عشق واقعی از دیدگاه استاد عباس منش - صفحه 30
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2020-08-07 07:36:372020-12-01 07:48:19عشق واقعی از دیدگاه استاد عباس منششاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام خداوند مهربان و بخشنده
105 مین روز سفر نامه من
سلام به همه بی عزیزانم
خداوند را بی نهایت سپاسگزارم بابت این آگاهی خدایا شکرت خدایا شکرت
یعنی مشکلات که من داشتم همین بوده که خلایق درونی نداشتم و از وختی بالای خودم کار کردم حالم خوب شده من کمی تغییر کردم خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
و من باور دارم که خداوند یک شخص قوی مهربان. و موحد را در زندگی من هدایت خواهد کرد خدایا شکرت خدایا شکرت
رد پای من
بنام الله یکتا
صد و پنجمین روز شمار تحول زندگیم رو دارم رد پا میذارم
و چقدر زیبا که به این فایل هدایت شدم
چیزی که الان خیلی احتیاج داشتم
من قبلا همش دنبال تغییر شوهرم بودم و متاسفانه هرروز تضادها بیشتر میشد از وقتی با قوانین آشنا شدم تعصبم رو روی نام شخص عاطفیم کنار گذاشتم،رابطم رو برای خودم تجسم کردم،من خیلی خوب میتونم تجسم کنم وقتی رابطه ی عاطفی دلخواهم رو تجسم میکنم یجوری لذت میبرم انگار واقعا الان توی اون جو هستم،شجاعت مریم جان خیلی قابل تحسینه ،من مدتها خواستم بر ترسم از تاریکی غلبه کنم اما هنوزم موفق نشده ام،مورد دیگه ای که فرمودید نگرانی است،چیزی که من قبلا خیلی برام پررنگ بود همش دوست داشتم کسی نگرانم باشه یا من نگران عشقم باشم و این رو گزینه ای از خصوصیات عاشقان میدونستم،اما الان دیگه نگران نیستم،چون بشدت بخدا اعتماد دارم و آرامش دارم،میدونم خداوند نگهدار من و عزیزانم است،خوش بحال مریم جان که اینقدر مدارشون بالاست که شخص عاطفی شماست،منکه در مداری بسیار پایین تر از ایشون هستم آرامش لذت بخشی رو تجربه میکنم که خیلی حالم و خوب میکنه،شما گفتید توکل یعنی خداوند حواسش به همه چی هست،من دقیقا تو این زمان به توکل رسیدم،من تو روابطم بخدا توکل کردم و دیگه نگران نیستم البته که وسوسه های شیطان ذهن هم هست،من خیلی زیاد به آزادی طرف مقابلم احترام میذارم و به همون اندازه هم خواهان آزادی خودم هستم،اما بزرگترین خواسته ی من پاکی و وفاداری شخص مقابلمه،چون من خودم خیلی زیاد وفا و تعهد و پاکی در روابط برام مهمه،تا قبل از کار کردن روی خودم آزادیهای طرف مقابلم رو محدود میکردم فلط بخاطر اینکه طرفم رو مجبور به وفا و پاکی کنم،اما بدتر میشد هرچی کنترل میکردم بدتر میشد و کار بجایی رسید که در عین محدودیت باز هم خیانت دیدم،چون اول اینکه به ناخواسته توجه میکردم و دوم اینکه میخواستم چیزی خارج از خودم رو کنترل کنم،اما از یه موقعی به بعد فقط گفتم من بخدا اعتماد دارم و شوهرم رو رها کردم،(رها از نظر ذهنی)و به خداوند گفتم که خدایا تو گفتی که الطیبون للطیبات،پس من رها میکنم و این مرد رو تا زمانی در زندگی من نگهدار که پاک باشه،من به این قانون جهان اعتماد کردم و شخص عاطفی خودم رو آزادو رها گذاشتم چون من نمیخوام تو زمینی که کویره عمرم و هدر بدم،نمیخوام یه کویر رو نگه دارم و بزور توش برنج بکارم،من تمام سعیم رو میکنم که آدم مناسبی باشم تا آدم مناسب هم تو زندگیم بیاد،دیگه تعصب روی بزور نگهداشتن روابطم با شخص خاصی ندارم،قبلا خیلی زیاد گوشی کک میکردم و رفت و آمدهاشو چک میکردم،اما بعد از کار کردن روی عزت نفسم دیگه این کار رو نکردم
مردان پاک برای زنان پاک و مردان ناپاک برای زنان ناپاک
خدایا عاشقتم که اینقدر زیبا جهان رو خلق کردی
استاد جانم و مریم جانم و دوستان گلم دوستون دارم
به نام حق، الحق که نام حق برازنده ی اوست.
سلام به زیباترین استاد دنیا
استادی که سیرت زیبایش، به همه چیز میچربد.
سلام به مریم جانم، ملکه ی بهشت.
زنی که هر فایلی از استاد میبینم، چه فایل آموزشی باشد چه سریال های مرسوم سایت، من ناخودآگاه او را تحسین میکنم. میگویم احسنت به اعتماد به نفس و احساس ارزشمندی و توحید و تعهدت به پایبندی به قوانین، که اینها شما را در کنار استاد قرار داد و این همه سال نگه داشت. آن هم با چنین امکاناتی.
مریم جانم کاش میشد شما را یه دل سیر تحسین کنم. تحسین میکنم اما بعد دلم میگوید کم گفتی.
خدایا این تحسین های مرا از مریم جانم، شامل قانون فراوانی ات کن.
خدایا تحسین هایم را از استادم مثل تمام پدیده ها هزاران هزار برابر کن.
استاد امسال برای من سال ثروت و روابط است.
یعنی سال همه چیز است.
استاد بخدا واضح گفتید که به یک موضوع نچسبید که اگر چسبیدید یعنی دارید به کمبود آن موضوع تمرکز میکنید اما کو گوش شنوا.
شنیدم و نفهمیدم. الان در حال سعی کردن هستم که بفهمم.
تو حالت را خوب نگه دار و به زیبایی ها، فراوانی ها، لذت ها، عشق ها، شادی ها، حال خوب ها تمرکز کن، زندگی ات پر میشود از ثروت و عشق و شادی.
مگر میشود به فراوان گل های بهاری، توجه کرد و فراوان پول وارد زندگی ات نشود؟
مگر میشود به لطافت گلهای فراوان بهاری توجه کرد و زندگی ات لطیف و عاشقانه نشود؟؟؟
استاد این فایل شما در ارتباط با روابط است، بگذارید از دستاوردهای رابطه ای ام بگویم.
من همیشه آدم محبوبی بودم. از کوچکی شخصیت جذابی داشتم، تو تمام مدت مدرسه در دبستان، تمام بچه های کلاس دوست داشتند در رکاب من باشند. استاد اغراق نمیکنم. دوست داشتند « در رکاب من» باشند. من دارای شخصیتی صاحب فکر و با اعتماد به نفس و قدرت تصمیم گیری بودم و هستم و همین ها کافی است برای جذب بقیه.
استاد در دوران دانشجویی تمام هم اتاقی هایم عاشق این بودند که با من روابط نزدیکی داشته باشند. این ها را از دل نوشته هایشان میفهمیدم.
مینوشتند: « بهاره این روزها بیشتر با ندا میگردد و رابطه اش با من سرد شده…»
استاد من الان چهل سالم هست و بیست و دو سال از دوران دبیرستانم، حداقل ، گذشته ولی هنوز تلفنم پر است از پیغام های دوستانم از آن دوران، که هراز گاهی حالم را میپرسند. ازم مشورت میخواهند. با من گپ میزنند تا با استفاده از انرژی درونی و شوخ طبعی من لحظات شادی داشته باشند.
و من
و من عاشق داشتن روابط اجتماعی گسترده، سیر نمیشوم از داشتن دوستان فراوان و جدید.
استاد چند هفته پیش به کمپ رفتیم و آنجا با یک زوج عاشق جوان آشنا شدیم. استاد دو روز در کنار آنها بودیم و آنقدر به لطف رب العالمینم همه چیز عالی پیش رفت که مرا برای عروسی خواهرشان دعوت کردند.
استاد جانم بگذارید به خودم یادآوری کنم که این فقط و فقط لطف پروردگارم هست و بس. اوست که رزق رابطه را به دنبالم میفرستد.
استاد من به شدت شخصیت قابل اعتمادی دارم.
تا این حد که زمانی که در ازدواج قبلی ام بودم، همسرم همیشه میگفت من به تو بیش از چشمانم اعتماد دارم.
مشتریانم مبالغ چند صد میلیونی را مثل آب خوردن به حسابم واریز میکنند و میگویند اگر پول دست توست ما خیالمان راحت هست و تو لب تر کن تا فلان قدر برایت واریز کنیم.
تمام مدیرانی که با آنها کار کردم در ایران ، هنوز با من در ارتباط هستند و حتی آنها بعضاً مشتریان من هستند الان، و این یعنی اعتبار محض.
استاد جانم بگذارید به خودم و فقط خودم یادآوری کنم، هذا من فضل ربی…
استاد همین قدرت ارتباط گیری ام، تأثیرگذاری ام، قابل اعتماد بودنم به من کمک کرد که بتوانم اینجا با ترک ها بیزنس و مذاکره کنم. اعتماد آنها را جلب کنم و حتی گاهی در مذاکرات با کلامم و نگاهم پیروز باشم. علیرغم اینکه من مسلما مثل یک ترک مادرزاد به این زبان تسلط ندارم.
بارها بعد از مذاکرات خودم را تحسین کردم و گفتم:«بهاره احسنت به تو که با همین قدر تسلط به دانش ترکی، پیروز این مذاکره شدی»
مذاکرات میلیاردی و میلیونی.
و هذا من فضل ربی… رب العالمینم.
و حالا وقتی برمیگردم به روابط عاطفی ام، میبینم به محض خواستن رابطه، خدا برایم فرستاد.
همسر سابقم دقیقااااا چیزی بود که خواستم و در عرض چند ماه نمود ظاهری پیدا کرد. بدون اینکه بخواهم.
دوست پسر آخرم دقیقاااا چیزی بود که خواستم و چند وقت بعد نمود ظاهری پیدا کرد.
و حالا که تماما خودم را تسلیم ربم کردم برای رابطه ی توحیدی و عاشقانه و زیبایم، نشانه می آیند.
گفتم خدایا من برای هیچ کس چشم و ابرو نمیایم. من هیچ پلنی نمیریزم و تو مثل همیشه برایم بیاور. رابطه ای که در پایان روز بگویم:« خدایا شکرت برای این رابطه، این رابطه خوبی هایی دارد که من حواسم نبود ازت درخواست کنم ولی تو حواست به من بود، سپاسگزارم.»
استاد جانم دو شب پیش رفتیم جنگل نزدیک خونه مان.
موقع قدم زدن دیدن یک گروه دارند وسطی بازی میکنند و من عاشق وسطی.
(مثل آهو از توپ فرار میکنم و مثل عابدزاده بل میگیرم.)
استاد یادتان هست که چهل سالم شده. به لطف قانون سلامتی خودم را، ماهیچه هایم را، اتصال ماهیچه ها به استخوان هایم و استخوان هایم را بیست ساله حس میکنم.
ایستادم تا تماشا کنم و ذوق کنم تا خدا مرا هدایت کند به همچین بازی ای و خدا چقدر زود برایم کن فیکون کرد. یکی از پسرها متوجه شوق و ذوق من شد و مرا دعوت کرد، من هم با اعتماد به نفس رفتم و قاطی شدم و لذت بردم.
از وسطی رسیدیم به والیبال و در نهایت وقتی همه خسته شدند من ماندم و همان پسری که مرا به جمعشان دعوت کرد.
چقدر دوتایی بازی کردیم و درنهایت چون تقریبا همه رفته بودند ما هم رضایت دادیم و بازی را تمام کردیم.
تمام مدت تحسین میکردم پسر روبرویی ام را. اسمش صمد بود.
چه نشانه ای، اسم رب العالینم.
الله الصمد.
تمام مدت بازی با صمد، میگفتم دوست دارم همراهم همینقدر پایه باشد و او نیز مثل من خسته نشود. من همراهی بی نظیر مریم جانم با استاد را میخواهم.
چقدر صمد پسر شاد و موفقی بود و مدیریت بخشی از هلال احمر را به عهده داشت. یک پسر مودب و با اعتماد به نفس.
و اینجا بود که خدایم دست به کار شده بود و پای یک مرد را در زندگی ام باز کرد تا به من بگوید:
مردهای توحیدی فراوان هستند
لازم نیست تو برای رابطه کاری کنی، من رزق رابطه را مثل همیشه دنبالت میفرستم.
مردهای مودب، خانواده دوست، محترم فراوان هستند.
مردهای موفق و ثروتمند فراوان هستند.
مردهایی که عاشق چالش و حل کردن چالش هستند نیز فراوان هستند.
آنها عاشق زنان
شاد
با اعتماد به نفس
زیبا سیرت
مستقل
آزاد
با جسارت
قایم به ذات
هستند.
و من صدق بالحسنی شدم با یادآوری ورود صمد به زندگی ام، سپاسگزاری کردم و منتظر نشانه های بیشتر شدم.
و استاد جانم داستانم ادامه دارد.
صبح از خواب بیدار شدم. دیدم در تلگرام برایم پیغام آمده از یک پسر.
از یک گروه که من سالیان سال است در آن عضو هستم.
اول ذهنم گفت این پسرها به تمام دختران گروه ها پیغام میدهند، بی خیال شو.
ولی بعد گفتم نه، من این را نشانه میبینم و اینکه من در مدار مردان و انسان های درستکار هستم و افراد نادرست به من دسترسی ندارند. برای تست کردن الهاماتم و برای اینکه به ذهنم بگویم:«صبر کن، رابطه نیز خودش خواهد آمد ، عزتمندانه و زیبا » یک گفتگوی کوتاه محترمانه کردم و با تشکر از اظهار لطف آن آقا، خداحافظی کردم و تمام شدددددد.
استاد من یک قدم برداشتم برای ساختن باورهای توحیدی و قدرتمندانه و خداوندم هزاااااران هزار قدم برایم برداشت.
مردهایی ارزشمند وارد زندگی ام میشوند که خواستار شناخت بیشتر هستند و من فقط نشانه ها را تحسین میکنم، خدا را شکر میکنم تا روزی که اینجا بنویسم:«استادم سپاسگزارم که برایم هم الگو شدید و هم استاد برای ساخت رابطه ای الهی، برای ضیافتی الهی…»
الحمدلله رب العالمینم
بنام الله یکتا
بنام خدای آسون کننده آسونی ها
بنام خدای هدایت کننده من به سمت خواسته هام به صورت بدیهی و طبیعی
بنام خداوند وهاب
خدا رو شکر می کنم که در مدار چنین آگاهی های ناب قرار گرفتم
سلام استاد عزیز، مریم جان و بچه های سایت عباسمنش
من چند روز دیگه زندگی مشترکم رو شروع خواهم کرد و اول صبح که این فایل رو دیدم انگار برای من ضبط شده بود و اون رو یک نشونه دیدم
من ابتدا رابطه عاطفی با اینکه از قانون خبر داشتم اما سعی من بر این بود که شریک عاطفیم رو تغییر بدم. من هر چقدر تلاش میکردم بیشتر اذیت میشدم…اما وقتی بی خیال شدم به طور معجزه آسا دیدم اون خودبه خود تغییر کرد و ویژگی هایی رو دیدم که میخواستم..البته این مورد هنوز کم نشده اما خیلی بهتر شدم..
بعضی از حرفاتون واقعا درد داره استاد عزیز ..مثل اینکه” من عادت ندارم نگران کسی باشم”..البته این ویژگی رو من دارم اما از ابتدا رابطه عاطفی عزیز دلم من رو متهم میکرد که به اون توجهی ندارم و باید هر لحظه سراغ اون رو بگیرم . با توجه به دیدگاه استاد این مفهوم برام نامانوس بود و اون رو یک چیز طبیعی در نظر میگرفتم. اما کم کم اون هم به این مسیر هدایت شد و کمتر سر این موضوع بحث میکنیم
و اما موضوع چک کردن گوشی که من هیچ وقت این کار رو نکردم و باورهام رو نسبت به شریکم درست کردم. اون دیدگاهش یه ذره در اوایل رابطه تفاوت داشت و دوست داشت من رو تحت نظر قرار بده اما کم کم بهتر شده
خلاصه اینکه خیلی دوست دارم دیدگاه توحیدی در روابط رو در عمل پیاده کنم اما احساس میکنم هنوز اون باورها تثبیت نشدن و نیاز به کار کردن دارند
خدا رو شکر که امروز این فرصت رو پیدا کردم تا این دیدگاه رو بنویسم و احساس خودم رو بهتر کنم
در پناه الله یکتا
سلام بر استاد مهربان
سلام بر دوستان خوب خودم
سریال زندگی در بهشت یکی از بهترین موضوعات و تفریحات و سرگرمی من است که در اوغات فراغت من بهترین گزینه است تا من بتوانم با دیدن آن حالم خوب بشود و لذت ببرم از زمان خودم
چقدر استاد قشنگ توضیح دادند
وقتی که من در مدار درست باشم و روی باورهای خودم کار کنم جهان هم انسانهای را سر راه من قرار می دهد که من با وجود او در تضاد نباشم و هماهنگ با من است و حال من با وجود او خوب خواهد بود
وقتی که من تغییر کنم انسان هایی که در اطراف من هستند هم تغییر خواهند کرد و هیچ نیازی نیست که من بخواهم کار خاصی انجام بدهم و یا با آن شخص قهر کنم بلکه خود جهان هستی کمک می کند به من برای تغییر کردن محیط پیرامون من
چه نکته عالی استاد فرمودند
نگران بودن در مورد دیگران هیچ لزومی ندارد چرا که هر کس خدایی دارد و وقتی که من به خدای مهربان خودم توکل کنم دیگر هیچ نگرانی نخواهم داشت
وقتی که من به خدای مهربان توکل می کنم این بدان معنی است که من دیگر لزومی ندارد که نگران باشم چرا که خدای مهربان وجود دارد
وقتی که من به خداوند توکل می کنم او خود نگران همه چیز است و او خود همه چیز را برای من محافظت می کند و برای من مهیا می کند
جالب اینجا است که وقتیکه من در مسیر درست باشم کسانی را جذب می کنم که با ویژه گی های من همسو و یکسان باشد
زمانیکه در مسیر درست باشم در همه جنبه های زندگی خودم آرامش دارم و حالم خوب است
تا زمانیکه من روی خودم کار می کنم به همان نسبت هم آدم های مناسب وارد زندگی من می شوند و این آدم ها در همه جنبه های زندگی من می توانند باشند
این ایمان را در خودم بسازم که وقتیکه من تغییر کنم جهان هم برای من افراد و آدم ها و شرایطی را سر راه من قرار می دهد که همسو و هم راستا با تغییرات و افکار من است
خدا را شکر که امروز اینها را می شنوم و با شنیدن این صحبت ها حالم بهتر می شود و به آگاهی هایم افزوده می شود
ممنونم استاد مهربان بخاطر این همه فایل های عالی
سپاس از خدای هدایتگر خوب خودم
سپاس از خدای زیبایی ها
سپاس از خدای فراوانی ها
سلامی پر از عشق به استاد عزیزم ،مریم بانو وتک تک دوستان عزیزم
خدایا هزاران هزار مرتبه شکر بخاطر اینکه بهم فرصت داد به فایل هدایتی دیگه را ببینم و این همه آگاهی ازش به دست بیارم امید که درک کنم،تمرین کنم، عمل کنم
من خیلی وابسته بودم به بچه هام و فکر میکردم مادر خوب کسی هست که اول خواسته های بچه هاش و برآورده کنه بعد خواسته خودش ومن مسعول زندگی آنها هستم و همیشه برای آینده آنها نگران بودم که تو دوره قدمها متوجه شدم که این یه باور اشتباه هر کس مسعول زندگی خودشه ومن هم مسعول زندگی خودم هستم و این شد که قبل از عید تصمیم گرفتند به مدتی مهاجرت کنم و برم رو خودم کار کنم ببینم اصلا چطوری میخوام زندگی کنم،
علایقم چیه و خداراشکر خدا داره یکی یکی قدمها را بهم نشون میده ،خدا دستی از دستهای مهربانش و تو زندگیم قرار داد که قانون و هر روز بهتر بشناسم ،با سرمایه گزاری کردن روخودم و عمل کردن به قانون البته تکاملی دارم نگرانیها را از خودم دور میکنم وابستگیم و کم کنم،سعی میکنم خودم و قوی و توانمند کنم ،پا بزارم روی ترسهام و محدودیتها را یکی یکی پشت سر بزارم و مسعولیت تمام جنبه های زندگیم و به عهده بگیرم و ثابت کنم که میشود بدون اینکه وابسته باشم ،که وابستگی خودش یه خلع است،یعنی تو اعتماد به نفس نداری،اعتماد به خدای خودت نداری،همه چیز را بسپارم به خدا و به خودم بگم میشود میشود با توکل به خدا همه چیز را به دست بیاری
وروی بهبود خودم کار کنم
سپاس گزار خدای مهربونم هستم
سپاس گزاراستاد عزیزم هستم بابت این آگاهیهایی که بهمون میدند
شاد و ثروتمند ،سلامت ،سعادتمند در این دنیا و اون دنیا باشیند
سلامی در از عشق به استاد عزیزم ،مریم بانو وتک تک دوستان عزیزم
خدایا هزاران هزار مرتبه شکر بخاطر اینکه بهم فرصت داد به فایل هدایتی دیگه را ببینم و این همه آگاهی ازش به دست بیارم امید که درک کنم،تمرین کنم، عمل کنم
من خیلی وابسته بودم به بچه هام و فکر میکردم مادر خوب کسی هست که اول خواسته های بچه های و برآورده کنه بعد خواسته خودش ومن مشغول زندگی آنها هستم و همیشه برای آینده آنها نگران بودم که تو دوره قدمها متوجه شدم که این یه باور اشتباه هر کس مشغول زندگی خودشه ومن هم مشغول زندگی خودم هستم و این شد که قبل از عید تصمیم گرفتند به مدتی مهاجرت کنم و برم رو خودم کار کنم ببینم اصلا چطوری میخوام زندگی کنم علایقم چیه و خدایاشکر خدا داره یکی یکی قدمها را بهم نشون میده ،خدا دستی از دستهای مهربانش و تو زندگیم قرار داد که قانون و هر روز بهتر بشناسم ،با سرمایه گزاری کردن روخودم و عمل کردن به قانون البته تکاملی دارم نگرانیها را از خودم دور میکنم ،سعی میکنم خودم و قوی و توانمند کنم ،پا بزارم روی ترسهام و محدودیتها را یکی یکی پشت سر بزارم و مسعولیت تمام جنبه های زندگیم و به عهده بگیرم و ثابت کنم که میشود بدون اینکه وابسته باشم ،که وابستگی خودش یه خلع است،یعنی تو اعتماد به نفس نداری،اعتماد به خدای خودت نداری،همه چیز را بسپارم به خدا و به خودم بگم میشود میشود با توکل به خدا همه چیز را به دست بیاری
وردی بهبود خودم کار کنم
سپاس گزاری خدای مهربونم هستم
سپاس گزاری استاد عزیزم هستم بابت این آگاهیهایی که بهمون میدند
شاد و ثروتمند ،سلامت ،سعادتمند در این دنیا و اون دنیا باشیند
سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته ی شایسته.
انقدری که دوست دارم شوقم و ابراز کنم از شنیدن صحبت هاتون که اکثر اوقات یادم میرع سلام کنم باید برگردم به اول کامنتم و سلام و بنویسم.
در وصف این فایل هرچی بگم کم گفتم ، که لحظه به لحظش آگاهی و نشون دادن درست ماجرا بود که بعضی قسمتاشو تایید کردم و بعضی قسمت هاشو فهمیدم هنوز به این میزان درک نرسیدم من .
این که گفتید من همه ویژگی های خودمو نشون میدم ( میچنم جلو طرفم انگار ) اگه دوست داره این ویژگی هارو با هم ادامه میدیم اگه نه که هیچی. این بالاترین وضع آزادی رو برام تو روابط نشون میده .
و به یک نکته ی جالب رسیدم که حتی اگه ما ماسک بزنیم و ادای کسی و در آریم که در حقیقت نیستیم بازم کسایی هستن که از این نقاب و این شخصیت ساختگی ما خوششون نمیاد . پس وقتی نمیتونیم در هر صورت ایده آل باشیم برا بقیه چرا باید تلاش کنیم خود واقعیمون رو پنهان کنیم . خودمون رو بروز بدیم اونایی که مارو دوست دارم همینطور که هستیم با ما میمونند و رابطه ی واقعی و عمیق و لذت بخشی و تجربه میکنیم و اونایی هم که خود واقعیمون رو دوست ندارن میذارن میرن از زندگیمون و این فشار رو از رو شونه های ما بر میدارن. دو سر سوده از نظر من .
تلاش خودم در این بازه ی زمانی اینه که در مرحله اول خودم با چیزی که واقعا هستم کنار بیام ، در مرحله ی دوم به خودباوری برسم و بدونم همینی که هستم کافی و فوق العاده و قدرتمنده و در مرحله سوم بتونم خودم رو تمام و کمال و بدون پنهان کاری و ترس بروز بدم. این میشه صلح من با خودم و با جهان اطرافم.
سلام استاد عزیزم
سلام مریم جانم .
استاد عزیزم از چه رابطه ی زیبایی حرف میزنین .رابطه ای که این روزا در دور و برم به ندرت می بینم .چه زیباست اینطور زندگی کردن.رها بودن وابسته نبودن .و تجربه کردن را .
شماو مریم جان رو تحسین میکنم .بابت این همه ازادی.و این همه رهایی.
ازادی که من در تمام زندگیم به دنبالش هستم .
راستش استادگاهی ناخواسته از من هم این رفتارها سرمیزند ونجواهای شیطانی میگوید این وظیفه ی توست که هواست به همسرت باشد .وگاهی سرک کشیدن در کار همسر لازم است.
اما دیگر از شما خوب یاد گرفتم که نجواهارو کنترل کنم .
استادعزیزم شماو مریم جان بهترین الگو در تمام جنبه های زندگیم هستین .من این ازادی و رهایی شمارو که میبینم لذت میبرم و سعی میکنم که در زندگیم این حداز ازادی رو تجربه کنم…دوستتان دارم ..
این فایل بی نظیره !! بی همتاست !! چقدر جالب .. این کامنت میذارم که بعدا میام کامنتهای گذشته ام رو چک کنم ببینمش بارها..
آقا باورم رو درست کنم که به لطف الله هدایت بشم به همسری با تمام ویژگی هایی که میخواهم .. نه اینکه یه آدم منطقی باشه بشینم با کلی دردسر این ویژگی ها رو درش ایجاد کنم.. منطقی ترین افراد هم خیلی سخت تغییر میکنند و حتی ممکنه درک کنند و بپذیرند اما نتوانند تغییر کنند و چه درگیری بی خودی میشه توی زندگی مشترک.. و مهمتر از این نکته این که بسپرم دست هدایت خداوند و بخواهم تمام ویژگی های همسرم مطابقت با خواسته ها و نوع شخصیت من داشته باشد و واقعا توکل کنم . خدایا شکر که قبل از تجربه ازدواج این نکته مهم را به من متذکر شدی .
ممنون از استاد عباسمنش و خانم شایسته