«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش - صفحه 24 (به ترتیب امتیاز)

2070 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ریحانه گفته:
    مدت عضویت: 1804 روز

    سلام استاد عزیزم تمام حس و وجودم بهم میگه روی توحید کار کن

    ذهنم هزارتا بهانه میاره فلان موضوع تو اولویته اما قلبم و نشانه ها میگن توحید!

    استاد اونجا که داشتید میگفتید هرجا باایمان حرکت کردید بارتون رو زمین نمونده و دست هایی اومدن به کمکتون که فکرش رو هم نمیکردید

    چندین تا مورد واضح از زندگی خودم به ذهنم اومد و قلبم اروم گرفت

    که هرموقع باایمان حرکت کردم چطور کمکم کرده

    چطور همزمانی هایی رخ داد و بهترین دستانش در بهترین زمان کنارم بودن و کمکم کردن

    وقتی به اینا فکر میکنم

    شجاع بودن و باایمان حرکت کردن خیلی برام قشنگ میشه

    اما دوستدارم از خودم بپرسم

    چرا وقتی اینو میدونم اما بازهم اینقدر اعتماد بهش سختمه

    برای اینکه ذهن من پرشده با باورهای‌محدود کننده

    با کمبود

    با ترس

    وگرنه اگه ایمان داشتم که انقدر ترس نداشتم

    انقدر قدرت رو به دیگران نمیدادم

    انقدر عجله نمیکردم

    انقدر حسادت نمیکردم حتی

    انقدر زور نمیکردم خودم بخوام همه چیزو حل کنم

    و حالا بهتر میفهمم چرا خدا میگه ریحان توحید توحید توحید

    تو اینو کار کن

    عجله نداشته باش

    واقعا تنها و فقط با یاد خدا دل‌ها ارام میگیره

    استاد هرچند من ترس هایی درگذشته داشتم که دیگه الان نیستن

    اما میدونید هیچ تعهد و تمرکز و توجه ای به طور ویژه روی این موضوع نداشتم

    چقدر این فایل بهم آرامش داد و میدونید استاد جمله ها جدید نبودن اما درک من جدید بود

    خداروشکر و خوشحالم که میتونم بنویسم برای فایل های توحیدی سایت

    بی نهایت سپاسگزارم استاد جان

    سپاسگزارم که در این مسیر درست حرکت کردید و همچنان ادامه میدین

    راستش دوستندارم به این زودی کامنتم رو تموم کنم

    انگار وجودم خیلی از این کار لذت میبره

    استاد عزیزم این خدا چقدر بهم آرامش میده

    کاش بتونم یعنی میخوام که بتونم توحیدی عمل کنم

    اره این چیزیه که میخوام (لبخند).

    استاد من فکر میکنم توحید تمام رفتار و زندگی فرد رو تغییر میده

    و همین آرامشی که برات میاره

    چقدر می ارزه!؟؟؟

    ما هرچیزی میخوایم برای آرامشه.

    امیدوارم بتونم در این مسیر با تعهد و هدایت الله در حرکت باشم.

    احساس خوبم نشان از درستی مسیر و تصمیمی هست که گرفتم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    زهرا دلیوند گفته:
    مدت عضویت: 985 روز

    سلام استاد عزیزم .

    این ویدیو نشانه امروزم بود چقدر خوشحالم که خداوند انقدر زیبا با ادم حرف میزنه الان که دارم این کامنت مینویسم تو پارک نشستم و فصل بهار سرسبزی پارک و صدای زیبای پرنده ها رو با لذت تماشا میکردم و فکرم درگیر قدم جدیدی بود که شروع کردم ، دیشب قدم اول 12 قدم رو خریدم و با همسرم گوش دادیم و چکاب فرکانسی رو نوشتیم ، نجوایی تو ذهنم اومد نکنه باز هم مثل ده ها دوره ای که خریدی باز هم نتیجه نگیری نکنه این دوره کمکی نکنه بهت و تو شغل جدیدی که انتخاب کردی موفق نشی و هی با خودم درگیر بودم ، که این نشانه امد برام و به قول کتاب کیمیاگر خداوند چقدر زیبا با زبان نشانه ها با ادم حرف میزنه با زبان صدای پرنده ای که دارم میشنوم با نشانه گر این سایت با نسیم خنک بهار که حسش میکنم . این ویدیو دلمو قرص کرد که دیگه ذره ای تردید به دلم راه ندم و نجواهامو کنترل کنم و اعتمادی به خدا کنم از جنس اعتماد ابراهیم از شما و هدایتگریتون ممنونم استاد نازنینم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    محمود کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 1005 روز

    به نام خداوند یگانه وبی همتا

    خدایا شکرت هزاران مرتبه شکرت برای مسیری که منو هدایت کردی به سمتش مسیر ابراهیم مسیر محمد مسیر سید حسین عباس منش خدایااا چی بگم که کلمات نمی تونن ادا بکنن حد سپاسگذار بودنمو وشوقمو از بودن دراین مسیری که فقط توایوو توو

    خدایا پروردگارا خالق یکتای بی همتایم شکرت

    امروز روز سوم از روزشمار تحول زندگی من است

    وبه خداوندی خدا دارم میبینم که توی همین سه روز واقعا تحول زندگیمو.الله اکبر از این همه نعمت وفرآوانی واین خان نعمتی که توی این سایت گرانبها برامون فراهمه ورایگاان ورایگان

    استاد بی نظیرم ممنونم ازت

    مریم خانم عزیز وفوقالعاده از شما ویژه سپاسگذارم برای این قسمت از سایت که واقعا داره قوقا میکنه در وجودم.وخدا می دونه که این سفره نعمت تا کجا قراره پهن باشه وهمه رو(همه ای که خووشون میخوان خدارو بشناسن)سیر ولبریز بکنه وجودشونو از بس که نابه این نعمات.

    واینو منی دارم میگم که کلی وقت گذشته از شروع این جریان الهی وحالا من دارم روز سوممو مینویسم وتغیر میدم خودمو بااینکه کلی وقته گذشته از اول ماجرا ولی به قول خودم این سفره خان نعمات بی انتهاست که پهن شده وهرکسی هروقتم که بیاد پای این سفره سیر سیر میشه وبه قول خیام

    ای دوست بیا تا غمِ فردا نخوریم

    وین یک دمِ عمر را غنیمت شمریم

    فردا که ازین دیرِ فنا درگذریم

    با هفت‌هزارسالگان سربه‌سریم

    نمی دونم چی شد که شعر خیامو یادم اومد ولی می دونم که باید می نوشتمش ودلیلشم بیت آخرشه فکر کنم که میگه ما با هفت هزار سالگان سر به سریم!!

    واقعا سر به سریم اگر ماهم مسیریو بریم که ابراهیم رفته مسیری که فقط الله بوده او بس رب العالمین بوده او بس مگه چیو میخوایم ما که خدا نتونه بهمون بده مگه به کجا می خوایم برسیم که خدا نتونه برسونه مارو؟؟ وااای بر من اگر حتی لحظه ای فکر کنم که کارمو کس دیگه ای می تونه حل بکنه جز خداوند واای بر من اگر لحظه ای گمان برم به اینکه نکنه یکی بتونه منو محروم بکنه از نعمتی

    و وااای بر منی که حتی توی اون دنیاهم خود شیطان میادو بهم میگه بیزارم از تویی که شریک قائل شدی برای خدا خووود شیطان اینو میگه محمود اگر قافل بشی اگر ناسپاس باشی اگر نبینی رحمتیو که خدا نصیبت کرده وفور نعمتهایی که گذاشته فقط برای تو تا لذتشو ببری وبدونی که اونی که باید ازش بخوای فقط خداست وبس

    وچقدر به خودم می بالم وافتخار می کنم که توی مسیریم که خلیل الله بوده همون کسی که فرزند خودشو خواسته قربانی بکنه در راه خدا

    واستاد اونجایی که داشتین میگفتین ابراهیم حاجر وفرزندشو در بیابان رها کردو رفت وبعد از 20 سال برگشت تاازه اونم نه که قربون صدقه بچش بره برای اینکه قربانیش بکنه کل وجودم داشت زیرو رو می شد از این حد ازایمان به خدا واقعاا ابراهیم نمونس الگوی تمام ماست وجایگاهشم بر حقه که خداوند خود حقه

    واینو داشتید میگفتین که توی فایلاتون میگید هروقت هرکسی حتی یه نفر به یک جایگاهی رسیده پس ماهم می تونیم برسیم دیگه دلم داشت قنج میرفت که منم می تونم منم می تووونم به جایی برسم که ابراهیم رسیده ابراهیمی که حنیف بود ویکتا پرست

    ومی دونمم خیلیییی خیلیییی فاصله دارم بااون جایگاه ولی همینکه باشنیدن این حرفتون مثل قبلا خودم نبودم که سریع به خودم بگم بابا من کجا ابراااهیم کجا این یعنی یه کوچولو باورام تغیر کردن وخداوندو نزدیک تراز قبل می دونم به خودم و واقعا حسش میکنم این احساس بی نظیرویو که خدا دوستته خدا همراته خدا راه گشاته وسپاسگذارشم هزااران بار شکرش که منو آورد توی این مسیر

    وحالا فقط سه روز گذشته از تحول زندگیم وبه اندازه کل زندگیم تحول داشتم توی وجودم وخدا می دونه بعد از گذشت یه مدت توی این مسیر وروز شمار های تحول بعدیم چه ها که بکند با من این خدای مهربان

    وبازم ممنونتم استاد برای صحبت هاتون برای مسیری که انتخاب کردین

    ودلم می خواد این روز شمارمو با یک شعر از مولانا تموم بکنم

    عارفان را شمع و شاهد نیست از بیرون خویش

    خون انگوری نخورده باده­‌شان هم خون خویش

    هرکسی اندر جهان مجنون لیلایی شدند

    عارفان لیلای خویش و دم‌­به‌­دم مجنون خویش

    ساعتی میزان آنی ساعتی موزون این

    بعد از این میزان خود شو تا شوی موزون خویش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  4. -
    مریم گفته:
    مدت عضویت: 675 روز

    به نام خدا

    سلام استاد عزیزم

    من این فایل رو قبلاً هم گوش کرده بودم ولی الان که گوش کردم یه آرامش خاصی گرفتم یه چیزهایی رو دریافت کردم که انگار قبلاً که گوش کرده بودم اونارو نفهمیده بودم،من همیشه ترس زیادی از آینده خودم و فرزندم داشتم اینکه چی قراره بشه هر چیز کوچیکی ترس تو وجود من مینداخت ولی الان هر لحظه به خودم یادآوری میکنم که خداوند هر لحظه کناره منه هواسش به منه مأموریت من فقط اینه که در لحظه زندگی کنم از تک تک لحظاتم لذت ببرم برم تو دل ترسهام و در هر لحظه تسلیم امر خداوند باشم فکر کردن به این که خداوند از دل شرایط به ظاهر شر فقط خیر و خوبی برای من بیرون میاره یه آرامش عجیبی به من میده نگرانی هام خیلی کم شده نجواهای ذهنی ام کم رنگتر شدن و سعی میکنم هر لحظه تسلیم بودن در برابر خداوند رو تمرین کنم و خدارو هر لحظه برای این قوانین بدون تغیرش سپاسگزاری میکنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    مینو خوشبخت گفته:
    مدت عضویت: 2124 روز

    به نام الله یکتا

    پیام روز سوم

    اعتماد به رب

    توحید رو در عمل نشون بدیم

    باید هر روز به خودم یادآور کنم

    که قدرت مطلق خداست واتصال ما با او دائمی است

    برگی بدون اذنش از درخت نمی افته وقتی پروردگار من رب العالمین الله نیروی برتریست که مدیریت جهان به دست اوست محافظ هر جنبنده ایست وبرگی بدون اذنش بر زمین نمی افته

    رابطه میان توحید عملی وقانون فرکانس

    احساس خوب برابر با اتفاق خوب وتسلیم بودن در برابر الله

    یعنی من اگه واقعا خداروباور دارم قدرتشو باور دارم باید این ایناروتو عمل نشون بودم وهر لحظه احساسمو خوب نگه دارم به وسیله کانون توجهم

    وتسلیم بودن وتوکل خودمو نشون بدم در هر شرایطی وهمیشه این جملات ناب خانم شایسته رو برای خودم تکرار کنم که

    استاد عباس منش به گونه ای ایمان به غیب را به من آموخته که بتوانم در شرایط نادلخوه‌، بی‌آنکه ایده‌ یا راه حلّی داشته‌باشم یا روی قول و کمک فردی بتوانم حساب کنم‌، به خود بگویم فارغ از اینکه شرایط بیرونی چیست‌، من از درون خود را به آرامش می‌رسانم با این اطمینان و یقین که‌، محال است من به احساس اطمینان قلبی و آرامش برسم‌ و آن شرایط‌، هرچقدر هم نادلخواه‌، به نفع من تغییر نکند

    واقعا ایمان وعمل به این نکات زندگیمو گلستان میکنه

    واز این لحظه به بعد منی که هر لحظه با خدا حرف میزنم و واقعا در مسیر توحیدم

    میام تو عمل نشون میدم و هر لحظه با احساس خوبم با آرامشم تسلیم وتوکل به الله یکتارو نشون بدم خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    زکیه گفته:
    مدت عضویت: 929 روز

    [ ] روز سوم:از امروز باید سعی کنی توحیدی باشی و توحید رو در عمل نشون بدی .یعنی به خداوند اعتماد کنی و فقط از خودش یاری بخای نه هیچ کس دیگه فقط روی خودش حساب کن ببین حضرت ابراهیم چقدر توحیدی بود بچه ی چند روزه شو با زنش تنها تو بیابون گذاشت و برگشت .که در نتیجه ی توکل اون حضرت شهر با عظمت مکه به وجود اومد اینه نتیجه ی باور به خداوند .

    یا بعد 20 سال دوباره برگشت تا فرزندشو قربانی کنه و اونجا خداوند براش قوچی فرستاد و دوباره از امتحان الهی سربلند بیرون اومد .

    یا از اتش نترسید و با منجنیق به داخل اتش بزرگ پرتاب شد درنتیجه ی توکل اون حضرت اتیش تبدیل به گلستان شد .اره اعتماد به خداوند حتی غیر ممکن هارو ممکن میکنه اتیش رو برات گلستان میکنه . از دل بدترین شرایط زندگیت بهترین شرایط و اتفاقات رو برات بیرون میکشه به شرط ایمان و اعتماد .من خودم این رو با تمام وجودم درک کردم و حس کردم و تو دل بدترین و سخت ترین اتفاق زندگیم بهترین اتفاق زندگیم برام رقم خورد و اون اشنایی با این مسیر زیبا و استاد عباسمنش عزیزم که حالا با عمل به اموزه هاش خیر دنیا و اخرت نصیبم میشه .

    یا از نمرود نترسید و رفت تمام بت ها رو شکست .چرا چون تماااااام توکلش به خدا بود و از هیچکس و هیچ چیز نمیترسید و میدونست هیچ کس و هیچ چیز توان مقابله با خواست فرمانروای کل هستی رو نداره.

    این ایه رو با تمام وجود درک کرده بود کیست که وقتی خداوند اراده کند کسی رو بکشه پایین بتونه بکشتش بالا و کیست که وقتی خدا اراده کنه کسی رو بکشه بالا بتونه بکشتش پایین .

    پروردگارا به ماهم ایمانی از این جنس بده

    ایمانی ابراهیم گونه

    که با تمام وجود تسلیم تو باشیم

    امین یا رب العالمین .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    سپیده گفته:
    مدت عضویت: 1944 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    روز شمار روز سوم

    در روز سوم از شناخت خود و خودسازی به این جا رسیدم که حضرت ابراهیم با این همه ایمان به خدا و باور به خدا در زمانی که هیچ کس برای راهنمایی و الگویی تنها مبنای گرایش به خدایش از طریق تفکر کردن و دنبال اصل بودن خدایش را شناخت و خود خدا وجه زیبایی خود را ذره ذره نسبت به درخواست حضرت ابراهیم و توانایی درک او به او رساند.

    الان در زمانی زندگی می کنیم که برای ما از شناخت خدا هرآن چه که طلب کنیم هست . اما ایمان ما به رب و بعد ایمان به توانایی ما در چه حدی است؟

    آیا من می توانم در مورد خود از ترس های نالایقی های ذهنم رها شوم و به وجود بی نقص و پرقدرت خودم برسم و به خدا توکل کنم و راه و مسیر را به همراه حس خوب و شادی تنها از خودش طلب کنم و نترسم؟

    همان طور وقتی که برای ساخت خانه ویلایی ام وقتی که پل های پشت سرم رو خراب کرده بودم و نمی دانستم که چه کاری درست است آیا من زمینم را با توجه به تورم و گران شده تجهیزات ساخت خانه بسازم یا نه. مستقیم از خودش سوال کردم یادم می آید آخر شب وضو گرفتم و پای جا نماز نشستم و ازش سوال پرسیدم که خدایا تو بگو من چه کار کنم یه بار دوبار سه بار و …

    او پاسخ داد انقدر واضح که دیگر جای هیچ شک و شبهه ای نبود . خدا به من الهام کرد تو برو دنبالش و برو بساز من تمام قد پشتت هستم. خدا من رو هدایت کرد و من پذیرفتم

    در مدت کم تر از یک سال خانه ما به بهترین شکل خودش ساخته شد . با اینکه پول درشتی در دستم نبود مرحله به مرحله خانه ساخته شد .

    یادم میاد برای زدن کابینت های خانه اصلا قصد زدن آن را نداشتیم چون حسابی به ته رسیده بودیم و پولی نداشتیم آن موقع خیلی با خدا حرف می زدم و ازش مشاوره می گرفتم و اطمینان قلب می گرفتم ازش با آقایی که کار کابینت می کرد قبلا صحبت کرده بودیم که یه مقدار پولی برای شروع و بیعانه داریم اما اون پول خرج مخارج دیگه ای شده بود . خدا به دلم انداخت و من با اعتماد به نفس به همسرم گفتم برویم برای سفارش کابینت او به من گفت ما که پولی نداریم و من چون خدا اعتماد رو توی قلبم گذاشته بود و ما رفتیم و صحبت کردیم و قبل از قرارداد نوشتن ما گفتیم که ما هیچ پولی نداریم . اون بنده خدا مکثی کرد و گفت و باشه اشکالی نداره

    باورم نمی شد انگار مسخ شده بود انقدر کارش رو خوب و عالی انجام داد و مرحله ای پول گرفت که اصلا ما احساسش نکردیم .راجع به زدن کمد دیواری ها هم که باز دوباره چون پولی نبود اصلا روم نمی شد در موردش حرف بزنم خود بنده خدا گفت می گم نمی خواهید کمد دیواری ها رو براتون کار کنم ؟ منم سریع گفتم واقعیت می خواهیم کار کنیم اما پولش رو نداریم .

    به خدا قسم بنده خدا گفت مشکلی نیست هر وقت داشتید بدهید.

    و خیلی از موارد این شکلی دیگه..

    به خدا قسم وقتی فقط از خدا می خواهی فرقی نمی کنه چیه و امکانش وجود داره یا نه خودش برات فراهم می کنه به شرط ایمان به شرط باور به خدا فقط اینکه ما فراموشکاریم و یادمون می ره نتایج قبل چطور درخواست شده و انجام شده

    خداوندا کمکم کن فراموش نکنم کمکم کن سقوط نکنم من امید به فضل تو دارم

    می دانم ترس خود شیطانه از ترسم به تو پناه می برم من ضعیفم خودت می دانی اما به فضل تو امید دارم منو از ترس هام رهایم کن . بزار به تو نزدیک بشم من خوشبختی رو فقط با وجود تو دریافت می کنم .

    وَمَا یُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِینَ صَبَرُوا وَمَا یُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِیمٍ

    و این (خصلت و برخورد نیکو) را جز کسانى که اهل صبر و شکیبایى هستند دریافت نمى‌کنند، و این را جز کسى که داراى بهره‌ى بزرگى (از کمالات باشد) نخواهد یافت.

    من انسان ارزشمندی هستم که در مدار درک قران و خداوند و شناخت خودم هستم

    من انسان ارزشمندی هستم که به دنبال حقیقت وجودی خودم و رشد می گردم

    من انسان ارزشمندی هستم که دائم به دنبال تغییر و پیدا کردن راه حل برای مسائلم می گردم

    من انسان ارزشمندی هستم مانند حضرت ابراهیم مانند حضرت علی

    من انسان ارزشمندی هستم خدا در من حضور دائمی دارد

    من انسان ارزشمندی هستم خداوند مرا برای خطاهایم قضاوت نمی کند او بخشنده و مهربان است

    من انسانم می توانم خطا کنم اما نمی توانم از خودم و از خدایم ناامید شوم او بخشنده است من چه کاره ام که برای خودم خط کش بگذارم

    من ارزشمندم ارزشمندترین انسان اداره ام خانواده ام شهرم کشورم ارزشمندترین بنده خدا

    من اشرف مخلوقاتم من فوق العاده ام

    سپاس استاد دوستت دارم با عشق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      مهشید گفته:
      مدت عضویت: 1690 روز

      سلام سپیده جان

      امیدوارم که خوب باشی عزیزم

      این فایل نشانه من بود و به کامنت شما هدایت شدم. چقدر لذت بردم از خوندن داستان ساخت خونه تون و به خصوص داستان کابینت ها و کمدهااا

      شگف انگیزه که اگر به خدا اعتماد و توکل کنیم، چه ناممکنهایی رو برای من ممکن میکنه… اون هم آنچنان ساده و بدیهی که انگار از اول برنامه همین بوده!

      و این کلماتت:

      وقتی فقط از خدا می خواهی، فرقی نمی کنه چیه و امکانش وجود داره یا نه… خودش برات فراهم می کنه. به شرط ایمان، به شرط باور به خدا. فقط اینکه ما فراموشکاریم و یادمون میره نتایج قبل چطور درخواست شده و انجام شده.

      خداوندا کمکم کن فراموش نکنم…. کمکم کن…. من امید به فضل تو دارم

      می دانم ترس خود شیطانه… از ترسم به تو پناه می برم. من ضعیفم، خودت می دانی. اما به فضل تو امید دارم. منو از ترس هام رهایم کن. بزار به تو نزدیک بشم. من خوشبختی رو فقط با وجود تو دریافت می کنم .

      در پناه عشق و نور خدا باشی عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        سپیده گفته:
        مدت عضویت: 1944 روز

        سلام مهشیدعزیز .

        ممنون از اینکه دیدگاه من رو خوندی و پاسخ دادی. خوشحالم از اینکه تونست اثر مثبتی در شما داشته باشه.

        دقیقا انگار همه چیز ایمان هست و تا زمانی که روی خود کار میکنیم سپر اعراض در برابر ذهن منفی ما فعال میشه تا بتونیم فرا از ترس هامون با آگاهی های جدیدمون قدمی برداریم. راهش کار کردن همیشگی روی خودمونه و یادآوری نتایج قبل و بستن ذهن منفی با منطق نتایج گذشته است. وگرنه مدام توی مغز میخونه که چی تو هیچ دستاوردی نداشتی تا به الان دیگه هم نمیتونی بدستش بیاری؟ و احساس پوچی به ما میده…

        شیطان همیشه وعده فقر و تنگدستی میدهد و خداوند همیشه وعده فراوانی و فزونی می دهد…

        در پناه خداوند باشی عزیزم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1085 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به همگی عزیزانم

    سپاس گزار خداوندم بابت بودن در این مسیر و بودن در مدار این آگاهی ها

    خدایا صدهزار مرتبه شکرت بابت اینکه هستی و خدایی می‌کنی

    پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش؟؟؟

    به چه شناختی و چه درکی انسان باید برسه تا رها از تمام وابستگی ها چاقو زیر گلوی فرزندش بزاره ؟؟؟

    چقدر من راه دارم برای رفتن ،ظهری داشتم با خودم حرف میزدم و نتایج عالیه پارسالمو از هر لحاظ داشتم مرور میکردم و دلیل اون نتایج رو داشتم به یاد می آوردم و به یاد می آوردم که از چه مسیری رفتم که همه ی زندگیم روال داشت جلو می‌رفت و آخرش فقط و فقط رسیدم به یک جمله گفتم که به اندازه ای که توحید رو درک کردم و به اندازه ای که در عمل اجراش کردم تونستم رشد کنم ،تنخا عامل موفقیت من اعتماد و سرسپردگی به رب بود که باعث شد نه به کسی باج بدم نه ترسی از چیزی داشته باشم و با قدرت و اعتماد به نفس جلو برم و تمام اون شهامت و شجاعتی که به خرج دادم همه و همه از طرف نیرویی به من عطا میشد که تصمیم گرفته بودم تا بهش اعتماد کنم و ذهنم رو کنترل کنم و روی هدایت های اون نیرو حساب باز کنم ، و این فایل رو که باز کردم که برای بار دوم استارت زدم روزشمار رو ،با خودم گفتم چه نشونه ای ،،،اول با خودم تو خلوت حرف زدم و به این نتیجه رسیدم که تنها عامل رشد من اعتماد به این نیرو بود و بعد فایل امروز رو باز میکنم و میبینم که بله به نتیجه ی درستی رسیدم و خدا به یاد من آورد ،خدا هدایتی کرد تا با خودم خلوت کنم و به این نتیجه برسم ،خدا هدایت کرد تا مسیر رو به یاد بیارم و من به یاد آوردم که تمام اون نتایج حاصل توکل بوده و همه ی اون موفقیت ها حاصل کنترل ذهن بوده و اینکه با احساس خوب هر لحظم خداوند رو اجابت کردم و نشون دادم بهش اعتماد دارم و اون هم به قول استاد هیچوقت بار من رو روی زمین نزاشته و از طریق بهترین ابزارهاش کارهای منو انجام داده .

    به قول خانوم شایسته عزیز اون آرامش شده در دلم ، عشق شده در روابطم ،مشتری شده در کسب و کارم وسلامتی شده در جسم و جانم به چه اندازه ؟؟؟به اندازه ای که باور کردم که تنها راه خوشبختی و سعادت همین مسیره و یاور کردم که خداوند اون چیزی رو برای من میخواد که من برا خودم می‌خوام و اومدم و باورهای مناسبی ساختم و به اندازه ای که روی این باورهام کار کردم خداوند منو هدایت کرده به سمت نتایج بهتر و بهتر و هربار نتایج من بزرگتر شده ، به اندازه ای که سپاس گزار خداوند بودم ظرف وجودمو بزرگتر کرده تا نعمت بیشتری توش جا بگیره

    من سپاس گزار این خداوندم که در این حد تمام و کمال قدرت خلق لحظه به لحظه مو به من داده و وظیفه ی من فقط کنترل ذهن و بندگی کردنه و وظیفه ی اون ارباب بودنه و کارها رو انجام دادنه ،

    به اندازه ای که سعی میکنم در احساس آرامش بمونم به همون اندازه دارم باورهای مناسبم رو تثبیت میکنم و در این فضا هر چقدر بیشتر بمونم ،نعمتهای بیشتری به زندگیم سرازیر میشن و این قانون خداونده .

    پس علت نتایج پایدار درک و اجرای توحید در عمل و مداومت در مسیر درسته ،

    خدایا شکرت که بهم یادآوری کردی و ازت می‌خوام تا همواره هدایتم کنی تابیشترو بیشتر توحید رو در عمل اجرا کنم ،

    خدایا به من قدرت سپاس گزاری بیشتر بده و منو خودت به خودت نزدیکتر گردان ،

    خدایا هدایت کن به راه آنان که به آنان نعمت دادی نه کسانی که برآنان غضب نمودی و نه (گمراهان)

    تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری می‌جویم .

    در پناه الله یکتا .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 676 روز

    به نام رب العالمین

    قدم های تکاملی من.قدم سوم

    درود بر استادان عزیزم استاد عباسمنش و خانم شایسته عزیز و همگی دوستان توحیدی خودم

    برای هر انسان خداشناسی حضرت ابراهیم یک اسوه و نمونه کامل یک شخص توحیدی است. گافی فکر میکنم این انسان و این شخصیت چه ایمان قوی داشته

    و چه تسلیم بودنی که پس از سالها که پسرش را میبیند امده که او را به قربانگاه ببرد. اما خیلی از ما به فرزندان خود .یا مثل من به خانواده خود وابسته هستیم. یا به شهر خود یا کشور یا حتا به چیزهای کوچکتر از این مثلا من حتما باید اینجا بخوابم من باید این کار را بکنم و تکیه گاهش پوله یا انواع اقسام وابستگی ها… من چند روز دارم این سوال و چراها را میپرسم و جوابش را در وابستگی ها دیدم .

    این در ناخوداگاه و برای من باور شده .برای همین محدودیت ایجاد کرده و ان چیزی که میخوام نمیشه چون با خواسته در تضاده و پشتش ترس و شرکت هست .

    به قول استاد بهترین شکل حمایت از بچه ها اینه که ازشون حمایت نکنیم و سوال از خودمون بپرسیم از خودمون تا جوابش را پیدا کنیم

    امروز یکی از بهترین روزهای زندگیم و کارها بی نهایت لذت بخش پیش رفت انقدر که حس میکنم من پادشاهی کردم چون قبلش از خدا هدایت خواستم و فکرم را خاموش کردم و گفتم نمیدونم خودت درست کن و هرچی پیش بیاد همون خوبس و توجهمو دادم به زیبایی ها .من حالا شاید یه اپسیلون امروزدرک کنم که تسلیم چیست ؟ ولی موقعی که ذهن این بدن را در اختیار گرفته با تجربه های خودش خیلی کارها سخت و پیچ خورده وسخت شده . ذهن یعنی نگاه به گذشته .یعنی محدودیت . یعنی ترس. یعنی دایره امن .

    استاد با طرز فکر ایمان خودش با بچه کوچک اومد تهران و خودش را طی تکامل به این جریان سپرد و خداوند زندگیش را برکت داده.

    توی حرف خیلی اسونه ولی من باید کار کنم و این روند را تکاملی طی کنم . تفکر اساس درکه اولین پله است بعد میتونی باور بسازی

    خداوند خودش ما را هدایت کنه .غیر از خداوند تکیه گاهی نیست . همین هم تکامل داره

    پیام ابراهیم برای من قربانی کردن نفس هست .

    گر به تیغت می‌زند گردن بنه تسلیم را

    که آتش نمرود گلشن گشت ابراهیم را

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1296 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    تسلیم بودن به معنای رها کردن و سپردن خودمان به خداوند است و ایمان داشتن به این که خداوند از ما حمایت و به ما کمک خواهد کرد نمونه ی یک انسان کامل در قرآن حضرت ابراهیم است و همه ی ما راهی طولانی در پیش داریم تا شخصیتی مانند حضرت ابراهیم داشته باشیم

    تسلیم بودن و ایمان داشتن به این معنا است که ما باور داشته باشیم خداوند همواره به ما کمک می کند و شرایط اتفاقات و افرادی را که دستان او هستند را به زندگی ما وارد کرده تا مسائل ما حل شود این باوری است که باید در ذهن خود ایجاد کنیم.

    اگر می خواهیم موفق باشیم باید در مقابل خداوند تسلیم و ایمان داشته باشیم که هدایت خواهیم شد و مورد حمایت پروردگار هستیم خداوند بی نهایت دست برای کمک به ما دارد نشانه ی تسلیم بودن و ایمان داشتن به خداوند این است که: احساس خوب داشته باشیم. زمانی که تسلیم و ایمان داشته باشیم که خداوند خیر و خوبی ما را می خواهد و ما را به مسیر درست هدایت خواهد کرد و ما را تنها نخواهد گذاشت که احساس خوبی داریم و پیش می رویم و حرکت می کنیم نا امید و خسته نخواهیم شد ترس ها ما را احاطه نخواهند کرد و با شجاعت حرکت می کنیم و با حرکت خداوند به ما برکت می دهد ما تسلیم امر پروردگار هستیم و هر اتفاق به ظاهر بد حتما برای ما خیری در پی دارد باید نسبت به اتفاقات تسلیم باشیم.

    در مورد حضرت ابراهیم مطالعه کنیم شخصیت برجسته و متفاوتی است اگر حضرت ابراهیم توانسته به این مقام برسد ما هم می توانیم همیشه از خداوند طلب هدایت و حمایت کنیم.

    از خداوند درخواست کنیم ما را هدایت کند تا بتوانیم پا در دل ترس های خود بگذاریم و حرکت کنیم و ایمان داشته باشیم الله ما را حمایت خواهد کرد با توکل و ایمان به خداوند همیشه موفق خواهیم شد به بهترین شیوه و روش و با کمک دستان خودش خداوند همواره به ما کمک کرده است.

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: