جهان مانند آینه عمل می کند - صفحه 96

2210 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    خدا یاور من است گفته:
    مدت عضویت: 2286 روز

    سلام به استاد و مریم بانوی عزیزم و همه دوست های عباسمنشی ام. امیدوارم امروز یک روز پر از نعمت و برکت و شادکامی واسه همگی تون باشه. خدا رو شکر میکنم که امروز هم فرصت زندگی کردن، دیدن، نفس کشیدن، فکر کردن و نوشتن رو بهم داده. آدم باید خیلی از مرحله پرت باشه که قدر این نعمت هاشو ندونه و فکر کنه عادیه. من الان که فکر میکنم واقعا آدم ثروتمند و خوشبختیم و باید برا داشتن این نعمت هام همیشه سپاسگزار باشم. خانواده ای که همه اعضاش سالم و سلامتن (هزاران بار شکر) و من رو خیلی دوست دارن، خونه زیبا، بزرگ و پر از آرامشی دارم که خیلی راحت میتونم شبا بدون هیچ نگرانی بخوابم. خدایا شکرت که سیستم گرمایشی خونمون عالی کار میکنه و توی این هوای سرد ما رو گرم میکنه. خدایا شکرت بخاطر اینکه آب کافی، سالم و زلال داریم برای استفاده کردن. خدایا هزاران بار شکرت بخاطر اینکه سلامتم و بدون هیچ درد و مشکلی خیلی راحت از خواب پا شدم و دارم اینا رو تایپ میکنم. خدایا شکرت که سواد دارم. خدایا هزاران مرتبه شکرت که غذای فراوان برای خوردن داریم، خدایا هزاران مرتبه شکرت بخاطر نیروی برق که این امکان رو به من داده که در هر ساعتی از شبانه روز کارامو بکنم. خدایا هزاران مرتبه شکر بخاطر دسترسیم به اینترنت پر سرعت و هزاران بار شکرت میکنم که من رو با بهترین آدم ها آشنا میکنی و به بهترین مسیرها هدایت میکنی. خدایا هزاران مرتبه شکرت که که میتونم این آهنگ زیبایی که توی هدفونم داره پخش میشه رو بشنوم. خدایا من یک میلیاردرم و هزاران بار ازت ممنونم که همه این نعمت ها رو بدون اینکه من حواسم باشه و ازت بخوام بهم دادی. هزاران بار ممنونم. علاوه بر اینا تو خدایی هستی که هیچ وقت از وعده ات تخلف نمی کنی و توی این سال ها بهم اثبات کردی که بنده عزیز من تو هر چیزی دلت میخواد و از خودم بخواه ببین من واست چیکار میکنم. به خداوندی خدا من از خدا فقط یک خواستم و اون میلیون ها بهم داده. و البته که هیچ وقت هم نعمت هایی که میده تموم نمیشن و این مسیر ادامه داره و تا زمانی که من زنده ام این نعمت ها هستن حتی اگر گاهی حواسم به مسیرم نباشه. خدایا هزار بار شکرت که من چندین سال قبل یه خواسته خیلی کوچیک که اصلا حواسم نبود از ذهنم رد شد و تو امروز هزاران برابر بزرگترش رو بهم دادی. ازت ممنونم خدایی که واقعا لقب فرمانده کیهان برازنده ته. خدایا ازت ممنونم بخاطر داشتن لپ تاپم که در هر ساعت از شبانه روز خیلی راحت میتونم هر کاری دلم بخواد انجام بدم. خدای ممنوم ازت بخاطر داشتن تک تک لباس های زیبا و قشنگم. خدایا ازت ممنونم بخاطر اینکه من رو خلق کردی و بهم اجازه دادی تا وجود داشته باشم. هزاران بار ازت ممنونم که اجازه دادی روی کره زمین بیام و اینجا دوباره از نو بشناسمت. خدایا هزاران بار شکر که من رو از اون همه درد و غصه ای که توی قلبم جا خوش کرده بود جدا کردی و هر روزم رو اینقدر شگفت انگیز کردی و داری بهم نشون میدی که قدرت خلق دارم. خدایا هزاران بار شکرت میکنم بخاطر زنده بودنم و درک این همه زیبایی.ممنونم ازت که اینقدر من رو دوست داری و با یه زبونی که فقط مخصوص خودمه باهام صحبت می کنی، راهکار نشون میدی و دلگرمم میکنی، ایده میدی، مشاوره میدی. خدایا فقط خودت وخودت برام کافی هستی. خدایا هزاران مرتبه شکرت. و از اونجایی که میدونم هیچ وقت از وعده ات تخلف نمی کنی ازت میخوام کمکم کنی تا بتونم شکرانه میلیاردها میلیاردها نعمتی که بهم دادی و هنوز تا وقتی که فرصت زندگی روی این کره خاکی رو داشتم رو بهم میدی رو بتونم به جا بیارم و از تک تک استعدادهایی که بهم دادی و من خیلی سپاسگزار و خوشحالم بخاطر داشتنشون به بهترین نحو استفاده کنم. درست مثل بنده عزیزت سید حسین عباسمنش که بخاطر صداقت و استعداد عجیبی که توی قانع کردن آدما دارن تونسته به بهترین وجه از استعدادش استفاده کنه و این همه آدم رو که داشتن جای دیگه ای دنبال تو میگشتن رو مستقیم به خود خودت وصل کنه با حرف هاش و کاراش. استاد عزیزم ازت هزاران بار ممنونم با درس ها و حرف هات کمکم کردی تا ایمانم به خدای قشنگم قوی تر بشه و این همه دستاورد داشته باشم و بتونم زندگیم رو جوری که دلم میخواد خلق کنم. خدایا هزاران بار ازت ممنوم که توی روزایی که ناراحت و افسرده بودم و در به در دنبال ذره ای حال خوب بودم یهویی ویس استاد عباسمنش رو بین پلی لیست تلگرامم انداختی و من برای اولین بار صدای استادم رو شنیدم( جالبه که اولین ویسی هم که ازتون شنیدم در مورد اعتماد به نفس بود.). خدایا کار خودت ، جهانت و بنده هات استاد عباسمنش عزیز و مریم جان قشنگ که الحق شایسته است و خانم فرهادی و آقای ابراهیم، درسته درسته. خدایا خیلی ازت سپاسگزارم بخاطر این همه زیبایی که توی این سایت می بینم. خدایا عاشق و دیوونتم. خدایا ازت سپاسگزارم که من و دیوونه و عاشق خودت کردی و آرزو میکنم همه بنده هات شیرینی و زیبایی این عشق رو درک کنن. خدایا خیلی دوستت دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    رضا زمانی گفته:
    مدت عضویت: 1939 روز

    سلام به استاد عزیزم

    خیلی خوشحال و سپاسگزارم که تو این مسیر آگاهی هام داره خالص تر میشه

    خیلی خوشحالم که به دنبال فهمیدن این آگاهی ها هستم و نمیخوام فقط برای پاس شدن حفظ کنم و امتحان بدم. میخوام قشنگ درکش کنم

    یک چند روزیه تمرکزی دارم به اعمال و نتیجه ها و خدا و قوانین تفکر میکنم و خودمو زیر ذره بین بردم

    این تسلیم بودنه رو خیلی دوست دارم چون هیچ چیزی دقیقتر مثل این هدایت خدا عمل نمیکنه

    من نتیجه هایی تو زمینه هایی غیر کسب و کار حتی ثروت گرفتم ولی باز یک عدم اطمینان به قوانین درونم بود و شاید در ادامه هم باشه تا جایی که با باور درست جایگزینش کنم که فک کنم امروز استارت مهمش خورد

    امروز به شخصه دیدم که قوانین چقدر بی نقص و دقیقه و امیدوارم همه تون تجربه کنید امیدوارم وجه خوبشو که به واسطه فرکانستونه رو تجربه کنید ولی من که خیلی خوشحالم حتی به ظاهر وجه ناجالبشو تجربه کردم واقعا خوشحالما واقعا

    یک تایمی شاید دو ماهه یا کمتر من به دلیل حالا حرف هایی که قبلا از پدر مادرم شنیده بودم و دوستان به جد یا به شوخی، این احساس عدم لیاقت در من به وجود اومد و بهتره بگم تشدید تر شده بود، تو زمینه های مختلف ، مثلا رفیقم برام حساب میکرد ( یک نوشابه حتی ) دیگه تموم بود من باید از اون روز به بعد ده برابرش جبران میکردم و مثال های دیگه

    این احساس عدم لیاقت در مورد خانواده و شرایطم خیلی زیادتر از بقیه بود

    در حدی که حاضر بودم 4 یا 5 کیلومتر یک مسیری رو تو شهر پیاده برم ولی از خانواده درخواست نکنم که به من پول تاکسی بدین

    این قضیه از دبیرستان شدت گرفت تا یک سال پیش فک کنم

    و یا میتونستم درخواست یک وسیله بهتری کنم ، فقط درخواستشو میگم حالا برام فراهم بشه یا نه رو نمیگم ، اون درخواست کردنه رو انجام نمیدادم ، چون خودم رو لایق نمیدونستم

    چند ماه پیش دوره عزت نفس رو گرفته بودم و تمریناش رو انجام میدادم و خیلی این احساس لیاقته بهتر شده بود و خب یه مدتیه که کار نکردم روی این دوره

    بعد من این فیگور سازی به مرحله تولید که رسیدم و اقدام برای فروش آنلاین کردم و منتظرم یک محصول دیگه ام حاضر بشه که برم برای فروش آفلاین که هم یک سری ترس ها و نجواها از بین بره هم کار دستم بیاد.

    احساس عدم لیاقت اینجا موقعیت رو عالی دید و وارد کار شد

    که میگفتم اره تو این ماه دیگه فروش میکنم و مستقل میشم و تمام

    این باعث میشد بچسبم به کسب در آمد از این هنر و هی بگم عه امروز فروش نرفت ، فردا میره پس ، نکنه یک ترمز دارم ، ترمزه چیه و …

    کلی درگیری ذهنی برام به وجود آورد و باعث میشد که به عدم فروش توجه کنم و طبق قانون بی نقص خدا همون وارد زندگیم میشد

    بعد فهمیدم خب این احساس عدم لیاقته که داره این توجه به عدم فروش رو میاره و این نتیجشه

    (من خودم رو لایق ثروت و نعمتی که از این طریق وارد زندگیم میشه نمیدونم ، هنوز هم این احساسه هست کمرنگ شده ولی هست )

    بعد امروز رفتم مطب دکتر برای مو( یکی از نشتی های انرژیمه که یا کامل خوب میشه تموم یا کلا تمرکزمو از روش برمیدارم)

    بعد خب بنا به یک سری دلایل بیمه و این چیزا پدرم هم با من اومد

    بعد اونجا نجوا شروع کرد

    که با بابات اومدی ، بچه ای ، الان بقیه میگن : نگاش کن ، با این سنش با باباش اومده ، پدرش پولشو میده ، خجالت نمیکشه

    بعد مثلا رفیقمو یادم اومد که کار میکنه و اینا و بعد من میومد دلایل ام رو میگفتم ولی اصلا زورم نمیرسید

    بعد فهمیدم یک باگ واضح اینه که من به حرف مردم اهمیت میدم ، از این طریق تونستم یکم ساکتش کنم

    ( کاملا میپذیرم میتونستم بهتر عمل کنم که کار کنم از قبل تر و الان راحت تر به این کارم برسم ولی تصمیم گرفته شده بود و پاش باید وایستم و الان هم حق انتخاب دارم ولی شرایط رو نگاه کردم که باید تمرکزی روی این کار بشینم و تولید کنم و پای تصمیم هم میخوام وایستم یک ولی هست اینجا که میتونه همه اینا رو تغییر بده اونم نشونه و هدایت خداست ، قبلا خیلی میگفت برو سرکار ولی من خودمو گول میزدم ولی الان نه منتظرم بگه و من انجام بدم که یک نشونه ای هدایت شدم که این دوتا کار تموم شد برم برای فروش آفلاین و باز هم به دنبال تایییدشم )

    اول از همه دیدم پدرم اصلا به شدت رفتار هاش تغییر کرده ( اونم به دلیل تغییر نگاهم نسبت به پدرم که واقعا ، باورم نمیشه تو چشماش نگاه نمیکردم ولی الان راحت نگاه میکنم و واقعا دوستش دارم ، از دیدن چهرش لذت میبرم این جمله نزدیک تره به حسم ) بعد دیدم پدرم مشتاق تر از منه که موهام درست بشه ( برای مزوتراپی رفته بودم ) دیدم هی میخواد بپرسه خب چند جلسه و هزینه چجوریه در صورتی دکتر قصد داشت با دارو اول کنترل کنه صحبتش زیاد در مور مزوتراپی نبود

    موقع برگشت یک شخصی کنار خیابان بود و پدرم کنار زد تا سوارش کنه و خب من گفتم غریبه چرا سوار داره میکنه و یک اشاره ریزی کرد ، قبل این که طرف سوار شه که این همسایمونه و اینا و جوری گفت که من حس کردم کلا یک بار دیدتش و تو ذهنم یک آدم غریبه ثبت شد و اون شخص سوار شد و بعد دیدم پدرم باهاش گرم گرفت و اون شخص گفت آقا زاده هستن و دیدم اینجور با هم گرم گرفتن پس میشناسن همو منم برگشتم و احوال پرسی کردم و بعد دیدم زد رو شونم و به شوخی یه جورایی گفت قدر پدرتو بدونا همینجوری راحت لم دادی نشستی و داری میخوری ( داشتم نون میخوردم ) ، پدرت خیلی زحمت کشیده به اینجا رسیده و یکم خندیدم و بعد رفتم تو فکر گفتم خدایاااااااااا قانون پس اینجور دقیقه که من این افکار عدم لیاقت رو تو ذهنم داشته باشم و دقیقا این تو فکرم بوده باشه که الان مردم میگن این با این سن وابسطه پدر مادرشه و دقیقا جهان بهم نشونش داد ، دقیق همون جمله ها رو ، اینجا کاملا درکش کردم و چشیدم که چقدر این جهان و قوانینش درست و دقیقه و مطمئن تر شدم و مصمم تر شدم که کار کنم تو این زمینه و باور هامو کار کنم و قدم بردارم و تسلیم باشم و نگران نتیجه نباشم.

    اومدم باز توضیح بدم در مورد تصمیماتم و این قضیه کار نکردنم رو …

    که نشون میده که هنوز حرف مردم برام اهمیت داره بیشتر از حد معمول

    خدارو شکر برای این هدایت این آگاهی ها

    از وقتی که تسلیم کردم خودمو نسبت به هدایت های خدا و قدم های بعدیم خیلی بهتر دارم میفهمم و قدم برمیدارم

    همیشه شاد و سالم و سلامت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    مونا گفته:
    مدت عضویت: 1554 روز

    سلام استاد عزیزم

    به شما و خانم شایسته ی عزیز و تمامی دوستان

    اومدم رد پا بذارم برای این روزشمار تحول زندگیم

    راستش رو بخواید توی این ۱۰ ماهه هر فایلی که از شما گوش میدم و با اکانت مادرم تهیه میکنیم میگم این چقدر عالیه این همونیه که من میخوام، ولی امروز که داشتم جلسه ی ۴ فصل ۱ رو گوش میدادم گفتم خوبه که بیام و رد پا بذارم هم برای خودم و هم برای دوستان که بدونن چقدر زندگی میتونه عوض بشه با اینکه برای کامنت گذاشتن همیشه با ذهنم در جنگم و هی میگه نذار و اشتباه کردی.

    استاد عزیزم من از کودکی پر از تضاد بودم شرایط و افرادی که تو زندگیم بودن هیچ ربطی به آرزوهای من نداشتن، ولی اون روزا نمیدونستم خودم انتخاب کردم و نمیدونستم دلیل این همه تضاد رسیدن با انگیزه ی بیشتر به خواسته هامه. گذشت و گذشت تا از لحاظ مالی خیلی پیشرفت میکردم در سن ۲۰ ۲۱ سالگی مغازه زدم ولی از لحاظ عزت نفس و اعتماد به نفس داغون! یه نقاب خوشگل داشتم روی صورتم که همه فکر میکردن چقدر پر اعتماد به نفسم ولی از وابستگی و باج دادنهام و خدایی کردنم برای دیگران میفهمیدم چقدر ضعیف و بدبختم.

    تا ازدواج کردم هر جوری که یک انسان میتونه با شرک بیش از حد خودش رو نابود کنه کردم! تمام پول و ثروت، تمام شادی و لبخند، بچه ای که باردار بودم و اون آدمی که به خاطرش هر کاری کردم همه رو با یک بشکن برد و بدهی سنگینی که برام گذاشت و فکر میکردم تنها راه نجاتم مرگمه و بچه ای که از دست دادم و خدا رو هزاران بار شکر میکنم برای اون روزها به قول شما برای کسایی که پشتم رو خالی کردن که بفهمم باید به خودش تکیه کنم برای تمام اون حالی که داشتم، ازش با تمام وجودم سپاسگزارم، اون روزا شب تا صبح گریه میکردم و میگفتم خدایا من گند زدم یا تمومش کن یا تغییرم بده، و خدایی که نمیشناختمش خدایی که تو چشمم ضعیف و احساساتی بود خدایی که خشمگین بود و با من قهر بود. من فقط میگفتم که خسته شدم دیگه بسه، با جزئیات نمیخوام بگم که اگر بگم خودش در حد یک فیلم میشه. و چقدر اون روزها در برابر شما مقاومت داشتم چقدر حرفهاتون آزارم میداد، چقدر بهم بر میخورد و عصبانی میشدم از افسردگی رسیده بودم به خشم. ولی یهو پارسال اسفند انگار حرفهاتون عین یه تیکه نور وارد قلبم شد و دیگه نتونستم مقاومت کنم. شروع کردم به گوش دادن و گوش دادن و حذف کردن آدم ها، منی که داشتم ۲ سال تنها زندگی میکردم و خرج و بدهی میدادم و از طلاق میترسیدم رفتم اقدام کردم برای طلاق غیابی، همه گفتن وکیل بگیر پیر میشی نه مهریه داری نه مدرک پزشک قانونی گفتم نه خدا برای من انجام میده تا الآن ترسو و بی ایمان بودم الآن بهم گفته بلند شو مونا! بلند شدم و طلاق من بدون هیچ گونه مشکلی در راحتی کامل انجام شد که همه شاخ درآورده بودن مگه میشه آخه! ولی شد، توی خونه ی ۴۰ متریم مینشستم و فایل گوش میدادم و تمرکز میکردم به نکات مثبت جای غر زدن آسمون رو میدیدم خودم رو نگاه میکردم به صورت و بدنی که چقدر نادیده گرفته بودمشون و با وابستگی هام و زشت دیدن خودم چقدر به خودم ظلم کرده بودم و مشرک بودم، شروع کردم خودم رو دوست داشتن به خودم اهمیت دادن از خوردن قهوه ی صبحم لذت بردم از همه چیزم و زندگی چقدر شروع کرد به عوض شدن. تابستون صاحبخونه ام از ایتالیا اومد و خونه اش رو برای مهر میخواست، خانواده بهم گفتن پول نداری بیا اینجا گفتم نه خدا خودش میخواد بلندم کنه ببرم یه جای بهتر چون ازش خواستم. استاد به خاطر پول کمم حتی خونه نشونم نمیدادن ولی یه جا که نشونم دادن اون شب کلی شکرگزاری کردم که خدایا این یه نشونه بود که بگی درسته برو جلو و حالم عالی بود گذشت و من ۲ هفته وقت داشتم یه خونه دیدم ۹۰ متر و خوشم اومد با مادرم بودم و وقتی برگشتیم بریم توی راه یهو پول واریز شد به حساب که هر چی ما گشتیم و پیگیری کردیم نمیدونیم و نفهمیدیم این پول از کجا اومد چون شما گفتی منطقیه معجزات ولی ما هر چی گشتیم هیچ منطقی براش پیدا نکردیم پول به اندازه ی پول پیش خونه و اثاث کشی بود و من اومدم به خونه ی بهتر میدونم نعمت ها و ثروت بی نهایته من باید ظرفم رو بزرگ کنم، همینجوری هی پول اومد و اومد تا تونستم بدهی هایی که برام گذاشته بود رو صاف کنم و نمیدونم واقعا چه جوری تمام این معجزات رخ داده، الآن میدونم که باید ایمانم رو بیشتر کنم، خیلی جاها به حرف خدا گوش میکنم مثل اینکه از خواب پروندم و بهم گفت برو ویولنی که داری رو بده گیتار بگیر و من مقاومت که من گیتار دوست ندارم عاشق ساز خودمم از بچگی داشتمش ولی انجامش دادم و چقدر راضی و خوشحالم انگار اون بهتر میدونست چی به درد من میخوره و چقدر توش پیشرفت میکنم. وای استاد که اگر بخوام بگم ساعت ها باید بگم، ساعت ها و فقط از خدا ایمان و توکل خواستم شجاعت عمل به هدایت هاش و توحید میدونم اینا رو که تقویت کنم همه چیز برای منه.

    خیلی مقاومت داشتم برای نوشتن، ولی نوشتم.

    دوستون دارم و براتون آرزوی خوشحالی و سلامتی دارم❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    مجید حاجیوند گفته:
    مدت عضویت: 1430 روز

    سلاااااام استاد عاشقت برم😘

    استاد این یکی از بهترین فایلهایی بود که تا ب الان گوش دادن ینی بگم بالای ۲۰ بار گوشش دادم و هربار هوشیار تر میکنه آدمو و باعث میشه خیلی محافظه کارانه تر کنترل ورودی های ذهن رو انجام بدیم

    ینی بگم میشه با همین فایل کل زندگیمونو بسازیم فقط با رعایت کانون توجه خودمون

    و این یک تعهدی مثل همون روزه ای ک گفتین خیلی خوب بود

    باید روزه بگیریم برای کانون توجه مون

    خیلی ازتون سپاس گزارم الهی شکرت بابت این همه آگاهی

    همتونو دوس دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    جمال گفته:
    مدت عضویت: 1474 روز

    سلام

    عرض ادب و احترام

    خدایا بی نهایت سپاسگزارم که فرصت دادی تا بندگیت رو بکنم و بی اندازه سپاسگزارم که منو عضو خانواده فوق العاده زیبا و ارزشمند عباس منش کردی تا یادبگیرم درست بندگی کردن رو ❤🌹

    روزه ، عجب حرفی زد استاد ، یعنی من خیلی دنبال چیزی بودم که جا بیوفته برام ، پیش خودم میگفتم باید متقی بود ، یه جا از سیدعلی طباطبایی خوندم که میگفت واسه تقوا داشتن مثل اینه که میخوای از وسط خارها رد بشی ، چجوری دامنت رو بالا میکشی که گیر نکنی به خارها و خارها نچسبن بهت؟ توهم اگه میخوای متقی باشی باید حواست اونقدر به دور و برت باشه ، استاد سبک ترش کردن ، ” روزه ” و خلاص.

    استاد جون دوست دارم و خانم شایسته عزیز از شمام سپاسگزارم که برا عالی تر شدن سایت زحمت میکشین.

    من رفتم از امروز تااااااااا قیام قیامت ، تاااا ابد روزه بگیرم ، به امید خدا.

    از شما و همگی دوستان سپاسگزارم که هستین و بینهایت سپاسگزارم که زمان گذاشتین و متن من رو خوندین.

    در پناه حق ، باشد که همگی رستگار شویم❤🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    فرشته گیلاسی گفته:
    مدت عضویت: 1876 روز

    سلام به همه ی دوستان عزیزم

    امروز بزرگترین نکته مثبتی که داشت برام حس قدم برداشتن تو راه جدیدم بود . که بی نهایت مشتاقم مسیرم مسیر کاریم رو تغییربدم

    نمیدونم چرا انقدرررر ازین تغییر احساس خوبی دارم . واااقعا احتیاج بود این مدت بگذره و من خسته بشم از کاری که در حال انجامش هستم و به نوعی برسم به تکاملم و درزمان مناسب جرقه ذهنم بخوره و تصمیم بگیرم زندگیم رو همونجوری ادامه بدم که دووووست دارم . بدون ترس و با تکیه به خدای مهربونترینم

    استاد عباسمنش من تازه اول راهم

    هنوز حتی شروع نکردم ١% هم لود نشده

    اما بینهایت خوشحالم .

    میخوام شروع کنم و برم سراغ ورزش

    ورزشی که از بچگی دیوونش بودم و کلی عشق و علاقه و استعداد داشتم

    حالا همه چیو ول میکنم و پا رو ترسام میذارم و با عشق تمام با علاقم به زندگیم ادامه میدم

    من خدا رو سپاس میگم برای این مسیری که اومدم و با شما ها اشنا شدم .

    اینم از چهارمین قدمم

    ١۴٠٠/٠٩/١٩

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    فرشته پزشگ گفته:
    مدت عضویت: 1688 روز

    به نام الله یکتا

    سلام به استاد عزیزم و مریم جون عزیز و دوست داشتنی و تمام هم فرکانسیهای عزیز

    خدایا شکرت امروز هم سالم و سلامت از خواب بیدار شدم .

    خدایا شکرت امروز هم میتونم طلوع زیبای خورشید و شروع زیبای روز را ببینم.

    خدایا شکرت چشمهام سالم هستند و میتوانم تمام جهان اطرافم را به این زیبایی ببینم.

    خدایا شکرت برای هوای خوبی که تنفس میکنم .

    خدایا شکرت برای خانه ی امن و راحتی که دارم .

    خدایا شکرت برای همسایه های خوب و مهربانی که دارم.

    خدایا شکرت برای تمام وسایل خوبی که درخانه دارم و میتوانم از آنها استفاده کنم.

    خدایا شکرت برای مواد غذایی که دارم و میتوانم غذاهای خوشمزه درست کنم.

    خدایا شکرت برای این همه نعمت و ثروت و برکت که در زندگیم دارم و روبه افزایش است.

    خدایا شکرت هر روز زندگیم راحت تر میگذرد و آرامشم بیشتر میشود.

    خدایا شکرت برای فرزندان سالم و سلامتی که دارم.

    خدایا شکرت برای عشق و محبتی که به همه دارم و همین عشق و محبت را دریافت میکنم.

    خدایا شکرت برای روابط صمیمی و عالی که با فرزندانم دارم.

    خدایا شکرت برای ماشینی که دارم و میتوانم رانندگی کنم.

    خدایا شکرت برای سلامتی تک تک اعضای بدنم .

    خدایا شکرت که مرا هدایت کردی برای شناخت خودم و تو که رب منی .

    خدایا شکرت همیشه و همه جا از طریق بی نهایت دستانت بهم کمک میکنی .

    خدایا شکرت همیشه و همه جا تمام کارها به خواست و اراده من پیش میره .

    خدایا شکرت من خالق زندگی خودم هستم .

    خدایا شکرت هر روز میتونم ساعتها فایل گوش کنم .

    هر روز صبح که بیدار میشم اینجوری سپاسگزاری میکنم و اگر یک روز هم به هر دلیلی نتونم بنویسم همینطور که دارم میرم توی ذهنم سپاسگزاری میکنم البته خیلی بیشتر از اینها چون حتی برای دیدن ابرهای آسمان هم خداروشکر میکنم و لذت میبرم .

    عاشقتونم ❤❤❤❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    محمود موحد گفته:
    مدت عضویت: 1604 روز

    درود برشما

    امروز‌ این فایل رو برای چندمین بار گوش دادم ولی انکار بقول استاد عباسمنش دفعات قبل‌ چیزهای دیکه میگفت و الان چیزهای دیگه میکه.

    من دارم برای مسابقات جهانی پرورش اندام آماده میشم

    الان رویه دوچرخه هستم اول صبح و قبل‌از صبحانه

    باورم نمیشه دارم مینویسم …از اول صبح که بلند شدم یه شوق متفاوتی داخل وجودم بود …امروز این فایل‌رو‌ گوش دادم انگار یکی گفت بنویس …منم نوشتم…من فقط دارم تایپ میکنم….جملات خودشون دارن میام….دوستتتون دارم با تمام وجودم…نفس نفس دارم میزنم ولی دارم تایپ میکنم خدایا سپاسگزارم که دوباره تونستم کامنت بزارم…انگار زبونم دوباره باز شده…خیلی خوشحالم

    براتون بهترین هارو ارزو میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    فاطمه شاکری گفته:
    مدت عضویت: 1934 روز

    سلام استاد عزیزم و هم فرکانسیها امروز روز چهارم سفر منه اول از همه سپاسگزار استاد عزیزم هستم با درسهایی که بهمون یاد میده روز به روز فرکانسمون بالاتر میبره

    نزدیکترین فرکانس خداوند فرکانس سپاسگزاری که تمرکز کنیم روی نعمت زیبایی های اطرافمون با دیدنش تحسین کنیم باید تمرکز کنیم چه فرکانس میفرستیم

    یه مدت مشغول کارم بود یه مقدار از فضای اینکه رو خودم کار کنم ورودیهامو کنترل کنم امده بودم بیرون اتفاقهای نادلخواهم پشت سر هم اتفاق میافتاد جوری که به خودم گفتم باید برگردم به سایت باید دوباره رو خودم کار کنم اولین چیزی که توجه کردم تاکسی بود همیشه دلم میخواست همین که میرسم لب خیابون تاکسی اماده باشه معطل نشم یه بار که تاکسی به موقع رسید شروع کردم تو دفترم سپاسگزاری کردم یعنی هر تایم برم بیرون یعنی یه جوری شده که تاکسی منتظرم ایستاده تا من سوار شم اوایل فکر میکردم اتفاقیه دیدم نه واقعا قانون جواب میده و سپاسگزار خداوندم هستم این روزها عجیب هیجان دارم بیشتر رو خودم کار کنم نتیجه های بزرگتر بگیرم البته کلی اتفاقهای خوب افتاده برام که سپاسگزارترم میکنه و میخوام آگاهانه تمرکزمو ببرم به سمت چیزهایی که میخوام

    من همین نکته رو بفهمم به شدت روزه کانون توجه بگیرم و تمرکز مو به چیزهای خوب زندگیم باشه

    در هر شرایطی نکاتی هست برای سپاسگزار بودن با رسیدن به احساس خوب یعنی تمرکز دارم روی چیزهایی که میخوام اگه احساسم بد باشه تمرکز روی چیزهایی که نمیخوام هست

    سفر نامه امروزم تموم شد استاد من باور کردم تا پایان سفرم با تعهد پیش برم زندگیم از این رو به اون رو میشه و جوری میشم که ربطی به گذشته ام ندارم این کامنتم میزارم به عنوان نشونه قدمم

    سپاسگزارم استاد عزیز و مریم جان ❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    فرزاد امان اله زاده گفته:
    مدت عضویت: 1607 روز

    سلام استاد عزیزم و سلام به همه دوستان عزیزم

    امروز صبح خیلی زود از خواب بیدار شدم ،واقیعتو بگم اصلا اصلا احساس خوبی نداشتم و میخواستم بخوابم ،خسته کوفته بودم بی انگیزه…ولی با این همه حال یه صداهای توی ذهنم بود که می‌گفت پاشو برو فرزاد یه دوش بگیر ،با خودت بلند بلند صحبت کن،بعد بیا سراغ دفترت (دفتری که همه فایل های استادو مینویسم) یادداشت های که از سایتو برداشتی بخون.

    ول یه نجوای خیلی قوی‌تر بهم میگفت چقدر خودتو اذیت میکنی بگیر بخواب ،استراحت کن ،وقت زیاده…ولی با اینکه نجوای دومی خیلی وسوسه انگیز بود و داشتم خودمو راضی میکردم که بخوابم ،یهو تصمیماتی که برای خودم گرفته بودم و گفته بودم باید رفتارمو و شخصیتم عوض کنم تا زندگیم عوض بشه از جلو چشمم رد شدن.بدون اینکه وقتی تلف کنم بلند شدم جامو مرتب کردم ،رفتم یه دوش گرفتم ،زیر دوش واسه داشته هام سپاسگزاری کردم ..احساسم از بد به یکم خوب تغییر کرده بود

    اومدم سراغ دفترم ،چند صحفه ورق زده بودم بدون اینکه چیزی بخونم همین جمله استاد تو کتاب رویاهایی که رویا نیستند به چشم خورد

    اگر روی باورهایت کار میکنی و این باعث عمل نشود ،نتیجه هیچ وقت حاصل نخواهد شد

    کتاب خونده بودم و تو دفترم یادداشت کرده بودم اما این جمله خیلی منو صبح اول وقتی ساخت ،مثل اینکه اصلا اینو نخونده بودم.

    دقیقا من روی باورهام کار میکنم ولی بعضی وقتا عملی در کار نیست.وقتی هم عملی در کار نباشه حسو حال خیلی بدی سراغم میاد.

    ولی وقتی پا روی ترسها میذارم و شروع به عمل کردن میکنم و تو همون لحظه اول حسم عالی میشه. وقتی حالم خوبه فقط میخوام بنویسم ،باور میکنید استاد حسم که خوبه دست خطم خیلی خوب میشه.میبینم ساعتها دارم مینویسم بدون اینکه خسته بشم

    من امروز تونستم حالمو از بد به خیلی خوب تغییر بدم و در طول روز اتفاقات جالبی برام افتاد و همون لحظه گفتم احساس خوب =اتفاقات خوب

    خدارو سپاسگزارم برای این روز خوب.و الان هم هدایت شدم به این فایل زیبا که بیام این روزمو با شما دوستان به اشتراک بزارم.

    خیلی خیلی دوستون دارم ❤❤

    در پناه الله یکتا شاد و سلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: