ارزش ابزار - صفحه 87

1123 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 2033 روز

    با سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان مهربانم و سایر دوستان گلم

    در مورد این فایل و موضوع خرید تین درس رو می ده که:

    هر وقت می خوام هر چیزی رو بخرم با توجه به توانایی مالی ام در اون لحظه با کیفیت ترین رو بخرم ، البته با در نظر گرفتن تکاملم.

    من با توجه به یاورهای فراوانی که در خودم دارم می سازم در هر خرید این موارد رو برای خودم یادآوری نی کنم که من فلان چیزی رو با بهترین کیفیت می خرم چون :

    1. هر چه جنس با کیفیت تری می خرم در واقع به جهان نشون می دم که من آدم ارزشمند و لایقی هستم و جهان هم به همون میزان ارزش بیشتر را با ورود پول ببشتر به زندگی من جواب می دهد.

    2. من با هر خریدی از تولید کننده و آدمهای بسیاری که در رسیدن این کالا به دست من دخالت داشتند حمایت می کنم و برای آنها ایجاد پول و ثروت می کنم و جهان هم دههها و صدها برابر آن را به من بر می گرداند. و من دوست دارم به گسترش کار و تولید افرادی کمک کنم که برای کیفیت محصول خود و من مصرف کننده ارزش قایل هستند و من هنگام استفاده از محصول آنها این احساس ارزشمندی رو با کیفیت عالی لمس می کنم.

    3. خداوند از مصرف کننده حمایت می کند ، چون هدف خداوند از خلق جهان ، گسترش آن است و من دست خداوند برای گسترش جهان هستم ، پس خداوند از من حمایت می کند و هر چه من از تولید کننده بهتر و با کیفیت تر خرید می کنم ، جهان بیشتر به من پول و ثروت می رساند.

    4. طبق قانون خلا در جهان هستی ، وقتی من پول خرج می کنم و خلا ایجاد می شود جای آن پر می شود. پس هر چی بیتر خرج می کنم بیشتر می آید

    5. و حالا با درس این فایل :

    من با خرید محصولات با کیفیت تر هزینه و بهای کمتری ، در کل ، پرداخت می کنم و هر چه محصول بی کیفیت تر باشد یا من حاضر به پرداخت بهای آنچه را که می خواهم استفاده کنم نباشم، جهان با هدایت من به راههای فرعی تر ، هزینهای پوای ، زمانی و انرژی لیشتری از من می گیرد.

    یه موردی که یادم میاد و برای من درس شد تا همانطور که می خواهم از چیز با کیفیتتری استفاده کنم حاضر باشم که بهای آن رابپردازم و اینطوری جهان من رو به جاها و راههایی هدایت می کنه که واقعا محصولات با کیفیت و قیمتهای به نسبت واقعا مناسب یا به قول استاد با در نظر گرفتن همه چیز و در کل بسیار کمتر هدایت می کنه.

    وقتی که با سخنهای استاد آشنا شدم و با گوش دادن فایلها اصل رو دریافت کردم که همه چیز به باورهای من بستگی داره و من می تونم به راحتی با تغییر باورهام به خواسته هام برسم نه با زور زدن و سختی کشیدن، دیگه به خودم گفتم آخ جون اصل رو فهمیدم و من با همین فایلهایی که در دستم هست (توسط دوستی چند فایل به دستم رسیده بود، هم از رایگان و هم محصول قانون آفرینش، که البته بعدها که از پشتیبانی پیگیر شدم برای پرداخت بها ، گفتند اونها از روی سایت برداشته شده و در حال حاضر نداریم ) من به ثروت بی انتاا می رسم.

    و اون موقع احساسم واقعا با شنیدن آگاهی ها که همه رو عقلم و منطقم تایید می کرد، خیلی خوب و حتی عالی بود. و خوب فکر می کردم خوب حالاوهر چیزی که رخ بده با احساس خوب هدایت ربم است و راه درست و من می روم. اون موقع اتفاقات من رو به سمت شریک شدن با یکی از دوستانم هدایت کرد و آن هم با ضریبی از شراکت که شاید با توجه به فعالیت خوب من و موقعیت خوب من نسبت به اون دوست عقلایی نبود . و من اون موقع می گفتم اصلا نباید منطق رو به کار بگیرم و من چون هدایت ربم است می روم جلو. خلاصه چیزی حدود یکسال و نیم شد ما باهم شریک بودیم و من هر روز به خدا می گفتم پس کو شرایط مالی بهتر ، این شراکت فقط باعث شده من درآمد خودم رو بین بقیه تقسیم کنم به جای اینکه رشد مالی داشته باشم. تا اینکه دیگر کار به جایی رسید که تصمیم گرفتم جدابشم و لی همیشه این سوال با من بود که ایراد کارم کجا بود. و یک شب تصمیم گرفتم روانشناسی ثروت 1 رو بخرم و ببینم ایراد کارم چه بوده و به خودم گفتم اگر این آخرین پول توی حسابم باشه این کار رو باید بکنم وگرنه تا آخروعمر سوالم بی جواب می مونه. در این موقع درآمد من افت هم پیدا کرده بود. و البته اون موقع که آشنا شدم با استاد واقعا درآمد نسبتا خوبی داشتم و می تونستم روانشناسی ثروت 1 رو بخرم ولی ذهن فقیرم می خواست همه چیز رو ارزون بدست بیاره و حاضر نبود بهای اون رو پرداخت کنه.

    و بعد که فایلها رو گوش دادم دیدم چقدر واضح استاد می گفتند شراکت خودش یه جور شرک هست که واقعا هم هست و من حالا حالاها باید خیلی چیزها یاد بگیرم و حهان با احساس خوب من رو با توجه به باورهام هدایت می کنه و هر چه باورهام درست باشه، وقتی احساس خوب هم باشه من به راههای مستقیم تری هدایت می شم.

    البته این هدایت منم در حد باورهای اون موقع من مشتقیم بود چون بهای نشبتا کمی پرداخت کردم ولی فهمیدم باید حاضر باشم که بهای هر چیزی رو بدم اگر چیز با کیفیتی می خوام. و نتیجه بهتر رو می خوام.

    و جالب اینکه وقتی من به این باور رسیدم در خیلی از جاها واقعا جهان من رو به چیزهای با کیفیت و از نظر قیمت مناسب هدایت می کنه.

    مثلا من یه. دوره یوگا می خواستم بخرم و دقیقا موقع خریدم هدایت شدم به تخفیف استادم به مناسبت تولدش و کل دوره ها رو باقیمت مناسب خریدم. و …

    خلاصه همه اینها رو گفتم که اول به یاد خودم بیاد و خودم رو تحسین کنم که چقدر عوض شدم و چقدر ذهنم فراوانی رو باور کرده ، وقتی پول و ثروت فراوان هست و جهان دایم داره به ما می ده و هر چه ببشتر خرج می کنیم بیشتر می ده. اصلا چه دلیلی داره که من پول چیزی نخوام بدم یا بخوام کمتر بدم. این پول که هست و همینطور داره میاد.

    و استفاده از اون بدون پرداخت بها یعنی باور کمبود و اگر من فکر کنم که پول مثل رودخونه همیشه جاری هست و خروشان ، اگر کسی بگه بهای این محصول 4 لیوان آبه من 5 تا 6 تا هر چقدر بخوام بهش می دم چون تمومی نداره و چرا ندم .

    یاوقتی پول دادن رو مقایسه می کنم با لبخند زدن به فردی که نمی شناسم (برای درک لیشتر فراوانی).

    چرا وقتی حتی کسی رو نمی شناسم وقتی با هم چم‌تو چشم می شیم به راحتی لبخند روی لبهام هست ، چون فکر نمی کنم چیزی از کم بشه اگر به کسی لبخند بزنم یا دست کسی رو بگیرم وقتی مثلا یه کمکی برای رد شدن از خیابون یا هر چیز دیگه ، بخواد . ولی اگر بخوام جایی پول بدم حساب و کتاب می کنم ، چون باورم کمبود هست در مورد پول. پس خیلی خیلی باید کار بشه روی اون.

    البته این داستانم رو گفتم ولی بعد وارد سایت شدم و کامنت برخی از بچه ها رو خوندم دیدم اونها با حرکت درست در مسیر و شروع کردن با فایلهای به ظاهر رایگان تونسته بودند به شرایط مالی بهتر و سپس خرید محصول بپردازند و خداوند چقدر وقتی ما نخوایم زرنگ بازی در بیاریم و حاضر باشیم بهای هر چیزی رو بدیم به راههای بهتر هدایت می شیم.

    باز هم خدا رو شکر می کنم که همیشه هدایتگر ماست به مستقیم ترین راها با توجه به جایی که الان هستیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    عارفه محمودی گفته:
    مدت عضویت: 1448 روز

    ■ آیه 70سوره اسراء :وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلًا

    ● ترجمه:و به راستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتیم، و آنان را در خشکى و دریا [بر مرکبها] برنشاندیم، و از چیزهاى پاکیزه به ایشان روزى دادیم، و آنها را بر بسیارى از آفریده‌هاى خود برترى آشکار دادیم.

    ─━━━━━─━━━━━─━━━━━─━━━━━──━━━━━─━━━━

    ■ سلام درود الله یکتا به شما استاد توحیدیم. و خانم شایسته مهربانم سلاااامم.

    سلام به همه دوستانم

    استاد من دوره عشق احساس لیاقت رو خریدم. همان زمان خدای درونم بهم گفت روی فایل های باورهای ثروت ساز کار کنم منم شروع کردم روی فایل های فولدر باورهای ثروت ساز کار می کنم،در این فایل که سال 95 ضبط شده چقدر درمورد احساس لیاقت صحبت شده و دوستان کامنت گذاشتن در مورد یکی از باگ هایی که باعث میشه ما عدم احساس لیاقت کنیم. خداجونم دوستت دارم عاشقتم که هدایتم کردی

    ─━━━━━─━━━━━─━━━━━─━━━━━──━━━━━─━━━━

    ■جملات کلیدی فایل :

    نعمت های خداوند بی انتهاست. خدایا اینقدر به من ثروت بده که دیگه قیمت برام مهم نباشه.

    موقع خرید ها بیشتر دقت کنم و به قول استاد ،گرون بودن و ارزون بودن رو با قیمت یک کالا نسجم

    بلکه با نتیجه ای که اون کالا برام داره بسنجم.

    ،مهم ترین موضوع ذهنم این باشه که این انتخاب برام چه حاصل و چه نتیجه ای داره و قراره برام چی رو به ارمغان بیاره،

    باور فراوانی داشتن

    باور ارزشمندی کردن

    باور احساس لیاقت کردن

    تازه دارم درک میکنم با خریدن جنسهای ارزون چقدر احساس لیاقت خودمو نابود کردم ضعیفش کردم

    تو اصلا فکرشم نمیکنی به خاطر این تو لیاقت خودتو با اون خرید آوردی پایین

    درک کردم که وقتی همش دنبال جنس ارزونم یعنی واسه خودم ارزش قائل نیستم

    وقتی مواد غذایی کم کیفیتو استفاده میکنم یعنی دارم به عالم میگم من ارزش ندارم

    وقتی راضی میشم به کمترین ها به هر دلیلی یعنی لیاقت خودمو میبرم به نابودی.

    ●بهترین سرمایه گزاری این هست که م ا روی خودمون سرمایه گزاری کنیم و این نکته رو بدونیم که ما اشرف مخلوقات خدا هستیم خدا از روح خودش در ما دمیده و کل کائنات رو مسخر ما کرده این یعنی که ما بی نهایت ارزش مند هستیم و لایق بهترین بهترین ها هستیم پس نباید تحت هیچ سرایطی دست کم روی خودمون بگذاریم و چیز آشاغالی بخریم

    ●من لایق خرید اجناس با کیفیت هستم.

    ●من باور میکنم که با هر بار خرید کردن باعث ورود رزق وروزی به زندگی دیگران میشم واز این طریق باعث گسترش جهان میشم وخداوند ده برابر این مبلغی رو که پرداخت کردم وارد زندگیم میکنه و هرچه وسایل با کیفیت تر بخرم خداوند برکت وکیفیت زندگی من رو دو چندان میکنه.

    ●من لایق زندگی باکیفیت در همه ابعاد زندگیم هستم.

    ─━━━━━─━━━━━─━━━━━─━━━━━──━━━━━─━━━━

    ■ سپاسگزاری:

    ● خدارو شاکر سپاسگزارم به من فرصت داد تا بار دیگر پای آموزه های شما استاد توحیدیم‌بنشینم.

    ● از شما استاد عزیز و خانم شایسته مهربان بابت این آگاهی هایی که به ما آموزش می دهید ممنون و سپاسگزارم

    ꧁꧂در پناه الله مهربان شاد ،سلامت، ثروتمند خوشبخت وسعادتمند در دنیا وآخرت ꧁꧂

    خدایا تنها تورا می پرستم و تنها از تو یاری می جویم تو بال پروازم باش در مدارثروت و موفقیت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    تیامو گفته:
    مدت عضویت: 793 روز

    به نام خدای زیبایی ها

    احساس لیاقت وارزشمندی چیزی که خیلی وقت هست در خودم ایجاد کردم قبل از آگاه‌ بودن به این مسئله‌ چند سال پیش طبق توصیه خواهرم رفتیم کفش بخریم که قیمتش خیلی مفت ومجانی بود وقتی رفتیم با صف طولانی مواجه شدیم مردم توی صف بودن برای خرید کفش وصندل به قدری شلوغ بود که چند ساعت طول کشید که نوبت ما بشه اینکه چقدر من اون روز خسته شدم سر پا ایستادم بماند یعنی به یک هفته نرسید که چسبهای صندلی که خریده بودم از هم وارفت

    ّ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    حامد آقابکی گفته:
    مدت عضویت: 764 روز

    به نام خداوند مهربان و هدایتگر ،رزاق ،وهاب و بخشنده

    سلام به استاد و خانم شایسته عزیز و دوستداشتنی

    سلام به دوستان خوبم

    این فایل واقعا من رو بیدار کرد از دیشب تو ذهن من داره تکرار میشه که من کجای این دنیا بودم

    من چرا برای خودم ارزش قائل نبودم

    آخه وقتی من برای خودم ارزش قائل نیستم این جهان این سیستم میخواد برای من ارزش قائل بشه

    من یادمه بازار روز رشت رفتم میوه بخرم میوه خوب و عالی که کیلویی 30هزار بود رو بخاطر قیمتش بیخیال شدم و رفتم سه کیلو نارنگی ده هزار تومانی خریدم و وقتی آوردم خونه دقیقا یک کیلو رو ریختیم رفت مابقی هم آنقدر بی مزه بود که نمیشد بخوری

    و مسئله دیگر اینکه کفش خوب نمیخریدم افکارم اینطور بود که پول یک‌ کفش خوب رو میدم سه تا معمولی میخرم تنوع ایجاد میشه ولی تو یک سال ده بار هم کفش می‌خریدم بازم کم بود برام و کلی هم پا درد داشتم بخاطر نا مرغوب بودن کفش

    ولی وقتی افکارم رو تغییر دادم و یک بار به دل این افکار منفی زدم رفتم یک کفش اورجینال خوب گرفتم آنقدر راحته این کتونی با روز اولش هم فرق نمیکنه یک بار داخل ماشین لباسشویی میندازه عزیزدلم انگار تازه خریدم واقعا الان فکر میکنم به حرف استاد من ارزون خریدم این کتونی رو

    استاد بی نهایت از شما سپاسگزارم برای این فایل ارزشمند

    خدایا شکرت برای این آگاهی که امروز دریافت کردم

    در پناه الله یکتا شاد و سالم و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    مریم گفته:
    مدت عضویت: 632 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام استاد عزیز

    روز 18 ام سفرنامه

    این باور آنقدر در درون من قدرتمند بوده که همیشه دنبال اجناس ارزون بودم همیشه دنبال مغازه های بودم که حراجی زده بودن با اینکه میدونستم کیفیت خوبی هم ندارن ولی ذهن من آنقدر فقیر بود که فقط به قیمت ارزونش نگاه می‌کردم همیشه هم از حراجی ها لباس می‌خریدم و یکی دوبار میپوشیدم و مینداختمش دور

    یک بار هم ماشین می‌خریدم یه ماشینی پیدا کردیم که نسبت به بقیه ماشینها قیمتش خیلی ارزون و مناسب بود این ماشین صدبار مارو تو خیابون نگه داشت دم به دقیقه خراب میشد و تو تعمیر گاه بود دوسه بار لاستیکش در رفت خلاصه از خود ماشین هزینه بیشتری برامون داشت

    واقعاً این مثل چقدر زیبایی هستش که ما اونقدر پولدار نشدیم که جنس ارزون بخریم

    سعی میکنم هر روز روی باورهای لیاقت و ثروت و فراوانی کار کنم تا این باورهای کمبود که آنقدر در ذهن من قوی شدند را بشکنم

    استاد عزیزم برای این آگاهی های ناب که در اختیار ما قرار میدید ازتون سپاسگزارم

    خداوند همه ی ما و به راه راست هدایت کند آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    عاطفه حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1166 روز

    به نام خدا

    فایل 18 هم

    فکر میکنم این باور از خیلی وقت پیش توی ذهن من ساخته شده اونم به واسطه ی مثل انگلیسی ای که استاد فیزیک مون تو اول دبیرستان زد ، (ما هنوز اونقدر پولدار نشدیم که جنس های ارزان بخریم )

    یادمه 10 سال پیش یه تی شرت مارک lc Waikiki خریدم فکر کنم 150 تومن ، به اون زمان گرون بود اما الان حدود ده ساله که دارم میپوشمش و اخ هم نگفته در حالی که کلی تی شرت ارزون تاحالا پاره کردم که خیلی هم گرون تر از قیمت اون تی شرت درآمده

    یادمه وقتی داشتم مهاجرت میکردم به اروپا کلی جنس از ایران خریدم که مثلا ارزون تر برام دربیاد در حالی هزینه ی حمل و نقل ش و سختی ش صد برابر برام بیشتر شد و یه ماهم کمر درد داشتم تازه 200 یورو هم پول بار دادم این در حالی بود که با همون هزینه بدون دردسر میتونستم اجناس خوبی بخرم، انگار میخواستم وارد قحطی بشم.

    یه بار واسه مامانم سبزی خورد کن خریدم به خاطر قیمت ارزون ش کلا دوبار بیشتر برامون کار نکرد میدادیم بیرون خورد کنن به صرفه تر بود

    یه مانتو تو مترو خریدم 200 هزارتومن، یه بار انداختم تو لباس شویی رنگ و روش رفت ولی شبیه همون مانتو رو از پاساژ خریدم 700 هزار تومن الان یه ساله دارم میپوشمش هیچی ش نشده ،

    ده سال پیش کفش ادیداس خریدم ده ساله هروز میپوشمش واقعا مرگ نداره تازه چقدر توش راحتم ولی به خاطر یه کفش ترکیه ای 2 میلیونی پا درد گرفتم و دیگه نپوشیدمش ، دو میلیون مم هدر رفت

    مریم جان استاد عزیز خیلی ممنونم از شما

    در پناه خداوند باشید. خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    عاطفه زارعی گفته:
    مدت عضویت: 829 روز

    خدایا سپاسگزارم به خاطر همه چیز مخصوصاً به خاطر اینکه باور داشتن چیزهای عالی رو به من هدیه کردی

    با درود و سپاس خدمت استاد عزیزم، مریم جان و دوستان همفرکانسیم

    روز شمار هجدهم

    قبل از سال 98 که تغییراتم شروع بشه، باورهای خیلی وحشتناکی داشتم. دلم نمی اومد برای خودم خرج کنم و بیشتر دوست داشتم پول رو صرف زندگی و فرزندم کنم.

    مثلا: در صورت نیاز برای انجام بعضی کارها از وسایل نقلیه عمومی استفاده می کردم و با خودم می گفتم پول اینرو برای زندگیم صرف می کنم. چقدر انرژی و وقتم تلف می شد.

    از سال 98 به بعد با ایجاد باور احساس لیاقت و ارزشمندی روش زندگیم بهتر شد ولی سال 1402 نتایج عالی شد.

    در هر مورد که فکر کنید، احساس لیاقتم عالی شده.

    خرید ماشین، لوازم خونه، لباس، روابط، سفر و هر چی که فکر کنید.

    و هر چی که می خوام پولش هم ردیف می شه

    در ضمن اگر چیزی رو هم که دلم می خواد ولی فعلا ندارمش تصورش می کنم که دارم.

    مثلا: در خونه رویائیم زندگی می کنم،

    با ماشین دلخواهم رانندگی می کنم

    از ویلا و باغ باصفام لذت میبرم و میوه هایی که می خورم از باغ خودم هست.

    با دیدن سفر به دور آمریکا خودم رو در اون مسیر تجسم می کنم که من هم در این سفر هستم.

    تصور می کنم شغل دلخواهم (با آزادی زمانی، مکانی و مالی عالی) راه افتاده و هر لحظه برام پول واریز میشه

    باور احساس لیاقت پایه و اساس باورهاست.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    مرضیه حیدری گفته:
    مدت عضویت: 976 روز

    به نام خدای بزرگ

    استاد به استادعزیز و همراهان گرامی

    ازاونجایی که ذهن فقیری داشتم تو خیلی از چیزها ازلباس گرفته تا وسایل خونه باعث شده ضرز کنم همیشه دنبال چیزای ارزون بودم که بخرم کفش اسپرت خیلی دوست دارم هروقت میرفتم بخرم اصلا کاری نداشتم چه مارکی هست فقط کافی بود ازش خوشم بیاد میگرفتم البته ارزونم باشه خلاصه همیشه نهایت یه ماه میپوشیدم من پیاده روری دوست دارم هرروز پیاده روری میکنم ازبس کفشم نامناسب بود باعث می‌شد زانو درد کمردرد بگیرم خلاصه یبار خواهرم گفت بیا همین کفشا که میگیری اورجینالش بگیر دیگه لازم نیست هرماه کفش بگیری اولش کلی سخت بود چیز گرون خریدن الی گرفتم الان هرکفشی دارم به جز اینکه دیگه خسته بشم یه مدل دیگه بگیرم وگرنه هرکدوم بالای دوسال میپوشم هنوزم کیفیت عالی دارن دیگه کم کم لباسامو با کیفیت میگیرم

    با این فایل استاد فهمیدم خیلی جاها عدم احساس لیاقت کردم وذهنم فقیر بوده و باید اساسی روش کار بشه

    خدایا شکرت بابت سایت استاد که منو درمسیر آگاهی قرار داد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    علیرضا یکتای مقدم گفته:
    مدت عضویت: 1343 روز

    به نام خداوند مهربان وهدایتگر

    سلام

    کُلاًّ نُّمِدُّ هَـؤُلاء وَهَـؤُلاء مِنْ عَطَاء رَبِّکَ وَمَا کَانَ عَطَاء رَبِّکَ مَحْظُوراً (20) اسرا

    ما از عطاى پروردگارت، اینان (فرصت طلبان) و آنان (دنیا طلبان) را کمک مى کنیم و عطاى پروردگارت از کسى منع نمى شود.

    من چند سال پیش یک عدد دریل برقی خریدم که گران ترین و باکیفیت ترین بود و پول زیاد هم بابتش دادم اما الان بسیار بسیار خوشحالم چون خیلی خوب داره کار می کنه و قیمت آن چند برابر شده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    Navid.m گفته:
    مدت عضویت: 1126 روز

    به نام خدا

    با سلام خدمت استاد و خانم شایسته و دوستان

    بخوام از ارزش ابزار های که در گذشته خریدم بگم

    چند تا مورد دارم.

    من همیشه وقتی میخواستم موبایل بخرم همیشه موبایل های دست دوم میخردم بعدش همیشع میبردم تعمیرات هر دفعه یه عیب پیدا میکرد

    چون ذهنم همش دنبال ارزون بود بعد کلی زمان و هزینه برام داشت این الگو همش تکرار میشد دفعه بعد هم گوشی دست دوم میخریدم با اینکه پول نو خریدن رو داشتم به خودم میگفتم گرونه وقتی دست دوم هست چرا نو بخرم .

    اما این الگو رو شکستم این بار که رفتم موبایل بخرم رفتم سراغ نو با همه ی لوازم جانبی خریدم

    اصلا وقتی جنس با کیفیت میخری احساس لیاقت احساس خوبی به ادم دست میده .اصلا احترام بیشتری دریافت میکنی چون به خودت داری احترام میزاری .

    مورد بعدی غذا خوردن هست من قبلا که بیرون میخواستم غذا بخورم همش دنبال ارزون بودم

    مغازه های که ارزون میدن الان خیلی خیلی بهتر شدم نسبت به قبلم بخوام بیرون غذا بخورم به کیفیتش هم اهمیت میدم کیفیتش هم رو مد نظر قرار میدم تو انتخاب هام .

    مورد بعدی لباس خریدن هست من لباس بی کیفیت میخریدم بعد مدت کوتاهی از بین میرفت اصلا دیکه قابل استفاده نبود

    من کفش خریدم بعد یک ماه از قیافه افتاد ولی بعدش یه کفش خریدم با کیفیت چندین ماه دارم استفاده میکنم ازش .

    نسبت به قبلم خیلی بهتر شدم ولی بهتر از این ها هم میتونم بشم .

    سایت استاد و محصولات و فایل های استاد بهترین خوراک برا ذهن منه اصلا آرامش میده به آدم واقعا از استاد عزیز و خ شایسته ممنونم بابت فایل ها و محصولاتی که تولید میکنند تا ما ازشون استفاده کنیم و از خداوند تشکر میکنم که منو به مدار سایت وارد کرد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: