ارزش ابزار - صفحه 58
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2017/01/abasmanesh-6.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-01-19 10:37:232020-08-23 06:04:49ارزش ابزارشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام دوستان. از زمانی که روی باورهام تو این چندماه دارم کار می کنم. باورهای ذهن ثروتمند که دارم روشون کار میکنم این که کالای خوب و درست رو بگیرم و روی باور فراوانی ام به شدت کار کردم و توی این چند ماه به راحتی دیدم که بدون اینکه تغییری توی افزایش هزینه هام بخام احساس کنمـ. بهترین لباس ها بهترین تغذیه ها و بهترین لذت ها رو دارم میبرم. اینجا بود که ایمان اوردم به حرف استاد که خداوند از هزاران دست به من کمک می کند. و الان که دارم روی خودم کار می کنم واقعا معجزه ها دارم می بینم. اتفاقی که همین امروز برام افتاد. به محض باز کردن در مغازه.یه مشتری امد برام که میگفت دو ساعتی هست منتظر امدنت هستم و صحبت میکرد که نوه هایش از یک شهر دیگه میان پیش من ارایشگاه و این نشونه ها رو از روزی که دارم تایید وتحسین میکنم. انقدر دارم بمباران میشم با معجزات خدواند که حالم خیلی خیلی خوب این روز ها خدایا شکرت
سلام
خدایاشکرت
شکرت
شکرت
قبلا درخرید بعضی چیزها مهصوصا پوشاک ولوازم ارایش به دنبال قیمت پایین بودم وخیلی لذت می بردم که از جاهای خرید کنم که قیمتشون پایین است مثلا دستفروش ها
امادر بعضی اجناس مثل میوه ها وخوراکیها برام خیلی مهم بودمه از جاهای شیک خریدکنم وبه قیمت توجه نداشتم
خداراشکر میکنم که از وقتی درمسیر درست قرار گرفتم وباور فراوانی رادرخودم افزایش دادم دوست دارم حتی درزمینه پوشاک وامثال ان درجاهای شیک وبدون توجه به قیمت خرید کنم وخدا را شکر که پول ان هم جور می شود
بخداحس عالی است وامروز باگوش دادن به این فایل استاد دوباره باور فراوانی برایم تداعی شد
استاد واقعادرست میگن نباید به بهانه ارزونی چیز بی کیفیت خرید چون هم برخلاف باورفراوانی است هم عدم لیاقت است
استاد ممنونم هربافایلهاتون به اگاه های ناب دسترسی پیدا می کنیم
خدایا سپاسگزارم خدایاسپاسگزارم خدایاسپاسگزارم
درود و سپاس خدای بخشنده ومهربان
ردپای من در روز ۱۸ روز شمار
ارزش ابزار
واقعا ذهن ثروتمند و فقیر چقدر تاثیر داره تو خرید ها
مثلا من از خودم بگم که یک ماشین دوگانه دارم و همش فکر میکنم چون با گاز بیشتر رانندگی میکنم خیلی به نفع من میشه که پول سوخت کمتری میدم .
ولی میدونم که با کار کردن ماشین با گاز تعمیر موتور خرجش حداقل دوبرابر این میشه که من همش با بنزین برم.
و از لحاظ رانندگی میبینم وقتی با بنزین میرم چقدر فرق میکنه تا با گاز
و مثال دیگه من خرید لباس و کفش های قیمت مناسب و یا به قولی استوک خارجی هستش که میبینم واقعا به اندازه پولی که میدم کار نمیکنه.
و در درجه اول قیمت برام مهمه ن کیفیت و کارایی
و این همیشه باعث ضرر میشه
از استاد ممنونم که به من راه درست زندگی کردن و لذت بردن رو یاد میده.
من چون از خرید کردن خیلی لذت میبرم در حال حاضر بیشتر خرید های پروژه ساختمانی که سرپرست آن هستم رو انجام میدم و دوست دارم از این به بعد دنبال کیفیت و کارایی باشم .
ن صرفا قیمت پایین و این باعث میشه ذهن من تغییر کنه.
تشکر کنم از همه دوستانم.
❤💐💐💐❤❤💐💐💐❤💐❤😍😍
راستش اولش که میخواستم کامنت روز هجدهمم رو ثبت کنم میخواستم راجع به موضوع دیگه ای صحبت کنم ولی بعدش که کامنت ها رو نگاه کردم یاد خودم افتادم که شهریور ماه سال 97 خیلی شجاعانه و برای اولین بار توی زندگیم رفتم طلاهامو فروختم و اومدم با بخشی از پولم دوره عزت نفس رو خریدم.
تا اون موقع منتظر بودم خدا از آسمون واسم پول بریزه عزت نفسو بخرم ولی هر چی منتظر شدم نریخت. بنابراین چون درآمدی هم نداشتم طلاهامو فروختم و باهاش کیف دنیا رو کردم و البته با بخشییش هم دوره عزت نفس رو تهیه کردم.
یادمه که خونواده ام اون موقع خیلی سرزنشم میکردن ولی من برای هیچ کدوم از کارهایی که میکردم هیچ توضیحی نمیدادم حتی بحث هم نمی کردم. با اون پول کلی دوره ثبت نام کردم که یکی از دوره ها هم مسیر زندگیم رو عوض کرده هم در جدیدی رو به روم باز کرده. چقدر خوش گذزوندم با اون پول و چقدر تجربه های جدید کردم و این کار چقدر حس لیاقت من رو بالا برد.
از عزت نفس میگم که جوری من رو عوض کرد که ذره ای به سال 97 خودم شباهت ندارم.نه اخلاقا نه ظاهرا نه روحا نه از هیچ جنبه دیگری توی زندگیم.
همینجوری که داشتم کامنت ها رو میخوندم به این فکر میکردم که چه کار خوبی کردم. چه کار خوبی کردم و جلوی نجوای ذهنم رو گرفتم و برای خودم ارزش قائل شدم و کاری رو که قبلا جسارت انجامش رو نداشتم، انجام دادم.
به این فکر می کنم اگه من اون دوره رو تهیه نمی کردم الان زندگیم چه شکلی بود؟ تجربه ها و مسافرتی که رفتم، روابطی که دارم، آرامش روحی که الان تجربه می کنم، آدم هایی که باهاشون سر و کار دارم و اون رشدی که کردم رو هم الان داشتم یا نه؟
و جوابم صددرصد نه هست. نیازی به حدس زدن نیست زندگیم قطعا کیفیتش خیلی پایین تر از سه سال قبل بود در صورتی که الان دارم به این فکر می کنم دیگه چطوری میتونم زندگیم رو بهتر کنم. به رقم های بالا فکر می کنم در صورتی که اون روزا یه ریال درآمد نداشتم. به اهداف بزرگتر فکر می کنم به مهاجرت فکر می کنم و دارم براش آماده میشم در صورتی که اون روزها به چشم یک مورد غیرقابل اجرا و صرفا در حد تخیل نگاه می کردم. الان هر روز مثل نرم افزارهای کامپیوتری آپدیت میشم و بهترین روش رو اتخاذ می کنم اما اون روزا چسبیده بودم به یه روش احمقانه با چاشنی یاس و داشتم متلاشی می شدم.
دارم به این فکر می کنم که چه کار خوبی کردم او موقع اون همه پول رو که واسه خودم که درآمدم صفر بود خرج کردم.
دارم خدا رو شکر می کنم که کمکم کرد تا بهاشو با جسارت بپردازم و الان از برکاتش بهره مند بشم.
خدایا شکرت.
ازت ممنونم استاد.
راستی یادم رفت بگم. اون موقع من گوشواره و گردنبندامو فروختم و الان با پولی که در میارم هم گوشواره هم گردنبند رو با پول خودم بدون اینکه کسی کمکم کنه خریدم و استفاده می کنم. اینه که استاد میگن شما چند برابر بیشتر از اون چیزی که برای محصول ها پرداخت کردین دریافت می کنین.
بنام خدای مهربان
روز هجدهم سفرنامه
من قبلنا وقتی می رفتم خرید همیشه ناخود آگاه به طرف کالاهای با کیفیت میرفتم و خرید میکردم و همیشه هم از خرید م خیلی راضی بودم و دوستامم پیگیر بودن از کجا خرید کردم چه جنس خوبی چه با کیفیت .ولی خوب از اونجایی که ما ایرانیا اول از همه قیمت میپرسیم که چند خریدی😁😂تا قیمت بهشون میگفتم برمیگشتن میگفتن تو دیوانه ای ،ارزششو نداره،چقدر درآمد داری مگه میری این جنسارو یا این لباسهارو میخری یا هر چیز دیگه…حتی شده بود من از ترس سرزنش دیگران بهشون قیمت اصلی رو نمیگفتم یا میگفتم برام کادو گرفتن و خیلی بهونه های دیگه…و آنقدر این نجواهای ذهنی و حرف مردم و خانواده رو من تاثیر گذاشت که منم رفتم سراغ اجناس بی کیفیت و ارزون قیمت که واقعا ارزش ندارن ولی متاسفانه این رفتار رفته رفته تبدیل به یک باور خیلی قوی شده که برای عوض کردنش باید یه جهاد اکبری به پا کنم.
حالا که این فایل و گوش میکنم میبینم ریشه این باورها محدود کننده از کمبود عزت نفسم بوده و چقدر خودمو بیارزش میدونم که نتونستم یه باور قوی در خودم درست کنم که منم لایق بهترینها هستم.وبرای تغییر این باور ، چه دوره ای بهتر از دوره عزت نفس
همین چند وقت پیش در مورد تعمیر ماشینم این اتفاق برام افتاد که من یه مکانیک کار بلد دارم ولی دستمزدش بخاطر کاری که انجام میده واقعا زیاده .و منم بخاطر اینکه این دفعه این هزینه ی اضافه از نظر باورهای محدود کننده ام ندم رفتم سراغ یه مکانیک دیگه که هزینه کمتر بدم.کمتر که نشد که هیچ عیب ماشین هم درست نشد و دوباره رفتم پیش هم بنده خدا و با هزینه خیلی کمتر چون یه عیب جزئی داشت رفع شد .
ممنون از استاد عزیزم و خانم شایسته که تونستم ب کمک شما این باور محدود کنندمو بشناسم
دوستتون دارم
بنام خدای جان..سلام به همه دوستانم..استاد ومریم جانم ازتون بینهایت سپاسگزارم که این سفر نامه رو برامون برنامه ریزی کردین واقعا خیلی نابه برام..روز هجدهم..یادم میاد چند سال پیش یه مقداری پول پس انداز کردم بعد تصمیم گرفتم چند تا النگو بخرم باخودم گفتم بزار یه کم ارزون بخرم به بقیه پولم وسایل دیگه ای بخرم النگوهایی که خریدم بخدا سه ماه دستم دوام نیاورد وشکست تازه بعدش گفتم کاش محکمترش رو میخریدم درست اون لحظه برا ذهنم خیلی گرون بود نمیتونستم قبول کنم ولی نمیشکست که کلی ضرر کنم..الانم ذهنم خیلی مقاومت کرد تا این رو ننویسم ولی من به خدای درونم تعهد دادم باتمام وجودم برا تغییر خودم حرکت کنم..خدایاشکرررت که الان اینجام درسته هنوز خیلی پیشرفت نکردم ولی ایمان دارم در مسیر تکاملم هستم ونتایج عالی رو دریافت خواهم کرد استاد ازتون بینهایت سپاسگزارم
سلام استاد
منم یادم میاد که میخاستیم واسه خونمون نقاش بیاریم یکی کارش خوب بود و میشناختیمش ولی چون قیمتشو بالاگفت اونو نیاوردیم ویک نقاش با قیمت پایین تر آوردیم .
کار این نقاش اصلا خوب نبود و دیوارهاهمشون پوسه کردند.
والان مجبوریم دوباره پول نقاشی بدیم .
سلام
رو هجدهم سفر نامه
استاد منم یک تاجر ام و میخوام تجربه های خودم رو در مورد اجناس با کیفیت و بی کیفیت بگم از دیدگاه خودم و از تجربه هایی که کسب کردم توی بیزینس ام
شغل من لباس هستش من از چین و دبی جنس وارد میکنم هم جنس با کیفیت و هم جنس ارزون قیمت ولی نه اینکه اشغال باشه
البته الان که دارم این کامنت رو میذارم تا ۱۰ روز دیگه یعنی ۳۰/۱۰/۱۴۰۰ میخوام برم دبی واسه خرید عید
خوب توی دبی برند های خیلی خوبی هستش که من ازشون خرید میکنم مثل TCM که همه لوازم اش مال آلمانه و آدیداس و نایک و پوما و ……. که فروشگاه هاشون وقتی آف میخوره من خرید میکنم چون توی ایران ام همین آف خورده شم قیمت اش بالاست که اکثرا فروشگاه هاشونم لباس ها یا کتونی هاشون سایزها و رنگهای محدودی دارن ولی جنس 👍 عالی دارن که خودتون رفتین و دیدین میخوام اینو بگم که مشتریانی که میان اجناس باکیفیت خرید میکنن اصلا مشتریان متفاوتی هستن اکثرا آدمهای بی نظیری هستن یعنی اصلا چونه نمیزنن خیلی محترم آن خیلی متشخص و مشتریان باکیفیتی هستن در مقابل مشتریانی که دنبال جنس ارزون هستن کاملا فرق میکنن و میخوام اینو بگم که وقتی من این جنس ها رو میفروشم هم خودم لذت میبرم از فروش شون چون به کیفیت جنس اعتماد کامل دارم و هم مشتری ام لذت میبره و همیشه مشتریانی که می اومدن خرید میکنن خودشون اینقدر از این جنس تعریف میکردن که من کلی انرژی میگرفتم و کلی لذت میبردم که به خودم میگفتم آفرین که جنس خوب به مشتری دادی و مشتری از جنسی که بهش دادی کاملا راضی بوده و به قول شما مفت بوده براش چون لذت شو برده و به قول مشتریام میگن که هر چقدر ما این لباس ها رو استفاده میکنیم اصلا خراب نمیشن و اصلا کهنه نمیشن و چه حس قشنگی داره وقتی ادم بتونه اجناسی رو بفروشه که خود مشتری براش تبلیغ کنه و من همیشه به خودم میگم که جنس خوب خودش برای خودش تبلیغ میکنه کافیه مشتری یک بار ازش بخره و استفاده کنه و بعد خودش میاد و این جزو باورهای منه چون خیلی تکرار شده برام
و با دیدن این فایل یک ایده اومد توی ذهنم که منم یک فایل درست کنم برای پیچ ام و یک توضیح بدم در مورد اجناس باکیفیت مثل شما و چقدر خوب میشه که مشتریام آگاه تر بشن و کنجکاو بشن و فروش من بالاتر بره 😘
استاد من یک کفش آدیداس چند سال پیش از دبی خریده بودم که خیلی رنگ قشنگی داشت آبی کاربنی بود و کف اش ام یکم لژ داشت میخوام تفاوت کفش با کیفیت و بی کیفیت رو بگم
من این کفش رو چند مدتی که پوشیده بودم متوجه نبودم ااز کیفیت اش خیلی نرم بود و خیلی راحت بود ولی تفاوت رو احساس نمیکردم تا زمانی که من این کفش رو توی چین انداختم دور و بعد یک کفش دیگه خریدم که یک ساعت نشده بود که کفشم پام بود فهمیدم که پام یکم درد میکنه اولش نفهمیدم فک کردم از راه رفتن زیاده چون من هر موقع چین میرفتم ۹ صبح میرفتم بیرون با کتونی های ادیداس تا ۹ شب می اومدم خونه انگار نه انگار که راه رفتم چون کفشه اینقدر طراحی اش خوب بوده که پام رو اصلا اذیت نمیکرد که البته باهاش راه میرفتم نه اینکه اذیت نمیکرد بلکه بیشتر بهم لذت میداد تا بیشتر راه برم چون کفش خیلی نرم بود مثل همین کفش سفیدی که استاد توی فایل زندگی در بهشت نشون دادن کف اش شبیه این بود که وقتی پات میکردی یک حسی داشتی که انگار روی پنبه داری راه میری و بعدش که کتونی چینی رو پوشیدم فهمیدم که چقدر من اون کفشه رو مفت خریدم که اون موقع من ۲۰۰ درهم خریده بودمش که گرون بود ولی اینقدر بهم لذت و احساس خوب داد که ارزشش از ۱۰۰ تا کفش معمولی بالاتر بود و من اونجا فهمیدم که پول دادن برای جنس باکیفیت واقعا ارزش داره و هر چقدر پول برای جنس مارک بدی می ارزه همون احساس خوب اش کلی می ارزه
میخوام تجربه خودم رو توی بیزینس و تشخیص کالای با کیفیت رو بگم شاید مفید باشه براتون
جنس مارک یک نشونه داره نشونه آم راحتی و احساس خوبه یعنی هر جنسی که خرید کردید چه کتونی بود چه لباس اگر با پوشیدن اون جنس احساس راحتی بهتون دست داد بدونید که که جنس اصله و متریال و کوالیتی خوبی داره حتی اگر مارک اش ام ناشناخته باشه
استاد عزیزم ازت تشکر میکنم بایت اینکه هم ازت ایده گرفتم و هم اینکه باعث شد من این کامنت رو بنویسم 🌹
خصوصیات اخلاقی منم در مورد بیزینسم اینه که قبل از دونستن قانون این بود که من اصلا جنس بی کیفیت و اشغال نمیگرفتم و اصلا راضی نمیشدم که جنس بی کیفیت دست مشتری ام بدم حتی جنس چینی که من میخریدم بالاترین کیفیت رو داشت و داره هنوزم که نزدیک به جنس های مارک هستش که حتی همسفرهای من شدیدا دنبال جنس ارزون و بی کیفیت بودن ولی من اصلا این اخلاق روندارم چون کیفیت خیلی برام مهمه و برای کارم واقعا ارزش قائل بودم و هستم ولی یک تجربه دارم توی خرید جنس بی کیفیت که اونم روی اجبار بود یعنی مجبور شدم بخرم بخاطر اینکه چین ۲ سال پروازهاش بسته شد و مغازه من خالی شده بود و من مجبور بودم برای عید ۱۴۰۰ برم پاکستان 😁
اقا پاکستان فقط غذا هاش 😋 که نگم براتون دهنتون آب می آفته 😁
ولی جنس هاش کاملا بی کیفیته اونم من که از نظر خودم بهترین هاشون رو خرید کرده بودم ولی اصلا منو راضی نکرد با اینکه همش رو فروختم و خیلی ام مشتری داشت ولی واقعا اصلا منو راضی نکرد درسته قیمت اش ارزون بود در حد جنس اش بود مشتری هام خوب میخریدن ولی با چند بار استفاده کردن اون جنس مشتری دید اش به مغازه من عوض میشه و نه مشتری لذت میبره از اون پولی که داده به جنس و نه من لذت بردم از فروش اون جنس ولی خوب دیگه چون مجبور بودم چون همه کشورها بخاطر بیماری بسته بودن ولی پاکستان باز بود 😁 که منم رفتم تا جایی که جا داشتم غذا خوردم 😆 فقط میتونم از غذاهاش خوب تعریف کنم چون واقعا خوشمزه بودن اونم من که غذای تند میخورم 😋
اینم از تجربه من از جنس بی کیفیت البته اینم فراموش کردم بگم جنس هایی که از پاکستان آوردم مثلا توی ۱۰۰۰ تا تیشرت ۳۰۰ تاش سوراخ داشت که دوخته بودن جنس نو بود اما سوراخ داشت 🙄 یا اینکه سایزهاشون توی دیوار بود 😁 من که ضرر نکردم توی فروش اونا ولی اونایی که خرید کردن و استفاده کردن خدا میدونه حالشون رو ولی خوب توی زاهدان طبیعی شده چون پره از جنس پاکستانی و آدمهاش شناخت دارن از کیفیت جنس یعنی مشتری خودشو داره ولی مغازه من کاملا متفاوته مشتریاش ولی اگر من این کار رو تکرار. کنم که نمیکنم مشتریام همش عوض میشن یعنی مشتریان با کیفیتی که دارم کم کم حذف میشن و جاش مشتری های دوقرونی میان و من اینو خوب میدونم چون تجربه شو دارم
البته که چین باز بشه من کل خرید هامو از چین انجام میدم چون دستم اومده و سبک کاری خودمو خوب میدونم
در نهایت عاشقتونم 🌹😘🌹
سلام به استاد محترم و خانم شایسته ی عزیز و همه ی دوستان در خانواده ی سایت💜
من حدود چهل و نه روزه که عضو سایت شدم و فعلا در هر زمانی که بتونم و وقتم برای خودم باشه مشغول گوش جان سپردن به فایل های سایت هستم.
ارزش این آگاهی ها اصلا به عدد و رقم نمیاد و به نظر من اینکه یه خانواده همراهته در پیدا کردن و رفع ترمز های ذهنیت، هیچ گونه نمیشه روش قیمت گذاشت.
کمتر از سه هفته به تولدم مونده و میخوام امسال ارزشمند ترین کادو رو برای خودم بخرم، دوره ی دوازده قدم، به امید خدا😍😍
شک ندارم امسال با این هدیه ی تولد و با توکل و ارده، بهترین سال زندگیم میشه و بی صبرانه منتظر نتایج بینظیر هستم و متعهدانه تا اون روز تمرین میکنم.
باز هم از خدا و همه ی اعضای خانواده ی دوست داشتنی سایت استاد عباس منش سپاسگزارم 💜💜💜
سلام سلام به همه عزیزانم
وای نگین من مثال بزنم که دنیای مثال زدن هستم تو این موضوع
از اونجایی که خیلی ذهن فقیری داشتم از این دسته از مثال ها فراوان دارم متاسفانه
آخریش این بود که شدیدا لباس لازم داشتم و خواهر سفر قشم بود و از اونجا برای اینکه ارزون دربیاد کلی سفارش دادم و با اینکه لباسها چینی بود و باید ارزون در میومد خیلی کم نشد و وقتی واسم آورد دیدم نصف بیشترشون یا جنسهاش افتضاح بود یا مدلهاش یا سایزهاش خلاصه هم هزینه کردم و هم کاربردی نداشت در صورتی که میتونستم از همین تهران با اون پول دوسه تا لباسی که واقعا دوست دادم بگیرم ،
این روزها باید برم خرید برای لوازم کارم که با شنیدن این فایل عهد بستم بهترین جنس رو بگیرم و دنبال قیمت ارزون نباشم و امیدوارم خداهم هدایتم میکنه