«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش - صفحه 79 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/07/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-09-12 09:33:282024-06-08 22:16:13«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندششاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند به نام رب العامین
هروقت فایل های در مورد توحید و یکتا پرستی گوش میدم و میبینم یک حس عجیبی بهم دست میده تو فکر میرم با خودم صحبت میکنم …واقعا ما از زندگی چه میخواییم که فک میکنیم خدا نمیتونه انجامش بده ؟ مگه این سیستم، این نیرو برتر ،که اسمش را خدا گذاشتیم همه را تمام موجودات را هدایت نمیکنه؟؟به غیر از اینه که زبان خدا زبان باورهاست زبان کانون توجه ؟؟ وقتی که داری هر روز سعی میکنی فرکانس های بهتری ارسال کنی ؛؛سعی میکنی با کنترل ذهنت در احساس بهتر بمونی؛؛ پس تسلیم خدا باش هر اتفاقی ..هر اتفاقی به ظاهر بد وخوب که افتاد بگو خیری برای من داره،، اگه ایده ای اومد که با اون شرایط میخونه حتما انجامش بده نترس خدا همیشه همراه تو بوده هست وخواهد بود تو باید به ندای درونت به ندای قلبت گوش بدی ..از اون بخوای و خودت را تسلیم اون کنی…بگی من نمیدونم چطور چگونه به این خواسته میرسم یا به حل این مسئله …ولی میدونم که خداوند حتما وحتما من را هدایت میکنه ..اصلا کارش اینه ..وظیفه خودش دونسته هدایت کردن همه را ..اما نه به مسیر درست یا غلط به مسیری که ما خودمون بهش توجه میکنیم و باور داریم …خدایا صدهزار مرتبه شکررررت که همیشه همراه منی …خدایا صد ها هزار مرتبه شکرت بخاطر قوانین بدون تغییر …خدایا صدهزار مرتبه شکرت بخاطر این آگاهی ها ..خدا جون من به تو و عدالت تو ایمان دارم میدانم هر آنچه که متعلق به من است نمیتواند از من گرفته شود پس آرام و آسوده ام ❤❤❤❤
با سلام و عرض ادب
آمدن این قسمت از اعتماد به رب، زمانی که چشم دلت به خداست و میخوای بدانی که چطور ازتو پشتیبانی میکند، مثل چراغ های روشن تو مسیر تکامل است.
گفتنی ها گفته میشه و چون از توحیدی بودن سرچشمه میگیره لاجرم بردل ها می نشیند.
هنوز فایل رو گوش نکردم فقط به من این الهام شد که علاوه بر همه چیزهای ارزشمند زندگی ام، درون خدایی ام را که بزرگی اش برایم اثبات شد و قربانی کردم نتوانستن را و شروع و ادامه میدهم چون ارزشمندانه از حاشیه امن زندگی ام خارج شده و در مسیر تکامل و توحیدی بودن قرار گرفته ام.
بزرگترین جسارت من قربانی کردن همه اگر و اماهایی است که به ظاهر منطقی و بودنشان طبیعی است اما نه برای من.
خداروشاکرم
به نام خدا سلام به همه دوستانم و استاد عزیزم ، واقعا در قران خداوند بیشتر از هر انسان دیگری از ابراهیم یاد می کنه به خاطر یکتا پرستیش من نمی دونم ابراهیم در اون زمان که کسی نبوده که براش از خدا بگه راهنماییش کنه چجوری تونسته انقدر عزیز بشه برای خدا به نظر من واقعا انسان رهایی بوده واقعا قلب بزرگی داشته و واقعا جهان رو بزرگ میدیده و انسان رو محدود به این دنیا نمی دونسته برای همین انقدر تسلیم بوده و وجودش پر شده بوده از انرژی منبع و واقعا رها بوده رهای رهای رها … نمی دونم شاید ماهم اگر اونقدر ذهنمونو اروم کنیم رها باشیم بتونیم مثل ابراهیم دوست خدا بشیم واقعا برای من که سخته زمان هایی که یه مشکلی پیش میاد که راهی نمی بینم برای حل اون همه چی رو رها کنم و به خدا بسپرم و این مفهوم عمیق گفته خدا رو درک کنم که هیچ برگی بدون اجازه من به زمین نمی افته شاید اون موقع که حضرت ابراهیم بچشو به قربانگاه می برده بر خلاف فیلمایی که ما دیدیم که گریه کنان و ناراحت است شاید حالش واقعا خوب بوده می دونسته هر چیزی که پیش بیاد به نفعشه خدا نمی خواد که اندوهگین باشه یه جوری دلشو شاد میکنه مثل وقتی که به حضرت محمد میگه اندوهگین نباش ( چون در فرکانس بدی قرار می گیری ) چون اون دوست صمیمی اونه تا قبل از اون همیشه کمکش کرده دیگه برای همین به دوست صمیمیش اعتماد کرده اگر ما هم با کمک خدای بزرگ که قدرتش تمام جهان رو فرا گرفته که جهان همش انرژیه بتونیم به اون انرژی قدرتمند اعتماد کنیم سپاس گذار باشیم در همه حال حالمون خوب باشه بتونیم با تمرین به اون درجه ای که حضرت ابراهیم رسید ما هم برسیم با سپاس از همه .
سلام به استاد عزیزم و مریم شایسته مهربان که با توضیحاتی که با عشق در مورد هر فایل مینویسه ما رو به بهترین درک هدایت میکنه
دقیقا زمانی این فایل رو گوش دادم و بهش هدایت شدم که در کشاکش مهاجرت به تهران هستم
اون هم با یه بچه ی 6 ماهه!
که هر بار که گریه میکنه و ناآروم میشه، ذهن نجواگر من میاد سراغم که تو میخای توی شهر غریب با این بچه چیکار کنی؟ اینجا حداقل خانواده ت هستنمن در جوابش هردفعه میگفتم خدایی که اینجاهست اونجا هم هست به شرط ایمان!
و الان دقیقا توی این فایل از همین موضوع استاد صحبت کرد و گفت دستای بینهایت خدا سراغ آدم میان و نمیذارن بار آدم روی زمین بمونه.
باز هم ذهن من میگه خب آره دوستات هستن ، پسرعمه ت و خانواده ش هستن! و من دوباره در جوابش میگم خدا هست
نباید شرک ایجاد بشه. نباید روی کمک اونها حساب کنم. من فقط باید روی خود خود خود خدا حساب کنم و بس.
که حقیقتا همیشه همراهم بوده و نذاشته جایی در بمونم
خدایا شکرت بابت این هدایت زیبا
اهدنا الصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم
و
سلام استاد عزیز اول از همه این موضوع رو بگم که زمانی که فایل گوش میدم به طور روزانه بشدت تاثیر عینیش رو توی زندگیم میبینم و هم افکارمو کنترل میکنم و هم اینکه قانون جذب و کمک خداوند رو توی لحظه لحظه های هر روزم میبینم به طوری که شگفت زده میشم و آدم های ی که از دور میبینن که کارهای من چطور راه میوفته و انجام میشه فکر میکنن که من پارتی دارم در صورتیکه که ادمی که قانون جذب بلد باشه و ب کمک خدا ایمان داشته باشه نیازی ب پارتی بازی نداره و همه جا کارش به راحتی انجام میشه.خدا رو شکر میکنم از اینکه یک ساله دارم روی خودم کار میکنم و انقدر زندگیمو تغییر دادم که چیزایی که چندین سال بود ارزوشونو داشتم الان دارم .
استاد عزیز از موقعی که شما رو استاد خودم قرار دادم و بهتون اعتماد کردم و فایلاتونو گوش کردم و سعی کردم توی زندگیم بکار ببرم دیدگاهم نه تنها نسبت ب دنیا و زندگی و خدا بلکه شدیدا نسبت ب قران تغییر کرده صحبت هاتون راجب حضرت ابراهیم خیلی زیبا بود و حقیقتا تا حالا از این زاویه ب حضرت ابراهیم نگاه نکرده بودم و همیشه به عنوان یه پیامبری که فقط وظیفشو انجام میداده نگاه میکردم ولی امروز بهش ب عنوان یک انسان عادی نگاه کردم که قانون رو بلد بوده و بجز اون به خدا ایمان راسخ داشته وقتی ب حضرت ابراهیم ب عنوان یک انسان معمولی نگاه کردم متوجه شدم خییییلی زیباست که یک انسان اینجوری ب خداوند ایمان داشته باشه و اینطوری خییلی زندگی ادم پر از ارامش و ایمان میشه چون کسی که اینطوری به خداوند ایمان داشته باشه دیگه نه از چیزی ترس داره نه دچار اضطراب و افسردگی میشه.
گرچه الانم من خیییلی با همچین ایمانی فاصله دارم ولی خب روز به روز تلاشمو میکنم تا ایمانمو ب خدا بیشتر کنم تا هم زندگیم بهتر بشه هم بنده ی بهتری براش باشم و هم ارامش بی نهایت رو تو زندگیم داشته باشم.
ممنون از فایل بسیار زیباتون💛🥰
سلام بر شما دوستان عزیز و استاد عزیزم و مریم عزیز
زمان هایی که واقعا تسلیم خدا هستیم زمانی که توکل میکنیم کل وجودمون میشه آرامش میشه شهامت و وقتی که به ان حالت میرسیم نجواهای شیطان خیلی خیلی تابلو میشن و خیلی راحت میتونیم تشخیص بدیم و نجوا ها دیگه زورشون نمیرسه بهمون چون یک ایمان قوی قلبی در اون لحظه در ما فعال میشه در اون لحظه ها انقدر قدرتمند هستیم که میتونیم بریم بر دل هر ترس و حادثه ای و خیلی زیبا هست زمانیکه تسلیم هستیم امداد های غیبی از در و دیوار زمین آسمون میرسن انگار خدا همه رو مامور کرده به ما خدمت کنن هدایت پیشت هدایت جواب سوال هامون میپره جلوی چشمامون مسیر ها برامون باز میشه و همه چیز به شکل عالی پیش میره
و تنها کاری که باید بکنید این هست که نجوا ها رو کنترل کنیم چون شیان به شدید تلاش میکنه و از در و دیوار نجوا میریزه باید ذهنمون رو کنترل کنم باید سعی کنیم که این تسلیم بودن ادامه دار بشه باید خیلی روی خودم خیلی کار کنم چون بار ها دیدم وحس کردم زمان هایی که تسلیم بودم و توی اسن فضا بوئم همه چیز به شکل معجزه آسایی برام اتفاق میوفتاد و اگر در این مسیر یه اتفاق نخواسته میفتاد یا تاخیری پیش میومد به خودم میگفتم من الان هست که باید ذهنم رو کنترل کنم کچون دقیقا توی همین لحظه ها شیطان نجوا هاش رو زیاد میکنه
ببین نشد ببین الکی هی داری تلاش می کنی ببین نتونستی انجامش بدی و….
و فقط به خودم میگم ببین الان وقتشه الان باید ذهنم رو کنترل کنم الان باید ایمانم رو نشون بدم و زمانش که انجامش میدم نتیجه به شکل معجزه آسایی رخ میده
انگار کائنات میخواد یه امتحانی بگیره ببینه چه قدر تسلیم هستیم آیا با یه اتفاق به ظاهر بد یا تاخیر در خواسته جا میزنیم یا نه و اگر جا نزنیم و از پس نجواها بر بیایم و همچنان تسلیم باشیم و به خدا اعتماد کنیم و در امتحان سر بلند بیرون بیایم معجزه پشت معجزه رخ میده بم بم بم تند تند …باید خیلی روی روی خودم کار بکنم و این لحظه ها که تسلیم بودم و معجزه ها به سسرعت رخ میداد رو با خودم تکرار کنم این طوری حس میکن میتونم به یاد بیارم که در زمان تسلیم بودن همه چیز رنگ و بوی توکل و ایمان و اعتماد و رهایی و معجزه میدهد
ممنون از یکا یک همه عزیزانی که در پت صحنه این سایت فعالبت میکنن
دوستتون دارم و عاشقتونم
به نام خدای مهربان
روز سوم: از روز شمار تحول زندگی من
امروز شنبه 3 آبان 1399
حضرت ابراهیم
هر زمان که اسمش رو می شنوم یاد یقین می افتم. کسی که یقین داشت. مرتبه ای بالاتر از ایمان.
خیلی دوست دارم من هم به مرحله “یقین داشتن” برسم.
فرزندانم رو به خدا سپرده ام. قبل از این دوران همیشه حسی شبیه عذاب وجدان داشتم که من فرزندانم را به دنیا آورده ام و من مسئول عاقبت و سرنوشت اونها هستم اما…
خوشحالم. با بینشی که الان پیدا کرده ام خوشحالم که فرزندان من آدمهایی بودند که دوست داشتند به این دنیا بیان و اونها من رو انتخاب کردند!!! و من وسیله ای بودم برای آوردن اونها به این دنیا. آرامش خاصی دارم با این فکر. آرامشی که همیشه به من میگه: خدای اونها مراقبشون هست و اونها نیازی به من ندارند و هر کجا لازم باشه من دستی از سوی خدا هستم برای رسیدن اون ها به خواسته هاشون!!! خدایا شکرت.
خدایا شکرت که این فرزندان پاک رو به من هدیه دادی! من عشق واقعی رو با فرزندانم تجربه کردم.
امروز با گوش دادن دوباره به این فایل آرامش بیشتری گرفتم. مخصوصا با شرایط جدیدی که برامون پیش اومده بود و من دائم سعی داشتم راهی برای آرام کردن فرزندم پیدا کنم و خدا من رو به اینجا هدایت کرد تا بار دیگه به من بگه: خودم مراقب بچه ها هستم تو نگران نباش!! خدایا این همون حرفهاییه که چند شب بود ازت می خواستم به من بگی!! وای که از نوشتن این جمله ها اشک توی چشمام جمع شد. اینها رو من نمی نویسم. اینها پیامهای خدا هستند که داره دستهای من رو حرکت میده. خدا داره با من حرف میزنه. خدایا ممنونم. خدایا شکرت. چند روزی بود دنبال جواب بودم. دنبال راهکار بودم و تو راه درست رو برام روشن تر کردی. همین جا. با همین پیام.
همین برای امروز کافی بود. جوابم رو گرفتم! تسلیم تسلیم تسلیم
خدایا شکرت.
درود و سپاس از خداوند یکتا و تشکر قلبی از استاد عزیزم که من را با جنبه دیگری از مقام حضرت ابراهیم بجز تسلیم شدن آشنا کرد،امیدوارم شادی و عشق و تسلیم محض بودن نصیب همه و من بشود وامیدوارم روزی بتونم بسته های سایت را بخرم و از مطالبش استفاده کنم
سلام وسپاس خدای را که بسیار آمرزنده ومهربان است.
ایمان ودوستی ابراهیم با خدایم را آرزوست.
چقدر زیباست داستان توکل در پناه ایمان از پیامبری چنین زیبا با ایمانی راسخ وقلبی پاک وعاری از وابستگی.
اونقدر به خداوند وندای قلبش ایمان داره که اصلا به درست یا نادرستیش ومنطقی که در بر داره هرگز فکر نمیکنه وبلافاصله سمعا وطاعتا فقط عمل میکنه میره توی دل کار وبراش اقدام میکنه.وچه خوب کاری میکنه که اون رو با معیارهای منطقی وعقلی نمیسنجه چون که چه بسا این اقدام ناشی از ایمان مطلق وناب هرگز منطقی وعقلانی نبوده ونیست وتنها از عشقی خالص وباایمان ناشی میشه.
با تمام وجود تحسین میکنم ابراهیم خلیل رو بخاطر تمام ایمان وتوکل ورهایی از وابستگی که داره. بخاطر تمام آزمونهای سخت وپیچیده ای که با موفقیت وایمانی پاک ودوستانه از سر گذرونده وبه مقام دوستی خدا رسیده.
واقعا نمیدونم ماموریت بیست ساله ابراهیم بعد از تولد فرزندش چی بوده واما خیلی مشتاقم کا داستان واقعی زندگیشو بدونم وچه داستانی واقعی تر از داستان این بزرگ مرد الهی در قرآن ?
این فایل باعث شد که من تصمیم بگیرم که حتما داستانش رو از دل قرآن جستجو کنم وراز موفقیت پدر پیامبران رو جویا بشم.
تنها پیامبری که که ادیان سعی دارن اونو به دین خودشون نسبت بدن ولی طبق گفته قرآن دین ابراهیم دین حنیف بود وبه هیچ گروه ودین خاصی تعلق نداره.بلکه این الگوی زیبا متعلق به تمام بشریت وانسانهاست.
چقدر دوست دارم که طعم خلیل الله بودن رو بچشم!
چقدر دوست دارم بفهمم وتجربه کنم که خدا چطوری با دوستای خودش تا میکنه?دوست دارم بدونم که زندگی دوستای خدا چطوریه?چه کیفیتی?چه ثروتی? چه حس وحالی?چه شجاعتی?وچه هدایتی? چه رابطه ای با خدا?
واقعا عاشق شخصیت ابراهیم وایمان وتوکل رسوخ ناپذیرش شدم.فکر میکنم خدا با تمام وجود بهش افتخار میکنه,حتی خود شیطان هم به وجود این شخصیت نازنین افتخار میکنه.
اما یک نکته مهم تو دل این قضیه خوابیده واون اینه که زیاد اسطوره سازی وبزرگ نمایی نکنیم طوری که اونقدر تو ذهنمون بزرگ بشه که هرگز نتونیم بهش برسیم.چون وقتی خداوند داستان کسی رو در قرآن بیان میکنه برای الگو گرفتن والگوسازی ما انسانهاست این قضیه در مورد تمام پیامبران والگوهای قرآنی مصداق داره.پس همه ما میتونیم به این مقام وشخصیت ودوستی وایمان برسیم همونطور که استاد هم اشاره کردن.فقط اگر که تصمیمی ابراهیم گونه بگیریم وبا تمام وجود از خداوند بخواهیم که ما رو هم از دوستان ونزدیکان ومقربین خودش قرار بده.
وفکر میکنم که وقتی که الگویی در تاریخ شکل گرفته تکرار این الگو راحت تر وآسانتر خواهد بود وحتی ممکنه که شاهد الگوهایی بزرگتر وزیباتر از الگوهای قبل باشیم ,چون قراره بشریت رو به تکامل بیشتر وبیشتر بره.
این قضیه هرگز ذره ای از احترام وبزرگی این بزرگ مردان وبزرگ زنان کم نکرده ونخواهد کرد چون الگوی زیبای اونها وتاثیرش بر تکامل ورشد بشریت همیشه در اذهان تاریخ خواهد ماند.
خداوندا هرروز ایمانمون رو قویتر وخالصتر کن وما رو در مسیر تکاملی معنویت سلامتی ثروت عشق وآرامش وشادی قراره ده.
الهی آمین
سلام وهزاران سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته عزیز
خداروشکر خدا اینچنین مارو هدایت کرد ،چه سفری است این سفر سفر از درون به درون،سفر از خود به خودعالی ،سفر از خود به خدا
خدایا شکرت که مریم جان مارو هدایت کردی و پازل ها اینچنین کنار هم قرار گرفت چقدر قشنگ، این فایل خیلی دوس دارم قبلا هم بارهار باها گوش کردم ویکی از فایل های مورد علاقه منه
استاد میدونی چیه ،برداشت من اینجوری اول باید با عزت نفس یه گودبرداری خوب داشته باشی و با باورهای مناسب عزت نفس یه فونداسیون خوب بریزی ،محکم وقوی،البته به خود ما بستگی داره چند طبقه میخوایم بسازیم ،چی میخوایم روی این فونداسیون بسازیم اینو میگم چون باید فونداسیون ،پی ساختمونت خیلی باید خوب ومحکم باشه که وسط راه نریزه هر چی ساختی و تا میتونیم باید روی عزت ونفس ودو جلسه قبل کار کرده باشیم البته جای نگرانی نیست تو این جلسه خدا اومده یه ملات خیلی خوبی داده دست استاد
ملاتی به اسم تسلیم
تسلیم بودن در برابر خداوند قدرتمند وتوانا
چرا الان این جلسه ؟
چون طی مسیر برای چیدمان دیوارت باید یه ملات سفت وسخت داشته باشی که محکم اون ردیف دیوارهارو برات نگه داره وقتی ملاتت میزیزی وسط ردیف ها رو آجر ها جوری بچسبه که اگه تا ثریا هم بخوای بری هیچ اتفاقی نیافته
این ملات چیزی نیست جز ایمان ،جز توکل ،جز تسلیم بودن
تسلیمی از جنس ابراهیم
تسلیمی از جنس اسماعیل
تسلیمی ابراهیم گونه که فرزند نوزادش رو وسط بیابان رها میکنه و میره به امید کی؟
خدااااااااااااااااااا
تسلیمی ابراهیم گونه که بعد از بیست سال اومده که پسرش و ببینه !!! نه بلکه آمده تا پسرش رو قربانی کنه چون فرمان خداست و او آنقدر اطمینان دارد به خدای خود که پسرش رو به قربانگاه میبرد،وچقدر زیبا و هم فرکانس اسماعیل هم در مدار پدر و با تسلیم پدرگونه همراه پدر به قربانگاه میرود اینجاست که ابراهیم بدون آنکه دستش به لرزه بیافتد چاقویی تیز میبرد و شروع میکنه به بریدن اما چاقو نمیبرد ندایی میاید ابراهیم تو از آزمون الهی پیروز بیرون آمدی
وخداوند گوسفندی برای قربانی به قربانگاه میفرستند، این است تسلیم بودن پدر وپسر هردو تسلیم اراده خداوند
وااااااااااااااااااااای خدااااا آدم مو به تنش سیخ میشه تصورش بکنید
چه صحنه ای تصورش حتی تصورش برای آدم سخته !! من بچه ندارم و هنوز اون حس مادرانه رو تجربه نکردم اما فکر کردن به این موضوع به قول استاد عزیز بازم سخته
چقدر ایمان میخاد چقدر توکل چقدر اعتماد میخواد،خیلییییی تسلیم محض به این میگن
بیخود نیست ابراهیم شده خلیل الله
بیخود نیست ابراهیم شده رفیق جو ن جونی خدا
بیخود نیست خدا همیشه تو قرانش میگه
به امت ابراهیم درآیید که او یکتاپرست بود ومشرک نبود
چه حس قشنگی که به معبودت وصل باشی چه حس قشنگی بشی رفیق خداااا
چقدر حس قشنگی واقعاااااا دوس دارم استاد منم بشم یه ابراهیم دیگه برای خدا !!!!قطعا میشه،چرا که نه!!!
وقتی ابراهیم تونسته منم میتونم چراااا که نهههه
طعم تسلیم بودن خیلی قشنگه ،انگار همین دیروز بود روز اول سفر راجع به شرایطم نوشتم اما واقعا وقتی خودتو تمام و کمال میسپری دستش انقدر قشنگ برات کارارو انجام میده
اول سفر فهمیدم که من هم مورد آزمایش الهی قرار گرفتم خداروشکر خودش هدایتم کردبه این سفرنامه وآمدم و دیدم و عمل کردم به چیزی که بهم گفته شده بود آخ که چقدر خوووووبه عمل کردن و جواب گرفتن
گفتم شرایط تو این دو ماه اخیر ناخوب بود و دلیلش رو متوجه شدم خودم بودم ، اینجا میخوام به خودم یادآور بشم دیگه من که قانون میدونم که هر اتفاقی هر شرایطی پیش میاد برای من، به وجودآورنده اش خودم هستم من هستم که با فرکانس هام با افکارم این شرایط رو خلق کردم و هیچ عوامل بیرونی در زندگی من تاثیرگزار نیست
بعله فرکانس های نامناسب شرایط نامناسب رو ایجاد کرد واما مثل همیشه خدااااااااااا لب پرتگاه به دادمهدایتم کرد به این سفر
فهمیدم که باید تسلیم باشم
فهمیدم که باید صبور باشم
فهمیدم که باید آرام باشم
فهمیدم که باید حالم خوب باشه ونگران نباشم
فهمیدم که باید ایمان داشته باشم نه ترس
چون تسلیم بودن یعنی همین ،آروم باشی و از زندگیت لذت ببری وهمه چیو بسپری به دست قدرتمند خدا
فهمیدم که باید ایمانم وتوکلم رو خیلی بیشتر از چیزی که هست بکنم
واز خدا بخوام کارهارو برام انجام بده
دقیقا دوباره همینه به محض درخواست از خدا وتسلیم شدن در برابرش وسپردن خودت به خدای قادر مطلق کارهارو به خوبی انجام میشه
بعد از اون راز ونیاز خیلی خوبی که با خدای خودم داشتم و خودمو به طور محض سپردم به خدا خبرهای خوبی رسید
من صبح تو خواسته هامو دقیقا جمله هایی که نوشتم مینویسم براتون
خدایا من فقیر توام وتو غنی هستی تویی که فقط فقط روزی رسانی وبه من روزی بی حساب وکتاب میدهی ای خدای مهربون این تو هستی که رزاقی ورزاق بودن فقط فقط به تو برمیگرده نه هیچ فرد دیگه ای،خدایا تو هستی که به من از جایی که گمان نمیکنم روزی میدهی من فقط از تو یاری میجویم
این کارهارو برایم انجام بده
1. کرایه خونه رو خودت پرداخت کن
2. کرایه مغازه رو خودت پرداخت کن
3.قبض اب وبرق وگاز و هزینه های جاری این ماه رو خودت پرداخت کن این هارو نوشتم وخواسته های دیگه ای که داشتم
خدایاااااااااااااااااااااا شکرت توچقدر سریع الاجابه ای، نزاشتی به چند روزبکشه همون روز اجابت کردی
خدایا شکرت توچقدر روزی رسانی
خدایا شکرت نمیدونم چی بگم به طرز عجیبی یکی از مشتریان عشقم اومد پیشمون گفت من خودم رفتم ملک دیدم وصحبت ها وتوافقات انجام شده وشما فقط برامون بنویسید
خدایاااااااااااااااااااااااا عاشقتم
این روزی بی حساب کتاب نیست پس چیه ؟
این روزی از جایی که گمان نمیکنم برام میاد نیست پس چیه ؟
خدایا تو مقدر کردی که بدون اینکه هیچ زحمتی بکشیم هیچ ملکی نشون بدیم هیچ کاری بکنیم بهمون روزی دادی خدایا من شکرت نکنم چیکار کنم
خدایا من به خاک نیافتم چیکار کنم
من تسلیم تو نباشم تسلیم کی باشم
این گوشه ای از یک تسلیم کوچک بودخوشااااااا به روزی که تو تسلیم محض خدا باشی،خوشااا به روزی که تو ابراهیم گونه تسلیم خدا باشی
اون موقع که دیگه خداااا هر انچه را که اراده کنی برات فراهم میکنه
ای خدا به خودت قسم این اتفاقات تصادفی نیست این فایل تو این روزا و این اتفاقات تو این روزا
اینجاست که دیگه از نجواهای ذهنی خبری نیست ،اینجاست که دیگه از ناامیدی خبرب نیست
خدایاااااااااااااااا شکرت من دیوانه وار با تمام سلول های بدنم عاشقتم و تمام تلاشمو میکنم که تسلیم تو باشم
استاد عزیز وخانم شایسته گل براتون آرزوی تسلیمی ابراهیم گونه دارم
عاشقتووووووونم