«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش - صفحه 21
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/07/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-09-12 09:33:282024-06-08 22:16:13«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندششاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام
ساعت 22:12دقیقه شب سومین برگ سفرنامه من
روز خیلی فوق العاده ای بود بلند که شدم سری افکار منفی به دنبالم اومدن ولی سریعا دور کردم از خودم و لبخند گرچن مصنوعی میزدم همه وقتی داخل رینگ هم هستم میگن چرا میخندی کلا اینطوری هستم بگذریم بعد فایل سومین روز سفرنامه رو شنیدم خیلی حالم خوب بود به همه چیز با دید خوب نگاه میکردم همه رو بخشیدم حرف دیگران مهم نبود هی زمزمه های منفی توی ذهنم بود ولی کنترلشون میکردم و در موردشون صحبت نمیکردم در کل فقط سکوت کردم بعد رفتم بیرون پیش دوستم یهویی دلم خواست به یکی از دوستای تاجرم زنگ بزنم زنگ زدم برنداشت به مهندس زنگ زدم و باهاش صحبت کنم این روزا چون به کار املاک علاقه ی فجیحی دارم چسبیدم به اون خلاصه خیلی عالی بود و بعد از صحبتم مشتریم شد گفت اگر خونه ای با ایت داشتی بگو میخوام بخرم
قبل حرکتم گفته بودم خدایا تو همین روزا قبل نوروز یه 2-3میلیون مول لازم دارم برام بفرست و این مشتری اومد فقط مونده براش خونه پیدا کنم خلاصه رسیدم پیش دوستم نعمت چند تا پیشنهاد کاری داشتم نمیدونم کدوم رو انتخاب کنم املاک شغلیه که واقعا میخوامش
خلاصه دو دل بودم رفتم خونه با همسرم رفتیم بیرون جنگل ناهار خوردیم وقت گزراندیم خندیدیم حرف زدیم و لذت بردیم عالی بود از بس خندیدیم دل درد گرفتیم از با خدا بودن لذت میبردم یه آرامش عجیبیه نمیدونم چی بگم وقتی یه نفس عمیق میکشی و میگی خدایا میدانم که میتونی میدونم ک موفقم میکنی میدونم میدونم که لایق بدست آورد پول و ثروت و مهربانی هستم
و بدن نگران شدن اوقات خوبی رو با دوستان سپری کردم خلاصه اومدیم داخل شهر موقعیت های داخل شهر رو دیدم کارهامو ادامه دادم یه مشتری دیگه پیدا کردم وقتی رفتم پیش پسر عموم گفت فروشیه یکاریش بکن و پورسانتتو بگیر خیلی عاشق این حرکات خدام همیشه از جلوم یک معجزه ای رو نسون میده اصن خیلی خوشحالم که دارم اینطوری جلو میرم روز عالی ای بود پر از اتفاقات ریز و خوشحال کننده خدایا عاشقتم ?
سلام خدمت استاد عزیز و همسر مهربانشون که این فایلهای زیبا رو اماده میکنن الان این فایل رو دیدم واقعاً عااااالی بود و حس خیییلی خوبی رو بهم داد اینکه همه چیز رو به خداوند بسپارم و توکلم به حداوند باشه که همه چی به نحو احسن انجام میشه و نباید اینقد نگران همه چی باشم باز هم سپاااااس فراوان از شما استاد عزیز
دوستان گلم سلام
اینقدر حسم در هم و عجیبه که نمیدونم نوشتم کار درستیه الان یانه؟؟
امروز فایل اعتماد به نفس ۴و فایل مربوط به حضرت ابراهیم رو باهم گوش کردم،هردو بنظر من موحد بودن و نتایجشو نشون میداد،انگار از درون دلم برای خدا تنگ شد،خدایی که برام جدیده،اون خدایی که پشت سر ابراهیم بود ،شونه به شونه ابراهیم بود و جلوتر از ابراهیم رفته بود و تموم کاراشو برایش درست کرده بود،من از ته دل میخوام راه تسلیم بودن و واقعا به خدا اطمینان داشتنو بم نشون بده،گاهی کاری رو میسپارم بهش اما دوباره با کوچکترین پیشامدی اطمینانمو از دست میدم و پس میگیرم و خودم خدایی میکنم.
حال عجیبی دارم دلم میخواد معبودمو بغل کنم به خاطر این همه سال دور بودنم ازش گریه کنم….
سلام و عرض ادب و احترام خدمت تمام دوستان و استاد عزیزم ??
واقعا چه حسه خوبی میتونه داشته باشه که یه ادم به این حد از توحید برسه که کل زندگیش اینقدر تسلیم باشه و بدونه که حتما هدایت میشه به سمت بهترین ها چقد وقتی ادم به خدای خودش ایمان میاره به قدرتی که بهش داده دلش اروم میگیره چقد این حس لذت بخشه واقعا آشنایی با این قضییه و فایل های استاد به زندگیم اصن یه رنگ و بوی دیگه داد خدایا شکرت ممنونم ازت بابت اینکه خودت منو هر روز هدایت میکنی
به نام خالق وهاب – سلام خدمت شما دوستان هم فرکانسم و استاد عباسمنش عزیز.
من امروز این سومین برگ از سفرنامه هست که دارم مینویسم البته 2تای قبلی رو توی دفتر نوشتم و تصمیم گرفتم که دیگه بیام ادامه ی سفر نامه رو توی سایت بنویسم. واقعا دیشب داشتم فایل اعتماد بنفس قسمت 4 رو گوش میکردم و مدام هی استاد اشاره میکرد به ایمان .. ایمان .. ایمان و عمب .. هی اشاره میکرد به اینکه ما اصلا نمیتونیم ب کسی ظلم کنیم .. ما فقط میتونیم به خودمون ظلم کنیم و زندگی خودمون رو خراب ککنیم و واقعا رفته بودم تو فکر که چقدر من از کوچیکی حتی وقتی با بچه ها بازی میکردم این باور نهادینه شده بود که هی باید ی کاری کنم برنده بشم ی کاری کنم حق اینو بگیرم ازش ماله خودم کنم هی اینو تو بازی اذیت کنم بخاطر اینکه یکی دیگه هم منو اذیت میکرد هی دنبال این باشم که جبران کنم واسه اینو اون .. و وقتی عمیق تر به این مسله نگاه کردم دیدم بیشتر مشکلاتی که امروز من باهاشون دستو پنجه نرم میکنم و ذهنم داره دنباله راه حل های ابتدایی میگرده همشون ریشه از بچگی من داره .و این تازه ی نمونشه که من مثال زدم اگه بخام از اعتماد بنفسم بگم از اینکه تو بچگی خجالت میکشیدم با کسی دوست بشم بخاطر اینکه همش احساس زشت بودن میکردم همش احساس میکردم من مثل بقیه نیستم و فقط باید به دیگران خدمت کنم یعنی در خدمت امر دیگران باشم همه بهم میگن تو خیلی دم دمی مزاج هستی همش باید برای هرچیزی تو زندگیم به دیگران تکیه میکردم و اگر ی روزی اون طرف کاره منو انجام نمیداد من واقعا نمیدونستم باید چیکار کنم و خیلی چیز های دیگه ایی که اگر برای کسی که توی این مدار نباشه تعریف کنیم طرف میگه اصلا اینا چه ربطی داره به اعتماد بنفس اینا چه ربطی داره به باور ؟ و خداروشکر هر روزی که میگذره واقعا متعهد شدم مثل ی بچه بشینم رو باورام کار کنم و واقعا قبولشون کنماا , واقعا باورشون کنم .. خداروشکر از اول امسال تصمیم گرفتم جدی تر روی باورام کار کنم و فقط میخام بگم میتونین تصور کنید که سال 97 چقدر ساله خوبی بود واسه من ؟ و البته هنوزم خداروشکر تموم نشده و ادامه داره این ساله فوق العاده .. باورتون نمیشه چقدر اتفاقای خوبی برام افتاده و باز هم با تمام همه ی اینها تا ذهنمو رها میکنم سریع همه ی اینارو انکار میکنه .. انگار ن انگار که اتفاقی افتاده باشه برای همینم تصمیم گرفتم سفر نامه رو شروع کنم به کار کردن که بشینم بیشتر روی باورام کار کنم چرا که وقتی میشینم کار میکنم و مینویسم به ارامش میرسم انگار همه ی خاسته هام براورده شدن بهم خیلی حسه خوبی دست میده انگار دارم واسه خوده خدا مینویسم.
فایل سومین روز از سفرنامه مربوط میشد به عید قربان .. اعتماد به رب و حضرت ابراهیم(ع) وقتی این فایل رو گوش دادم واقعا حسه فوق الهاده ایی بهم دست داد از اینکه استاد انقدر راحت میاد توضیح میده ی چیزیو باز میکنه میگه حتی منی که انقدر فکر میکنم دارم روی خودم کار میکنم هنوز احساس میکنم اگه خوده خداوند بیاد و بهم بگه پسرتو قربانی کن واقعا فکر نمیکنم انقدر ایمانم در این زمینه قوی باشه باید هنوز روی خودم کار کنم .. اینطوری بیان میکنه .. نمیاد بگه اره من حتما این کارو میکنم .. یعنی میخام بگم حرفای انرژی زا نمیزنه که باعث بشه دیگران جو گیر بشن .. بدون اینکه فکر کنن .. ی چیزیو قبول کنن واقعا من خیلی با ایشون با اموزه های ایشون حال میکنم که دقیقا حرفای انرژی زای زمان دار نمیزنه . و دقیقا از چیزی صحبت میکنه که نتیجه گرفته همین فرقشو با انسان های دیگه مشخص میکنه . استاد عباس منش ازتون کمال سپاسگذاری رو دارم از اینکه اینطور دقیق بهم میگی .. توی هر شراطی باید با تغییر دیدگاهم به موضوعات به احساس خوب برسم و احساس خوب یعنی اتفاق های خوب .. و اتفاق های خوب یعنی دقیقا همون چیزایی که مردم اسمشو میزارن معجزه.
ازتون سپاس گذارم از اینکه نتیجه هاتون رو با ما درمیون میزارید که دقیقا بدونم الان ما کجای مسیر قرار داریم .
ازتون سپاس گذارم شخصا بخاطر اینکه قانون به این مهمی به اسم رد پا رو بهم یاد دادین بخاطر اینکه ما توی ی جاده ی تاریک داریم حرکت میکنیم جلومونو نمیبینیم .. و با این رد پا که حکم ی چراغ داره . داریم هی بین راه واسه خودمون و دیگران چراغ نصب میکنیم که دقیقا کسی که وارد این جاده میشه همه چیزش براش روشن باشه و این خودش ی معجرست و درک بنظرم عمیقی رو از قانونه ساده ی خداوند رو به نمایش میزاره.
استاد در کل خیلی ازتون سپاسگذارم بخاطر اینکه فارق از همه چی و هر چیزی .. فقط با باور این قوانین حالم خوبه و شرایطم کاملا بر وقف مراده. آرامش دارم .. آرامش دارم. دوستی دارم که عاشقمه .. اسمش خداست . دوستی دارم که به یادمه .. حتی صبح ها منو از خواب بیدار میکنه . وقتی بهش فکر میکنم .. ناخوداگاه لبخند میاد رو صورتم که صورتم فوق العاده قشنگ میشه .. بهم زیبایی میبخشه . به صدام گرمی میبخشه به زندگیم نور میتابونه .. عاشقشم . بیادشم .. :)
ممنون.
—-We Trust in GoD—-
دورد به همه ی یکتاپرستان این زندگی پر از عشق.
اینجا دیگر صحبت از باور گذشته. اینجا دیگر صحبت از اعتماد گذشته. اینجا دیگر صحبت از تلاش برای بهتر زندگی کردن گذشته.
اینجا صحبت از زندگیست.
اینجا صحبت از پرستیدن است.
اینجا مکامله با خود اوست.
اینجا حرف ها جنس دیگری دارد.
اینجا حرف ها احساس دیگری دارد.
اینجا زندگی شکل دیگری دارد.
وقتی که صحبت از رّب میشود، تمام جهان گوش میدهند و میشوند صدای خالقشان را.
وقتی که صحبت از رّب میشود، تمام جهان لبخند میزنند و میگویند: این خدای ماست.
همیشه و همه جا هر زمان که الله از طریق دستانش با ما حرف میزند و از توکل کردن به خودش برایمان میگوید، انگار قرار است بهشت در این دنیا سبزی اش بیشتر شود. انگار قرار است ما همین حالا بهشت را تجربه کنیم. قرار است تمام خوبی هارا داشته باشیم، قرار است بهترین هارا بسازیم و بهترین هارا داشته باشیم و خودمان بهترین باشیم. این احساس خالص از زیبایی، فقط نتیجه ی خواندن اسمش است، دیگر چه برسد به ایمان آوردن و توکل کردن به او. دیگر چه برسد به پذیرفتن و عمل به ایمان و باور فرمانروایمان.
هرقت که میخوام صحبتی از چیزاهایی که یادگرفتم بکنم، هر وقت میخوام که از باور هایی درست صحبت کنم و به خودم و کسانی که قراره این هارو بخونن پیامی رو یادآور باشم، همیشه نجوایی میاد و میگه اگر تو اینقدر با احساس حرف میزنی و اینقدر در حمله هات اعتقاد وجود داره چرا خودت اینشکلی نیستی ! و خیلی وقتا شده که همین باور اشتباه و همین مانع مخفی، باعث شده واقعا به خودم اجازه ندم که بهتر و قشنگ تر احساساتم رو در مورد باوری بیان کنم و اینو گفتم که اصلا مهم نیست که اون نجوا چی میگه، هر احساسی که بهمون دست میده و هر پیامی که دریافت میکنیم، برای خودمون و بقیه بنویسیم و از خودمون یادگاری بزاریم چون همین تکرار کردن ها، همین یادآوری کردن ها، همین صحبت کردن در مورد باور هاست که کم کم ریشه ی باور هامون رو تغییر میده. همین گوش نکردن به نجواهاست که باعث میشه باور های ما درست بشه و زندگیمون در هر جنبه ای بهتر و بهتر بشه. این هم یکی از شکل های توکل و ایمانیست که در این فایل و در این جمله ها پروردگارم به من آموخت و آرزو میکنم که کمک یاری بودن خداوند رو همیشه درخواست کنیم و همیشه با او زندگی کنیم که تمام گنج ها در دستان اوست و کلیدش، درخواست کردن است.
عاشقانه تمام لحظه هایی که در این سایت میگذرونم رو دوست دارم. شاد شاد شاد باشید.
خدایا شکرت سلام خدمت دوستان عزیز حقیقتش الان ک داارم این کامنت رو میذاارم یخورده دلم همچین بگی نگی گرفتس ولی بخااطر تعهدی ک بخودم دادم خودمو مجبور کردم ک بیاام و کامنتم رو بنویسم بنظرم انسانی از لحااظ معنوی نمیتونه بالا تر از اون بره ک خداوند بهش سلام و درود میفرسته “سلام علی ابراهیم”.
این نشونه تعهده ب خود و تهعد ب افرینش خودشه براا همه آرزوش میکنم
توحید معنای کامل معنویت هستش و بنظرم مهمترین بخش وجودی هر انساانی است چون یک انساان توحیدی کاامل ن از کسی و چیزی میترسه ن شک میکنه و ن نگراان میشه
تسلیم شدن….چ نکته مهمی.چقدر زیباست. مثل قول دادن است که اگر سر قولت ایستادی در اخر امین بودن و راست کرداری نصیبت میشود از طرف دیگر الطاف الهی سرازیر بسمت زندگیت.بندگی زیباست ولی باید بندگی را با تسلیم بودن ادغامش کنیم.باید ثابت کنیم ک اگر میگوییم خدا توکل بر خودت چقدر ارامش را بسمت قلبمان راه داده ایم.تسلسم بودن ….بنطم بزرگترین درجه ایمان تسلیم بودن است چقدر فاصله دارم نمیدانم ولی خداوند رحمانم میخواهم که تسلیم بودن را در قلبم ایجاد کند.وقتی این درس را گوش کردم نگاهم را گویی شستشو داد حال انگار یکی دیگر از ترمز های زندگیم را از سر راهم برداشتم .حال میفهمم که ایمان وتوکلی که با حس تسلیم بودن بر مشیت الهی سوار باشد چقدر حال ادمی را خوب میکند.خدای بزرگم ای رب زندگی من مرا در مسیر تسلیم بودن به درگاهت یاری کن.
حالتان خوب باشد که اتفاقات خوب را رقم بزنین-محمد شفیعی
سلام عرض میکنم خدمت خواهر و برادر های عزیزم
سومین روز این سفرنامه ی زیبا و کلی احساس خوب، تسلیم بودن در برابر خدایی که همه ی قدرت های جهان در اختیار اوست. تسلیم بودن در برابر خدایی که خودش میگه به من توکل کنید و تسلیم من باشید تا بهترین شرایط زندگی رو تجربه کنید. وقتایی شده که من خودم میدونستم کاری باید انجام بشه اما نمیدونستم چجوری، با کدوم ایده، با کدوم دانش قبلی؛ اما جواب همه ی این ها توکله، توکل بر خدایی که رب العالمینه، و بعد سپردن خودت به دست خدا و احساس آرامش درونی که از وجودش حس میکنی، پشتت گرمه به بودنش. این چند وقته خدایی رو در وجودم پیدا کردم که همه ی کار ها رو بهم الهام میکنه و مثل یه رهبر منو هدایت میکنه به مسیر آن هایی که بهشون نعمت داده.
دوست دارم داد بزنم و بگو: خدایاااااااا شکرتتتتت
در پناه رب العالمین شاد باشید، سالم باشید، خوشبخت باشید، ثروتمند و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت.
همتونو دوست دارم
استاد عزیزززم،فقط میتونم بگم که انقدر شیوا و شفاف صحبت میکنی ،زبان قاصر از بیان احساس میشه و آدم فقط دلش میخواد که در سکوت به اعماق حرفهای شما سفر کنه و دوباره و دوباره حرفهاتونو تو ذهن مرور کنه ،خدایا ازت ممنونم که من و تو این مسیر قرار داری ،استاد عزیزززم از زمانی که باهاتون آشنا شدم انقدر زندگیم دگرگون شده و در راه درستش قرار گرفته ،که واقعااا به این جملتون رسیدم که من خودم خالق زندگیمم،خودم کد نویس و برنامه نویس زندگیمم
واقعااا سپاسگزارم خداوند مهربونمم بابت تمام لطفها و کمکهاش در زندگیم
استاد عزیزززم خیلی دوستتون دارم ،الهی که همیشه شاد و سلامت باشین و در پناه خداوند ،بتونین به این رسالت الهیتون ادامه بدین چون واقعاا کار بزرگی انجام میدین ،???????????