«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش - صفحه 19

2070 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ایمان نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 3848 روز

    سلام به همگی.

    سومین روز سفر

    خدایا ما رو به راه راست، راه کسانی که به اونها نعمت داده ای هدایت کن.

    چقدر خوبه که بتونیم تسلیم باشیم و بدونیم که الخیر و فی ما وقع.

    هین توکل کن، ملرزان پا و دست، رزق تو، بر تو، ز تو، عاشق تر است.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      مرضیه پری پور گفته:
      مدت عضویت: 2749 روز

      سلام دوست خوبم

      ????????

      «هین توکل کن، ملرزان پا و دست، رزق تو، بر تو، ز تو، عاشق تر است.»

      ????????

      اینو باید هزار بار با خودم تکرار کنم، چقدر به دلم نشست.

      مرسییییییی دوست عزیز

      برایت بهترین‌ها را آرزومندم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    مهرداد ضیایی گفته:
    مدت عضویت: 3560 روز

    درودخداوندبراستادوهمسفران نازنینم.

    فایل هایی که استاددرآنهاراجع به یکتاپرستی وتسلیم شدن دربرابرحق صحبت میکنند واقعابه من امیدوآرامش میده .من وهمسرم این فایل زیباروگوش کردیم وبسیارلذت بردیم ولبریزازآرامش شدیم اعتراف میکنم که هنوزخیلی مانده که به توحیدعملی برسم وهنوزخیلی چیزهانگرانم میکنن ولی امیدوارم که درپایان این سفرخیلی ازترسهام برطرف بشه ودرمسیرابراهیم خلیل الله قدم بگذارم وزندگیم رواونجوری که میخوام بسازم.

    من حضرت ابراهیم روخیلی دوست دارم بخاطر شجاعتش که ناشی ازتسلیم بودنش دربرابرخداوندبود ویکه وتنها بتهارومیشکنه وحتی یک لحظه به سرنوشتش بعدازاون کارفکرنمیکنه چون دستورخدارواجرامیکنه وهیچ باکی ازعواقبش نداره و مطمئن بوددراغوش خداست وهراتفاقی بیفته خیراودران نهفته است وچقدراین بینش وایمان زیباوپرقدرته وانسان رو دربرابرمشکلات ومسایل زندگی رویین تن ومستحکم میکنه.

    ازخدامیخوام که همه ماروبه مسیرابراهیم هدایت کنه.

    ممنون ازهمه شما.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    محمد عسکری گفته:
    مدت عضویت: 3005 روز

    سلام به استاد خوبم و تمام دوستای گلم

    واقعا اعلان دارم درک میکنم که ما هستیم که خالق شرایط زنده گی مون هستیم ،هیچ شرایط بیرونی در زنده گی مون کوچکترین تاثیر نداره،خداوند رو سپاسگذارم که برای قانون بدون تغییری که ،ما هسیتم که خالق شرایط خودمونیم .این سومین روز اشتراک در این سفر هست و واقعاهر روز این سفر برام اعجاز انگیز هست،پس میخواهم از اعجاز امروز بگم. من قبلا با کسی وارد رابطه عاطفی شده بودام ،وابسته اش شدام ،رابطه کاملا از بین رفت . این مدتی که تعهد دادم برای ادامه دادن این مسیر خیر و برکت و رها شدام ،قلب پر از ارامش شد، توحیدی تر شدام،احساس امخیلی خیلی خوب هست.امروز توی یه صنفی بودام که اون فرد هم توی اون صنف بود بعداش شرایطی پیش اومد که ما باهم دیگه صحبت کردیم کلی با همدیگه شوخی کردیم همون موقع به خودام گفتم و قلبم به من گفت که خداوند همه چیز میشه همه گان رو، و گفتم که وقتی واقعا انسان توحیدی میشه چقدر راحت همه چیز براش رقم میخوره ،همه اتفاقات خوب خود به خودی رخ میده،و وقتی توی مدار هستیم اتفاقات خوب به صورت طبیعی رخ میده ،این اون چیزی هست که من دارم باهاش زنده گی میکنم،اتفاق جالب دیگه که رخ داد این بود که من امروز یه مصاحبه انلاین تحصیلی داشتم واین مصاحبه فوق العاده بو و من به سمت جوابات خوب و در هدایت شدام. شکرت برای خدای هدایت گری که منو هدایت میکنه .خدایا لز صمیم قلب ام سپاسگذارم.

    خودمو و همه دوستای خوب وگلم واستاد گلم وبی نظیرم رو دلی دوست دارم

    سپاسگذارم خدایا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    ناشناس گفته:
    مدت عضویت: 0 روز

    به نام الله یکتا خالق جهان هستی

    سلام

    روز سوم سفر

    ویژگی بارزی که حضرت ابراهیم را از سایر انبیا متمایز می کند و او را شایسته لقب خلیل الله می کند تسلیم بودن در برابر امر رب است.

    چقدر یک انسان میتواند تسلیم امر خدای خودش باشد،چقدر یک انسان میتواند عاشق خدای خودش باشد و به او اعتماد داشته باشد که هر امری را بدون چون و چرا از او اجرا کند.

    من یک مادرم و میفهمم عشق به فرزند تا چه حد در جان آدم رخنه می کند به حدی که طاقت دیدن اشک فرزند خود را نداری چگونه یک انسان میتواند دلش را آنقدر مملو از عشق خدا کند که عشق به هیچ چیزی نتواند مانعی بین او و خدا شود.

    چگونه یک انسان میتواند به این حد از عشق به خدای خودش برسد و تا این حد تسلیم خدای خودش باشد که هر بار از دل امتحانات سخت و دشوار سربلند بیرون آید و هر بار به خدا نزدیکتر شود. افتادن در آتش نمرود به جرم یکتاپرستی،رها کردن زن و فرزند خود در بیابان بی آب و علف آنهم فرزندی که بعد از آن همه سال به او عطا شده بود یا امتحان ذبح فرزندش

    که سخت ترین امتحان بود چون آدمی که حاضراست جان خود را فدای فرزندش کند

    چگونه می‌تواند با دست خودش آن را قربانی کند، هر بار که به چشمان پسرم نگاه می کنم این سوال را با خود تکرار می کنم.

    تا به این حد تسلیم بودن حضرت ابراهیم در برابر امر خدا من را سخت شگفت زده می‌کند

    وبه فکر وا می دارد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    مریم خلیفه لو گفته:
    مدت عضویت: 2379 روز

    سلام و درود خدمت همه شما عزیزان

    بقدری کامل و روشن در مورد خداوند و توحید توضیح میدهید که دیدم هر روز روشن و روشنتر میشود ،تلاش میکنن حتی اتفاقات بد رو هم جوری برای خودم نمایش بدم که به نفعم باشه ،استاد ممنونم از شما و از خانم شایسته ی دوست داشتنی

    از وقتی تمام زندگیم را به خدا سپردم آرامش دارم ،از دیر آمدن همسر و پسرم نگران نمیشوم چون آنها رو هم بخدا سپردم و اطمینان دارم که خدا محافظشان است

    دخترم را از نیمه راه تنها به مدرسه میفرستم در صورتیکه قبلا اینکار رو نمیکردم و ذهنم دائما مرا از اینکار نگران میکرد

    نگران پول خرج کردن نیستم و خیلی راحتتر میتوانم اینکار رو انجام دهم

    و هر قدر توحیدی تر شوم زندگیم آرامش بیشتری میگیرد

    خدایا سپاسگزار تو هستم که مرا در این مسیر یاری میکنی

    به امید فرداهای بهتر برای همه ی شما?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    محمد عسکری گفته:
    مدت عضویت: 3005 روز

    سلام به استاد خوبم و دوستان گلم:

    خدا را صد هزار مرتبه سپاسگذارم که به من این فرصت رو داد که اتفاقات اعجاز انگیز این جلسه از سفر رو هم برای خودام بنویسم هم برای دوستای خوب ام حالا از اتفاقات بگم؛

    از گلم صبح دوستان یک طور دیگه با یه عشق دیگه با من رفتار میکنن وقتی که سلام میدام من توی بغل میگرن با من رو بوسی میکند . روابط ام هزار برابر بهتر شده اصلا اعلان با افرادی نشست برخواست میکنم که خیلی موفق و ادم های واقعا خوبی هستن،مثلا اش امروز تو یه جای بودام یه ادمی میشناختم که خیلی موفق بود ،البته یک دختر خانمی بود،قلبم به من گفت که برو باهاش صحبت بکن تو چیزی از اون کم نداری و تو لایق بهترین ها هستی،رفتم باهاش سلام علیکی کردام کلی با من گرم گرفت واقعا چقدر اسون بود و چقدر این اتفاقاتی که برای من میفته چه قدر توحیدی هست،یه اتفاق دیگه هم یکی منو میشناخت به من گفت بیا دفترام میخواهم یک داستانی از تو بنویسم و از موفقیت هات، همین طور اتفاقات دیگه یی هم هست مثلا من از یک موضوعی (پروجه یی یا…….)خبر ندارم چشم توی صحفات اجتماعی میخوره یا دوستی به من میگه،که این ها همه خداوند هست

    خدایا بینهایت پساسگذارم

    همه تون رو دوست دارم در پناه الله شاد ثروتمند سعادت مند و یکتا پرست باشیم

    ردپام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    محمد عسکری گفته:
    مدت عضویت: 3005 روز

    سلام به استاد خوبم و دوستان گلم:

    خدا را صد هزار مرتبه سپاسگذارم که به من این فرصت رو داد که اتفاقات اعجاز انگیز این جلسه از سفر رو هم برای خودام بنویسم هم برای دوستای خوب ام حالا از اتفاقات بگم؛

    از گلم صبح دوستان یک طور دیگه با یه عشق دیگه با من رفتار میکنن وقتی که سلام میدام من توی بغل میگرن با من رو بوسی میکند . روابط ام هزار برابر بهتر شده اصلا اعلان با افرادی نشست برخواست میکنم که خیلی موفق و ادم های واقعا خوبی هستن،مثلا اش امروز تو یه جای بودام یه ادمی میشناختم که خیلی موفق بود ،البته یک دختر خانمی بود،قلبم به من گفت که برو باهاش صحبت بکن تو چیزی از اون کم نداری و تو لایق بهترین ها هستی،رفتم باهاش سلام علیکی کردام کلی با من گرم گرفت واقعا چقدر اسون بود و چقدر این اتفاقاتی که برای من میفته چه قدر توحیدی هست،یه اتفاق دیگه هم یکی منو میشناخت به من گفت بیا دفترام میخواهم یک داستانی از تو بنویسم و از موفقیت هات، همین طور اتفاقات دیگه یی هم هست مثلا من از یک موضوعی (پروجه یی یا…….)خبر ندارم چشم توی صحفات اجتماعی میخوره یا دوستی به من میگه،که این ها همه خداوند هست

    خدایا بینهایت پساسگذارم

    همه تون رو دوست دارم در پناه الله شاد ثروتمند سعادت مند و یکتا پرست باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    مریم رضوی گفته:
    مدت عضویت: 3513 روز

    سلام استاد عزیزم

    تسلیم بودن ….

    یعنی اجازه دادن به خداوند که پاسخ دهد..

    یعنی چی؟یعنی زمانی تسلیمی که با آرامشت،اطمینان قلبیت،و توکل کردنت از سر راه خودت میری کنار و به خداوند اجازه میدی که به خواسته هات پاسخ بده.

    شاید در کلام این موضوع تسلیم بودن خیلی ساده باشه ولی وقتی حتی ما به یک تضاد کوچیک بر می خوریم کلی روی ذهنمون حساب میکنیم و نمی تونیم حتی لحظه ای توکل کنیم و خودمون رو بسپریم دست این نیروی برتر‌.

    چنان نجواها ما رو در برمیگیره و با منطقِ قوی برامون تصویر سازی میکنه که فکر میکنیم همه چیز تموم شده.

    و واقعا بنظرم و به قول استاد حتی اگه ما نزدیک به نقطه تسلیم بشیم هم کار بزرگی کردیم.

    فک میکنم کسی که تسلیمه تقریبا به حد علای توحید رسیده که بی برو برگشت برای امر پروردگارش سَرِ تسلیم فرود اورده و ایمان داره که خداوند محکم پشتشه و دلش گرمه.

    گاهی هم تسلیم شدنمون شاید بهای سنگینی برامون داشته باشه و یادمون میره که وقتی به تضاد بر میخوریم فقط تلاش کنیم که تسلیم باشیم و اون تضاد وقتی همه چیز مون رو گرفت و چیزی برای از دست دادن نداشتیم انوقته که دستمون رو میبریم بالا و میگیم تسلیمم

    چقدر اگاهی قشنگی تو اپدیت راونشناسی ۱ بهمون دادی استاد

    وقتی کسی خیلی اوضاعش خوب میشه و یه تضاد براش پیش میاد و سقوط میکنه …دلیلش اینه که یادش میره تسلیم باشه ..نمی تونه احساسش رو خوب کنه …و احساس خوب یعنی تسلیم بودن

    و خوده تسلیم بودن یعنی همون ارامش قلبی و اینکه خداوند کنارمه و هر اتفاقی بیافته به نفعمه..

    و وقتی خوب سقوط کرد تازه یادش می افته که خیلی روی عقل خودش حساب کرد و خواست که همه چیزو با حساب کتاب ذهنش و غرق در احساس نگرانی و ترس شد

    واقعا چی میشد اگه تمام برنامه ریزی زندگیمون رو میدادیم دست خدا و یکم از منیت هامون کم میکردیم..

    تمام حرفم روی خودمه..

    این همه سال روی ذهنم حساب کردم روی عقلم…عقلی که تجربه دنیای مادیه و ما رو ناتوان کرد و دور کرد از دیدن توانایی که خداوند بهمون داده..

    ذهنی که جایگاه شیطانه و در هر لحظه ما رو از کمبود …نبودن…نداشتن…مورد توجه نبودن…برتری نداشتن و هزاران هزار نجوای باطل می ترسونه و باعث عجله و شتابمون میشه که این عجله پر از حس بد و اضطرابه و قطعا احساس بد ما=اتفاقاته بده

    تسلیم بودن…

    چقدر عاشق تسلیم بودنم…

    خیلی باید ظرفم بزرگ بشه که بتونم تسلیم باشم.

    وقتی هر احساس خوبی داری…امید داری،توکل داری،از نتیجه نمی ترسی و آینده رو ندید روشن میبینی …یعنی نزدیک شدی به نقطه تسلیم.

    خدایا کمکمون کن که بتونیم بیشتر روی فرمانروایی تو و قدرت بی انتهای تو حساب کنیم و بهمون بینایی بده که نقص های عقلمون رو ببینیم و انقدر بهش بها ندیم.

    ما بدون تو نمی تونیم…بلد نیستیم…

    گم میشیم…

    دستمون رو محکم بگیر و بغلمون کن…

    گاهی وقتا وقتی عمیق تر به بودنت فکر میکنم انقدر بی خیاله عالمم که فقط تویی و تو ..

    انقدر احساس قدرت میکنم که حس میکنم دنیا تو مشتمه..

    خدا جونم مرسی …

    ???????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 62 رای:
    • -
      محمد فتحی گفته:
      مدت عضویت: 3829 روز

      مریم جان!

      اونجای فایل که خدا از طریق زبان، قلب و نگاه استاد عزیز ( دستی از دستان بی نهایتش ) بهمون یادآوری میکنه، از؟!

      “ابراهیم دوست و رفیق شفیقش ”

      وقتی که ابراهیم “هدفش ” را فهمید و فقط نگاهش شد اون، یاد قایل “دانایی مهم نیست ” افتادم، اونجا که آهویی وقتی غذا (هدفش را ) فقط میبینه و از اون همه مانع عبور میکنه و از دید ما انسان ها!!! مگه داریم!

      آره داریم

      آره میشه

      وقتی با تمام وجود مقدس و ارزشمندت “هدفت ” را میبینی و هر چیز غیر مربوط به این هدف والا را نادیده میگیری.

      اونجا که ابراهیم خلیل الله، وقتی که خدا را به همون میزان درکش کرد، تسلیم امر و مطیع او شد.

      اونجا که ” گاندی ..

      ایمان میخواد

      ایمان”

      امیدوارم که همیشه توی مسیری باشیم که ایمانمون را قوی تر کنیم.

      و شادتر باشیم

      َشادتر زندگی کنیم و کمک کنیم که دنیا را فقط با همین شاد بودنمون گسترش بدیم.

      خدایا شکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      امید رضا گفته:
      مدت عضویت: 2235 روز

      سلام دوست خوبم

      چقدر فوقالعاده بود واقعا لذت بردم تک تک کلماتش رو باید با طلا قاب گرفت زد رو دیوار و هر روز مرورش کرد. خدایااشکرت اینم هدایت خدا برام در این لحظه بود خدایااشکرت.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    سيدحسين كسایی گفته:
    مدت عضویت: 3024 روز

    با سلام

    روز سوم سفر من

    از این فایل اعتماد به رب رو به یاد آوردم. یادم اومد که جایی که بهش اعتماد کردم خیلی عالی بهم پاسخ داد و مشکلم رو حل کرد. یک مثال خیلی ساده دارم درمورد یک مشکلی که با توکل برخدا به بهترین نحو حل شد بدون زحمت درمورد نصب ویندوز اورجینال و البته یک مشکل نبود چندین مشکل : یک ویندوز اورجینال خریده بودم که نصب کنم روی لپتاپ اپل که سیستمش کمی فرق داره با لپتاپ های دیگه و خیلی ذوق هم داشتم همه چیز داشت خوب پیش می رفت اما مشکل خوردم و اون این بود که ویندوز می گفت لایسنس قبلا استفاده شده ، کمی بهم ریختم و گفتم این همه پول دادم لایسنس اورجینال خریدم بعد الان اینطوری شده . به شرکتی که ازش خریده بودم به سرعت درخواست مرجوعی دادم و عجله کردم . خیلی ذهنم رو درگیر کرده بود و نجواها اومده بودن و می گفتن که چرا این اتفاق باید برای من بیوفته و… اما سریع جلوشون رو گرفتم و گفتم ولش کن اهمیتی نداره فوقش اینه که یکی دیگه می خرم مشکلی نیست اصلا حتی می سپرم به خود خدا و رهاش می کنم خودش همینو برام اوکی می کنه. بعد از نهایتا 1 هفته دوباره رفتم سراغش و سعی کردم دوباره نصب کنم و دوباره لایسنس رو وارد کنم ، با یه ترتیب خاصی بهم گفته می شد که چیکار کن منتها نمی دونستم اصلا جواب می ده یا نه هیچ اطمینانی نداشتم چون تجربه هم داشتم تو این زمینه خیلی با منطقم جور درنمیومد که این کارهایی که دارم انجام می دم یعنی نصب چندین باره ویندوز جواب می ده. خلاصه من به همون طریق قبل ویندوز رو دوباره نصب کردم و لایسنس رو بار دیگه وارد کرد و در کمال ناباوری پیغام داد که با لایسنس معتبره و خیلییی احساس خوبی بهم داد ، خیلی دقیق نمی دونم چطور شد که درست شد دلیلش مهم نیست. بعد پیش رفتم و تو پروسه نصب های بعدی (چون نسخه ویندوز طور خاصی بود باید نصب های اضافه ای انجام می شد ) باز هم به مشکل خوردم و بعد از اون باز هم مشکل دیگه اما این دفعه چون یادگرفته بودم که گیر ندم و بذارم خودش هدایت کنه به عالی ترین نحو و اصلا نفهمیدم چطوری ولی همه چی برام اوکی شد و به خواسته م رسیدم.

    این داستان برای من خیلی آموزنده بود از ساده ترین اتفاقات زندگی یاد می گیرم که جهان و خدا چگونه عمل می کنه و این که می گن به خدا اعتماد کن یعنی چی ابراهیم چطوری اعتماد کرد به خدا و اون مشکلی که خیلی بزرگتر از این حرفا بود چطور به بهترین شکل ممکن بدون اینکه اصلا خودش بخواد درگیرش بشه رو براش حل می کنه. سپاس گذار خداوندم به خاطر این همه نشانه ی هدایتش و سپاس گذارم به خاطر این همه آگاهی که از طریق استاد عزیز در اختیار ما قرار می دهد.

    با تشکر از دوستان عزیز که این پیام رو می خونند برای همه آرزوی هدایت به بهترین ها رو دارم :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3829 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    20 بهمن 1397

    ردپای روز سوم سفرم

    میشه مرور سفرنامه را اینجور نگاه کرد.

    روز اول و دوم مربوط به مهم ترین سنگ بنای زندگی، ” توحید و عزت نفس ”

    حالا که میدونی این دو چقدرر مهمن یعنی مهم ترینن.

    سنگ بنای بعدی، “هدف داشتن”. هدف. هدفی که هم راستای علاقه ات باشه، حالا محکم تر حرکت کن.

    هدفت و یا اهدافت را شناختی رسالتت، همونی که به خاطرش پا به این دنیای زیبا و خارق العاده گذاشتی.

    خب حالا بهم بگو چه بهایی را حاضری برای هدفت پرداخت کنی آیا “ارزش ” هدفت و “ارزش ” بهایی که میپردازی یکیه (=) ؟! ابراهیم خلیل الله فرزندش را قربانی کرد.

    تو میتونی ؟ تو چی را قربانی میکنی؟

    مثل هابیل با ارزش ترین داراییت را، یا میری مثل قابیل بی ارزش ترین چیزت را قربانی میکنی.

    برای من “وقتم”. با ارزش ترین چیز برای من وقتمه، “من” تمام روزم را مشغول سرمایه گذاری روی خودمم.

    خانم شایسته عزیز، بی جهت نبوده که به این فایل بعد از توحید و عزت نفس هدایت شدید، در واقع هدایت شدیم.

    این جمله ها دقیقا وقتی بهم گفته شد که همین چند دقیقه پیش توی حیاط زیبای خانه غرق در تماشای بارش باران رحمت الهی بودم .. و سر شار از احساس خوب ..

    احساس میکنم خیلی ظرف وجودیم بزرگ و بزرگ تر شده.

    احساس بیشتری میکنم که در همه لحظات همراه منه. بهترین دوستم را میگم که اولین و مهم ترین رابطه ام هست.

    به خوبی درک کردم که وقتی این رابطه رابطه ی من با منبع عالی تر باشه نتیجه های شگفت انگیزتری خواهد داشت، منجر به عشقی خالصانه تر نسبت به همه موجودات میشه.

    تمام روابطت با تمام موجودات چه زنده و چه غیر زنده به طرز به شدتتت فوق العاده ایییی عالی میشه عالی.

    همه دوسِت دارن، همه یک نگاه ویژه ی دیگه بهت میکنن، نسبت به همه احساس دل پذیرتر و خوب تری داری، به هر چیزی که دورته طبیعت، انگار درخت ها دارن باهات حرف میزنن پرنده ها دارن باهات حرف میزنن آدم ها، آدم ها دارن باهات حرف میزنن.

    کی داره باهات حرف میزنه؟؟؟ همونی که همیشه صداش میکنی … خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

    همه

    چیز

    اوست، هر چی، همه چی، هر چی که پیداست و نهان است

    اوست .

    اوست خالق تمام زیبای های جهان فروانی ها، ثروت ها

    اوست تنها منبع ثروت، سلامتی ، خوشبختنی و آرامش تو ..

    پس حرکت کن با اراده تر و اشتیاق سوزان تر.

    دوست دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 90 رای: