ارزش ابزار - صفحه 65

1123 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مینا کاشی گفته:
    مدت عضویت: 1286 روز

    به نام الله

    سلام استاد عزیز

    روز هجدهم سفرنامه من

    باور احساس لیاقت و باور فراوانی از نوع باورهایی هستند که فکر میکنم نداشتن آنها باعث خیلی از مشکلات برای من شده.

    این عدم احساس لیاقت که نشات میگیره از کمبود عزت نفس ، برای من همیشه مشکل ساز بوده و هست و در این فایل از استاد یاد گرفتم که برای خودم ارزش قائل بشم و به کم راضی نشم چون جهان به کمترین ها هدایتم میکنه.

    به جای اینکه توقع ام را پایین بیاورم یاد میگیرم قوانین را یاد بگیرم.

    خیلی برای من پیش اومده که زمانی که تخفیفات کالایی وجود داره کلی جنس میخرم که اصلا نیازشون ندارم و مثلا میخواستم یه شلوار بخرم قیمتش بالا بوده نخریدم و کلی جنس خریدم که اصلا لازم نداشتم و حالا پولی که پرداخت کردم بیشتر از اون چیزی شد که لازم داشتم. و به این ترتیب ذهنم مرا گول زده اشکالی نداره کلی خرید کردی اما شاید سال ها هم از اون خریدها استفاده نکنم ولی چون تخفیف داشته خریدم.

    به قول استاد ذهن فقیر همیشه همه چیز را گران می خرد. چون می خواهد هزینه کمتر کند جنس بی کیفیت میخره بعد هزینه های گزاف بابت آن می پردازد.

    ساختن این دو باور یعنی باور فراوانی و احساس لیاقت جهاد اکبر می خواهد. تا هر وقت ذهنم اومد کیفیت خواسته ام را بیاره پایین مچم را بگیرم و بجای اون باورهایم را قدرتمند کنم.

    پس یاد گرفتم به کمتر از بهترین قانع نباشم تا جهان مرا به بهترین ها هدایت کند.

    سپاسگزارم 🙏

    دوستتون دارم ♥️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    مهشید گفته:
    مدت عضویت: 1260 روز

    به نام خداوند عشق افرین

    روز ۱۸ سفرنامه

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته نازنینم و همه خانواده صمیمیم در این سایت

    خدا رو هزاران بار شکر میکنم ک توی این یه مورد خوبم 😂

    من همیشه کالای با کیفیت میگیرم گاهآ پولم نمیرسه برمیگردم خونه تا پولم کامل شه یه روز دیگه میرم میگیرم و همیشه استفاده های زیادی میکنم خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

    عاشقتونم ❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    نجمه سادات جعفری گفته:
    مدت عضویت: 1438 روز

    به نام خالق هستی

    سلام و درود به تمام دوستان و اساتید محترم .

    انگار این فایلو ساختن که من امروز ببیینم چون خیلی خیلییییی برای من ارزشمند بود من همیشه این اشتباهو میکردم و میدونستم اشتباهه یعنی هربار که من قیمت رو نگاه میکنم میدونم این کارم اشتباهه ولی راه حلی براش نداشتم نمیدونستم چجوری این باورمو درست کنم خودمو مجبور میکردم که برم اون کیفیت بهتر رو بخرم و میخریدم ولی اصن باورم اشتباه بود باورم درست نبود دنبال ارزون بودم خیلی بهتر شدم از گذشته ولی این فایل قراره کلن درستش کنه و ازین بعد تماما موقع خرید فقد فکر میکنم به اینکه چه نتیجه ای برای من داره بعد میگم اررونه یا گرون .

    من میدونم که لیاقت بهترین هارو دارم و میخوام با باور هام اینو به خودم بفهمونم .

    خداوندا سپاس گذارم برای اینکه یک روز دیگه و یک برگ سفر نامه دیگه داشتم خداروشکر که به این فایل هدایت شدم مثل هروز خداوند ممنونم که استاد رو با من اشنا کردید و خدایا شکرت برای قوانین پایدار جهان .

    خدانگهدار همگی عاقبت بخیر در دنیا و اخرت ⁦❤️⁩🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    ساحل آرامش گفته:
    مدت عضویت: 1677 روز

    💞با سلام به استاد عزیز و خانم شایسته جان و دوستان عزیز سایت💞

    🦋 ارزش ابزار🦋

    خیلی از ما در مورد گرانی و ارزانی برداشت نامناسبی داریم و وقتی چیزی رو میبینیم میگیم وای چقدر گرونه، ما باید در مورد نتیجه یعنی مقایسه کنیم مبلغی که پرداخت می‌کنیم با نتیجه‌ای که در زندگی ما ایجاد میکنه، بعد میتونیم بگیم گرونه یا ارزون🥀

    اگه مبلغی رو پرداخت می‌کنیم برای مثلاً خودرو، که نتیجه‌ای که برام ایجاد میکنه بارها و بارها از اون مبلغی که من پرداخت می کنم بیشتره، پس من این خودرو رو ارزون خریدم. اما اگه دارم مبلغی رو پرداخت می کنم برای خودرویی که ارزان تر بود به این نتیجه میرسی که پولت رو دور ریختی، چون با اولین چاله ای که توش میفتادی جلوبندیش میومد پایین، لاستیک با اولین جسمی که بهش وارد میشد می ترکید🥺

    همیشه نگاه کنیم به نتیجه‌ای که اون وسیله یا جنس برامون ایجاد میکنه، نگاهمون باید در مورد قیمت‌ها این باشه که چه چیزی رو دریافت می‌کنیم در مقابل اونچه که پرداخت میکنیم، اگه چیزی رو که دریافت می کنی بیشتر از اونی هست که پرداخت کردی، اون قیمت رو ارزون خریدی💝👌

    قضاوت در مورد قیمت ها نکن، برای چیزهای خوب باید پول خوب پرداخت کنیم و بدونیم که ارزون خریدیم. انگلیسی ها ضرب المثلی معروف دارن میگن ما اینقدر وضعمون خوب نیست که جنس دست دوم بخریم، هر وقت خیلی وضعمون خوب شد میتونیم جنس دست دوم بخریم، چون جنس دست دوم گرونتر از جنس نو براشون در میاد در طولانی مدت که اینقدر هزینه داره برات🏵

    و من اینو توی مغزم کردم که مواظب باشم که به خاطر اینکه چیزی رو ارزان بخرم، صدها برابر پول جنس با کیفیتش بعدا از هزینه نکنم، جنس خوب بخرم و اون هزینه هایی که آدم هایی که با ذهن فقیر دارن توی زندگیشون، هر روز دوا و درمان و مشکلاتی که دارن به خاطر هزینه‌هایی که نکردن، فکر کردن گرون میشه، اونها رو دارن انجام میدن، من دیگه اون ها رو انجام نمیدم و پرداخت نمیکنم🥰

    اینو توی تمام خرج کردن ها تون مد نظر قرار بدید در تمام موارد که وقتی میرید جنسی رو ارزان بخرید ببینید که آیا نکنه بعداً فکر می کنید دارید ارزان می خرید، دارید گرون میخرید، بعداً یک کارهایی باهات میکنه، یه هزینه‌هایی روی دستت میزاره، یه بلایی سرت میاره که برای رفع کردن اون بلاها که به واسطه این جنس درب و داغون برات توی زندگی ایجاد شده بارها و بارها بیشتر از پول نو یا جنس اصل این کالا باید هزینه کنید.💝

    اینها رو بهش فکر کنید، همیشه وقتی که میخواید هزینه کنید نگاه کنید به نتیجه‌ای که این ابزارها می‌تونن برات ایجاد کنن و اگه نتیجه اش بیشتر از اون هزینه‌ای هست که پرداخت می کنی شک نکن که ارزون می‌خرید. اینو گفتم برای اینکه ذهنمون ثروتمند تر بشه یه فرد ثروتمند اینجوری فکر میکنه🌹🥰

    “همه ما به یک اندازه به منبع ثروت و نعمت دسترسی داریم که هیچ پایانی بر آن متصور نیست. توانایی همه ما به عنوان موجودی که با فرکانس‌هاش زندگیش رو خلق میکنه، به یک اندازه است.👏👏

    تو هم در همون جهانی زندگی می‌کنی و با همون قوانینی سر و کار داری که همون افرادی زندگی می‌کنن که‌، اونها رو موفق‌تر و ثروتمندتر از خودت میدونی.💞

    اما اونچه که تعیین می‌کنه که:

    کدوم سفر رو بری و چه نوع تفریحاتی داشته باشی‌،

    در چه محله و خانه‌ای زندگی کنی‌،

    از چه فروشگاهی خرید کنی‌،

    چه جنسی با چه کیفیتی رو تهیه کنی‌،

    با چه اشخاصی رفت و آمد داشته باشی و چه خودرویی رو سوار بشی و…

    باور «احساس داشتن لیاقت» و «باور فراوانیه»🥰👏

    ۹۹٪ از مشکلات زندگی‌ آدمها‌، از باور کمبود و باور احساس عدم لیاقته.

    به خاطر این دو باوره که افراد زیادی به دنبال اجناس بی‌کیفیت‌، اما تخفیف خورده‌ هستن.

    به خاطر این دو باوره که همیشه قبل از دیدن کیفیت جنس‌، به دنبال برچسب قیمت هستن و عامل تعیین کننده در خریدن یا نخریدن یک جنس‌، تجربه یا عدم تجربه یک موضوع‌، علاقه‌ یا نیازشون نیست‌، بلکه قیمت آن جنسه.🤔🥴

    و نمیدونن که با این نوع تفکر، همیشه گرانترین بها رو برای کم ارزشترین چیزها میپردازن. چون این تفکر همیشه هزینه‌هایی روی دست‌شون میذاره که‌، بارها بیش از بهای همون کالا اما با کیفیت عالیه.☹

    افراد زیادی به خاطر خریدن کالای بی‌کیفیت اما ارزان‌، احساس برنده بودن رو دارن در حالیکه بهای گزافی بابت درمان بیماری‌ها یا هزینه تعمیر و نگهداری می‌پردازن که‌، نتیجه مصرف همون کالای به ظاهر ارزونه.🤨

    راهش اینه که:

    به جای پایین آوردن کیفیت زندگی‌‌، باورهات رو قدرتمندکننده‌تر کنی.

    به جای پایین آوردن توقعت از تجربه نعمتها‌، قوانین زندگی رو درک کنی و با اونها هماهنگ بشی.👌🥰

    هر زمان رفتاری در خودت مشاهده کردی که میخواد به جای تلاش برای ساختن یک باور‌، کیفیت خواسته‌اش رو پایین بیاره، همونجا مچ ذهنت رو بگیر و جهادی اکبر برای تغییر اون نوع نگرش راه بنداز.👌🥰

    تلاش ذهنی و تعهد فراوانی نیاز داره تا مسیر تکاملی‌ ساختن اون باور رو طی کنی‌، اما ارزشش رو داره. چون به اندازه‌ای که بتونی این دو باور رو قدرتمندکننده‌تر کنی‌‌، به همون اندازه زندگیت در تموم جنبه‌ها‌، باکیفیت‌تر میشه.🥰👌💝

    به همین دلیل ساده و منطقی‌، سرمایه‌گذاری روی ساختن این دو باور‌، سودمندترین سرمایه‌گذاری زندگیته.

    اگه به کمتر از بهترین قانع نشی‌، قطعاً جهان تو رو به سمت بهترین‌ها هدایت می‌کنه و قانع نشدن به کمتر از بهترین‌‌‌، یعنی تعهد برای ساختن باورقدرتمند کننده و تغییر باور محدودکننده‌، به جای پایین آوردن کیفیت خواسته🥰👌💝💞👏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    Kosar گفته:
    مدت عضویت: 1533 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    روز هجدهم سفرنامه شروع با فایل ارزش ابزار.

    خدایا شکرت که امروز هم به من فرصت خلق زندگیم را دادی.

    شکرت که هر لحظه هدایتم می کنی.

    سلام استاد

    با خودم میگم دقیقا چرا اینجوری می کنیم ما؟

    خب اون چیزی که خریدی درسته ارزون خریدی ولی نگاه کن ببین کیفیت داره، سود داره برات بعد بگو فلان چیزو  ارزون خریدم.

    جالب اینجاس پزشم میدیم که من فلان چیزو ارزون خریدم  این جوریه و اون جوریه و به بقیه میگیم تو چقدر ضرر کردی از من یاد بگیر و هزار تا چیز دیگه…

    فکر کنم دو هفته پیش بود که من می خواستم هنذفری بلوتوثی بخرم بعد تو اینترنت سرچ کردم قیمتو ببینم بلای 100 تومن بود با خودم گفتم بابا چه خبره؟ چرا این قدر زیاد  بابا نمی ارزه و از این جور چیزا…

    بعد با مامانم در موردش صحبت کردم دیدم چقدر دیدگاه خوبی داره گفت درسته که قیمتش زیاده ولی تو نگاه کن ببین چقدر کارایی داره، چقدر دووم میاره و چقدر سود بهت می رسونه چون چیزی که ازون بخری ولی سودی برات نداشته باشه  به دردت نمی خوره جز اینکه دلت به حال همون پول کمی هم که دادی می سوزه و دقیقا هم همین جوری بود.

    قبول دارم که چقدر هزینه یک کالای ارزون زیاده.

    چقدر انگلیسی ها باور های خوبی نسبت به خرید دارن در حالی داخل ایران بین مردم باور های دیگه ای رواج دادن..

    خدایا شکرت برای این اگاهی ها شکرت♥

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    مهیار کرمانی گفته:
    مدت عضویت: 1210 روز

    در قدم ۱۹ام از روزشمار تحول زندگی، خانوم مریم شایسته در قسمت توضیحات این قدم نوشته بودند:

    یکی از دوستان در ۱۸‌ام روز سفرمان نوشته بود:

    «من میدونم کفش گرون کیفیت بهتری داره ولی از یک جهت درآمد بالایی ندارم. پس انتخاب دیگه ایی هم ندارم. حرف استاد کاملا صحیح ولی آگه استاد درآمد بالا نداشت حاضر به خرید اون ظرف های گرونقیمت میشد؟

    و خانوم شایسته یک پاسخ خیلی عالی رو به ایشون دادند. اما بنده میخوام مطابق با ایده ها و افکار خودم، این سوال رو از یک جنبه دیگه ای هم بررسی کنم و هم به این دوست عزیزمون و هم به شایسته خانوم یکسری مطالبی رو عرض کنم.

    خوب ببینید ایده این نیست که چون استاد عباس منش الان در این جایگاه هست، پس میتونه اون قابله تفلون رو به اون مبلغ بالا خریداری کنه، خوب این میزان هزینه که برای عباسمنش چیزی نیست! و خوب اگه منم انقدر ثروتمند بودم، خوب جنس های باکیفیت و گرون تر رو خریداری می کردم! چه کسی از کیفیت اقلام و اجناس عالی بدش میاد؟

    خوب این دیدگاهی بود که خودمم داشتم و بعد از دیدن این ویدیو، یک نکته ای رو دائم با خودم کلنجار میرفتم و فهمیدم. من به اساتید و حرف هایی که در این ویدیو زده شد، کاری ندارم. مبحث خود منم. من وضعیتم اینه! شرایطم اینه! وضعیت فعلی مالی و درامدی من اینه! کاملا درسته و قبول. اینجا دوتا دیدگاه وجود داره و از خودم مثال میزنم که عمق مطالب رو بیشتر برسونم:

    – من قبلا خودم هر زمان که میخواستم جنسی رو بخرم، خوب وضعیت درامدی خوبی نداشتم، نه، کلا درامدی نداشتم. خوب من قرار بود یک کفش بخرم و با توجه به اینکه پول زیادی هم نداشتم، با خودم میگفتم خوب با این پول من؟ خوب اصلا کفش نمیدند، ولی به هر حال من مجبورم با این پول یک کفش بگیرم و از اونجا که میدونم مبلغ کمی دارم، پس قاعدتا یک کفش به درد نخور و یک هفته مصرف گیرم میاد. اوکی باشه من میرم خرید و به دنبال کفش، حالا ۳۰۰ هزار تومن هم پول دارم. بعد از کلی پرس و جو، خریدار از دست من عصبانی میشد که بابا اصلا بودجه تو چقدره؟ چقدر پول داری؟ منم میگفتم آقا من ۳۰۰ تومن کلا پول دارم، یک کفش با همین قیمت بهم بده. خریدار هم یک لبخند طعنه آمیز میزد و یک کفشی که معلوم بود دست دومه ولی یک بار انداختنش توی ماشین لباس شویی، برای من میاورد و میگفت با این پول تو، فقط این کفش رو میدن. منم سرم پایین بود که خوب بنده خدا راست میگه، پول من کمه و قاعدتا یک کفش به درد نخور گیرم میاد که بعد یک هفته بغل هاش باز میشه و باید بندازمش دور. خلاصه من کفش رو با هزارتا غر غر و طعنه از فروشنده، خریداری میکردم و میدونستم که اون کفش، چون قیمت پایینی براش دادم، تا ماه آینده صد در صد دیگه قابل استفاده نیست و باید برای عروسی به فکر کفش نو باشم. پس وقتی میومدم خونه چون میدونستم اون کفش جنسش به درد نمیخوره و منم خیلی ارزون گرفتمش، اصلا ازش مراقبت نمی کردم. هرجا میرسید پرتش میکردم، خاکی میشد اصلا برام مهم نبود، پاشنه هاش رو میخوابوندم، چون میدونستم این کفش تا ماه آینده، دیگه برای من کفش نیست! خوب این داستانی که تا اینجا گفتم، موضوع ۹۰ درصد مردم ایران بود. از زمانی که پولی برای خرید کفش کنار گذاشتم تا زمانی که از کفش استفاده کردم. اما بریم دیدگاه دوم رو هم بررسی کنیم که خودمم دارم ازش استفاده می کنم.

    – دیدگاه دوم: من وضعیت مالی، درامدی و کارم همینه! انقدر بیشتر پول ندارم! درسته و قبول. من این ماه ۱ میلیون تومن درامد داشتم و میخوام بخشی از اون رو برای خودم کفش بخرم. من نمی تونم کل درامدم رو خرج کفش کنم و از طرفی، با بخشی از درامدم، کفش خیلی خوبی بهم نمیدن! باشه اوکی. من قصد دارم همون ۳۰۰ هزار تومن رو برای خرید کفش کنار بزارم. اما من میخوام یک کفش یکم بهتر بگیرم، پس تا چقدر میتونم واقعا هزینه کنم که بهم فشار نیاد؟ من میتونم ۵۰ درصد از درامد ماه اولم رو به خرید کفش اختصاص بدم. پس همین کارو میکنم. به جای ۳۰۰ هزار تومن، مبلغ ۵۰۰ هزار تومن رو برای خرید کفش کنار میزارم، اینجوری هم پول بیشتری دارم (نسبت به ۳۰۰ هزار تومن) و هم از لحاظ مالی، روی من فشاری وارد نشده! خوب ادامه میدیم و میریم جلو. من این پول رو برداشتم و میرم فروشگاه که کفش بخرم. چند تا کفش رو پا میزنم ولی چون هزینش از پول من خیلی بیشتره، نمیتونم بخرم. باشه قبول. چه کفشی مورد سلیقه من هست؟ کفش ورزشی، سیاه رنگ، بغل هاش سفید باشه. میرم توی مغازه های کفش فروشی و به دنبال این مشخصات میگردم. اعه چه جالب، یک کفش پیدا کردم که من ازش خوشم میاد :) دقیقا رنگ بندیش مطالب چیزیه که من میخوام. بزار بهش دست بزنم؟ اعه چه جالب نخی هم هست و اگه کثیف شد میشه شستش. خوب من از این کفش خوشم اومده، وایسا قیمتش رو بپرسم؟ آقا ببخشید قیمت این کفش چقدره؟ اوه قیمتش از بودجه من خیلی بالاتر بود، میرم مغازه بعدی. خوب باز هم همون کفش با همون رنگ و جنس رو پیدا کردم، خیلی هم عالیه. اوه قیمتش هم توی بودجه ۵۰۰ هزار تومن من هست. خوب این عالیه. من یک کفش پیدا کردم که جنس خوبی داره، ۵۰ درصد از درامد ماهانم رو، بدون اینکه فشار مالی بهم وارد بشه، به خرید کفش اختصاص دادم، یعنی ۵۰۰ هزار تومن، و خوب کفش مورد علاقم هست و دوسش دارم پس ازش مواظبت (مراقبت) می کنم و باهاش درست رفتار میکنم. خوب مبارک باشه، من کفش رو خریدم و از مغازه رفتم خونه. مهیار همیشه وقتی میره خونشون کفش هاش رو یک گوشه جفت می کنه. مهیار اگه کفش هاش کثیف بشه اون هارو با دستمال تمیز می کنه. مهیار پاشنه های کفش هاش رو نمی خوابونه و باهاشون درست رفتار می کنه. مهیار چندین ماهه که داره کفشی رو میپوشه، که خیلی دوسش داره و هنوز هم سالمه. خوب اینم دیدگاه دوم! و اما تفاوت هاش؟

    خوب ایده اول شما اینه که میگی من چون پول کمی دارم، پس آشغال ترین کفش گیرم میاد که کلا یک ماه بعد باید بندازمش دور. خوب وقتی کفش انقدر جنسش بد باشه! من چرا باید ازش مراقبت کنم؟ باهاش توی گل و آب و خاک میرم و هر بلایی که میتونم سرش میارم، چرا؟ چون جنسش بدرد نمیخوره، چون من پول زیادی براش ندادم و این عملا تا ماه آینده برای من کفش نیست دیگه!

    و ایده دوم شما اینه که میگی اوکی من انقدر پول دارم، آیا میتونم یه خورده بودجم رو بیشتر کنم؟ اگه آره خوب بیشتر میکنم و اگه نه، خوب فدای سرت، همینقدر بودجه هم خوبه. خوب من یکسری معیار دارم حالا؟ من هر کفشی دوست ندارم! من کفش سیاه با بغل های سفید دوست دارم. اوکی میرم ۲۰ تا مغازه رو میگردم تا اون رنگ بندی و استایل رو پیدا کنم. اعه ۱۷ تا مغازه قیمت کفش هاش بیشتر از بودجه من بود. اعه مغازه ۱۸ ام قیمت اون کفشی که من خیلی دوسش دارم، توی رنج بودجه من بود. خوب من این کفش رو میخرم، چون خیلی دوسش دارم و قاعدتا ازش مراقبت هم می کنم و ازش درست استفاده می کنم تا سالم باشه. و بله چندین ماه این کفش داره برای من کار میکنه :)

    تنها تفاوت توی این دیدگاه ها اینه که: چون شما میگی من پول کمی دارم! پس بااااااید بدترین جنس هم گیرم بیاد. جنس بد هم که دیر یا زود خراب میشه! پس نیازی به مراقبت نداره و هرطوری دلم میخواد باهاش رفتار میکنم. ولی ایده دومی اینه که من تا جایی که از لحاظ مالی در حال حاضر، توانایی و شرایط دارم، به بودجه خرید کفشم اضافه می کنم، من مدل کفشی رو که دوست دارم، توی بودجه خودم پیدا می کنم و بعدش اون رو خریداری و ازش درست استفاده می کنم، چون کفشی هست که دوسش دارم و ازش خوشم میاد. و این ایده ای بود که من تصمیم گرفتم در زندگیم استفاده کنم. لازم نیست در حال حاضر که شما درامد یک ماهتون، معادل اون قابلمه های تفلون میشه، حتما اون رو خریداری کنید، می تونید کم کم براش پس انداز و بعد خریداری کنید و یا از قابلمه های متوسط تر، اما با اون ایده و دیدگاه دومی، استفاده کنید.

    در آخر هم یک تشکر داشتم از اساتید، خانوم شایسته و آقای عباسمنش که با تهیه و تدارک روزشمار تحول زندگی من، تاثیر خیلی بزرگی توی آدمی که یکسال پیش میشناختم، و الان میشناسم، گذاشتن و هر جا که هستن، از خودشون، خدای خودشون تشکر می کنم و براشون آرزوی سلامتی، روابط و ثروت می کنم و روز به روز به اهداف خودشون رو تیک بزنند، که جهان رو جای بهتری برای ما انسان ها می کنند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    فاطمه اسفندیاری گفته:
    مدت عضویت: 1342 روز

    ردپای تحول 18-1: آگاهی های جلسه هیجدهم

    سلام و صد سلام اصلا هر روز که پیش میرم موضوع های سفرنامه با تضادهای روزانه م یکیه و چقدر زیبا خدا من و هدایت می‌کنه و ب خواسته های من پاسخ میده

    خدایا شکرت برای وجودت برای درک من از وجودت و دستان مهربانت

    . همه ما به یک اندازه به منبع ثروت (خدا) دسترسی داریم توانایی همه ما به عنوان موجودی که با فرکانس هایش زندگی اش را خلق می‌کند به یک اندازه است اما آنچه که تعیین می‌کند در چه خانه زندگی کنیم یا چه امکاناتی داشته باشیم و غیره باور احساس داشتن لیاقت و باور فراوانی است ۹۹ درصد مشکلات زندگی آدم ها از باور کمبود و باور احساس عدم لیاقت آب می‌خورد

    .بعضی از آدما تجربه کردن یا نکردن یک موضوع علاقه یا نیازشان نیست بلکه قیمت آن موضوع است با این تفکر همیشه بهای بیشتری را برای کم ارزش ترین ها می پردازند زیرا این تفکر همیشه هزینه هایی روی دستشان می گذارد که بارها بیش از بهای همان کالا با کیفیت بالاتر و عالی تر را ایجاد می کند راهش این است به جای پایین آوردن توقع و کیفیت زندگی ات از باورهایت را قدرتمند کننده تر کنی و قوانین زندگی را درک و با آنها هماهنگ شوی

    . تلاش ذهنی و تعهد فراوانی نیاز دارد تا مسیر تکاملی ساختن آن باور را طی کنی اما ارزشش را دارد زیرا به اندازه که بتوانی این دو باور را قدرتمند کنی به همان اندازه زندگی ات در تمام جنبه ها با کیفیت تر می شود

    . پس من دیگه کالاهای بی‌کیفیت نمیخرم اگه پولم نمیرسه صبر می کنم پول رو بسازم بعد اقدام به خرید می کنم

    . درک می کنم که ذهن فقیر همیشه همه چیز رو گران میخره چون به خاطر کمتر هزینه کردن همیشه با انتخابات هاش در دراز مدت هزینه های گزاف و حتی جبران‌ناپذیر متحمل میشه ذهن فقیر همیشه آماده است تا نه تنها با ایده هاش شما را گرفتار کند بلکه همه چیز برات گرون تموم بشه

    .وقتی تصمیم میگیری ذهن فقیر ت رو به ذهن ذهن ثروتمند تغییر بدهی یکی از مهمترین کارهایی که باید به آن توجه کنی ساختن باورهای مناسب برای خرید و خرج کردن است

    . هرگاه خواستی درباره قیمت ابزاری قضاوت کنی دقت کن به ازای هزینه که براش میپردازی چه چیزی دریافت و چه نتایج بدست میاد اگه نتایج ب دست آمده از خرید این وسیله بیشتر از هزینه ای بود که براش پرداخته ای اون ابزار رو ارزان خریدی وقتی آگاهانه این کار را انجام میدی ذهنی ثروتمند برای خودت میسازی که تو رو به انجام خریدهای هدایت میکنه که نه تنها هزینه نیستند بلکه جزو سرمایه‌گذاری‌های زندگی ات به حساب می‌آید

    .گرفتار الگو های قبلی و اشتباه نمی شوم اگه قبلا حضوری خرید می‌کردم الان آنلاین خرید میکنم با تکامل جهان همراه و هم جهت اون رو به پیشرفت حرکت میکنم

    .در مورد گرانی و ارزانی تفکرم را عوض می‌کنم باید در مورد نتیجه خرید وسیله یا هر چیزی فکر کنم و ببینم چقدر نتیجه داره با خریدن یک ابزار با کیفیت هزاران برابر هزینه‌ای که براش شده سود و پول به ما میرسونه پس با خیال راحت هزینه می کنم تا ذهنم ثروتمند بشه

    .ضرب المثل انگلیسی ها انقدر وضع مون خوب نیست که بریم جنس دسته دوم بگیریم چون در طولانی مدت صدها برابر هزینه ایجاد میکنه برای رسیدن به موفقیت هزینه ای که برای تهیه محصولات استاد می کنیم خیلی کمه و لیاقت دارم که هزینه کنم و نتایج عالی برای خودم رقم بزنم

    خدایا شکرت که دارمت خدایا خیلی دوست دارم

    امیدوارم زندگیمون پر از عشق به خدای عزیزم من باشه

    زندگی پر از عشق و برکت و سلامتی و ثروت و سعادت مندی در دنیا و آخرت براتون آرزومندم 🥰😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    فواد بنیادی گفته:
    مدت عضویت: 1735 روز

    سلام به استاد عزیزم مریم جان عزیز و تمام دوستان عزیزم امروز روز هجدهم سفر نامه من است و میخواهم تجربه خود را با شما دوستان عزیز به اشتراک بگذارم چند وخت پیش میخواستم MP3یا اسپیکر برایم بخرم و من در یک از دوکان های شهر رفتم که خییلیی اجناس با کیفیت داشت و خیلی گرون هم بود من رفتم قیمت آن اسپیکر را پرسیدم یک قیمت بالا گفت و به من هم نشان داد آن اسپیکر را قسمتی استاد گفتن اجناس با کیفیت در وخت لمس کردن معلوم میشود یک حس دیگری دارد خوب من چون آنقدر دور با خودم نبرده بودم رفتم از دوکان دیگر یک جنبش ارزانتر خرید دم اما این جنس ارزان مه خریدم باید هفت سات در خارج بزنم تا دو ساعت سه سا کار کنند و خیلی ضعیف است اصلا بعضی وخت با بلوتوت موبایل وصل نمی‌شود و خیلی جنجال های دیگر هم دارد اگه من روی باور هایم بیشتر کار میکردم و آن حتی دیگر.را با یک قیمت بالا تر میخریدم هم لذت آنرا میبردم و هم نیاز نمییداشتم که چندین سات در چارج بگذارم و من هم ازین بعد روی باور فراوانی ام بیشتر کار میکنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    زهرا مختاری گفته:
    مدت عضویت: 2356 روز

    یکی از ارزش‌ ابزار تغییر باورهای است که منجر به پول ساختن میشه،منجر به تجربه استقلال مالی میشه،منجر به تجربه رابطه عاطفی وعاشقانه میشه⬅️ تمرکز کردن روی تغییر باورهاست که مهمترینش انجام تمرین نوشتن درباره پول توی دفتر هر روز مثال نگاهمون درباره پول درباره مزیت پول درباره استفاده های پول درباره اینکه پول راحت باید ساخته بشه باید لذت بخش ساخته بشه، رابطه پول با خدا، شکر گذاری برای پول‌های که ساختیم، اینکه وظیفه ماست که پول بسازیم و در مجموع برای ورودی مالی اقداماتی که باید انجام بدیم همه اینها باید مثل نفس کشیدن مثل غذا خوردن باهمون باشه به صورت نوشتن

    تایید و تحسین کردن ثروت، ثروتمندان، پول‌دار ها و همچنین در باره ازدواج یا هر خواسته ای که هست

    در واقع من خودم تو نوشتن تمرینات خیلی سستی میکنم، احساس میکنم با گوش کردن راحترم تا نوشتن‌

    اما در واقع نوشتن مهمترین فاکتور هست که شیطان میدونه اگر من بشینم به نوشتن‌ تمرینات به نوشتن‌ باورهام که منجر میشه به انجام ایده هام ،دقیقا از همین طریق جلوی من رو میگیره، بهم میگه حالا مینویسی بیا فعلا گوش کن بعد درک میکنی، در صورتیکه تا ننویسیم درک نمیکنیم و تمرکز نداریم

    نمیدونم چرا کلا با نوشتن تو دانشگاه تو مدرسه مشکل داشتم، احساس میکردم یه کار بیهوده ای بود

    و خوب خیلی سخت درک میکردم با شنیدن مطالب چیزی متوجه نمیشدم یا بعدش یادم میرفت

    نمیدونم شاید همون باورهام در مورد بیهوده فکر کردن در مورد نوشتن، هنوز با من مونده

    نمیخوام بگم اصلا تمرینی انجام ندادم، ولی میخوام بگم هنوز به نوشتن تمرینات در باره تغییر باورهام و جهت دهی به فرکانس هام در روز و شب مثل مرگ و زندگی نگاه نکردم

    اگر بدونم که خود خدا هم به پیامبر گفت بنویس که معجزه‌ میکنه،حتی کلام خودش رو هم توسط پیامبر مکتوب کرد چقدرررررر نوشتن مهم بوده و چه کاری مهمتر از این کار خدا پسندانه که نوشتن باورهام، تمرین ستاره قطبی که به جهت دهی فرکانسمه، تفکر کردن، تمرکز کردن، پیدا کردن الگو، شکر گذاری کردن من رو به بینهایت ثروت میرسونه، لحظه ای خودکار و دفتر ازم جدا نمیشد و نمیشه

    خدایا از تو بینهایت سپاسگزارم که من رو هدایت کردی به این فایل ارزش ابزار که بهم بگی زهرای من نوشتن و تمرین انجام دادن هرروزه تو ارزش ابزاری هست که هر چقدر انجام بدی تازه میفهمی که چقدرررررر ارزش داره وقتی نتیجه ها میاد

    پس انقدر بیهوده نبین این تمرینات رو و مثل واجبات روزانه خودت انجام بده و بعد برو با اعتماد به نفس کامل به بقیه کارهایی که هدایت میشی برس

    شاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    احمد گفته:
    مدت عضویت: 2331 روز

    سلام

    برای تمرین این قسمت از سفر نامه من یک مورد که تازگی برام اتفاق افتاد رومی خوام بنویسم اون این بود که من چندتا مرغ محلی داشتم و برای اینکه براشون دان خوری وآبخوری درست کنم اومدم چند متر لوله خریدم که اون رو تبدیل کنم به دون خوری ولی اتفاقی که افتاد مرغ ها می اومدن تمام غذا ها رو بیرون می ریختن و من باید چندین بار غذای تازه وتمیز واسشون می ریختم که خود خرید این غذای مرغ از یک ظرف با کیفیت خیلی بیشتر شد وخیلی سریع رفتم و ظرف باکیفیت و به اصطلاح ابزار مناسب رو تهیه کردم یا همین طور برای آبخوریشون که وسایلی که من خریده بودم و خودم می خواستم واسشون درست کنم از یک ظرف آبخوری مخصوص مرغ گرون تر در می اومد

    جالبه ذهنم می گفت در عوضش خودت تونستی یک چیزی درست کنی درحالی که خریدش از درست کردن وسایل توسط خودم ارزنتر وباکیفیت تر بود

    این تجربه من بود از اهمیت ندادن به ابزار مناسب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: