«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش - صفحه 35
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/07/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-09-12 09:33:282024-06-08 22:16:13«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندششاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام فرمانروای جهان رب مهربان
امروز سومین روز سفرنامه پربرکت سمیه دوست داشتنی هست
سلام به همسفران
سلام به استاد عباسمنش عزیز
سلام به خانوم شایسته بزرگوار
این فایل در این روز کلی معنی دار بود برام واقعا من تا چه حد به خداوند ایمان دارم باید این سوال رو از خودم بپرسم استاد شما به ما یاد دادید که از خودمون سوالهای خوب بپرسیم تا با دریافت ایده ها و راه حالها از دل تضادها و اتفاقات به جاهای بهتری هدایت بشیم
این اصل زندگیه که بتونی با اعتماد صد درصد به رب زندگی کنی واقعا وقتی دقیق تر و ریزبینانه تر به این نکته توجه کنیم می بینیم که ما در مورد آینده دچار محدودیت هستیم و نمی تونیم پیش گویی کنیم خب نیاز داریم از نیرویی برتر و بالاتر که سازنده و خالق همین سیستم هست هدایت بطلبیم!
باید بپذیریم با ایمان کامل که تنها راه همینه لحظه ها رو با لذت و اطمینان قلبی زندگی کنیم و بقیه رو بسپریم
من خودم فکر میکنم باید بشدت روی این باور و ایمان به خدا کار کنم باید از نو بسازمش باید از نو به رب ایمان بیارم و خودم رو رها در آعوشش بسپارم کاری که تا حالا بلدش نبودم و اصلا فکر نمیکردم ضرورتی داشته باشم چون با فکر محدودم اعتبار همه چیز رو به بیرون و خودم میدادم ولی حالا به این درک رسیدم که این خداست که همه چیز رو مهیا میکنه البنه برای کسیکه باایمانه و مومنه به خدا و تسلیمه و به الخیر فی ما وقع اعتقاد داره !
از خدا یاری می طلبم که من رو هم مثل ابراهیم و بقیه ی بندگان صالح و باایمانش در مسیر هدایت قرار بده
خوشحالم و آرامم که فهمیدم ربی دارم که همه ی قدرتهاست همه ی ثروتهاست همه ی شادیهاست و در همه حال حامی و پشتیبان بندگانش هست
خدایا هزارمرتبه شکرت برای این آگاهی
ممنونم ازخانم شایسته و استاد عزیز
شاد و پیروز باشید
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
سلام با استاد جناب عباس منش من به تازگی به سایت شما هدایت شدم وروزی هزاران بار خداروشاکرم دراین مسیر یاد گیری قرار گرفتم حرف ازایمان شد یاد درسهای دینی دوران مدرسه افتادم که جواب سوالات میشد ایمان تقوا عمل صالح اما الان میفهمم ایمان به خدا باور به اینکه توکل داشته باشی وبدانی ایمان توکل یعنی هرچه بشود سراسر خیر است ختی اگر نتیجه اونی که میخوای نباشه ولی باور داشته باشی نیرویی برتر توراحمایت میکند وبه قول استاد باورکنی بارت رو زمین نمی مونه استاد بابت همه آگاهیها ی سپاسگزارم
مرسی استاد عزیز و درود فراوان بر شما از الان که گوش دادم یه حس عجیبی نسبت به دنیا پیدا کردم چقدر آدم مطیع خداوند میتونه باشع خود خدا میدونه اما ما میتونیم خودمون با تقویت اعتماد به نفس و خود باوری به درجه رفیع مطیع بودن خداوند برسانیم تشکر از استاد عباس منش
استاد عزیز و دوستان سلام…..
خدارو سپاسگزارم که روزم رو با گرفتن این پیام شروع کردم….
امروز از خواب بلند شدم ناخودآگاد با ۳ترس تو ذهنم مواجه شدم ….نگرانی از پاکی همسرم (از اعتیاد) و یا امکان لغزش دوباره که مثل خوره افتاد به جونم….دوم نگران از آلودگیهای ذهنی که برای فرزند ۵سالم با تربیت شاید ناقصم ایجاد کرده باشم و ضمیر ناخودآگاهی که به نااگاهی خراب کرده باشم …و درختاو گل کیاه محل کارم کهنگران آبیاری شدنش بودم که
خدارو سپاس که پیام امروزم شد توووووحید وتسلیم محض نیرویی برتر که بی اذن او برگی هم از درخت بر زمین نمیفته….و من ارامشی عجیب تمام وجودم رو گرفت که من چرا باید نگران باشم وقتی چنین نیروی عظیمی که جهان و تمام موجودات و کهکشانهارو مدیریت میکنه نگهداره من و مسائل من هست
شاد و پیروز و تروتمند باشید
سلام به رهروان راه حقیقت
🌹🌹سفرنامه روز سوم🌹🌹🌹
تسلیم بودن … واژه ای که بسیار کم در زندگیم بوده است …
برای من تسلیم شدن نقطه متقابل عجله داشتنه…
و من تمام زندگیم عجله داشتم همیشه عجله داشتم که زودتر به فلان خواسته م برسم تا احساس خوشبختی کنم .
دوران مدرسه هر مقطعی بی صبرانه منتظر مقطع بعدی و در هر مقطعی بی صبرانه منتظر سال اخر اون مقطع!
منتظر بودم دانشگاه قبول بشم تا خوشبخت بشم و قبول شدم و رفتم و جز بدبختی خلق نکردم
منتظر بودم شاغل بشم خوشبخت بشم جز گلایه و اعصاب خردی و مریضی خلق نکردم
منتظر بودم ازدواج کنم تا خوشبخت بشم جز سیاه چال خلق نکردم
و این دو سه روزی که به این فایله گوش میدم میبینم همه ش بخاطر این بود هیچوقت تسلیم نبودم همیشه منتظر خوشبختی در اینده بودم و حالمو درک نکردم
این مدت منتظر بودم کمد جدیدی که چهارماهه سفارش دادم بیاد و اصلا اتاقمو اون جور که باید تمیز نمیکردم و خیلی شلخته منتظر بودم کمد جدید بیاد و اینا برن و یه دکور جدید به اتاقم بدم تا حالم خوب بشه!!!
و دوسه روز قبل فهمیدم طرف اماده نکرده و پول خیلی بیشتری میخواد میگه وسایل گرون شده خیلی حالم گرفته شد و اصلا دیگه حوصله نداشتم دست به هیچی بزنم
اما با شنیدن این فایل از خودم پرسیدم
چرا اینجوری چسپیدی!!!!
چرا رها نمیکنی!!!
چرا داری تمام زندگیتو تکرار میکنی و منتظری فردا خوشبخت بشی فردایی که نمیاد!!!
چرا همین الان با همین امکانات اون حس رو خلق نمیکنی!!!
مگر استاد تو یه اتاق سیمانی منتظر بود از اونجا نجات پیداکنه تا خوشبخت بشه و زندگی کنه!!!
.
.
من با تمام وجودم زندگی مستقل میخوام اما اینکه تا حالا جور نشده فقط بخاطر چسپندگیم بوده بخاطر تسلیم نبودن بخاطر اینکه منتظرم زندگیم مستقل بشه تا فلان جوری لباس بپوشم فلان جوری ورزش کنم یا کارهای مختلف رو انجام بدم!
.
.
تسلیم بودن برای من یعنی باید بگم خدایا من خونه ای با این مشخصات و در این منطقه میخوام و خلاص
باید اگر تجسمی هست با عشق باشه و خلاص….
.
.
.
یاد چندسال قبل افتادم ده سال بود دیپلم گرفته بودم و لیسانس داشتم اما دلم رشته های شاخه پزشکی میخواست دی ماه شب توی سکوت رفتم لب پنجره و گفتم خدایا بهم یه فرصت دیگه برای درس خوندن تو رشته ی پزشکی بده
و تمام حتی دیگه نه بهش فکر کردم نه برنامه ریختم نه هیچی اصلا اصلا
تاریخ ۲۶ اسفند یکی بهم گفت امروز اخرین روز مهلت ثبت نام دانشگاست برای خواهرم تحقیق کردم تو دانشگاه ازاد شهرمون چی بخونه خوبه گفتن مامایی و پرستاری
و بعد بهم گفت تو که خیلی استعداد داری چرا شرکت نمیکنی
و همین یک جمله باعث شد من ثبت نام کردم تا تاریخ ۱ فروردین از درو همسایه کتاب رشته تجربی جمع کردم یک کتاب ده سال کنکور خریدم و تا خرداد نشستم خوندم کنکور افتاد خرداد اون سال و من کنکور دادم و مامایی قبول شدم
.
.
بارها به خودم میگفتم اون شب من چه جوری دعا کردم که دوماه بعد مقدمه ش فراهم شد و شش ماه بعد رخ داد! و الان پنج ساله برای زندگی مستقل دعا میکنم جور نمیشه!
.
.
و حالا میفهمم من تسلیم شدم من رها کردم من نچسپیدم من از خدا خواستم و فراموش کردم و زندگی کردم ، من زندگیمو تعطیل نکردم که بگم حالا بذار قبول بشم بعد …
.
.
.
تسلیم شدن چقد سخت و چقد نتیجه بخشه…
از خدا میخوام کمکم کنه همچون ابراهیم تسلیم خواسته ش بشم
همچون ابراهیم رها کنم
همچون ابراهیم بها بدم
و بهم بگه بهای رسیدن به این خواسته چیه؟!
.
.
امیدوارم سری دوم سفرنامه بتونم از نتایج تسلیمم بگم…
.
.
.
استاد امروز که فایل شنا کردن تو دریاچه توی شب رو گذاشتید و اون حرفهای زیبا رو راجب به بارون باریدن و تمیزی فلوریدا زدید منو بیشتر از پیش عاشق فلوریدا کردید پس با عشق میگم
از اتاقم تا فلوریدا راهی نیست…
ما باید تسلیم خداوند باشیم
باید خواستمونو بهش بگیم و دیگه بقیه کارهارو بهش بسپاریم، خودش میدونه و میتونه ک باید چیکار کنه و چجور اون خواسته برآورده بشه
با هزاران هزاران دستی ک داره❤
سلام به استاد بزرگوار ومریم خانم عزیز وهمه ی دوستان همفرکانسی گلم
به خاطر تعهدی که به خودم دادم ودر هر روز سفر نامه میخوام که رد پایی بزارم ودیدگاهم رو به اشتراک بزارم اومدم تا بنویسم
که هر چه ضربه خوردم در زندگیم به خاطر این بوده که فکر کردم خودم تاکید میکنم خودم میتونم همه چیز رو راست وریس کنم وحواسم نبوده به اینکه الله یکتا همه ی کارا رو واسم راست ودرست میکنه.
بالاترین قرب به خدا همین تسلیم محض بودن ،تقلا ودست وپای الکی نزدن .
ایمان واقعی میخواد که باور کنی، اون خدای بزرگ وقتی تسلیم بودن تو رو میبینه کاراتو واست جور میکنه،
وقتی مشرک نباشی ونگاهت به سمت اون باشه نه دستاش مطمعن باشی که خدا درست میکنه ! وقتی تسلیم باشی وصبر داشته باشی تاکید میکنم صبر نه اینکه تحمل کنی وتو دلت قر بزنی صبری که با ایمان همراه باشه نتیجش میشه، قربانی که خداوند از بهشت میفرسته وپاداش میده به پیامبری که در مقابل ازمایش الهی سر بلند بیرون اومده.
خوش به حال ابراهیم فکر میکنم بزرگ ترین ازمون رو در کل کیهان رو با نمره ی ۲۰ قبول شد.
امیدوارم من هم کمی صبور تر وکمی تسلیم تر شوم اگه میگم کمی چون تکامل لازم داره.
این تکامل واسه حضرت ابراهیم هم بود ،ازمون اول در تسلیم وصبری که کرد، بردن هاجر واسمایل در مکه و رها کردنشون در اونجا بوده و در مرحله بعدی ازمون سخت تر قربانی کردن پسرش استاد درسته که میگن خدا به اندازه ظرفیتت امتحانت میکنه به اندازه صبری که داری؟خیلی ادما رو دیدم عزیز از دست دادن ومدام بیقرارن ولی خانواده های شهیدی میشناسم از فامیل درجه دومم که چهار تا پسرشون وهمسرشون شهید شدن چنان صبری دارن ما بهشون میگیم مادر جون که البته یک سال پیش فوت کردن چنان صبری دارن ه خدا میدونه چهره اروم وقرق نورشون طوریه بودکه دلت میخواد ساعت ها بشینی وفقط نگاشون کنی بس که ارامش درونی داشتن واین ارامش رو به راحتی میتونستی ازشون دریافت کنی وحتی یک بار ندیدیم گله بکنن ومیگفتن خودش داده وحالا پس گرفته مال من نبودن امیدوارم روحشنون در کنار ۵ شهیدشون در ارامش باشن که قطعا هست
وامروز باز تلنگر دیگر واسم بود که پا رو ترسام بزارم وحرکت کنم رو به جلو من خیلی ترسهام زیاده ومانع هست ونمیزاره قدم از قدم بردارم قصد دارم از این خونه برم ۱۴ سال طبقه ی بالای خونه ی مادر شوهرم زندگی میکنم وهیچ وقت سعی نکردم از اینجا برم چون از مستاجری هراس دارم جام کوچیک وبا وجود دوتا بچه خیلی در سختی هستیم من باید قدم اول رو بردارم وبرم بنگاه دنبال خونه تاقدم بعدی بهم گفته بشه
به نام خدایی که ما رو از هیچ آفرید و سخن بر زبان ما نهاد و ما را به واسطه علم و دانش بر دیگر موجودات زنده برتری داد
واقعا کی میتونه فرزندش رو سر ببره به جز حضرت ابراهیم که اینقدر ایمان و یقین به خدا داشت که می دونست هیچ امر خدا بی دلیل نمیتونه باشه و با ایمان و یقینی راسخ و بی نظیر اقدام کرد
هرگاه به خدا اعتماد کردیم بهترین نتیجه رو گرفتیم و هرگاه با تکیه بر توانایی خودمون با غرور کاری انجام دادیم نتیجه ای عکس حاصل شد
خدایا به من و همه همسفرانم ایمان و یقینی ابراهیمی عطا کن
به نام خدایی که ما رو از هیچ آفرید و سخن بر زبان ما نهاد و ما را به واسطه علم و دانش بر دیگر موجودات زنده برتری داد
این فایل بسیار عالی بود واقعا کی میتونه فرزندش رو سر ببره به جز حضرت ابراهیم که اینقدر ایمان و یقین به خدا داشت که می دونست هیچ امر خدا بی دلیل نمیتونه باشه و با ایمان و یقینی راسخ و بی نظیر اقدام کرد
هرگاه به خدا اعتماد کردیم بهترین نتیجه رو گرفتیم و هرگاه با تکیه بر توانایی خودمون با غرور کاری انجام دادیم نتیجه ای عکس حاصل شد
خدایا به من و همه همسفرانم ایمان و یقینی ابراهیمی عطا کن
در آخر از استاد عزیزم جناب آقای عباس منش تشکر میکنم که اینقدر زیبا و رسا و قابل فهم مطالب رو بیان میکنن
سلام به استاد مقربم و همه ی دوستان همفرکانسی های عزیزم.
توکل مقامی هست که یکدفعه به دست نمیاد. تو بعضی مسائل توکلم خوبه تو بعضی جهات هم 😭.من خیلی تلاش میکنم که متوکل باشم ولی باید روی تک تک موضوعاتی که احتیاج به توکل داره باید به شدت تمرکز کنم و از قرآن برای اونم موضوع عبارت های تاکیدی بسازم.
وااااای که چه جواب فوق العاده ای هم میگیرم. خدایا شکرت.
امیدوارم که روز به روز توحیدی تر بشوم .
استاد جان چچچچه کلمه ای رو شما زنده کردی(توحید). کل زندگی من با این پیام شما تغییر کرد. نمیدونم چرا تا حالا متوجه این موضوع نشده بودم. آگاهی هایی به من رسید که من اصلا نمیدونستم وجود دارند. خدایا شکرت.
خدایاکمک کن تا در مسیر ابراهیم باشیم و مثل ابراهیم باشیم. و هر سال برای پیشرفت زندگی توحیدی خودمون جشن بگیریم.