هر زمان که آیهای درباره ابراهیم میخوانم، به وضوح می بینم که جنسِ این آیات متفاوت است. یک عشق ناب میان خالق و مخلوق است. هر زمان که واردِ قرآن می شوم و با نامِ ابراهیم روبرو می شوم، شخصیتِ این انسان، مرا به وجد می آورد:
شیوه ی تسلیم بودنش در برابر ربّ. شیوه موحد بودنش. حنیف بودنش… همهی رفتارهای این انسان، وجودم را به شدّت متحول می کند.
برای من، ابراهیم، نمادِ یکتاپرستیِ ناب است. یکتاپرستی ای که آنچنان در وجودش به درستی ریشه دوانده، آنچنان عمیقاً جزئی از شخصیتِ وجودی اش شده، که او را تسلیم ِ امر ربّ گردانیده، آنچنان ربّ را بعنوانِ نیروی برتر که مدیریت همه ی جهان به دستِ اوست، که محافظِ هر جنبنده ای است، که بدونِ اذنش برگی از درخت نمی افتد، باور دارد، که می تواند از هر آنچه که با “تسلیم بودنش در برابر ربّ” مغایر است، دست بشوید.
می تواند بی هیچ تردیدی درباره درستی یا نادرستی عملش، مملو از یقین، هاجر و طفلِ شیرخواره اش را در بیابان رها کند و با اعتماد به ربّ، فرزندش را به قربانگاه ببرد و از همه ی امتحانات، سر بلند بیرون بیاید و تا آنجا پیش میرود که می تواند خلیل الله و رفیق خداوند باشد.
هیچ چیز حتی جانِ فرزندش، قادر نیست ذره ای تردید در اعتمادِ او به ربّ، ایجاد کند.
به راستی ابراهیم کیست؟
کدامیک از ما قادر است تا آن اندازه تسلیم امرِ ربّ باشد، که فرزندش را قربانی کند؟
بی دلیل نیست که خداوند در قرآن از هر فرصتی که پیش میآید، به گونهای از ابراهیم یاد می کند، که ما در صحبت هایمان از دوستداشتنیترین آدمِ زندگی مان. در هر مناسبتی که در قرآن پیش آمده، خداوند به نوعی خاص او را اسوهای حسنه میخواند.
همواره آرزویم این است که “ایمانِ راستین ابراهیم و تسلیم بودنش در برابر ربّ “، اولویت اصلیِ زندگیام باشد. بتوانم آن را در رفتارم بروز دهم و نیز بتوانم آن را به شما و همهی افرادی که میخواهند خوب زندگی کنند و کمک کنند که جهان جای بهتری برای زندگی باشد، توصیه کنم. زیرا همواره به خودم میگویم، اگر ابراهیم توانسته رفیق خداوند باشد، ما هم میوانیم.
اگر او به چنین حدّی از اعتماد و تسلیم در برابر خداوند رسیده، ما نیز می توانیم. زیرا هیچ چیز نمی تواند از این بالاتر باشد، که انسان، پایه های تمامِ زندگی اش را بر “اعتماد به قدرتی بچیند و رفیق نیرویی باشد که برگی بدون اذنش از درخت نمی افتد و اتصالمان با او دائمی است.
اعتمادی که سبب بشود ، افسار ۱۰۰درصدِ زندگیمان را به این نیرو بسپاریم و به پشتوانهی اهدانا الصراط المستقیم، از عهدهی کنترل ذهنمان در هر شرایطی برآییم، از مرز ترس ها و محدودیت های ذهنی مان فراتر برویم تا هم فرکانس با صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم ولا الضالّین بشویم.
اعتمادی که چنان شرک را از وجودمان بزداید که از ما خلیل اللهِ دیگری، بسازد.
پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش، چیزی نیست جز:
«آموختنِ این جنس از اعتماد به خداوند و توانایی اجرای آن در عمل»
برای مشاهدهی سایر قسمتهای «توحید عملی» کلیک کنید.
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- دانلود با کیفیت HD214MB18 دقیقه
- فایل صوتی «اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش16MB18 دقیقه
با سلام خدمت دوستان و استاد عزیزم که به ما روشنایی میدهد و خدا را شاکرم به خاطر هدایتش
ابراهیمی که موفق شده با دیدن یک خواب و یک الهام بره و فرزندش را قربانی کنه قطعا و یقینا از مدت ها قبل زمینه سازی در راستای رشد درونی خودش کرده و با توجه به مسیر توحیدی خودش ابتدا دیدگاههای توحیدیش را اصلاح کرده و با ازمون و خطا اول خدا را در ستارهها و بعد در ماه و سپس خورشید و…. دیده و به الهامات درونی خودش پاسخ داده و نم نم رشد کرده و چون نتیجه گوش دادن و پاسخ به الهامات درونی خود را دیده به مرحله ای رسیده که به او الهام شده زن و فرزندت را رها کن و بعداز بیست سال به خاطر تکامل و رشدی که داشته چون در مسیر و مدار رشد بوده واسه بزرگ شدن ظرف وجودیش و رسیدن به مقام خلیل الله به او الهام شده که فرزندت را قربانی کن یقینا اگر ابراهیم از همان اول مورد ازمایش قربانی کردن فرزند قرار میگرفت موفق به پیروزی در این ازمون نمیشد چرا که انسان ها بر مبنای ظرف وجودیشان به انها الهام میشود و کاری و چیزی به ما انسان ها الهام میشود که ظرفیت وجودی ان را داشته باشیم و به همین خاطر ابراهیم اول مورد ازمایش کوچکتری قرار گرفت و انهم رها کردن زن و بچه بود و بعداز بیست سال رشد به مقام خلیل الله رسید و مطمینا بارها و بارها به الهامات خود پاسخ مثبت داده و یواش یواش رشد کرده و سپس به مقام خلیل رسیده پس قانون تکامل بدون استثنا در مورد همه انسان ها رعایت میشود و زمانی که بستر فراهم شود به ما الهام میشود و ما باید تسلیم فرمان خدا باشیم و این تسلیم بودن تا عملی نشود زمینه رشد ما را فراهم نمیکند .
خدا را شکر میکنم به خاطر این اگاهی و این روشنایی استاد عزیزم خالصانه از تو تشکر میکنم و خدا را شکر میکنم به خاطر اینکه مرا هدایت نموده و در مداری قرار داده که سراسر اگاهی و روشنایی است .
خدایا شکرت.