ارزش ابزار - صفحه 92 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2017/01/abasmanesh-6.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-01-19 10:37:232020-08-23 06:04:49ارزش ابزارشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند بخشنده و مهربان
روز هجدهم سفرنامه : من یادمه که بعضی وقت ها لباس هایی رو میخریدم که بعدش فهمیدم اینا بعد یه بار شستشو اصلا کوتاه میشن یا رنگشون میره بعد مدتی رفتم با خودم گفتم که یه تیشرت خوب بخرم که اصلا قیمتش مهم نباشه خلاصه با یه قیمت بالایی اون رو خریدم اون تیشرت بعد سال ها با هزاربار شستن هنوز یه تیکه از رنگش نرفته یعنی وقتی میشه یه چیز خوب خرید چرا باید با قیمت پایین تر و کیفیت پایین تر یک کالا رو خرید .خدای بزرگ رو شکر میکنم به خاطر سلامتی که به من داده و این مسیری که من رو بهش هدایت کرده که بتونم با تقویت هرچه بیشتر باور هام بدون دیدن قیمت هر کالایی اون رو بخرم .
خدایا شکرت .
سلام به استاد عزیزم
مریم نازنینم
و همه دوستانم
یک تجربه از خرید یک خدمات میخواستم بگم که مال همین اواخر هست
من چند سالی میشه که رقص رو بصورت حرفه ای دنبال میکنم. همیشه هم حاضر بودم برای دوره های مختلف هزینه کنم.
البته قبل از اینکه به موضوع امروز برسم بگم که یک باور غلطی که دارم اما متوجهش شدم و دارم تلاش میکنم اصلاحش کنم اینه که فکر میکنم شرکت کردن در هر دوره ای برام خوبه و پول دادن برابر آگاهی هست … اما الان در این نقطه قرار گرفتم که اول خواسته و انتظارم رو برای خودم شفاف کنم بعد از بین مواردی که وجود داره اونی رو انتخاب کنم که نیاز من رو تامین کنه و لزوما شرکت در دوره برام آگاهی نداره بلکه باید همون چیزی که دارم رو تمرین کنم و بهش مسلط بشم .
خلاصه که یک ده آباد از صدتا شهر خراب بهتره
حالا در مورد موضوع این فایل:
اخیرا یه دوره ای ثبت نام کردم که اسمش خیلی برام جذابیت ایجاد کرد ولی هرچی نگاه میکردم میدیدم مربی و مدرسش یه طورایی فرم و ظاهرش برام انگار مچ نیست با اون محتوایی که وعده آموزشش رو داده اما قیمت کمی که داشت وسوسه ام کرد که ثبت نام کنم.
من ثبت نام کردم … اولا که اصلا براساس وعده ای که داده بودن عمل نکردن و نوع ارائه مطلب یه دفعه تغییر کرد. بعد اینقدر در هر جلسه برقراری ارتباط برای حضور در کلاسشون سخت فراهم میشد که من عصبی میشدم. بعد نوع رفتارشون که بسیار برام ناخوش بود هم از یکطرف دیگه کم کم به نقطه ای رسیدم که دیدم این کلاس بیشتر از اینکه برام آگاهی داشته باشه داره روی مخم میره . خلاصه از جلسه سوم عطاش رو به لقاش بخشیدم و ولش کردم .
درواقع میخوام اینو بگم که غیر از ضرر زیان مالی ما وقتی انتخابمون از ذهن فقیر سرچشمه بگیره هزینه های روانی زیادی رو هم پرداخت میکنیم.
و دائم میریم تو احساس بد . و قانون هم میگه احساس بد یعنی اتفاق بد !!
و اینجاست که موضوع ابزار مناسب (چه کالا و چه خدمت) اگرچه به نظر مسأله ساده ای میاد اما تاثیرش خیلی عمیقتر و ریشه ای تر هست
سلام
شکرخدایی روکه مارو باقوانین جهان هستی آشناکرد.
وبه لطف تو اسباب کارمیکنند.
مادرجهان مادی زندگی میکنیم وهمه افکار
وفرکانس هایی که مابه جهان هستی ارسال میکنیم به صورت ماده به سمت ما می آیند.
آموزش دیدن وکسب آگاهی وآشنایی باقوانین جهان هستی ابزار بسیارمهمیه برای رسیدن به دعا هایی که نزد خدای متعال کردیم.
اگه ازاهرم آموزش وابزار مثل انسان ها، ایده ها اهرم ثروت وزمان دیگران به گونه ای استفاده کنیم که به آنها نیز نفع برسانیم
خدای متعال مارو به خواسته هامون میرسونه.
سپاسگزارم سپاسگزارم ازاستاد ازاستاد عباس منش عزیز وخانوم شایسته
سلام استاد عزیزم وخانوم شایسته عزیزم
رد پای ۱۸
استاد عزیزم
پدر یابهتر بگم تقریبا بیشترافراد نزدیک به من بجای کیفیت به پول نگاه میکنن
مثلا بعضی بجای اینکه یه کتانی۶۰۰هزارتومانی بخرند شیک وقشنگ (البته برندها خارجی قیمتهاش خیلی بالاتره)
میرند یه کتانی ۲۰۰تومنی به ظاهر زیبا میخرند وبه محضی که ۱هفته میپوشند وا میره
البته شاید ازنظرمالی توانایی خریدش رو داشته باشند اما اینکار رو انجام نمیدن
چون باورهای فقیرانه دارند
واین باور باعث میشه حس کیفت برتر رو لمس نکند
خداخوبم شکرت ازاین همه توانایی خلق ثروت که استاد خلقش کرده
خریدآنلاین
چه بازاریابی هوشمندانه ای خدا خوبم شکرت شکرت این خودش یک نوع آموزش بود جهت فروش چنین کالاهایی باکیفتی
استاد عزیز من اگر شرایط خرید یه چیز نداشته باشم نمیخرم واگر هم بخوام بخرم
باید وباید یک جنس با کیفت بخرم
البته درحال حاضر نمیتونم بهترین برند رو بخرم
اما هرچیزی که میخرم اول از همه کیفیت برام مهمه چون کیفیت خوب
احساس خوب رو در وجودم به وجود میاره
ارزش مهمترین عامل هست برای رقبت خرید محصول
استادمن هم عاشق ابزار درجه ۱هستم
ارزشی که محصولات شما ایجادمیکنه هزاران برابر بیشتر از اون قیمتی هست که باید باشه
ممنونم ازشما استادعزیزم
❤🙏❤🙏
سلام
هجدهمین روز ازتحول من
باورفراوانی چیزیه که من هنوز توش موندم😄بااینکه اینقد رو باورام کارمیکنم هنوز توی باورفراوانی مشکل دارم،موقع خرید هرچیزی اول میرم سراغ قیمت ببینم چنده چه وسایل خونه،لباس خوراکی،یاهرچیزدیگه
وهمیشه هم باجنس ارزون خریدن هم ضررکردم هم ارزش خودمو پایین آوردم
براخریدلوازم ارایشی رفتم دنبال یه جنس ارزون وبعدازیک باراستفاده انداختمش دور ودوباره مجبورشدم یکی دیگه بخرم،که قیمتش خیلی بیشتراز قیمت جنس خوبه برام افتاد
یااینکه شال ارزون میخریدم خوشحال بودم که مثلا پول یه شال روباهاش دوسه تاخریدم ،بعدازیک بارشستن رنگشون میرفت ومن هیچی نداشتم بپوشم☺بله ازاین کارا زیادکردم که هنوزم که هنوزه درس عبرت نشده برام،اما من از امروز متعهدمیشم که توزندگیم فقط جنس باکیفیت بخرم،واگه ندارم هم صبرکنم پولش که جورشدبخرم،من واقعا لایق بهترین هام😇
سپاس برای خداوند بخشاینده موهبتها
سلام خدمت استاد گرامی و خانم شایسته عزیز و اعضای سایت عقل کل
من از بچگی این مثالی که استاد زدند را میشنیدم و سعی میکردم در زندگیم استفاده کنم و همیشه به خاطر خرید های باکیفیت راضی بودم .تا اینکه این اواخر به دلیل مشکلات مالی مجبور به خرید یک ماشین دسته هزارم شدم و همیشه در گیر تعمیر گاه و لوازم یدکی بودم و دوباره این مثل انگلیسی یادم اومد و سریع اقدام به تعویض ماشین کردم مهمان پولی که برای تعمیرات هزینه میشد را برای خرید ماشین صفر هزینه کردم .
امیدوارم همیشه در زندگی موفق و پیروز باشید
خدانگهدار
تمام
سلام بعدازاینکه یه تجربه مالی ناموفق داشتم یک ماشین پراید مدل ۱۳۷۷ خریدم اقا چندروزبعدازخرید موتورسوخت ولی ولی خوشبختانه توی شهر بود و بردم تعمیرگاه و چونکه ازجنس اهن بود باپماد سوختگی نمیشد سوختگی موتوررا نمیشد حل کردو ده درصد ازقیمت خود ماشین را خرج موتورکردم و یکهفته خودم کارمند تعمیرگاه بودم دفعه دوم وقتیکه از بندرعباس برمیگشتم یزدتوی گردنه تنگ زاغ دوباره موتورش سوخت و شب ماشین راجاگذاشتم و فرداشب یک ماشین گرفتم و بردم بندرو تعمیر کردم
سال بعد دوباره وقتیکه میرفتم بندرتوی گردنه ماشین داغ کرد ولی باهرتلاشی بود
رساندم بندرو گذاشتم درب خانه هفته بعدش باطریش را دزدیدن هفته بعدهم دزدان عزیز شیشه راشکستن که پخش ماشین راببرن و چون خودم یزد بودم
نیروی انتظامی اون را به پارکینگ منتقل کردو بالاخره پس ترخیص و تعمیر دوباره
پس مدتی دوباره برای بارسومموتور سوخت و تقریبا چیزی حدود نصف قیمت خود ماشین هزینه ماشینم شد و یه یه مثل معروف هست که میگه ارزون خری و لمبون خری یا به قول انگلیسیها
ما اینقدر پول زیاد نداریم که جیزی را ارزان بخریم
امروزبخاطر بی وسیله بودن تصمیم داشتمیک موتور دسته دوم بخرمکه امشب وارد سایت شدمو نشانه امروزماین فایل بودکه من ازخدامتشکرم بخاطر این سایتو بخاطر این فایل و بخاطر این استادکه سرراهم قرارگرفت
من سال۱۳۶۷ یک پیکان جوانان مدل۱۳۵۶خریدم و وقتیکه فروختم حساب که کردم متوجه شدم بااینکه ماشین گران شده بود من به قیمتی که ماشین رافروختم همه پولی را که بابت فروش دریافت کردم راهزینه خود ماشین کرده بودم
به نام بی نام او .من ازاین موارد زیاد داشتم حدود دوساله که سعی کردم از لباس گرفته تا چیزهای دیگه بهترین نوعشو بگیرم .یه گوشی داشتم که مدل پایین بود هیچ فایلی برام باز نمیکرد هیچ عکسی سو نمیشد بلاخره کلی دردسر داشتم باهاش تا اینکه گوشیمو عوض کردم .وتازه. متوجه شدم گوشی خوب چقدر با ارزشه هرچیزی خویش بارزشه .
درود بر شما
روز هجدهم سفرنامه
در مورد خرید وسایل زندگی و کیفیت وسایل بسیار معتقدم که جنس خوب را هر چقدر بهاش را بپردازی ارزشش را دارد.
من چندین سال پیش برای خرید جهیزیه خودم وسایل برقی آشپزخانه را تا آنجا که توانستم اجناس با مارک هایی که تایید شده بودند وامتحان خود را پس داده بودند و همینطور ظروف و قابلمه ها بعد از ۱۴ سال هنوز قابل استفاده هستند اما دو سه سال بعد از ازدواج یک سری قابلمه و چند وسیله برقی بی کیفیت خریدم از اجناس چینی که شاید به یکسال نکشید که هیچ کدام دیگر قابل استفاده نبودند. یعنی این موضوع را بخوبی درک کردم.
با اینحال با توضیحات این فایل متوجه شدم این باور عدم لیاقت و کمبود ثروت باعث این نوع خرید کردن من شده بود.
ممنونم از آگاهی امروز