دیدگاه زیبا و تأثیرگزار مرضیه عزیز به عنوان متن توضیحات این فایل:
خداوندا از شر نجواهای شیطان به تو پناه میبرم
به نام خدایی که منو خالق زندگیم آفریده
سلام سلام به همه ی اعضای خانواده ام
من باور دارم لیاقت روابط عالی رو دارم
استاد،استاد همین دیشب وقتی داشتم کامنتهای دوستان رو میخوندم،بیشترین توجه روی خانم شایسته بوده،حتی خود من فکر میکنم تووی کامنت قسمت ۵۹ نوشتم که حس میکنم فرکانس مریم جان تغییر کرده،اصلا ذوق کردنش برای هر چیزی متفاوت شده،فکر کردم دلیلش چی میتونه باشه،یهو اینهمه توجه و زوم کردن روی مریم جان هستش،یادم اومد که تووی قسمت ۵۸ مریم جان گفت داره روی دوره ی روابط کار میکنه،گفتم همینه،ایشون دارند روی روابط کار میکنند و اینجوری داره نتیجه میگیره،حالا امروز هم میبینم که فایل امروز مربوط به همین موضوع روابطه
خدای من چقدر فرکانسها دقیق دارند عمل میکنند،چقدر زیبا همه چیز به هم وصله،خدایا شکرت
استاد وقتی فایل امروز رو گوش دادم و نکاتشو نوشتم،متوجه شدم پایه ی این فایل آزادیه که از باور توحید میاد،خدایا خدایا چقدر دقیق داری پاسخ میدی،آزادی،آزادی،این روزها اونقدر همه ی اطرافیانم دارند بهم فشار میارند که احساس میکنم توو قفسی هستم که میله هاش دارند فشار میارند و جسممو خورد میکنند،یه تضادی که نقطه ی مقابلش برای من آزادیه،آزادی،فقط از خداوند هدایت خواستم و میخوام،کمکم کنه تا سربلند از این تضاد بیرون بیام
استاد،گفتی دوست نداری کسی نگرانت باشه،بخدا بخدا منم هیچوقت دوست نداشتم کسی نگرانم باشه،چون این نگرانی آزادی منو میگرفت،وقتی جایی میرفتم،به مادرم میگفتم بهم زنگ نزنه،چون احساس میکردم با زنگ زدنش،آزادی من گرفته میشه،اونموقعها فکر میکردم دختر سرکشی هستم،اما الان بیشتر دارم درک میکنم که ایمان داشتم خدا مواظبمه،وقتی کسی بهم زیاد توجه میکنه احساس خفگی بهم دست میده،الان دارم متوجه میشم چون درون من فقط فقط آزادی میخواد
خدایا من تشنه ی آزادی ام،هدایتم کن
استاد نمیدونی وقتی حرف از آزادی میشه من تموم وجودم به جنبش در میاد،عطشم بالا میره که من آزادی میخوام آزادی
خدای من وقتی به گذشته فکر میکنم،به هر تضادی که برخوردم،نقطه ی مقابلش آزادی بوده،حتی خانواده ام،پدرم،من پدری رو انتخاب کردم که آزادی منو گرفته،ایمان دارم انتخاب من برای لذت بردن از زندگیم پایه ش آزادی،آزادی،خدایا شکرت
هر تضادی که تا الان بهش برخوردم،یه قسمتی از آزادیمو به دست آوردمه،اما من اون از حد از آزادی رو میخوام که انسان میتونه در این دنیا تجربه کنه.خدایا هدایتم کن
خدای من ویوی پشت سر استاد بی نظیره،معرکه ست،چه پوستری،پوستری که نقاشش خداونده،محشره،خدایا شکرت
خدایا شکرت بابت این بهشت رویایی
خدایا شکرت بابت دستی از دستانت چون استاد عباسمنش و خانم مریم شایسته
خدایا شکرت بابت خودم که تصمیم گرفتم تغییر کنم
خدایا شکرت بابت خودت که منو به راه صراط مستقیم هدایت کردی
خدایا شکرت بابت این گنج بی نهایت سایت استاد عزیزم
خدایا شکرت بابت دوستان همفرکانسم در این گنج که خوندن کامنتهاشون منو سرشار از آگاهی جدید میکنه
خدایا شکرت،خدایا شکرت،خدایا شکرت
وقتی ما روی خودمون کار کنیم و باورهای مناسبی رو در جهت خواسته مون جایگزین باورهای محدود کنندمون کنیم لاجرم جهان ما رو هدایت میکنه به سمت خواسته مون،حالا خواسته ی ما روابط عالی باشه،ثروت باشه،سلامتی باشه،آزادی باشه
خدای من باز هم داری بهم یادآوری میکنی که فقط فقط خودم هستم که مسئول زندگیم هستم،داری بهم میگی که همه چیز از درون خودمه،من مسئول صددرصد اتفاقات زندگیم هستم،خدایا شکرت
خدایا شکرت بابت قانون تکرارت
خدایا شکرت بابت قانون فرکانست
خدایا شکرت بابت قانون تکاملت
خدایا شکرت،خدایا شکرت،خدایا شکرت
خدایا خدایا کلمه به کلمه ی این فایل وصف حال این روزهای منه،استاد همین دیشب یه یادداشت برای کارفرمام نوشتم،اینقدر بد پاسخ داد،که یه لحظه خواستم بهم بریزم،گفتم مرضیه تو خواستی اونو تغییر بدی در صورتی که مشکل از درونه خودت،این روزها فراری ام از همه ی آدمهای اطرافم،همش دنبال راهی ام برای در رفتن،اما نگو که اونها دارند یه وجه اشتباه از درون خودم رو بهم نشون میدن،خدایا چقدر دارم به آرامش میرسم،اینها همه از درون خودم هستند اونها فقط دستی از دستان خداوند هستند که دارند پاسخ فرکانسهای خودم رو میدن،خدایا شکررررررت
کسانی که در حال هدایتند،من روی خودم کار میکنم،خودم رو لایق یه آدمی با چنین ویژگی هایی میکنم،خداوند منو هدایت میکنه به سمت آدمهای مناسب با باورها و فرکانسهای من
مریم جانم با تموم وجودم تحسینت میکنم عزیزم،همیشه حرف شما تووی خونه ی ما هست،همیشه میگم چقدر مریم شایسته درونش اوکی بوده که کنار استاد عباسمنشه،با تموم وجودم تحسینت میکنم که همیشه از مرز محدودیت هات میگذری و بر ترسهات غلبه میکنی،الان یاد سفر به دور امریکا افتادم قسمت ۲۸،و پیام نیاگارا برای شما:فقط خودت باش،آزاد و رها باش از قید هر محدودیتی که آدمها درست کردن و راه خودت رو برو،راهی که بهش علاقه داری و بهت احساس زنده بودن میده
مریم جانم من دیوانه ی این قسمت از سفر به دور امریکا هستم،تقریبا هر روز نگاهش میکنم چون پایه ش آزادیه،آزادی،حرفهای استاد راجب شما،قشنگ داره عملکرد شما رو راجب پیام نیاگارا بیان میکنه،این یعنی شما حرف و عملتون یکیه،بخدا که من خوشبختترین دختر عالمم که عضو این سایت هستم و دارم قوانین خداوند رو عالی درک میکنم
مریم جانم میدونی چیه وقتی این حرفها رو میشنوم،وقتی عملکرد شماها رو میبینم،دوست دارم همین لحظه بدوم و تکاملمو طی کنم،اما باز جمله ایی از شما منو آروم میکنه که شما آروم آروم هدایت شدین به همچین جایی،خدایا شکرت
خدای من،من وقتی آدم توانمند،توحیدی،متوکل باشم،جهان لاجرم از همین جنس آدم رو سر راهم قرار میده،چون همه چیز براساس فرکانسها و باورهای خودمه،خدایا شکرت
انسان وقتی به خداوند توکل میکنه دیگه نگرانی نداره،استاد خدا میدونه از وقتی با شما هستم چقدر توحیدی تر شدمه،چقدر نگرانی هام کمتر شده،تا میخوام لحظه ایی بترسم،محکم به خودم یادآوری میکنم خدا مواظبمه،و اون کاری رو که دوست دارم انجام میدم،خدایا شکرت
توکل یعنی اینکه خداوند حواسس به همه چیز هست یعنی مرضیه آزاد و رها زندگی کن،از هیچ چیز نترس،و همه چیز رو به خدا بسپار که خدا حواسش به همه چیز هست
خدایا من خودم رو به تو سپردم،کمکم کن تووی عملم اینو بهت ثابت کنم
خدای من استاد وقتی بالاترین استانداردهای شما رو دارم میشنوم و میبینم،متوجه میشم من خیلی خیلی باید روی خودم کار کنم،قطعا شما هم روزهایی رو که ما داریم میگذرونیم،گذروندی،تکامل رو طی کردی، و هر بار در مدار استانداردهای بالاتری قرار گرفتی،این منو خوشحال میکنه مسیری که تهش آزادی مالی،زمانی،مکانی هست،تکامل طی کرده،تکامل با لذت نه با زور،این به من آرامش میده که شما تونستی،منم میتونم،خدایا شکرت
خدایا تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم
مراحل رسیدن به خواسته
اول شنیدن قانون خداوند
دوم درک کردن قانون
سوم عمل کردن به قوانین در زندگیمون====نتیجه
رابطه ایی که دو تا انسان موحد،توحیدی،متوکل دارند با هم لذت میبرند تا وقتی که با هم هستند،با هم هستند لذت میبرند،با هم نیستند هم لذت میبرند
خدای من همینه توحید و یکتاپرستی،من به هیچ چیز و هیچکس وابسته نباشم،تا وقتی با کسی ام لذت ببرم،وقتی رفت ایمان دارم خداوند بهترشو سر راهم قرار میده،تا وقتی دارم زیبایی رو میبینم ازش لذت ببرم و براحتی رهاش کنم برم چون ایمان دارم خداوند زیبایی های بیشتری رو برام در نظر گرفته،استاد تووی سفر به دور امریکا چون توحیدتون رو تووی عملکرد نشون دادی،هر جا میرفتی،با هر ادمی برخورد میکردی نهایت لذت رو میبردی بعد هم راحت رها میکردی و میرفتی و خداوند بهتر و بیشترشو سر راهت قرار میداد
بخدا دارم دیوانه میشم از اینهمه آگاهی،استاد واقعا یه وقتهایی یه درکهایی از فایلهای شما دارم که نمیتونم بنویسمشون،اونقدر همه ی قوانین بهم وصل هستند که با هر جمله ی شما من قانون تکرار،تکامل،هدایت،استمرار،توجه و…رو درک میکنم که واقعا نوشتن رو برای من سخت میکنه،چون اونموقع باید موشکافانه بنویسم در حال حاضر کمی برام سخته،امیدوارم در طی تکامل بتونم انجامش بدم،خدایا شکرت
یک رابطه خوب،سرشار از توانمندی،استقلال،احترام به عقاید همدیگه،ازادیه،خدایا شکرت
استاد:اونی که هستم،همونی ام که من هستم یعنی آزادی،آزادی
استاد چقدر با جملات شما چراغها داره تووی ذهنم روشن میشه،یکی از دلایلی که چندسالی میشه دوست نداشتم وارد رابطه ایی بشم،همیشه میگفتم اگه من خوبم،خودمم که خوبم،اگه بدم هستم باز خودمم،اینکه کسی بیاد توو رابطه با من بعد بگه چون من بالا سرت هستم تو خوبی وگرنه خودت باشی خوب نیستی،این خط قرمز من بود،سریعا کات میکردم،چون نمیتونستم همچین چیزی رو تحمل کنم،اونموقع نمیدونستم چرا اینجوری ام اما الان با حرفهای شما متوجه میشم چون خواسته ی من آزادی بوده،خدایا شکرت
استاد حس دویدن دارم،بخدا احساس میکنم درونم داره میرقصه،هی دارم بیشتر درک میکنم چرا هدایت شدم به سمت شما،خدایا شکرت
وقتی ما تووی مسیر درست بریم،ادمهایی رو جذب میکنیم که با ویژگی های ما اوکی هستند،دقیقا،وقتی با کسی برخورد میکنم که به ظاهر داره کمکم میکنه اما از وجودش احساس بدی دارم،میگم شاید دستی از دستان خدا باشه ردش نکنم،بعد میگم چیزی یا کسی که از سمت خدا باشه،قطعا باید به من احساس خوب بده،این شخص به من احساس خوبی نمیده،برای همین تصمیم میگیرم و با جسارت ردش میکنم،همینم باعث شد خواسته ایی درون من شکل بگیره،تعامل و دوستی با ادمهای جدید که خداوند خواسته مو مستجاب کرد و هدایتم کرد به این گنج بی نهایت و تعامل و دوستی با ادمهای جدید،خدایا شکرت
خدایا شکرت که داری با این نشونه ها بهم میگی خبرهای خوب در راهه
قرار نیست نگاهمون به روابط،رابطه ایی باشه که تا ابد ادامه پیدا کنه=آزادی
ما انسان هستیم و تغییر میکنیم=آزادی
استاد کلمه به کلمه ی شما پایه ش آزادیه،آزادی بالاترین و بزرگترین خواسته ی منه،خدایا شکرت
زندگی فرصت کوتاهیه،استاد منم میخوام مثه شما از این فرصت استفاده کنم،من مثه استادم دختر با اراده و عملگرایی هستم.خدایا شکرت
قانون اینه که ما روی خودمون کار کنیم و جهان ادمهای مناسب رو وارد زندگیم میکنه
کار من:کار کردن روی خودم
کار جهان:چینش آدمهای اطراف من طبق فرکانسها و باورهای من
خدایا شکرت،خدایا شکرت،خدایا شکرت
خدایا شکرت که او وقتی مسیر درست رو نشونم دادی دیگه به شخصی وابسته نشدم
خدایا شکرت که رها از هر انسانی دارم زندگی میکنم
استاد من این جمله رو قبلا از شما شنیده بودم اما درکش نکردم،و الان در مدار درکش قرار گرفتم،خدایا شکرت
بعضی ها یک کویر دارند اما میخوان تووش برنج بکارن
کسی که ایمان به خداوند داره میگه من ثروت میخوام،و روی باورهاش کار میکنه خداوند هم از بی نهایت راه ثروت وارد زندگیش میکنه
کسی که ایمان به خداوند داره میگه من همسر خوب میخوام و روی باورهاش کار میکنه و خداوند هم دستی از دستانشو مطابق با فرکانسها و باورهاش به عنوان همسر وارد زندگیش میکنه
کسی که ایمان به خداوند داره که میگه من خوشبختی میخوام و روی باورهاش کار میکنه و خداوند هم از بی نهایت راه خوشبختی رو وارد زندگیش میکنه
و…
این یعنی محدود نکردن و دست خدا رو باز گذاشتن و ایمان داشتن و متوکل بودن به اینکه خداوند بهترینها رو وارد زندگیش میکنه
خدایا همینطور که داری کمکم میکنی قوانینت رو درک کنم،کمکم کن تووی زندگیم هم اجراشون کنم،تا در دنیا و آخرت سعادتمند بشم،الهی آمین
وقتی من دنبال یه آدمی هستم که با صداقت،درستکار،باایمان،وفادار و…باشه آیا خودم با صداقت،درستکار،باایمان،وفادار و…هستم؟؟؟
اگه هستم که جهان لاجرم اون شخص مناسب با خواسته ی من رو وارد زندگیم میکنه،اگه نیستم که باید روی خودم کار کنم و به طور واقعی نه ادا اونی بشم که میخوام لاجرم جهان اون شخص مناسب رو وارد زندگیم میکنه،خدایا شکرت
وقتی که قانون رو بدونم،و ایمان داشته باشم به درستی خداوند و ایمان داشته باشم که وقتی تغییر کنم جهان اطرافمو با ویژگی هایی که با تغییر من هماهنگه با فرکانسهای وجودی من هماهنگه میچینه بدون نقص،دیگه نگران دنیای بیرون از خودم نیستم،چون باور دارم جهان طبق فرکانسها و باورهای منه که آدمها رو وارد زندگیم میکنه،خدایا شکرت
خدایا شکرت بابت درکم از قوانینت
مریم جانم بی نهایت ازت سپاسگزارم که این فایلها رو داری برای ما میگیری و تدوین میکنی،با دیدن این فایلها خواسته های من فراتر از کهکشان راه شیری رفته،و ایمان به اینکه همه چیز در این دنیا ممکنه،حتی خواسته ایی که هیچ انسانی روی زمین انجام نداده باشه،اما من میتونم و میشود که اون اولین نفره باشم،خدایا شکرت
استاد با تموم وجودم زندگی شما رو تحسین میکنم،واقعا که با دیدن زندکی شما از خیلی از مرزهای محدودیت گذشتم،خدا میدونه که چه مزرهای بزرگتری رو باید بگذرم ازشون،باید تکاملم رو طی کنم،با یاری خداوند و هدایت خداوند که منم میتونم زندگی رو خلق کنم که از تموم جوانبش لذت ببرم،الهی امین
درس این فایل:فقط و فقط روی خودم کار کنم،و یک تغییر اساسی و واقعی کنم،هیچ محدودیتی وجود نداره،کافیه فقط بخوام،که میخوام.
خدایا شکرت که با دیدن این قسمت باگهایی در ذهنمو پیدا کردم
خدایا شکرت الان که دارم کامنتمو به پایان میرسونم سرشار از آرامش و شادی ام
خدایا شکرت،خدایا شکرت،خدایا شکرت
ممنونم استاد گرانقدرم
ممنونم مریم جانم
ممنونم از دوستانی که کامنت منو مطالعه میکنند و بهم لایک میدن
پروردگارم بگو از تو چجور سپاسگزاری کنم،تا دلم راضی باشه،بگم آخیش عالی سپاسگزاری کردم،که هر چه میگم خدایا شکرت باز حس میکنم کمه،کاش میشد احساسمو تووی کلمات مینوشتم.خدایا شکررررررررررررررررررررررررررت
راستی استاد دیشب خواب دیدم امریکا هستم
دوستون دارم
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- دانلود با کیفیت HD484MB32 دقیقه
- فایل تصویری عشق واقعی از دیدگاه استاد عباس منش143MB32 دقیقه
- فایل صوتی عشق واقعی از دیدگاه استاد عباس منش29MB32 دقیقه
سلام
آدم فراموش میکنه…
من به شخصه خیلی چیزارو فراموش کردم و میکنم و نیاز دارم یادآوری کنم به خودم
تمرکز آدم همیشه روی کمبوده و واقعا خیلی مهمه این موضوع… هربار هم که نعمت های بیشتری بهش میرسه بازم فکر میکنه آخریش بوده و فرصتی جز این نیست…
توی روابط من تمام روابطی که داشتم خدا اونارو هدایت کرده به سمت من و من هیچ کاری نکردم
با اینکه پسرم اما در تمام موارد روابط من وجوه اشتراک زیادی داشتن که خیلی جالبن برای خودم
همیشه و همیشه و همیشه و همیشه توی روابطم چه دوست معمولی همجنس که پسر باشه
چه دختر به عنوان دوست عاطفی یا دوست دختر
همیشه از جاهایی و افرادی بهم نزدیک شدن که هیچوقت فکرش رو نمیکردم و دقیقا مصداق آیه قران که میگه از جایی که فکرش رو نمیکنی بهت میدیم و من واقعا تمام روابطم یا اصلا فکرش رو نمیکردم یا اصلا فکر نمیکردم همچین فردی وجود خارجی داره!
یعنی وقتی طرف میومد توی رابطه با من، تازه متوجه میشدم همچین کسی وجود داره!
خدای من…
و تو همشون فرد مقابل پاپیش گذاشته و حتی حتی حتی مورد بوده که طرف منو ندیده و فقط از روی چت کردن ابراز علاقه کرده!! برای خودم عجیب بود که طرف حتی منو ندیده و هیچی هم نمیدونه از من اما علنی میاد ابراز علاقه میکنه و دوست داره رابطه ایجاد کنه با من
توی تمام موارد اینجوری بوده که اون دختر پا پیش گذاشته و شروع کرده صحبت کردن با من، چه مجازی چه حضوری… همیشه اینجوری روابط من شکل گرفته… حتی پسرها برای دوست معمولی هم اونا جلو اومدن و من هیچ کاری نکردم
و بعد از مدتی دیدم که بهترین دوست های من همینایی بودن که هیچوقت فکرش رو نمیکردم و به وهم منم نمیرسید که اینا روزی بشن دوست من…. اصلا هیچ فکری در مورد اینا نمیکردم و تو ذهنم لحاظ نمیکردمشون
یعنی خب خیلی وقتا چه دخترا چه پسرا یک سری جنس مخالف رو تو ذهنشون دارن و بهشون فکر میکنن…اما تمام روابطی که تو زندگی من شکل گرفته کسایی بودن که من حتی فکر عادی هم نمیکردم در موردشون
و بسیار برام جالبه من مدتی به دخترهای مذهبی و این تیپی علاقه مند شده بودم و خیلی تمرکز کرده بودم روشون… و این فرکانس برام از همین جنس افراد میاورد!!! و بازم اونا بودن که پا پیش میزاشتن و اصلااااااااا فکرش رو نمیکردم خدا اینارو بزاره تو زندگیم
یعنی استاد من تجربه کسی رو دارم که طرف دختر یکی از سپاهی های بلندپایه یکی از شهرهای تهران بوده… و وقتی که از یه طریق عجیب و غریب وقتی اومد سمت من و بعدش شناختمش و از خودش اطلاعات داد متوجه شدم دختر همچین کسیه… کااملا مذهبی و کسی که یکسره تو فاز شهدا و دین و مذهب بود، این فرد میومد بدون هیچ شناختی به من ابراز علاقه میکرد و خیلی هم پیگیر بود…
و نکته ی بسیار جالب دیگه اینکه در تمام موارد که من رابطه داشتم همشون بدون استثنا شباهت های شخصیتی بسیار زیادی با من داشتن و وقتی که با ضعف و با باورها و کانون توجه بد وارد رابطه بعدی میشدم باز هم میدیدم که این آدم جدید کپی پیست آدم قبلیه…برام حیرت آور بود…
همشون بدون استثنااااااااااا یکسری ویژگی های منفی داشتن که اتفاقا من بشدددددت حساااااس بودم روشون و اگه بخوام صداقت داشته باشم من هم اون ویژگی هارو ناخوداگاه داشتم!
مثال میزنم:
هر کسی که با من وارد رابطه شده تا الان بدون استثنا فردی بوده که متخصص دروغ گفتن بوده…
من خودم به شخصه آدم دروغگویی نیستم به اون صورت اما خیلی زیاد حساسم و توجهم خیلی زیاد روی این موضوع بود و هروقت دروغی میفهمیدم از طرف هزار بار مرورش میکردم… و اینجوری شد که هرکسی که میومد تو زندگی من همون روز اول یه دروغش برام روشن میشد و این وجه اشتراک با اینکه تلخ بود اما ایمان منو خیلی زیاد کرد… و بخاطر حساسیت زیاد و توجه زیاد من به این مورد بود
مورد بعدی اینکه دخترایی که با من وارد رابطه میشدن بشدت کنجکاو بقیه پسرا بودن!
یعنی طرف با من وارد رابطه میشد، به من خیانت نمیکرد اصلا و نکردن هیچکدوم، اما کنجکاو بقیه پسرا بودن و علاقه مند بودن به اینکه راجع به بقیه پسرها کنجکاوی کنن و این مورد هم بشددددددت روی مخ من بود و توجه شدیدی روش داشتم و وقتی که به خودم فکر کردم و عمیق شدم دیدم خدای من، من خودم ناخوداگاه کنجکاو دخترا هستم و همیشه دارم توی ذهنم بررسی میکنم! کاملا ناخوداگاه و بدون قصد و غرض اینجوری بودم و هرکسی هم که وارد زندگی من میشد دقیقا همینجوری بود و شدیدا کنجکاوری پسرارو میکرد… و این مورد هم توی همشون مشترک بود
به قول خانوم شایسته توی یک مقاله، ما میبنیم که توی روابطمون هر فرد از بعدیش بهتر بود از لحاظ قیافه و خانواده و جایگاه اجتماعی و غیره
اما رفتار و شخصیتش آینه ای از خود من و توجهات من بود… یعنی گذر زمان و عوض شدن آدم ها بدون اینکه من کانون توجهم عوض بشه هیچ تغییری برام ایجاد نکرد و این تکرار رفتارهای بد از سمت اونا باعث شده بود که ذهن من مسموم تر بشه روز به روز… چون هی توجهات منفی من رو تایید میکردن و هی روی مخ من بودن…
اما هروقت که من درخواست رابطه به صورت واقعی داشتم و فرکانسم هرسمتی بود خیلی سریع و طی اتفاقات عجیبی طرف وارد زندگیم میشد و تمام موارد هم خود طرف منو پیدا میکرد و میومد توی چت من یا با من صحبت رو شروع میکرد و اول از همه هم خودش علاقه مند بود به من…
و اینکه همیشه فردی بهتر از قبل وجود داشت
اما متاسفانه ما میچسبیم به آدما و فکر میکنم آدم خوب کمه
اصلا آدم خوب چیه، حتی به اون آدم بده هم میچسبیم و ولش نمیکنیم و نمیتونیم فراموش کنیم!!!
این وابستگی واقعا سمه…
انگار این کمبود و این وابستگی و اینکه لذت ها و نعمت ها تموم شدنی هستن توی وجود ماست
حتی من دقت کردم دیدم وقتی یک سری فیلم زیبا و فوق العاده میبینم و خیلی لذت میبرم ازش، پیش خودم میگم کاش این فیلم تموم نمیشد و ادامه داشت…. یک مدت بعد با یه فیلم قشنگ و عالی دیگه آشنا میشم و از اون لذت میبرم و بازم میگم کاش ادامه داشت… در صورتی که همیشه اینو میگم و همیشه هم بهترش گیرم میاد اما ما نمیدونیم! نعمت ها برامون قفله… تا وقتی تجربه نکنیم و نبینیم فکر میکنیم نیست…
در صورتی که هرچقدر جلو میرفتم میدیدم فیلم بهتری هم بود… به خودم میگم دیدی این فیلم چقدر قشنگ بود؟ در صورتی که اصلا فکرش رو نمیکردی این فیلم انقدر قشنگ باشه… ولی بود… بازم مثل روابط فیلم هایی که فکرش رو نمیکردم لذت بخش باشن به تورم میخوردن و خیلی لذت میبردم ازشون… اما یادم میره که تا قبل از آشنایی با این مورد، تو فکر میکردی بهتر از این نیست… اما بود… همیشه هست و خواهد بود
یا حتی آهنگ ها… فکر میکنیم دیگه بهتر و قشنگتر از این آهنگ نیست و هی گوشش میدیم و هی گوشش میدیم تا جایی که حالمون بهم میخوره و حس بدی بهمون میده و این همون وابستگیه… در صورتی که اگه رها باشیم همیشه بهتر و بهتر و بهتر هست
این وابستگی و باور کمبود توی همه چی زندگی ما هست… و البته که این فراوانی نعمت ها و اینکه همیشه بهترش هست و اینکه خدا از جایی میده که فکرش رو نمیکنیم هم همیشه هست
ما باید جایگاه این دوتا رو توی مغزمون عوض کنیم
من باید همیشه اینارو مرور کنم و بگم امیرحسین جان مگه تو برای روابطی که تا الان داشتی کاری کردی؟
همش رو خدا برات آورد و همیشه هم آورد و تو کاری نکردی و تلاشی نکردی و حتی نخواستی به قول معروف مخ طرف رو بزنی و التماسش رو کنی و حتی طرف مقابل از خداش بود که با تو باشه… با اینکه دختر بود و تو پسر… با اینکه اصلا نمیشناختت!!! و حتی ندیده بودت!!! با اینکه از للحاظ خانوادگی و ظاهری خیلی خوب بودن!!
اما تمام این موارد وقتی من وابسته شدم طرف از من متنفر میشد، وقتی حساس میشدم روی رفتاراش، وقتی گیر میدادم، وقتی ناراحت میشدم و احساس بد داشتم و حساب میکردم روی رابطه و تمام ذهنم متمرکز میشد روی اون، همون دختری که خودش پا پیش گذاشته بود و از من خوشش اومده بود و عاشقانه میخواست بامن باشه دیگه بهم محل نمیداد!!! باورتون میشه؟ وقتی من وابسته میشدم و حساب میکردم، همون کسی که خودش اومده بود سمت من دیگه حسی به من نداشت و سرد میشد
توی تمااااام موارد زندگی من این مورد بوده که وقتی من شرک ورزیدم طرف از زمین تا آسمون عوض میشد
در صورتی که اون عشق و علاقه که به من داشت کار خدا بود… اینکه یک دختر بیاد حرف رو شروع کنه و حرف بزنه بی دلیل و ابراز علاقه کنه و عاشقانه بخواد با من باشه و من هم هیچکاری و هیچ تلاشی نکنم همش کار خدا بود
انگار خدا مخش رو زده بود و فرستاده بودش سمت من و حتی من درخواستی ازش نمیکردم و فقط باید تن میدادم به رابطه… تمام اینا کار خدا بود
وقتی من شرک ورزیدم لطف و نعمت خدا هم قطع شد و دیدم با چشمای خودم که همونایی که روزی اومده بودن سمت من به صورت اختیاری و از روی ذوق و شوق، هموووونا دیگه محل نمیذاشتن بمن و سرد میشدن و انگار دنیای من جهنم میشد و تو تاریکی غرق میشدم…
منبع و سرچشمه ی تمام نعمت های ما مستقیما خداست… اصلا کسی که به ما علاقه داره این علاقه ی خدا به ماست که در قالب یک انسان در اومده و وای از روزی که وابسته بشیم و حساب کنیم و بخوایم که مراقب طرف باشیم و نگران باشیم که نکنه اتفاق بدی بیفته… وای از اون روز که جهنم رو در همین دنیا تجربه میکنیم… و من کردم
خیلی موضوع مهمیه این شرک و این وابستگی و چقدر نیاز دارم که مرور کنم زندگی خودم رو و به خودم بگم تو چکار کردی برای روابطت؟ بهترین دوستات رو که اون خدا برات آورد… تمام روابط احساسی تورو که خدا برات جور کرد و حتی اونا پا پیش گذاشتن و انگار که خواستگار تو هستن با اینکه تو پسری!!! اینا کار خداست عزیز من… نه تو… اگه فکر میکنی که تویی که میتونی نظر افراد رو جلب خودت کنی و دختره رو عاشق خودت کنی خب چرا وقتی وابسته شدی موفق نشدی به اینکار و اون سرد شد؟
اگه فکر میکنی که مردم عاشق ظاهر تو میشن چطور بود که آدما بدون اینکه عکس تورو دیده باشن یا خودتو دیده باشن عاشقت میشدن و میخواستن باهات رابطه داشته باشن؟ چطور شد؟ مگه تو فکر نمیکردی که ظاهرت باید قشنگ باشه یا باید کار خاصی کنی که دوست داشته باشن؟ خب پس کو؟؟؟؟
واقعا این رهایی و عدم وابستگی چه معجزاتی که نمیکنه… خدایا منو هدایت کن به مسیر خودت به مسیر توحید
خدایا من نیازمند هدایت و لطف توام… منو از هرچی شرک هست دور کن و به سمت خودت بکشون…
سلام
خب این حالت خواسته ی همه هست که وابسته نشن
باید روی خودمون و عزت نفسمون خیلی کار کنیم و همینکه همیشه به خودمون بگیم که اگه وابسته بشم رابطه از بین میره خودش خیلی کمک میکنه
باید روی احساس لیاقت و ارزشمندیمون کار کنیم
باید بدونیم که بقیه عاشقانه دوست دارن با ما باشن و خیلی هم لذت میبرن از بودن با ما
همش برمیگرده به احساس لیاقت و عزت نفس و خودارزشی
باید همیشه روی خودمون کار کنیم و باورهای توحیدیمون رو تقویت کنیم
موفق باشید