«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش - صفحه 144

2070 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    نوشین پورشفقی گفته:
    مدت عضویت: 1667 روز

    سلام به استاد عزیزم و بانو شایسته نازنین و دوستان هم فرکانسی ام

    امروز داشتم تو تمرین ستاره قطبی خدارو شکر می کردم برای تسلیم بودنم اما وقتی حرفهای استاد شنیدم چطور میتونم تسلیم باشم؟

    هنوز مادر نشدم و احساس مادری و فرزند داشتن درک نمی‌کنم ولی جرأت یه مرغ سر بریدن هم ندارم

    این گونه تسلیم بودن،و این گونه ایمان داشتن به همراه عمل صالح داشتن چیزی جز رفیق خدا بودن نیست

    از خداوند می‌خوام دریافت درک آگاهی ها بهم بده

    تا تو این مسیر ثابت قدم باقی بمونم

    از خداوند می خوام ابراهیم گونه زندگی کنم و هدایت ام کنه به مسیر توحیدی

    الهی آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    Ella گفته:
    مدت عضویت: 2392 روز

    خداروشکر که همین لحظه که داشتم به فرزندم که ازش دورم فکر میکردم این فایلو دیدم.

    خدایا فرزندم رو به خودت میسپارم

    من بخاطر درس ودانشگاه مجبورم ازش دور باشم از روز اول که قرارشد برم مطمئن بودم قراره تحول بزرگی توی زندگیم داشته باشم، فرزندم رو بخدا سپردم و ترس دوری و دلتنگی رو کنار گذاشتم.

    توی همین مدت کوتاه خودم و فرزندم خیلی تغییرات خوبی داشتیم شاید اگر این دوری نبود هیچوقت تا این حد تغییرات مثبت نداشتیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      مریم گفته:
      مدت عضویت: 994 روز

      سلام دوست عزیز

      من هم پارسال دخترم به لطف خداوند دانشگاه قبول شد چون یک دختر دارم و خیلی با هم دوستیم وقتی برای بار اول باهاش رفتم نمیدونی از اون طرف برگشتم چه حالی شدم حتی پدرش چون دخترم خیلی با ادب با عشق …هست یک دفعه با تندی باهامون حرفی نزده کم کم عادت کردم خیلی برام سخت بود ولی به لطف خداوند هر دو خوبیم خوش می گذره و لذت می بریم و وابستگیمون کمتر شده و ههمیشه مثل شما میگم خدایا دخترم به خودت می سپارم مواظبش باش چون مالک ما خداست

      بچه همون هم باید برن دنبال موفقیت هاشون

      زندگی بکنن و لذت ببرن خدا رو شکر فرزندتون تغییر کرده دختر من هم خدا رو شکر موفقه و تغییر زیادی کرده و خوشحاله

      امیدوارم بچه هامون همیشه موفق و سلامت و شاد خوشبخت باشن

      در پناه خداوند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1246 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    تسلیم بودن به معنای رها کردن و سپردن خودمان به خداوند است و ایمان داشتن به این که خداوند از ما حمایت و به ما کمک خواهد کرد نمونه ی یک انسان کامل در قرآن حضرت ابراهیم است و همه ی ما راهی طولانی در پیش داریم تا شخصیتی مانند حضرت ابراهیم داشته باشیم

    تسلیم بودن و ایمان داشتن به این معنا است که ما باور داشته باشیم خداوند همواره به ما کمک می کند و شرایط اتفاقات و افرادی را که دستان او هستند را به زندگی ما وارد کرده تا مسائل ما حل شود این باوری است که باید در ذهن خود ایجاد کنیم.

    اگر می خواهیم موفق باشیم باید در مقابل خداوند تسلیم و ایمان داشته باشیم که هدایت خواهیم شد و مورد حمایت پروردگار هستیم خداوند بی نهایت دست برای کمک به ما دارد نشانه ی تسلیم بودن و ایمان داشتن به خداوند این است که: احساس خوب داشته باشیم. زمانی که تسلیم و ایمان داشته باشیم که خداوند خیر و خوبی ما را می خواهد و ما را به مسیر درست هدایت خواهد کرد و ما را تنها نخواهد گذاشت که احساس خوبی داریم و پیش می رویم و حرکت می کنیم نا امید و خسته نخواهیم شد ترس ها ما را احاطه نخواهند کرد و با شجاعت حرکت می کنیم و با حرکت خداوند به ما برکت می دهد ما تسلیم امر پروردگار هستیم و هر اتفاق به ظاهر بد حتما برای ما خیری در پی دارد باید نسبت به اتفاقات تسلیم باشیم.

    در مورد حضرت ابراهیم مطالعه کنیم شخصیت برجسته و متفاوتی است اگر حضرت ابراهیم توانسته به این مقام برسد ما هم می توانیم همیشه از خداوند طلب هدایت و حمایت کنیم.

    از خداوند درخواست کنیم ما را هدایت کند تا بتوانیم پا در دل ترس های خود بگذاریم و حرکت کنیم و ایمان داشته باشیم الله ما را حمایت خواهد کرد با توکل و ایمان به خداوند همیشه موفق خواهیم شد به بهترین شیوه و روش و با کمک دستان خودش خداوند همواره به ما کمک کرده است.

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    نیلوفر مرادی گفته:
    مدت عضویت: 876 روز

    به نام خداوند هدایتگر

    روز سوم سفرنامه

    پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش

    سلام خدمت جناب آقای عباس منش و بانوی دوست داشتنی اش و دوستان عزیز

    حضرت ابراهیم توی همه امتحانات الهی همیشه سربلند بوده و به خدا توکل کرده و همه چیزو به اون سپرده

    آتش بر او به اذن خدا گلستان میشود

    کودک شیرخوار و همسر خود را به فرمان خدا در بیابان بدون آب رها میکند. و فقط از خدا میخواهد که مردم را دور آنان جمع کند. به پروردگارش اعتماد میکند و آنان را رها می‌کند ( و خداوند برای آنان کافیست ) چشمه آبی از زیر پای پسرش جاری می‌شود و کم کم مردم آنجا جمع می‌شوند و زندگی میکنند. وچه زیبا خداوند از زن و بچه‌اش محافظت میکند.

    و زمانی که حضرت ابراهیم خواب می‌بیند که باید پسرش اسماعیل را قربانی کند

    بدون هیچ تعللی راهی می‌شود که فرزندی که سالها ندیده را قربانی کند.

    و وقتی موضوع را به فرزندش اسماعیل میگوید، در کمال ادب و متانت میگوید که پدر، فرمان خدا رو اجرا کن.

    چه نیکو فرزندی هاجر تربیت کرده.

    به نظر من یکی از سخت‌ترین امتحانات الهی حضرت ابراهیم همین قربانی کردن فرزندش در راه خدا است که طبق معمول باز هم سر بلند از این امتحان الهی بیرون میاد و به پروردگارش اعتماد می‌کنه و پسرش اسماعیل را به او می‌سپارد. و چه امانت داری بهتر از خداوند مهربان سراغ دارید.

    امیدوارم من هم بتونم مثل حضرت ابراهیم، توحید و یکتا پرستی و سرلوحه زندگیم قرار بدم و همیشه توی زندگیم به خدا اعتماد صد در صد داشته باشم.

    بهترین ها رو واستون آرزو دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    سارا اسکندری گفته:
    مدت عضویت: 2076 روز

    روز سوم از سفر تحول زندگی من:

    خداروشکر میکنم که این فایل رو شنیدم و به جانم نشست که هیچ‌چیز، هیچ‌چیز در کل جهان قشنگتر و آرامش‌بخش‌تر از ایمان به خدا و تکیه به خدا و اعتماد به خدا نیست.

    چقدر خوبه که مال خدا باشی..

    بنده‌ی خدا باشی..

    و بهش “اعتماد” داشته باشی و مطمئن باشی همه‌جوره هواتو داره، حمایتت میکنه و قطعا هدایتت میکنه..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    سارا نقدی گفته:
    مدت عضویت: 2282 روز

    به نام خدا

    روز سوم روز شمار تحول زندگی من

    خب اول از همه بریم سراغ نشانه ها و نتایج امروزم:

    خدایا ازت سپاسگزارم که قانون انقدررر سریع جواب می ده

    خدایا شکرت که من میتونم زندگی خودمو خلق کنم

    بعد از چند روز که هیچ مشتری وارد مغازه نمی شد ، امروز یکنفر اومد به قصد خرید لباس

    چون لباسو پرو کرد و فقط چون چاق بودو لباس اندازش نشد انتخاب نکرد

    بچه ها خیییلی برام سخت به زبون بیارم پیش خودم یا شما که بعد 1سال که کسب و کارمو زدم انقدر از لحاظ فروش ضعیفم

    ولی هیچ اشکالی نداره چون پاشنه آشیل منِ

    و من میتونم از این چالش هم عبور کنم

    و به درآمد بالا برسم

    چون خیلیا تونستند، هممون به یک اندازه دسترسی داریم به خداوند و نعمتهاش.

    مشتری امروز یک نشانه ی قویِ که بمن داره میگه قانون داره جواب و من مسیرم درستِ

    باید ادامه بدم

    توجهم رو بیشتر کنم

    سپاسگزاریامو بیشتر کنم تا نتایج کم کم بزرگ بشه

    دیگه نمیخوام نتایج مالی من مثل یویو باشه چند روز خوب باشه و دیگه خبری نشه

    بخاطر همین میخوام متعهدانه تو این مسیر باشم و تمرکزم کار کردن روی خودم باشه

    فایل این جلسه موضوع اصلیش توحید بود

    قدرت دادن به خدا و حذف تمام عوامل بیرونی

    جوری که نگاهت فقط فقط به رب باشه نه هیچ کس دیگه ای.

    ولی چقدر فاصله ست بین صحبت کردنو نوشتن و عمل کردن

    باید لحظه به لحظه از خودمون بپرسیم الان قدرت رو به کی دادیم

    یا بعدظهرها وقتی مغازه میرم

    باید با خودم تکرار کنم که مشتری دست خداست

    این خداست که هدایت میکنه مشتریها رو سمت من.

    اگر بگم مغازه ام کوچیکِ

    یا جنسام کم

    یا لوکیشن مغازم جای خوبی نیس

    همه ی اینا یعنی قدرت دادن به عامل بیرونی

    شاید ما حواسمون نباشه که داریم چیا زمزمه میکنیم تو ذهنمون

    و چه ترمزهایی فعالن و مانع پیشرفتمون میشن.

    خدایا سپاسگزارم ازت که منو دوباره متعهدانه به این مسیر هدایت کردی

    که من همزمان با 12 قدم سفرنامه رو شروع کنم

    و متعهد بشم به نوشتن کامنت و تجربیات ونشانه های خوب هر روزم

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 626 روز

    به نام رب العالمین

    قدم های تکاملی من.قدم سوم

    درود بر استادان عزیزم استاد عباسمنش و خانم شایسته عزیز و همگی دوستان توحیدی خودم

    برای هر انسان خداشناسی حضرت ابراهیم یک اسوه و نمونه کامل یک شخص توحیدی است. گافی فکر میکنم این انسان و این شخصیت چه ایمان قوی داشته

    و چه تسلیم بودنی که پس از سالها که پسرش را میبیند امده که او را به قربانگاه ببرد. اما خیلی از ما به فرزندان خود .یا مثل من به خانواده خود وابسته هستیم. یا به شهر خود یا کشور یا حتا به چیزهای کوچکتر از این مثلا من حتما باید اینجا بخوابم من باید این کار را بکنم و تکیه گاهش پوله یا انواع اقسام وابستگی ها… من چند روز دارم این سوال و چراها را میپرسم و جوابش را در وابستگی ها دیدم .

    این در ناخوداگاه و برای من باور شده .برای همین محدودیت ایجاد کرده و ان چیزی که میخوام نمیشه چون با خواسته در تضاده و پشتش ترس و شرکت هست .

    به قول استاد بهترین شکل حمایت از بچه ها اینه که ازشون حمایت نکنیم و سوال از خودمون بپرسیم از خودمون تا جوابش را پیدا کنیم

    امروز یکی از بهترین روزهای زندگیم و کارها بی نهایت لذت بخش پیش رفت انقدر که حس میکنم من پادشاهی کردم چون قبلش از خدا هدایت خواستم و فکرم را خاموش کردم و گفتم نمیدونم خودت درست کن و هرچی پیش بیاد همون خوبس و توجهمو دادم به زیبایی ها .من حالا شاید یه اپسیلون امروزدرک کنم که تسلیم چیست ؟ ولی موقعی که ذهن این بدن را در اختیار گرفته با تجربه های خودش خیلی کارها سخت و پیچ خورده وسخت شده . ذهن یعنی نگاه به گذشته .یعنی محدودیت . یعنی ترس. یعنی دایره امن .

    استاد با طرز فکر ایمان خودش با بچه کوچک اومد تهران و خودش را طی تکامل به این جریان سپرد و خداوند زندگیش را برکت داده.

    توی حرف خیلی اسونه ولی من باید کار کنم و این روند را تکاملی طی کنم . تفکر اساس درکه اولین پله است بعد میتونی باور بسازی

    خداوند خودش ما را هدایت کنه .غیر از خداوند تکیه گاهی نیست . همین هم تکامل داره

    پیام ابراهیم برای من قربانی کردن نفس هست .

    گر به تیغت می‌زند گردن بنه تسلیم را

    که آتش نمرود گلشن گشت ابراهیم را

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    فاطمه جمالی گفته:
    مدت عضویت: 1022 روز

    سلام از روز سوم سفرنامه تحول زندگی

    به راستی اگر همواره تویه این مسیر زیبا باشیم و طبق قانون عمل کنیم ورودی ها وکانون توجه امون کنترل کنیم و باورهای مناسبی بسازیم که روح و ذهن ماروهماهنگ کنه و ایمان داشته باشیم بخدا اونوقت چرا خداهمه چیز برای ما به بهترین نحو نچینه؟

    خدایی که میگه تو به قوانینم عمل کن من همه چیو برات درست می‌کنم

    وتنها کاری که لازمه ما انجام بدیم اینکه بهش اعتماد کنیم و تسلیمش باشیم

    خدایا ازت میخام تویه این راه هرلحظه هدایتم کنی و کمک کنی بهم تا ثابت قدم بمونم

    من لایق روابط خوب سلامتی آرامش و ثروتم و ایمان دارم اگر تویه مسیر درست باشم بهشون میرسم

    خدایا ایمان مارو هرلحظه بخودت بیشتر کن که همه چیز تویی ای معبود من

    سپاسگذارم استاد بابت فایلهای عالیتون و آگاهی های نابتون و سپاسگذارم ازشما بانو شایسته عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    سید جواد همتی گفته:
    مدت عضویت: 1940 روز

    به نام خدا که به شدت کافیست

    به شرط ایمان و بندگی پاکی دل

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و تمام دوستان خوش قلب

    استاد من سپاسگزار شما هستم که پیغام شما بهم رسید و واقعا تا جایی که تونستم فیلم های حضرت ابراهیم و دوباره دیدم و چقدر خوشحالم از این بازی قلبم بعد دیدن این حد از ایمان توکل صبر اقدام و عمل و در نهایت توحید متشکرم سپاسگزار خداوند هستم که هدایتم کرد به سمت الگو و اسوه توحید و یکتا پرستی خیلی خوشحالم

    ابراهیم یعنی یکتا پرستی یعنی توحید عملی یعنی الگو یعنی مسیر درست برای رسیدن به دوستی با خداوند یعنی یقین یعنی پایداری یعنی صبر یعنی اعتماد به خداوند یعنی جسارت شجاعت حرکت اقدام ابراهیم یعنی احساس ارزشمندی یعنی لیاقت یعنی انسانیت یعنی انگیزه شور و شوق ابراهیم یعنی هدف یعنی نشانه بزرگی و عظمت و رحمان رخیم بودن خداوند ابراهیم یعنی سر سوزنی از قدرت خداوند ابراهیم یعنی تکامل در مسیر درست ابراهیم یعنی نشانه فراوانی ابراهیم یعنی کلکسیونی از تمام آنچه یک انسان باید برای رسیدن به توحید داشته باشد

    استاد عزیزم من شما رو تحسین میکنم که یه جایی یه روزی خواسته ای داشتید تا توحید را به ما نشان دهید و مسیرش و بارهایش را به ما عرضه کنید و خواسته شما این بود که ابراهیم باشید استاد سپاسگزارم که توانستید به سمتش حرکت کنید و هر روز بیشتر از دیروز در این مسیر موفق باشید و نتیجه بگیرید هم خودتون خوب زندگی کنید هم جهان رو جای بهتری برای زندگی دیگران کنید بهتون از صمیم قلب تبریک میگم و ازتون سپاسگزارم و خداوند رو شکر میکنم که منم در این مسیر قرار داده

    استاد وقتی داشتم بررسی میکردم و حالا فیلم هر رو میدیدم چقدر برام واضح شد که این جامعه ای که من توش قرار گرفتم چقدر شبیه به اون زمان هست من خودمو میگم واقعا چقدر به همه باج دادم چقدر همه رو تو ذهنم بزرگ کردم چقدر رو همه حساب کردم چقدر شرک ورزیدم چقدر همه چیز و همه کس رو بزرگ کردم و غافل از اینکه بازی اصلا چیز دیگه ای هست

    واقعا بعد از کمی تفکر به خودم گفتم واقعا جواد خدا باید چیکار کنه برای ما که نکرده کتاب به این با ارزشی قرآن مسیر به این درستی توحید نشانه و هدایت میخواستی به فراوانی یافت می‌شود کسی رو میخواستی که موفق شده باشد در تمام جنبه ها و ازش درس یاد بگیری و عمل کنی تا همه چیز درست بشه استاد عباس منش بدن سالم میخواستی بهت داده دیگه چیکار باید میکرده که نکرده استاد من یه نظر به این رسیدم که واقعا اینجوری که من دارم بندگی خدا و این حد از جهلی که دارم و حسابی که روی خودم روی دیگران میکنم اگر نگم از مردم بت پرست زمان حضرت ابراهیم کمتر نیست بیشترم نیست اخه دیگه خیلی بی انصافی با این همه تجهیزات بازم بی ایمانی بازم شرک بازم حساب روی چیزی غیر از خداوند واقعا کمه این حد از نگاه به دستان دیگران برای رسیدن به خواسته واقعا خنده داره

    مورد دیگه ای که واضح بود تکامل در اجرای دستورات و هدایت خداوند بود که چقدر واضح بود این قانون طلایی در همه جا کار میکنه

    مورد بعدی که درک کردم فاصله بین هدایت و عمل کردن صفر بود یعنی وحی شد بت ها رو بشکن اقدام شد عمل شد نتیجه گرفت وحی شد که به پیامبری مبعوث شدی سریع اقدام کرد به اطرافیان پیغام را رساند عمل شد نتیجه مشخص شد وحی شد باید هجرت کنی اقدام شد عمل شد نتیجه مشخص شد وحی شد باید همسر و فرزندت را ببری در بیابان رها کنی سریع اقدام شد عمل شد نتیجه مشخص شد یعنی وقتی پاکی دل باشه وقتی ایمان و اعتماد به خداوند باشه اونم کجا میان جماعت مشرک و حضور و نجواهای شیطان واقعا نداشتن شک و تردید و ایمان به هدایت خداوند و عمل کردن واقعا تحسین داره یعنی یه دفعه هم نپرسید از خدا چرا گفت میگی باید این مسیر رو بریم بریم و تمام اما بزرگ‌ترین آزمایش قربانی کردن اسماعیل بود شبی که خواب دید و وحی آمد و گفت که باید اسماعیل را قربانی کنی همان طور که در فایل هم اشاره کردید خوب خیلی سخته ولی با وجود همه سختی و کمی ترس و با وجود اینکه هر قدمی که بر میداشت شیطان هم نجواهای خودش را هر لحظه تحمیل می‌کرد اما ثابت قدم ماند و ادامه داد بازهم حرکت کرد اقدام کرد و عمل کرد و نتیجه مشخص شد

    تمام بی ایمانی و شرک من همش بهونه است چون فرقی نمیکنه که خلیل الله باشی یا نه جاهایی تو زندگی هست که صداش می‌زنی و به وضوح بهت میگه اینکار رو بکن ولی میشینی هزار بار تحلیل میکنی میدونی کی داره بهت میگه ولی به زمین و زمان شک داری یاد اون آیه ای از قرآن میوفتم که اگر آسمان را به زمین بیاری و معجزات خودت را یکی پس از دیگری نظامشان دهی بازهم ایمان نمیارن و این جمله طلایی شما ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است

    با همه این وجود من خودمو میگم اومدم اینجا و در این مسیر قرار گرفتم که هر روز ذره ای توحیدی تر باشم شعار ندهم عمل کنم ایمان داشته باشم و اقدام کنم کسی که ایمان داره نه ترسی داره و نه غمی این یعنی پاکی دل یعنی هماهنگی ذهن با روح اومدم اینجا تا خودشو پیدا کنم و چقدر شما استاد عزیزم در این زمانه ما الگو و اسوه خوبی هستید برای من امید وارم هر روز کمی بیشتر توحید ایمان عمل و ماندن در این مسیر قوانین و عمل کردن به آن و گرفتن نتیجه کمک کنم و دستی باشم از دستان خداوند تا هم خودم خوب زندگی کنم هم کمک کنم تا زمین جای بهتری برای زندگی باشه

    متشکرم و ممنونم سپاسگزارم از همگی

    براتون آرزو میکنم ثانیه به ثانیه زندگیتون پر از حضور خداوند پر از ایمان و حس خوب باشه

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  10. -
    آرزو گفته:
    مدت عضویت: 1301 روز

    به نام خدای مهربون

    سلام به استاد وخانم شایسته وهمه دوستان

    روز سوم سفرنامه ام

    حاضری برای رسیدن به هدفت چه چیزی رو قربانی کنی ؟

    این فایل واقعا آدم به فکر میبره چطور میشه یک انسان بتونه یکی از قدرتمندترین بندهای دنیایی همون فرزندش در برابر هدفش بگذره

    یعنی چا نیرو و چه اعتمادی و باید در درونت ساخته باشی که بتونی اینچنین رها باشی .

    خدای من یکی از بزرگترین اهدافم رهایی از بندهای دنیایی .

    خداروشکر استاد نازنینم از زمانی که با شما آشنا شدم تونستم تا حدودی این بند نازک کنم ولی هنوز نتونستم به رهایی برسم

    وقتی با خودم فکر میکنم میبینم همه جوره این اعتماد به خدا به نفع منه چقدر از بار استرس نگرانی من کم کرده چرا هنوز تو بعضی مسائل نمیتونم این بار بسپرم به خدا ،خدایی که قادرترینه خدای که عالم وآگاه ترین خدایی خیر حافظ هست .

    یعنی من در خودم چه باورهایی دارم کا هنوز نتونستم به این رهایی برسم

    حتی دارم لذت رهایی اینکه الان فرزندم زیاد با گوشی بازی میکنه الان کجا میره با کی میره ….

    دارم این لذت رهایی که سپردم به خدا رو میچشم ولی چرا نمیتونم تو درس هم اعتماد کنم خدایا کمکم کن تسلیم تو باشم بپذیرم اگه درس نمیخونه حتما خیری توش هست بره خودش نتیجه اعمالش ببینه بعد خودش تصمیم بگیره یا اصلا نخونه وقتی فکر میکنم تهش میرسم به حرف مردم ،می‌بینم میترسم معلم یا مسئول منو صدا کنه و شکایت کنه و من خیلی خجالت زده بشم

    خب جرا نمیتونم از این بند بزرگ حرف مردم هم رها بشم

    خدایا من حس میکنم این دوتا بند بزرگترین بندهای من تو زندگیم هستن که اگه به رهایی برسم چه آرامش و شادی زیادی رو میخوام تجربه کنم .

    فکر کنم تقریبا یه سال نیم پیش بود این فایل شنیدم ومن اون موقع ها همش نگران فرزندم بودم خدایا کجا میره وبا کی میگرده جامعه خراب شده نکنه سیگار بکشه نکنه دوستای بد…خدای من چه حالی داشتم وچون خودم ناتوان میدیدم احساس بدبختی میکردم

    یادمه وقتی این فایل گوش کردم یه قدرت عجیبی گرفتم بعد از خدا خواستم منو به رهایی در مورد بچم برسون من میخوام قربانی کنم این همه استرس وترس ونگرانی میخوام به رهایی وآزادی برسم بابا تو هستی من بچم و به تو می‌سپارم تو بهترین محافظت کنندگانی خودت بهم آرامش بده همونطور که به مادر حضرت موسی دادی تا بچه شو به دریای امن تو سپرد منم میخوام فرزندم و به دریای امن تو بسپارم تو ،همون کسی که

    میدونه چی تو قلب وفکر پسر من میگذره

    همون کسی که میتونه فرزندم و به مسیر درست هدایت کنه

    همون کسی که میتونه آدمها و شرایط و اتفاق ها یی رو در مسیر راه فرزندم قرار بده تا به سمت رسالتش هدایت کنه

    اون وقت رها شدم الان تقریبا بابت اون موضوع ها آسوده ام تا چیزی میشه میگم خدا همراهش

    خدا در قالب دوست داره فرزندم هدایت میکنه

    من علمی ندارم که بگم اون خوبه یا بد خدا میدونه

    ولی من میدونم فرزندم در پناه امن خداست

    خدای خوبم خودت توی مسائل دیگه هم منو به آرامش برسون به من جسارت رهایی بده .

    من لایق آرامش وشادی در این دنیا زیبا هستم

    استاد عزیزم ممنونم که این آگاهی های ناب با ما به اشتراک میزارید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: