«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش - صفحه 86 (به ترتیب امتیاز)

2070 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علی شهامت گفته:
    مدت عضویت: 1964 روز

    سومین روزه سفرنامه

    واقعا از این دیدگاه تا حالا به این عید نگاه نکرده بودم

    که یک فردی چقدر میتونه تسلیم عمر پروردگار و الهامات باشه

    افراد صبح تا شب و شب تا صبح دنبال اینن که چکار فیزیکی یا ذهنی ای انجام بدن تا به اهدافشون برسن در صورتی که فقط کافیه تسلیم بشن و احساس خوبی در همین لحظه داشته باشن

    بقیش خودش الهام میشه تا از راحتترین راه ها اتفاقات و شرایط و ایده ها بدست بیاد اون خواسته

    ولی نمی‌کنیم دیگه توکل نمی‌کنیم که یه نیرویی فراتر هست که مارو هدایت کنه فقط بهش اعتماد کرد و به الهاماتش عمل کرد که اون الهامات اغلب با ترس همراهه بخاطر همینه اغلبه افراد انجام نمیدن و ایمان نمیارن به خاطر باورهاشون

    اگر فقط ایمان بیاریم و بخواهیم اونوقته که ایده ها و شرایط میاد و با عمل بهشون همه چیز تغییر میکنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    مهدیه وهبی گفته:
    مدت عضویت: 1933 روز

    سومین برگ سفرنامه ام

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و دوستان خوب هم فرکانسی ام

    اسم فایل رو که دیدم حس بسیار خوبی پیدا کردم

    “اعتماد به رب”

    ” اعتماد” شاید یکی از قشنگ ترین کلماتی است که احساس خوبی به من میده …

    توی زندگیم در شرایط سخت ، این اعتماد به ربّ ام بوده که همیشه ترس ها رو از دلم زدوده و تونستم قدم بردارم در مسیری که هیچ شناختی ازش نداشتم و هیچ خبری از آینده اون راه نداشتم ولی همیشه قدم اول رو که برداشتم، قدم ها و همراهی ِ خداوند رو در مسیر دیدم و همیشه هرچی که بوده توی اون مسیر، خیر و خوبی بوده برام …

    من همیشه حضرت ابراهیم رو خیلی دوست داشتم و از وقتی که با استاد آشنا شدم و از توحیدی بودن حضرت ابراهیم گفتن ، سعی کردم الگوی عملی ِ ابراهیمی برای خودم داشته باشم که مهم ترینش اعتماد به ربّ و تسلیم بودن ابراهیم هست که امیدوارم منم بتونم این توحید عملی را داشته باشم توی زندگیم و تسلیم ربّ ام باشم و اعتماد کامل به خدایم داشته باشم و قدم در مسیرهایی بگذارم که به قلبم الهام میشه و با ترس هام روبرو بشم و برم توی دل ترس هام …

    ممنونم از استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز که این روزشمار رو در سایت قرار دادن که هر روز قدم به قدم آگاهی های تازه ای کسب کنیم و هم مسیر باشیم در کنار هم و پا به پای هم با دوستان هم فرکانسی عزیزم

    خدا را شاکرم که در جمع این خانواده آگاه هستم

    خدایا شکرت خدایا صدهزار مرتبه شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    فرزانه دستوریان گفته:
    مدت عضویت: 2386 روز

    به نام خداوند موفق وثروتمند

    به نام خدایی که تنها منبع نیروی رزق ، ثروت، سلامتی، خوشبختی، عشق در جهان هست

    به نام خدایی که تنها فرمانروای جهان است.

    سلام برهمه شما دوستان واستاد وخانم شایسته عزیز

    روز سوم سفرم: اعتماد به رب

    رب: نیروی برتر که مدیریت همه جهان به دست اوست، که محافظ هر جنبده ای است، که بدون اذنش برگی از درخت نمیافتد.

    تنها قدرت جهان الله است.

    خداحمایتگر و نگهبان است.

    بهترین حمایتی که برای فرزندمون باید انجام بدیم حمایت نکردنش هست تا نیروی وجودش وتوانمندیهاش وعزت نفس رو پیدا کن و خودش بتونه فرد مولدی بشه.

    تسلیم= خودم رو رها میکنم و ایمان دارم که خدا کمکم میکنه حمایتم میکنه ، من ایمان دارم شرایط جوری پیش بره، دست های خداوند جوری پیش میره، اتفاقات به شکلی پیش میاد من تنها نمیمونم، بارم روی زمین نمیمونه، کارم حل میشه، هیچ ایده ای ندارم، هیچ کسی رو نمیشناسم، کارم ندارم درآمدم ندارم. من توکل میکنم به او و ایمان دارم که این کار انجام میشه. من حرکت میکنم خدا برکت میده. ایمان داشتن به اینکه هدایت میشویم که مورد حمایت قرار میگیریم و خداوند بی نهایت دست داره که میتونه کمکم کنه . بریم تو دل ترسامون و ایمان داشته باشیم که خدا حمایتمون میکنه

    حضرت ابراهیم در قرآن به عنوان الگو معرفی شده چون هیچ وقت مشرک نبود و همیشه شکرگزار بود و احساسش رو خوب نگه میداشت .

    و موقع رها کردن خانواده اش در بیان حضرت ابراهیم چه حال خوبی داشته واقعا نهایت تسلیمه واعتماد به خدا

    خدایاکمکم کن که بتونم در تمام لحظات تسلیمت باشم.

    تو روز سوم سفرم پی بردم:

    پاشنه آشیل من در طول سالیان زندگیم ترس از پدرم، ترس از نظرش، ترس از قدرتش=شرک

    چندسالی تلاش کردم وابستگیم خیلی ضعیف شده و ترس از نظر مردم هم خیلی ضعیف شده به لطف خدا.

    دیدگاه ونظر پدرم در زندگی من تاثیری نداره چون من اتفاقاتمرو با فرکانسم خلق میکنم و خدا نگهدار وحامی منه وبا بی نهایت دستش کمکم میکنه.

    یک مسئله دیگه که پی بردم من به اهدافم وابسته شدم و لذت بردنم یه خورده وابسته شده به رسیدن هدفم . در حالی که من باید لذت ببرم وخوشحال باشم وبا رسیدن به هدفم خوشحال تر بشم و وقتی در فرکانس ومسیر درست باشم لاجرم به هدفم میرسم. فقط باید سمت خودمم رو خوب انجام بدم وگرنه هدف من همین الان آماده است.

    و خوشحالیم وشادیم را وابسته به هیچ کس وهیچ چیزی ندونم و شکارچی شادی نکاتمثبت زندگیم واتفاقات روزانه ام باشم.

    اینجوری به نقطه تسلیم میرسم و میتونم عملگرا باشم به الهاماتم.

    خدایاشکرت شکرت بابت آگاهی ارزشمند و درک

    خدایا کمکم کن در لحظه زندگی کنم وشاد باشم

    خداجونم ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    مهساه گفته:
    مدت عضویت: 1890 روز

    سلام به استاد عزیز و گروه تحقیقاتی خوبشون و همسفرای عزیزم

    خداروشکر میکنم که امروز در سومین روز سفر (اعتماد به رب) بازهم نشانه های بیشماری دیدم.

    استاد عزیز بسیار زیبا از ابراهیم و اعتماد به رب صحبت کردن . چیزی که واقعا من تا به حال درش عملکرد ضعیفی داشتم . امیدوارم من هم در همین روزهای ابتدایی این سفر پربرکت شروع کنم به اعتماد به رب به خدا به منبع عشق و هستی که واقعا جایگزین دیگری نداره. احساس میکنم هر وقت بتونیم با اعتماد کامل به خدا حتی از مهمترین و عزیزترین چیزهایی که در زندگی داریم دل‌بکنیم و یه جورایی به چیزهایی که میخوایم نچسبیم و به خدا بسپاریم و قدم در راه زندگی بزاریم دیگه همه چیز و همه شرایط در طی زندگی عالی پیش میره.

    خدایا سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    نون سلیمانی گفته:
    مدت عضویت: 2525 روز

    سلام دوستان جان

    وقتی روز اول این سفر رو شروع کردم فکر نمی کردم این قدر زود اهلی بشم و هر روز منتظر بمونم تا یه درس دیگه بگیرم از خدای مهربونم .

    این روزا که بازار کنکور داغه و منم یه فرزند کنکوری دارم خیلی ذهنم مشغول بود برا این بچه

    فکر آینده اش و انتخاب رشته که میتونه سرنوشت بچه ها رو تغییر بده داغونم کرده بود

    وقتی امروز این فایل رو شنیدم خدا خودش میدونه چقدر آروم شدم و با خودم گفتم کدوم پدر و مادریِِ که خوشبختی بچه شو نخواد

    من همه ی کارهایی که باید میکردم رو کردم و از اینجا میسپرم دست خود خدا تا هدایت کنه هم من رو به آرامش و هم بچه ام رو به بهترین مسیر

    دلم خیلی آرومه و مطمئن و خدا رو هزاران بار شکر میکنم و اعتماد کامل دارم به آنچه پیش خواهد آمد که همه اش از لطف بیکران خداست .

    یک روز میام و مینویسم براتون نتیجه ی این توکل و اعتماد به خدای دانا و مهربون رو .

    تشکر میکنم از استاد و خانم شایسته . در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    مریم صادقی گفته:
    مدت عضویت: 2027 روز

    سلام درود به استاد نازنیم هیچ وقت از این زاویه به داستان حضرت ابراهیم نگاه نکرده بودم چه حس خوبو نابی یعنی میشه ماهم یه روزی رفیق جون جونیه خدا بشم و خدا هم همونجور نگاهم کنه؟؟؟؟همونجور باهام حرفربزنه عاخ که ارزومه روزی اونقدر به خدا نزدیک شم انقدز مسیر تکاملو قشنگ طی کرده باشم که قشنگ حسش کنم تو هرلحظه❤️خدایا مارا به همان راهی هدایت کن که مانند یوسف و ابراهیمت نگاهنمان کنی و از چاه به عرش برسانمان❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    زهرا راد گفته:
    مدت عضویت: 1960 روز

    به نام مهربان ترین مهربانان

    ابراهیم را نمی شناختم ولی حال گویا از حالت یه اسم که برچسب مقدس بودن به او زده بودم در آمده و حالا معرفتی که در پس داستانش بوده برایم آشکار میشود خودم را میگویم زهرایی که میخواهد معرفت را پیدا کند و هر انچه خوبی ست را برای خودش داشته باشد نیاز است بداند انسانی چون ابراهیم بوده که ایمانش او را خلیل الله کرده .چقدر زیباست یک انسان ،مثل من!

    حالا برایم تناقض نیست حالا میدانم که وقتی از ابراهیم شنیدم برایم دست یافتنی است و ایمانش در پس معصوم بودنی که می گفتن،کم ارزش نمیشود.خدای من تو را دوست میدارم هر چه در این راه جلوتر میروم عادل بودنت و مهربانی و قدرتت بیشتر بر من اشکار میشود .

    چه انسان هایی که تو را برای خودت خواستن و شدن بهترین خلق از هر لحاظ ،کافیست بسپارم. کافیست رها شوم از قید و بندها و وابستگی ها .چقدر برایم دوست داشتنی است عزیز شدن در نزد تو و چه مقامی است مقام قرب تو .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    نفیسه باختر گفته:
    مدت عضویت: 1928 روز

    سلام خانواده عزیزم

    من قبل اینکه با این خانواده عزیز و گرامی آشنا بشم یه حسهای در من بود که مثلا یه کاری میخواستیم‌با دوستام بکنیم‌من میگفتم حسم‌میگه‌اینجوری انجامش‌بدیم‌( من اون موقع‌نمیدونستم این‌ حس همون هدایته)، اگر اونجوری که حس من میگفت انجام‌میدادیم‌همه چی خوب بود اما اگه نه خلاف اون حس کاری رو انجام میدادیم کلا همه چی بهم میریخت.

    خدا رو شکر که الان میدونم اون حس هدایته ، بدون چون و‌ چرا قبولش میکنم.

    امیدوارم همه اعضای این‌خانواده دوست داشتنی ابراهیم‌ گونه هدایتمون انجام بدیم و سعادتمند شویم. ❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    آنا گفته:
    مدت عضویت: 2301 روز

    سلام بر استاد عزیز و دوستان گرامی

    اگر بتونیم در زندگیمون به خدا اعتماد کنیم می بینیم که در پس هر اعتمادی ،معجزه ای نهان است. علاوه بر معجزاتی که در زندگیمون بروز و ظهور پیدا می کنند،میشه گفت که بزرگترین و مهمترین معجزه حاصل از اعتماد به ربّ ،گسترش ظرف وجودی و ایمان قلبی انسانه برای اتصال بیشتر به خدا. انسانی که پشت گرمیش به خداست و خودش رو به خدا می سپاره در حقیقت از بسیاری از ترسها و نگرانیها و دل مشغولیها و غم و غصه ها رها میشه آروم میشه طمأنینه پیدا میکنه حکمت به قلبش نفوذ میکنه و بر زبانش جاری میشه و خودش در عالم منشأ اثر میشه. اون دیگه یه موجود منفعل نیست که هستی و زندگیش در دست شانس و اتفاقات باشه و هر دم در هراس از اتفاق و حادثه ای نو

    اون آرومه،مطمئنه ، عجله نمیکنه استرس نمی گیره اضطراب قلبش رو نمیفشره عصبانی نمیشه و واکنشی رفتار نمیکنه

    این وضعیت یک میزان حداقلی و حداکثری داره

    پس ما میتونیم از الگوهای حداکثری مثل ابراهیم استفاده کنیم و از حداقلها در عملکرد مون که توأم با اعتماد به خدا ست کم کم خودمونو رشد بدیم و به حداکثرها برسیم

    به امید رهسپاری در این راه پرشکوه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    سارا سهیلی گفته:
    مدت عضویت: 1891 روز

    سومین روز سفرنامه ی من

    سلام به استاد عزیزم و بانو شایسته ی مهربان

    این فایل اینقدر ساده و قشنگ بود اینقدر به موقعیتم نزدیک بود که زبونم بند اومده

    از اونطرف دیدگاه های دوستان که آدم میخواد بخونه و بخونه تا تموم نشه هیچ وقت

    چند ماه پیش یک نفر به من پیشنهادی داد برای انجام یک کار و اون کار رو من هی به تعویق مینداختم و اون نجوا هم تو ذهن من مدام و مدام تکرار میشد که انجامش بده بالاخره بعد از چند ماهی انجامش دادم ولی باز هم برای ادامه دادنش تنبلی کردم تا اینکه دیشب از یه مکالمه ی ناخواسته در مورد اون پیشنهاد تا این فایل روز سوم سفرنامم یه صدایی بهم گفت دیدی!انجامش بده تو با بقیش چی کار داری؟ بقیشو بسپر به من

    و من فهمیدم الان که یه چیزی هر چند کم تغییر کرده در وجودم و مسیرم درسته و رو به رشد هستم خدایا شکرت

    در این فایل از حضرت ابراهیم حرف زده شد ،از کسی که اغلب آیه های قرآن از ما میخواد که پیرو روش ابراهیم باشیم

    داخل این فایل بیشتر از همیشه فهمیدم روش ابراهیم ،روش یکتا پرستیه،روش تسلیم بودنه محضه،ایمان به اینکه تویی و خدای تو که پشتت ایستاده و دستش رو شونته ،میگه برو جلو من هستم و هواتو دارم

    البته اینطور دیدگاه هم مثل این میمونه که خدا رو با احساسات انسان گونه توصیف کردیم که در این صورت باید گفت زمانی که اعتقاد نداری به وجود ربی که میتونه بهت کمک کنه،خدایی هم تکیه گاه تو نیست،یعنی هستا ولی تو کور میشی و نشونه هاش رو نمیبینی.

    خدایا شکرت بابت این فرکانسی که داخلش هستم و با این گروه عزیز و دوستان صمیمی آشنا شدم

    خدایا شکرت بابت وجود خودت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: