ارزش ابزار - صفحه 18

1123 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Sayed hosein گفته:
    مدت عضویت: 3123 روز

    با نام و یاد خدا

    سلام و درود

    استاد متشکرم فایلی عالی و بی نظیر بود با این فایلها که از امریکا و محصولات عالیش صحبت می کنی انگیزه من را برای مهاجرت روز به روز بیشتر می کنی به همین خاطر سپاسگزارم

    متاسفانه یکی از باورهای غلطی که در بین اکثر مردم هستش این که مثلا ی نفر  می خواد جنس بفروشه یا مغازه بذاره با هر کس که برخورد کنه بهش میگن که ارزونتر از بازار بفروش تا مشتریت زیاد بشه یا همون شعار” فروش بیشتر سود کمتر”

    که به نظرم این باور عامل جمع شدن خیلی از مغازها در کمتر از یک سال است

    به نظر شما این باور را چطوری عوض کنیم یا اینکه جمله (‘ فروش بیشتر سود بیشتر “)  را جایگزین کنیم چطوره ؟

    خودم مغازه پارچه فروشی دارم همیشه که می رم واسه خرید سعی می کنم جنس عالی را بگیرم جنس عالی هم که مسلما قیمتش هم بیشتره ولی توی قسمت فروش چرا نمی تونم با قیمت بیشتر از بازار بفروشم ؟

    اگر راهنمائیم کنید خیلی خوشحال میشم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    علیرضا قلیزاده گفته:
    مدت عضویت: 2473 روز

    سلام به اعضایه خونواده خودم و استاد عزیز، وای استاد مرسی بابت اینهمه انگیزه که به من میدین، خیلی حالم خوب شد وقتی فایلو گوش کردم سرشار از انرژی شدم و همش داشتم تحسین میکردم مواردیو که مثال میزدین و تجسمشون میکردم اصلا یه وضعی بود انگار منم باهتون بودم تو خریداتون و کاریی که انجام میدادین خودتون درک میکنین چیمیگم، من همیشه تو خریدام خدارو شکر کمال گرا بودم و سعی میکردم که بهترین هارو داشته باشم و فکر کنم بخاطر همین کمال گراییم بوده که از همون اول مسیر با استاد آشنا شدم و بهترین استاد در این زمینه رو پیدا کردمو خدار شکر میکنم. استاد هنوز که نشده من از محصولات که واس هزینه بدم استفاده کنم ولی به زودی استفاده میکنم دارم دوره تکاملمو طی میکنم همونطور که خودتون گفتین و مطمعنم که هم به هر آنچه که میخوام میرسم و هم بسته هایه شمارو تهیه میکنم، میخواستم اینو بگم که اگه این فایلایه رایگان اینقدر نتیجه میده پس اونا دیگه چیکار میکنه چقدر تغییر ایجاد میکنه، بیصبرانه منتظر اون روزم که بیام و از بسته عزت نفس شروع کنم و تا آخرین محصولاتتونو تهیه کنم و استفاده کنم و خودمو هر روز هر روز بیشتر تکامل بدم، استاد یعنی هرچی بابتش هزینه پرداخت کنیم کمه، وجدانن بچها من هنوز زیاد شرایط مالیم تغییر نکرده البته شایدم بخاطر کم کاریه خودمه یا بخاطر اینکه تازه شروع کردم واس صبر کنم نتایج خودشون رخ میدن ولی از لحاظ سلامتی از لحاظ خوشبختی و روابط از لحاظ مالی که تقریبا درآمدم دو برابر شده و مخصوصا معنویتم و ارتباطم با خدا یعنی این تغییرات که من دارم بصورت ملموس احساسشون میکنم و میبینم فقط با گوش دادن به فایلایه رایگان استاد ایجاد شده هیچ قیمتی نمیتونم بزارم روشون چه برسه به محصولات پولی استاد، استاد هرچی میگیرین از شیر مادر حلال تر باشه واستون ناز شستتون نوش جونتون گوارایه وجودتون و خونوادتون، انشاا… که همیشه سالمو سلامت باشین محصولاتونو به بچها سایت ارائه بدین و مارو آگاه تر کنین نصبت به جهان هستی، سپاس گذار خداوند و دستش هستم که اینقدر به من لطف داشتن خیلی دوستتون دارم رب محربونم و استاد دوست داشتنی و اعضایه خونواده عزیزم، در پناه رب یکتا شاد و سالم و ثروتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    مرضیه پری پور گفته:
    مدت عضویت: 2738 روز

    به نام هدایتگر ثروت آفرین

    سلام به استاد عزیزم و همه دوستان

    سپاسگزار خداوندی هستم که مرا به بهترین مسیر هدایت کرد مسیر کسانی که به آنها نعمت داده است.

    هجدهمین برگ سفرنامه من:

    «ارزش ابزار»

    ممنونم خانم شایسته عزیزم که اینقدر با خودتون در صلحید که به الهامات خداوند عمل می کنید، چقدر این فایل به موقع به کمک من اومد، همیشه سعی می کردم که کالای با کیفیت بخرم ولی​ گاهی هم تن به وسوسه ها و نجوا های ذهنی می دادم کیفیت را فدای کمیت می کردم، به جای گرفتن یک کالای با کیفیت دو یا سه تا کالای بی کیفیت می گرفتم که اونم حدود پارسال که این فایل رو شنیدم کم شده بود ، فکر می کردم کامل دارم به این نکته عمل می کنم، تا شما این فایل رو توط سفرنامه قرار دادی و من متوجه یک مورد مهم شدم و اونم این بود که فکر می کردم دارم به این نکته عمل می کنم، الان ۷ روزه دارم بازی فراوانی رو انجام میدم و یک دفعه موقع خرید یاد این فایل افتادم و متوجه یک چیزی شدم، اینکه من هنوز موقع خرید، چه توی این بازی که وقتی دارم خرید می کنم، هنوز به اولین چیزی که توجه می کنم قیمت اونه.

    این مهمترین درسیه که من از این فایل گرفتم که موقع خرید باور فراوانی داشته باشم و به خواسته و سلیقه خودم و کیفیت و زیبایی اون کالا اهمیت بدهم. و این باور رو توی خودم ایجاد کنم که من لیاقت بهترین ها و هر چیزی که می‌خوام رو دارم . و پول اونو خداوند رزاقی برایم فراهم کرده که جهان را بر مبنای فراوانی آفریده و هر چقدر که من پول خرج کنم، ده برابرش رو وارد زندگیم می کنه.

    و در ضمن حس خیلی لذت بخشیه که بعد از خرید یک کالا و زمان استفاده از اون با اطمینان بگی که مفت خریدمش، تجربه این مورد رو داشتم حس خیلی خوبیه.

    ??????????

    در پناه خدا در تمام جوانب زندگی ثروتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    محمد اکبری گفته:
    مدت عضویت: 3638 روز

    ارزش ابزار

    سلام

    من تو زندگیم دقت کردم دیدم بله خیلی جاها جنس بی کیفیت خریدم فقط به خاطر اینکه ارزون بوده حتی تا همین چند وقت پیش چون این الگوی قبلی من بوده.قبلا طرز فکرم کمبود و عدم لیاقت بوده و به این دلیل جنس بی کیفیت و در حقیقت گرون میخریدم و حالا هم که از قانون مطلع شدم و فراوانی جهان رو درک کردم و از خالق بودن خودم و لیاقت خودم فقط به دلیل اینکه خلیفه خدا روی زمین هستم،آگاه شدم بازم جنس خوب نمیخرم.یه مدتیه سعی کردم که جنس خوب بخرم البته قبلا هم شده جنس خوب بخرم ولی همیشگی نبوده و واقعا میبینم که چقدر ارزشش رو داره.خب تو این زمینه جای کار دارم زیاد ولی خوبه که آگاه شدم و در عمل دارم و میخوام اجراش کنم و حتما در آینده نزدیک نتایجش میاد.

    مثلا یادمه من یه گوشی خریدم که خیلی ارزون بود و چون ارزون بود خریدم.این گوشی خب سرعتش کم بود و برنامه زیاد نمیشد نصب کرد روش و یه سری دردسرا داشت و واقعا گرون خریدمش و بعدشم با یه بار افتادن روی زمین صفحش شکست و تمام.فاتحه.ولی بعدش یه گوشی خریدم که اصل بود و تا الان دارمش.این گوشی تا الان خیلی بار از دستم افتاده ولی هیچیش نشده.فقط یکم قاب دورش خط و خشی شده.سرعتش بهتره و برنامه هایی که میخوام رو راحت پشتیبانی میکنه.در کل نسبت به قیمتش واقعا صدها برابر واسم کار کرده.حتی راحت فلش میخوره بهش در صورتی که بعضی گوشیها اینطور نیستن.دوربینش با کیفیته و کلی موارد دیگه.پس واقعا مفت خریدمش.خیلی خیلی خیلی بیشتر از پولی که دادم واسم کار کرده و کارمو راه انداخته.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    یاسمن دال گفته:
    مدت عضویت: 3723 روز

    سلام

    من یادمه اولین ویلایی ک خریدیم قسطی بود و قسطی نه بخاطر اینکه پولش رو نداشتیم.. چون اون ویلا با امکانات ظاهری ک گفته بودن داره و اینکه قسطی هم میشد بخریم بظاهر ارزش بیشتری داشت تااینکه پول نقد پرداخت کنیم…

    ولی ضررهایی ک بعد ازون پرداخت کردیم خیلی خیلی بیشتر ازونی بود ک ما فکر میکردیم خیلی ارزون ویلا رو خریدیم… این ویلا توی شالیزاره و ته‌ شالیزار ب جنگل میرسه و ویو بسیار زیبایی داره(اصلا تنها دلیل خرید این ویلا هم همین بود)ولی ما میتونستیم همون جا ی ساختمانی ک ساخته شده رو انتخاب کنیم و اینجوری کیفیت ساخت و دروکابینت و همه‌ی وسایل و طراحی داخلی و…رو ببینیم و بعد کاملا بسنجیم ک اصلا این ساختمان اصولیه و اصلا ارزش پرداخت پول رو داره و بعدش تصمیم بگیریم…

    ولی بخاطر قسطی بودن و اینکه قول امکانات کاملا ظاهری رو داده بودن یجورایی گول خوردیم دیگه?

    تازه همون پولی هم ک برای پرداخت ویلا پرداخت کردیم بخاطر قسطی بودن خیلی بیشتر از ویلای نقدی دراومد!

    بعد ازون، بخاطر بسیار بی‌کیفیت بودن ویلایی ک بعد از قرارداد ساخته‌شد، بحث‌وجدال سنگینی با فروشنده داشتیم و همه ناراضی بودیم

    همه کابینت‌ها، باغچه‌ها و سنگفرش‌های حیاط، شیرآلاتو… رو عوض کردیم، حتی دیوارهای ویلا هم نیاز ب تعمیر داشت و خیلی خرج‌های دیگه ک بازهم بعد ازون همه خرج بازهم کیفیت اصلی رو پیدا نکرد، برق‌و گاز‌‌و آب هم زمانی خوبه ک تعطیلات نباشه و اونجا شلوغ نشه! و بخاطر اینکه توی شالیزاره و کیفیت ساختش زیرخط فقره! همیشه نمناکه

    خلاصه ما ویلارو بسیار گرون خریدیم، نمیدونم ک چقدر واسه بقیه اعضای خانواده‌ام درس شد ولی واسه من ک خیلی درس شده?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    مریم درویشی گفته:
    مدت عضویت: 2851 روز

    سلااااااااااااااااااااااام به دوستای گلم و استااااااد عزیزم و البته خانم شایسته عزیز

    مدتی بود که در سایت فعالیتی در قالب نظر و دیدگاه گذاشتن نداشتم

    اما امروز فرصتی گران بها بدست اوردم که بیام اینجا براتون کلی حرف بزنم دلم تنگ شده بود برا همه

    هدایت شدم که بیام بگم از انچه منو به تفکر وادار کرد

    خانم شایسته عزیز چه سفر فوق العاده ای اغاز کردین

    متاسفانه من از اغاز همراه شما نبودم ولی از امروز بیشتر تصمیمم گرفتم که همراه بشم با دوستای خوبم من عاشق سفرم ، دوس دارم همه جا بگردم و سیر کنم این سفر هم حتما برای من بسیارگوهر بار و ارزشمند خواهد بود

    من با حجمی از پیام های سایت همراه بودم که هر روز به یه بهانه ای میگفتم بعدا میام میخونمشون ، حتی همسر عزیزم هم چندتا از این پیام هارو برای من ارسال کرد، و گفت حتما بخونشون

    منم توی ذهنم بود حتما میخونمشون ، ولی از خاطرم رفت

    تا امروز که رفتم سراغشون

    چقد عالی بودن ، هر بار که میخوندمشون حسم عالی میشد از اون حسا که لطیف میشی اروم میشی دلت میخواد یه اهنگ بی کلام لایت بزاری بری تو اعماق خاطره های شیرین اینده و ارزوهات

    حسش با هیچ چیز عوض نمیشه کرد ،

    باور کنید همین حس ها وجودمون خالص و خاصمون میکنه ، چون از درون میاد و در جهان پخش میشه ، در جهان و کل کهکشان نفوذ میکنه ،

    دوستای عزیزم قدر این حس ها رو بدونید که هر کسی تجربه نمیکنه ، برای کسی قابل لمس نیست .

    خیلی دوستون دارم

    من قبل از این نظری که داری مینویسم خودم رو لایق نظر گذاشتن نمیدونستم

    نظر میذاشتم ولی پشتش احساس عدم لیاقتِ احساس اینکه تو هیچی،، میومد

    تا امروز که به خودم گفتم بسه دیگه

    بسه دیگ ، من به اندازه ی خودم با توجه به شرایط زندگیم اینقد پیشرفت کردم که خودمو لایق بدونم ، نمیتونم بگم که این حس لیاقتِ خیلی قویِ

    ولی میتونم بگم قوی تر از قبل شده

    درک خودِ قانون و اصلش هم به نوعی به من باور لیاقت داده

    الان که دارم مینویسم توی پرانتز بگم نجوا اومد که ننویس طولانی میشه کسی نمیخونه

    حوصله سر بر میشه )

    ولی من مینویسم ، باید بنویسم باید بنویسم و فکر کنم

    اگر الان ننویسم هیچ موقع نمینویسم

    هیچ موقع …

    داشتم میگفتم بله درک قانون هم به احساس لیاقت میده ، اینو با خوندن نظر یکی دوستانم در بخش عقل کل متوجه شدم خیلی وقت پیش .

    والان بیشتر حسش میکنم ، به اندازه ای که قانون درک کردم.

    من هفده سال خورده سن داشتم که با استاد اشنا شدم و نزدیک به 1 ماه 13 روز دیگه وارد 19 سالگی میشم

    در این مدت روزهای خوب و به ظاهر بدی رو طی کردم

    و هر چقدر که بیشتر توجه میکنم میفهمم واقعا تجربه یه خواسته مثل خوردن فلان غذا ، یا رفتن به مکان لوکس ، یا سوار شدن به بهترین هواپیما هااو… نمیشه گفت لذت بخش نیست چرا اتفاقا هست

    ولی واسه همون لحظه که تجربش میکنی

    شب 14 یا 15 تا تیکه جگر درشت خوردم

    دهانم چنان اب افتاده بود و بدو بدو رفتم که کباب کنم و بعد شروع کردم به خوردن یکی یکی خوردم و تموم شد اون موقع گفتم ببینا واقعا لذتش همون موقع بود الان لذتی که ازش داشتم ندارم

    و این تنها اینو به من یاد اوری میکنه که خواسته های ما همون خواسته های مادی مثل خونه و ماشین , یه نمادی از پیشرفت میتونه باشه

    اما اونچه که داره برای من ارزشمندتر میشه اون حس است ، اون حسِ که از ساختن باور لیاقت و فراوانی و… میگیرم شیرینی خیلی زیاده

    استاد حتما درک میکنن و دوستانی که درک کردن

    و البته خودم به اندازه ای که کار کردم

    این حس هاس که اون حس های خوبِ که لذت داشتن فلان ماشین لذت بخش میکنه

    اون حسا نباشه خونه لوکس تصویر یه خونه خراب و داغونِ

    واقعا احساس ماست

    درکش خیلی مهمِ، خیلی دو ست دارم بفهمم و درک کنم یکی یکی جملاتی میشنوم از هر کدوم از بچها و استاد ..

    اما من امروز به قسمتی از صحبت های خانم شایسته در کانال برخورد کردم و همون نزاشت من به جلوتر برم و به بقیه فکر کنم

    ????????????

    هرچه به شناخت بهتری از خودت برسی‌، هرچه بهتر بتوانی ارتباط میان رفتارها و نحوه نگاهت را پیدا کنی‌، ترمزهای ذهنی عمیق‌تری را می‌شناسی و معمای ناکامی‌های بیشتری در زندگی‌،‌ برایت حل می‌شود. آنوقت است که بهتر می‌فهمی تغییر باید از کجا و چگونه شروع شود.

    همین تغییرات کوچک در رفتار است که‌، باورهای قدرتمند‌کننده‌ای برای‌مان می‌سازد تا دیگر نگرش گذشته را نداشته‌باشیم.

    در واقع تغییر رفتارها‌، با تغییر نگرش شروع می‌شود. تنها زمانی مصمم و موفق به تغییر رفتارت می‌شوی که‌ متقاعد شوی این نحوه نگرش اشکال دارد.

    ????????????

    البته من دو خط اول را خواندم ذهنم فرصت ادامه نداد و مشغول فکر کردن شدم

    با خودم فکر میکردم که نگاه خیلی نقش مهمی داره

    نگاه که استاد با نام های ایمان یا نیت یا باور یا میشه گفت توجه عنوانش کردن

    اگر نگاه من در یک موضوع تغییر نکنه

    رفتارمم تغییر نمیکنه

    پس بیایم یکم دقیقتر توجه کنیم به خودمون ،

    بجای تغییر رفتار

    بجای تمرکز کردن به این که رفتارم رو در موضوعی عوض کنم

    بیایم اول به ابتدای خط نگاه کنیم

    به سر خط

    یعنی نگاه

    با خودم میگفتم اگر نگاه من به این موضوعی که درگیر هستم و میخوام تغییرش بدم عوض کنم دیگه نیازی ندارم که اینقد انرژی بزارم که رفتاره عوض کنم

    اساسا تغییر رفتارت کاری بیهوده و به قول استاد مثل آب در هاون کوبیدنِ

    و فقط انرژیتو هدر میدی

    کاری که 95 در صد مردم جهان دارن انجام میدن

    اونها بجای نگاه کردن به ریشه، نگاه به ساق ها میکنن

    اینجوریِ که میخوان شکل قرار گرفتن ساق اون گیاه با دستاشون (زور فیزیکی ) تغییر بدن ، بدون تأمل بدون پرسیدن چرا در خودشون

    هی به این کار ادامه میدن تا به قولی

    فرجی بشه

    اما یکم توجه نمیکنن که این ساق ها از ریشه ای میاد که مدتها پیش بنای اون در زیر خاک در حال ساخت بوده

    و اون ساق ها از ریشه زده بیرون

    پس تا زمانی که ریشه دس خوش تغییر نشه شکل قرار گرفتن ساق ها هم تغییری در خودشون پیدا نمیتونن کنن

    و چقدر این طبیعیت پر از حکمتِ که میتونیم ازش درسهاا بگیریم در زندگی .

    دقیقا ماهم اینطوری هستیم

    تا من اون ریشه ها رو درست نکنم تا من نوع ریشه شکل و قالب درس نکنم

    هیچی تغییر نمیکنه

    به خودم گفتم مریم چرا اینقدر تلاش بیهوده کنی ، چرا انرژیتو بزاری روی تغییر رفتاری که خوشت نمیاد وقتی هنوز نگاهتو نسبت بهش نتونستی توی خودت تغییر بدی .

    تو باید سعی کنی و نگاهت تغییر بدی

    و به اندازه ای که نگاهت تغییر میکنه

    رفتارت تغییر میکنه

    به اندازه ای که سعی میکنم پاداشم میگیرم

    اینجاهاا بود که نگاه کمالگرایانم چسبید به تفکرات بالام

    توی این مدت نگاه کمالگرانه من که از عدم درک قانون تکامل و کمبود عزت نفس میاد و الان خیلییی بهتر شده

    خیلی خوب میومد که منو همراهی کنه?

    خب دیگه جوری داره میشه که وقتی مسئله ای پیش میاد منو همسرم یه گوشه ذهنمون میره سراغش ک نکنه از اون باشه

    امااااا

    از نگاه گفتم

    کمالگرایی بیشتر از هر چی تمرکزم میبرد و حتی الانِ میره روی رفتارم

    یعنی میگه

    خب مریم الان پر قدرت باا انگیزه شروع کن

    وارد عمل شو ، عمل کن منم میرم که عمل کنم ولی طولی نمیکشِ قفل میشم بعدش بیادم میاد آخ باید روی باورامم کار کنم اصل همون باورس بعد عملِ.

    چنان انگیزه وحشتناکی میندازه که

    میرم توی فکر اینکه ایووول n ساعت تمرین فوتسال انجام بدم

    میگه بلند شو همین الان

    شروع کن ،

    بعدش یه جوریی انگیزش میاد که من فکر میکنم اگر با اون حالت نرم سراغ کارام و هدفم حتما بی انگیزم و حرکتی ندارم براشون

    ، منم که دنبال پیشرفت

    گول میخورم با همون نگاه کمالگرایانه خودم که فکر میکنم آدم موفق و برنده ای هستم میرم سراغ کارام

    اما طولی نمیکشه که فروکش میکنم

    این مثال استاد ریاضیات و دیفرانسیلم

    بهم دو سال پیش گفت

    گفت :

    مریم تو عین اب توی کتری میمونی کا میزارن جوش میاد وقتی جوش اومد و قُل زد و دماش رفت بالا

    خیلی کمش میکن

    دماش میاد پایین دیگه قل نمیزنه

    و دوباره دما رو میبرن بالا باز شروع میکنه به قل زدن و

    این روند ادامه پیدا میکنه

    و وقتی به از ابتدا و انتهای یه سال تحصلیمو توی دبیرستان نگاه میکنم میبینم

    همش بالا میرفتم میومدم پایین

    یه موقع نمرات به شدت عالی ، نمره گرفتن توی شرایطی که تحت فشار بودم

    بعدش اومدم پایین و نمرات پایین تر

    و چقدر خوب و عالی خانم شایسته گفتن :

    همین تغییرات کوچک در رفتار است که‌، باورهای قدرتمند‌کننده‌ای برای‌مان می‌سازد تا دیگر نگرش گذشته را نداشته‌باشیم.

    مریم باید درک کنه هر کدوم از این الهامات کوچیکی که داره بهشون عمل میکنه

    اگه هر کدوم نباشه نمیتونه مستقل بشه نمیتونه به استقلال درونیش برسه

    هر کدوم قدمی هست که برداشته نشه قدم بعدی و راه بعدی گفته نمیشه و

    و نادیده گرفتن همین قدم های کوچیک به منظور نادیده گرفتن ارزوها و خواسته های ماست

    پسسسسسسسسسسسسسسسسسسس

    وقتی دوست من بیا که باهم هر قدم کوچیکی که بر میداریم رو ارزشمند بدونیم

    هر قدم ما یه دلگرمی ِ،، دلگرمییییی

    منتظر من باشید حتما?

    خیلیی ممنونم از شما ، از همه چی

    ممنونم که هستین ، ممنونم ازت مریم که هستی و خدا که همیشه هست

    و تشکر فراوان از استاد که ، عشقشون رو جاری میکنن

    استاد به زودی فلوریدا میایم همراه عزیزم خدمتتون، فقط کافیه تکامل فرکانسیمون با لذت طی کنیم نه تکامل زمانی .

    بووووووووووووووووس واسه استاد ومیکائیل و همسشون و بچهاااای سایت ???

    خیلی دوستتون دارم که هوای همدیگرو دارین?????

    17 /10/97

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    ندا رامی گفته:
    مدت عضویت: 3382 روز

    با سلام و درود فراوان خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزو مهربان خودم که این سفر رو فراهم کرد برای یادآوری آگاهی ارزشمند این خانواده.

    ولقعا استفاده از یک محصول با کیفیت بالا به نظر من چنان انرژی قوی داره که وقتی بهش نگاه میکنی موجش رو احساس میکنیم و واقعا اول برای خودمون ارزش میذاریم که جنس مرغوب میخریم.

    من هم خیلی باورام در این مورد مشکل داره و با شنیدن این فایل درسهای عالی گرفتم همیشه دنبال کالاهای ارزون و حراجی بودم اما این بار برای خریدن کفش تصمیم گرفتم یه کفش مرغوب انتخاب کنم که برام کار کنه و موقع زیاد ایستادن اذیت نکنه و احساس کردم چقدر راحتم با اونا کفشا و چه حس خوبی بهم میده.

    واقعا وقتی تمرکزمون روی فراوانی باشه میتونیم کالای با کیفیت بخریم و استفاده کنیم چقدر خوبه بیشتر روی این قانون کارکنیم و توجهمون روی زیبایی ها باشه. حس ارزشمندی و حس احساس لیاقت میاد سراغمون و چه حس قشنگیه.

    وقتی قراره مثلا یک کالا یکسال برامون کار کنه اما بعداز دوماه خراب میشه این مارو به مدار پایین تر میبره و توجه مارو به سمت کمبودها بشتر میکنه و هزینه هایی رو متحمل میشیم که میتونستیم بذاریم روی پول اولیه مون و کالای مرغوب تری بخریم.

    من خودم بعداز شنیدن این فایل تصمیم میگیرم کالا بعدی که خواستم بخرم با کیفیت معقول باشه و روی قانون فراوانی بیشتر کارکنم.

    ممنون از خانم شایسته عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    مرضیه کیانی گفته:
    مدت عضویت: 2823 روز

    سلام به همه دوستان

    من این تجربه رو بارها و بارها در موردخرید لباس و کفش داشتم.بارها پیش اومده که لباس ها و کفش های ارزان خریدم و به دلیل کیفیت پایین گاها نتونستم حتی یک بار استفاده کنم. همسر من کاملا نقطه مقابل من هست و همیشه دنبال با کیفیت ترین و گران ترین اجناس و خدمات هست و جالب اینه که بارها پیش اومده با هم رفتیم خرید و از آنجاییکه من رو به مغازه هایی برده که اجناس گران داشتند من نتونستم خرید کنم و دست خالی برگشتیم.. دوستان همسر من به شدت منفی هست و پیگیر اخبار گرانی و قیمت دلار و این جور مسائل هست و در روز حداقل دو سه ساعتش رو صرف پیگیری اخبار منفی میکنه ولی از اونجائیکه به شدت خودش رو لایق بهترین ها میدونه از نظر مالی و سود سرمایه گذاری کارهاش نسبتا خوب پیش میره و برعکس اون من مدتهاست دور اخبار و تلوزیون رو خط کشیدم ولی از آنجاییکه باور کمبود و عدم لیاقت در ذهن من ریشه داره من در مدار مالی خیلی پایین تری قرار دارم. البته از وقتی فهمیدم که این باورها ترمزهای من هستند دارم به طور عملی روش کار میکنم و در حد وسعم فقط اجناس با کیفیت میخرم و همینطور وقتی انسانهایی رو میبینم که در حال خرید از فروشگاه های لوکس و استفاده از خدمات رفاهی لوکس هستند مدام تحسینشون میکنم.من به خودم تعهد دادم که به طور مستمر روی این ترمزها کار کنم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      کرامت ضیایی گفته:
      مدت عضویت: 2663 روز

      سلام دوست عزیز

      ممنون از دیدگاهتون

      صد در صد شما لایق بهترین وبا کیفیت ترین اجناس ونعمت ها وتفریحات ومسافرت ها هستید واز اونجایی که جهان جهان فراوونی هست وشما هم دارید رو باور هاتون کار میکنید خیلی زود توی زندگیتون به صورتهای خیلی بدیهی دریافتش میکنید

      شاد وثروتمند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    حمید (در جستجوی سعادت) گفته:
    مدت عضویت: 2630 روز

    سلام خدمت استاد گرامی و همه کسانی که در مدار این نوشتار قرار دارند

    جالب است که تمامی فایلهای استاد را از اوایل امسال که با سایت َآشنا شدم بارها و بارها دیدم و شنیدم اما با شروع سفرنامه یکبار دیگر در حال دیدن فایلها هستم و همانطور که استاد بارها فرموده‌ اند بار هر بار گوش دادن احساس می‌کنی چیز جدیدی می‌شنوی که قسم می‌خوری قبلا هرگز نشنیده‌ای!!

    بله تازه فهمیدم که سالهاست چه ذهن فقیری داشته‌ام

    من همیشه به دنبال اجناس ارزان قیمت بودم و تا حدود زیادی به دنبال کالاهایی بودم که به ظاهر همان کارایی را دارند اما کیفیت خوبی ندارند

    خوب به یاد دارم حدود پنج سال پیش که دلار یک جهش سه یا چهار برابری پیدا کرد، کشورمان باز هم در همین تلاطمی افتاد که امسال هم همه شاهد آن هستیم و من از یکی از همکارانم یک گوشی موبایل دست دوم به قیمت پانصد هزار تومان آن هم به قیمتی حدود دو برابر قیمتی که خودش خریده بود، خریدم. چون که قیمت دلار بالا رفته بود و اجناس گران شده بودند.

    جالب است بدانید که این گوشی کمتر از یکسال دوام نیاورد و همان اوایل فهمیدم که مقداری از صفحه لمسی‌اش ایراد دارد اما خجالت کشیدم که به همکارم بگویم (عزت نفس پایین)

    یکی دو بار هم جای سیم کارتش را تعمیر کردیم ولی در آخر کار عطایش را به لقایش بخشیدیم و شد اسباب بازی بچه‌ها!!

    یک گوشی نو خریدم اما باز هم ارزان قیمت

    با جهش تلگرام و استفاده همگانی از اینترنت، در حالی که خیلی مقاومت داشتم نسبت به استفاده از اینترنت روی گوشی همراه،

    متوجه شدم که این گوشی هم جوابگوی کارم نیست و

    دوباره پس از یک سال و اندی یک گوشی دیگر گرفتم اما باز هم نو!

    الان دو سه سالی است که با این گوشی نو لذت می‌برم و تاکنون مشکلی برایم بوجود نیاورده است و جالب است که قیمتی که برایش پرداختم در یک حراجی دیجی کالا 360 هزار تومان بود یعنی پس از گذشت سه سال از خرید گوشی اولیه‌ام.

    در کل شاید حدود یک میلیون تومان در عرض دو سه سال هزینه کردم و اگر از همان ابتدا این هزینه را برای خرید یک گوشی با برند معتبر و سخت‌افزار مناسب پرداخت می‌کردم، الان خیلی راضی تر بودم.

    اما مدتی است رفتارم تغییر کرده

    مثلا همیشه می‌رفتم و میوه های ارزان قیمت، آن هم به مقدار زیاد می‌خریدم و در نهایت اگر همه آنها سالم هم بودند چون مدت زیادی در یخچال می‌ماندند، خراب می‌شدند و دور ریخته می‌شدند.

    الان سعی می‌کنم بروم و از مغازه میوه گران بخرم اما به میوه سالم و به مقدار کم، تا هم به موقع خورده شوند و هم لذتش را ببریم و هم فاسد نشوند.

    در مورد لباس که دیگر نگو و نپرس !!!!!

    دیگر خجالت آور است بقیه‌اش را خودتان حدس بزنید !!؟؟

    اما دارم سعی می‌کنم باور فراوانی را به خورد ذهنم بدهم تا باور کند که خرید اجناس با کیفیت و حتی گرانقیمت که مدت طولانی تری قابلیت استفاده را دارند به قول استاد در نهایت خیلی ارزانتر و مفت‌تر برایمان تمام می‌شوند!!

    اگر اشتباه نکنم در کتاب چهار اثر فلورانس اسکاول شین هم حکایت یک خانمی بود که ذهن فقیری داشت اما یک روز تصمیم گرفت پالتوی گرانقیمتی بخرد و با این تصور که ثروت همانند اکسیژن در همه جا هست به خودش این باور را تزریق کند که برای ثروتمند شدن اول باید ذهنت را آماده کنی نه جسمت را.

    خود من هنوز که هنوز است فکر می‌کنم با تلاش و پشتکار و کار زیاد باید ثروتمند شد در حالی که همه چیز در ذهن می‌گذرد اگر فکرمان تغییر کند رفتارمان تغییر خواهد کرد و تغییر رفتارمان است که نتایج بهتری را برایمان رقم خواهند زد.

    استاد عزیز و همه هم مداری های عزیز دوستتان دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: