ما بی انتها هستیم - صفحه 19

877 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علیرضا براتیه گفته:
    مدت عضویت: 3164 روز

    سلام به همگی

    اول از همه، تشکر میکنم از خدا که من رو به طرز خیلی شگفت انگیز و معجزه اسایی با گروه اقای عباس منش اشنا کرد و به به این مسیر (صراط مستقیم) منرو هدایت کرد. میخواستم یه تجربه ی شخصی که خودم بهش رسیدم بگم تا دوستان هم استفاده کنند. البته میدونم خیلیا بهش رسیدن ولی گفتم بگم. در قانون جذب شکی نیست و هرچی فکر کنی و باور داشته باشی همون میشه. ولی بعضی وقتا با اینکه کلی فکرای بد و چیزای بد رو طرف خودت میکشی و میگی الانه که فلان اتفاق که بهش فکر میکردم و ازش میترسیدم به سرم بیاد، به طور معجره اسایی وقتی که باهاش روبرو شدی میبینی اصلا وجود نداره و یه توهم بوده و اینجاس که حس میکنی که یه نفر تمام اون افکار منفی و باطل رو ازت دور کرده تا به سرت نیاد و اون کسی نیست جز الله…رب العالمین…خدا…پروردگار… و هر اسمه دسگه ای که داره. خدا مهربونتر و بخشنده تر از اونچیزیه که ما فکرشو میکنیم. اگه همه چیز بر اساس قانون جذب بود و یه قانون خیلی سرسختانه بود، الان هممون بدبخت بودیم و اینجاست که ادم به ربوبیت خدا پی میبره و میفهمه واقعا یه نفر هست که همه چیز و همه کسرو کنترل میکنه و بعضی وقتا توی زندگی برامون یه جاهایی زیر ابی میره.

    ممنون ار همگی مخصوصا اقای عباس منش

    و با تشکر ویژه و فراوان از خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    محمدرضا فنائیان گفته:
    مدت عضویت: 3101 روز

    سلام به خانواده گروه تحقیقاتی عباس منش

    سپاس گذارم از خداوند که نعمت های بسیاری به من داده بواسطه همتون

    استاد این فایلتون اینقدر به من کمک کرد تا الان نمیدونید چقدر حالم خوب شده

    باورهام به ثمر رسیدن و اون ترمزی که در وجودم بود انگار آزاد شد ونتایج شو میبینم

    از تون ممنون استاد این گره رو از تو زندگیم باز کردین با این باور تاثیرگذارتون و هم تشکر میکنم از اون دوستی که این سوال رو مطرح کردن

    به امید ساختن باورهای قدرتمند کننده بیشتر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    سلیمان علی پور گفته:
    مدت عضویت: 3612 روز

    با سلام استاد گرامی یک سوال داشتم

    من میخوام برای ارشد هماتولوژی درس بخونم و این سوال برام ایجاد شد که آیا دوره ی تند خوانی و تقویت حافظه رو خرید کنم ؟ یا اینکه دوره ی جدیدی که شما میخواهید برای کنکوری ها برگذار کنید رو خرید کنم ؟

    کدومشان جامع تر هستش ؟ و آیا این دو دوره از هم جدا هستن.

    با تشکر.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    عباس گنجعلی گفته:
    مدت عضویت: 3220 روز

    با سلام و عرض ادب خدمت استادی که همیشه ارزش و عظمت شاگردشو بهشون یادآوری میکنه و همه دوستان عزیز!

    همون طوری که متذکر شدین و غم و حزنی که تو دین بهش اشاره شده اونی نیست که ما الان انجام میدیم بلکه غم، عین و بهجت سرور است و همون غمی که مولانا، مصداق شور و بهجت همیشه ازش استفاده میکرد و اون شعر معروف “زیر شمیشیر غمش رقص کنان باید رفت.” یعنی غمی است که باید رقص کنان و با شور و شعف رفت که قطعا با اون چیزی که ما فکر میکنیم متفاوت است.

    با آرزوی لذت از مسیر اهداف

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    ترانه مرندی گفته:
    مدت عضویت: 3129 روز

    همیشه برایم سوال بود چرا این قدر خدا در قران در مورد جنگ و نبرد با کافران صحبت کرده است به جای اینکه بگوید دنبال صلح باشید و حتی کسانی که خود را به ضعف می زنند از جنگ سر باز می زنند نکوهش می کند. فکر کنم دلیلش این است که می خواهد مظلوم نباشیم و در برابر کسانی که با ما می جنگنند( نه اینکه ما قصد جنگ با آنها را داریم ) بایستیم حتی گفته به شما قدرت می دهیم فرشتگانی برای حمایت شما می فرستیم . خیلی برای خدا مهم است ما مظلوم نباشیم بلند شویم از خودمان دفاع کنیم حتی با نیروهای غیبی ما را یاری می کند .

    خب در مورد قیام امام حسین هم درس های زیادی وجود دارد خدا یک کار را به دلایل بی شمار انجام می دهد .نظرم این است یک دلیلش این بود امام حسین جنگی با کسی نداشت ,سپاهیان یزید بودند به او و خانواده اش حمله کردند و او اول امربه معروف و نهی منکر کرد . دید تاثیری ندارد با کسانی جنگید که باهاش جنگیدند بدون هیچ ترس و احساس ضعفی در مقابل سپاهی که خیلی بیش از خودشان بود . حتی شب قبل از جنگ گفت هر کس می خواهد برود برای این که خدا را داشت چه نیازی به انسان ها ؟وقتی که چنین خدای یاری گر و مهربانی دارد و در دلش حتما حس قدرت و اقتدار کرد . حتی وقتی تمام یارانش کشته شدند حس ضعف نکرد در تمام لحظات خدا را کنارش می دید و قدرتمندانه جنگید افراد بسیاری را با شجاعت کشت و شهید شد . بر خلاف آن چه می گویند و این حالت امام را با ضعف توصیف می کنند که تنها ماند نه همیشه خدا همراهش بود. این زیباترین نوع مرگ است افتخار است که شامل ائمه ما بیشتر شده است . شاید ما زیبایی آن را درک نمی کنیم . یزید بعد از جنگ , از حضرت زینب می پرسد که پس از مصیب هایی که بر شما اوردیم خدا را چگونه می بینید ایشان می گوید جز زیبایی چیزی از خدا ندیدم . من در طول عمرم جمله ای زیباتر از این نشنیدم که یک شخص با این همه سختی , تنها زیبایی در خداوند ببیند.

    در مورد ایام محرم و عزا داری این طور که می بینم بیشتر حالت فستیوال دارد مردم از خانه ها خارج می شوند تماشا می کنند همدیگر راملاقات می کنند غذای رایگان می خورند . بیشتر حالت گشتن و تفریح را دارد خیلی عزاداری نیست. من فکر می کنم شخصی که خانواده و عزیزی را از دست داده بایستی برایش در حد متعادل گریه و عزا داری کند . گریه باعث آرامش می شود حتی به سلامتی بیشتر کمک می کند ,حتی خدا در قران هم گفته به درگاه من تضرع کنید ,اما عزاداری هم زمان خودش را دارد دیگر این غم فقدان فرد متوفی نباید بیش از چند ماه طول بکشد . اما هر چه ایمان ما به خدا بیشتر باشد زودتر می فهمیم مرگ هم قسمتی از زندگی ماست و به جهان دیگری به نزد خداوند منتقل می شویم و عزیزان خود را به خدا می سپاریم . شاید گاهی مرگ اعضای خانواده به این دلیل سخت باشد که احساس گناه می کنیم و خودمان را به خاطر کارهایی که نکردیم یا بدی هایی که بهشان کرده ایم سرزنش می کنیم . اما باید بدانیم وقتی می میریم به جایی می رویم که دیگر هیچ یک از اینها برایمان مهم نیست.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    بهروز کمانی گفته:
    مدت عضویت: 3899 روز

    سلام

    استاد عزیز

    واقعت هم همین است

    ما درک درستی از خوود از خدا و از قوانین نداریم

    بعد از دیدن این فایل خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم

    جلسه 9 و ده دوره چگونه به رویاهام رسیدم را بیش از 50 بار گوش دادم . و البته با فایل های رایگان قدیمی چگونه خدا را بشناسیم 1 و 2 و جهان مانند آیینه است و فقط روی الله حساب باز کن و این اواخر هم فایل چه کسی مالک توست / ما بی انتها هستیم

    خب من خیلی افکار خرابی داشتم

    خودم را نشناخته بودم و حیران بودم و سرگردان

    یادمه همیشه از خدا میخواستم کمکم کنه

    چند سالی بود من همیشه شب های جمعه نمیدونم طبق چه رسمی / طبق توصیه چه کسی / طبق خوندن چه کتابی یا ….

    ولی همیشه شب های جمعه 2 رکعت نماز نذز میخوندم

    و به نیت آقا امام زمان (عج ) میخواندم و به نیت تعجیل در ظهور و شادی ایشان و نذر برای هدایت شدنم میخواندم

    یادمه وقتی میخواستم نیت نماز را بگم میگفتم دو رکعت نماز نذر برای خشنودی آقا امام زمان ، تعجیل در فرج ایشان و اینکه به راه راست هدایت بشم بری رضای خدا به جا میاورم قربه الی الله الله اکبر

    و خیلی با خودم درگیر بودم ، کلافه بودم ، همش یک غم سنگینی در درون خودم احساس میکردم ، همش یک احساس حقارتی ، یک احساس حسرتی ، یک احساس یاسی و نا امیدی در خودم میدیدم

    یادمه اینقدر این خصلت ها در درونم قوی شده بودند که کشیدن آه سرد جزیی از برنامه هام شده بود و هراز چند گاهی هرچند دقیقه آنچنان آه سردی از درونم به بیرون میدادم که انگار آب سردی بر پیکره وجودم ریخته می شد

    خیلی نگران بودم نگران همه چیز این دنیا اون دنیا / نگران اهداف نگران نیازها / نگران خانواده / نگران همه چیز بودم

    حیران و سرگردان بودم

    انگار چیزی گم کرده بودم در جستجوی چیزی باشم و مدام با خودم نجوا داشتم

    و خدا را شکر چند سال پیش با فیلم راز آشنا شدم

    و شروعی بود که من در این مدار قرار گرفتم

    کتاب های زیادی ، فایل های زیادی ، سمینارهای زیادی و… استفاده کردم

    خوب بودند اما متنوع و پراکنده و چیز خاصی دست گیرم نمی شد

    مثلا کتاب های چهار اثر اسکاول شین / چشم دل بگشا از کاترین پاندر / و کتاب های لوییز هی را میخواندم و بهم انگیزه میداد

    و خوب بودند مدتی انگیزه داشتم و باز هم به روند قبل بر میگشتم

    اما خدا را شکر مطالب شما را هم البته رایگان ها را دانلود میکردم شاید باورتون نشود من به دلیل قادر نبودن به دسترسی به محصولات پولی نداشتم و البته حتی قادر به دانلود فایل های رایگان تصویری هم نبودم

    ولی صوتی ها را زیاد گوش میدادم

    تا اینکه توانستم از مهر ماه امسال مجددا به سایت بر گردم شاید بعد از 6 ماه مجدد برگشتم

    چاره ای نمیدیدم جز اینکه در مسابقه عقل کل شرکت کنم هم از مطالب دوستان استفاده کنم

    هم خودم را تحلیل و برسی کنم و محک بزنم

    والبته هم برنده بشم

    بله بتونم از محصولات استفاده کنم

    خیلی سختی کشیدم بیش از 4 ماه تمام وقت و 100 درصدی روی عقل کل سایت تمرکز کردم

    و خدا را شکر چندین جلسه هم برنده شدم و تونستم فایل های

    کتاب ها استاد را

    چند جلسه از آفرینش را

    چند تا کتاب صوتی را

    هدفگذاری را

    دوره دستیابی به رویا ها را

    عزت نفس را

    تهیه کنم

    بهتر شدم خوب بودند دارم بهتر میشم دارم خوب میشم

    ولی میخوام اینو بگم

    وقتی فایل ما بی انتها هستیم را دیدم

    رفتم داخل آپارات و سرچ کردم در مورد تجربه افرادی که به کما رفته بودند

    خیلی موارد خوب دیدم

    ازاون جوانی که در برنامه ویتامین ث علی ضیا حضور داشت و از تجربه اش گفت

    چندین کلیپ دیگه که از کما برگشته بودند

    یکی شون را که دیشب 6 بار دیدم تا ساعت 4 صبح

    در تد بود همایش های تد یک خانم هنگ کنگی بود بنام آنیتا مورجانی که به علت بیماری لمفوما سرطانی عجیب بود

    به کما میره

    و حکایتش را تشریح میکنه و خیلی جالبه

    از تمام اون شرایط صحبت میکنه و همه چیز را توضیح میده

    و در آخر میگه 5 تجربه که از اون مرگ و کما داشته را اینجور میگه

    1-مهمترین چیزی که اینجا داریم و آموختم عشق است

    مهمترین چیزی که باید آگاهیمون را روی ان متمرکز کنیم

    عشق به خود / در عشق به خود است که دیگران را دوست میداریم و به همه کس و همه چیز عشق می ورزیم و در ارزش گذاشتن به خود است که به ما ارزش میزارن

    2- زندگی کردن بدون ترس

    (همون چیزی که همش استاد عباس منش میگه بدون ترس با ایمان / ایمان کامل و دوری از شرک )

    میگه ما ناخوداگاه عادت داریم بترسیم از همه چیز از همه چیز

    واحساس میکنیم ترس از ما در مقابل ناخواسته ها محافظت میکنه

    مثلا از بیماری می ترسیم اما احساس میکنیم این ترس از بیماری برامون خوبه و از ما محافظت میکنه / اما کاملا برعکسه

    میگه که تنها چیزی که از شما و دیگران محافظت میکنه عشق است نیروی عشق

    وتاکید میکنه به خودتون عشق بورزید و عاشق خودتون باید هرچی بیشتر بهتر تا بی نهایت

    3- شادی خنده لذت

    میگه ما هنگام تولد به این موهبت اگاهیم

    کاری که نوزاد در تمام وقت زندگیش انجام میده

    میگه ما هنگام تولد عشق را میشناسیم وبی ترس هستیم اما همینطور که رشد میکنیم شرط و شروط هایی برای این موهبت میزاریم

    میگه که خندیدن و لذت ردن از زندگی خیلی مهمه

    میگه که خندیدن از تمام فعالیت های معنوی مهمتره

    4- زندگی یک هدیه است

    بیشتر ما فکر میکنیم زندگی یک چیز عادیست اما زندگی یک هدیه و یک موهبت است

    و جای تاسف است که ما وقتی قدر چیزی را میدانیم که آن را از دست می دهیم

    میگه ایشون وقتی ارز ش زندگی را فهمید که اون را از دست داد

    و وقتی ارزش ان را فهمیدم که داشتم اون را از دست میدادم

    و میگه من میخوام بقیه این اشتباه را نکنند

    اینجا ایستادم و پیغامم را با شما به اشتراک گذاشتم چون نمیخوام مردم وقتی این حقیقت را بفهمند که دیگر دیر شده باشد زندگی شما و همه مردم یک هدیه است

    حتی چالشهای زندگی هم هدیه هستند

    سرطان برای من بهترین چالش زندگی بود امروز نظرم بهش عوض شده

    و فکر میکنم اون بزرگترین هدیه زندگی من بوده

    مردم وحتی خودمن هم فکر میکردیم که سرطان مرا خواهد کشت اما واقعیت اینست که من داشم خودم را می کشتم قبل از اینکه سرطان مرا می کشت

    اگر شما اکنون یک چالش دارید ونمیتونید تصور کنید این چالش یک هدیه است مفهومش اینه که هنوز چالش شما ه پایان نرسیده

    5- مهمترین چیز

    اینکه خودتون باشد

    ( چکیده و عصاره دوره عزت نفس استاد عباس منش )

    بدون قید و شرط خودتون را دوست داشته باشید / روی بدون قید و شرط تاکید بسیار میکنه ایشون

    و میگه که با این 5 اصل برید و شجاعانه زندگی کنید

    و خیلی خیلی خیلی جالب بود

    ———

    اما استاد عزیز واقعیت همینه

    ما از یک مقصدی امدیم که بی انتهاییم و به مهان بی انتها برمیگردیم

    خدا را شکر دغدغه مرگ هم از مون برطرف شد دیگه دغدغه مرگ هم نداریم

    خدا را شکر که روز به روز از هر جهت بهتر وبهتر می شویم

    من عبارت تاکیدی روز به روز از هر جهت بهتر و بهتر می شوم را تاکید میکنم

    و حقیقتا روز به روز از هر جهت بهتر و بهتر می شوم

    فقط کافیه چند کلیپ از افرادی که در کما رفته و برگشته اند را ببینید تا درک کنیم واقعیت را

    که چه بودیم چیستییم کجاییم چکار میکنیم کجا میریم

    براتون بهترین خا را ارزومندم

    ازخدا میخوام روز به روز به آگاهی های بیشتر هدایتمون کنه

    موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    نادر عرفان پور گفته:
    مدت عضویت: 3925 روز

    با سلام خدمت شما استاد ارجمند و گرامی.

    بینهایت از شما و آموزشهای بینظیر و بی بدیلتون سپاسگذارم و واقعا شکرگزار خداوندم که منو با شما آشنا کرد و مسیر خیر و هدایت را برایم نمایان کرد.

    از فایلهاتون و زحماتتون بسیار تشکر میکنم.

    سوالی خدمتتون داشتم و پیشاپیش ازتون متشکرم که درصورت امکان پاسخ رو بفرمائید…

    در قانون جذب بسیار صحبت از ارتعاش میشه و درعین حال خیلی هم کم بهش پرداخته میشه. و تا اونجائی که من تا به امروز راجع به این قانون مطالعه و تحقیق کردم مسئله ارتعاش یکی از اساسی ترین بخشهای این قانون است. من میخواستم ازتون درخواست کنم که راجع به ارتعاش و اصلا چه چیز بودن آن و چگونه به کار بستن آن برای ما توضیح بدید.

    مجدداً ازتون بابت فعالیت ارزشمندتون سپاسگذارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    رضا جابري گفته:
    مدت عضویت: 3571 روز

    با سلام خدمت همه دوستان

    قطعا هرکس صمیمانه از خدا بخواهد هدایتش میکند

    چقدر زیباست انسان بر روی کره خاکی معیاری خدایی برای سنجش رفتارش داشته باشد

    چقدر زیباست وقتی هنوز انسانی خاکی هستی بتوانی از بالا به خود و دیگران نگاه کنی

    چقدر زیباست بدون انکه قدمی خاکی برداری مقدس ترین مکانها را زیارت کنی

    سالها بود ارام و قرار نداشتم در مهمانی در طبیعت و در همه حال دنبال گمشده ای بودم که بلاخره به ان رسیدم و فهمیدم انچه گم کرده بودم اگاهی بود

    خدایا شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    لیلا شب خیز گفته:
    مدت عضویت: 3466 روز

    استاد بزرگوار و ارجمندم ، دوستان عزیزم، خانم فرهادی و شایسته مهربانم سلام ، وقت همگی به خیر و شادی

    ??????

    به جمله ی حضرت زینب (س) روزهاست که می اندیشم که فرمودند جز زیبایی از خدا ندیدم

    و به قول سهراب ، چشم ها را باید شست ، جور دیگر نگریست

    حسین فاطمه عشق را چه زیبا تفسیر کرد ، قطعا آن روز که طفلش را به قربانگاه برد ، ابراهیم (ع) هم به او دست مریزادگفت

    چه زیبا حسین ، توحید را معنا کرد ، رفت تا بگوید بدعت ها باید شکسته شود ، تربیت یافته ی مکتب علی (ع), بود همان مردی که در محراب وقتی ضربت خورد فرمود به خدای کعبه که رستگار شدم ، واقعا مرگ پایان کبوتر نیست ، چه زیبا خدا در قرآن فرمود آنان که در راه خدا کشته شدند مرده نپندارید ، زیرا آنان زنده اند و در بهشت تا ابد متنعمند ، اگر بگریم که یعنی آنان مرده اند و من به سوگشان نشسته ام

    پروانه وار ، گرد درگاه حق چرخیدند ، بال و پر سوزاندند، حتی پروانه هم عشق را از آنان آموخته بود

    چه قدر خوشحالم که شیعه ی چنین امامانی هستم ،

    اگر اشک بریزیم باید خالص برای عشق و شور و اشتیاق به خدا باشد ، زیرا خود خدا در قرآن فرمود خالص و بی هیچ شرک و ریا خدا را بپرستید

    استاد عباس منش بزرگوارم به خوبی می دانم که چه می گویید ، منظورتان را خوب فهمیدم به عشق رسیدن ، به خدا رسیدن ، که غمی ندارد ، این اوج شور و نشاط و اشتیاق است ،و خانم زینب (س) خوب دریافته بود که زیبایی چه تفسیری دارد

    امام حسین(ع) ، شهید همین مکتب توحید بود .نرفت برای سوگواری ، رفت برای اینکه زیر بار ظلم نرود ، رفت که تا ابد در خدا زنده بماند ، وقتی مادر موسی طفلش را به دریا انداخت خدا فرمود مبادا غمگین باشی ما او را به تو برمی گردانیم ، خدایا من هم قول می دهم غمگین نباشم و ایمان دارم به وعده ات عمل می کنی

    ما هم ، راه حسین را در پیش بگیریم و سر انجام آن طرف رود ، دوباره حسینت را در بهشت عشق الهی تو زیارت کنیم و به مقام قرب تو برسیم و دریای مهر و محبت تو ذوب شویم

    چیزی که امام حسین (ع) از ما می خواهد ، دریافت آگاهی و شناخت صحیح از خدآوند و پیدا کردن راه هدایت به سوی الله یکتا است

    امیدوارم از حالا به بعد از همان دریچه ای به دنیا نگاه کنیم که خانم حضرت زینب بدان نگریست

    در خدا شاد و پیروز باشید

    ????????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      فرشید ... گفته:
      مدت عضویت: 3726 روز

      خواهر گرامی من… خانم شب خیز بزرگوار سلام

      شما خیلی دیدگاه زیبا و قابل تحسینی رو دارید با گفته هاتون آدم رو به وجد میاری…

      خوشحالم که همیشه حضور دارید بابت تمام زحمات شما که با صبر و حوصله می‌شنید تایپ میکنید هم سپاسگزارم…

      انشالله در پناه خداوند سلامت و شاد و ثروتمند سعادتمند باشید!

      همیشه حاضر باش چون وجودت پر از دلگرمیه!!!

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: