودم کلنجار میرفتم ولی دیگه قشنگ ذهنو که واسم خودنمایی میکرد ناک اوت کردم🙅😂 و از اون گروه خارج شدم

    خدایا شکرت

    سارا جان هر لحظه ات شادتر و سلامت تر و ثروتمندتر دوست ارزشمندم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    زینب سلمان زاده گفته:
    مدت عضویت: 2454 روز

    بنام خدایی که بشدت کافییییست

    سلام عزیز دل من و خدای من😍

    ای جااااان به این تکامل حرفه ای👏👏👑 بهت تبریک میگم عزیزم که اینقدر گوش هات تیز شده و قشنگ الهامات رو نووووش جان میکنه و میفهمه

    چقدر خوبه که همچنان با قدرت داری ادامه میدی، اصلا مگه میشه ادامه نداد و ایستاد تا راکد شد وقتی میشه اینطوری هر روز بیشتر از روز قبل کن فیکون باشی، خدای من دقیقا همین مورد واسه منم پیش اومد مادرم بهم گفت حالا زینب آدم خوبیه فلانی که بهت پیشنهاد داده اگر هم یه تفاوت هایی بود تغییرش میدی خودت

    حالا من😶 مادر من مگه کارخونه هست تغییر بدم😝

    عالی بود دوست عزیزم، دمت خیییییلی گرم دوست ارزشمندم👏😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    زینب سلمان زاده گفته:
    مدت عضویت: 2454 روز

    سلااااااااااام به روی ماهت عزیز دل من و خدای من😍

    بله که ما متفاوتیم، چون ما همه عزیزای دل خداییم که اینجاییم چون اشرف مخلوقات خدا بودن رو فهمیدیم چیه و باید با هر روز عاااااالی تر شدنمون تو تمام جنبه ها نه فقط یکی نه همه چیز، عاااااالی باشیم و هر رزو عالی تر بشیم، مگه الان استاد جون و مریم جون میگن خب دیگه کافیه این نعمت ها و ثروت ها رو از سلامتی و امکانات و روابط عالی و … بدست اوردن، معلومه که نه، همچنان حرکت میکنن چون قشنگ قانون رو فهمیدن واسه همین ادامه دران میدن چون می دونن متوفق بشن راکد میشن، ثروتی که الان دراند بقول استاد تا چند نسل رو میتونه قشنگ و لاکچری ساپورت کنه ولی اونا ثروتمند بودن رو انتخاب کردن نه پولدار بودن رو و تا زمانی که ما حرکت میکنیم خوشبختیم ، چون اینطوری هست که اشرف مخلوقات خدا بودنمون برازنده مون هست، چون خدا اینطوری بهمون افتخار میکنه، وقتی ما رو آفرید و فرشته هایی که هزاران سال بندگی اش رو می کردن ولی ما رو بعنوان خلیفه خودش روی زمین معرفی کرد بهوشن گفت من چیزی می دونم که شما نمی دونی، پس مگه میشه به یه خورده قانع بود ، معلومه نه👑😍

    خدایا شکرررررررررررررت

    دوست ارزشمندم هر لحظه ات شادتر و سلامت تر و ثروتمندتر 👑

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    زینب سلمان زاده گفته:
    مدت عضویت: 2454 روز

    بنام خدایی که بشدت کافیست

    سلام مرضیه عزیزم، عزیز دل خداجونم

    خدای من چقدر کیف کردم عزیزم از کلماتی که زندگی شون کردی و اینجا با عشق نوشتی

    چقدر خوشحالم که همین اول تایم کاری دیدم وقت دارم گفتم چی بهتر از این بیام چند تا کامنت نووووووووش جان کنم و چقدر کیف کردم عزیز دلم که به پیامش کا هدایت شدم

    عالی هستی عزیزم و هر لحظه هم داری عااااااااااااالی تر میشی

    زندگی یک فرصته کوتاهه و می خوام اون فرصت کوتاه را قشنگ ازش استفاده کنم

    خدایا شکرررررررررت، هر لحظه ات زیباتر و شادتر و توحیدی تر و سلامت تر و ثروتمندتر دوست ارزشمندم😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    زینب سلمان زاده گفته:
    مدت عضویت: 2454 روز

    بنام خدایی که بشدت کافیست

    سلام به لیلای بی نظیر ، دوست ارزشمندم

    دمت گررررررررم دوست عزیزم، چی شدی، چی هستی الان و چی داری میشی💫👏😍 آفرین به شما که با تعهد و استمرار داری روی خود خودت فقط کاغر میکین و خییل وقته دست کشیددی از هر عامل بیروین دیگه و البته که این مسیر ادامه ها دارد، تا همین جا دمت گرم که داری باعث گسترش و زیباتر شدن جهان میشی

    آخرش که گفتی ببخشید طولانی شد گفتم آخ لیلا جان، شما همین طوری بنویس و بنویس و من و بی نهایت دوستان عزیزم در اینس ایت الهی مون کللللی عشق میکنیم واست که اینطوری خودت رو هر روز داری شایسته تر میکنی برای دریافت بی نهایت ها از نعمت ها و ثروت ها گرفته

    هر لحظه ات توحیدی تر و ثروتمندتر لیلای بی نظیر، دوست ارزشمندم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    زینب سلمان زاده گفته:
    مدت عضویت: 2454 روز

    سلام و همچنان سلام به روی ماهت لیلای بی نظیر

    دمت گرم و آفرین برای این تعهد و استمرار در کار کردن روی خودت👏👏 یه چیزی همین الان که داشتم کامنتت رو نووووش جان میکردم (این کامنت ها واقعا اینقدر برای روح و ذهن ما مقوی و بی نظیرن که باید قشنگ مزه مزه شون کنی😍😋) یاد یکی از مادربزرگام، افتادم بنده خدا باورهاش این مدلی است دیگه بقول استاد مثل خییلی هایی که خودمون هم جزیی از این خیلی ها بودیم ولی به خودمون اومدیم، این مادربزرگم همه چی رو از عدسی بدبینی نگاه میکنه و از هر چیزی ایراد میگیره😂 فکر کنم سه سال پیش من اون موقع مثل کودکی بودم که تازه یاد گرفته بود یه چیزی رو بگیره و چند لحظه فقط ایستاده باشه بودم، دور هم صحبت میکردیم یه دفعه مادربزرگم گفت ، زینب چقدر قشنگ حرف میزنه😍 ماددبزرگم که از هر چیزی ووهرکسی ایراد میگیره اینو گفت، الان که یادم اومد چقدر بیشتر بهم چسبید، چقدر خوبه واقعا خودمون کفایت میکنیم، فقط کافیه روی خودمون کار میکنیم اصلا ما اتوماتیک وار هدایت میشیم به آدم های ثروتمند، شاد، سلامت و عاااالی ، همون اطرافیانمون هم وقتی ما تغییر میکنیم جهان باعث میشه بهترین روی خودشون رو داشته باشند وقتی کنار ما باشند، الان اینو گفتم یادم افتاد چنین آدمایی رو تو زندگیم از وقتی شروع کردم آگاهانه روی خودم کار کردن 😍

    خدایا شکرررررت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: