«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش - صفحه 15
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/07/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-09-12 09:33:282024-06-08 22:16:13«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندششاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و دوستان همفرکانسی
استاد روزی که این فایل شما را دیده بودم فهمیدم چقدر ایمانمان ضعیف است…مسلمانم ولی.. چقدر از ابراهیمی بودنم فاصله است…
من برادر ۱۴ ساله ام را از دست دادم .خیلی غم سنگینی برای من و خانواده ام بود…پدرو مادرم خیلی بی تابی میکردند ولی فایل شما چقدر کمکمون کرد اول خودم به آرامش رسیدم و سپس به پدرو مادرم نشان دادم .پدرم با شنیدن حرفهای شما اشک از چشمانش جاری شد همراه با سکوتی مطلق….از آن روز به بد خیلی با خودم دارم کار میکنم که خودم اگه ی روزی خدا خواست پسرمو ازم بگیره باید تسلیم امر خداوند باشم …به گفته شما ی مهمانی بود در نزد من و هم اکنون نزد خداوند میرود…
خدایا کمکم کن ایمانم روز به روز بیشتر
و هر روز هدایتم کن و همیشه تسلیم در برابرت باشم ..
شاد و سلامت و موفق باشید.
سلام خدمت استاد عزیزم
خداروشاکرم که در مداری هستم که میتونم با گوش دادن به فایلهای شما مثل همین فایل و امثالش راه و روش زندگی و حال و احوال روحی و جسمیم رو تغییر بدم . وویس تاثیرگذاری بود متشکرم
سلام استاد و خانم شایسته عزیز وًهمه همفرکانسیهای خوبم ،چقدر خوبه که این فایلهارو دارم دوباره مرور میکنم چقدر به این فایل در این لحظه از زندگیم احتیاج داشتم اینکه خدا همواره پشت من است همراهم است و اگر هیچکس را نداشته باشم او همیشه با من است ،شاید این حرفا رو میدونستم اما شنیدنش و تایید شدنش توسط استاد توی این لحظه یه حس آرامش عجیبی بهم داد ،من حدود هشتاد روز هست که با فرزندانم در کشوری دور از ایران تنهاییم و همسرم ایران هست برای انجام کارهایش ،حس تنهایی کردم برای چند لحظه ای که البته آگاهانه و سریع با گوش کردن به این فایل حسم رو عوض کردم ،،،،مرسی مرسی مرسی حالم خوبه که خدای مهربان به قول استاد شریعتی (اگر تنها ترین تنهایان باشم باز هم خدا با من است او جانشین همه نداشته هایم است) در پناه خالق بیهمتا
با سلام خدمت استاد ، خانم شایسته و همه دوستان
پیام ابراهیم تسلیم بودنه تسلیم رب بودنه. تمام زندگی به نظر من برمیگرده به تسلیم بودن برمیگرده با تسلیم بودن انگار یک رکن اصلی از توحیده. فردی که تسلیم رب العالمینه ایمانش قویه آرامش داره از هیچی نمیترسه توکلش به خداوند زیاده ولی تسلیم بودن به قول استاد سخته و ما باید تمرینش کنیم. همه ما احتمالا تجربیاتی داشتیم که وقتی تسلیم بودیم و نترسیدیم کارامون راحت رت پیش رفته.
اصلا همه چی به همین تسلیم بودن دربرابر خدا برمیگرده وقتی تسلیمی تو فقط و فقط به خداوند اعتماد کردی وقتی تسلیمی فقط به اون توکل میکنی، وقتی تسلیمی دیگه ترسی از چیزی نداری واقعا راست میگه استاد عزیز که ما باید تسلیم باشیم در برابر خداوند
بزرگترین پیام ابراهیم همینه که تو تسلیم رب بشو تو بهش اعتماد بکن دیگه تمومه. دیگه نه ترسی داری و نه اندوهگین میشی.
این فایل به من فهموند که توحیدی ترین کار تسلیم بودنه. عجب حسی واقعا هرچقدر که تونیم بیشتر در برابر خداوند در برابر امر خدا تسلیم تر باشیم موفق تریم ، توحیدی تریم
خدایا شکرت واقعا شکرت و ممنون از استاد عزیز که اینهارو به ما تذکر میده واقعا خدارو سپاسگذارم که با شماها آشنا شدم
و ممنون از خانم شایسته عزیز که با این کارشون دباره این آگاهی ها رو یادآوری کردن.
شاد، پیروز و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
سلام استاد خوب
یکی از دستان دیگر خدا برای بهتر کردن جهان
من یکی از بندهای خوب خدا که مورد لطف او قرار گفته ام …نمیدانم چگونه بگویم از کجا بگویم ولی شروع میکنم من امروز یعنی یک مدتی است که با خود کلنجار می روم که چ کنم ترسهام از ریشه از پایه ریشه کن شوند جوابشان را توحید بگیرد دیشب با تمام وجود از خدا خواستم.گفتم خدایا نشانم بده تا ساعت ۲شب اینا بیدار بودم در دل تاریکی شب در ترسهام نفوذ کردم با توجه به اینکه چند روزی است قرآن میخوانم با خدا سخن میگویم حرفهایش را مانند وحی منزل میپذیرم ..
دشیب وارد سایت شدم و در قسمت عقل کل سرچ کردم راجب ابراهیم راجب شجاعتش باورتان نمی شود میخواندم و اشک میریختم از این همه توحید و یکتا پرستی ابراهیم گفتم خدایا من هم میخوام چون ابراهیم شوم ابراهیمی دیگر از تو درخواست میکنم که باورهای توحید گانه را خودت به من الهام کنی شهود برسانی امروز بعد از نماز مغرب یکی یکی باورها در من ساخته شد و من شروع به نوشتنشان کردم هر چقدر میخوانمشان باورم نمی شود من !من ایناهارا نوشته ام !چطور ? مطمعن هستم که سخن خدا برای من است اول صفحه قرآن این را نوشتم بعد بعد از نماز برایم یکی یکی جواب داده شد میخواهم برایتان بگویم که چ گفتم با خدای خود (خدایا من را شجاع کن باورهایم را چنان تا آخر عمر عوض گردان که زندگیم متحول شود .و هرکسی مرا می بیند .بگوید چه کرده ای که اینچنین خدا به تو لطف کرده است .و به بهشت در دنیا و آخرت دست یابم در واقع خدایا از تو می خواهم مرا یکتا پرست کنی .یکتا پرستی که چون حضرت محمد (ص)موسی ،عیسی،ابراهیم و اینان لطف کردی به این بنده هم چنان توحیدی برسانی که اسمش در تاریخ رود چه می دانم .می خواهم فقط تو را بپرستم .فقط خدای خودم را فقط تورا. می خواهم از شرک دوری گزینم و به تو روی می آورم و تمام نتایج و باورهای تغییر به من الهام شود و با همین قرآن چون ابراهیم یکتاپرست شوم.و تا آخر عمر با خدای خودم در عشق در عشق زندگی کنم.با آرامش و هر چه را که خواستم در در گاهت سریع برایم خلق کنی .ودر بالاترین مدارها قرار بگیرم .بالا در حد ابراهیم و در حد امام حسین و حضرت محمد و علی و به گنج بزرگی برسم چون تورا یافتم …
“در خواست در خواست کنند را به اجابت برسان”
شبش این باورها برایم ساخته شد
(من خدای دارم که زندگیم دست اوست فقط خودش
من خدای دارم که ذهنم را به او می سپارم و بیم ندارم که چنان ای ذهن را کنترل می کند که حیران می مانم بر زیبایش،و فراوانی هایش
من خدای دارم که فرمانروای عالم است. ینی تا او نخواهد برگی بی اذنش فرو نمی ریزد
من خدای دارم که همین نزدیکی است نزدیک تر از ذهن و روح من و تمام من ،تمام من دست اوست.من در آغوش خدا هستم به وضوح اورا احساس می کنم .
من خدای دارم که آفریننده من است سپاس او را که مرا آفرید و جانشین خودش کرد
سپاس اورا که روح من است همانقدر نزدیک به او و به عرشش به سلطنتش اورا حس می کنم در جای جای وجودم
مک خوای دارم که ثروت است فراوانی است سلامتی است ارامش است
من خدای دارم که خدای گذشتگان بوده است خدای ابراهیم و اسماعیل و حضرت محمد و خدای فاطمه زهرا و خدای پیامبران ،امامان،خدای موجودات ،خدای جبرئیل،میکائیل ،جن و انس،خدای شیطان،خدای اول خدای آخر تمام دنیا زیر دست اوست .از او بخواه توحید را و ببین خودش برایت چگونه توحید میشود تمام فرشتگان را برایت می فرستد که به تو کمک کنند البته او خودش تورا هدایت می کند حتی فرشتگان هم لازم نیست تلاشی کنند فقط خودش او عاشق توست معبود توست بی نیاز است از هر چیزی به کسی نیاز ندارد و همه به او نیازمند
ستایش مقصوصا اوست
سپاس اورا که فرمانروای قلب منی ?
امیدوارم دستی باشم از جانب خدا در این سفر پر ماجرا
یاسمن رضانیا ?
این فایل استاد چقدر منو به فکر واداشت ….واقعا ایمان ما چقدر هست ؟؟؟؟
امیدوارم منم بتونم راهم رو پیدا کنم .
خدا رو سپاس میگم بخاطر این آگاهی هایی که با شنیدن فایلهای زیبای استاد داره به صورت آرام و تکاملی مسیر زندگی من رو عوض میکنه.چند روزه که با سفرنامه استاد عزیز همراه شدم و خیلی با ذوق و شوق هر روز یکی از روزای این سفرنامه رو دنبال میکنم و کلی انرژی میگیرم و حالم خوب میشه و خدارو سپاس گذاری میکنم که منو با این خانواده بزرگ آشنا کرد. من الان در یک شرایط مالی تقریبا متوسط رو به پایین هستم و خیلی زندگی راحتی ندارم (از لحاظ مالی)،تا همین یکسال پیش فکر میکردم یه کسی باید بیاد و بهم کمک کنه تا زندگی من بهتر بشه،از همه دور و اطرافیانم انتظار داشتم بیان و دستم رو بگیرن،همیشه شوهرم رو باعث این وضعیت میدونستم که اون نتونسته زندگی خوبی برامون فراهم کنه یا اینکه مینداختم گردن دولت که مقصر دولت ماست که من اینجور بدبختم یا مقصر کارفرمای شوهرمه که ما نتونستیم پیشرفت کنیم وووخیلی باورهای اشتباه دیگه، البته با توجه به افکار غلطی که جامعه به خورد ما داد فکر میکردم که من زن هستم و فقط باید کار خونه ابدم. بدم و وظیفه من کار بیرون و کسب درآمد نیست.بخاطر همین همیشه نگاهم به جیب شوهرم بود و خلاصه بگم که خودم رواصلا باور نداشتم تا اینکه با این سایت و استاد عزیزم آقای عباسمنش آشنا شدم و این شد تا من به کل بشم یه آدم دیگه،،پاشم روی پاهام بایستم و بگم من میتونم و الان به لطف خدای مهربان و البته آموزه های استاد عزیزم در کنار همسرم دارم کار میکنم واسه پرسنل یه شرکت غذا تهیه میکنم و کلی هم راضی هستن از غذاهام و حتی چند بار که خواستم دیگه براشون کار نکنم با کلی اصرار منو راضی کردن که دوباره ادامه بدم و در کنارش کارای دیگه هم انجام میدم و حالا یواش یواش زندگیم داره نسبت به قبل بهتر میشه البته تا رسیدن به یه زندگی خوب و عالی هنوز خیلی راه دارم که باید برم که به یاری حق میدونم و باور دارم که همه چیز درست میشه و باور دارم که خدا همیشه هوامو داره و یه لحظه منو تنها نمیزاره.خیلی دلم میخواد از محصولات استاد خریداری کنم اما فعلا برام مقدور نیست و از خدا میخوام که کمکم کنه بتونم یروز اینکارو انجام بدم.برای همگی شما آرزوی سلامتی و آرامش و ثروت فراوان میکنم.
نرگس مهربانم سلام
خیلی خوشحالم که وارد این مسیر شده اید همان طور که در کتاب اثر مرکب نوشته دارن هاردی اومده ، همه ی ما انسانها فقط با تکرار کردن که می تونیم پیشرفت کنیم ، دارن هاردی گفته : تو از همه قوی تری ، چون آموزه های خودتون را تکرار می کنی حتی از کسانی که در این زمینه استعداد ذاتی دارند
تمرین ها اوایل خیلی کند و آهسته جلو می روند به طوری که شخص میگه: من این همه دارم تمرین می کنم چرا نتیجه کمی می گیرم. شاید اوایل در ازای 100 درصد تکرار و تمرین فقط 10 درصد جواب بگیری اینجاست که انسانها پا پس میکشند و تکرار را کنار می گذارند و ناامید میشوند ولی کسی پیروز است که به تمرین ها ادامه دهد بعد از حدود 1 سال نتایج بیشتر می شود و بعد از 2 سال به حالت تصاعدی می رسه. چرا؟ چون شما تغییر کردید شما انسان گذشته نیستید شعور شما ، شخصیت شما همه ی این ها به خاطر تمرین و تکرار دستخوش تغییر شد و به فرکانس ثابت رسیده اید.
این را بدانید از لحظه ای که به دنیا آمده اید خداوند برای شما پول، سلامتی ، ثروت، آرامش را مقدر کرده است این نعمت ها در سرنوشت شما ثبت شده است فقط باید باور کنید.
در پناه خداوند باشید
روزسوم اززیباترین سفرزندگیم
خدایاشکرت که امروزم روبااین فایل فوق العاده شروع کردم وازهمین اول صبح اتفاقات فوق العاده شروع شد
حالاکه فکرمیکنم میبینم هرجاموفق بودم ازتوکل به خدابوده وهرناخواسته ای درزندگیم زمانی بوده که ترس وجودم راگرفته وازخداوندفاصله گرفتم وایمانم کم رنگ شده
این جنس ازایمان به انسان توان هرکاری رومیده وقتی باهمه ی وجودپشتت به تنهاقدرت بینهایت جهان گرمه چنان اعتمادبه نفسی بدست میاری که توانایی انجام هرکاری رادرخودت میبینی
این قدرت احساس لیاقت روکه یکی ازضعف های منه درمن زیادمیکنه
ازاین فایل یادگرفتم تسلیم خداوندباشم وبدون ترس حرکت کنم
حرکت کنم ودائم به خودم یاداوری کنم خداکنارمنه خدامراقب منه خدامنوحمایت وهدایت میکنه
وهرروزروی ایمانم کارکنم وهمیشه حواسم به احساس خوبم باشه
الان که این فایل روگوش دادم سرشار ازعشق وایمان به خداهستم
من عاشق این حسم
عاشق این ایمانم
این راه روادامه میدم ومهربان خدایم هدایتم میکند
با سلام به همه ی دوستان عزیز
امروز روز سوم سفرم هست . در واقع باید روز چهارم میبود ولی در دو روز اول دیدم به موقعش حس مناسب نوشتن میاد و این اتفاق این دفعه با تاخیر افتاد . دیشب یهویی زود خوابم برد و امروز درک جدیدی پیدا نکردم . مدتی پیش سایت رو باز کردم تا رد پای روز سوم رو بذارم ولی حسی گفت سرچ کن فلسفه ی عید قربان ببین نظراتی که جزء حرفهای عامه هست چیه . راستش من خیلی اطلاعات دینی نداشتم و همیشه یه حسی بهم میگفت یه جای کار غلطه ولی نمیدونستم مشکل کجاس تا اینکه با استاد آشنا شدم و برام واضح شد با کجای حرفهاشون مشکل دارم چرا حسی بدی دارم به باورهای عامه …
توضیح استاد خیلی زیبا بود از عید قربان .وقتی همه چیز انرژی حرفهای آدمها هم انرژی منتقل میکنه و انرژی حرفهای استاد تا حالا خوب بوده . ولی در مورد سرچی که تو نت انجام دادم ، از حرفهای بی ربطش که بگذره در مورد اصل فلسفه همه جا نوشته شده بود به معنی قربانی کردن نفس انسانی و خواسته های نفس و شهوانی هست!!! شاید برداشت بقیه دوستان جور دیگه ای باشه ولی نمیدونم چرا به نظر من بی ربط اومد ! آخه مگه زنده موندن یا دوست داشتن فرزند خواسته ی نفسانی هم ؟!جالب بود هیچ جا ندیدم نوشته باشن ابراهیم تسلیم فرمان خدا بود فقط نوشتن یعنی خواسته های نفس تون رو قربانی کنید .
درس امروز من این بود اولا چیزی که بهم حس بدی میده رو نخونم ،نبینم ، دنبالش نرم . در واقع باز هم یاد گرفتم حس بزرگ ترین و بهترین قطب نمای من هست و بهم مسیر درست و غلط رو نشون میده …
دوما اگر میخوام متفاوت باشم باید متفاوت عمل کنم پس هیچ حرفی رو بدون تحقیقات خودم و بررسی شخص خودم نپذیرم و مثل عموم مردم نباشم
سوما امشب دیدم ترس با آدما چیکار میکنه . به زبون خدا پرست ولی از آدما میترسیم که بلایی سرمون نیارن ، میترسیم از دست بدیم ، میترسیم… میترسیم…میترسیم … چون خدا رو قدرت مطلق نمیدونیم
انتخاب میکنم که این مسیر رو آگاهانه ادامه بدم تا یک خدا پرست واقعی بشم
شاد ،پیروز، سر بلند باشید
روز سوم از سفر
فایل توحید عملی ابراهیم
نکات و قوانین و آگاهایی هایی رو که متوجه شدم رو بازگو میکنم.
اول از همه، به محض شروع شدن فایل، اون منظره فوق العاده و صدای جیرجیرک (البته گمان کنم جیرجیرک بود) خیلی توجه منو به خودش جلب کرد و حالمو خوب کرد. حتی قبل از شروع صحبتای استاد، یه انرژی خوبی از این فایل گرفتم.
استاد در این فایل در نهایت آرامش دستاشون رو روی هم قرار داده بودن و با عشق و علاقه از حضرت ابراهیم صحبت میکردن… دقیقا مثل کسی که داره از معشوقش صحبت میکنه!
اون حجم از عشق و علاقه رو در صحبتای استاد کاملا مشخص بود.
استاد قصد داشتن به مناسبت عید قربان در این فایل از حضرت ابراهیم و کارای بزرگی که کردن صحبت کنن. اما لابلای حرفاشون چندتا باور درست حسابی (برای من و باورم) قاپیدم … !
استاد در مورد نگاه آدما به فرزند صحبت کردن و گفتن که کاملا طبیعیه که ما نسبت به فرزندانمون عشق و علاقه داشته باشیم و به خاطرشون خیلی کارا انجام بدیم اما نباید اونا رو هدف اصلی زندگی مون قرار بدیم…. تا جایی که هدف ما از زندگی کردن، این باشه که بچه هامون سر و سامون بگیرن و خودمون و اهدافمون رو از زندگی کلا فراموش کنیم!
این ترش و شجاعت و جسارت آدماست که تعیین میکنه الان کجا باشن و در چه مرحله ای باشن. بهتره بگم این میزان ایمان راستین اوناست که تعیین میکنه تو زندگی تا چه حد شجاعت به خرج میدن!
کسی که ایمان واقعی و راستین به پروروگارش داشته باشه همیشه تسلیمه و خودشو در آغوش خداوند رها میکنه که اونو به راه درست (البته به سمت اهدافی که خودش برای خودش تعیین کرده) هدایت کنه.
چنین شخصی نگران آینده نیست چون پشتش گرمه و امید داره که خدا اونو هدایت میکنه به مسیری که اونو به اهدافش میرسونه!
در اخر فایل استاد بیان کردن خداوند در آیاتی از قران که اسم حضرت ابراهیم رو آورده، خیلی خوب و با محبت در موردش گفته … دراقع رفیق خدا بوده ..
همون لحظه یه چیزی تو ذهنم روشن شد!
مگه همه ما بنده خدا نیستیم؟!
مگه روح خوده خدا در وجود ما نیست؟!
مگه ما قطره ای از دریا نیستیم؟
مگه ماهیت ما با خدا یکی نیست؟
مگه ما پاره ای از خودش نیستیم؟!
پس به خودش وابسته ایم و هر چی نیاز داشته باشیم باااااید فقط از خودش بخوایم ولاغیر!
فرض کنید شما کارمند یه اداره بزرگ هستین که حسابی از هر لحاظ هوای کارمنداش رو داره … کارمند یعنی عضوی از اون اداره… شما هر جا میرید خودتون رو به عنوان کارمند اون اداره معرفی میکنید چون وابسته به اونید.
مساعدت بخواید به خودش میگید، کمک بخواید به خودش میگید، حمایت بخواید به خودش میگید و هر جا برید، پشت تون به اون گرمه! از طرف اون اداره کارتون رو انجام میدید.
البته که قبلا هم گفتم هیچ مثالی رو نمیشه در مورد رابطه خدا با بنده هاش زد چون در هر صورت اونو کوچیک فرض کردیم اما مثال زدم که بیشتر جا بیفته…
مایی که بنده ی خدا هستیم و خلیفه او بر روی زمین هستیم، یعنی به نمایندگی از اون روی زمین هستیم… نماینده یعنی چی؟ یعنی به عنوان عضوی کوچک از یک دستگاه بزرگ داره فعالیت میکنه و کاملا وابسته به اون دستگاه بزرگه… اون دستگاه بالاتر وظیفه داره نمایندش رو از هر لحاظ ساپورت کنه. وظیفه اونه که حامی نمایندش باشه …
به نظرتون چه طور ممکنه بنده ی مخلص و محبوب و مومن خدا باشیم و خدا ما رو تنها بذاره؟!
دوست من صاحب همه چیه ….
صاحب قدرته …
صاحب ثروت …
صاحب زیبایی و ارامش و خوشبختیه
انصافا افتخار نمیکنی به داشتن چنین خدای عظیمی؟
خدا پادشاه و ارباب توعه … صاحب توعه … از طرف دیکه، رفیق توعه… هم صحبت و هم کلام توعه … وکیل توعه…بهترین وکیل!
چنین خدایی که هم پادشاهه و هم رفیق و هم وکیل و … قابل ستایش نیست؟
چه طور به داشتن چنین خدایی افتخار نکنیم و ازش نخوایم؟
چی میخوای؟ هرجی میخوای بهت میده…
کی بهت میده؟ وقتی بهش ایمان داشته باشی و بتور داشته باشی که میدهد.
نه با زبان و کلام! با احساس لحظه به لحظت و باور قلبیت! چه حسی داری؟ چه احساسی رو تجربه میکنی؟
اگه احساست رو خوب نگه داری یعنی ایمان داری و اگه احساس اضطراب ترس نگرانی و نا امیدی داشته باشی بدون که خودتو از مسیر و مدار خالقت دور کردی.
مراقب حال لحظه به لحظت باش دوست من … چون این حال لحظه به لحظته که آیندتو میسازه.
آرزو میکنم به مدار الهی نزدیک تر و نزدیک تر بشید.
سلام همسفر عزیز
ممنونم از سفرنامه زیبایت، مثال های خیلی ملموس و قابل درکی در مورد رابطه مون با خدا نوشتید.
ممنونم که وقت گذاشتید و چنین دیدگاه زیبایی رو با ما به اشتراک گذاشتید.
برایت بهترینها را آرزومندم