«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش - صفحه 84
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/07/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-09-12 09:33:282024-06-08 22:16:13«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندششاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام رب مهربانم
از خدا میخواهم که هر روز وهر لحظه ایمانم را قوی تر و بیشتر کنه. کمکم کنه که هر روز بیشتر تسلیمش باشم و اعتمادم بهش هر روز بیشتربشه.
یکی از باگ های ذهنیم که با گوش دادن به این فایل متوجه ش شدم این بود که باور داشتم طبق “هر که بامش بیش برفش بیشتر” که خیلی توو فیلما و سریالای زمان محرمی و عاشورا تاسوعایی که پخش میکنن و روش مانور میدن، هر کسی که ایمانش قوی تر باشه قراره خدا ازش امتحان خیلی سختی بگیره و کل عمرش توو عذاب زندگی کنه! اما وقتی استاد با این ایمان قوی ای که داره اینقدر زندگیش خوبه و لذت میبره؛ پس ایمان قوی و توحید عملی به خداوند قرار نیست زندگی سختی به همراه داشته باشه.
خدایا هر روز ایمانم را بیشتر و قوی تر کن و کمک کن تمرمزم را آگاهانه بر نکات مثبت قرار دهم، و یاد بگیرم که چطور به مسائل از دید مثبت نگاه کنم.
سپاس گذارم از خداوند بابت هدایتش و از دستانی که در زندگیم قرار داد تا این آگاهی ها رو دریافت کنم.
سلام استاد عزیزم
روز سوم سفر
از بچگی انقدر ترسوندنمون از قرآن و خداوند و پیامبر و من یکی جرات نمیکردم دست به قرآن بزنم یادمه واسه درس قران دانشگاه استادمون گفت از سوره بقره میپرسم و تمرین کنید که خوب بخونید و من رفتم خونه و وضو گرفتم و قرآن رو برداشتم که بیارم تو پذیرایی که کمی تمرین روخوانی کنم باور کنید مامان و بابام و خانوادم دست گذاشتن روسرشون و جیغ زدن که انگار تیراندازی شده بود و نذاشتن قران رو اونجا باز کنم و گفتن وای چه کاری کردی چرا قرآن رو آوردی پیش ما خوب تو اتاق میخوندی دین قرآن افتاده گردنمون و صدقه بزارید رو قرآن که بلایی سرمون نیاد خلاصه جرات نمیکردی اسم پیامبر رو بیاری صد تا صلوات میفرستادن از بچگی بهمون یاد دادن که پیامبرا با انسانهای عادی زمین و آسمون فرق دارن و اینکه میگفتن از طرف خدا اومدن و خدا اونا رو از انسانهای عادی جدا میدونه من همیشه پیش خودم میگفتم خوش به حالشون و نمیفهمیدم از طرف خدا اومدن یعنی چی و خلاصه الان که به گذشته پر از تاریکی فکر میکنم واقعا افسوس میخورم، استاد همیشه از خودم میپرسیدم که این خارجیا که روسری نمیپوشن همشون میرن جهنم و فقط ما ایرانیا جامون تو بهشته 😂
یه چیز خنده داره دیگه میگفتن یاران امام زمان چند نفرشون تو قم هستند و چند نفرشون تو جهان پخش شدن و در آخر به امام زمان میپیوندد و واقعا همیشه برای من قابل فهم نبود به خاطر همین همیشه تو درس دینی خوب نبودم و اصلا تو کتم نمیرفت که همه جهان به جهنم میرن و فقط چند تا کشور مسلمان بهشتی هستند
خداروشکر که با شما آشنا شدم 😊🤗 استاد من با حرفهای شما خدا رو شناختم و باهاش دوست شدم الان ارتباطم با خداوند خیلی عالی شده و الان میدونم چرا با شما آشنا شدم چرا این مسیر برام باز شد چون از خدا خواستم که هدایتم کنه خدای عزیزم سپاسگزارم به خاطر وجود این سایت بینظیر به خاطر وجود استاد عزیزم ، استاد عزیزم واقعا ازتون سپاسگزارم 🙏 🙏 🙏 🙏 🙏 💖 💎 💖 💎 💖 💎
به نام خدا
سلام و روز بخیر به دوستان هم انرژی و استاد همیشه دوست داشتنی . استاد عباسمنش. عزیز
استاد باور میکنید که به صدای شما اعتیاد پیدا کردم
یعنی اگه ی روز گوش نکنم فکر میکنم اون روز رو به بطالت گذروندم
📝 سفرنامهی روز سوم.
من واقعا نمیدونم که: کی و کجا از خدا خواستم که هدایت بشم به حقیقت ، به خود و خداشناسی.
که اینجوری منو با این سایت پر از عشق و آگاهی
آشنا کرد.
خدایاشکرت
خدایا شکرت
خدایاشکرت
خیلی ذوق دارم چون قانون داره نتیجه میده
دوستان گلم من ی مدتی هست که بیکار شدم و تو روز دوم سفرنامه ی تصمیم بزرگ گرفتم که هنوزم در حال اجراست
باورتون میشه ی پیشنهاد کار بهم شده از جایی که اصلا قکرشونمیکردم
داستانش هم اینه که من شغلم رو بخاطر افکار منفی و توجه به ناخواسته ها از دست دادم
و به دنبالش مشکلات زیادی برام بوجود اومد
ی موتور ویو قدیمی دارم که سه ماه پیش که خیلی فشار مالی زیادی داشتم انداختم تو خیابون و شروع کردم به کار کردن با موتورم و در کنارش فایل هم گوش میدادم و دور موتورم میگشتم و خدارو شکر میکردم
و چون هوا سرد شده دقیقا همین روز سوم که روز تسلیم بودن در مقابل رب هست خودمو آزاد کردم از هر چی بنده و آروم و با امید به خدای مهربونم گفتم خدایا هوا سرده موتور سواری باعث میشه نتونم راحت پول در بیارم و سلامتیمو از دست میدم خودت ی لطفی بکن که از موتورم خلاص بشم
بخدا فقط همینو از ته دلم از خدا خواستم
باورتون نمیشه که امشب داداش بزرگم اومد گفت
اگر برات ی پراید بگیرم میری اسنپ کار کنی؟
وای خدای من
همین که فهمیدم قانون داره جواب میده داره دیوونم میکنه
استاد عزیزم چقدر گریه کنم از ذوق
چقدر و با چه زبونی ازتون تشکر کنم
که مارو با حقیقت جهان آفرینش آشنا کردید
واقعا چهجوری باید ازتون تشکر کنم و سپاسگزارتون باشم که هر لحظه دارم به خدای خودم نزدیک و نزدیکتر میشم
استاد عزیزم :
کاش ی راهی بود، ی چیزی، ی کلمهی معجزه آسایی که بشه فقط گوشه ای از زحمتهای شمارو جبران کرد.
تازه من فقط از فایلهای رایگان استفاده کردم هنوز
امروز داشتم فکر میکردم که
خدایا من دستبوس پدر و مادر عزیزم هستم و مدیون وجود نازنینشون هستم
اما واقعا این آگاهیها رو از پدرم هم یاد نگرفتم
یعنی اصلا پدرم خونه نبوده که بخواد چیزی یادم بده
استاد باور کنید ی دنیای پر از عشق و محبت و معرفت رو دارم در آیندهی خودم میبینم
کاش میشد براتون تصویر کنم
وای استاد
چی بگم ؟ از کجا بگم ؟ چه جوری بگم که این حس عالی رو ارضا کنم و این انرژی رو خالی کنم
من ۴۴ سالمه
در تمام طول زندگیم اینقدر راحت و با آرامش نبودم
تا حالا اینقدر دنیای بدون استرس و نگرانی رو تجربه نکرده بودم
کاش حال منو درک میکردید
من دست خدامو دارم رو سرم احساس میکنم
که مراقب و محافظمه
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
نمیدونم این احساسمو چه جوری باید بیان کنم
اصلا سفرنامهی روز سوم رو بیخیال شدم
به نام خدای مهربان
سلام به همه رفقا
و عزیزان دلم استاد عباسمنش و مهربان بانو شایسته خانوم
روز سوم سفرنامه 1400/9/24
خدا رو شکر که نرم نرم داره خدا توی وجودم رخنه میکنه یعنی توی وجودم بود ولی حالا دارم نرم نرم بهش ایمان میارم
خدای خوبم از اتفاقی که امروز برام افتاد و ظاهرش شاید خوب نباشه ولی مطمئنم به نفع من خواهد بود. ایمان دارم ایمان. قلبم این رو گفت – ایمان دارم که بهترین ها در انتظارمنه
وای چقد خوشحالم بابت اتفاق امروز
خدا رو شکر که دیگه دارم یاد میگیرم که نباید شرایط تحمل کنم
یکسری اتفاقات توی زندگیم افتاده و امروز دست به دست هم داد تا به من بگن برو برو دنبال خواسته ات خدا رو شکر که این رو دارم نرم نرم درک میکنم
اون ارامش که توی روز اول سفرم گفتم امروز اومده بود سراغم وجقدر خوبه که وقتی به خدا نرم نرم ایمان پیدا کردم چه ارامشی نصیبم شد
اشک شوق با ارامش الهی
مرررررررررررسی استاد مرررررررررررسی
و خدا رو شکر میکنم که اعتماد به نفسم هم نرم نرم داره تغییر میکنه
خدایا میخوام ازت هر روز هرلحظه ایمانم در عمل بهت قوی و قوی تربشه تا شجاعانه برم جلو برم تو دل ترسام
خدای مهربانم هر روز هرلحظه مرا به سمت خوبی ها و سلامتی شادی و نعمت هدایت کن
خدایا هر روز و هرلحظه ایمانم در عمل قوی وقوی تر کن
خدایا مرسی که من رو لایق شنیدن این اگاهی های ناب کردی و عمل کردنش بامن هست و من که دیگه با خودم عهد بستم که باید عمل کنم و توی راه عمل هستم و دارم انجام میدم
خدایا شکرت
خدایا شکرت از استاد مهربان و خانوم زیبای خوش قلب که در مسیر زندگیم قرار دادی
استاد عزیزم و بانوی مهربان خانوم شایسته سپاسگزارم سپاسگزارم
خدایا شکرت که این روز سفرم هم به عهدم وفا کردم و دارم تغییراتش رو حس میکنم نرم نرم
خدایا دوستت دارم
استاد عزیزم دوسست دارم
بانوی مهربان دوستت دارم
ادامه دارد….
بنام خداوند یکتا که مهرش بی انتهاست
سلام بر همه عزیزان
عمل زیبای تسلیم از دل اعتمادی میجوشد که جنسش از عشق ناب است ، اینگونه عمل کردن به تسلیم و داشتن یک همچین اعتمادی از جنس عشق ناب فقط فقط فقط از عاشقی سر میزند که تمام وجودش لبریز از معشوقش است …
خدایا عاشقتم بینهایتتتت
اعتماد اعتماد اعتماد ،چقد این کلمه باعث آرامشه مخصوصا وقتی تو ذهنم میاد که اعتماد به خدا ،چه کسی قابل اعتمادتر از اونه کی میتونه مثله اون این حد مهربون و وهاب باشه نگاه نمیکنه که کی هستی فقیری یا ثروتمند زیبایی یا زشت فقط بهت عشق میده و عشق و عشق خدایا من چقد خوشبختم که دارمت چقد خوبه و خوشحالم که بلاخره شناختمت چقد امروز احساس آرامش و امید دارم چقد خوبه به کسی تکیه کردم که فرمانروای کل جهان هستی هست مالک همه چی و همه کس ،استاد من خدارو با آموزشهای ناب شما شناختم ممنونم ممنونم ازتون الهی که خدا عمر طولانی و با عزت بهتون بده
با سلام خدمت استاد بزرگوار ،خانم شایسته ی عزیز و دوستان گرامی
وااای خدای من ممنون و سپاسگزارم که من را به این فایل های عالی روز شمار تحول زندگی من راهنمایی و هدایت کردی ،که در به در به دنبال گمشده ای بودم در سایت استاد عباسمتش و پس از هدایت و شروع اولین روز هر روز حال و احوالم ،عزت نفسم ،توکلم اعتمادم ،درامدم و حتی اداره ی امور کاریم بهتر و عالیتر میشود و امروز صبح با باز کردن فایل و خواندن متن خانم شایسته بلافاصله مشتری تماس گرفت و برای خرید عمده از گلخانه ام قرار گذاشت و الان که دارم مینویسم از این فروش درامد بالایی به حسابم واریز شد ،خدایا شکرت که چه زیباست اعتماد به تو داشتن و اعتماد به این سیستم عالی ات و با این اعتماد در ارامش بودن و همه چیز به این ترتیب برایت عالی پیش می رود ،خدایا بابت همه چیز سپاسگزارم و یاریم کن تا هر لحظه بتوانم با توکل و اعتماد به تو زندگی کنم و هر لحظه که از این مسیر خارج شدم خیلی زود ،اگاهانه دوباره بر ذهن و افکارم مسلط شوم و نعمتها برکتهای زندگیم را ببینم ،شکرگزاری کنم و به مسیر درست برگردم و روز به روز به فرکانس بهتر وارد شوم .
رد پای روز سوم
اعتماد به رب
به نام خداوند زیبا و دوست داشتنی خودم😍
سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی زیبا❤
چقدر زیباست توکل داشتن و ایمان داشتن به کسی و یاچیزی که بینهایت قدرتمند و جز خوبی برات چیزی رو نمیخواد
اما درک کردن این موضوع همراه با ایمان محکم برای اثبات کردنش کاریه که باید هرروز روش کار بشه
ایمانی که ابراهیم به خدا داشت واقعا ستودنیه نتایجی هم که گرفت همه از ایمان بینهایتش به رب بود
چیزی که من حداقل یک هزارمش رو ندارم و خیلی وقتها به جای رفتن پیش خدا رفتم پیش خیلی ها که نباید میرفتم هرچند الان خداروشکر انقدر دارم روی خودم به کمک شما استاد عزیز کار میکنم که ایمانم هر روز قطره قطره داره بیشتر میشه و تو ظرف وجودیم شکل میگیره
وقتی ایمان داشته باشم و سر سپرده ،
اتفاقی اگر افتاد میگم قطعا بهترین اتفاق بوده و نهایتش برای من چیزی جز خیر نیست
قبلا وقتی اتفاق بدی میوفتاد ذهنم ناخوداگاه میرفت سمت بدی ها و میگفت سحر چرا تو؟ تو که مقصر نبودی ؟ چرا الان ؟ چرا فلان شخص این کارو باهات کرد ؟ چرا چرا چرا …
اما الان اگر اتفاقی هم بیوفته سریع به خودم میگم تو در بهترین زمان و بهترین مکان هستی سحر ببین آخرش چی میشه
رها کردن و تسلیم شدن در مقابل خدا واقعا اوایلش سخت و ترسناک انگار وقتی میخوای بهش اعتماد کنی اونقدر نحیف و ضعیف میشی در قبال نجواهای شیطان و بدیهاش که میگه تو به کی میخوای اعتماد کنی؟ چطور به کسی که نیست میخوای تکیه کنی ؟ چطور انقدر بیخیال میخوای باشی ؟ اگه به فلانی بگی کارتو قطعا ردیف میکنه برو سمت اون
و هزاران فکری که به همراهش دلهره و اضطراب میاره
اما وقتی از قدم اول شروع میکنی و از کارهای کوچیک شروع به سرسپردگی میکنی کم کم ناخوداگاه وجود خدا رو کنارت حس میکنی تو هر لحظه میبینیش لمسش میکنی، درکش میکنی، شاید کم رنگ باشه اما یواش یواش این نقش کم رنگ برات پررنگ میشه با کار کردن رو خودت
منم دارم رو خودم کار میکنم و خداروشکر میکنم که انقدر خوب کنارمه و خیلی وقتا خودش رو سریع بهم نشون میده به شکل یه تماس به شکل یه آدم به شکل یه متن به شکل یه موسیقی و…. هزاران مدل دیگه که خودتون قطعا بارها و بارها درکش کردید
چند سال پیش بود که اولین بار شروع کردم ایمان اوردم به خدا و سر سپردگی رو خوب یادمه وقتی که برای آزمونی باید میرفتم و گزینش میشدم که برام واقعا سخت بود با اینکه خونده بودم اما بینهایت استرس داشتم که دلیلش عدم اعتماد به نفسم تو صحبت کردن در جمع بود وقتی داشتم وارد ساختمون اداری میشدم با توجه به فایل هایی که قبلا گوش داده بودم به خودم گفتم تو خدایی داری بینهایت بزرگ و مهربان و قدرتمند ، تو اون اتاق فقط خداست و بس ، تو از چی میترسی؟ کسی نیست که بخواد از اون قدرتمندتر باشه پس نترس و برو ، تو میتوتی
رفتم داخل و نشستم روبروی سرپرست آزمون بعد از احوال پرسی گرمش خیلی راحت برگه ام رو گفت و امضا کرد و گفت بفرمایید گفتم تموم شد گفت بله و بدون هیچ آزمونی از اونجا اومدم بیرون و تا مدتها اون جمله سحر آمیز رو با خودم در زمان ترس و اضطراب برای انجام کاری میگفتم البته الانم میگم ،
( سحر تو خدای داری بینهایت بزرگ و قدرتمند اونجا کسی نیست جز تو و خدای مهربونت پس برو و نترس خودش هوات رو داره )
و کار میکنه 😍🤷♀️
بارها ازش نتیجه گرفتم
و این به نظرم همون جسارتی که استاد میگه خدا گفته به شجاعان پاداش میده وقتی من با جسارت و ایمان برم تو دل ترسهام چیزی جز نور ایمان نمیبینم
امیدوارم هرروز بهتر از قبل بشم و ایمانم رو بتونم به کمک شما استاد عزیز بهتر و قویتر کنم
بابت این فایل باارزش ازتون سپاسگزارم
دوستتون دارم زیااااااااد 😍😍😍😘😘😘⚘🙏
سلام و درود بر استاد عزیزم و دوستای هم فرکانسی ام
من۱۷سالمه حدود دو سال میشه با شما آشنا شدم البته الان دو ماهه شروع کردم به گوش دادن فایل های رایگان خیلی احساسم عالییه خیلی زیاد کاش میتونستم با نوشتن احساس فوق العاده مو بنویسم،
استاد عزیزم من قبلا دوره های پولسازی شرکت کردم ولی نتیجه ای که میخواستم نگرفتم بعدش دوره ی دیگه ،عزت نفس بود شرکت کردم نتیجه گرفتم اما اون نتیجه ی که من میخواستم نبود،
یه صدای درونم می گفت، فواد اینا نیست، این هدایت خیلی تکرار میشد، میدونستم حس شهودم است اما من بهش توجه نمیکردم،
از وقتی شروع کردم به گوش دادن فایل شما خیلی احساسم خوب شد اتفاق های عالی یکی پس از دیگری برام رخ میداد
استاد جان ازت سپاسگزارم
سرآغاز گفتار نام خداست که رحمتگر و مهربان خلق راست.
با سلام و هزاران درود به استاد عزیزم که هر وقت فایلهای توحیدی ایشون و میبینم تکراری نمیشه که هیچ.جذابتر میشه و اشکمو سرازیر میکنه و زیر لب میگم خدایا شکرت که تو این دنیا این حرفا رو شنیدم.
خدایا شکرت واسه روز سوم روز شمار تحول زندگی گن فصل اول که اعتماد به رب اومد و لذت بردم.
خدایا آنقدر این فایلها درس و نکته داره که نمیدونم چی بنویسم.چطور این داستان و بارها شنیدیم اما فقط مثل یه داستان خاص.یا گفتیم بالاخره پیامبر بوده دیگه معلومه که اینکارو میکنه و از درک کردن این حد از ایمان شونه خالی کردیم چون پیامبر و امامان و از جنس خودمون نمیدونستیم و خلاص.میگفتیم بالاخره از ما بهترند دیگه.یعنی جنسشون فرق میکرده.
یا گفتیم بالاخره فرشته ی وحی بهش گفته و بهش قول داده که حواسمون هست.
اما
اما
اما
استاد چه جوری میگه که پرده ها برداشته میشه
اشکها سرازیر میشه.انگار زمان می ایسته و تمام مشغله ها پوچ میشه که ما بفهمیم چی شد؟
رها کردن همسر و بچه تو بیابون
تنهای تنها.بدون خبر.بدون خونه.بدون غذا
بدون هیچی و هیچی و هیچی
الله اکبر
خدایا این ابراهیم چی بود.کی بود.چی فهمیده بود.چه قولی.چه اعتمادی.
بری که بری تا بیست سال.خدایا ما راحت میگیم بیست سال.ما طاقت نداریم بیست روز از بچمون و همسرمون که آخرین بار تو بیابون دیدیمشون بیخبر بمونیم.یا اگه بمونیم همش نگرانی و استرس و بی اعتمادیه.
نه توکل و آرامش
و بعد از سپری شدن بیست سال و آرزوی دیدن همسر و فرزند الهامی درک کنی که برو فرزند رعنا و برومندتو ….
آغوش بگیر و داماد کن
نه
نه
بازم امتحان.دوباره ایمانتو نشون بده
و بازهم ابراهیم و استقامت و اعتماد و بندگی
و مرحبا به هاجر و اسماعیل که الحق لایق همسری و فرزندی خلیل خدا را دارند.
امتحان همچنان که واسه ابراهیم سخت بود بر هاجر و اسماعیلم سخت بود.
و پیشنهاد اسماعیل برای چشم در چشم نشدن با پدر هنگام قربانی شدن و سر بریده شدن در پیشگاه خدای پدر
الله اکبر
امتحان سخت
و کشیده شدن خنجر بر گلو.
واقعا چقد مهمه که تا ثانیه ها و لحظه های آخرم ایمان و اعتمادتو حفظ کنی.
تا لحظه ی پرت شدن داخل آتیش.
تا لحظه ی خداحافظی تو بیابون و برنگشتن تا بیست سال.
تا لحظه ی سه بار کشیدن چاقو روی گلو.
ما باید تا آخرین لحظه های جان کندن در هر شرایطی ایمانمونو حفظ کنیم و امیدمون به خدایی که خودش خالق اعتماده.خودش خالقه ایمانه.خودش خالقه توکله حفظ کنیم.
خدایاااااا شکررررت که اینچنین الگویی در قرآن داریم و هزاران بار شکرت واسه استاد و هدایتگری که تو عصر ما واسمون فرستادی که اینجوری قرآن و قوانین و درک کنه و ما رو شیر فهم کنه.
شکررررر واسه این مسیر.🙏🙏🙏