«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش - صفحه 87

2070 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حسن ملک پور گفته:
    مدت عضویت: 1468 روز

    حسن میدونی کی به آرامش واقعی می‌رسی ؟ یعنی جوری که دیگه نه نگران خانواده ت هستی ، نه نگران آینده هستی ، نه نگران وضع کشور هستی و نه نگران هیچی ….

    فقط از حال لذت می بری و در حال عشق میکنی ، نه نگران آینده ای و نه حسرتی در گذشته داری

    وقتی به این نقطه می‌رسی که تسلیم رب شی ؟!تسلیم رب شدن یعنی بپذیری که من ناتوانم ، دیگران نا توان هستند و فقط اون می‌تونه به من کمک کنه ، فقط اون می‌تونه هدایت م کنه

    وقتی به آرامش واقعی می‌رسی که درک کنی اوس کریم خودش کارش را بلده ….

    در پناه الله یکتا شاد و سلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    احمد رضا عزیزی گفته:
    مدت عضویت: 1993 روز

    استاد عزیزم چقدر خوب فایل رو که گوش میدادم قلبم باز میشد و میفهمیدم که چقدر این آگاهی داره به من کمک میکنه یعنی فقط روی خدا حساب باز کردن یعنی فقط خودش را دیدن یعنی این که فقط از خودش بخاهی من چند روزی بود که هنذفری خراب شده بود گفتم دیگه نمیگیرم تا اینکه بتونم یه هنذفری بی سیم بلوتوثی بگیرم و راهی هم براش معین نکردم فقط گفتم میخام و درخواست کردم استاد عزیزم باورت نمیشه تا چند روز گذشت و هی میگفتم بخرم با سیم یه حسی میگفت نه باید بتونی اون بخری تو درخواست کردی تو گفتی مطمئن باش اجابت میکنه تا اینکه یا روز دوستم گفت احمد برات کادو اوردم تا باز کردم خشکم زد که یه هنسفری بی سیم بلوتوثی سفید بود واقعا خشکم زد بعد گفتم خدایا مرسی که جواب دادی یعنی الان که استادم دارم یادش میفتم قلبم باز میشه و مو ب تنم سیخ میشه اینجا بود که فهمیدم اره فقط خودش فقط خودش خدا یه انرژی همون قل هو الله احد که بفهمی نصف راه رفتی به قول خودت تموم مشگل مردم تو شرک جمع شده و تموم آسونی ها تو توحید

    استاد عزیزم واقعا سپاس گذار خدا هستم که دستی از طرف او شده ای برای من 🤩🤩

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    هما اندیشه گفته:
    مدت عضویت: 1876 روز

    سلام به شما که انقدر ایمان ابراهیمی دارید سلام استاد

    من روز سوم هستم . امروز از صبح همه افکارم دور و اطراف پسرم می چر خید در لحظاتی دعاش کردم و از خداوند هدایت و آرامش طلبیدم براش . هدایت به راه درست و صراط مستقیم و بعد تسلیم شدم و به خدا واگذار کردم. از صبح پریشون بودم و هی دعا هی آرامش طلبیدم تا حسم منو به تعهد روزانه ام هدایت کرد که نوبت روز سوم بود.

    و دیدن این فایل، توضیحات استاد و حسشون در مورد فرزندشون ، انگار آبی بر آتش درونم شد . واژه ای سراغ ندارم برای بیان احساسم. فقط انگار که خدا از طریق این فایل با من صحبت کرد… و انگار رفیق قلبم شد و انگار بهم گفت صبر کن و توکل کن و به من بسپارش که هیچ کس برای کس دیگه ای نمی تونه کاری کنه و انگار خدا به همه دل آشوبه های من لبخند زد.

    این فایل در مورد توحید عملی بود ولی به من پیامم رو داد که پیام آرامش و تسلیم بود و من واقعا سپاسگزارم از تون و از خدای خوبی که به این سادگی با بنده هاش حرف می زنه و پیامش رو می رسونه .

    خدا رو شاکرم برای بودن شما ، برای امکان وجودی این سایت، برای این همه آگاهیی که از شما میگیرم. براتون سعادت ابدی ، شادی، سلامتی و آرامش در تمام لحظات زندگیتون دارم. در دنیا و آخرت

    ممنونم …خیلی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    روسینول گفته:
    مدت عضویت: 1389 روز

    سلام خدمت همه دوستان عزیزم

    روز سوم

    چقدر از این فایل لذت بردم

    اینکه یک انسان انقدر با اعتماد به خداوند حرکت کنه واقعا ستودنیه فکر به این جریان که چقدر این انسان توحیدیه من رو شگفت زده میکنه!

    این فایل به من یاد آوری کرد

    که چقدر فکرم جای کار داره

    و چقدر باید دیدگاهم نسبت به خداوند عوض بشه.

    واقعا ابراهیم اسطوره دینی محشری هست

    بدون قوم و قبیله، خودش و خدای خودش

    بدون وابستگی خاصی به کسی

    و تمام اینا جای فکر داره واقعا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    رها... گفته:
    مدت عضویت: 3214 روز

    سلام به همه دوستان

    تسلیم رب بودن معنای عمیقی داره که ما طی مراحل تکاملمون درکش میکنیم و خوشا به حال ابراهیم که عمق معنای تسلیم بودن رو درک کرد و بهش عمل کرد.

    خیلی دوست دارم که منم یک روزی همچون ابراهیم تسلیم بی چون و چرای پروردگارم باشم و اون روز چه آرامش و احساسی خواهم داشت چون همه چیو میسپارم دست خودش و …..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    آسیه رمضانی گفته:
    مدت عضویت: 2317 روز

    به نان خدای مهربان 💕

    سلام به استاد عزیزم ،مریم جان شایسته و دوستان صمیمی ام ❤

    استاد اتفاقا همین چند روز پیش داشتم صحبت های شما با اقای عرشیان فر رو تو لایوتون میشنیدم و اونجا راجع به ابراهیم و تکامل ابراهیم و کلا اعتماد ابراهیم به خداوند صحبت میکردید و چقدددددددر تکامل تو حرفای خودتون و چقدر جور دیگه نگاه کردن به این اعتماد ابراهیم به خداوند رو اونجا کامل و قشنگ توضیح دادید استاد عزیزم .

    اینکه ابراهیم چطور تکامل خودش رو طی کرد و چطور خداوند به درخواست های ابراهیم جامه عمل پوشوند و بعد اون اعتماد ابراهیم به خداوند که وقتی کلامی به قلب من داده میشه قطعا کلام خداونده و قطعا خیر تو اون نهفته .

    که ابراهیم هم از شکم پادرش این اعتماد و این جایگاه رو نداشته .

    اینجوری به ما هم فهموندید که جتی یکی مثله ابراهیم هم اول به ستاره و ماه و خورشید روی آورد و کم کم به اون جایگاه رسید .

    چقدر لذت بردم از این تکامل تو صحبت های خودتون . فکر میکنم الان به اون درجه از ایمان و اعتماد به خداوندتون رسیدید که بخواید ابراهیم گونه عمل کنید .

    به جرات میتونم بگم ابراهیم زمانید شما .

    و چقدر لذت بخش تره که شاگرد استادی مث شما باشیم .

    استاد الهی همیشه و همواره در کنار عزیز دلتون شاد و در آرامش و در صحت و سلامتی و ثروتمندی باشید .

    و برای خودم و همه اعضای سایت ❤❤🤲🤲🤲

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    اکرم قاسمی گفته:
    مدت عضویت: 1349 روز

    سلام به استادعزیزم ومریم مهربان ودوستان عزیزم

    امروزسومین روزسفرنامه ام رامی نویسم

    من به هدایت شدن ، توسط پروردگارم درزندگی ام ایمان دارم،وتک تک جوابهایم رادربیشترمواقع ازهمین سایت میگیرم،بااین که خیلی نزدیک به مهاجرت کردن هستم اما هرچی نزدیکترمیشم نجواهابیشترکارشون روانجام میدن،

    بازهم هدایت شدم که ایمانه،باوره که به توقدرت قدم برداشتن رومیده که ازنقطه امنت خارج بشی،

    واینکه اگرحتی یک نفرتونسته موفق بشه پس من هم قطعا میتونم،واینکه استاد استادعزیزم چقدرقشنگ درمورد وابستگی هامون درمورد بچه هاحرف زدید،واینکه تنهاحمایت ماازبچه هااینه که ( حمایتشون نکنیم) واقعاکی میتونیم حمایت نکنیم موقعی که بدونیم وایمان بیاریم که :یکی هست که خیلی قدرتمنده وازدستش همه چی برمیادوکلاحواسش به بچه ماست.

    چقدرآرامشبخشه بدونی که نیازنیست واسه بچت دست وپابزنی براخوشبختی اش براآینده اش،آخه تودیگه چی میخوای بهترازاین دستش تودستشه وهیچوقت هم رهاش نکرده ونمیکنه،

    و لازمه اینکارایمانه،باوره،

    امیدوارم همه درراهی که میرویم سربلندباشیم وموفق.

    خدایاهزاران مرتبه شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    نیلوفر افشون گفته:
    مدت عضویت: 1448 روز

    سلام استاد جانم و مریم جانم

    استاد واقعا چقدر زیباست ک در برابر خدا تسلیم باشی و تسلیم باشی خدا هدایتت میکنه خدا میگه میخوای موفق باشی پس تسلیم من باش دستت بزار توی دستای من هرجا بردمت قبول کن هرچی گفتم بگو چشم ببین چه نتیجه هایی میگیری مثل این میونه ک میخوای ار بالای درخت بیای پایین بابات میگه بپر من میگرمت میگی ن میترسم میگه ن مطمئن باش اعتماد کن و میپری و میبنی هیچی نشد اینم همینه تسلیم باشی اعتماد کنی هر جا خدا گفت میپری و میبینی چه نتایجی داره واقها استاد تسلیم ک باشی خدا هدایتت میکنه به خوبی و وقتی با خدا باشی ن ترسی داری ن غمی و واقعا حضرت ابراهیم بچش می خواست قربانی کنه چون با خدا بود انقدر وصل بود به خدا ن ترسی داشت ن غمی و بنظرم این فکر داشت الخیر فی ماوقع و واقعا با این فکر ک خیریتی هست میری جلو و همین رفتار و باور ها باعث میشه بشی رفیق جون حونی خدا و جنس عشقش هم با تو فرق کنه

    خدایا خودت به ما اراده و اعتماد ابراهیمی بده ک مثل حضرت ابراهیم ن ترسی داشته باشیم ن غمی و وصل باشیم انقدر بهت هرجی گفتی بگیم چشم و بگیم قطعا خیره

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    MM گفته:
    مدت عضویت: 1653 روز

    سلام به استادعزیز

    واقعاچه فایل عالی

    اززمانی که درفایلهاتون ازحضرت ابراهیم شنیده ام چیزهایی که دریافت کردم بی حداست

    خدابگونه ای دیگردرذهنم نقش بسته است

    خیلی آرومتر شدم وبه عبارت دیگر عوامل بیرونی کمتر برام مهم هستندوبه این باوررسیدم که فقط فقط فقط خدا

    خدایا توراصدهاهزارمرتبه شکر می کنم که مرابه این مسیرهدایت کردی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    معصومه دره لو گفته:
    مدت عضویت: 1969 روز

    به نام الله یکتا

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته

    من وقتی تو این مسیر قدم گذاشتم و خودمو تسلیم خدا کردم همش میگفتم من دیگه کم نمیارم و هر اتفاق به ظاهر بد منو تغییر نمیده چون ایمانم به خدا قوی تر شده احساس می کردم که تغییر اساسی کردم، غافل از اینکه یه قدم کوچک برداشتم .

    با دخترم صحبت می کردیم میگفتم خدای نکرده اگه نزدیکترین فرد رو تو زندگیم از دست بدم زیاد ناراحت نمیشم چون تسلیمم ، وقتی دختر عموم که درسته دوست دوران کودکیم بود و فامیل نزدیکم بود ولی از اونم نزدیکتر عزیزانی دارم

    وقتی خبر فوتش رو شنیدم و اون اندازه ناراحت شدم که فقط خدا میدونه و بس، اون وقت بود که فهمیدم خیلی راه دارم تا به تسلیم حقیقی در مقابل الله برسم

    خدا هدایتگر هممون تو این مسیر باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: