ارزش ابزار - صفحه 81 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2017/01/abasmanesh-6.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-01-19 10:37:232020-08-23 06:04:49ارزش ابزارشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
باسلام خدمت استاد مهربان ودوستان عزیز
میخوام یکی از تجربیات جدیدم که طمع کردم رو بگم که همیشه یادم باشه فقط به کیفیت اون چیزی که میخرم نگاه کنم نه قیمت کالا
من یه زمین رو میخواستم چهار دیواری کنم
اومدم با یه نفر مشورت کردم و بهم گفت بجای بلوک بیست میتونی بلوک ده بخری که دونه ای 2000تومن ارزون تره،وبجای درب نو یه درب دست دومم پیدا کن و کارتو انجام بده
ومن رفتم بعد از کلی گشتن یه در پیدا کردم
که 2ملیون ارزون تر از نو بود
چون قدیمی بود خیلی سنگین بود وهم زنگ زده
وبلوک رو هم گرفتم کارو انجام دایم
وخود اون درب اول کار اندازه 500 هزار هزینه گذاشت رودستم چون کلی جوش کاری میخواست روش انجام بدی
ولی بعد از چند روز استفاده چون درب سنگین بود و بلوک ها ضعیف نتونست وزن در و تحمل کنه کل بلوک ودر کلا ربخت و افتاد پایین،وباید دوباره کلی هزینه کنم تا دوباره انجامش بدم
بعد از دیدن ای فایل فهمیدم که همیشه به کیفیت جنس دقت کنم حالا هرچقدر میخوام قیمتش باشه داشتم میخرم نداشتم پولشو میسازم بعد میخرم
ممنون از استاد عزیز بابات این فایل زیباتون
دوستون دارم
روز نوزدهم
ای خدا ، باور کمبود و عدم لیاقت، چقدرر در من قوی
همیشه ب جای اینکه اول کیفیت چک کنم، قیمت چک میکنم، توی بالاسهر تهران ، دنبال مغازه های تخفیف خورده میگردم، ( چون فکر میکنم من بصورت عادی نمیتونم اون کالای گرون بخرم، یا فیمتی که روی یککالا گذاشتن اصلا ب اندازه ارزشش نیست )
فایل رو ک گوش دادم ریز و درشت خساست هایی که کردم و چوبش خوردم اومد جلو چشمم
از زمانی که نخواستم برای رنگ کردن موهام کلی هزینه کنم، و جایی رفتم ک کارش و موادش با کیفیت نبود و موهای نازنینم و صافم خراب شد، حالا هی باید هزینه میکردم برای شامپو و ماسک مو تا ی ذره از اون حالت سیمظرفشویی کم بشه
و نهایتا تنها راه حل کوتاه کردن بود
یا مثلا پارسال رفتم ماژیک دوسر بخرم، گفت اصلش خیلی گرون و اینجا فروش نداره
ولی فیکش داریم
مثلا 36 رنگ 300 تومن
منم خوشحال خریدم
ولی خیلی خیلی زوود تمام شدن و مجبور شدم برم دونه ای بخرم البته این بار مارک عالی خریدم ( دونه ای 90 تومن)
پارسال با ی تومن یا 1200 میتونستم ی بسته مارک خوب بخرم ولی الان با این پول برام ماژیک خوب نمیاره و باید بیشتر هزینه کنم
یا مدادرنگی پلی کروم که 4 تومن بود و نخریدم و الان 8 تومن ( البته اینجا ولی دیجی کالا 18 زده)
ی مثال دیگه هم الان یادم اومد که خوب مرتب داره تو زندگیم تکرار میشه و الان متوجه شدم
من چندین سال ک کاشت ناخن دارم
و همیشه دغدغه ام بوده که مثلا 5 هفته بگذره بعد برم ترمیم چرا
چون مثلا در طول ی سال یکی دو مرتبه صرفجویی شده ( الان ک دارم مینویسم خنده ام گرفته ، ای امان از ذهن فقیر)
و همین باعث میشه که مثلا ی ناخنم هوا میگیره و چون ناخن کارم اون زمان نوبتش پر یا سفره من مجبورم صبر کنم
و (گاهی اینقدر رومخم و یا دردناک. میشه که مجبور میشم با ناخن گیر کوتاه کنم یا سوهان بکشم )
و این یعنی هزینه اضافه
چون کاشت کنده شده و باید برای ترمیمش هزینه بیشتر کنم
بماند از دردی که تحمل کردم
این مورد توی سه ماه اخیر دوبار تکرار شده
ولی از این ب بعد سر چهار هفته میرمترمیم
به نام فرمانروای کیهان
سلام به دوستان عزیزم
روز هجدهم روزشمار تحول زندگی من
این فایل یکی از مورد علاقهترین فایلهایی هست که من از استاد شنیدم و استفاده کردن ازش باعث شده که واقعا نتایج ارزشمند کسب کنم
یکی از کارهایی که خیلی از ماها انجام میدیم این هست که میریم ببینیم چه جنسی ارزون هست و بعد میگیم خب دارم سود میکنم این جنس ارزونه رو تهیه میکنم و ببین من چقدر باهوش هستم. ببین من سرم کلاه نگذاشتم بره فلانی همین جنس رو میداد 2 برابر ولی من تونستم همون جنس رو با این قیمت پایین بگیرم. ببین من چقدر باهوشم که گیر کلاه بردارا نیفتادم!!
حالا بگذارید یک مثال از خودم بزنم، یادم هست که قرار بود برای بدمینتونم یک توپ تهیه کنم که باهاش بازی کنم چون توپهای پری بدمینتونی که داشتم به دلیل استفاده زیاد خراب شده بود. بعد من پول همراهم نبود قرار شد یکی از اعضا خانواده به من پول بده که برم خرید کنم. بعد فروشنده 2 تا جنس به من معرفی کرد. یکی 2000 تومن یکی 20000 تومن. قیمتها ماله زمانی هست که این اتفاق افتاد شاید الان که میخونی قیمتها فرق کرده باشه. بعد من گفتم که کدومش رو بگیرم؟ اصرار کرد که 2000 تومنی رو بگیر و منم گفتم بهتره 20000 تومنی رو بگیریم. دیدم اصرار کرد و گفتم خب اشکال نداره آقا ما 2000 تومانی رو گرفتیم. رفتیم باهاش بازی کردیم به 10 دقیقه نگذشت که توپه پاره پوره شد. بعد رفتیم یکی دیگه از همون توپ ها گرفتیم و باز اینم ده دقیقه ای ترکید. بعد من گفتم که ببین ما تا الان 4000 تومن پولمون رو ریختیم دور بگذار همون 20000 تومانی رو بگیریم و این کار رو انجام دادم. هنوز که هنوزه بعد از این همه سال اون توپه که قیمتش 10 برابر توپ اولیه بود داره کار میکنه و ما باهاش بازی میکنیم و آخ نگفته. هر بلایی که فکرش رو بکنید هم سر این توپ آوردیم ولی انقدر جنسش خوبه و انقدر عالیه که خیلی خوب بهمون جواب داده. بعد من همین حرف استاد رو زدم. گفتم ببین چقدر ما این رو ارزون و مفت خرید کردیم. گفتم که ما نباید به قیمت نگاه کنیم ببینیم قیمت یک جنس چیه؟ ما باید به این نگاه کنیم که چه کیفیتی رو بابت این پولی که میدیم دریافت میکنیم و بعد این کیفیته هست که مشخص میکنه ارزان خریدیم یا گران خریدیم. همین دیدگاه هم به دلیل استفاده از همین فایل ارزش ابزار استاد عباس منش بود که اگر گوش نداده بودم احتمال داشت توپ سوم 2000 تومانی رو میخریدیم و ضرر میکردیم. گفتم ببین ما به خیال ارزون بودن 4000 تومان پول دادیم که کلا از بین رفت. خب همون موقع 20000 تومان میدادیم و این توپ رو میگرفتیم و دیگه لازم نبود 4000 تومان هم ضرر کنیم. به قول انگلیسی ها ما انقدر وضعمون خوب نشده که برای جنس دست دوم (جنس بد) هزینه کنیم چون پولمون رو دور ریختیم. واقعا هم همینه. پول خوب بده جنس خوب بگیر بعد میبینی ارزون خریدی. پول کم بده جنس داغون بخر بعد میبینی پولت رو دور ریختی و ضرر هم دیدی. بنابراین نکته ای که از این فایل یاد گرفتم این هست که به ارزان بودن جنس توجه نکنم به این نگاه کنم که این جنسی که دارم میخرم چقدر برای من ارزش ایجاد میکنه، چه کیفیتی داره و بعد بابت این کیفیت بالا پول بدم و بعد میبینم که ارزان ترین جنس رو خریدم چرا؟ چون هم مسئله ام حل شده و هم کیفیت بالایی رو دریافت کردم و هم ضرری نکردم. چون اگر جنس بی کیفیت که اغلب ارزان هم هست بخری دقیقا پولت رو دور ریختی اگر ضررهای بیشتر نکنی.
بنابراین تصمیم میگیرم که به جای نگاه کردن به ارزان بودن اجناس نگاه کنم که چه کیفیتی داره وارد زندگیم میشه و بابت کیفیت بالا پول پرداخت کنم و به این شکل نتیجه خوب دریافت میکنم و میگم چقدر ارزان خریدم این جنس رو.
عاشقتونم. در پناه خدای یکتا شاد و سلامت باشید.
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام به اساتید گرانقدر و دوستان عزیزم
برای من هم هزاران بار پیش آمده که به خاطر احساس عدم ارزشمندی و کمبود دچار خطاهای بزرگ و هزینه های هنگفت شده ام. هر بار توبه کرده ام اما باز متأسفانه اسیر نجواهای ذهن شده و بارها مسیر اشتباه را تکرار کرده ام. خیلی جالب است زمانی که دارم آن راه خطا را میروم نداهای درون به من گوشزد میکنن اما شیطان قدرتش خیلی بیشتر است و اکثر مواقع برنده می شود. آخرین موردی که واقعا اذیت کرد مربوط به یک ماه پیش می شود که ال ای دی گوشی همسرم شکسته بود. از نمایندگی قیمت گرفتن گفتن حدود 4و نیم میلیون میشه. من داشتم بیرون میرفتم گفتم بزار از موبایل فروشی سر کوچه هم که تعمیرات انجام میده و چند سال هم هست تجربه داره سوال بپرسم. در کمال ناباوری گفتن که اورجینال 3 میلیون و 100 با دستمزد و گلس کلا میشه 3و 300. منم خوشحال که جایی پیدا کردم که هم اصل میندازه و هم حدود یک میلیون و 200 صرفه جویی میشه در ضمن بر خلاف نمایندگی که 24 ساعته تحویل میده 2 ساعت بعد آماده میشه. پس بلافاصه گوشی را دادم برای تعویض ال ای دی و راضی راضی 2 ساعت بعد تحویل گرفتم. به همسرم هم گفتم دیگه خیلی بیشتر مراقب باش که ضربه نخوره و ایشون هم واقعا بیشتر از قبل مواظب بودن. کمتر از 20 روز بعد داشتن کار میکردن که بدون دلیل صفحه تیره و تار شد. فک کردیم شاید مشکل خاصی نباشه و نیاز به فلش کردن باشه. فرداش بردم پیش همون آقایی که تعمیر کرده بودن، به محض اینکه دید گفتن ال ای دی مشکل داره و ضربه خورده . با اینکه صد درصد مطمئن بودیم که ضربه ای در کار نبوده ولی زیر بار نرفتن و گفتن جنس من اصل بوده. به ناچار به همون نمایندگی تحویل دادم و گفتن که احتمالا جنس فیک استفاده شده و برای بار دوم ال ای دی تعویض شد. اما برای ما درس های زیادی داشت که امیدوارم بتوانیم به موقع و درست استفاده کنیم. آگاهی های این اتفاق نادلخواه:
1. برای خرید و تعمیر وسایل فقط به مراکز معتبر که حساب پس داده اند مراجعه کنیم.
2. هیچ ارزانی بی علت نیست. همیشه با کیفیت ترین جنس را انتخاب کنیم و وسوسه کمی قیمت پایین تر نشویم.
4. بیشتر از وسایل خود مراقبت کنیم و همیشه پس اندازی داشته باشیم که اگر وسایل ضروری خراب شد به جای تعمیر سعی کنیم یک وسیله نو و با کیفیت تر بخریم.
سلام خدمت استاد عزیزم وبانو شایستهی نازنین
روز شمار هجدهم
مطالب و فایل امروز مثل همیشه پر از درس بود.
منم تجربه های زیادی در این مورد دارم.
مثلا یه بار شیر آب بالکن خراب شد همسرم رفتن شیر آب خریدن واومدم چون پایان ماه بود واونم کارمند بود پولش کم بود فروشنده بهش دوتا پیشنهاد داده یکی چینی بود 80وجنس بهتره 150بوده. همسرم برای صرفه جویی اون ارزون تره رو خرید و آورد همین که خواست وصلش کنه آچار انداخت وشیر شکست. مجبور شد پلمش کنه وسر ماه رفت همون شیر با جنس بهترو بخره.اینطوری دو برابر هزینه کرد.
برای خودمم بارها پیش اومده که خواستم صرفه جویی کنم دوبرابر هزینه دادم.
مثلا جای ارزون لباس خریدم بعد مجبور شدم از اون لباس توی چندماه چندبار بخرم که اگر از اول اون جنس خوب رو از جای مناسب خریده بودم چندماهی برام کار میکرد.
قراره چند روز دیگه برم خرید باز این ذهنم شروع کرده به جای خرید از بالا شهر برو پارچه بخر بده خیاط برات بدوزه تا برات ارزون تر در بیاد. امان از دست این ذهن فقیر واین باورهای سمی واین عدم حس لیاقتم.
یع بار از گرون ترین جای شهرمون لباس خریدم ولی اینقدر این حس که چرا گرون خریدم اذیتم میکرد که حس میکردم من لایق این لباس نیستم واونقدر تو کمد موند که آخرش دادم به خواهرم. وحالا میبینم اون لباس به این گرونی رو اون وقتی میخواد بره سوپری میپوشه واصلا برای مهم نیست. ومن حتی توی مهمانی هم فقط یه بار پوشیدم. خلاصه که این حس عدم لیاقت خیلی جاها باعث شده از داشته هام هم لذت نبرم.
در نور باشین
سلام خدمت استاد عزیزم وبانو شایستهی نازنین
روز شمار هجدهم
مطالب و فایل امروز مثل همیشه گر از درس بود.
منم تجربه های زیادی در این مورد دارم.
مثلا یه بار شیر آب بالکن خراب شد همسرم رفتن شیر آب خریدن واومدم چون پایان ماه بود واونم کارمند بود پولش کن بود فروشنده بهش دوتا پیشنهاد داشته یکی چینی بود 80وجنس بهتره 150بوده. همسرم برای صرفه جویی اون ارزون تره رو خرید و آورد همین که خواست وصلش کنه آچار انداخت وشیر شکست. مجبور شد پلمش کنه وسر ماه رفت همون شیر با جنس بهترو بخره.
برای خودمم بارها پیش اومده که خواستم صرفه جویی کنم دوبرابر هزینه دادم.
مثلا جای ارزون لباس خریدم بعد مجبور شدم از اون لباس توی چندماه چندبار بخرم که اگر از اول اون جنس خوب رو از جای مناسب خریده بودم چندماهی برام کار میکرد.
قراره چند روز دیگه برم خرید باز این ذهنم شروع کرده به جای خرید از بالا شهر برو پارچه بخر بده خیاط برات بدوزه تا برات ارزون تر در بیاد. آنان از دست این ذهن فقیر واین باورهای سمی واین عدم حس لیاقتم.
یع بار از گرون ترین جای شهرمون لباس خریدم ولی اینقدر این حس که چرا گرون خریدم اذیتم میکرد که حس میکردم من لایق این لباس نیستم واونقدر تو کمد موند که آخرش دادم به خواهرم. وحالا میبینم اون لباس به این گرونی رو اون وقتی میخواد بره سوپری میپوشه واصلا برای مهم نیست. ومن حتی توی مهمانی هم فقط یه بار پوشیدم. خلاصه که این حس عدم لیاقت خیلی جاها باعث شده از داشته هام هم لذت نبرم.
در نور باشین
سلام خدمت استاد عباس منش گرامی و خانم شایسته عزیز و دوستان خوبم
اتفاقا امروز با راهنمایی خواهرم برای اینکه عملا به خودم تقویت باور فراوانی و احساس لیاقت رو نشون بدم و به خدا هم بگم که دارم قدم عملی بر میدارم،تصمیم گرفتم هر روز یه چیزی برای خودم بخرم .
بدون اینکه اولویت های قبلی رو توی ذهنم بیارم یعنی بدون اینکه اول به فکر هزینه بهداشت و درمان و بیمه باشم ،
بدون اینکه اول به فکر هزینه آموزش و مدرسه دخترم باشم ، بدون اینکه اول به فکر هزینه خورد و خوراک باشم ، میخوام اولویت رو به خودم بدم و هر روز چیزی برای خودم بخرم تا یک ماه (اینکه دارم زمان رو محدود میکنم به یک ماه یه راحتی خیال رو از ذهن نجوا گر میاره که خب یه ماه چیزی نیست برو هر روز چیزی بخر بالاخره یک ماه تموم میشه ، همیشه که نمیخوای برای خودت چیز بخری !) خوبه نه زمان تعیین کنم نه قیمتش رو !
الان که این فایل رو گوش دادم با خودم گفتم اگه میخوای ازاین تمرین که برای خودت در نظر گرفتی نتیجه خوبی بگیری بهتره که آگاهی و قانونی که توی این فایل یاد گرفتی رو اجرا کنی
احتمالا اگر بخوام این تمرین رو اجرا کنم اولین نجوایی که ذهن میکنه اینه که برو از جنسهای ارزون تر شروع کن تا آروم آروم پیش بری و اینجوری نجوا رو برای من منطقی میکنه!
این فایل راه رو به روی نجوای ذهن می بنده و با دلیل منطقی میگه اگه ابزاری رو میخری باقیمت بالا اما کیفیت اون ابزار اونقدر خوبه و اونقدر بالاست که نتایجش بسیار بیشتر از قیمتیه که پرداخت کردی میشه گفت واقعا مفت خریدی و اگه وسیله ای بخری که ارزون باشه اما بعد برای تعمیرش ده برابر هزینه کنی یا خوراکی رو بخری که به خاطر مواد نامرغوبش اون رو تو زباله بریزی یا هزینه درمان بکنی پس بسیار گرون خریدی
پس وسیله مرغوب و باکیفیت رو انتخاب کن تا ذهن رو برای ثروتمندشدن تمرین بدی چون ذهن فقیر همیشه به دنبال محصول ارزون و تخفیف خورده است
و در گذشته خرید لباسهایی رو انجام دادم که شاید ارزون بوده اما ارزش و مناسب حتی برای یک بار پوشیدن نداشته ودرواقع هزینه زیادی هم براش دادم و البته وسایل الکترونیکی و پارچه ها و یا وسایل آموزشی با کیفیتی هم خریدم که هر بار ازشون استفاده کردم ازشون راضی و خوشحال بودم
خدایا شکرت به خاطر این فایل و خیلی ممنونم از شما استاد عباس منش گرامی در پناه خداوند منان باشید
سلام به استاد نازنینم
از وقتی خودمو درگیر کردم با سفر دور آمریکا
و نظر دادن هرروزه
سرعت تغییرات 50 برابر شد
اصلا ایده میاد یکسره
اولین الهام دیشب بهم این بود که خب برای اون جزوه ها برو سراغ بخش فایل های مربوط به ثروت
دانلود کن و گوش کن یکسره
یه هدفون بزار یکسره گوش کن حتی اگه موقعی تمرکزت جای دیگس
و از همین ارزش ابزار گزاشتم
و ایده ها اومدن
ایده هایی که قبلا این فایل رو گوش کرده بودم هیچی نمیومد
چون تمرکز زیادی نداشتم
ایده ها سادن
ولی همینکه طی گوش دادن ابن فایل میان یعنی قانون داره جواب میده
و این برام مهمتربن چیزه
مخصوصا اینکه خودمم دنبال ایده های ساده تر ولی پولساز ترم
اصلا دنبال پیچیدگی نیستم
بریم سراغشون
1 – کوالیتی بالا تو فونت قاب و درکل صفحات
خب طی چیزی که دیشب تو قسمت 9 ام سفرنامه نوشتم
اصلا هیچ جزوه یا کتاب کم حجمی وجود نداره که زیبا باشه و با کیفیت بالا
و اون حس ارزشمند بودن رو به آدم بدن
مثل همون کالا های چینی
و ایده ای که اومد این بود که خیلی روی کیفیت کار کنم و فقط یه متن مشکی رو صفحه سفید نباشه
تا مثل اون کالای آمریکایی باشه
نه صرفا به قصد فروش
به قصد حل مسئله با بالاترین کیفیت و در نهایت سادگی
2- داشتن جلد اول و آخر
اینکه یه کتاب باشه نه صرفا جزوه
و جلد داشته باشه فهرست داشته باشه
مقدمه داشته باشه
تا هم کیفیت بالا باشه هم صمیمی تر و واقعا حس خوب بده به آدم نه فقط یه جزوه با یه به نام خدا ساده
3- چند صفحه از جلد اول و فهرست و .. درسنامه و ازمون ها و جواب تشریحی ها
و مثل اون سایتی که قابلمه رو میگفت اول برو ببین بعد اونجا قیمتش رو بهت میگن
و توی سایت قیمت نداشت
ایده اومد که چند صفحه رو بزارم برای دانلود و دیدن و فرد ببینه باباااا اصلا نسبت به پولی که دارم میده این چقدر ارزونه
البته که قیمتش منطقیه ولی واقعا انقدر ایده های نابی اومدن که با فاصله از بقیه کتاب ها جلوتره حداقل تو این رشته
ولی واقعا برام جالبه
هرچی کانون توجه رو کنترل کنی
هرچی بیشتر درگیر سایت باشی
زندگیت بیشتر تو دستاته
چقدر این سایت الهیه واقعا
خداروصدهزار مرتبه شکر
به نام الله
سفرنامه_قسمت 18
چقدر ازین اتفاق ها برام افتاده .
یکی از نمونه هاش سه روز پیش بود که من به دو تا از کرم های مراقبت پوست احتیاج داشتم .
خلاصه من رفتم داروخانه و گفت فلان جنس و فلان جنس رو داریم من با توجه به بودجه ای که در نظر گرفته بودم اگر هر دو تا جنس رو میخواستم بخرم باید هر دو ارزان ترین رو انتخواب میکردم .
اما به خودم گفتم یکی رو بر میدارم بهترینش رو .
و به فروشنده گفتم از بین این محصول کدوم بهترینشه و گفت این یکی.
در آخر من فقط یک محصول رو داشتم اما .
قضیه جایی جالب شد که من از اون جنس استفاده کردم و واقعا دیدم چقدرررر با کیفیته این محصول خودش وظیفه محصولی رو که نتونستم بخرم هم داشت انجام میداد انقدر که با کیفیت و عالی بود و واقعا به قول شما استاد مفت خریدمش .
و میدونید نکته ای که به ذهنم رسید این بود ما گاهی وقتا محصولی میخریم بی کیفیت و به ضرر مالی ما تموم میشه و دوباره باید پول بپردازیم .
اما
گاهی وقتیا یه محصول بی کیفیت میخریم که هم ضرر مالیه هم ضرر جانی که کلی سلامتیمون رو در خطر می اندازه
داشتم فکر میکردم اگر محصول مراقبتی بی کیفیت رو میگرفتم شاید آسیب جدی هم به پوستم وارد میکرد
خدایا شکرت
سپاس گزارم استاد نازنینم و خانم شایسته نیکو