ما بی انتها هستیم - صفحه 11

877 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    لیلا گفته:
    مدت عضویت: 3754 روز

    سلام خدمت شما برادر گرامی.استاد عزیزم امشب فایل شمارو گوش دادم . یادمه روز اول حادثه پلاسکو همه اهل فامیل دور هم بودیم. نمیدونید چه خبر بود. همه به هم فیلمو عکس نشون میدادن برادرم گریه میکرد همه خودشونو غمگین نشون میدادن و منم که اصلا با این باورها متفاوت بودم گفتگوهای درونیم شرو شد. که بابا تو چه قدر یخی. چرا تو با همه فرق داری و سرزنش ادامه پیدا کردو من به هم ریخت. واقعا من متفاوتم . من تمایلی به دیدن فیلمو عکس و اخبار این ماجرا نداشتم. آخه باور من این بود که اونا با فرکانس خودشون تو این موقعیت قرار گرفته بودن.و خواسته خودشون بوده. و اینکه مرگ پایان زندگی نیست.یه اتصاله به خدا. سیزده فروردین امسال عموی عزیزم تو سوریه به شهادت رسید. وقتی گزارشگر با من مصاحبه میکرد من فقط دربارش گفتم اون به خواستش رسید و در جواب همه که میگفتن ناراحت نیستی میگفتم اون تو ذهن من راه میره نفس میکشه و زندگی میکنه و این یعنی اون هست. پس چرا ناراحت باشم. و زندگیمو تباه کنم که فلانی نیست.ولی متاسفانه هیچ کس درک باورهای زیبا رو نداره استاد خیلی خوشحال شدم که گفتید همه کامنتهارو خودتون میخونید. امیدوارم زندگیم هر روز عالی تر شه و براتون از پیشرفت هآم و آرامشم پیغام بزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    امیرحسین پارسا گفته:
    مدت عضویت: 3406 روز

    سلام استاد خوبم

    خوشحال شدم شنیدم همه نظرات رو می خونید

    واقعا دیدگاهم نسبت به جهان عوض شد. آرام شدم.

    دید گاهم نسبت به رسیدن به اهداف عوض شد. انگیزه گرفتم.

    به یاری خدا روز به روز در این مسیر پیشرفت کنیم و هر روز پر تحرک تر از قبل باشیم.

    سعادتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    کیمیا ببب گفته:
    مدت عضویت: 3110 روز

    سلام به استاد عزیز و دوستانم

    میخام اتفاقی که برام افتاد رو تعریف کنم و باور غلطی که بهمون دادن

    من 20سالم است و امسال محرم دقیقا یادم نیست شهادت کی بود..من از اینکه بخام گریه کنم و ناراحت باشم حس خوبی نداشتم و کارهای خودم رو انجام میدادم که پدرم سر اسن قضیه باهام بحث کرد و گفت نه تو باید برای حضرت زینب زجه بزنی و گریه کنی..و اینکه تو نمیدونی اونا چجوری فداکاری کردن..تو باید برای یه ساعت هم شده اشک بریزی..من واقعا از این حرفا خندم میگرفت ولی سعی میکردم جلوی پدرم چیزی نگم چون واقعا عصبانی بود…و الان میفهمم که حسم درست بود

    و دیدگاه بعدی که راجب مرگ من یادمه چقدر من رو میترسوندن از این بابت یادمه مادرم یه کتاب میخوند و بهمون میگفت شب اول قبر شما رو میکنن تو یه کوزه و جوری در تگنا قرار میدن که تمام استخوناتون له میشه ..الان میفهمم و واقعا خندم میگیره…من اون موقع سنم کمتر بود اینقدر که من رو ترسوندن که حتی شب از ترس اینکه فرشته مرگ میاد و منو با خودش میبره خاب نمیرفتم…و به من گفته بودن فقط اماما وپیامبر زجر نمیکشن اینقدر میترسیدم که از دین بدم میومد حتی نسبت به خدا حس خوبی نداشتم اما واقعا این اگاهی ها توسط شما حداقل برای مردم جامعه ما لازمه که چنین تفکرات ابتدایی دارن اما خوشحالم که خدا هدایتم کرد و با سایت شما حدود یه ماه اشنا شدم…واقعا حرفتون در ارتباط با مرگ به جا بود و من رو کمک کرد..و از شما ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    فائزه مقدم گفته:
    مدت عضویت: 4024 روز

    استاد عزیزم

    سلام

    بسیار سپاسگزارم از آگاهی جدیدی که در اختیارمون گذاشتید، دیدگاه تون راجع به مرگ چقدر با فطرتم همسو بود… نمیدانید چقدر به دلم نشست

    من بنا به آموزه های قبلی ام نسبت به حوادث ناگوار همانطور که گفتید رفتار میکنم اما آگاهی های جدیدتون درباره عزاداری برای امامان و رویکردتون نسبت به مرگ فوق العاده با درونم همسو بود و آن را پسندیدم

    ممنون که روش خودتون برای بهتر زندگی کردن رو به ما می اموزید.

    همواره شاد و سرشار از انگیزه باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    احسان اسکندری گفته:
    مدت عضویت: 3543 روز

    بنام خداوند یگانه و بی همتا

    سلام بر حسین ابن علی

    با سلام خدمت همه دوستان

    احترام و سلام ویژه به استاد عزیز

    هیچ وقت نخواستیم بفهمیم چرا حسین ابن علی شهید شد ؟ چرا فرزند 6 ماهه اش را قربانی کرد. چرا پسرش را در راه خودش از دست داد. همیشه با 4 تا ذکر و مصیبت و چند تا قطره اشک و سینه و زنجیر زدن همه چیزو تموم کردیم. اگر ابراهیم اسماعیل جوانش را میخواست قربانی کند اما نشد و خدا نخواست، حسین ابن علی فرزند 6 ماهه اش را قربانی کرد. حسین ابن علی نمونه انسان واقعی برای رسیدن به هدف والا است. هدف والا ایستادن در مقابل ظلم زمانه، ایستادن در مقابل فریب و گمراهی ، ایستادن در مقابل شیطان.

    شخصیت حسین ابن علی عین ایستادگی در مقابل نجوای درونی است. آزاد بودن و آزاد زیستن. اگر و تنها اگر هدف او شناخته میشد عین خدایی شدن تمام انسان ها اجرا میشد. متاسفانه به جای رسیدن به تفکر حسینی به عزای حسینی روی آورده ایم.

    حسین ابن علی شخصیتی است که در بدترین شرایط حتی لحظه ای به غیر خدا روی نیاورد و نشانمان داد با خدا باشید و آزاد باشید . روزی این دنیا را ترک میکنید پس جوری باشید که در آن اسیر و بنده ای غیر از خدای این جهان نباشید. جوری زندگی کنید که مجبور نباشید به خاط دنیا سرتون روی گناه خم کنید و سرتان را جلوی بنده ای پایین بیاورید.

    حسین ابن علی مظهر آزادی و عشق بازی با خداوند است. او امام بود و در مدار خدایی شدن بود و نمیتوانست سر بر عین ظلم خم کند. استاد عزیز ما حسین ابن علی را نشناخته ایم که به والله اگر لحظه ای درک میکردیم که خدایی شدن یعنی چه همه ما ها تا حالا و صد ها سال قبل پدران ما ثروتمند و آزادانه زندگی میکردند اما حیف که فقط سینه زدند و بر صورت ظاهری حسین گریه کردند و لحظه ای سیرت حسین را نشناختند.

    منی که امروز این حرف ها را میزنم به تمام فایل های رایگان شما تسلط کامل پیدا کردم

    تک تک آیه هایی را که نشانمون داده بودید را خودم به دنبال تفسیرشان رفتم و مرا ببخشید که نمیتوانستم بی چون و چرا حرف های شمارا پذیرا باشم. اما فهمیدم چه رازی را از قرآن برای ما آشکار کردین.

    اشکم درومد که چرا 30 سال یک بار قرآن را با معنی نخوانده بودم. حال میفهمم حسین ابن علی چرا خدایی شده بود. چطور خدایی باشم و بخندم و شاد باشم و ثروتمند باشم.

    دوستان خودتون برید و تحقیق کنید و بدونید راهمون درست است و عین کلمه به کلمه قرآن است.

    امید وارم همه ما ایرانیان جدا از هر قومیتی بفهمیم شاد بودن عین خواسته خداوند است و بس. خدا یا ما را به راه راست هدایت فرما ، راه کسانی که به آنان نعمت داده ای.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  6. -
    ماری جون گفته:
    مدت عضویت: 3293 روز

    سلام به سید حسین و خونواده خودم

    فایلش عالی بود،خیلی راحت باهاش ارتباط برقرار کردم.خیلی از حبابهایی که تو ذهنم بود ترکیدن.سپاسگزارم سید حسین.

    چن وقتیه چیزی به نام دیدگاههای قدیمی ندارین و صفحه بندی هم نیست،واسه نظرا هم که ستاره میزارم بعد از بله چیزی به نام خب(نشانه تایید )واسم نمیاد.بعضی وقتا 3،4 بار واسه یه نظر ستاره میزارم تا تایید شه،در صورتی که اینترنتم دیتاست نه ADSL که بگم قطع شده بوده نتم.لطفا نظرات رو صفحه بندی کنین،تا من بدونم از کجا به بعد رو نخوندم،خیلی از نطرات رو چندین باره میخونم و خیلی از نظرات رو هم نخوندم و اطلاع ندارم.مخصوصا در دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها،من خیلی دچار مشکل میشم از بس نظر زیاده،هی باید منتظر شم تا دیدگاهها ی قدیمی لود شه دوباره میپره از اول نظرا میاد واسه من چند باره کاری شده،با اینکه خیلی نیاز دارم به نظرات.و همچنین در قسمت هدفگذاری من واقعا اذیت میشم.

    با آرزوی ثروتمندی در مکان و زمان برا تمام مردم دنیا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    حمیدرضا صادقی گفته:
    مدت عضویت: 4008 روز

    سلاااااام استاد

    ممنونم ، خیییلی عالی بود ، خیلی باعث فکر و تعمل بود این فایل و نشونه های جالبی برای من بود نسبت به افکار چند ماه تا الان من در مورد یه سری از افکار و یا اخلاق ها و رفتارها

    پیشرفت خودم را هر روز دارم احساس میکنم در همه امور ، و خیلی لذت بخشه !!!

    بازم تشکر ، در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    فواد شفائی گفته:
    مدت عضویت: 3198 روز

    سلام،

    لطف کنید اون دوره درمورد کنکور رو به اپدیت جدید دوره تندخوانی تبدیل کنید چون برای کلی از دوستان خیلی می تونه .فید باشه از جمله منه کنکوری و شما هم سود بیشتری می کنید،

    خیلی دوستون دارم و منتظر خبرای خوب هستم،….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: