ارزش ابزار - صفحه 50 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2017/01/abasmanesh-6.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-01-19 10:37:232020-08-23 06:04:49ارزش ابزارشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
وای یادمه یسال پیش گیر داده بودم به اینکه ویولن مو عوض کنم اونم چون استاد موسیقیم میگفت به درد نمیخوره ویولنت.
بابام شرایط مالی شو نداشت برام یه ویولن بهتر بگیره، منم صبر و حوصله نداشتم گیر داده بودم بهش که بخر. آخرشم یه ویولن فیک ارزون گیرم اومد که صداش یکم از قبلیه بهتره ولی وقتی باهاش میزنم دستام داغون میشه کل انگشتام پوست پوست و سیاه میشه و صداش هم اونجوری که میخوام صاف نیست…یعنی فقط آرزو میکنم کاش نخریده بودمش چون فقط ضرر کردم و اصلا ارزش پولی که واسش دادم رو نداشت.
یعنی فقط اگه چندماه بیشتر صبر میکردم یه ویولن عالی گیرم میومد. فقط بخاطر بی صبریم، به یه چیز ارزون راضی شدم و همون چیز ارزون الان فقط اعصاب مو خورد میکنه.
یعنی بعد ازون به خودم قول دادم هرجور شده صبر میکنم پولم جمع بشه یچیز خوب میخرم و تحت هیچ شرایطی از همون موقع دیگه جنس فیک ارزون نخریدم.
بخاطر همون تجربه دردناک ویولنم، ازون موقع هرچی خریدم مارک گرفتم. گرون خریدم ولی ازشون راضیم. مثلا برای کفشم با اینکه چند میلیون پول دادم ولی عاشقشم چون باکیفیت و مارکه و بهترین کفشیه که تاحالا خریدم. با خریدش هم کلی سود کردم چون با اینکه 5،6 ماهه هرروز می پوشمش، آخ نگفته و نوی نو و کاملا سالم مونده و عالی هم داره برام کار میکنه.
واقعا خدارو شکر میکنم که از تجربه اولم درس گرفتم.
به نام خداوند هدایتگر و وهاب
سلام
وقت همگی بخیر وشادی
ارزش ابزار
بحث فایل امروز بیشتر ربط داره به احساس لیاقت و ارزشمندی انسان و چون در موقع خرید اجناس ما بر اساس میزان احساس ارزشمندی عمل می کنیم، افرادی که ذهن فقیر دارن چون در مدار فقر هستن ، موقع خرید جنس خراب و بی ارزش می خره چون تمرکز ش فقط به قیمت کالا هست نه نتیجه آن.
افرادی که ذهن ثروتمند دارن ، چون میزان احساس لیاقت و ارزشمندی آنها بالاست موقع خرید به نتیجه آن کالا که به زندگی آنها اضافه می کنه تمرکز داره و در مداری هستن که همیشه اجناس درجه یک و باکیفیت می خرند و به ارزش و نتیجه آن توجه دارن .
علیرضا یکتای مقدم
مشهد مقدس
سلام خدمت استاد و خانم شایسته عزیز و دوستان همسفرم
سفرنامه روز هیجدهم
مهمترین عاملی که باعث میشه که به چیزهای ارزان و کم کیفیت روی بیاوریم کمبود باور فراوانی و عدم احساس لیاقت هستش .
ما بارها چیزهای ارزان و کم کیفیت را خریدیم که برامون زیاد کار نکرده ویا ضرر کردیم ما باید این را یک تضاد ببینیم تا باور فراوانی را در خودمان ایجاد کنیم من خودم وقتی چیزی ارزان میخرم هزاران دلیل منطقی ذهنم میاره که کار عالی انجام دادم وقتی هم چیز گران می خرم بازهم ذهنم دلیل میاره که باور کمبود داره و باعث میشه که احساس بدی را تجربه کنم وگفتگوهای ذهنیم شروع میشه این ذهن در دوحالت گفتگو داره پس چه بهتر که بتوانیم فراوانی و احساس لیاقت را در وجودمان رشد دهیم و اجازه ندهیم که ذهن برایمان تصمیم بگیره هرچند این از باورهای کمبود که داریم می آید ولی آگاهانه میتوانیم تغییرش دهیم.از امروز سعی میکنم آگاهانه وقتی خواستم چیزی بخرم اول به کیفیت توجه کنم و قیمت برام مهم نباشد.
سپاسگزارم از استاد عزیز و خانم شایسته و دوستان هم فرکانسم
بنام خدای مهربان
سلام خدمت شما استاد عزیز و همه عزیزان
واقعا فایل عالی بود همیشه به نتایج باید نگاه کرد نه به الان و ارزون بودن وسیله ارزش ابزار یعنی این. قدر خودمون را بدونیم برای خودمون برای پولمون ارزش قائل بشیم و لایق چیزهای خوب بدونیم .
ارزش ابزار
احساس لیاقت و خود ارزشمندی بیشتر.
اعتماد به نفست بیشتر
سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته گل.
سپاس گذارم بابت این فایل عالی
این فایل منو برد به روزای اول مغازه داریم که ذهنم پر از ترس و فقر بود و همینم باعث میشد خرید خوبی نکنم و جنس هام قاطی داشته باشه که نتیجش شد همون جنسای به اصطلاح ارزون همینجا بمونه و جنسای با کیفیت با عزت و احترام فروش بره و بازم سفارش بگیرم.
ترس ها:این گرونه.اینو نمیبرن با این قیمت و مردم پول ندارن و….
که با گذشت زمان و فایل های استاد خداروشکر رفع شده و دیگه هرچند کم هم بیارم جنس عالی میارم و به همون میزانم کیفیت مشتری هام بهتر شدن.
خداروشکر .
روز هجدهم از تحول زندگی من
استاد من این صحبت های شما را تحسین میکنم و بسیار حرف درستی در این بابت میزنید
پدر من یه هیوندای اکسل داشت که همیشه خدا خراب بود و به جای اینکه اون رو بفروشیم فکر کنم سه برابر قیمتش خرجش کردیم و هیچکس هم به قیمت خوب از ما نمیخره یا اجناسی که واسه مغازه به دلیل ارزان بودن می آوردیم و به قولی روی دستمون باد میکرد ، یادمه که یه پارچه ای که خیلی بوی بدی میداد واسه ی فروش خریدیم و به زجرنصف اون جنس رو رد کردیم و هنوز اون جنس بعد از 5 سال روی دست ما مونده و هیچ فایده ای نداره و خرید های زیادی است که ما برای مغازه انجام دادیم و به این روش و به بهانه ارزان بودن خریدیم و روی دستمان مانده و الان کمی از آن درس گرفته ایم
خیلی ممنونم به خاطر این صحبت های تاثیر گزارتان متشکرم از شما به خاطر این آگاهی های عالی
درود بر استادان عزیز عباسمنش و شایسته و تمام اعضای خانواده بزرگ عباسمنشی.
روز هجدهم از تحول زندگی من.
نکات ریزی که تو این فایل استاد بهشون اشاره کردن رو وقتی تو خلوت خودت بهشون فکر میکنی هزاران نمونه واسشون تو دوره زندگیت پیدا میکنی.مثلا من علاقه زیادی به ساعت مچی داشتم و طرز فکرم این بود که بجای اینکه یک ساعت اصلی و اورجینال بگیرم چندتا ساعت فیک و طرح اصلی بگیرم و هر دفعه یکیشون رو دستم کنم.ولی جالبه که هیچکدوم بیشتر از یکی دوماه واسم کار نمیکرد و الان که حساب میکنم میبینم من پول چندتا ساعت اصلی رو صرف ساعتهای بی کیفیت کردم.ولی یادمه بچه بودم و پدرم یک ساعت رادو اصلی گرفت و الان بعد سی سال با روز اولش هیچ فرقی نداره.
همینطور وقتی میخاستم کفش بخرم میرفتم چندجفت کفش ارزون میگرفتم که هرروز یکیشون رو پام کنم و یکسره پا درد بودم.
ولی چند وقتی هست که کفش با کیفیت عالی میگیرم این مشکل رفع شده.
ذهن فقیر و باور کمبود و عدم احساس لیاقت تو زندگی رو بخوام بررسی کنم موارد بسیار زیادی رو میتونم عنوان کنم که قبلاً اصلا توجهی نمیکردم.
ولی الان این مطلب آویزه گوشم شد که من لایق بهترین ها هستم و باور به فراوانی داشته باشم و ظرف وجودمو بزرگ کنم.
خدایا سپاسگزارم که منو با این آگاهی ها آشنا کردی و درس جدیدی بهم آموختی.
از شما اساتید گرانقدر و دستهای پروردگار هم کمال تشکر رو دارم.
به امید روزهای بهتر و نتایج بیشتر.
الهی فراوانی را سپاس، قوانین هستی را سپاس
اول اینکه الگوهای ذهنی سخت تغییر میکنه. ما الگوی قبلی رو تکرار میکنیم، حتی اگه شرایط تغییر کرده باشه.
مثلا اگه ساعت دیواری از روی دیوار برداشته بشه، باز هم تا مدتها برای دیدن ساعت نگاهمون روی همون دیوار میره.
دوم اینکه برداشت ما از گرانی و ارزانی متفاوت هست.
ما باید چیزی که دریافت میکنیم، در مقابل چیزی که پرداخت میکنیم رو با هم مقایسه کنیم.
*اگر نتیجه ای که میگیریم بالاتر از مبلغ پرداختی باشه، میگیم اون چیز رو ارزون خریدیم.
*و اگر نتیجه ای که میگیریم پائین تر از مبلغ پرداختی باشه، میگیم گرون خریدیم.
مثلا مشتریا میگن این کلا چقدر گرونه؟ ما میپرسیم این کالا رو با کدوم برند مقایسه میکنید؟ آیا اون برند همین بسته بندی، متریال، وزن، حجم، اثر رو داره؟
در واقع قیمت کالاها ارتباط مستقیمی با نتیجه داره. ذهن فقیر دنبال کالای ارزان هست. تخفیفات.
خیلی وقتا کمتر هزینه میکنیم، ولی در آینده مجبوریم هزینه بالاتری پرداخت کنیم.
سپاس بابت آگاهی های دوره
سلام و عرض ادب خدمت همه عزیزان
من در خانواده هستم که ذهن بسیار فقیر دارن
واین باور تا حدودی در ضمیر ناخودآگاه من رفته ومن همیشه در حال اصلاح باورهام هستم تا به آنچه دوستم دارم برسم پدر همیشه دوست داره وسیله رو تعمیر کنه وپول استاد کار ویا کارگر پرداخت نکنه وبرعکس دو سه برابر مجبور شدیم هزینه کنیم
مثلاً دستگاه تصفیه اب داشتیم حاضر نمیشه جدید خریداری کنید بعد از کلی هزینه ومعتلی وناراحتی و هزینه درست نشد وما با هزینه خودمون نو خریدیم گذاشتیم جاش وهزار مثال دیگه
مثلاً نصب پمپ آب
تعویض چراغ خودرو…
خدایا هرآنچه که دارم ازآن توست وتو مالک وصاحب اختیار من هستی..
سلام به استاد عزیزم ومریم بانوی نازنین ودوستان گلم..
روزشمارتحول زندگی من روز هجدهم (ارزش ابزار)
ازقدیم گفتن هیچ گرونی بی حکمت نیس وهیچ ارزونی بی علت نیس..
این که مامیریم سراغ جنس بیکیفیت وارزون قیمت وبه خیال خودمون میخایم هزینه کمتری بدیم همش از باور کمبود وباور عدم احساس لیاقت میاد..
یه خاطره دارم من از عروسی خواهرم که میخاستیم بریم آرایشگاه وهزینه خانم آرایشگر خیلی بالا بود البته که کارش هم خیلی باکیفیت. وما بخاطر باور کمبودمون ومقاومتی که نسبت به هزینه بالاداشتیم وهمچنین عدم احساس لیاقت آرایشگاه نرفتیم.. وقتی هم که دنبال یه چیزی باشی یعنی داری به جهان اعلام میکنی که اینو واسم بفرس.. مادنبال ارزونی بودیم جهان هم درخواستمونو اجابت کرد یه بنده خدایی پیداشد که مدت کمی بود که میرفت توارایشگاه کارمیکرد وحتی میتونم به جرات بگم که هیچ چیزی از ارایشگری نمیفهمید. اینوبابلایی که سرم آورد دارم میگم.. خلاصه بما گفت من این کاری که میخای انجام بدی وبایک سوم قیمت انجام میدم فقط شما یه دوتارنگ میخای ویه اکسیدان یه دوتا قاشق هم پودر دکلره خودم واست همه چیو حل میکنم خلاصه ماوسایل مورد نیازو خریدیم وایشون دست به کارشد… موروپایه 4_5قفل کرد یه موی نارنجی مث آنشرلی بهمون تحویل داد. هی هم هربار میومد نگاه میکرد ومیگفت هنوز جاداره نگران نباش رنگ بازمیکنه. یکساعت ونیم سر ما زیر دکلره ومواد بود وکله مون آتیش گرفته بود. مواد وشست رنگ هم که باز نکرد اون مواد رنگو گذاشت اصلا خیلی افتضاح شده یه وضعی شده بود خیلی شاکی شده بودم اما نمیتونستم چیزی بگم چون خودم خاسته بودم.. آخر سرهم مجبور شدم یه رنگ مشکی گرفتم وگذاشتم رو موهام.. همه تو عروسی با موهای خوشکل موشکل ما باموی مشکی.. پولمون هم که رفته بود مث آتیش هم سرمون میسوخت براتون نگم بعدیکی دوروز دیدم کل سرم زخم شد یکماه هم طول کشید تا این زخم های سرم خوب شد.. هروقت یادم میاد ازخودم لجم میگیره با این حماقتی که انجام دادم..
اره دوستان هیچ گرونی بیحکمت نیس منتها مابایدرو باور فراوانیمون کارکنیم چون جنس باکیفیت. کارباکیفیت. ارزشش رو داره که براش هزینه کنی..
درپناه الله یکتا شادوپیروز و ثروتمند وسعادتمند دردنیاواخرت باشید