«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش - صفحه 46
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/07/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-09-12 09:33:282024-06-08 22:16:13«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندششاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد عشق و آگاهی
وقتی به حضرت ابراهیم فکر میکنم باورم نمیشه چجوری تونست چاقو رو بزاره روگلو فرزندش اخه این ابراهیم چه ایمانی داشت خدای من ما کجا هستیم و ابراهیم کجا بود
من وقتی به زندگی خودم نگاه میکنم خیلی جاها فقط ادعای خدایی بودن داشتم من که حتی پدر و مادرم رو نمیتونم کامل تنها بزارم و همش میگم اینا نیاز به محافظت دارن ای دل غافل که افسانه تو داری شرک میورزی پدر و مادرت یه محافظ خیلی بهتر از تو دارن اونی که خلقشون کرده و وظیفش محافظت از بندگانشه
خدای من خیلی ایمانم رو قوی کن و هدایتم کن به سمت خودت خدای خوبم کمکم کن
چقد تسلیم بودن شجاعت میخواد خدای مهربونم این شجاعت رو بمن بده تا ایمانم روزبه روزقویتر بشه و بتونم همه جوره بهت توکل کنم خدای خوبم ایمان ابراهیمی بهم بده و همواره هدایتم کن
من از الان باید این قدرت توکل داشتن روخوب تمرین کنم تا زمانی که بچه دار شدم زجر نکشم و گرنه نمیتونم از زندگیم لذت ببرم و همش نگران بچه هام میشم
افسانه همه خدا رو دارن همینطور که خودت تا الان خدا به بهترین شکل ازت محافظت کرده پس از عزیزانت هم میکنه فقط باید بهش ایمان داشته باشی همین
ممنون استاد جان که هر روز ما رو آگاه تر میکنید ❤️❤️❤️
به نام الله
روزم سوم هم به پایان رسید
معجزات پشت سر هم داره اتفاق میفته. از لحظه ای که من مصمم تصمیم گرفتمبرای تغییر.
خدا کمک کنه بتونیم پیرو مسیر ابراهیم باشیم
پایدار باشید
سلام بر استاد عزیز و خانم شایشته گرامیی
این برای چندمین باره این فایل رو گوش میکنم ، من ایمان دارم که خدا هر لحظه منو هدایت میکنه به قول استاد تسلیم خداوند بودن میشه توحیدی ینی هرچی شده بگیم خیر ما وقع ، ینی ابراهیم چقد از ایمان برخوردار بود که همچین کاری کرد ، پس ماهم باید ایمان مون رو هر روز وهر روز بیشتر کنیم از بخوایم مارو هدایت کنه وبه ندای درون مون گوش کنیم ،
سلام و ایام به کام.من با فایلهای شما خیلی آرام میشم و زندگی برام ساده تر میشه و دارم به سمت درک زیباییهای زندگی میرم .ترس داره عظمتش توی وجودم از دست میده و همه اینها رو مدیون شما هستم خانم شایسته و استاد عباس منش عزیزم
بنام خدا… من قبلا این فایل را نگاه کردم ولی اصلا بهش توجه نکردم وبصورت گذری از آن گذشتم ولی این بار که وارد سفرنامه شدم وخداوند من را در این مسیر هدایت کرد وقتی با دقت به آن گوش کردم یاد خودم افتادم که من ١۴ روز که سر کارم میروم تو فکر این هستم که کی برگردم و این ١۴ روز من تمام بشه و در کنار خانواده ام و فرزندم قرار بگیریم و باهاش بازی کنم..ولی از طرفی دیگر شخصی بنام ابراهیم زن وبچه اش را توی یک بیابون خشک رها میکند ومیرود وبعد ٣٠ سال بر میگرده نه این بار برای دید بازدید و قربون صدقه فرزندش بلکه میخواهد اون را قربانی کند چون تسلیم پروردگارش بود اعتراف میکنم توی این سالها اصلا به این موضوع من توجه نکرده بودم و همیشه میگفتم خب عید قربان است برای حاج ها قربانی میکنن و به همین سادگی از کنار این قضیه عبور میکردم.تا اینکه دستهایی از خداوند آمدند و این قضیه را برای ما آشکار کردند در مورد تسلیم بودن به این معنا که من خودم را رها میکنم وخودم را به خدا میسپارم و ایمان دارم که خداوند حمایت میکند و کمک میکند هنوز به اون حدی که باید برسم نرسیدم ولی من سال ٩١_ ٩٠پدر و مادرم را از دست دادم چند ماهی بود ناراحت شدم ولی وقتی که نشستم فکر کردم گفتم هرجوری که خودت صلاح میدونی و اونجا تسلیم شدم و شروع به ادامه زندگی دادم والانم به لطف خداوند یک فرزندم پسر دارم..در پناه خداوند همیشه شاد.خوش و خرم باشید
بنام رب
روز سوم از روز شمار تحول زندگی من
خداروشکر اینقدر عزت نفسم بیشتر شده که برای خودم ارزش بیشتر از گذشته قایلم و اینکه به انجام این تمرین متعهدم و این نظم نشونهی تغییر باورهای من، ثخدایا هزاران بار شکرت
چقدر درک من از ایمان و اعتماد این جا وسیع شده ایمان قبلنم چیزی جز شرک نبود اما از نظر من ایمان بود قبلا همش ترس از خدایی بود که قرار منو با تار موهایی که میبینن آویزان کنه خدایی که منتظر ببینه من چه خطایی میکنم مجازاتم کنه و کارای به اعمال خوبم نداره الان که برمیگردم قبلن خودمو زیرورو میکنم خنده داره و کلی میخندم
مگه میشه اینقدر تغییر و اینقدر باایمان تر
حتی خواب میبینم سمت چه کاری برم تو خواب مکالمه بین ذهنیم رو همه و همه یادم و جوابهای ذهن منطقی م همش از باورهای کمبود و ترس و بی ایمانی م بود
ذهن منطقیم ترسیداز شروع کردن اما خدا واسم الگو آورد ذهنم از نو شروع کردن میترسید و نداشتن مهارت تو این زمینه اما خدا واسم توضیح داد چیکار کنم حتی بهم گفت پیش کدوم یک از دوستام برم اون تجهیزات این کارو داره ( روز بعد بیدار شدنم وقتی جویا شدم دیدم دوستم میتونه کمکم کنه)
صبحش که بیدار شدم گریم گرفته بود نمیدونستم این همه لطف خدا رو چجوری سپاسگزاری کنم
روزهایی که تصمیمای عظیمی میگیریم و نگران نیستیم و پیش میریم حتی اگه ظاهراً موفقیتی در کار نباشه اما میتازیم و نگران نیستیم اون جاهاست که ایمان داریم و باورهای قوی نسبت به خودمون و خدا داریم
خدایا شکرت هدایت شدم به این سایت و به سمت این روز شمار تحول زندگیم و از طی شدن تکاملم دارم لذت میبرم
سلام به استاد عزیزم
من همیشه از بچگی از خدا اینو می خواستم که خدایا کمکم کن که بنده خالص و مخلص تو باشم و سعی هم کردم اما وقتی داستان ابراهیم رو می شنوم و بهش فکر می کنم از این درجه از ایمان و تسلیم در برابر خداوند ادم مبهوت می مونه که یه ادم چطور خداوند رو در ذهنش دیده که به این درجه از ایمان رسیده که تسلیم بی چون چرای رب العالمینه من واقعا عاشق مرام ابراهیم شدم و این نوع رابطه ای که با خداوند داره ممنونم استاد که توجه ما رو به سمت مهمترین نکات جلب می کنید تا بهتر و بیشتر رب خودمون رو بشناسیم و بهترین الگو رو برای خودمون انتخاب کنیم و واقعا یکتا پرست باشیم و پیرو ابراهیم و از کسانی نباشیم که خداوند می فرماید اینها دین رو فرقه فرقه کردند و جز هیچ فرقه ای نباشیم به اصل و اساس ایمان داشته باشیم و بس سپاسگزار خدای مهربونم برای راهی که منو بهش هدایت کرد در پناه الله یکتا شاد و موفق باشید
maryam
سومین روز از سفر یک ماهه را میگذرانم و همچنان در احساس گناهم سردرگمم. بهتر از قبلم اما هنوز قلبم آرام نگرفته. ایمان و توکلم رو باید زیاد کنم و از تغییر موقعیت نترسم. من میتونم انسان ارزشمندی نزد خودم و خدای خودم و بندگانش باشم.
باید به خودم زمان بدهم و عجولانه تصمیم نگیرم. کمی منعطف باشم و باور داشته باشم هنوز میتوانم خوشحالی و فارغ از خشم نشبت به خودم باشم.
۲۷ روز دیگر تا پایان سفر فرصت دارم بهترینارو برای خودم بطلبم.
سلام استاد عزیز اول از همه این موضوع رو بگم که زمانی که فایل گوش میدم به طور روزانه بشدت تاثیر عینیش رو توی زندگیم میبینم و هم افکارمو کنترل میکنم و هم اینکه قانون جذب و کمک خداوند رو توی لحظه لحظه های هر روزم میبینم به طوری که شگفت زده میشم و آدم های ی که از دور میبینن که کارهای من چطور راه میوفته و انجام میشه فکر میکنن که من پارتی دارم در صورتیکه که ادمی که قانون جذب بلد باشه و ب کمک خدا ایمان داشته باشه نیازی ب پارتی بازی نداره و همه جا کارش به راحتی انجام میشه.خدا رو شکر میکنم از اینکه یک ساله دارم روی خودم کار میکنم و انقدر زندگیمو تغییر دادم که چیزایی که چندین سال بود ارزوشونو داشتم الان دارم .
استاد عزیز از موقعی که شما رو استاد خودم قرار دادم و بهتون اعتماد کردم و فایلاتونو گوش کردم و سعی کردم توی زندگیم بکار ببرم دیدگاهم نه تنها نسبت ب دنیا و زندگی و خدا بلکه شدیدا نسبت ب قران تغییر کرده صحبت هاتون راجب حضرت ابراهیم خیلی زیبا بود و حقیقتا تا حالا از این زاویه ب حضرت ابراهیم نگاه نکرده بودم و همیشه به عنوان یه پیامبری که فقط وظیفشو انجام میداده نگاه میکردم ولی امروز بهش ب عنوان یک انسان عادی نگاه کردم که قانون رو بلد بوده و بجز اون به خدا ایمان راسخ داشته وقتی ب حضرت ابراهیم ب عنوان یک انسان معمولی نگاه کردم متوجه شدم خییییلی زیباست که یک انسان اینجوری ب خداوند ایمان داشته باشه و اینطوری خییلی زندگی ادم پر از ارامش و ایمان میشه چون کسی که اینطوری به خداوند ایمان داشته باشه دیگه نه از چیزی ترس داره نه دچار اضطراب و افسردگی میشه.
گرچه الانم من خیییلی با همچین ایمانی فاصله دارم ولی خب روز به روز تلاشمو میکنم تا ایمانمو ب خدا بیشتر کنم تا هم زندگیم بهتر بشه هم بنده ی بهتری براش باشم و هم ارامش بی نهایت رو تو زندگیم داشته باشم.
ممنون از فایل بسیار زیباتون💛🥰
سلام و درود به استاد عزیز و خانم شایسته عزیز
دریافتی از سفر سوم
بیانات استاد عالی بود و قابل تأمل .. سپاس از شما