ارزش ابزار - صفحه 70
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2017/01/abasmanesh-6.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-01-19 10:37:232020-08-23 06:04:49ارزش ابزارشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام خدای فراوانی ها
سلام به استاد عزیزم ، مریم جان و همه اعضای خانواده صمیمی ام
نشانه امروزم رو زدم و این فایل رومدت ها قبل دیده بودم ، کامنت هم گذاشته بودم ، فکر هم کرده بودم و تا یه مدت تو ذهنم بود و رعایت میکردم ولی انگار به مرور بعد گوش ندادن بهش تو ذهنم کمرنگ شده بود
در واقع یکی از خرید های جدیدم هم بر اساس ذهن فقیرم بود هر چند اونلحظه میدونستم اشتباهه ولی کفتم من الان تو ابتدای مسیر پول هستم پس اشکال نداره به قیمت توجه کنم تا کیفیت حالا بعدا به کیفیت بیشتر توجه میکنم اما غافل بودم که اول من باید تغییر کنم و تغییراتم رودر سیکل های کوچک اعمال کنم تا نتایج بیرونی بیاد این آموزه ها هم اصلش همینو میگه خودمون رو تغییر بدیم تا نتایج تغییر کنه نه اینکه منتظر باشیم نتایج تغییر کنه ما هم سبکمون رو عوض کنیم
خرید هایی که کردم و بعد هزینه های بیشتری از نظر زمان وقت پول انرژی گذاشتم ( به نظرم همون از دست دادن تمرکز واسه خرابی لوازم بزرگترین هزینه ای هست که جنس های بنجل رو دست آدم میزاره چون وقتی من دارم روی خودم و شغلم کار میکنم اگه یه مسئله ای پیش بیاد کل ذهنم میزه سمتش و ازین مسیر پیشروی خودم می آفتم )
یکی از ضعف های اساسیم رو پیدا کردم که من اصلا تو خرید هام دقیق نمیشم که الان این وسیله چه مزایایی داره ، و اصلا تمرکز نمیزارم توجه نمیزارم روی کیفیت مزایای و نتیجه ای که اون وسیله برای من داره هر چند از قبل خودم بهتر شدم ولی خیلی باید بهتر شم خیلی خیلی
دوچرخه خریدم و اولین نگاهم روی قیمت و یه ویژگی تاشو بودن اون بود بدون فکر خریدم و وقتی اومد دیگه متوجه شدم اصل بودن و نبودن یعنی چی انقد ازم انرژی گرفت واسه تنظیمات و …. همون اول کار که الان همون پولم انگار رفته تو سطل اشغال
من باید شروع کنم به دقت کردن از انتخاباتم توی کوچکترین مسایلم ،ببینم واسه کدون باور هست یا واسه الگوی قبلی ذهنم هست !!! دارم به شیوه آموزه های جدید فکر و رفتار میکنم یا شیوه قبلیم !؟!؟
البته خدا رو شکر تو خیلی خیلی زمینه ها بهتر شدم
ولی می خوام بازم بهتر شم و نگم الان پول ندارم اشکال نداره
نه از همین جا همین انتخاباتم شروع میکنم
وقتی داشتم به فایل گوش میدادم یاد همه انتخابات خودم وخانواده ام افتادم
پدر من دقیقا مثل پدر استاد رفتار میکنه و من چقد از بچگی حرص خوردم ! به خاطر اینکه میگفتم خب چرا انقد کوچیک فکر میکنه اونهمه میوه بد مزه میخره میاره تو خونه که از خوردنش نه تنها آدم لذت نمیره بلکه وقتی نگاهشون هم میکنم دلم نمیاد بخورمشون ولی اون با حس موفقیت نگاه میکنه ودفعه بعد هم تکرار میکنه چرا ؟؟؟ چون کاملا تمرکزش روی کمبود پول هست و روی قیمت و این آلویت رو میخواد تو ذهنش حفظ کنه
من میبینم که پدرم توخونه واسه خودش ماشین لباسشویی نمی خره فریزر خونه خرابه و درست نمیکنه و میگه پول ندارن ولی میره مغازه پایین خونمون روتجهیز میکنه ؟ چرا چون ذهنش فقیره و جایگاه آلویت ها رو بر اساس اون الگوهاش داره تکرار میکنه
ولی من همش میگم اگه تو خونت رو درست کنی اگه فریزر ماشین لباس شویی تو اوکی باشه خانمت حالش بهتره عشق بیشتره همدلی بیشتره و دیگه تو نمیگی زنم فلان فلان میری کار میکنی جالب اینکه برای اینکه تو خونمون همیشه بحثه اعصاب همه داغونه و عملا کسی شغلی و موفقیتی نداره
و همیشه یک نوع امتیازه که هر کس جنس ارزون تر بخره برنده هست
استاد همین الان که داشتم رو این فایل فکر میکردم یه مثال واسمون پیش اومد که خواهرم ماشین پراید دست دو خریده بودن ولی ماشین بد هم نبود بهشون گفتم اول کار ببرین کل باطری سازی ، جلوبندی و …. چکاب کنین تا تو خیالتون راحت شه ، انجام ندادن و الان ماشین موند توخیابون همون پول رو هزینه جرثغیل و اعصاب خوردی ودعوا و درگیری دادن چرا ؟ چون ذهن فقیر میگه چرا هزینه کنم با همین هم میشه طی کرد …. وای خدا یعنی انقد واضح خدا باهام صحبت کرد البته خدا رو شکر من خیلی تغییر کردم
ولی الان تو ذهنم درست شده هر کس جنسی رو بخره که نسبت به نتیجه ای که در پی داره واسش ارزون تر باشه برنده هست
نگرانی واسه جنس های ضعیف خودش کل تمرکز وجود آدم رو میگیره و نمیزاره آدم اصلا رو چیزی تمرکز کنه و باید همش بدو بدو داشته باشه
وسایلی که به کیفیت توجه کردم
چندتا قبل من واسه خونه ام پرده خریدم و اون موقع دوست داشتم پارچه ها شکیل جنس خوبی داشته باشن و باورتون نمیشه الان چندین سال میکذره خونه خودم روچند بار عوض کردم و الان که خونه همندارم ازون پارچه ها به عنوان روتختی استفاده میکنم واصلا اخ هم نگفتن انگار تازه خریدم و هر بار نگاهشون میکنم حس شعف زندگی و ثروت بهم دست میده
احاطه شدن با جنس های بنجل به آدم حس فقر رو القا میکنه
استاد واقعا ازت ممنونم چه اصل بزرگی رو با منطق توضیح دادین که همین اصل میتونه چقد تو زندگیم من رو به ثروت برسونه
من این اصل رو حتی توی وجود خودم هم رعایت میکنم ازونجایی که دارم رو خودم کار میکنم ، روی سلامتیم ، اندامم ، ذهنم و روحیه ام پس متناسب با همین همیشه افرادی که خواستار رابطه عاطفی با من هستن رو رد میکنم چرا ؟ چون رو کیفیت خودم کار کردم و از نظرم مثل همون ظرفی که گفتین تنها فردی می تونه بهم نزدیک شه که ارزشش رو بدونه وبهاش رو بده پس رعایت این اصل نه تنها تو خرید هامون بلکه تو کسب و کار خودمون تو فروش هامون توی روابطمون هم مهمه
منی که روی خودم کار میکنم کیفیت خودم رو میبرم بالا انتظار دارم تو رابطه اجتماعیم و عاطفیم افراد سطح بالاتر فقط با من باشن هر چند کم
منی که روی شغلم کار میکنم و هر دفعه می خوام بهترش کنم انتظار دارم مشتری های لایق و بهتری رو هر دفعه تجربه کنم
منی که انقد واسه خودم دارم وقت میزارم واسه ظاهر و باطنم انتظار دارم رابطه عاطفی بهتر با فرد عالی رو تجربه کنم
پس من باید همواره تمرکزم روی کیفیت باشه روی کیفیت باشه روی کیفیت مهم نیست الان رو چند هستم میتونم ببرمش بالاتر از همین جا شروع کنم
سلام خدمت دوستان
داستانی از باور کمبود یا ارزونی و ضرر داشتن کالایی یادم نیومدکه جه ضرر هایی بعدش برام داشته. بیشتر وو خرید پوشاک قیمت مناسبتر انتخاب میکنم. شاید همین خرج کردن یا هزینه کردنم بابد تغییر کنه.
ولی همسرم همیشه کیفیت براش مهم تره. باور به فراوانی عالی داره و بهترین کیفیت رو برای خانواده میخواد. حتی برای مهمون یا کادو دیگران هم همینطوره واقعا. من خودم باور کمبود بیشتری شاید داشته باشم و بنظر خودمون اقتصادی تر.
در پناه الله باشید
سلام به یگانه افریدگار عشق و آگاهی
به نام یگانه فرمانروای جهان هستی
به نام یگانه الله هدایت کننده و حمایت کننده ام به سوی زیبایی ها
خدا را شاکرم در این مسیر هستم و روز به روز لحظه به لحظه با اجرای توحید د رعمل و دنبال کردن مطالب سایت زندگی ام نرم و نرم تر لطیف و لطیف تر میشه
خدایا شاکرت هستم که به من یاد دادی ارزشمندم و احساس لیاقت بهترین ها را در زندگی ام دارم.
تجربه من در مورد این قسمت از سفرنامه و ارزش ابزار اینه که من زمانیکه گواهی نامه گرفتم و پدرم همون زمان میگفت یه پراید ۴ -۵ میلیونی برای فاطمه بگیریم و ذهنم من اصلا این مساله را قبول نمی کرد. چند سال گذشت من همچنان این مساله را داشتم که پدرم میگفت یه پراید ۱۵ تومنی برات بگیریم و مساله اینه همچین ماشین هایی هی خراب میشه و تو هی زنگ میزنی فلان جا بیایید دنبالم ماشینم خراب شده یا روشن نمیشه. من تازه قدم ۴ دوره دوازده قدم بودم و داشتم روی باورهایم کار میکردم و تمام مدت میگفتم ماشین صفر میخواهم و همه مسخره ام میکردن که تو بلد نیستی و میزنه در و دیوار ، بابام میگفت ماشین صفر سال بعد قیمتش میافته .
ولی من خیلی مصمم بودم ماشین صفر داشته باشم در دفترم نوشته بودم ماشین صفر سفید هاچ بک میخواهم و البته با شکرگزاری این درخواست به جهان هستی دادم تمام احساس لیاقت و شایستگی داشتم که من لیاقت اسایش و راحتی را دارم.
قدم چهار بودم و خیلی مشتاق بودم برای من هم اتفاق بیافته میگفتم خیلی راحت اتفاق میافته . میخواهم میتوانم میشود
خدا را شاکرم اون زمان هدایت شدم به سایت ثبت نام ماشین و شانس من نه اسمی از قرعه کشی بود و نه چیزی ، من اذر ماه ۹۸ ثبت نام کردم و خرداد ماه ۹۹ ماشین صفرم بدون هیچ گونه تاخیری به دستم رسید. اون زمان من حقوقم ماهی یک میلیون تومان بود در تعجم چطور پول ماشین جور شده . نجواهای ذهنی میومد سراغم که دستت خالی شد ماشین خریدی ولی تقوا در پیش گرفتم و کنترل ذهن داشتم، و از مسیر لذت بردم و شاد و خوشحال و سپاسگزار بودم و باز هم در عین ناباوری ماشینم قیمتش در مدت زمان کوتاهی سه برابر شد چیزی که تمام اطرافیان میگفتن فاطمه چقدر خوش شانسه و من لبخند میزدم و در دلم میگفتم راه عباسش منش راه احساس خوب و لذت بردن از زندگی و احساس لیاقت درونی نتیجه ایی جز این نداره . خدایا شکرت
برگ هجدهم از سفرنامه.
سلام استاد عزیزم
بارها و بارها برای من هم این موضوع پیش اومده بود که مثلا با پول یه مانتوی خوب میرفتم 2تا مانتو میخریدم و بعد که استفاده میکردم میدیدم چقد زود چروک میشه، با دوبار شستن رنگ و روش میره ومثلا پارچه ش دون دون میشه و ازاین داستان ها… و میفهمیدم که من چقد این مانتو رو گرون خریدم چون اصلا راضی نبودم… اما مثلا شده مانتو یا پالتو یا هرچی رو با قیمت بالاتر وجنس خوب خریدم، هیچیش که نمیشه هیچی تازه هرچندسال هم بپوشمش بازم مثه روز اول نو و تازه ست خب این جنس هرچقدم قیمتش باشه ارزونه… یامثلا یه ماشین دست دوم خریدم که اولش ذوق کردم که چه ارزون خریدم اما بعد که هر روز یه قسمتش خراب میشدو مجبور بودیم تعمیرکنیم وبه اندازه ی دوتا ماشین هم مدل خودش خرجش کردیم😅الان دیگه یجوری شده دوس ندارم سوارش بشم، البته ناسپاس نیستم اتفاقا کلی هم باهاش روزای خوبی رو گذروندم ولذتشو بردم… اما دلم یه ماشین خفن میخواد که انشالله به موقعش میخرمش😎
اینم از درس این فایل که هروقت خواستیم چیزی بخریم اول به نتیجه ای که برامون ایجاد میکنه توجه کنیم و بعد اگه نتیجه بیشتر از پولی بود که پرداخت کردیم بدونیم که ارزون خریدیمش👌🙂
استاد عزیزم ازتون بی نهایت ممنون و سپاسگذارم🌹❤️
به نام خدای شرق و غرب جهان .
سلام به استادعزیزوگرامی خودم.
ارزش ابزار.
تواین فایل درموردذهن فقیروذهن ثروتمندصحبت شد.
باید اعتراف کنم که منم تامدتی قبل ،ذهن بسیارفقیری داشتم چون باوربه فراوانی وزیادبودن نعمتهای خداوند رانداشتم و همیشه ترس ازدست رفتن مالم راداشتم .
استادمثالهای خوبی زدن .
ذهن منم توهمه چیز،فقیربود.توخوردن ،تولباس وپوشاک خریدن .تومسافرت رفتن .توماشین خریدن .توخونه خریدن .تومهمونی دادنها.
توخرج کردن چیزایی که تو یخچال یافریزرم داشتم .وهزاران هزارتا موضوعات دیگه.
عاشق جاهایی بودم که مینوشتن (حراج ).
همانطورکه استادگفتن ،اون چیزی که ارزون میخریدی ،برات گرون تموم میشد.
یه جاهایی طبق باورهای قبلیم ،فکرمیکردم قناعت کردن ،جزعه خصایل اخلاقی مثبته.
هرچیزی ارزونی راباذوق وشوق میخریدم ووقتی که استفاده میکردم ،متوجه میشدم که چ اشتباهی کردم چون به کارم نمیومد.دقیقا همیشه این جمله رامیگفتم ،بزارپولام بیشتربشه ،برم یه چیزدرست وحسابی بخرم .ولی بازطبق عادتهاوباورهای نامناسب ،مقاومت میکردم وبازخرید،ارزون میکردم .
این اشتباهات بقدری تکرارشدکه خسته شدم ازبس پول به بادهوادادم .
دیگه بااستادوروشهای ایشون که آشناشدم .کلن ذهنم راتغییردادم .
برای شروع خیلی سخت بود.ذهنم زیادمقاومت میکردولی دل وبه دریازدم وقول دادم تغییرکنم وکم کم ازخریدای کوچیک شروع کردم تااین مقاومت را بشکنم .
خداروشکرتونستم .نمیگم اصلن مثل قبل عمل نمیکنم .چون هنوز گاهی پیش میاد که تکرارکنم .ونتونستم درموردخریدهمه چیز،بزرگ فکرکنم وبهترینشوبخرم .ولی به نسبت قبلم خیلی بهترعمل میکنم.
اینکه انسان آگاهیش درموردموضوعی زیادمیشه ،ناخودآگاه دیگه رفتاروکنشهای قبلیش بهش حال نمیده ،همین احساس باعث میشه آروم آروم باعث تغییرش بشه.
بین ذهن فقیروذهن ثروتمندخیلی فاصلس.واین هیچ ارتباطی به پولداربودن یافقیربودن تونداره .
من کسانی رامیشناسم که درآمدهای معمولی دارن ولی رویه ی زندگی هاشون حالاتوهرموضوعی،مثل خوردن وپوشیدن ووسایلهای خونه وغیره اصلن به اون درآمدوشغل نمیخوره .
وبرعکسش آدمهایی رادیدم که ظاهرن ،ثروتمندن ولی بقدری خساست توهمه چیزدارن که باورت نمیشه ،که طرف همچین درآمدی داره .ولی توچیزایی مثل لذت بردنهای شخصی خودشون مثل ماشین هم ذهنشون فقیره .دوتاماشین داره ولی ازاونی که داغونه استفاده میکنه که اون یکی آسیب نبینه.
پس لزومایک ثروتمند،ذهن ثروتمندنمیتونه داشته باشه .یایک آدم معمولی ذهن فقیرداشته باشه .
پس همه ی این موارد،اولش بستگی به ذهن ماداره .وقتی ذهنمون راپرورش میدیم سمت فراوانی ها.خب طبیعتا هم، جایگاهمون تغییرمیکنه هم خریدمون بابت هرچیزی .
این توجیه وبهانه ی درستی نیس ،برای کسانی که هنوزثروتمندنیستن ،که بگن ماکه انقدپول نداریم که بخاییم فلان چیزوبخریم .
به قول استادانقدآسیب وضررهای سنگین بابت این ارزون ،خریدنهامون ،دادیم که نگوونپرس!!😔
خداروشکرکه الان نگاهمون کلی فرق کرده .واقعنم وقتی خوب میخری ،خوبم استفاده میکنی .ازهمه مهمترچقدلذت میبری .
ماهاظاهرن خیلی حساب ،کتاب می کنیم ولی توعمل اگه به کارهاوخریدهامون نگاه کنیم ،می بینیم که چقد،اسراف کردیم وچقدپول هدردادیم .
منتهی نمیخاییم قبول کنیم .ینی اشتباه راداریم می بینیم ولی باز تکرارش میکنیم .چراوبه چ دلیل ؟نمیدونم🤷
آره درست میگید،خیره سریم .
خداروشکرکه ماازاین جهالت نجات پیداکردیم.
بازم خداروشکرمیکنم که توباورهای گذشته ،نموندم .
دقیقا تواین زمینه ،بیشترین توجهم به الگوهای مناسبی هس ،که راحت خرج میکنن و بهترینها راراحت میخرن .
می بینم که چقدبرای خودشون ارزش قائل هستن که بهترین هرچیز رابرای رفاه وآسایش ولذت بردن خودشون میخرن ،میپوشن ،ومیخورن .
اصلن خوب خوردن وخوب پوشیدن وخوب خریدکردن هرچیزی علاوه برلذت ،چقداعتمادبه نفس آدموبالامیبره .
جدن حس خوبی به آدم میده وباعث میشه توهمه چیز،اینکاروروندرا،ادمه بدن.واین میشه یه عادت خوب چون باباورخوبی همراه هستش ،اتفاقات وثروت بیشتری هم سمتت میاد.
ترس ازدست دادن پول و سرمایه عامل اصلی ،عدم حرکت درست تواین زمینه میشه .
به نظرم فقط تقویت باورفراوانی وتمرین این مورد،ذهن ثروتمندرادردرون ماایجادمیکنه .
روزانه تمرین کنیم ،توخریدهرچیزی ،مکث کنیم و جلوی طرز فکراشتباهمون رابگیریم .بسنجیم که چراوبه چ دلیل ،داریم فلان خریدرومیکنیم تاانتخابهای درستی داشته باشیم .
نگیدنمیشه !نشدنیه !
همه چیز بستگی به این ذهن ،سرگردون ماداره.
خودتون جهت بدید،تاببینیدمیشود.
استادعزیزم ممنون وسپاسگزارازشما.
اولین الگوی مناسب من شمابودید.
توسریالهاوسفرهاخیلی چیزا،دیدم ویادگرفتم .
عاشقتم مردتقویت ذهن ها.
به نام خدا
روز شمار تحول زندگی من
روز ۱۸
فایلو نگاه کردم واقعا من همیشه نظرم بر این بود که جنس گرونتر حتما کلی آپشن های بهتر داره ولی خب طبق عادت و ناخودآگاه
دنبال جنس ارزونتر بودم
اما این فایل چقدر عالی توضیح داد و باعث شد دقیقا از ریشه متوجه بشم که اگر چیزی رو خواستم تهیه کنم بهتره کیفیت برام مهمتر باشه تا قیمتش
و اینطوری حس لیاقت هم در خودم بیشتر میشه و میفهمم که چون لیاقت چیزهای خوب رو دارم باید خودم هم از چیزای کوچیک شروع کنم و برای خودم و ابزاری که برای زندگی کردن استفاده میکنم ارزش قائل باشم تا جهان هم برای من ارزش قائل بشه و بهترین ها نصیبم بشه
مرسی استاد عزیزم
خدایا شکرت
به نام الله
سلام به دوستان عزیزم.
به نظر من توجه به کیفیت بالای یک محصول شمارو در مداری قرار میده که شرایط و موقعیت های اون مدار، باعث میشن که شما به سمت خرید محصولات با کیفیت بالا هدایت بشید.
هرچند ممکنه ما در شرایط کنونی زندگیمون توان خرید چنین محصولاتی رو نداشته باشیم.
اما با «توجه» به چنین محصولاتی همیشه در تلاشیم تا مدارمونو تغییر بدیم.
به شخصه در زندگیم همیشه محصولات با کیفیت رو تحسین میکنم و تا جایی که حسم بد نشه، سعی میکنم برای محصولات با کیفت هزینه کنم و سعی میکنم کمیت رو در نظر نگیرم.
این عمل باعث شده در مدار درست قرار بگیرم و گاها محصولاتی بهم معرفی میشه که کیفیت بالایی دارند و گاها قیمتشون هم از محصولات بی کیفیت پایین تره.
عاشقانه دوستون دارم.
در پناه الله.
سلام دوستان مهربان و عزیزم
در مقدمه این فایل عالی استاد و خانم شایسته اینقدر روان ساده و دلنشین مفهوم این فایل توضیح دادن که بدون گوش دادن فایل هم اصل مطلب متوجه شدم واقعا از هر دو شما عزیزان متشکرم
باز هم همان قوانین بدون تغییر با هم همان خدایی که قوانینش برای همه و در همه جا یکی و برابر است و این است خدای عادل
باور فراوانی و احساس لیاقت اصل زندگی هستند تا تو باور نداشته باشه که پول هست که پول خرج نمیکنی تا باور احساس لیاقت نداشته باشی که باید بهترین ماشین سوار بشی که دلت نمیاد پول خرج کنی و صدها و صد ها مثال دیگر همه ماها از بچگی تو مغزمون فرو کردن که پول نیست آب نیست امکانات عالی نیست قناعت کن حضرت محمد به قناعت توصیه کردن امام هامون گفتن باید قناعت کنی اگر تو خرج کنی اگر تو هزینه کنی کافر هستی خوب نیست و هزاران چرت و پرت دیگه ولی آیا واقعا گفتن ؟؟؟؟؟؟؟
بجای تلاش ذهنی و فیزیکی به ما قناعت کردن یاد دادن و یاد دادن بهمون با قناعت کردن پا بذاریم رو آرزو هامون. بجای تغییر باور هامون بجای دیدن نعمت و فراوانی های این جهان چشممون ببندیم و بگیم نیست نیست نیست پس باور فراوانی کشتیم توی وحودمون
احساس لیاقت که اصلا زیر صفر شدیم ما حتی یه ماشین عالی نمیتونیم تصور کنیم نمیتونیم چشمامون ببندیم و تصور کنیم توی خونه عالی با بهترین امکانات با داشتن آرامش سلامتی و آزادی مالی و مکانی هستیم بنظر من یکی از ترمز های جذب ثروت عدم احساس لیاقت و کمبود هست.
من بار ها و بار ها بخاطر مثلاً قناعت کردن و خرج نکردن و قانع به چیز های معمولی شدم جنسی خریدم که بیشتر از ده بار نشده ازش استفاده کنم مثل مبلی که برای منزلم خریدم که الان بعد از سه سال واقعا بنظر میاد برای ۶سال قبله یا مانتویی از مغازه ای که حتی ارزون میفروخت خریدم که بعد از اینکه آوردنش خونه دیدم کنار آستینش دوخت با دست هست که معلوم بود دست دوم هست و این ها هر چقدر که ارزون خریده باشم ولی پول زیادی برایش دادم و گران خریدمش
هر چقدر بیشتر فایل های استاد گوش میدم به این نتیجه میرسم باید چهار ستون زندگی مون با قوانین خداوند شکل بگیرد و اینجوری ما زندگیمون طبیعی میشه مشکل ندونستن قوانین هست
خدا مهربان من کمک کن هدایت مون من همه انسان های روی زمین که زندگی طبیعی داشته باشیم
یا حق
موقع خرید خونه تو ترکیه چون دنبال این بودین که پول کمتر بدیم و اینجا هم چون بافت قدیمی داره و البته خونه های نوساز هم داره ، ولی همون موقع ما میتونستیم یک خونه نوساز خوب در یک منطقه خوب بخریم ولی چون ذهن من فقیر بود و ارزش ابزار و نمیدونستم و الان بعد از ۳ سال با استاد بودن تازه این فایل و هدایت شدم ، یک خونه قدیمی خریدیم و همچنان هم چون ارزش ابزار و نمیدونستم دنبال داشتن ابزارهایی با قیمت کمتر هستم
سلام استاد عزیز
وای باورم نمیشه امروز به این فایل رسیدم !!
اصلا خیلییی عجیب بود
من حقیقتش امروز وقت ارایشگاه داشتم بعد برای کاری که میخواستم انجام بدم همش داشتم از این و اون پرس و جومیکردم قیمت میپرسیدم ببینم کی ارزون تر میگیره که برم پیش همون و اصلا حواسم به کیفیت کارشون نبود که حالا من که این همه دارم میپرسم اصلا کدومشون کارشون بهتره
و چقدر فکرم اشتباه بود
تا این که یهو به خودم اومدم گفتم فاطیما داری چیکار میکنی
ینی اینقدر نمیتونی برای خودت ارزش قائل باشی که میخوای یه کار زیبایی برای خودت انجام بدی باز به فکر قیمتی ! به جای اینکه به فکر کیفیت و قشنگ کار باشی
و خیلی عجیب این فایل سفر من همزمان شد با این اتفاق
واقعا خدایا شکرت که اینجوری نشونه هاتو بهم میگی