«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش - صفحه 108

2070 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علیرضا یکتای مقدم گفته:
    مدت عضویت: 1336 روز

    باسلام

    داستان ابراهیم در قرآن واقعا قشنگ است و من باتوجه با توضیحات استاد عباس منش یادگرفتم باوری های توحیدی خودم را تقویت کنم ،ابتدا یاد بگیرم باورهای توحیدی یعنی چه ؟ وبعد آن را در زندگی بکارگیری. وکار سخت ودشواری است ولی شدنی است چراکه حضرت ابراهیم تونسته پس ماهم می‌توانیم والبته ابتدا درمقایسه پایین تر، این در شرایط سخت ودشوار نمایان می‌شود که زمانی که دست ما از همه کنده شده خبرهای بد وناراحتی به ما میرسد، در محیط کار تنها مشیمم و درآمد ماپایین آمده وهزینه ها بالاشده وقسط های بانکی نزدیک می‌شود وهیج نشانه ای از کمک خانواده دوستان ودیگران نیست @ دراین شرایط فطرتا” یاد خدا می افتیم اینجا بهترین زمان است به اعتماد کنیم واز او هدایت بخوایم و بدانیم ما تنها نیستم کسی هست که مراقب ماست و بسیار به ما نزدیک است ولی خبر نداشیم، احساس درون خود را خوب نگه داریم وبه بگوییم که حتما خدا راهی را باز میکنه حتما گشایشی در کارم میشه ، حتما این همه از مشکلات حذف میشه ، فقط کافی دوام بیارم وبه او اعتماد کنم ( که البته ظاهر کار سخت ودیوار ولی صددرصد خوشی وموفقیت نتیجه توکل واعتماد به پروردگار است.

    🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    سیده زهرا حمزه پور گفته:
    مدت عضویت: 999 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام به همه ی دوستان عزیز و استاد مهربان

    استاد چقدر با احساس چقدر زیبا صحبت کردید چقدر تاثیر گذار بود من با تک تک صحبتای شما اشک ریختم و احساس شما و بغضی که هر دفعه راجب حضرت ابراهیم حرف میزنید دارید رو درک کردم چقدر درست گفتید راجب قربانی کردن فرزند من همیشه میگم تسلیم اراده خدا هستم ،و هر وقت داستان ابراهیم رو میشنیدم میگفتم خب اون پیامبر خدا بود به ابراهیم وحی شد پس دیگه جایی برای تردید نیست ولی الان با این توصیف عمیق شما یک لحظه خودمو کامل گذاشتم جای ابراهیم هر جور فکر کردم گفتم الان اگه خود خدا هم بیاد روبروی من و بهم بگه فرزندتو قربانی کن این کار رو نمیکنم دارم مینویسم هم داره اشکم در میاد خدایا ممنون ازت که منو با مسائل سخت آزمایش نمیکنی چقدر درست گفتید که جایگاه ابراهیم ،ایمان و تسلیم بودن ابراهیم رو هیشکی نداره خوشحالم، خوشحالم از اینکه داستان ابراهیمو اینبار متفاوت تر شنیدم و البته شاید الان تو مدار دیگه ای چون بودم درک دیگه ای داشتم و به عنوان یک انسان به خودم افتخار میکنم که یک همجنس من تونسته اینقدر ایمان بالایی و درک درستی از خداوند داشته باشه معلوم نیست شاید من هم یه روزی به این جایگاه رسیدم پناه بر الله به قول شما اگه ابراهیم تونسته حتما ما هم میتونیم

    حتما سوره ابراهیم رو یک بار با جان دلم میخونم و از عشق خدا به بنده اش لذت میبرم،.

    دوستتون دارم

    استاد عزیزم بازم ازتون ممنونم که اینقدر جانانه و با احساس زیاد برای ما فایل ظبط میکنید من که تک تک احساس شما رو درک و لمس کردم و به جان و دل کشیدم و لذت بردم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    شمیم کردستانی گفته:
    مدت عضویت: 1520 روز

    سلام

    تسلیم بودن به معنی اعتماد به خداوند است

    من از کجا میفهمم تسلیمم؟

    از احساسم

    اگه در مواقع خاص ،اگه وقتی تو مشکلات و مسئله ام هستم ،حالم خوبه ( با تغییر دیدگاهم)

    یغنی اینکه من تسلیمم

    یعنی اینکه من به خدا اعتماد دارم و بهش ایمان دارم.

    اگر من شجاعت داشته باشم یعنی ایمان دارم به خدای خودم.

    اگر من رفتم دنبال علاقه ام یعنی من ایمان دارم

    وگرنه ایمانیکه عمل نیاورد حرف مفت است.

    اگر من نگران کسایی که دوسشون دارم نباشم یعنی من به خداوند اعتماد دارم.

    باید اونها رو به خدا بسپاریم.

    چون من مهربونتر از خداوند نیستم ،من داناتر از او نیستم.

    پس من باییید بهش اعتماد کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    محسن شفیع نژاد گفته:
    مدت عضویت: 1519 روز

    به نام پرودگار جهانیان

    با سلام و درود خدمت استادو خانم شایسته

    امروز ۱۴۰۱/۸/۱۹ هست و برگ سوم از روز شمار تحول زندگی

    در این قسمت استاد و خانم شایسته چه زیبا رابطه توحید عملی با قانون فرکانس با عزت و احساس خوب رو بیان کردند

    توحید چیست ؟ایمان بخدا توکل رهایی تسلیم و اطمینان و آرامش که نشانه توحید چیست احساس خوب آرامش حال خوب

    قانون فرکانس چی میگه؟ میگه ما هر لحظه در حال ارسال فرکانس هستیم (افکار غالب ،باورها)که تنها اصل خوشبختی است

    نشانه فرکانس خوب چیه احساس خوب

    عزت نفس چیست ؟ایمان به خداوند بعنوان برترین قدرت جهان هستی ، هدایتگر داریم ،تنها و رها نیستیم ، همواره الهام بخش ما است ،محافظ ماست،روزی دهنده ماست ، روحش در وجود ما دمیده

    نشان این عزت نفس چیست باز هم احساس خوب

    میبینیم که همش ختم میشه به احساس خوب و اتفاقات خوب

    حالا هرچه قدر این عزت نفس و این توحید و احساس ۷وب بره بالاتر ابراهیمی تر میشی راحتر احساست رو کنترل میکنی بدون قدرت دادن به عوامل بیرونی اما اینقدر باید تمرین کنی و به خودت یادآور بشی این اصول رو که در مواقع حساس بتونی ازش استفاده کنی و تبادل به عمل بشه ، ایمانت تبادل به حرکت بشه توکلت رسوخ کنه تو وجودت و قدرت خودت رو پروردگارت رو یکی بدونی.

    با آرزوی سلامتی ثروت خوشبختی سعادت و ثروت در دو عالم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    Rojina گفته:
    مدت عضویت: 1792 روز

    سلام به استاد، خانم شایسته و دوستان عزیزم

    🌎🌞روز سوم

    استاد خدا داره با من حرف میزنه.

    بعد از قسمت ۱۶۰+۱ سفر به دور آمریکا که شما گفتین “بیایین یه هفته، یه ماه هر روز صبح که از خواب بیدار میشید بنویسید چه نعمت هایی دارید و بابت چه چیزهایی سپاسگزارید و بنویسید چه اتفاقاتی میخوایید اون روز براتون بیفته و شب هم موقع خواب همینکارو بکنید. بعد بیایین اون مدت زندگیتون رو با قبل مقایسه کنید و ببینید تغییرات زندگیتون توی اون مدت رو.”، من اومدم از فرداش که میشه دیروز اینکارو کردم.

    و خب از ۱۳ آبان هم روز شمار تحول زندگی من رو آغاز کردم و امروز رسیدم به این فایل.

    از مقاله نوت برداری کردم ولی از فایل نه چون احساس کردم جان مطلب توی همون مقاله هم بود.

    بعد دیدم تعداد دیدگاه ها ۱۳۸۳ تاست، یعنی سال تولدم!!!! بعد اومدم کامنتارو بخونمو زدم صفحه ۱ دیدم شما این فایل رو روز ۲۲ شهریور گذاشتین روی سایت یعنی روز تولد من!!!!!

    بعد تازه نوت برداری ام هم که توی سررسید سال های قبل انجام میدم، توی روز ۲۲ شهریور بود!!!!!🥲🥲🥲🥲

    من دیگه نمیدونم چی بگم

    این همزمانی رو هیچ جوره نمیشه به شانس، قسمت یا چیزایی غیر از نظام مندی جهان نسبت داد. من فقط میگم خدا با این کار داره به من میگه ببین روژینا، من تو رو دقیقا در زمان درست، در مکان درست قرار میدم. یجوری که یه دفعه خودت رو توی یه موقعیتی ببینی که اصلا فکر کنی دونه به دونه المان ااش برای فقط تو شخصی سازی شده که فقط تو لذت ببری و کیف کنی.

    فقط خود خود تو.

    حالا جالبه که امروز طبق گفته استاد، توی دفترم نوشته بودم خدایا من امروز دوست دارم سورپرایز بشم و یه خبر خیلی خیلی خوب بشنوم که کلی باعث رشد و پیشرفتم میشه.

    و در کمتر از ۲ ساعت از این همزمانی سورپرایز شدم.

    هرچی بیشتر پیش میرم بیشتر مطمئن میشم که این مسیر همون مسیر درست زندگیه

    خدا قشنگ داره باهام حرف میزنه. همونطور که بچگیم اینکارو میکرد.

    میگه ببین، من برات یه برنامه ی عادی ندارم.

    و واست یه مسیر فوق العاده رو دارم می‌چینم که تو یونیک بشی و خاص. تو متفاوتی تو فرق میکنی.

    من چیزایی رو بهت دادم و میدم که به هر کسی ندادم. چون هرکسی ازم نخواسته. حداقل مثل تو نخواسته.

    تو قراره بترکونی روژینا.

    فقط یادت باشه که این همزمانی توی کدوم فایل رخ داده: “اعتماد به رب”

    آره. زندگیت پر از معجزه خواهد بود به شرط اینکه تو اعتماد کنی به خدا و این سیستم. به شرط اینکه تو ادامه بدی، حرکت کنی و روز به روز بیشتر به سمت رشد متمایل بشی و اینقدر بری و بری که دیگه رشد نکردن برات عجیب باشه برات غیر ممکن باشه. بره توی بِیس کد های ذهنت و تو رو به بهترین شکل ممکن، همونجوری که میخواستی، رهبری کنه.

    فقط نباید عقب بکشی، نباید شل بگیری. باید ادامه بدی. ادامه بدی تا نتیجه بگیری. بقیشم دیگه بسپر به خدا.

    همین و بس

    خدایا شکرت که داری باهام با زبان نشانه ها صحبت میکنی.

    خدایا شکرت🙃♥️🤗

    شاد و سلامت باشید🤸🏻‍♀️🌱

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    زینب بچای نصاری گفته:
    مدت عضویت: 1053 روز

    بنام خدای مهربانم

    سلام به استاد عزیزم

    واقعا خدا همه ی مارا به سوی خودش هدایت کنه و تسلیم خداوند بشویم

    من همیشه تسلیم او بودم و هستم

    خدایا می‌دونی چقدر منو امتحان کردی ومیدونم حکمت توست و من تسلیم توام

    همیشه و در همه حال من و شگفت زده کرده و فقط بگم به تو توکل کردم کارها را برام ردیف کرده

    خدایا بیشتر منو هدایت کن

    تا مثل بنده تو حضرت ابراهیم باشم و رفیق تو بشوم خدایا منو به بهترین راه هدایت کن

    راه کسانیکه انعمت علیهم

    خدایا اهدانا الصراط المستقیم

    خدایا متشکرم بابت نعمت‌هایی که به من دادی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    آقای خاص گفته:
    مدت عضویت: 1874 روز

    به نام خدای مهربان سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان خوبم و خانم شایسته نازنین

    روز سوم سفرنامه روزشمار تحول زندگی من

    میخوام همیشه اول کامنتم نتایجی که کم کم داره وارد زندگیم میشه رو بنویسم تا با نوشتن و دیدن و به یاد آوردن این نتایج بتونم با قدرت بیشتری مسیر سفرم رو ادامه بدم و بعدها یادم نره که از کجا به کجا رسیدم..‌

    امروز و با شنیدن بارها این فایل زیبا یک کار به من پیشنهاد شد که قراره از چند روز دیگه شروعش کنم فارغ از اینکه کاره حتما انجام میشه یا نه خیلی خوشحالم شاید از نظر مالی خیلی من رو جلو نندازه اما قطعا زندگیم روغنکاری میشه و از همه مهمتر که بخاطرش خوشحالم اینه که دارم به خودم میگم دیدی دیدی داره نتایج از راه میرسه دیدی خدا داره بهت پاسخ میده و این بسیار احساسم رو خوب میکنه چون من قراره توی این سفر تاتی تاتی کنم و راه بیفتم خدایا سپاسگزارم.

    نمیدونم چرا با این سفر همش به یاد بچگی هام و اتفاقاتی که افتاده که باعث شده یه باور در من شکل بگیره یا یه سوال بی جواب برام پیش بیاد میفتم که الان و با این فایل ها میفهمم که اون باور غلط بوده و درک میکنم چرا غلط بوده یا به جواب سوال بی جوابم در کودکی میرسم به هرحال خداروشکر به قول کامنت یکی از دوستان برای من که همش سوده و سوده و سود…

    و اما این فایل زیبای پر از آگاهی درباره اعتماد به رب و تسلیم بودن

    خانواده پدری من انسان هایی به شدت مذهبی و معتقدی هستند و هر ساله به تقلید از حضرت ابراهیم در روز عید قربان گوسفند قربانی میکنند بدون اینکه فلسفه این کار رو بدونند یعنی من بچه مسلمان که تازه در یک خانواده ی بسیار بسیار مذهبی بزرگ شدم فلسفه این کار رو نمیدونستم و اگه تا چندسال پیش از من می پرسیدن در روز عید قربان چه اتفاقی افتاده من همون داستان همیشگی رو میگفتم(حتی توی استخدامی هم پرسیدن و من همین جواب رو دادم و جالبه نمره کامل بهم دادن)واقعا توی جامعه چقدر سطحی به همه ی مسائل نگاه شده و همون درک و نگاه رو هم به ما یاد دادن و من شما استاد عزیز رو خیلی تحسین میکنم که با مطالعه و درک قرآن و آموزش این مطالب به ما باعث شدین ما هم یه نگاه دیگه و یه درک دیگه به این مسائل داشته باشیم که به خودمون و زندگیمون کمک میکنه.

    من فقط ظاهر قضیه رو دیدم من فقط ظاهر دین رو فهمیدم من اصلا تسلیم بودن رو یاد نگرفتم و اونقدر بلدش نیستم که حالا حالاها باید تمرینش کنم من حتی اونقدر تسلیم بودن رو تمرین نکردم که هر وقت میخوام کاری رو شروع کنم به جای اینکه این باورهای زیبا رو در زندگی پیاده کنم که بگم من شروع میکنم من حرکت میکنم و خدا کمک میکنه و بارم روی زمین نمی مونه رو نمیتونم اجرا کنم بلد نیستم اجرا کنم و همش میگم نه هروقت اون کار و اون کار و اون کار درست شد اونوقت منم یه حرکتی میکنم خوب آخه این که دیگه اسمش ایمان نیست این که تسلیم شدن نیست این که توکل کردن نیست یادمه اوایل ازدواجم هروقت مشکلی برام پیش میومد(که معمولا خیلیم زیاد بود و منم از سن خیلی کم ازدواج کردم) بابام بخاطر اینکه مثلا دلداری ام بده و یه حس امید بهم بده همیشه بهم میگفت نگران نباش و 《به خدا توکل کن》بعد به خدا منم خیلی دوست داشتم به خدا توکل کنم ولی نمیدونستم دقیقا باید چیکار کنم چون از بچگی فقط این جمله ی زیبای《به خدا توکل کن》رو شنیده بودم ولی هیچوقت هیچکس نگفت بابا این توکل یعنی چی هیچکس نگفت این تسلیم بودن یعنی چی هیچکس نگفت تسلیم بودن یعنی پاشو با حال و احساس خوب برو دنبال کار و مطمئن باش بارت رو زمین نمی مونه و کارت انجام میشه و تو تنها نیستی خدا هدایتت میکنه…

    استاد یه جمله طلایی گفت نشانه تسلیم بودن احساس خوبه چیزی که من هیچوقت نتونستم داشته باشمش پس یعنی من تسلیم نبودم و من ایمان نداشتم چون هربار با کوچکترین تضادی احساسم بد میشد و وقتی خانواده ام میگفتن خدا داره امتحانت میکنه من بیشتر حالم بد میشد و میگفتم پس این امتحانای خدا کی تموم میشه چرا فقط من رو امتحان میکنه و چرا نتیجه تغییر نمیکنه نتایج بد ادامه دار بود چون احساس من بد بود احساس من بد بود چون من تسلیم نبودم چون من ایمان نداشتم چون ترس سراسر وجودم رو گرفته بود و خدا رو یه آدمی فرض میکردم که بیکاره و صبح تا شب کارش اینه که از من امتحان بگیره و اونقدر توی ذهنم بخاطر باورهای اشتباه به این خدا شکل های عجیب و غریب داده بودم که باور نداشتم خدا میتونه من رو از گرداب این همه مشکلات نجات بده و به جای توکل و تسلیم و ایمان به خدا شروع میکردم قدرت دادن به عوامل بیرونی و میگفتم آره فلان شخص نماینده شهرم باید من رو از این مخمصه نجات بده و چه راحت ایمانم به شرک تبدیل میشد و من هرروز گیج تر از دیروز که چرا مشکلات داره بزرگ و بزرگ تر میشه…

    واقعا خداروشکر قبلا من این فایل ها رو در سفرنامه یا جدا و در سایت دیده بودم اما هرگز این قدر آگاهی درک نکرده بودم و اینقدر باورهای مخربم رو نکشیده بودم بیرون و این همش بخاطر اون هدایت آشکاری بود که خدای بزرگ منو به این مسیر وارد کرد واقعا هرروز دارم به احساس آرامش بیشتری میرسم امیدوارم بتونم مثل الگوهای زندگیم یعنی حضرت ابراهیم و استاد عزیز این حد از توکل ایمان و تسلیم بودن رو در زندگی ام پیاده کنم.

    سپاسگزارم استاد بابت فایل زیبا

    سپاسگزارم خانم شایسته بابت این سفرنامه پر از آگاهی

    سپاسگزارم از تک تک عوامل سایت

    و سپاسگزارم از خدای بزرگ که این همه منو دوست داره و عاشقانه مشتاق رشد منه بدون اینکه قضاوتم کنه

    ❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    آرزو ملک فر گفته:
    مدت عضویت: 1412 روز

    برگ سوم سفرنامه.

    سلام استاد عزیزم

    چقد باید روی ایمانم و اعتمادم به خداوند کارکنم، هروقت تسلیم بودم بعدش اتفاقات خوب افتاد و هرچی که مورد دلخواهم بود رخ داد و هروقت نتونستم باورکنم اتفاقات بد افتاد…

    3،4 ماهه که درگیر یه مشکل جسمی هستم که همه ی زندگیمو تعطیل کرده وچقد واقعا توو اینجور مواقع کنترل ذهن سخته واقعا… اما نزدیک 2هفته ست که گفتم باید یه کاری انجام بدم وهرچی باج بدم به این مشکل بیشتر میخواد منو درگیر خودش کنه، تو نشانه ی من فایل 212 سریال زندگی دربهشت واسم اومد که دقیقا انگار داشتید بامن صحبت می‌کردید ازهمون متن اول فایل که اقامحسن عزیز نوشته بودن من جوابمو گرفتم و مربوط به ترس بود و دقیقا چیزی که مانع من میشد ترس های من بود… و اون نشانه ی خوبی بود برای اینکه منو تسلیم کنه و بگم که خدایا من نمیدونم تو میدونی خودت راهو برام روشن کن و امروز دوباره یه نشانه دریافت کردم و بازهم میخوام بگم خدایا من تسلیمم… و منتظرم اتفاقای خوب بیفته که بیام در ادامه به شماهم بگم چه اتفاقای خوبی برام افتاده👌

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    فخرالسادات حسینی گفته:
    مدت عضویت: 979 روز

    به نام پروردگار قدرتمندم. با لرض سلام و ادب خدمت دوستان…واقعا چه ایمان قوی حضرت ابراهیم داشتند. تصمیم گرفتم تسلیم باشم دربرابر امرحق که دست های خدا فراوونه و قطعا در همه جنبه‌های زندگی کمکم میکنه.

    ممنون و تسکر از فایل زیبای امروز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    رویا محمدیان گفته:
    مدت عضویت: 1109 روز

    به نام خدایی که تنهام معبودمه و فقط اون رو بندگی میکنم…

    روز شمار تحول زندگی من روز دوم

    دیشب خیلی هدایتی این صفحه برام باز شد و فهمیدم روزشمار تحول چیه اصلا قبلا نمیدونستم همچین چیزی توی سایت هست و خیلی خوشحال شدم و به لطف خدا خودم رو مجبور کردم تا تهش برم جلو …خدایا کمکم کن هر روز بتونم بیام اینجا کامنت بزارم و رد پا درست کنم هم برای خودم هم دوستام

    .

    راستش دوستان عزیزم من هر موقع به خدا اطمینان کردم و همه چیز رو سپردم به خودش خیالمو راحت کرده بطوری که الان یکی از ذکرهایی که همیشه با خودم تو دلمدزمزمه میکنم اینه:

    همه چیمو سپردم به خدا خیالم راحته

    و واقعا جوری خیالمو راحت میکنه و انگار ارامشی نصیبم کرده که در دنیا حضور ندارم

    همیشه وقت هایی که سپردن به خدارو میخوام تمرین کنم یاد مادر حضرت موسی و حضرت ابراهیم میفتم و خودم رو مجبور میکنم ذره ای درک کنم چرا این کارهارو کردن و چه فکر و باوری داشتن

    میگفتم مادر موسی بچه نوزاد رو رها کرد تو رودخونه چون مطمعن بود خدا اون رو صحیح و سالم بهش برمیگردونه و برگردوند

    میگفتم ابراهیم زن و بچشو تو بیابون ول کرد و از خدا خواست مردمو دورشون جمع کنه چون میدونست جمع میکنه و کرد

    و به خودم میگم تو هم توی اسکیل های کوچیکتر به خدا اعتماد کردی و خداوند به خواستت رسوندتت

    الان هم فقط به خدا اعتماد کن و همه چیزو بسپر دست خودش

    من که چیزی نیستم در مقابل خداوند اگر عقلی دارم از اونه اگر قدرت تصمیم گیری دارم از اونه اگر مالک چیزی هستم از اونه اگر سلامتی دارم از اونه خودم رو صاحب چیزی نمیدونم و همه چیزو میسپرم به خودش میگم همه چیز از خودته نه از من پس خودت مدیریت کن خودت هدایت کن خودت همه چیز رو حل کن

    چقدر زیباست این جنس تفکر و باور و چقدر ارامش بخش

    خداروشکر میکنم که چند روزیه خیلی جدی تر شدم تو سایت اومدن و فهمیدم چقدر دوست خوب و هم فرکانسی دارم

    تا چند روز پیش به خدا میگفتم حالا که بخاطر بالا رفتن مدارم دورم خلوت شده و خداروشکر میکردم میگفتم خدایا چنتا دوست خوب برسون که باهاشون معاشرت کنم ولی غافل از اینکه خداوند همون زمان که افراد نا مناسب رو کنار میزده از دورم دوستان بیشمار خوبی بهم داده من تازه دیدمتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: