«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش - صفحه 14
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/07/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-09-12 09:33:282024-06-08 22:16:13«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندششاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
استاد عزیز من ، اطلاعتی که در مورد قرآن بهمون میدید بسیار بسیار عالی هست ، جدا از تمام تفسیرهایی که تا حالا شنیدیم واقعا زیباست و زیبایی رو به ما القاء میکنه
سالم و سر بلند باشید
اسلام به معنای تسلیم شدنه و این محدود به یک دین نیست . هر فردی با هر دینی یاحتی بدون دین تسلیم امر خدا باشه و خدارو کافی بدونه اون مسلمانه . ما هنوز به معنای واقعی کلمه به خدا ایمان نداریم حتی خود من گهگاهی از آینده میترسم یا از ریسک چون اونطور که باید خدارو هنوز باور نکردم مطمئنا کسی که به خدا ایمان بیاره و خودشو به دست اون بسپاره هیچ ترسی نداره . خنده داره خدایی که جهان هایی با این عظمت رو مدیریت میکنه نتونه مشکل کوچک مارو حل کنه! و ما به خدا توکل نمی کنیم میریم به بنده ی ضعیفش متوسل میشیم این یعنی شرک یعنی ما هنوز قدرت خدارو باور نکردیم . باید مثل ابراهیم رها کنیم خودمونو از زنجیر ذهنی و خودمونو به دست خدا بسپاریم و با شهامت به دل ترس هامون بریم
یاعلی
سلام دوست عزیز
چقدر زیبا بیان کردید
سلام به استاد عزیز و همه ی دوستان گرامی
واقعا بی دلیل نیست که حضرت ابراهیم به عنوان الگو و دوست خداوند در قرآن معرفی شده است با خوندن داستان ابراهیم ما معنی واقعی ایمان و تسلیم بودن در برابر خداوند رو میفهمیم اخه کی میتونه وقتی بهش وحی میشه که فرزندتو قربانی کن بتونه اینکارو انجام بده چقدر حضرت ابراهیم با ایمان و تسلیم بوده وقتی به این ماجرا فکر میکنم خیلی احساساتی میشم و از خداوند میخوام که به منم کمک کنه منو هدایت کنه تا بتونم ایمانی مثل ابراهیم داشته باشم فقط روی خودش حساب باز کنم نه هیچ کس دیگه سپاسگزارم از استاد عزیزم بخاطر این فایل فوق العاده و تاثیرگذار
باسلام خدمت استاد عزیزم عالی بود چقدر از ابراهیم قشنگ صحبت کردی انگار تازه دارم ابراهیم را میشناسم همه این عمر چرا کسی به این زیبایی از ابراهیم برام نگفته بود ابراهیم نماد توکل. تسلیم واعتماد به خداوند ازاین به بعد باید این فایل استاد را سر لوحه زندگیم قرار بدم خدایا بما قدرت رها کردن عطا کن چونکه وابستگی هامون زیاده باید تمرین کنیم که رها کنیم خدایا سپاسگزارم از وجود استاد عزیزم که امروز با این فایل تلنگری به زندگیم زد ازاین به بعد بیشتر آیاتی را راجب ابراهیم گفته شده با دقت وعشق بیشتری مطالعه کنم بازم سپاسگزارم
بنام خدایی که به شدت کافیست
سلام دوستان خوبم
خداآرامش مطلق تک تک لحظاتمون
خدایی که توکل به او مارو به همه جا میرسونه خدایی که توکل به او مارا آرام میکند خدایی که تمام ترسها و نگرانی هام بهش سپردم
خدایی که ابراهیم میپرستید
واقعا وقتایی که دیدگاه ابراهیم نسبت به خداوند به خودم یاد آوری میکنم آروم میشم مثل تصور کردن خودم تو فضا جایی که سکووووت و سکوت و سکوت و اونقدر همه جا زیباست که محو تماشا میشم و تمام غم ها و نگرانی ها رنگ میبازه و من میمونم و عشق و آرامش و خدا به زمین نگاه میکنم چقدر زیبا و آرومه و همه چی عالیه وقتی از فضا به زمین نگاه میکنم میبینم هیچ غمی نیست فقط شادی مطلق چقد همه چی کوچولو چقد هممون به هم نزدیکیم اصلن هیچ فاصله ای معنا نداره ماهمه یکی هستیم ماهمه عشقیم
خدای به این بزرگی که این همه کهکشان هارو آفریده آیا نمیتونه مشکل های من حل کنه همه چیز به خدا میسپارم و رها میشم رهااااای رهاااااا همه چیزای خوب رخ میده
عشق و آرامش و احساس خوب و روابط عالی و ثروت همرو خدا میده
خداراشکر
با سلام و وقت بخیر خدمت خاتواده صمیمی عباس منش.
روز سوم سفر و فایل حضرت ابراهیم.نکاتی که من از این فایل و داستان قربانی کردن اموختم عبارتند از:
۱-ایمان باید در تار و پود انسان رسوخ کند و نه اینکه انسان ادای اونو دربیاره(زمان مواجه شدن با مشکلات خودشو نشون میده)
۲-نشانه ایمان تسلیم بودن هست.(فرزندت را قربانی کن و بلافاصله اطاعت کنی)
۳-نیاز ایمان و توکل،اعتماد شدید قلبی یا همون عشقه واقعیه.(خداوند حامیتگر من است).
۴-ایمان از طریق تفکر و تعقل به دست می اید.(نحوه ایمان آوردن حضرت ابراهیم و شکستن بتها).
۵-باور به خداوند بهترین و قدرتمندارین باورهاست.(حتی بگوید فرزندت را قربانی کن در دلت شک و نگرانی رسوخ نمی کند).
۶-باور به مهربانی،حمایت و سنت الهی بهترین و بالاترین اسلحه انسان در برابر مشکلات و ناخوشی هااست.
۷-اتفاق بد،شرایط بد و ناگوار،وسیله ای در جهت تقویت این باور و ایمان است.
۸-برای اینکه متوجه بشیم دارای ایمان و باور درست و واقعی هستیم باید در شرایط ناگوار خودمان را محک بزنیم.
۹-ایمان به خدا و باور به حمایت او، حتی زمانی که ایده ای نداریم و شرایط نامطلوب است،یعتی توکل به خدا.
۱۰- تسلیم بودن یعنی اعتماد و ارامش قلبی به رب.
۱۱-هیچ ترسی با این حد از تسلیم بودن معنا ندارد.
۱۲-داستان قربانی کردن ،نشان دهنده این هست که ناخواسته ها راهی است در جهت تکامل باورهای ما.
۱۳-نشان دهنده این است که تاریکی قبل از سپیده دم دروغی بیش نیست (منظورم ظاهره داستان قربانی کردن فرزند هست که بسیار دردناکه،که میشه تاریکی قبل ازسپیده دم و سپیده دم زمانی است که حضرت ابراهیم موفق از این آزمون بیرون میاد و این روشنایی است).
و واقعا واقعا این حجم از ایمان،توکل،تسلیم بودن،نگران نبودن و آرامش و اطمینان بسیار ستودنی و خواستنی است. ان شاءالله ماهم در این مسیر قرار بگیریم.
موفق و شاد و پر روزی باشید.
نه اینکه بیخیال مرزعه باشم، دیگه از باد پائیزی نمی ترسم نگو این آسیاب از پایه ویران شد، خدا با ماست از چیزی نمی ترسم.
سلاااام
روز سوم سفرنامه
ب نظر من ابراهیم (ع) از تو حیدی ترین انسان های افریده شده است.
ذهنم خیلی درگیر شد ک چگونه می توان توحیدی کامل بود باید از چیزهای کوچک و ب ظلهر کم اهمیت شروع کرد.مثلا وقتی سر کوچه ایستادی و منتظر تاکسی هستی و عجله هم داری و تاکسی خالی از کنارت رد میشه و واینمیسته.بدون نگرانی ب خدا بسپری و امید داشته باشی.بله ب ظاهر کوچیکه ولی همین چیزهای کوچیک ک انجام بشن ما در مدار بهتری قرار می گیریم و ظرف وجوذیمون بزرگتر میشه.بعد در مراحل دیگه هم شرک نورزیم مثلا چالشی تو زندگیمون هست(بیکار شدیم)
ب جای رو زدن ب دیگران ب خداوند توکل کنیم و…..
با انجام همیشگی این کار ظرف وجودیمون بزرگ میشه و ب ابراهیم گونه بودن نزدیک میشیم.
موفق باشین
بنام پرورگار ابراهیم .
این فایل را خیلی زیاد گوش میکنم وصدای این جیرجیرکها دائم توگوشم هست .
وقتی این فایل را گوش میکنم یک حس عجیبی سراغم میاد ساکت میشم تو فکر عمیق فرور میرم حواس پرتی میگیرم نمیدونم چرا .
ولی میدونم تاثیر رفتار ابراهیم هست این تسلیم بودن چطور شکل گرفته چطور اینقدر تونسته اعتماد کنه .
قبلا از این که حتی شبیه پیامبران بودن را فکر کنم هم گناه میدونستم ومیگفتم ما کجا اونا کجا ما گناهکار اونا دوست خدا .
تا این که از استاد شنیدم الگوش ابراهیم هست دوست داره ومیخواد ابراهیم وار وخود ابراهیمش باشه این موضوع خیلی خیلی زیاد برام جالب بود بهم اعتماد بنفس دادوبه مرور تسلیم خدا بودن را میبینم .
الان که دارم این فایل را مینویسم بخاطر رعایت قوانین وتغییر مکان زندگی فقط خودم همسرم ودو فرزندم را تو شهر خودم تنها میبینم تنها چیزی که آرومم میکنه اعتماد بخدای هست که یافتم و میگم اوست که از من وخانواده من مراقبت میکنه واو برای من کافیست .
من باشم یا نباشم مواظب خانواده من هست.
قبلا که این موضوع را درک نمیکردم همیشه نگران بودم شیطان دائم همراهم بود میگفت اگر تو نباشی چی سر همسر وفرزندانت میاد بدون خانه وپشتوانه مالی وهزارتا مشکلات ودائم با ترسهام زندگی میکردم .
حتی مسافرت نمیرفتم یا اگر میرفتم تمام فکر م پیش اونا بود چون نمیتونستم اونها را ببرم ماشین مناسب نداشتم و مشکلات دیگه بود وعذاب وجدان داشتم وشدید خودم را مسئول صد درصد آنها میدونستم .
وکامل خودم را جای خدا گذاشته بودم .
از وقتی که یکم تسلیم شدم وزندگی را بدست خدا سپردم آرام شدم و اطمینان قلبی پیدا کردم ومیدونم خدا برای همه هست خودش مراقب همه هست بشرط خواستن .
زندگی استاد برا من الگو هست وقتی که از بندر عباس هجرت کرد به تهران با یک فرزند شیر خواره ویک بچه سه ساله تو شهر قریب بدون ایده تو مسافرخانه زندگی کردن چقدر ایمان میخواد چقدر اعتماد میخواد فقط یک ایمان واقعی میتونه این کار را بکنه .
خدای من همچین سختی را هرگز نمیخوام ولی این ایمان را میخوام مثل ابراهیم شدن را میخوام اونا انسان هستند منم هستم پروردگار ما یکی هست فقط باید هدایت بشیم .
باید روی خودمون کار کنیم .امیال نفسانی را قربانی کنیم در راه رسیدن به ایمان واقعی .
درراه توحیدی شدن .
از امروز تصمیم گرفتم برم تحقیق کنم در مورد شخصیت ابراهیم دوست جون جونی خدا .
درپناه خدا باشیم .
سفرنامه روز سوم .????????
سلام خدمت آقای مهدی شاد کام خداراشکر که این فایل تاثیر خوبی روی ذهن شما گذاشته وقتی کامنت شما را خوندم دقیقا همون نجواها و ترسها را من هم داشتم همیشه میگفتم در نبودن من چی بسر فرزندانم میاد خدارا شکر الان دارم تمرین میکنم که همه چیز را به دستان قدرتمند خداوند بسپارم وبسیار آرامش پیدا کردم وقتی میبینم من هم خودم به حمایت خداوند نیازمندم چطور میخوام از فرزندانم حمایت کنم خوشحالم که شما هم به این آرامش رسیدید برای همه ی همسفران آروزی آرامش توکل دارم
سلام خانم فریبا گرامی ممنون از لطف شما برای شما هم آرزوی موفقیت دارم وبتونیم تواین سفر به توحیدی شدن برسیم .وترسها ونگرانیها را از بین ببریم.
سلام به استاد عزیزم .خانم شایسته مهربونم که ازش دنیا دنیا ممنونم بخاطر این سفرزیبا خداوند پشتو پناه شما باشه?وهمسفرایه خووووبم درسومین روز سفر
نکته ای که من ازش یاد این بود که خودمو تسلیم خدا کنم تسلیم رب تنها قدرت جهان..چه ارامشی داره این تسلیم…من خودمو به خدا سپردم وبا ایمان قدمهامو برمیدارم.خداوند پشتوپناه من هست.این روزا حسم خیلی حس عجیبه نمیدونم چرا مخصوصا از شروع سفر..دلم میخواد فقط حرف ازخدا بزنمو اشک شوق بریزم…این روزا خیلی لطیف شدم اصلا قابل وصف نیس.?حتی همین الان هم?خدا برام حس عجیبیه.گاهی وقتا که به زندگیم تا یکسال پیش فکر میکنم (قبل ازاشنایی با استاد)میبینم با اون همه شرک با اون همه گناه..چقدر خدا بازم کمک کرد خیلی جاها.خدااایااا شکرت که ازم نا امیدنشدی.شکرررررت که هدایتم کردی…میخوام فقط برات بندگی کنم.خدایا تنها تورا میپرستم وتنها ازتویاری میخوام…خدایا به راه راست هدایتمون کن راه کسایی که به انها نعمت دادی..خدایا لحظه ای منو به حال خودم رها نکن..خدایا شکررررت بخاطر قانون بی تغییرت..بخاطر این ارامش درونی..مرسی استاد عزیزم وخدارو صدهااااا هزارمرتبه شکر ازاین مسیرزیبا.درپناه حق باشید