ارزش ابزار - صفحه 51

1123 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محسن نکو گفته:
    مدت عضویت: 2436 روز

    سلام

    روز هجدهم سفرنامه

    امروز حالم خوبه. خدا رو سپاس و شکر بی نهایت.

    اما در مورد موضوع این فایل.

    حدود ۶ سال پیش که خیلی خیلی باورهام ایراد داشت، برای اولین بار می‌خواستم یه ماشین بخرم البته برای کار. قصد خرید یه وانت رو داشتم. دقیقا ذهنم این بود که بگردم یه قیمت مناسب و راستش قیمت پایین پیدا کنم.

    اخر سر یه دونه پیدا کردم که ۲ تومن قیمتش از سفر پایین تر بود و میگفت صفره.

    ما از لحظه ای که کارت خرید رو کشیدیم فهمیدیم اینا کلاهبردارن.

    غیر از این‌موضوع، نمی دونید من و دوستام چقددددر خرج این ماشین کردیم. و آخر سر هم هیچ‌وقت درست نشد و فروختیمش با قیمت خیلی پایین تر.

    واقعا این حرف استاد کاملا درسته.و بعد از اون دیگه تصمیم گرفتم تا حایی که می تونم بهترین جنس و کیفیت رو بخرم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    آسمان گفته:
    مدت عضویت: 1579 روز

    سلام به همه عزیزانم

    ردپای روز هجدهم سفرنامه

    همیشه سعی کنم بهترینها رو بخوام و سعی کنم تغییر کنم و از الگوهای قدیم پیروی نکنم

    کیفیت برام مهم باشه و دنبال نتیجه ای باشم که در زندگی من ایجاد میکنه

    نگاهمون در باره قیمت این باشه که چی دریافت میکنیم در مقابل هزینه ای که کردم

    ذهن فقیر هزینه نمیکنه که گرون نشه اما هزینه های بیشتر دنبالش داره که گرونتر در میاد

    این تجربه که دنبال جنس ارزونتر بودیم برای خیلی از ماها اتفاق افتاده یادمه پارسال رفتم برای خرید لباس ، یک مغازه رفتم قیمت کردم قیمت بالایی داشت اومدم خونه بعد با خودم گفتم من الان اون لباس لازم دارم بالاخره باید بخرمش رفتم برای خرید اما مغازه بسته بود رفتم مغازه دیگه و دیدم اون لباس داشت با همون قیمت و قیمتهای پایینتر خیلی خوشحال شدم و با خودم گفتم چه خوب که اون مغازه بسته بود و من اومدم اینجا من از اون لباس دوتا خریدم اما قیمت اون دوتا شد نصف قیمت اون یک دونه لباسی که میخواستم بخرم خیلی خوشحال و ذوق زده بودم که چه خریدی کردم اما اون لباس خیلی زود پاره و نخکش و خراب شد و شاید که نه حتما اون لباس قیمت بالا رو اگر میخریدم حداقل یکسال برام کار میکرد و نتیجه ای که این خرید و دریافت برای من داشت این شد که الان من دنبال خرید همون لباسم چون الانم دیگه ندارمش و اگر الان بخوام بخرمش حتی هزینه اون نسبت به سال گذشته بیشتر هم شده و ببین ذهن فقیر چکار میکنه با ما و چطوری باعث از دست دادن پول برای به دست اوردن چیزهای بیخود میشه و هیچی در مقابل پولی که میدی دریافت میکنیم

    خدای مهربونم کمک کن ذهنم رو ثروتمدتر و ثروتمندتر کنم

    آمین

    در پناه خدا باشید🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    مهربانو گفته:
    مدت عضویت: 1474 روز

    با سلام به استاد عزیز و مریم خانم و همه‌ی دوستان عزیزم

    امروز روز هجدهم سفر م هست و با تمام وجودم حرفهای استاد عزیز رو تایید میکنم و باور دارم .

    همه ی ما دور و اطرافمون آدمهایی هستند که متاسفانه دنبال جنس آرزونند . زندگیشون رو که نگاه می‌کنی کلی شلوغ پلوغه چون مجبور میشن هی این سیکل رو تکرار کنند و همیشه یه انبار بزرگ پر از وسایل بدردنخور اضافی دارن که هیچ وقت هم ازشون استفاده نمی‌کنند و دلشون هم نمیاد دور بریزم

    بهشونم میگی که دور بریزید اون وسایل اضافی و بدرد نخور رو میگن هر چه خار آید روزی بکار آید

    من خودم واقعا با ایده ی استاد موافقم دوست دارم زندگیم خیلی شیک و خلوت باشه و لوازم زندگیم هم کیفیتشون عالی باشه و مجبور نباشم مجدد همون وسیله رو بخرم . و این لازمه که روی باورهام خیلی کارکنم و به آزادی مالی برسم و مثل استاد راحت بتونم آنچه را که دوست دارم رو با کیفیت عالی بخرم و یک عمر هم ازشون استفاده کنم و قیمت اصلا برام مهم نباشه فقط به کیفیت نگاه کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    سارا درزي گفته:
    مدت عضویت: 1965 روز

    به نام خدای فراوانی ها

    سلام به استاد عزیزم به مریم جانم و همه ی دوستای خووبم …

    خانواده صمیمی و مثبتم ،،، عاشقتونممم

    ممنونم مریم جان که این فضا رو ایجاد کردید ❤️

    روز هجدهم سفرنامه

    موضوع ( ارزش ابزار)

    من این اشتباهو بارها توی زندگیم انجام دادم خصوصا در مورد ابزار و مواد کارم ، اون اوایل شروع به کارم با وجود توانایی مالیم ، برای اینکه سوود بیشتری توی کار داشته باشم مواد ضعیف و ارزون استفاده میکردم ،، به خاطر یه باور اشتباهی که شنیده بودم ..

    ((( کارت اگر خوب باشه با هر لوازمی میتونی عالی انجامش بدی )))

    این جمله الگو ی من شده بود تا اینکه نشونه ها کم کم اومد مشتری ها ازم میپرسیدند از چه موادی استفاده میکنی یا اینکه از موندگاری و کیفیت کارم نارضایتی نشون می دادن … کم کم داشتم مشتری هامو از دست میدادم

    با اینکه مهارتم توی کارم خیلی خووب بود اما همیشه احساس میکردم یه جای کارم میلنگه !!!

    و اون (ابزار و لوازم خووب ) بود ..

    اما اصل ماجرا از باور عدم فراوانی و ارزشمندی من بود .

    این باورها خیلی تونست کمکم کنه :

    ( هرچی خرج کنم ده ها برابر وارد حسابم میشه )

    ( من لایق بهترین امکانات هستم )

    ( همه چیز در جهان به فراوانی وجود داره )

    ( نعمت ها و ثروت ها هر روز بیشتر و بیشتر میشوند)

    بعدش دچار یه کج فهمی شدم واز اونور بووم افتادم مثلا میگفتم یا اون فلان مارک گرون یا هیچی !!! حالا پولشم نداشتما …

    و شکر خدا سعی کردم تکاملم رو طی کنم مثلا از مارک متوسط با قیمت متوسط شروع کردم تا کم کم با افزایش درامدم بتونم کیفیت خریدم رو بالا ببرم .

    در رابطه با خریدهای گرونی که فکر میکنم خیلی ارزون برام تموم شد ….لباس های ورزشی ( آدیداس ، ریباک ) ۵-۶ سال پیشم با اینکه انقدر پوشیدمشون … انگار تازه خریدم کاملا نو و تمیز هستن ،، خووبیش اینکه وقتی هم خواستی ببخشی به کسی حداقل یه چیز سالم رو میبخشی نه لباس های کهنه و دور انداختنی …

    در مقابل خریدهای ارزونی که بسیااار گرون تموم شد مثلا لباس های ارزونی که خریدم کمتر از شیش ماه زوارش در رفت و خیلی اوقات توی ماشین لباس شوویی رنگ لباس های دیگه رو هم تغیییر میدن و کل لباس هارو خراب میکنن و کلااا ضرر هستن .

    عاشقتونم ❤️😍😘

    در پناه خدای مهربان ، شاد ، سلامت ، ثروتمند و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت 💋❤️💋

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    فائزه گفته:
    مدت عضویت: 1809 روز

    به نام الله ی ثروتمند

    سلام به شما زیبا اندیشان

    استاد چه خوب شد که به این فایل هدایت شدم تو این سفرنامه..

    خدایاشکرت

    من هم ازون دسته افرادی ام که حتما به قیمت توجه میکنم …مواردی بوده که جنس اررزون خریدم و برام هزینه تراشی کرده مثلا من لبتاپمو دست دوم خریدم و واقعا اشتباه کردم چون چندین بار برای تعمیر هزینه کردم براش

    یا اینکه همین دوسه هفته پیش یه مانتو سفارش زدم بخاطر قیمت مناسبش و خب وقتی بدستم رسید اونطوری که باید خوش ایست نبود و سایزم نبودو ومجبور شدم همونو بدم خیاط که درستش کنه و کلی هزینه خیاطیش شد‌.

    یا اینکه داداشم چن باره که داره هندفری سفارش میزنه که قیمت مناسبه و هرسری داره خراب میشه و مجبوره دوباره بخره که اخر تصمیم گرف یک هندفری با کیفیت عالی بگیره…در حالیکه اگ همون اول اینکارو میکرد نیاز به پرداخت هزینه بیهوده نبود..

    یا مثلامن توی کفش از هردومورد مثالشو دارم

    که دوجفت کفش با قیمت ارزان گرفتم که یه جفتش بعد یکی دوماه خراب شد اون جفت دیگشم پامو‌میزد…

    ولی یه جفت کفشم با کیفیت عالی گرفتم و هنوز ک هنوزه دارمشون و عشق میکنم باهاشون ..طوریک میگم عجب کفشایین خراب نمیشن لامصبا😄وحتی خداروشکر کردم براشون

    بسیار سپاسگزارم بابت این فایل

    من متعهد میشم که تو خرید هام بیشتر حواسم باشه به نتایجی که اون کالای مورد نظر برام داره‌..و صرفا ارزان نخرم چون بعدش باعث کلی هزینه میشه و در نهایت اون رو گران خریدم

    ولی با خرید جنس عالی هرچند قیمتشم اون موقع برام بالا بنظر بیاد ولی بمرور بانتایج و خدمات عالی که داره برام ارزان در میاد

    من لیاقت بهترین هارو دارم و اجناس باکیفیت میخرم دنیا پراز ثروت وفراوانیه…من لیاقت بهترین نعمت ها و زیبایی ها رو دارم من ارزشمندم و خودم را دوست دارم

    خدایاسپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    Abby گفته:
    مدت عضویت: 1798 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم مهربون و دوستان هم فرکانسی

    روز شمار روز هیجدهم: ارزش ابزار

    بله کاملا درسته که با خرید وسایل با کیفیت نه چندان خوب، گران خرید میکنیم. مخصوصا وسایل آشپزخانه و کفش و لباس که بیشترین استفاده رو دارن.

    بله من چند بار برای وسایل اشپزخانه این کار اشتباه رو کردم و الان توجه میکنم من در سال چند تا دیگ دم دستی میگیرم که خیلی زود خراب میشن و مجبورم دوباره یکی دیگه بخرم.

    اگر حساب کنم شاید دو برابر جنس خوب خرج کردم ولی باز احتیاج به خرید دارم.

    خوشبختانه من همیشه در مور کفش خیلی دقت میکردم چون اول راحتی و جنس کفش برام مهم بود. شاید به این خاطر هست و بود که یادمه یک دفعه خانواده ام برام یک کفش گرفته بودند که میگفتن جنس خیلی خوبی داره و از چرم أست ولی باورتون نمیشه تمام مدت که من از اون کفش استفاده میکردم تمام پشت پام زخم بود و اون خاطره تلخ شاید باعث شده بود که من در خرید کفشهام دقت بیشتری بکنم.

    سپاسگزارم از شما استاد عزیز که در این روز شمار زندگی هر روز به یکی از پاشنه های آشیل ما رو متذکر میشید و به ما یادآوری میکنید . خدایا سپاسگزارم ، خدایا دوستت دارم

    ای عشق بی انتهای من، ای شادی و آرامش من، ای خوشبختیمن، ای محبت من، ای تحسین نکات مثبت من،و ای ثروت و نعمت وجود من. فقط ترا میپرستم و فقط از تو یاری میجویم.

    شاد، سلامت، ودر پناه خدا🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    حسنا امینی گفته:
    مدت عضویت: 1544 روز

    روز هجدهم

    «من هنوز اینقدر ثروتمند نشدم که جنس دسته دوم بخرم»

    من این اشتباه رو مرتکب شدم و یه لپ تاب ارزون خریدم.سر یه سال نشده،سه بار خراب شده و بالای یه میلیون بابت تعمیر پاش دادم.از سرعت سیستم عاملشم که نگم براتون،کار باهاش هیچ لذتی نداشت.این بار آخر هم به این نتیجه رسیدم که آفتابه خرج لعیمه. بهتره کلا کنارش بذارم.این لپ تاب برای من خیلی گرون در اومد .خیلی. ولی یه درس مهم برام داشت: ارزون نخرم.

    و اینجا عجیب بوی خونه میده 💗

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    سمیرا بیات گفته:
    مدت عضویت: 1835 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام استاد عزیزم

    کامنت امروز من ماله سفر روز هفدهم بود که باید دیروز می گذاشتم.

    اما امروز در صفحه ی سایت رو هیجدهم سفرم همین فایل بود .چون وقت داشتم ،گوش کردم و تصمیم گرفتم که کامنت به عنوان تمرین این فایل بنویسم .

    من خودم شخصا هیچ وقت از ارزونی جنسی شگفت زده نشدم که هول هولکی برای خرید اقدام کنم .چون چند مورد قبلش تجربه کرده بودم و پشیمون شده بودم اما سالهاست که دیگه اقدام به این کار نکردم .مثلا سرویس قابلمه من در جهزیه اون موقع یعنی ۱۳ سال پیش خیلی گرون افتاد ولی در عوض من تا همین سه سال پیش ازشون استفاده میکردم و همیشه از مهمان ها که در آخر ظرفها رو کمکم میشستن این تحسین و تائید رو میشنیدم.

    و بعد از مدتی که تصمیم گرفتم دوباره قابلمه ی جلو دستی رو تعویض کنم رفتم و یه جنس عالی خریدم البته خیلی به قول استاد کوالیتی نیست اما خیلی جنس خوبی در بین قابلمه های اون فروشگاه داشت .و الان شنیدم که بنده خدایی با اینکه دو سرویس کامل قابلمه ی ارزان خریده اما یک سال کامل هم نتونسته ازشون استفاده کنه چون تفلنشون زود خراب شده و داره به اشتباه باز همون کارش رو تکرار میکنه

    اما من یه قابلمه و یه ماهی تابه ی خوب خریدم و الانم ازشون راضی هستم. در مورد میوه ها گاهی آدم تحت تاثیر حرفای فروشنده یه کاری میکنه اما در نهایت وقتی میاد خونه پشیمون میشه .

    من همیشه سعی کردم در آسایش. رفاه .سلیقه از هزینه ی بیشتر دریغ نکنم .

    و تا الانم از خریدهایی که داشتم راضی بودم .حتی اگه مورد انتقاد بقیه باشه

    خوشبختانه همسرم از من بیشتر در این موردها وسواس دارند و خیلی مراقبه افتادن در دام ارزونی ها هستن .

    خداروشکر به خاطر اینکه در جهان همچین جاهایی با این نوع ابزار هست برای کسانی که علاقه به استفاده از این ابزار قدرتمند و عالی دارن .مثل خود من

    امیدوارم به جایی هدایت بشم که درش برام راحتی و ابزار عالی برای لذت بردن من از زندگیم توسط خداوند فراهم شده باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    محمدرضا رضایی گفته:
    مدت عضویت: 1458 روز

    روز 18 سفر

    بنام خدای مهربانم که من عاشقشم

    امروز رو در پناه خدا به بهترین شکل ممکن گذراندم و بسیار از تک تک اتفاقات امروزم لذت بردم رفتم خونه ی مادرم و بهش سر زدم و خیلی خوش گذشت . بعدش هم با همسر عزیزم پیاده روی کردیم و کلی باهم صحبت کردیم و لذت بردیم . این فایل عالی رو من در حالی گوش کردم که دیشب خرید کردم و دقیقا این اصل رو رعایت کردم و جنسهای با کیفیت خریدم و نتیجه اش رو هم دیدم و با همسرم صحبت میکردیم که جنس با کیفیت بخریم خیلی بهتره تا کیفیت کمتر و پول کمتر و جالب بود ک فرداش این فایل رو گوش دادم که من رو تایید میکرد . حال این روزهای من شکر خدا عالیه . امروز ستاره قطبی رو انجام دادم و بسیار لذت بردم از اینکه خودم خلق کردم اتفاقاتم رو . امشب تموم فایلهای سفر نامه رو دانلود کردم و فولدر بندی کردم و قصد دارم بعد از اتمام این فصل 30 روزه به خودم جاییزه بدم و برم دم دریا و اونجا به دستاورد های این سفر فکر کنم و برای خودم خریدی که دوست دارم رو انجام بدم . مثل استاد که بعد از دوره بچه هارو میبرد کوه . من میخوام خودم رو ببرم دریا 

    بعد از فصل دوم میرم جنگل های نوشهر و اونجا با خدا مناجات میکنم و بخاطر دستاورد هام ازش تشکر میکنم و بعد از فصل سوم هم به امید خدا با همسرم مسافرت میکنم به کیش و به عنوان هدیه به خودم اونجا برای خودم کلی خرید میکنم و این ایده ها زمان تدوین این دوره و نوشتن این پیام به من الهام شد و خیلی حس خوبی بهم داد .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    مرادعلی ملایی کردکانلو گفته:
    مدت عضویت: 1731 روز

    درود بر استادان عزیز عباسمنش و شایسته.

    استاد الان که به این قسمت رسیدم دیدم من چقدر ذهنیت فقیر دارم.چقدر دنبال چیزای ارزون قیمت بودم.مثلا وقتی میخاستم کفش بخرم میرفتم از فروشگاه‌هایی که قیمت ارزون میدادن خرید میکردم و ذهنیتم این بود که بجای اینکه سالی یکبار کفش خوب و گرون و اصلی بخرم همونو دوبار یا سه بار جنس فیک و ارزون میخرم و تند تند کفش عوض میکنم اما غافل از اینکه اون کفش فیک درکنار کیفیت پایینش به پاهامون هم آسیب می‌زند و حتی یک ماه هم کار نمیکنه واسم و بعد مجبور میشدم برم جنس اصلی رو با نارضایتی بگیرم.

    الان که این فایل رو دیدم فهمیدم چقدر اشتباه میرفتم.فهمیدم اصلا خودمو دوست نداشتم.اگه کفش و لباس خوبی میگرفتم استفاده نمیکردم و میگفتم حیفه خراب میشه.واقعا از خودم دلگیر شدم.چرا استفاده نکردم.

    یادمه بچه بودم و یک شب که با پدرم رفته بودیم بیرون یک فروشگاه چرم بزرگ بود که من از یک کاپشن چرم تو اون فروشگاه خیلی خوشم اومد و دوشب بعدش بابام اون کاپشن رو واسم خرید.اما من از ترس اینکه اگه بپوشم ممکنه پاره بشه و خراب بشه نپوشیدم و اصلا ازش لذت نبردم و وقتی بخودم اومدم دیدم ۳۰سال ازون موقع گذشته و اون کاپشن همچنان دست نخورده تو چوب لباسی تو کمد لباسامه و من ازش لذت نبردم.

    خیلی افسوس خوردم و کاپشن رو دادم به خواهرزادم که خیلی دوستش دارم و الان می‌تونه ازون کاپشن استفاده کنه و بهش گفتم بپوشه و لذتشو ببره.

    از خودم معذرت می‌خوام که دوستش نداشتم.از خودم معذرت میخوام که واسش ارزش قایل نشدم.

    بازم هزاران بار خداروشکر میکنم که تو این مسیر قرار گرفتم و تصمیم گرفتم ازین ببعد بهترینها رو واسه خودم بخام.

    ممنونم ازت استاد عزیز.

    خیلی خیلی خیلی دوستون دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: