ارزش ابزار - صفحه 60 (به ترتیب امتیاز)

1123 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    آرام گفته:
    مدت عضویت: 1402 روز

    روز 18 سفرم

    و باز هم سپاسگزارم برای بودن در اینجا و خواندن نطرات دوستانم

    استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان از شما دو زوج عاشق هم سپاسگزارم که دیدن رابطه شما واقعا حالم رو خوب میکنه و هر روز امیدوارتر میشم که بزودی همچین رابطه ای رو تجربه خواهم کرد

    در مورد هزینه برای ابزار یادمه پدرم سال 87 رفت ماشین پراید بخره برای اولین بار در عمرش، منتهی اینقدر که فکرش فقیره و همیشه دنبال جنس ارزونه رفت ماشین نو خرید از کسی که ماشین رو از کارخانه تحویل گرفته بود اما نگم براتون، ماشینی که هیچکس حتی سوارش هم نشده بود کلی مشکل داشت و پدرم حتی براش دزدگیر هم نصب نکرده تا الان که سال 1400 هست 🤣🤣🤣🤣🤣 سال قبل رفتیم به زور براش کاپشن نو بخرید، باورتون نمیشه کلی پول دادیم اما کاپشن بعد چند ماه از فرم در اومد، همیشه هم داره غر میزنه و فحش میده دنیا رو 🤣🤣🤣🤣🤣 الان که عضو سایت شدم دلیل این چیزها رو میفهمم قبلا از دستش عصبانی می شدم و حرص میخوردم اما الان فقط بهش میخندم و میگم پدرم دلیل بلاهایی که سرت میاد اینه اما گوش به حرف نمیده، منم رهاش کردم

    و الان فقط دارم روی خودم تمرکز میکنم تغییر کنم

    ممنونم از شما 🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    پریای ره یافته گفته:
    مدت عضویت: 1671 روز

    به نام خداوند زیباییها.

    سلام خدمت استاد نازنینم و سلام خدمت بانو شایسته و دوستان همسفرم در برگ هجدهم سفرنامه.

    استاد عزیزم چقدر این فایل هم جالب و متفاوت بود.

    من تا اسمشو دیدم و خواستم برای خودم نشونه هاشو تطبیق بدم اول به فکر آشپزخونه افتادم و خدا میدونه چند ماهه میخوام یه سرویس قابلمه بخرم و هنوز نتونستم .چون کیفیت خیلی برام مهمه بخصوص تو ابزار آشپزی.

    و خیلی سخت گیر میاد که تبلیغات با واقعیت هم راستا باشه.

    و فکر بعدی واسه مغازمون بود که گفتم ما یه دستگاه فتوکپی درست و حسابی میخواهیم که هم دو رو بزنه.هم آچار.هم آسه.هم رنگی و هم سیاه و سفید.من چند ماهه پیش بخاطر اینکه تازه داشتم مغازه لوازم تحریر و با کمترین سرمایه راه مینداختم و حواسم به آموزه های استاد بود نمیخواستم پول قرض کنم و دو تا دستگاه کوچیک ارزون قیمت خریدم که هیچ کدوم به درد کارم نخورد.و یکیشو موفق شدم زود بفروشم.و یکیش رو دستم موند و حتی نتونستم باهاش هزار تومنم پول در بیارم.چون تا باهاش کار نکنی جوهرش خشک میشه و این طور شد.و کلی مشتری رد کردیم رفت بخاطر خرابی دستگاه. وقتمون گرفته شد برای پیدا کردن تعمیر کار و شارژ مجدد و هزینه های دیگه.و البته انرژی هدر رفته و احساس بد و ناخوشایند و عواقب اون.

    و البته استاد درست میگن که همه چی با کیفیت خوبه ولی وقتی همچنین ابزاری برای پیشرفت شغلت مهمه و از طرفی با سرمایه ی کم میخوای شغل و راه اندازی کنی واقعا تصمیم گیری سخت میشه.ما حدود شش ماهه شغلمونو راه اندازی کردیم و فعلا هم موفق نمیشیم برای خرید ابزار با کیفیت.و اینجاست که به تضاد برمیخوریم و باید جلوی احساس بد و بگیریم و شروع کنیم به باورسازی بسیار بسیار قدرتمند و راهگشا در کنار طی کردن تکامل.

    و اما از خرید ابزار با کیفیت بگم که سالی که ما ازدواج کردیم.حدود ۱۵ سال پیش من چون کمالگرا هستم و کل جهیزیه ام و خودم با کار کردن تهیه کردم همه ی وسایل از جمله ماشین لباسشویی و اجاق گاز و یخچال و کیفیت عالی خریدم .البته اون موقع از نظر بقیه من خیلی ولخرجی کردم و ….و اما هنوز از همونا دارم استفاده میکنم و حتی یکبار هم کار به خراب شدن و تعمیرگاه رفتن نکشیده و اقوام و دوستانی که همون موقع کار کم کیفیت و ارزون گرفتن چند سال پیش بعد از چند بار تعمیر وسایل و هزینه ی ایاب و ذهاب و انرژی هدر رفته و فرکانس بد بالاخره مجبور شدن برن از همون وسایل با قیمت چندین برابر تهیه کنند.واقعا هزینه ی زیادی شد.

    برای من جالب بود و این یادآوری استاد به من تلنگر زد که اگر هنوزم هزینه خرید ابزار با کیفیت و ندارم فعلا صبر کنم و هزینه رو صرف خرید کالای با کیفیت کنم.

    از ماشین نگم براتون که حدود ۶ سال با خرید یه پراید مدل پایین هم فرکانسمون و احساسمون به شدت افت کرد و هم چه هزینه هایی که نکردیم چه مهمونی ها و مسافرتهایی که فقط تو تعمیرگاهها بودیم و احساس حقارت و خشم و بغض و ….و بالاخره سال گذشته موفق به عوض کردن ماشین شدیم که اونهم ماجرایی داره .اما صدها بار حالمونو و احساسمون خوب شده.

    و تجربه ی خرید لباس ارزون و بسیار بسیار داشتم تو بیشتر عمرم و عجیب پاشنه ی آشیلم بود که به لطف آموزه هایاستاد عزیزم تو فایلهای مختلف و احساس ارزشمندی.بالاخره خدا رو شکر برطرف شده.تازه میدیدم کسی لباس و کیف و کفش گرون میخره میگفتم واقعا اشتباه میکنه .کفش کفشه دیگه .تازه میگفتم یعنی کفش شما که گرونه کار اضافه انجام میده.یعنی میره واست نون میخره🤣🤣🤣.حیف پول و….

    خدا را هزاران مرتبه شکر که استاد سخاوتمندمون از هر تجربه ای که دارن استفاده میکنن برای به اشتراک گذاشتن اون آگاهی.

    استاد عزیزم ممنونم که جای خالی برادرمو واسم پر کردین.🙏🙏🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    معتضدیان گفته:
    مدت عضویت: 1687 روز

    سلام

    روز هجدهم سفرم 1400/10/10

    خدا رو شاکرم و سپاسگزارم

    استاد نوش جونتون از ثروتی که دارین از آرامشی که دارین

    از همه چیزهایی که می‌خواستین و بهش رسیدین و میرسین

    نوش جونتون

    خب به قول دوستان این فایل دو تا مطلب رو داره میگه

    یکی فراوانیه و

    اون یکی هم احساس لیاقت

    من روی باور فراوانی دارم نرم نرم کار میکنم و ذهنم توی بسیاری از موارد فراوانی رو پذیر فته

    اما احساس لیاقت هنوز نه

    من دیروز دو تا کرم صورت خریدم 530 تومن

    همش به خودم و فروشنده میگفتم وای خیلی گرونه وای من تا حالا این چیزا به صورتم نزدم و اینا گرونه و چیز ارزونتر می‌خوام و……

    تازه من یه کرم ضد آفتاب دیگه هم باید می‌خریدم که چون قیمتش گرون بود و کلا میشد 700 و خوردی دیگه اونو کنسل کردم

    آخ آخ آخ اخ

    چرا من خودمو نباید لایق بدونم لایق بهترین وسایل با کیفیت و قیمت بالا

    واقعا خودمو لایق ندونستم

    گفتم پولم تموم میشه بذارم حالا باشه

    ولی من خریدمش

    الان ک دارم مینویسم متوجه شدم که باور فراوانی من هم ایراد داره پس من در هر دو تا باور به مشکل خوردم

    یعنی من داشتم فکر میکردم پولم تموم میشه دیگه ندارم ، دیگه نیست و…..

    تازه بعد ک ازم میپرسیدن چند خریدم میگفتم اینقدر .

    و در ادامه میگفتم وای چه گرونه . وای اینجوره .

    مسیح فهمیدی چی گفتی اول این سفر

    گفتی که روی باور فراوانی داری نرم نرم کار می‌کنی

    الان میفهمم که بله یاور فراوانی پول و ثروت هم ایراد داره

    پس حرف اولم اصلاح میکنم

    من باور به فراوانی هم ندارم البته بیشتر برای پول

    خب بچه خوشکل وقتی که

    باور به فراوانی پول و احساس لیاقت نداری

    خب قریونت بشم همینجور که باور داری سرت میاد.

    هیچوقتم پول نداری و همیشه هم دو دو تا چارنا می‌کنی و خودتو لایق بهترینا نمیدونی

    همیشه باید چیزای بونجول بخری

    اگرم جنس خوب و با کیفیت و قیمت بالا خریدی عذاب وجدان میگیرتت

    که ای وای بدبخت شدم ، حالا چکار کنم ندارم

    حالا با یه چیز ارزونترم میشد کارت راه بیوفته

    و………..

    آخ آخ آخ

    که چقدر باورهای نادرست

    به قول استاد ؛ فردا میوفته می‌میری چرا خوب زندگی نکردی از نعمت ها استفاده نکردی بی پول بودی

    مسیح قربونت بشم عزیز دلوم تو که نمیخوای بقیه عمرت بدبخت زندگی کنی

    اگر این دنیا با بدبختی زندگی کنی به قول استاد اون دنیا بدتره هااااا

    اونجا بدبخت تریا

    پاشو دیگه یه تکونی به خودت بده

    این نجواهای لعنتی ت رو بیخیال شو

    تو مگه ۳۶ سااااال به این نجواهای گوش نکردی و عمل نکردی

    خب حالا می‌خوام ببینم تو که این سالها اینطور مطیع شیطان بودی چی داری الان

    از نظر مالی که منفی

    اخلاقم که صفر

    آرامش هم صفر

    روابط هم منفی

    معنوی هم صفر

    و……..

    با این منفی و صفر ها میخوای بری اون دنیا

    تو رو خدا حالا حالا ها نمیری ها

    با این نمره منفی که ته جهنم جاته

    اونجا که زجرش عذاب اورتره قطعا

    به چی فکر می‌کنی….. مسیح

    هی نشین فقط فکر کن فقط فکر فقط فکر

    آخه لامذهب یه کمم عمل کن خو

    یه حرکتی کن

    یه قدمی بردار

    فقط نشین ، پاشو ، یالا یالا

    این همه توانایی توی وجودته

    خب استفاده کن

    حرکت کن

    برو با ترس هات رو برو شو مسیح

    الوووووووووووو

    لامذهب حداقل اون نمره های منفی و صفری که داری رو به ۲۵صدم برسونش

    به این عدده که میتونی

    اگه بگی نه دیگه باهات کاری ندارم برو هر غلطی میخوای بکن

    عزیزوم وقتی تو به عدد ۲۵صدم برسی قطعا میتونی به عدد ۱ و بعدش ۲ و ۳ والی آخر برسی

    چطور استاد عباسمنش تونسته تو نمیتونی

    مسیح همه چیزایی که استاد داره تو هم داری داری داریییییییی

    فقط اون ایمان داره ، اراده داره ،عمل می‌کنه و خودشو لایق می‌دونه و خیلی چیزای دیگه که الان این زندگی رو داره

    ببین مسیح این آخرین حرف من با تو هست

    من ۲۴ ساعت بهت زمان میدم

    تا فردا توی سفر بعدی همین ساعتا

    مسیح تو بااااااااااااید باااااااااااااید یه قدمی برا خودت به خاطر خودت برا ایمانت برا پیشرفتت بر داری

    و میای همینجا می‌نویسی که چکار کردی

    باشه؟

    اوکیه ؟

    برو ببینم چه می‌کنی

    فقط عمل کن اگرم اشتباه بود هیچ ایرادی نداره

    اکرم جوابت ندادن هیچ ایرادی نداره

    یه قدمی بردار

    اینهمه از استاد درس یاد گرفتی

    قرار نیست که فقط اطلاعات خودت ببری بالا که و عملی هم نکنی

    فردا منتظر حرکتت هستم

    برو ببینم چه می‌کنی

    مسیح کوچولو

    💯💯💯💯💯💯💯💯💯💯

    ادامه دارد…….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    زهرا یکتاپرست گفته:
    مدت عضویت: 1779 روز

    بنام خدای جان..سلام به همه دوستانم..استاد ومریم جانم ازتون بینهایت سپاسگزارم که این سفر نامه رو برامون برنامه ریزی کردین واقعا خیلی نابه برام..روز هجدهم..یادم میاد چند سال پیش یه مقداری پول پس انداز کردم بعد تصمیم گرفتم چند تا النگو بخرم باخودم گفتم بزار یه کم ارزون بخرم به بقیه پولم وسایل دیگه ای بخرم النگوهایی که خریدم بخدا سه ماه دستم دوام نیاورد وشکست تازه بعدش گفتم کاش محکمترش رو میخریدم درست اون لحظه برا ذهنم خیلی گرون بود نمیتونستم قبول کنم ولی نمیشکست که کلی ضرر کنم..الانم ذهنم خیلی مقاومت کرد تا این رو ننویسم ولی من به خدای درونم تعهد دادم باتمام وجودم برا تغییر خودم حرکت کنم..خدایاشکرررت که الان اینجام درسته هنوز خیلی پیشرفت نکردم ولی ایمان دارم در مسیر تکاملم هستم ونتایج عالی رو دریافت خواهم کرد استاد ازتون بینهایت سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    فرزاد امان اله زاده گفته:
    مدت عضویت: 1655 روز

    بنام خدای مهربان

    روز هجدهم سفرنامه

    من قبلنا وقتی می رفتم خرید همیشه ناخود آگاه به طرف کالاهای با کیفیت میرفتم و خرید میکردم و همیشه هم از خرید م خیلی راضی بودم و دوستامم پیگیر بودن از کجا خرید کردم چه جنس خوبی چه با کیفیت .ولی خوب از اونجایی که ما ایرانیا اول از همه قیمت میپرسیم که چند خریدی😁😂تا قیمت بهشون میگفتم برمیگشتن میگفتن تو دیوانه ای ،ارزششو نداره،چقدر درآمد داری مگه میری این جنسارو یا این لباسهارو میخری یا هر چیز دیگه…حتی شده بود من از ترس سرزنش دیگران بهشون قیمت اصلی رو نمیگفتم یا میگفتم برام کادو گرفتن و خیلی بهونه های دیگه…و آنقدر این نجواهای ذهنی و حرف مردم و خانواده رو من تاثیر گذاشت که منم رفتم سراغ اجناس بی کیفیت و ارزون قیمت که واقعا ارزش ندارن ولی متاسفانه این رفتار رفته رفته تبدیل به یک باور خیلی قوی شده که برای‌ عوض کردنش باید یه جهاد اکبری به پا کنم.

    حالا که این فایل و گوش می‌کنم می‌بینم ریشه این باورها محدود کننده از کمبود عزت نفسم بوده و چقدر خودمو بی‌ارزش میدونم که نتونستم یه باور قوی در خودم درست کنم که منم لایق بهترینها هستم.وبرای تغییر این باور ، چه دوره ای بهتر از دوره عزت نفس

    همین چند وقت پیش در مورد تعمیر ماشینم این اتفاق برام افتاد که من یه مکانیک کار بلد دارم ولی دستمزدش بخاطر کاری که انجام میده واقعا زیاده .و منم بخاطر اینکه این دفعه این هزینه ی اضافه از نظر باورهای محدود کننده ام ندم رفتم سراغ یه مکانیک دیگه که هزینه کمتر بدم.کمتر که نشد که هیچ عیب ماشین هم درست نشد و دوباره رفتم پیش هم بنده خدا و با هزینه خیلی کمتر چون یه عیب جزئی داشت رفع شد .

    ممنون از استاد عزیزم و خانم شایسته که تونستم ب کمک شما این باور محدود کنندمو بشناسم

    دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    فردین زمانی گفته:
    مدت عضویت: 1470 روز

    سلام دوستان. از زمانی که روی باورهام تو این چندماه دارم کار می کنم. باورهای ذهن ثروتمند که دارم روشون کار میکنم این که کالای خوب و درست رو بگیرم و روی باور فراوانی ام به شدت کار کردم و توی این چند ماه به راحتی دیدم که بدون اینکه تغییری توی افزایش هزینه هام بخام احساس کنمـ. بهترین لباس ها بهترین تغذیه ها و بهترین لذت ها رو دارم میبرم. اینجا بود که ایمان اوردم به حرف استاد که خداوند از هزاران دست به من کمک می کند. و الان که دارم روی خودم کار می کنم واقعا معجزه ها دارم می بینم. اتفاقی که همین امروز برام افتاد. به محض باز کردن در مغازه.یه مشتری امد برام که میگفت دو ساعتی هست منتظر امدنت هستم و صحبت میکرد که نوه هایش از یک شهر دیگه میان پیش من ارایشگاه و این نشونه ها رو از روزی که دارم تایید وتحسین میکنم. انقدر دارم بمباران میشم با معجزات خدواند که حالم خیلی خیلی خوب این روز ها خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    صدیق گفته:
    مدت عضویت: 2493 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز

    من تجربیات زیادی از خرید کالاهای بیکیفیت دارم یکی رو مثال میزنم که من برای جهیزیه ام چند سال پیش سعی کردم همه وسایل برقی رو از برندهای خوب و با کیفیت بخرم ولی فقط یخچال رو ایرانی خریدم و قیمت پایین که الان واقعا فهمیدم چه اشتباهی کردم و کاش این رو هم مثل بقیه جنس خوب میگرفتم که واقعا هر پولی رو میدادم ارزش سالها لذت بردن از اون جنس رو داشت .واین ضرب المثل هم عین واقعیت و تکمیل کننده صحبتهای شماست که هر گرانی ثمری داره و هر ارزانی ممری 😁

    هر وقت چیز ارزانی میخریم جز پشیمانی چیزی عایدمان نمیشود ولی با خرید کالای باکیفیت هم احساس اعتماد به نفس پیدا میکنیم هم احساس لیاقت و هم کلی از اون محصول لذت میبریم .

    در پناه خداوند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    حسن ملک پور گفته:
    مدت عضویت: 1505 روز

    بچه های یه کلاس یه معلم یکسان دارند . شرایط یکسان دارند و خلاصه همه چیز یکی

    وقتی نتایج کنکور میاد ، یکی پزشکی یا مهندسی قبول شده ، یکی هم رتبه ش ده رقمی شده ….

    اینجا کلاس و دبیر و نیم کت و مدیر و همه شرایط یکسان بوده اما نتیجه کاملا متفاوت …

    پس چه چیزی باعث تفاوت نتیجه از زمین تا آسمان شده ؟

    میزان استفاده دانش آموزان از امکانات باعث تفاوت نتیجه از زمین تا آسمان شده ⭐⭐⭐

    جهان هستی هم قوانین یکسان دارد . جوری که برای پیامبر و غیر پیامبر قوانین تفاوتی ندارند ، برای اروپایی و ایرانی هم این قوانین ثابت اند ….

    و چیزی که باعث میشه افراد از این قوانین یکسان نتیجه متفاوت بگیرند ، میزان بهره ای هست که خودشون از قانون می‌برند …

    یکی خوب قانون را درک می‌کنه و خوب استفاده می‌کنه نتیجه خوب هم میگیره

    یکی هم اصلا درک نمیکنه ، نتیجه بد میگیره .

    حالا یکی از قوانین حاکم بر جهان که لازمه ثروتمند شدن هست و حتما باید اون را درک کرد قانون درست خرج کردن هست …

    این قانون بر این اصل استوار هست که هرچیزی که میخوای بخری (دوره آموزشی ، لوازم خونه ، ماشین و …) بهترین اون چیزی که وجود داره را بخر . و قیمت ش هرچقدر باشه مفت خریدی .

    البته که در ظاهر این طور به نظر میرسه که اون وسیله ای که خریدی خیلی گرون شده !

    افراد فقیر برعکس این قانون فکر میکنند . اونها همیشه ارزان ترین را می‌خرند نه بهترین را

    البته که در ظاهر ارزان ترین را خریدند ، کمی عمیق تر که به موضوع نگاه کنیم متوجه میشیم از بهترین وسیله ای که وجود داشت چند برابر گران تر خریدند

    یه مثال بزنیم . یه پراید دست دو پنجاه ملیون هست ، یه دونه بنز هم سه میلیارد

    در ظاهر بنز گرون تره اما بنز نسبت به نتیجه ای که ایجاد می‌کنه مفت هست . صندلی ش بخاری داره ، کمر درد نمیگیری ، غیر ممکن هست خراب بشه ، راحت از سر بالایی میره بالا و …

    اما پراید در ظاهر ارزان خیلی گرونه ، خیلی راحت خراب میشه ، جوش میاره سریع ، کمر درد میگیری ، چرخ ش در می‌ره حتی ممکنه جون ت را به خطر بندازه ….

    این فقط یه مثال بود . شما میتونی در هر زمینه ای مثال بزنی .

    فرق کتونی های اورجینال با فیک ، یخچال کره ای با یخچال چینی ، آموزش رایگان با آموزش پولی و ….

    چند تا مثال از زندگی شخصی خودم بزنم :

    ۱-من میخواستم طراحی سایت را یاد بگیرم ، به جای اینکه از آموزش های پولی و با کیفیت استفاده کنم از آموزش های رایگان که داخل اینترنت هست استفاده کردم ، یک سال و نیم گذشت و من تازه طراحی سایت را در حد متوسط یاد گرفتم و در آخر برای اینکه حرفه ای بشم مجبور شدم یه دوره پولی تهیه کنم

    ۲-کفش هایی که می‌خریدم همیشه پایین ترین قیمت بود و یک ماه نشده پاره میشد ، دوباره ماه بعد یه جفت کفش دیگه . یه دفعه یه کفش با کیفیت با قیمت دو برابر گرون تر از نرخ بازار گرفتیم و شش ماه گذشته و هنوز سالم سالم اند

    ۳-یه دفعه رفتم رستوران ، دست گذاشتم روی ارزون ترین غذا . از غذا مو کشیدم بیرون و حالم به هم خورد 😂😂😂

    شاید در ظاهر ارزون خریدم اما در باطن خیلی گرون تمام شد . به قیمت زحر مار تمام شدن غذا تمام شد …

    در صورتی که اگه غذا گرون هه را می‌خریدم خیلی بیشتر لذت می‌بردم و انگار که مفت خریدم

    داخل زندگی همه مون کلی مثال هست که میتونیم پیدا کنیم ….

    و نتیجه کلی اینکه هرچی خواستم بخرم بهترین و با کیفیت ترین را بخرم فارغ از قیمت ، چون هرچقدر قیمت ش باشه مفت خریدم

    و هیچ وقت سمت جنس ارزان نرم ، چون خیلی گرون تمام میشه 🙃🙃هم از لحاظ انرژی که باید بذارم و هم از لحاظ مالی

    قدم هجدهم سفرنامه هم خیلی زود تمام شد . هر روز یک قدم تکاملی . مرسی که برای پیشرفت خودت وقت گذاشتی 🌷❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    مسعود برزگر گفته:
    مدت عضویت: 1328 روز

    سلام خدمت استاد عزیز بابت فایل بسیار جالب اما با نکته های ظریف.من یادم نمیره چندین سال پیش رفتم کتونی بگیرم دیدم بعضی کتونی ها خوشگل نبودن ولی گرون بودن وکتوری هایی بودن خوشگل و با کلاس.بعد پول آنچنان نداشتم که با کیفیت بگیرم رفتم همین ارزون گرفتم ولی بسیار خوشگل بودو رنگارنگ.بعد دو روز دیدم الیاف رو کتونی پوسته پوسته شد.باهاش تو مدرسه اینور اونور دویدم دیدم کف اون در اومد.آبروم تو مدرسه رفت.شانس آوردم بند داشت که از زیر کف بردم بستمش.خیلی پشیمون شدم که خریدمش حتی تعمیر نمیشد بخاطر جنس بدش.یکی دیگه هم کامپیوتر بود که نو گرون بود مجبور شدم همه چیزو نو بگیرم و فقط کیس شو دسته دو بگیرم .اونم قصدی.چون واقعا کامپیوتر اون موقع ها دوست داشتم.بدون مشورت کردن در مورد اون چیز با کسی بدون اطلاعات نسبت به اون داشتن.خریدمش.دیدم فقط وی سی دی کار میکنه.دی وی دی نداره.از دوباره رفتم دی ودی نصب کرد.زود خراب میشد.خلاصه خیلی خرجش شد که کاش نمیکردم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    مهاجر گفته:
    مدت عضویت: 1908 روز

    به نام خداوند هدایتگر🌱

    روز هجدهم🌱

    سلام به استاد عزیزم و تمام دوستان ارزشمندم

    استاد عاشقتوتم که همیشه به کمتر از بهترین قانع نمیشین و اونقدرررر عزت نفس و احساس لیاقت و باور فراوانی رو در خودتون تقویت کردین که از هر چیزی بهترینش رو انتخاب میکنین و از ما هم میخواید که همینطور باشیم..

    اگه بخوام در مورد خودم مثال بزنم، وقتی که تازه ازدواج کرده بودیم من یک ساعت استند زیبا رو اینترنتی دیده بودم و خوشم اومده بود، اما فروش اینترنتی نداشت تا اینکه یه روز که اصلا قصد خرید ساعت نداشتیم خیلی هدایتی به یک مغازه ی دور از شهر رفتیم و با قیمت اون زمان تقریبا بالایی خریدیم،من اون موقع هنوز باور فراوانی قدرتمندی نداشتم و مقاومت میکردم و از اونجا که همسرم توی این مسیر نیست اما اصصصصصلاااا به کمبود فکر نمیکنه و باور به فراوانیش شدیدا زیاده😅😅 گفت نه میخریمش دوستش داشتی و میخریمش اشکالی نداره. و الان که هربار بهش نگاه میکنم میبینم که بهههله خیلی از بیشتر از قیمتش می ارزه

    یا مثال در مورد چیزی که ارزون خریده باشیم و دوباره مجبور شدیم بخریم هم دارم😅 اتفاقا در مورد قابلمه هم هست..همسرم در زمان آشناییمون یک سری ۴ تایی قابلمه بی کیفیت لعابی با قیمت ۱۲۰ هزارتومن😄 خریده بود که وسایل خونه رو اوکی کنه، چشمتون روز بد نبینه غذا روبه شکل عجیب غریبی در میاره این قابلمه😄 و من اصلا نپذیرفتم و گفتم باید یه مدل خوب هم بخریم که خداروشکر رفتیم و یک سرویس قابلمه آلمانی و با کیفیت با قیمت چند برابر بیشتر از اون با مدلی که دوست داشتم خریدیم که غذا فوق العاده میشه داخلش و الان هربار که نگاش میکنم بازم به نظرم بیشتر می ارزه

    این باور که ما ترجیح میدیم یه کالایی رو ارزون بخریم اما فقط بخریمش و به کیفیتش توجه نکنیم و حتی یه جورایی احساس پیروزی کنیم از اینکه با قیمت کمتر خریدیم، برمیگرده به همون عزت نفسه به همون احساس لیاقته به همون باور به فراوانی داشتن یا نداشتن…

    امیدوارم استاد عزیزم ما هم مثل شما به قدری از باورهای فراوانی و خودارزشی برسیم که بازم مثل شما هنگام خرید یه کالا فقط به ریویو اون و مورد علاقه مند بودنمون نسبت بهش فکر کنیم و بدون نگاه کردن به تیکت قیمت فقط بخریمش و لذت ببریم…

    خداروصدهزارمرتبه شکررررر بخاطر وجود ارزشمندتون❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: