«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش - صفحه 144 (به ترتیب امتیاز)

2070 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    امیرعلی پژوهش گفته:
    مدت عضویت: 1862 روز

    سلام دوستان عزیزم من امیرعلی هستم

    وقتی آقا عباسمنش در باره ایمان صحبت میکرد ذهن من میگفت تو که خیلی امیرعلی ایمان داری و همیشه اتفاقی کی افتد میگوی خدا هست ولی وقتی عمیق تر به این موضوع نگاه میکنم و با خودم رو راست میشم مییینم واقعا مک ایمان ندارم توی بعضی مساعل و به قول عباسمنش ایمانی که عمل نیاورد حرف مفته من واقعا بعضی جاها حرف مفت میزنم و نمیتونم اراده زندکی مو به نیروی برترم بسپارم ممنونم که متن من را خواندید عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    Abby گفته:
    مدت عضویت: 1843 روز

    سلام به استاد عزیز و مریم مهربون

    روز سوم روز شمار زندگی من.

    خدای مهربانم من سپاسگزارم برای همه نعمتهایی که بهم دادی .

    این فایل را به نیت خیر و برکت میبینم که هدایت شدم برای گوش کردی حرفهای استاد که دفعه قبل خیلی مقاومت داشتم و یکجوری قبولش نداشتم ولی امروز با احساس خیلی عالی گوش کردم و این رو یک عیدی از طرف خدای مهربانم برای خودم می دانم هر چند که امروز نه عیدی است و نه مراسمی.

    عیدی من از طرف خداوند یعنی اینکه بیشتر باروش دارم و به او نزدیکتر شدم و با یک حس بسیار عالی این فایل رو گوش کردم. حتما خداوند برایم بهتر از این و بالاتر از این در راه دارد و مهیا کرده.

    همانطوری که استاد شما گفتین باید برم راجب ابراهیم و آیه های مربوط به آن را پیدا کنم که حتما گنجهای بسیار عالی در آنها خواهم یافت.

    سپاسگزارم از خدای مهربانم برای هدایت امروزم و سپاسگزارم از استاد عزیز که اینقدر با حس خوب و متعالی راجب این موضوع صحبت کردند.

    شاد، سلامت و در پناه خدا 🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    بهاره گفته:
    مدت عضویت: 1461 روز

    سلام به استاد عباس منش عزیز کسی که راه خودش را در این دنیا و آن دنیا پیدا کرد و خداوند توفیق داد که من هم از آموزه های زندگی بخش ایشان بهره مند شوم .

    امروز فایل روز سوم از روز شمار تحول زندگی من را گوش دادم. راستش را بخواهید سوال های زیادی در ذهنم غوطه ورند. انگار توانایی صحبت ندارم دوست دارم فقط ساکت باشم و سکوت کنم.

    من چگونه می توانم به خدا برسم؟ چگونه می توانم راهم را درست انتخاب کنم؟ چگونه میتوانم راهی که انتخاب کردم را به درستی و و تا آخر ادامه بدهم ؟چطور می توانم ایمانم و یقینم را نسبت به خداوند بیشتر و بیشتر کنم؟

    خدایا دلم آرامشی میخواهد از جنس خودت، دلم حس ناب بندگی میخواهد، دلم عشق تو را میخواهد، پروردگارا، معبودا ،ای خالق من، راه را نشانم بده و همتی که تا آخر مسیر ثابت قدم بمانم و از پای ننشینم مگر تا لحظه رسیدن به آرامش ابدی.

    درپناه حق ۱۴۰۰/۶/۱۵

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    سمیرا بیات گفته:
    مدت عضویت: 1880 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به استاد عزیز و خانم مهربانِ سایت مریم جان

    استاد عزیز به راستی که وقتی خداوند حس مهربانی و از خود گذشتگی رو موقع تولد فرزندانش در خودش جوری احساس میکنه که تا پایان عمر با انسان هست .

    اما اگه واقعا به این مقام برسیم که مثل حضرت ابراهیم باشیم چه مرتبه و مقام عزیزی بدست آوردیم.

    در کامنتهای قبلی به این موضوع اشاره کردم که من جزو مادرانی بودم که از چشم زخم میترسیدم و بارها و بارها درگیر این موضوع شدم .

    اما وقتی حرفهای شما رو باور کردم. کنارش گذاشتم

    وقتی شما میگید که تفاوت پیامبران با ما فقط در درجه ی ایمانشون به ما بوده، راستش اولین بار از شنیدن این حرف تعجب کردم ، چون من بشدت تا اون روز از حضرت محمد (ص) طبق شنیده هام میترسیدم و ایشون رو خیلی سخت گیر و کسی میدیدم که با جنگ و خونریزی این اسلام زورگو و این قوانین سخت رو ابداع کرده و اگه بعد از اسمش صلوات نفرستی خداوند تو رو حتما مجازات میکنه .چون این پیامبر خیلی خاص خداوند بوده و ایشون دیگه هرچی گفته همون بوده.

    خلاصه اینکه از همون چرت و پرت ها که هنوزم هم رواج داره .

    اما دیدگاه های شما ما رو هدایت کرد.

    خداروشکر به خاطر وجود و آگاهی های شما .

    ازتون ممنون استاد عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    محمدرضا اعتمادی گفته:
    مدت عضویت: 1638 روز

    بنام فرمانروای مطلق جهان.

    با سلام خدمت استاد جان و همسر مهرپرورشان و تمام اعضای خانواده عزیزمان.

    ترس از شروع کارها یکی از ضعفهای بزرگ من در طول زندگی بوده و هم اکنون نیز با تمام توانم در حال درگیری و مبارزه با این ترس که از طرف ذهن منطقی و یا شیطان و شاید هردو باهم تقویت میشود هستم .

    همانطور که استاد در فصل پنجم کتاب رویاهایی که رویا نیستند با عنوان ترس وایمان این موضوع را توضیح داده اند ما دائما در حال مبارزه با این ترس و نشان دادن میزان وقدرت ایمانمان هستیم.

    در مورد من یکی از دلایلی مهم این ترس وتعلل ، بی ایمانی و زندگی شرک آلودی است که قبلا داشته ام(و هم اکنون نیز در حال ادامه با شتاب کمتر هستم).

    حتی بهترین نزدیکانم در زندگی ام سالیان متمادی وسیله شرک من بوده اند. چون من منتظر بودم این افراد به من کمک کنند تا من بتوانم شغل پیدا کنم یا بتوانم ماشین و خانه و.. بخرم یا واسطه حل مشکل من در فلان اداره شوند.

    فایلهای توحیدی و گفتگو با دوستان که عزیزان از مسیر تغییر و تحول خود میگویند را باید صدها بار گوش دهم تا ریشه این بی ایمانی و شرک را در باورهایم بخشکانم . هر چند کار آسانی نیست ولی من با تمام توان ادامه خواهم داد و با لطف خداوند در آینده ای نزدیک حلاوت ایمان و توکل واقعی را خواهم چشید.

    این ردپای روز سوم سفرنامه من بود .

    در پایان برای استاد عزیز و خانم شایسته وتمام اعضای خانواده مان شادی ایمان وسعادت در دنیا و آخرت آرزومندم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    هستی زمانی گفته:
    مدت عضویت: 1479 روز

    💖الهی صد هزار مرتبه شکر

    💖من به انرژی برتر اعتماد دارم

    💖من به انرژی برتر اعتماد دارم

    💖من به انرژی برتر اعتماد دارم

    💖من به انرژی برتر اعتماد دارم

    💖من به انرژی برتر اعتماد دارم

    💖من به انرژی برتر اعتماد دارم

    💖in God We trust

    💖من به انرژی برتر اعتماد کامل دارم

    💖الهی صد هزار مرتبه شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    مینا مارکارادی گفته:
    مدت عضویت: 1522 روز

    به نام الله یکتا ،وقتی در قران امده است ایا خدا برای بنده اش کافی نیست یا اینکه جای دیگری گفته خداوند برای ما بس است که نیکو حمایتگری است .قطعا همینطوره، خدایا من اموختم که نجواهای که ارامشو بهم میریزه منو به عجله به اضطراب به نگرانی به تشویش می اندازه از سوی شیطانه ولی وعده تو حق وعده تو فراوانی تو ارامشی تو یقینی تو ایمان خالصی خدارو صدهزار مرتبه شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    مرجان گفته:
    مدت عضویت: 1585 روز

    سلام و درود خدمت استاد عزیزم و مریم جان گلم

    استاد جان واقعا چقدر زیبا و باارزشه ایمان حضرت ابراهیم علیه السلام و چقدر قشنگه که ما الگویی چون شمارو برای زندگیمون انتخاب کردیم که همچین الگوی والا و پسندیده ای برای خودتون دارین …واقعا سخته ابراهیم گونه بودن …

    مسیر من از اونجایی شروع شد که برای بار دوم بارداریم به بن بست رسید و پسرمو در ابتدای ماه پنجم بارداریم از دست دادم … شرایط به شدت سخت و زجرآور که بعد از گذروندن بار اول ، اینبار تمام زندگیم شده بود این بچه و حتی فکرشم نمیکردم که ممکنه اینبار هم نشود !

    در شرایطی بودم که هیچ چیز و هیچکس نمیتونست مرهم باشه و نمیخواستم با هیچ کس ارتباط داشته باشم چون هیچ حرفی دوای دردم نبود حتی همسر همیشه عاشقمم دیگه آرامش نبود برام و خداوند جوری رقم زد که همسرم تندخو شده بود و از اون هم قطع وابستگی کردم و حس میکردم دیگه محرم دیدن اشک و دردم هم نیستن ایشون…

    تا اینکه تصمیم گرفتم تغییر کنم برای حال خوب همسرم ، خانواده هامون ..با خودم حرف زدم گفتم مرجان تو یک بار دیگه هم این شرایطو گذروندی ، آخرش دیدی که مجبوری به زندگی ادامه بدی و دست گذاشتی رو زانوهات و بلند شدی . با اینکه اولین بار در ۸ هفته این اتفاق افتاد و اینبار در ۱۷ هفته و دردم خیلی بیشتر بود و بچمو کاملا حس میکردم …حرکاتشو در رحمم حس میکردم …اما خواستم که حتی به ظاهر خودم رو خوب و سرحال نشون بدم تا عزیزانم با من درد نکشن و گشتم به دنبال مسیرهایی که حالمو خوب کنه و خداوند بی نهایت دستانش رو به زندگی من وارد کرد و نورهایی رو برای کمک به سمت من فرستاد که بازوهام رو گرفتن و منو از جا کندن …از اون روز مسیر زندگی من به کلی تغییر کرد ، نگاهم نسبت به خودم ، خدا ، جهان هستی و …گشتم دنبال اینکه من چرا به زمین اومدم …از کجا آمده ام ..‌آمدنم بهر چه بود..و هر روز مسیر داره قشنگتر و قشنگتر میشه

    کافیه که فقط بسپریم به خودش و از خودش بخوایم که یاریمون کنه ، هدایتمون کنه و ایمان داشته باشیم که هر چه از او میرسد قطعا خیر است

    چرا که پروردگار ما خیر مطلق و عشق مطلق هست و از خیر و عشق جز اینها به ما نمیرسد

    برای تک تکمون از پروردگار ایمان فزاینده میخواهم

    ایمانی که چنان در تک تک سلولهامون نفوذ کنه که هرچه ترس و شک و هر آنچه غیر از نور و عشق خودش هست رو ذوب کنه و از ریشه بکنه و بخشکونه

    استاد جانم برای حضور ارزشمند شما و مریم عزیز و دوستان نازنینم خداوند رو شاکرم

    در پناه نور و عشق و آگاهی پروردگار باشید و ایمانتون روز افزون باد ♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    مهربانو گفته:
    مدت عضویت: 1519 روز

    به نام الله مهربان و سلام به استاد فرزانه ومریم بانوی عزیز و همه ی دوستان عزیزم و خدا قوت میگم به همه ی عزیزان

    خدای مهربان را بینهایت سپاسگزارم که بر من منت نهاد و مرا در مسیر پندگی اش که آرزوی همیشگی من بوده یاری فرمود و با این خانواده ی صمیمی و الهی هم مسیر کرد

    گرچه راهی سخت است کنترل ذهن و سپردن تمام مسائل زندگی به دست پر توان نیروی برتر با این باورهای مخربی که از اوان کودکی در وجود ما شروع به شکل گرفتن کرده وهمینطوربه صورت دیدن و شنیدن و لمس کردن با ما همراه شدن و ریشه دووندن تو وجودمون

    ولی من این روزها بی که توفیق پیدا کردم از آموزه های استاد بزرگوار م و عزیز دلشون و همراهی همه‌ی عزیزان خانواده صمیمی عباسمنش استفاده کنم یاد گرفتم که خداوند عنایت ویژه به ما داشته که هدایتمون کرده به این مسیر زیرا هیچ برگی از درخت نمی افتد مگر به اذن او ، پس خودش خواسته و یقین دارم که از این به بعد هم خودش راه رو برامون هموارمیکنه . با او و توکل به او همه چیز ممکن میشود به قول استاد عزیزم خداوند حضرت ابراهیم ع را به عنوان الگویی زیبا برای ما قرار داده و همانطور که این بزرگوار توانست بر نفسش پیروز شود و کنترل ذهنش را بدست گرفته و عاشقانه تسلیم امر خدایش شود و اعتماد کند به این نیرویی که همه چیز در دستان پر قدرت اوست ما هم حتما میتوانیم فقط باید شاگردانی خوب باشیم و درسها را خوب یاد بگیریم و تمریناتمون رو انجام بدیم و خودمون رو با خیال راحت بسپاریم به دستان پر قدرتش و در همه ی مواقع حتی در بدترین اوضاع ممکن فقط به زیباییها بیاندیشیم و بدانیم که خدا ی مهربونم مواظبمونه فقط و فقط سعی کنیم حسمون رو عالی نگه داریم

    امیدوارم درس رو خوب یاد گرفته باشم وان هم خلاصه اش میشود قربانی کردن نفس برای رسیدن به خدای مهربونم .

    دوستون دارم

    موفق و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    مهدی صادقی گفته:
    مدت عضویت: 1622 روز

    سلام به خداوند که خالق من است

    و سلام بر استاد و خانم شایسته و تمامی دوستان که به عشق رسیدن به خداوند و آرامش اینجا جمع شده اند

    داشتن دین یعنی تسلیم بودن و سپردن دل به خالق و بگفته قرآن دین برای رشد و غنی شما آمده است

    در قرآن گفته شده که وقتی ابراهیم میخواست دلش آرام شود از خدا آیت و نشانه خواست و داستان کشتن آن پرندگان و مخلوط کردن گوشت آنان … در نهایت بر سر کوه نام هر پرنده را که گفت به اذن خدا آن پرندگان زنده شدن

    در مورد توقع ما از خودمون من همیشه یک مثال با خودم دارم که میگم طبق داستان حضرت آدم در قرآن ایشان بعد از اینکه آفریده شدن خودش رو درک کرد واز امتحان الهی که خدا برای اون و فرشته ها گذاشته بود سربلند در آمد و تعظیم فرشتگان رو بر خودش دید ودشمنی شیطان رو هم درک کرد و از همه مهم تر به قولی خدا راهم از نزدیک درک کرد

    باز در زمان کوتاه گول شیطان خورد و کرد آنچه نباید می‌کرد

    پس دوستان در مورد خطا های گذشته به خودتون خیلی سخت نگیرین و با خودتون مهربان باشید

    که این خدا همون خدای هست که آدم رو بخشید با اون همه یقین و به نبوت رسوند

    و به ابراهیم چون ازش خواست تا به قلبش در مورد قیامت یقین بده معجزه نشون داد

    هر روز صبح به این خاطر از خواب بیدار میشیم که خدا از ما ناامید نشده و منتظره به جای برسیم که به فرشتهاش بگه به اینم سجده کنین و اینم یک آدم دیگه

    پس با تلاش و تمرین و تمرین ایمان مون قوی کنیم

    با آرزوی لبریز شدن از عشق خداوند برای تک تک عزیزان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: