«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش - صفحه 77 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/07/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-09-12 09:33:282024-06-08 22:16:13«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندششاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند مهربان
نمیدونم چقدر از صحبت های این فایل فهمیدم ولی این میدونم با هر بار گوش دادن به این فایل چیز های بیشتری میفهمم حرفی که همیشه استاد میزنن
من تو این فایل کنترل ذهن متوجه شدم احساس خوب اتفاق خوب حتی اگر با باور های خودمم شرایط بدی رقم زده باشم ولی میتونم تو دل همون شرایط بد با کنترل ذهنم با اعتماد به خداوند با احساس خوبم نتیجه تغییر بدم و به نفع خودم تمومش کنم من سازنده زندگی خودم هستم
بار ها برام اتفاق افتاده که توانستم کمی با عزت نفس بیشتری تو شرایط مختلف قرار بگیرم هنوز خیلی کار دارم ولی از وقتی روی خودم کار کردم بهتر ذهنم کنترل میکنم و عزت نفس و اعتماد به نفس بیشتری دارم باج نمیدهم از باج دادن و کوتاه اومدن تو هر شرایطی خسته شدم همون قانون اهرم رنج و لذت من به رنج به ناتوانی رسیدم که میخوام خودم تغییر بدم و به لذت برسم خداشکر حالم خوبه ولی من دنبال حال بهتری هستم
سلام و شب بخیر به استاد عزیز
خب روز سوم سفر هم گذشت و خدارو هزار مرتبه شکر که داخل این مسیر قرار گرفتم . روز به روز حالم داره بهتر میشه و دارم تاثیراتشو میبینم
با همه ی اینا بازم خیلییی هنوز راه دارم یعنی انگار اولِ اول راهم ولی خب عجله ای که نیست ایشالا به امید خدا کم کم تکامل صورت میگیره
با شنیدن این فایل فهمیدم که ایمان ما در برابر ایمان حضرت ابراهیم چقدرررر ناچیزه و چه جایگاه والایی داشته . ب نظرم ادم باید خیلییی رو خودش کار کنه تا بتونه یکم نزدیک اون مدار باشه . ولی خب طبق گفته ی استاد چیز محالی نیست
ایشالا به امید خدا هممون این سعادت نسیبمون بشه
“ردپای من در تحول روز شمار من روز سوم”
به نظر من تنها راه نجات انسان در ملایماتهای زندگی،
توکل کردن به خدا و تسلیم شدن در برابر اوست.
خیلی پیش آمده که در شرایط مختلفی از زندگی به بن بست برسیم و یهو وقتی به خومان میایم میبینیم هیچ کسی نیست که کمکمون کنه ،و حتی ممکنه ناامید اندوهگین و غمگین بشیم، احساس ترس و تنهایب میکنیم که چرا کسی نیست از نزدیکانمان که کمکمون کنه یا چرا همه خواسته ما رد میزنند .
ما در واقع بارها شده که در زندگی به همه اطرافیانمان به جز خداوند، امید داشتیم و و از آنها طلب کمک کردیم در صورتی که این تنها خداست که میتونه کمکمون کنه .
همیشه یادمون میره که فقط خداونده که میتونه کمکمون کنه و ما فقط داریم دور سر خودمون میچرخیم و وقتمون رو تلف میکنیم و وقتی از همه ناامید میشیم ،به یاد خدا میفتیم .
و وقتی با ناامیدی سمت خداوند میرویم ، جواب نمیگیریم ولی اگر با حس خوب و امید به سمت خدا برویم و به خدا ایمان داشته باشیم ، وقتی باور داشته باشیم که همه امور دست اوست و هیچ برگی بی اذن خدا زمین نمیفتد ، آنموقع است که خداوند درهای رحمتش رو به سویمان باز میکند .
و این بارهای بارها در زندگی من در جنبهای مختلف زندگیم اتفاق افتاده و من هر وقت به خدا توکل کردم و تنها امیدم خدا بود و از همه اطرافیانم رویگردان شدم معجزه خدا رو در زندگیم دیدم . و من دست خدا در زندگیم رو دیدم .
خدایا شکرت
داستان ابراهیم به ما نتیجه اعتماد و توکل به خداوند را نشان میدهد
به نام خداوند هدایتگر مهربان
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و شما دوستان.
سپاسگزار خداوند هستم که جهانش را بر پایه قوانین بدون تغیر ساخته
و سپاسگزار استاد عزیزم هستم که قوانین را به این زیبایی و وضوح بیان میکند.
روز 3
با اینکه داستان ابراهیم و اسماعیل را بارها و بارها شنیده بودم ولی به اندازه ارزنی هم در باره آن تعمق نکرده بودیم ، ولی با این توضیحات استاد و شناختم از قوانین و اندازه ظرفم چیزهایی ازین داستان درک کردم.
هر کسی که به هر جایگاهی از هر لحاظ(ثروت، سلامتی، معنویت، روابط و ……) رسیده،
به اندازه یی که روی خودش کار کرده توانسته پیشرفت کند
به اندازه یی که روی باور های توحیدی اش کار کرده توانسته پیشرفت کند
به اندازه یی که روی عزت نفس اش کار کرده توانسته پیشرفت کند
به اندازه یی که قدرت را به خداوند داده و تنها خداوند را منبع قدرت و رب العالمین دانسته توانسته پیشرفت کند
به اندازه یی که از هیچ چیز و از هیچ کس نترسیده توانسته پیشرفت کند
به اندازه یی که افسار زندگی اش را در دست خودش گرفته توانسته پیشرفت کند
به اندازه یی که توانسته احساسش را خوب نگهدارد توانسته پیشرفت کند
همچون ابراهیم که به مقام رفیق خداوند رسیده
همچون ابراهیم که آتش را به گلستان تبدیل کرده
همچون ابراهیم که به اسوه و الگوی تمام بشریت تبدیل شده
همچون ابراهیم که اکثر انبیا از نسل او بوجود آمده
حتی میشود به همچو مقام قربی در نزد خداوند رسید.
وقتی که مثل ابراهیم در «اوج بت پرستی» بدون ترس از هیچ کسی بت شکنی کند.
وقتی که مثل ابراهیم تسلیم امر خداوند بود برای قربانی اسماعیل.
وقتی که مثل ابراهیم توحید در عمل را پیاده کرد.
ما در جهانِ دارای قوانین زندگی میکنیم نه جهان الله بختکی،
پس میشود بی نهایت رشد کرد.
الهی شکرت
خدایا از تو میخواهم مرا هدایت کنی به راه ابراهیم
خدایا از تو کمک میخواهم برای اجرای توحید در عملم
در پناه خداوند شاد و موفق باشید.
به نام خدای عزیز
سلام به همگی
ردپای من در سومین روز سفرنامه
_ چقدر استاد عالی در مورد موحد بودن و تسلیم بودن حضرت ابراهیم گفتن و این امید رو در دل ما زنده کردن که ما هم مثل حضرت ابراهیم میتونیم روی خودمون کار کنیم و به جایگاه های عالی نزد پروردگار عزیز و مهربان برسیم ،و یک انسان موحد باشیم و به پیشرفت در این مسیر زیبا ادامه بدیم .
_ خدا برای رشد و پیشرفت ما هیچ محدودیتی قائل نشده یعنی هر وقت به یه جایگاه عالی می رسیم ، بازم جایگاه های بهتر و عالی تری وجود داره که بهشون برسیم . مسیر رشد و پیشرفت ادامه داره و ما هرچقدر هم رشد کنیم باز هم میتونیم رشد کنیم و بهتر بشیم.
_ تنها با حرکت در مسیر درسته ، که میتونیم یه الگوی خیلی خوب باشیم . و حضرت ابراهیم چقدر عالی این مسیر درست رو پیموده و یک الگوی نمونه هست و بسیار قابل تحسین ، به خاطر این همه تسلیم بودنش در برابر خدا و این همه ایمان و یقینش به خدا ،امیدوارم که بتونم از حضرت ابراهیم و موحد بودنش الگو برداری کنم و در این مسیر زیبا گام بردارم .
_ اگه یه آدمی در جهان تونسته یه کاری رو انجام بده ما هم میتونیم اون کار رو انجام بدیم . استاد عزیز ، این حرفتون چقدر به دلم نشست و پذیرفتن این جمله ، واقعا چقدر میتونه اعتماد بنفس ما رو افزایش بده و در خود باوری به ما کمک کنه .
_ بریم تو دل ترسامون و حرکت کنیم و باور داشته باشیم که خداوند ما رو یاری میکنه و حامی ماست .
از خدای یکتا و مهربان سپاسگزارم که منو به این مسیر زیبا هدایت کرد ، تا خودم رو بیشتر بشناسم و در این مسیر زیبا گام بردارم .
به امید گرفتن بهترین نتایج
به نام خدای مهربون
سلام میکنم خدمت استاد مریمجان و همه ی دوستان
من عاشق این فایلم چقدر زیبا استاد راجب توکل و توحید توضیح میده
از وقتی با سایت اشنا شدم خیلی از ترس های کوچیکیم از بین رفته مثل ترس از تاریکی و تنهایی
چون قبلا ایمان نداشتم میترسیدم
میترسیدم چون ایمان نداشتم که خداونداز من محافظت میکنه و هدایتگر منه
حضرت ابراهیم نه غمگین بود به خاطر گذشته نه ترسی داشت بخاطر اینده ارامش داشت حرکت میکرد چون ایمان داشت
از عشقی که به فرزندش داشت گذشت به خاطر عشقی که به پروردگارش داشت و تسلیم بود
ماهم میتونیم با هروز روی خودمون کار کردن بهتر از قبل بشیم با ایمان تر بشیم و روبه جلو حرکت کنیم بدون هیچ ترسی
و با توکل و چقدر اینطوری زندگیمون ارام تر و شادتره
بنام خدا
سلام
روز سوم از روزشمار تحول زندگی من.
این فایل توحیدی همزمانی داشت با رسیدنم به سوره إبراهیم.و اینکه من امثال رو برای خودم سال توحید و احساس لیاقت و ارزشمندی نام گذاری کردم.هم زمان دارم فایلهای فوقالعاده توحید عملی استاد رو هم گوش میدم.واقعا خدارو شکر میکنم که در این مسیرم.من از بچگی یکی از دامادهامون منو ابراهیم صدا میکرد.من زیاد دوست نداشتم.اما دوماهی میشه که فایلهای توحید عملی رو گوش میدم و ابراهیم هم نماد توحیده و من اتفاقا خیلی علاقمند مند شدم به این اسم و اتفاقا تو کامنت روز اول هم تو پرانتز جلو اسمم نوشتم ابراهیم.نمیدونم شاید چیزی تو وجودم بوده که من باید یه روزی خودمو کامل تسلیم خدا کنم و ایمانم ابراهیمی باشه.واقعا نمیدونم چی باید بنویسم فقط میدونم یه حسی میگه بنویس که میخوام مثل ابراهیم تسلیم باشم.خدایا شکرت بابت این آگاهی ها.. سپاسگزارم ازتون سید حسین و مریم بانو.
به نام خدای مهربان
سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان.
اول از همه میخوام از شما مریم جان تشکر کنم که اینقدر زیبا این متن های روزشمار رو مینویسید، این نوشته ها جنسش عشق است.
استاد عزیزم من هر چقدر توی این سایت باشم هرچقدر صحبتهای شما رو گوش بدم و ببینم بیشتر میفهمم من فاطمه باید روی توحیدم خیلی کار کنم که دقیقا کاری که باید با تمام وجودم بیشتر روی انجام بدم و توی زندگیم هم عملیش کنم.
امیدوارم چون حضرت ابراهیم با خدای خودم اینگونه عاشقانه رفتار کنم و تسلیم خدایم باشم.
خیلی خوشحالم که سال جدیدم رو با روز شمار تحول زندگی من استارتش رو زدم.
ممنونم استاد جان و مریم جان برای تهیه این فایلها.
تسلیم بودن وایمان به خدا
شاید جمله امروز باید بهش فکر کرد
شرایطی که الان دارم استرس و اضطراب که دارم فقط یه چیز می خوام توکل به خدا تجربه ثابت کرده هروقت توکل کردم همه چیز درست شده قشنگ شده الان تو این لحظه واین ثانیه نیاز دارم باز توکل کنم و نیاز دارم که درست بشه اینکه یه چیزی ته قلبت می گه خدا برات درست می کنه و خدا رهات نمی کنه اینکه درمورد فردا هیچ فکری نمی توانی بکنی همه همه شده استرس نمی دانم این باشد یه ردپا که می دونم این شرایط اولین بارانیست وآخرین بار نخواهد بود که بازم تو شرایط بد بودم بگم خدا فلان جا کمکم کرد بازم می کنه اینم نشونه اش
به نام الله مهربان
برگ سوم از سفرنامه روزشمار تحول زندگی من:
خدا رو شکر میکنم که الان اینجا هستم و با این آگاهی های ناب آشنا شدم. چقدر این دوره ی روز شمار زیبا و آموزنده بود برای من. خداروشکر. تا همین جا کلی حس های زیبا دریافت کردم که نشونهی مسیر درسته!
به نظر من، اینکه ما بخوایم به خدا اعتماد و اطمینان کامل داشته باشیم احتیاج به یک شناخت درست داره. چطوری میشه به کسی اعتماد کرد که نمیشناسیم؟ من خودم تا همین چند وقت پیش یکی از ترس های بزرگم، ترس از خداوند بود! بنابراین، به نظر من در این مسیر زیبا، یکی از مهم ترین کارهایی که باید انجام بدیم اینه که خداوند رو بهتر و بیشتر بشناسیم و «باور داشته باشیم که خداوند عاشق ماست»! اونوقت میتونیم آروم آروم باهاش رفیق و رفیق تر بشیم و بهش «اعتماد» کنیم «حتی وقتی نتیجه ای نمیبینیم». هر چقدر دلمون بخواد با خدا رفیق بشیم، تا زمانی که باور نکنیم میتونیم باهاش رفیق بشیم، این اتفاق نمیفته! چون ما خودمون بخشی از وجود خدا هستیم و جهان در خدمت خداست! وقتی ما «احساس گناه» داریم، فرکانسی که به جهان ارسال میکنیم اینه که «من لیاقت دوستی با خدا رو ندارم» و از اونجا که جهان در خدمت ماست، چیزی که خلق میشه اینه که «دوستی با خدا بسیار غیر ممکنه»! وقتی «حس قربانی بودن» داریم، فرکانس ما اینه که «من مورد ظلم واقع شدم» و چیزی که خلق میشه چند عدد «ظالم»ِ دیگر خواهد بود :) !
اما وقتی شناخت درستی از خداوند بدست بیاریم، کم کم به این نتیجه میرسیم که «خداوند همیشه و تحت هر شرایطی من رو حمایت میکنه و هر اتفاقی رو به نفع من رقم میزنه» اونوقت میتونیم «تسلیم» باشیم و چیزی که خلق میشه «آرامش»، «شادی» و «حس خوب» خواهد بود که پیامد این احساسات زیبا، یقینا یک زندگی زیباست.