ما بی انتها هستیم - صفحه 24 (به ترتیب امتیاز)

877 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهناز ذوالفقاری گفته:
    مدت عضویت: 1882 روز

    به نام الله مهربان.🌼🌼🌼

    خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری می جویم…

    خداوندا ما را به راه راست هدایت فرما،راه کسانی که به آنان نعمت داده ای…🌺🌺🌺🌺🌺

    استاد عزیز برای من تک تک صحبتهاتون بی نهایت ارزشمند بود،اما موضوعی که من رو واداشت تا دیدگاه خودم رو بنویسم، قسمتی بود که درباره این موضوع صحبت داشتین که هر کاری که فکر میکنید درست هست رو انجام بدهید فارغ از اینکه دیگران تشویقت میکنند برای انجام اون کار و یا توهین ، فراتر از نظر و‌ دیدگاه مردم زندگی و رفتار کن…این همان راه رستگاریست.

    استاد عزیز من دقیقا زمانی به توحید به معنای واقعی دست پیدا کردم که تمرکز روی دیگران و نوع اندیشه اشون درباره خودم رو کنار گذاشتم و این برای من سالهای سال طول کشید…

    زمانی که انسان به این درک بزرگ برسد که تنها وظیفه اش در دنیا رشد خودش هست دیگه کاری به دیگران و دنیای فکری اونها نخواهد داشت…

    من تو رفتارهای خودم‌ دقت داشتم که زمان هایی که فکر میکردم باید دیگران رو نجات بدم،زمانهایی بوده که اون خلوت و اون دوست داشتن خود به حداقل رسیده بوده و با فوکوس روی دیگران داشتم اون خلا رو به صورت کاملا ناخوداگاه جبران میکردم…

    و اینکه اگر دیگران تمام قلب یا ذهن انسان رو تصرف کند و نظرشان برایت بسیار اهمیت داشته باشه ،دراین صورت اعمال انسان در جهت راضی نگه داشتن اون فرد و یا افراد تغییرات زیادی پیدا کرده و‌ گاهن درنقطه مقابل اون باورقلبی پیش میرود و‌ این نقطه ایست که قسمتی از قسمت های وجود انسان گم خواهد شد و اگر بارها و بارها تکرار ها صورت گیرد انسان دچار مسخ شدگی می شود…

    من درتجربه های زندگیم با تمام وجود لمس کردم که دوستان وآشنایان یک دوره ای یک شخصیت رو دارن و زمانی که مطمئن شدن که دیگه نیازی به دوستی با شما ندارن ،به حدی رفتارهاشون تغییر جهت میده که مدت ها زمان میبره تا از در شوک بودن خلاصی پیدا کنی…

    انسان هایی که راحت بهت میگن نه…

    انسانهایی که از کمترین اشتباهاتت نمیتونن بگذرن اما تمام اشتباهات خودشون رو با تقدس ازش یاد میکنند و‌یا اصلا فراموش میکنند و بارفتارهاشون نشون میدن که اصلا این رفتارها هرگز از من سرنزده و…

    در عجبم از این مردمان

    که تنفس حسادت ها،نیش وکنایه ها و متلک ها،

    روح نا آرامشان راآرام میکند و رفتار پنهان نا زیبایشان باید الهه ی زیبایی برای تمامی اعصار باشد…

    وتکرار این تجربه ها به من آموخت که اگر درحال ملاحظه دیگران باشم و قدرت رو‌ ازدیگران بگیرم و همه رو ازخودم ‌بخوام راضی نگه دارم ،آرام آرام خود فدا خواهد شد و من پوشالی درزندگی گذران عمر خواهد داشت…

    من دیدم که دیگران کوچه به کوچه وخیابان به خیابان تغییر شخصیت پیدا میکنن…پس متوجه شدم که روی نظر متغییر دیگران نمیشود حسابی داشت…

    آرام آرام آموختم که نه نصیحت کنم و نه درددل…در لحظه غرق باشم و هر لحظه میل داشتم حرفی بزنم رو بگم و اجازه ندم با نگفتن های در لحظه ،تاریخ انقصای اون گفتن ها بگذره و درجسمم رو بیمار کنه و در نهایت روح رو…

    آرام آرام با خودم به صلح نشستم و‌ خود رو دیدم که مهربانانه به من نگاه میکرد…🙂

    این درصلح‌ بودن ها باعث شد بیشتر ندای قلبم رو بشنوم ،درلحظه باشم و در نتیجه درتوحید بی نظیری غرق شوم…

    این زمان بود که متوجه شدم چرا توحید اولین پله اصول دین شمرده میشود.🌺🌺🌺🌺

    استاد عزیز تا حدی صحبت هاتون دلنشین هست و‌هماهنگ با فرکانس قلب ها که نهایت نداره…

    سپاسگزارم از شما استاد عزیز و بانو❤️❤️❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    زهره زینلی گفته:
    مدت عضویت: 1606 روز

    سلام چقدر این فایل عالی بود ای کاش از همون بچگی اینا رو آموزش میدیدم که اینقدر از مردن و قبر و فشار قبر نمی ترسیدم یادمه بچه که بودم جنگ بود همیشه از مدرسه که میومدم خونه تو مسیر شهید می آوردن و من شاهد زجه زدن های وابستگانش بودم مادرم هر پنجشنبه منو میبرد گلستان شهدا و سر قبر مرده ها و شهیدا چقدر گریه میکرد من از همون بچگی از قبرستون بدم میومد انگار ته ذهنم به مرگ اعتقاد نداشتم یادمه پیرزنهای محله مون وقتی می‌خواستند برن مراسم یه شخص پیری میگفتن میخوایم بریم عروسی خلاصه من شبهای زیادی از ترس قبر تاریک تا صبح گریه میکردم چون از قبر و مردن میترسیدم اما حالا متوجه شدم هر وقتی که زمانش برسه خیلی هم عالی و زیباست چه خوبه به جای این تفکرات بیهوده وپوسیده از تک تک لحظات مون لذت ببریم مسلما خدا بهترین ها رو برامون میخواد همون طوری که وقتی از دل تنگ و تاریک مادرمون که بیرون اومدیم با دنیایی بزرگتر روشن و پر از فراوانی و تنوع و نعمت مواجه شدیم و خدا ما رو سوپرایز کرد با مردنمون هم دوباره با سوپرایز ی بزرگتر و بهتر مواجه میشیم پس همین لحظه رو خوشه خدایا شکرت بابت آگاهی های هر لحظه و هر روزت شکرت بابت آدمای خوب و مهربونت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    ترنم گفته:
    مدت عضویت: 1317 روز

    سلام بی نظیر سلام استاد توحید

    این اولین باریه تو زندگیم که از خوشحالی گریه کردم استاد دوساعت پیش توی قسمت ۱۴۰ سفر به دور امریکا کامنت نوشتم ک استاد نمیدونم طی کنکورم ایدمو اجرا کنم یا بزارم بعدش بعد نوشتم انشالله خدا هدایتم کنه… الان بعد سه ساعت کارم تموم شد چراغا رو خاموش کردم گفتم فایل گوش بدم بخوابم ک خدا هدایتم کرد ب این فایل…. استاد اونجایی ک گفتی جوری باش ک اگ عزرائیل اومد گفت بریم بگی بریم من جوابمو گرفتم اونجایی ک اسم کنکورو اوردین و گفتین مقصد گرا نباشیم از مسیر لذت ببریم استاد من زدم زیر گریه نمیدونم چم شد نمی دونم چجوزی باید احساسمو به اشتراک بزارم فقط خدای من میدونه ک امشب شما چیکار کردین اینجا ک الان نزدیک چهار صبحه ولی واستون ارزو میکنم همین لحظه هرجا ک هستید همین حسیو از خدا دریافت کنید ک من دریافتش کردم

    یه جوری انرژی دارم ک ساعت هفت میخوام برم ورزش بعدشم کتابخونه با اینک کل دیشب بیدار بودم

    شما بی نظیرید استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    فریده شریف زاده گفته:
    مدت عضویت: 3581 روز

    سلام

    بزرگترین دست خدا تو زندگیم هستین

    سعادت در دنیا و آخرت رو از خدا براتون آرزو می کنم

    بزرگترین ترس و بزرگترین وحشت زندگیم مرگ عزیزانمه.اگرچه سالهاست دارم فایل های شمارو دنبال میکنم اما تو بعضی جهات تونستم خیلی تغییر کنم ولی تو ترس های دیگه نتونستم که مهم ترین و ترسناک ترینش مرگ عزیزانمه

    یکساله روحم داشت عذاب می کشید

    نمیدونم درسته یا غلط ولی یکساله با روح پدرم ارتباط برقرار کرده بودم و نمیتونستم تحمل کنم چون قلبم حس کرده بود که میخوام از دستش بدم .یکساله دارم عذاب می کشم و بالاخره هفته پیش بدترین اتفاق زندگیم و غم انگیزترین اتفاق زندگیم افتاد.من تمام زندگیم رو با غمش تو قلبم به آتیش کشیدم ولی از سه روز بعدش تا همین حالا که همزمان دارم فایل شمارو گوش میدم و تایپ می کنم حالم خیلی بهتر شده،عجیبه.من ۴۳ سالمه و این ترس رو یکهفته ست با این فایلتون دارم درمان میکنم

    .هیچوقت نمیدونستم اون دنیا قشنگه.شنیده بودم و الکی شعارهارو گوش میدادم از لذت مرگ و …ولی باور نداشتم(هنوزم این ترس رو دارم ولی خیلی عجیبه این آرامش زیبای من از زنده بودن پدرم و خوشحال بودنش)بابد میلیاردها بار گوش بدم این فایل رو که ترسها و حرفهای وحشتناک معلمان و اطرافیان راجع به مرگ و اون دنیا و خشم خدا رو کم کم به زیبایی مرگ و مهربانی خدا و زیبایی و رهایی اون دنیا تبدیل کنم.

    آقای عباس منش مگه میشه اینقدر حرفتون به دلم بشینه؟

    مگه میشه منی که ۴۳سال زندگیم اینجوری بوده و هستم رو آروم کنی با حرفات؟

    دلیلش اینه حرفات درسته، حقیقت خدا و مرگ و زیبایی اون دنیاست

    از خدا میخوام خودش جوابت رو بده که تو سوره ضحی که این چند روز بازه جلوم و گفته کسانی که کلام حق و نعمتهای خدا روفریاد میزنن جاشون بهشته..

    البته همچنان از تسلیت فراری هستم.

    از قبرستان و انرژی منفی اونجا و گریه ها اذیت میشم

    از آدمهایی که با غم تسلیت میگن فراری ام

    با همشون فعلا قطع رابطه کردم

    چون همه احساسشون بده چون اونها هم مثل من هستن و ترس دارن و منم انرژی اونهارو میگیرم پس تصمیم گرفتم فعلا باهاشون قطع رابطه کنم تا خودم برسم به جایگاهی که اون آرامش واقعی به قلبم بشینه.شش روزه گریه نمیکنم

    اشکم بند اومد

    هفته پیش و برای اولین بار که رفتم سرخاک از پدرم خواستم آرومم کنه چون داشتم میمردم.ولی شش روزه با فایل شما و خوندن سوره ضحی و …آروم شدم اما در مواجهه با آدمهایی که میترسن و تسلیت میگن چون انرژی منفی اونهارو میگیرم اذیت میشم

    با پدرم ارتباط دارم

    پدرم خوشحاله

    اونم از مرگ می‌ترسید مثل همه ماها

    ولی قلبم میگه ترسش ریخته

    عجیبه ولی من از یکسال قبل که زنده بود اون غم به سراغم اومده بود و از یکهفته پیش که رفته پیش خدا فقط خوشحالیش رو حس می کنم.عجیبه که ترس پدر ریخته و فقط صدای خنده ها و خوشحالیش از اون دنیا بمن میرسه.باهاش در ارتباطم تو قلبم

    کاش باز فایل هایی راجع به مرگ و فقدان و غم جدایی از مردگان که دلتنگشون میشیم و از زیبایی آخرت و مهربانی خدا و خوشحالی رفتگانمون بگذارین

    بگین که همه آدمها چه خوب و چه بد از دنیا برن خوشحالن

    بگین چون کلامتون از خداست و آرامش قلب و نجات دهنده زندگی خیلی هاست ازجمله من

    بگین که همه آدمها چه خوب و چه بد از دنیا برن خوشحالن

    بگین چون کلامتون از خداست و آرامش قلب و نجات دهنده زندگی خیلی هاست ازجمله من

    بگین که همه آدمها چه خوب و چه بد از دنیا برن خوشحالن

    بگین چون کلامتون از خداست و آرامش قلب و نجات دهنده زندگی خیلی هاست ازجمله من

    تکرار کردم جملات آخر رو چون خیلی هامون فکر می کنیم فلانی گناه زیاد کرده و داره عذاب میکشه.ولی خدا رحمان و رحیمه و بگین که همه آدمها از دنیا برن خوشحالن.همه خوشحالن …همونجور که در قرآن گفته همه خوشحال میشن بعد از مرگ و رسبدن به خدا …اونقدر مارو ترسوندن که خیلی باید خوند و گوش داد تا تغییر بدیم این دیدگاه‌های شیطانی که کردن تو ذهنمون.

    شما فرشته خدا روی زمینی

    ممنونم ازت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    سعیده سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 1984 روز

    با سلام خدمت استاد عباس منش و خانم شایسته عزیزم

    راسیتش همان طور که تو این فایل هم گفتید ما ایرانی ها خیلی یک جورهایی مرده پرستیم اصلا تو کشور ما که شهادت اش با تولداش هیچ فرقی نمی کنه و همش ته اش ختم میشه به روضه خوانی و … و من خیلی از آشنایان یا دوستان خانوادگی امون را دیدم که طرف بچه اش را از دست داده و الان بعد از مدتها هنوزم مشکی می پوشه و هیچ جا عروسی نمیره یا دست به صورت اش نمیزنه و صورتش را تمیز نمیکنه که من عزیزام را از دست دادم انگار که به آخر دنیا رسیده واقعا اگر ما دیدمون این باشه که آن آدم رفته پیش خدا و برگشته به همون جایی که از اول از آنجا اومده و همه ما هم یک روزی میمیریم و این جهان فانی و باقی نیست. خیلی راحت تر میتونه با این قضیه کنار بیاد و البته یک چیزی هم است بعضی ها فکر می کنند اون آدمی که فرضا پدر یا مادرش را از دست داده و توی مجلس عزاداری اشون بیشتر گریه میکنه خیلی آدم دلسوزترو بامحبت تر و وفادارتری است در مقایسه با آن کسی که کمتر گریه میکنه و آن خیلی بی رحم تر و نامهربان تر و بی وفاتری است البته بعضی ها هم واسه اینکه نظر دیگران را جلب کنند آن قدر خودزنی میکنند فکر می کنند هر چقدر بیشتر تو سر بزنند آدم بامحبت تر و دلسوزتری به نظر می رسند. توی ایام محرم و صفر هم که دیگه هیچی خودمون را می کشیم طرف کار و زندگی اش را ول میکنه و دیگه همش از صبح تا شب توی این حسینیه توی اون حسینیه فکر میکنه هر چقدر بیشتر تو مجالس عزاداری امام حسین شرکت کنه و سینه زنی کنه و شیون و گریه کنه مسلمان تره و بقیه میگن فلانی را ببین چه آدم باخدا و مسلمانی است یا فلانی حقیقتا حسینی است و معلومه که عاشق امام حسین است یا خون حسینی تو رگهاش است.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    Maverick گفته:
    مدت عضویت: 2867 روز

    ای‌کاش شما که برای بسیاری از مطالب‌تون از آیات قرآن بهره می‌گیرید، در مورد مرگ و تجربیات بعد از اون هم سری به آیات زیبای قرآن میزدید

    آیا از نظر قرآن، این کتاب آسمانی، اعمال انسان در این دنیا هیچ ارتباطی با تجربیات بعد از مرگ نخواهد داشت؟!

    آیا انسان‌های درستکار و خطاکار تجربه‌ای یکسان خواهند داشت؟

    …لعلکم تعقلون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1212 روز

    سلام بر استاد عزیز

    سلام به دوستان خوب خودم

    چقدر زیبا است که استاد خودشان شخصا کامنت های ما را می خواند و این حس خوبی به من می دهد

    نکته زیبایی دیگر که در ابتدای کار دریافت ام این بود که

    به خواسته های خودم توجه کنم

    توجه خودم را از روی ناخواسته ها بردارم

    به هر چیزی که توجه کنم از همان جنس بیشتر در زندگی من رخ خواهد داد

    نکته زیبایی دیگر

    روی مردم و روی دیگری حساب باز نکنم

    همه اینها نشانه شرک است

    خود من از این حساب باز کردن روی دیگری چقدر ضربه خوردم

    چه خسارت هایی از این موضوع دیدم

    اکنون می دانم که خودم و خودم هستم و خدای خودم

    واقعا نباید چشم به دست های دیگران دوخت وقتی که یک قدرت برتر و یک انرژی فوق العاده در این جهان برای کمک به من وجود دارد

    درس امروز من

    مرگ چیزی نیست که فناپذیر بشویم و از بین برویم

    چقدر استاد زیبا در مورد مرگ و مهمونی توضیح دادند

    زندگی من یک مهمونی است

    این مهمونی مثل یک پلک زدن است

    من با مرگ از بین نمی روم بلکه از این جهان به جهانی دیگر می روم به همان جایی می روم که آمده ام

    واقعا تا بحال اینگونه در مورد مرگ و مهمونی و این جهان نشنیده بودم

    چقدر توصیف استاد زیبا بود

    همیشه بوده ایم و همیشه خواهیم بود و این مرگ پایان زندگی و سرنوشت من نخواهد بود

    واقعا کیف کردم و لذت بردم از این نوع دیدگاه و این نوع طرز فکر

    حتی گریه و زاری کردن برای دیگران هم اشتباه است چرا که من باید به حقانیت آن برسم و با داشتن حال بد شرایط بدی را من برای خودم خلق می کنم

    یادم باشد که این مرگ فقط از دست دادن این بدن مادی است و گزنه من هیچ چیز از دست نخواهم داد

    واقعا تمام این صحبت ها جز حقیقت هیچ چیز نیست و نخواهد بود

    این نکته را در نظر بگیرم که جوری زندگی کنم که هرگز افسوس نخورم که چرا ایکاش اینجوری زندگی نکردم

    این مسیر زندگی من باید طی بشود و من باید و هر لحظه از آنچه که در اختیارم است لذت ببرم

    من باید به دنبال خواسته هستیم بروم و به دنبال خواسته هایم‌ رفتن این را نشان می دهد که من زندگی می کنم و شور و شوق دارم و از نعمت های خداوند خوب استفاده کرده‌ام

    وقتی که من به دنبال هدف های خودم باشم یعنی اینکه من در حال زندگی کردن هستم و این شور و شوق و رسیدن به هدف هایم برای من لذت بخش است و این لذت بردن همان زندگی است

    نگاه و دیدگاه زیبایی بود

    ممنونم استاد عزیز از این صحبت های عالی

    ممنونم از خدای خوب خودم

    سپاس از خدای هدایتگر خودم

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    رضا بیاتیان گفته:
    مدت عضویت: 661 روز

    گریه بر سیدالشهدا علیه السلام سنت معصومین علیهم السلام است استاد بزرگ

    گریه باعث محبت میشه وقتی محبتت زیاد شد میری دنبال اینکه امام حسین علیه السلام چکار کرده وقتی فهمیدی چکار کرده سعی میکنی پیروش باشی وقتی پیرو امام حسین علیه السلام شدی آزادی واقعی رو درک میکنی

    امام حسین علیه السلام جان و مال و ناموسش رو در راه رضای الله داد

    همین یه جمله رو درک کنیم کارمون درست میشه️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    محمود آخوندی گفته:
    مدت عضویت: 605 روز

    سلام استاد عزیز من موندم که چه فایلی رو بخرم احساس لیاقت خریدم واستفاده کردم آرامش روحی شاد دارم برای همکارانم سوال برانگیز شد شاد بودنم ارتباط برقرار کردن با آنها خوشروئی آنها با من از شما میپرسم که از چه فایلی استفاده کنیم خواهشمندم راهنمایی کنید باسپاس از شما استاد عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    Leili گفته:
    مدت عضویت: 613 روز

    به نام خدا

    سلام بر استاد عزیزم

    امروز آخرین پنجشنبه ساله و معمولآ امروز همه به دیدار اهل قبور میرن

    و من اینو نشونه میبینم

    که به دیدار عزیزانم که اهل خاک شدن میرم ناراحت نباشم و بدونم منم ی روزی باید برم

    بهتره این لحظه ای که هستم خوب و خوش زندگی کنم

    عالی گفتین که ما به سمت اهدافمون حرکت کنیم

    خدایا کمکم کن که بتونم حرکت کنم و راکد نباشم

    ممنون از استاد عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: