«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است.

هر زمان که آیه‌ای درباره ابراهیم می‌خوانم، به وضوح می بینم که جنسِ این آیات متفاوت است. یک عشق ناب میان خالق و مخلوق است. هر زمان که واردِ قرآن می شوم و با نامِ ابراهیم روبرو می شوم، شخصیتِ این انسان، مرا به وجد می آورد:

شیوه ی تسلیم بودنش در برابر ربّ. شیوه موحد بودنش. حنیف بودنش همه‌ی رفتارهای این انسان، وجودم را به شدّت متحول می کند.

برای من، ابراهیم، نمادِ یکتاپرستیِ ناب است. یکتاپرستی ای که آنچنان در وجودش به درستی ریشه دوانده، آنچنان عمیقاً جزئی از شخصیتِ وجودی اش شده، که او را تسلیم ِ امر ربّ گردانیده، آنچنان ربّ را بعنوانِ نیروی برتر که مدیریت همه ی جهان به دستِ اوست، که محافظِ هر جنبنده ای است، که بدونِ اذنش برگی از درخت نمی افتد، باور دارد، که می تواند از هر آنچه که با “تسلیم بودنش در برابر ربّ” مغایر است، دست بشوید.

می تواند بی هیچ تردیدی درباره درستی یا نادرستی عملش، مملو از یقین، هاجر و طفلِ شیرخواره اش را در بیابان رها کند و با اعتماد به ربّ، فرزندش را به قربانگاه ببرد و از همه ی امتحانات، سر بلند بیرون بیاید و تا آنجا پیش می‌رود که می تواند خلیل الله و رفیق خداوند باشد.

هیچ چیز حتی جانِ فرزندش، قادر نیست ذره ای تردید در اعتمادِ او به ربّ، ایجاد کند.

به راستی ابراهیم کیست؟

کدامیک از ما قادر است تا آن اندازه تسلیم امرِ ربّ باشد، که فرزندش را قربانی کند؟

بی دلیل نیست که خداوند در قرآن از هر فرصتی که پیش می‌آید، به گونه‌ای از ابراهیم یاد می کند، که ما در صحبت هایمان از دوست‌داشتنی‌ترین آدمِ زندگی مان. در هر مناسبتی که در قرآن پیش آمده، خداوند به نوعی خاص او را اسوه‌ای حسنه می‌خواند.

همواره آرزویم این است که ایمانِ راستین ابراهیم و تسلیم بودنش در برابر ربّ، اولویت اصلیِ زندگی‌ام باشد. بتوانم آن را در رفتارم بروز دهم و نیز بتوانم آن را به شما و همه‌ی افرادی که می‌خواهند خوب زندگی کنند و کمک کنند که جهان جای بهتری برای زندگی باشد، توصیه کنم. زیرا همواره به خودم می‌گویم، اگر ابراهیم توانسته رفیق خداوند باشد، ما هم می‌وانیم.

اگر او به چنین حدّی از اعتماد و تسلیم در برابر خداوند رسیده، ما نیز می توانیم. زیرا هیچ چیز نمی تواند از این بالاتر باشد، که انسان، پایه های تمامِ زندگی اش را بر اعتماد به قدرتی بچیند و رفیق نیرویی باشد که برگی بدون اذنش از درخت نمی افتد و اتصالمان با او دائمی است.

اعتمادی که سبب بشود ، افسار ۱۰۰درصدِ زندگی‌مان را به این نیرو بسپاریم و به پشتوانه‌ی اهدانا الصراط المستقیم، از عهده‌ی کنترل ذهن‌مان در هر شرایطی برآییم، از مرز ترس ها و محدودیت های ذهنی مان فراتر برویم تا هم فرکانس با صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم ولا الضالّین بشویم.

اعتمادی که چنان شرک را از وجودمان بزداید که از ما خلیل اللهِ دیگری، بسازد.

پیام  ابراهیم از قربانی کردن فرزندش، چیزی نیست جز:

«آموختنِ این جنس از  اعتماد به خداوند و توانایی اجرای آن در عمل»


برای مشاهده‌ی سایر قسمت‌های «توحید عملی» کلیک کنید.

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

2070 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «امیر علایی» در این صفحه: 1
  1. -
    امیر علایی گفته:
    مدت عضویت: 2820 روز

    سلام بر استاد عزیزم خانم شایسته مهربان و دوستان هم فرکانسی خودم

    روز سوم روز شمار تحول زندگی من

    تسلیم بودن….

    کاری که همه ی انسانهای دنیا چه دانسته و چه ندانسته انجام دادن و موفق شدند

    یادمه یه خاطره از رونالدینهو برزیلی میخوندم که توی بازی گل قشنگی زد و بعدش گفت زمانی که میخواستم توپ رو سانتر کنم یه صدایی درونم گفت فکر نمیکنی دروازبان خیلی اومده جلو ومن در چند ثانیه تصمیم گرفتم مستقیم بزن برای گل.

    خیلی برام جالب بود.

    همه ی ما آدمها نسبت به ایمان و توکلی که داریم هدایت میشیم

    خیلی جاها پیش اومده کارهای کردیم یا حرف هایی زدیم که همون لحظه مثلا به ذهنمون رسیده و نتایج عالی داشته.

    این که الهامات رو دریافت میکنیم یه طرف قضیه است و اینکه چقدر تسلیم هستیم و می پذیریم که این گفتگوی درونی الهامات من هست یه بحث دیگه.

    تسلیم بودن یعنی رها بودن

    یعنی آزاد بودن و مطمئن بودن از اینکه خدا از هر مسئله ای بزرگتره

    یعنی اطمینان داشتن به خدا

    ما یا ایمان داریم یا ترس

    ممکنه در بعضی مسائل زندگیمون ایمان داشته باشیم و تسلیم باشیم و الهامات رو انجام بدیم و نتایج عالی هم بدست بیاریم مثل ارتباطات

    ولی در جنبه های دیگه این حجم از ایمان و تسلیم بودن رو ن اشته باشیم و بترسیم یک سری کارها رو انجام بدیم.

    ترس به شیطان قدرت میده و تسلیم بودن به رب

    اینکه چجوری بفهمیم الهاماتی که به ما میشه از طرف خداست یا از ریشه ی ترس و کمبود باید به احساس خودمون رجوع کنیم.

    اگر احساس خوبی داریم یعنی از سمت خداست و باید انجام بدیم و هر چقدر تسلیم تر باشیم فاصله ی بین الهامات و اقدامات کمتر میشه.

    تسلیم بودن نیاز به توکل و تدحید داره و هر چقدر این ها رو بزرگتر کنیم تسلیم تر میشیم.

    کسی که تسلیم پروردگار هست میدونه که به تمام خواسته هاش میرسه و احساسش خوبه.

    خیلی جاها ما قبول نمیکنم که باید یک سری کارها رو انجام بدیم چون می‌ترسیم.

    می‌ترسیم شغلمون رو عوض کنیم

    می‌ترسیم ارتباطات جدید برقرار کنیم

    می‌ترسیم از یک رابطه ی ناخوشایند خارج بشیم

    می‌ترسیم سرمایه گذاری کنیم چون تسلیم نیستیم و قدرت رو میدیم به دیگران.

    تسلیم بودن هیچ وقت انتهایی نداره و همیشه ما در حال تکامل هستیم یعنی هیچ کسی نمیتونه بگه من 100%تسلیم خداوند هستم.

    ولی هر چقدر یاد بگیریم به ندای درونمون گوش برگردیم و تسلیم باشیم نتایج بیشتری به دست میاریم.

    خدایا کمک کن بیشتر و بیشتر تسلیم تو باشم و با قدرت و جسارت برم تو دل ترسهام و مسائلم

    دوستون دارم و ازتون یاد میگیرم❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: